فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
۱۲۴۳.

دراسة العناصر الروائیة فی المجموعة القصصیة القصیرة «بیت سیئ السمعة» لنجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: القصة القصیرة نجیب محفوظ بیت سیئ السمعة العناصر الروائیة

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۱۲۲ تعداد دانلود : ۶۱۹
بما أن أحد أسباب نجاح القاصّین الرئیسیة فی بلوغهم إلی الأغراض التی یرمونها، استخدامهم الواعی للعناصر الروائیة کالحبکة، وبناء الشخصیة، وأسلوب الحکایة، و... لهذا کرّست هذه الدراسة جهودها مستفیدة من المنهجین الوصفی-التحلیلی، والإحصائی -البیانی فی دراسة أحد آثار نجیب محفوظ المعروفة وهو «بیت سیئ السمعة» والذی یشتمل علی ثمانی عشرة قصة قصیرة، من ناحیة استخدامه العناصر القصصیة حتی تبیّن مقدار نجاحه فی هذا المجال. وقد وصلت إلی هذه النتائج أن أکثرها تبدأ باسم شخصیتها الأصلیة أو فی بدایة القصة یتعرّف القارئ علی العقدة وبعد ذلک، کانت شخصیات القصة تدخل المشهد، الأمر الذی یسبب أن لایواجه القارئ مقدمة مملّة. ممّا یلفت النظر فی هذه القصص، تنسیقها مع الحبکة. أسلوب الحکایة فی کل القصص هذه، هو أسلوب عارف الکل إلاّ قصة «الرّماد» فقد عرضها الراوی مستعیناً بأسلوب المتکلّم وحده، علماً بأن ثبات عنصر الراوی من أهم الأسباب التی تُمَکِّنُ القارئ من استیعاب القصة بسهولة وبساطة. مما جدیر بالذکر أنّ محفوظ فی قصصه الأخیرة إلی جانب معالجته النفسیة للشخصیات، فقد اعتمد علی الطریقة المباشرة مهتمّاً بإبراز المعالم الخارجیة للشخصیة ولکن تناوله للشخصیات فقد أصبح أکثر تلخیصاً من الناحیة الکمیة وأکثر إکمالاً من الناحیة الفنیة، حیث إنّ الراوی لم یرسم وحده المعالم الخارجیة، بل إنّ کثیراً من تلک الأوصاف ترسم من قبل شخصیات أخری. إن المونولوجات خاصة منها النفسی تعتبر من أهم عناصره القصصیة، والاستفادة من الجمل التعجبیة، والتشبیهات البدیعة، والمثل، والکنایة تعدّ من أهم میزاته النثریة.
۱۲۴۵.

بررسی تطبیقی رنگ های سرخ و سبز در تصویرپردازی اشعار گرمارودی و محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی رنگ سرخ تصویرپردازی سبز محمود درویش سید علی موسوی گرمارودی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۱۱۲۱ تعداد دانلود : ۴۷۲
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر حوزة محسوسات از دیرباز تا کنون مورد توجّه انسان بوده و همواره روح و روان او را مسحور قدرت نافذ خویش نموده است. از آنجا که شاعران از ژرف بین ترین اقشار جامعه هستند و نوع نگاه آنان به رنگ، اصیل تر و معنادارتر از دیگر افراد است، لذا این پژوهش، تلاش نموده براساس چارچوب های ادبیّات تطبیقی، از میان رنگ های گوناگونی که دو شاعر برجستة ادبیّات پایداری معاصر؛ یعنی گرمارودی و درویش، به کار برده اند، دو رنگ سرخ و سبز را از لحاظ تعامل و تقابلی که با هم در تصویرپردازی آنان از مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و... داشته اند، