فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
۱۳۴۱.

بررسی دو شخصیت اصلی منظومه ویس و رامین براساس الگوی «سفر قهرمان»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۴۶
از دستاوردهای مهم استفاده از نظریات اسطوره شناسی، فراهم آمدن زمینه های مناسب در تطبیق و مقایسه مبانی آنها با شخصیت های اساطیری و غیراساطیری گوناگون است. الگوی «سفر قهرمان» جوزف کمپبل، از روش هایی است که می توان آن را با شخصیت ها و قهرمانان مختلف در داستان ها، فیلم ها و حتی افراد معروف دنیای کنونی تطبیق داد. در این پژوهش، با بهره گیری از این امکان، سعی کرده ایم دو شخصیت اصلی منظومه ویس و رامین را تحلیل کنیم. هدف از این پژوهش، از یک سو، آشنایی بیشتر خواننده با الگوی جوزف کمپبل و نشان دادن کارکرد این الگو در داستان ها و قصه های قدیم ایران، و از سوی دیگر، ارائه دیدگاهی تازه دربارة ویس و رامین و برجسته کردن قهرمان اصلی داستان براساس آن است. در بخش اصلی مقاله، با درنظرگرفتن سفر بیرونی (سرنوشت) و درونی (عشق) برای هر قهرمان، به نتایجی چون کارکرد بیشتر این الگو بر سفر درونی دو قهرمان و حضور ویس به-عنوان شخصیت اصلی داستان رسیده ایم.
۱۳۴۲.

جلوه های ادبی و هنری در چند حدیث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۳ تعداد دانلود : ۶۵۵
"حدیث به عنوان یک اصل در شناخت اسلام و کسب معرفت، محل رجوع است. مقاله حاضر به بررسی شیوه های ادبی و هنری به کار رفته در حدیث پرداخته است. استفاده از زبان ادبی و هنری از جمله ویژگی های خاص در شکل گیری ساختار حدیث است. ابعاد گوناگونی در جلوه های ادبی و هنری حدیث مطرح هستند که در این میان می توان به وجود موسیقی، تصویر و ساختار به عنوان ابزار و عناصر کار در حدیث اشاره نمود. وجود این عناصر در حدیث، شکل گیری جنبه های ادبی و هنری در حدیث را سبب شده که می توان به وجود هماهنگی و هم جهتی، تجانس، انسجام و به هم پیوستگی، توازن، وجود تقارن هندسی و نظام آوایی در حدیث اشاره نمود که این موارد ساختار و موسیقی کل حدیث را شکل داده اند. یکی دیگر از عناصر اصلی تشکیل دهنده ابزارهای ادبی و هنری حدیث، استفاده از تصویر به منظور عمق بخشیدن به مفاهیم مطرح شده در متن حدیث است. در مقاله حاضر در بخش ادبیات نظری به ابزار و عناصر مذکور پرداخته شده است و در ادامه چند نمونه حدیث بررسی شده است. "
۱۳۴۴.

اندیشه های دینی در اشعال فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسلام دین اندیشه شعر معاصر فرخی یزدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی مفاهیم دینی و مذهبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر ادبیات اجتماعی و سیاسی
تعداد بازدید : ۲۲۰۴ تعداد دانلود : ۸۲۱
فرخی یزدی دلسوخته ای است که جان و دل فدای آزادی و استقلال کرده و با روغن احساس، چراغ حریت را پر فروغ ساخته است. شاعر ستم ستیز یزدی، جان مایه های سخن خود را وامدار مردم شهری است که از دیرزمان «دارالعباده اش» خوانده اند و خو گرفته با فرهنگی است که ریشه در اسلام و ایران دارد. صاحب این قلم بر آن است در این مقاله به بنیان های دینی جاری در اشعار فرخی اشاره کند و تا آنجا که ممکن است سرچشمه های زلال آن را بازشناساند. از این رهگذر مسائلی چون خداشناسی، معاد شناسی، توجه به پیامبران و اولیای الهی، معارف قرآن و اخلاق دینی در اشعار فرخی یزدی بررسی شده است. هر چند نویسنده معتقد است اینها دغدغه های فکری فرخی نبوده که فراوان و همواره خودآگاه بر زبان و قلمش جاری شود، ولی همان اندک نیز نشان از پشتوانه های فرهنگ خودی دارد که در وجود آزادمردی چون او ریشه دوانیده و درخت اندیشه اش را باور کرده است.
۱۳۴۵.

مانلی""، نشانه سیال؛ بررسی نشانه-معناشناختی شعر ""مانلی"" نیمایوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نیما بعد عاطفی بعد زیبایی شناختی نشانه - معناشناسی مانلی بعد حسی - ادراکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۲۲۰۲ تعداد دانلود : ۸۷۱
در دیدگاه نشانه-معناشناسی گفتمانی که فرآیند تولید معنا با شرایط حسی-ادراکی پیوند می خورد، سیر حضور نشانه از حالت مکانیکی و ثابت خارج شده و تابع فرآیندی پویا، زنده و حسی-ادراکی می گردد. در واقع، نشانه پدیداری شده، از شکل معمولی، رایج و تکراری به نشانه ای نامعمول، نو و نامنتظر تبدیل می شود و بدین صورت، سیالّیت معنا را تضمین می کند. مقاله حاضر در نظر دارد با مطالعه فرآیند گفتمانی شعر ""مانلی"" در ابعاد حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی، چگونگی تولید جریان معنا و شکل گیری بستری که سیالّیت نشانه و معنا را در گفتمان نیما موجب می شود را بررسی نماید. همچنین نشان خواهیم داد که مانلی- نشانه چگونه با قرار گرفتن در یک فضای تنشی و شرایط عاطفی به یک نشانه خاص تبدیل شده و از مسیر همیشگی خود خارج می شود، طغیان می کند و دچار یک تکانه نشانه ای گشته و جریانی زیبایی شناختی را می آفریند.
۱۳۴۹.

شناسه و روشهای نگارش آن در خط فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور زبان فارسی شناسه ضمایر متصل فاعلی رسم الخط فارسی دستور خط فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۶۱
با وجود گذشت بیش از هزار سال از عمر ادبیات مکتوب زبان فارسی، توجه به وحدت رسم‌الخط و یکدستی کاربرد قواعد ویرایشی و نگارشی، جدید است. این رویکرد نو ناشی از گسترش آموزش همگانی و افزایش شمار کتابهای چاپی است. یکدست نبودن رسم‌الخط حاکی از کم‌توجهی به وضع قواعد دستور زبان فارسی است. از علتهای مهم این کم‌توجهی این است که اهل هر زبان از هنگام فراگیری زبان مادری، قواعد و ضوابط زبان را به صورت طبیعی می‌آموزند. از این رو همان گونه که قوانین و مقررات اجتماعی، ناظر بر تحولات و تنظیم و هماهنگی امور و جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی است، دستور زبان نیز با عنایت به سیر تحولات و توسعة متناسب آن با نیازهای جدید در قالب قواعد و قراردادهای وضع‌ شده به تنظیم روابط زبانی و رعایت هنجارها پرداخته از بروز آشفتگی در زبان جلوگیری می‌کند. شناسه یا ضمایر متصل فاعلی از مباحث قابل توجه دستور زبان فارسی است که از نظر دستوری و بویژه مباحث مربوط به آیین نگارش کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از این رو در این مجال کوتاه با هدف کوشش در راه رسیدن به روشی واحد به بررسی مختصر تاریخ دستور زبان و سیر نگارش خط فارسی به جایگاه دستوری و نگارشی آن در زبان فارسی پرداخته شد و با بررسی پیشینة اجمالی موضوع، دیدگاه های گوناگون در این باره، مقایسه و تحلیل شد.
۱۳۵۰.

مهمترین رویکردها به تعریف روایت و عناصر آن با نگاهی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۸ تعداد دانلود : ۹۷۷
امروزه روایت یکی از مفاهیم بسیار رایج، نه تنها در ادبیات، بلکه همچنین در عرصه های غیرادبی از جمله روان شناسی، علوم اجتماعی و فلسفه است، تا بدان جا که از مفهوم «گشتار روایی» سخن به میان آمده است. این مقاله می کوشد رویکردهای مهمی که برای پرداختن به روایت مطرح است را بررسی نماید، چرا که این کار نه تنها برای مطالعات ادبی و روایت واجد اهمیت است، بلکه در عین حال می تواند ارتباط عمیق ادبیات با سایر رشته ها را به خوبی نشان دهد. روشن است که به این منظور نه تنها باید به منابع ادبی مراجعه کرد، بلکه لازم است برخی از مهم ترین آرای مربوط به روایت را به ویژه در فلسفه و روان شناسی هم از نظر دور نداشت. به این ترتیب است که می توان از روایت به عنوان مبنایی برای مطالعات میان رشته ای سخن به میان آورد. به این منظور با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای دو دسته رویکرد اساسی به تعریف روایت، یعنی رویکرد تعریف محور و رویکرد تبیینی (کارکردمحور) مطالعه می گردند؛ در بخش رویکرد تعریف محور با مقایسه تعاریف روایت، عناصر رایج آنها استخراج و موارد تزاحم آن ها بررسی می گردد. در قسمت بعد با بهره گیری از رویکرد تبیینی، ماهیت روایت و نسبت آن با فرهنگ (بعد اجتماعی) و فهم و زندگی (بعد فردی) مورد بررسی قرار خواهد گرفت که برای این منظور هم آرای روایت شناسان و هم نظرات فیلسوفان مهم در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه این که روایت پدیده ای است فراگیر که نه تنها در زمینه ادبیات اهمیت دارد، بلکه نقش بسیار مهمی در فرهنگ، فهم، هویت و اخلاق نیز ایفا می کند.
۱۳۵۱.

تحلیل اسطوره‌ها در اشعار سیاوش کسرایی (بررسی انواع، کارکردها و زمینه‌های باززایی و خلق اسطوره‌ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۲۴
اسطوره¬ یکی از عناصر عمده سامان¬دهی زبان و معنای شعر معاصر است. گرچه اسطوره¬ها اساساً متعلق به دنیای باستان اند و از رهگذر روایات قدسی و مینوی، جهان¬بینی مردمان آن عصر را تدارک می¬دیده اند، در دنیای جدید و در عصر خردگرایی نیز هم چنان در ذهن و زبان انسان امروزی حضوری تأثیرگذار دارند. شاعران بنابر ذهنیت تخیلی و به جهت نیروی خیالین اسطوره¬ها، فراوان از آن تأثیر می¬پذیرند و به بازتولید و باززایی آن دست می¬زنند..هر شاعری بنابر فکر و فرهنگ خویش و زمینه¬های ذوقی و اندیشگی، به برخی از اسطوره¬ها بیشتر توجه دارد. سیاوش کسرایی به خاطر ذهنیت سیاسی و ایدئولوژیک خود و نیز بر اساس مقتضیات عصر، از برخی از اسطوره¬ها با کارکردهای خاصی بهره گرفته و گاه در شکل آنها تغییراتی نیز داده است. او حتی از برخی شخصیت¬های تاریخی اسطوره¬سازی نموده و به آنها خصلت اسطوره¬ای داده است. در این مقاله به چگونگی و چرایی باززایی و خلق اسطوره¬ها در شعر سیاوش کسرایی پرداخته ایم.
۱۳۵۲.

که های موصول در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پیرو مفعولی پیرو زمانی پیرو مکانی جمله پیرو هزوارش جمله پایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۹ تعداد دانلود : ۸۲۶
در این مقاله ‘ نگارنده سعی کرد تا ضمن بازشناسی سه نوع ((که))ی موصول در فارسی میانه ‘ پهلوی ‘ عملکردهای آن را در جملات مرکب ‘ برشمرد . این سه نوع که بعدأ به فارسی جدید می رسند ‘ و شانزده نوع جمله ی مرکب وابسته را شکل میدهند ‘ که متون امروز فارسی تمامی این انواع را به نمایش می گذارد .
۱۳۵۴.

فرآیند تضعیف در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقویت پایانه آغازه تضعیف ناسوده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان زبانشناختی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
تعداد بازدید : ۲۱۹۶
در زبان فارسی ، قاعده تضعیف ، همخوان سایشی /v/ را به ناسوده {w} تبدیل می کند . این فرآیند ، زمانی اتفاق می افتد که همخوان /v/ در پایانه هجا بعد از وا که /a/ قرار گیرد . همچنین فرآیند مذکور ، خود درون داد قاعده دیگری واقع می شود که وا که /a/ را به وا که {o} تبدیل می کند . برای مثال ، ستاک «رو» /rav/ در فعل می روم /mi-rav-am/ تغییر نمی کند ، اما در وجه امری «برو» {bo-row} قاعده ضعیف به کار رفته است . .....
۱۳۵۵.

دیوان در دیوان ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیو دیوان ناصر خسرو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
تعداد بازدید : ۲۱۹۶ تعداد دانلود : ۸۶۶
دراین نوشتار، آنچه نزد ناصر خسرو در دیوان اشعارش «دیو» قلمداد شده مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا معانی مختلف این واژه با مراجعه به فرهنگ ها و با عنایت به نحوه کاربرد آن در دین زردشت، شاهنامه فردوسی وبرخی منابع دیگر بازگو شده است.گفتنی است علاوه بر ناصرخسرو، بسیاری از شاعران کهن از این واژه در آثار خود استفاده کرده اند، اما ناصر خسرو در این زمینه پیشتاز است و «دیو» در دیوان او نمودی ویژه دارد. مطالعه سروده های این شاعر بزرگ نشان می دهد اشخاصی چون خلفای عباسی، امیران سلجوقی، عوام، جهال، فقهای دروغین، حریصان و ... دیو خوانده شده اند. علاوه بر اینها شاعر، جهان، جهل، جسم، نفس، دهر، آز و ...را نیز «دیو» می نامد. با ذکر شواهدی از اشعار ناصرخسرو و گاه شاعران دیگر، راجع به هریک از این «دیوها» به اختصار سخن گفته شده، از آنجا که شواهد موجود مربوط به هر موارد متعدد است، به ذکر شاخص ترین آنها اکتفا شده است.
۱۳۵۹.

ترجمان تصویری «زمان اسطوره ای» در سینمای بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سینما ادبیات نمایشی بهرام بیضایی ترجمان تصویری اسطوره زمان اسطوره ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۱۹۴ تعداد دانلود : ۲۲۷۱
سینمای بهرام بیضایی را می توان نوعی «ترجمان تصویری اسطوره» دانست؛ این البته ازجهتی، خود یکی از مشخصه های اصلی روایت و ادبیات (اینجا ادبیات نمایشی) مدرنیستی و پسامدرنیستی است. بیضایی در امروزی کردن اسطوره ها و برداشتی نو از آن ها، و گاه اسطوره سازی و اسطوره شکنی و نیز نزدیک کردن ساختار روایی آثارش به اسطوره اهتمام ویژه ای دارد. البته، کشف و تبیین جنبه های گوناگون شکلی و ساختاری اسطوره مانندی آثار سینمایی بیضایی بدون مراجعه به آرا و نظریه های اسطوره شناسان ساختارگرایی، مانند کلود لوی استروس ممکن نیست. در این نوشتار، با تکیه بر دیدگاه روایت شناسان و اسطوره شناسان ساختارگرا (ازجمله پراپ، برمون، تودوروف، بارت و استروس)، شکل و ساختار پرداخت زمان در چهار اثر سینمایی بیضایی: «چریکة تارا» (1357)، «مرگ یزدگرد» (1360)، «شاید وقتی دیگر» (1366) و «مسافران» (1370) با الگوی اسطوره ای آن سنجیده و نشان داده شده است که در روایتگری سینمایی او، زمان به ساختار اسطوره ای اش نزدیک و به بیان روشن تر، رویدادمحور، بی پایان، سنجه ناپذیر، ایستا، شکسته، مقدس و آیینی می شود.
۱۳۶۰.

برجسته سازی های زبانی در داستان کوتاه «شرق بنفشه» اثر شهریار مندنی پور (بر مبنای چهارچوب زبان شناختی دیوید لیچ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برجسته سازی هنجارگریزی توازن شرق بنفشه چهارچوب زبان شناختی لیچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
داستان کوتاه «شرق بنفشه» به سبب داشتن برجسته سازی های زبانی، که شامل هنجار گریزی و توازن می شود، قابل تأمل و بررسی است. هریک از این دو فرایند نیز دارای چند زیرشاخه است که درصد جالب توجهی از آن ها در شرق بنفشة مندنی پور به وضوح یافت می شود و همین امر گویای توانایی نویسنده در به کارگیری قابلیت های متنوع زبانی است. نویسنده از طریق زبان خاص خود به خوبی محوریت موضوعی داستان یعنی عشق زمینی آسمانی را برجسته کرده و با ایجاد هاله ای از ابهام در کلام رازوارگی آن را به تصویر کشیده است. در این مقاله کوشیده ایم ضمن نیم نگاهی به ساختار روایی و برخی عناصر ممتاز داستانی شرق بنفشه، برجسته سازی های زبانی این اثر را در چهارچوب زبان شناختی «دیوید لیچ» نشان دهیم. روش بررسی به شیوة تحلیلی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان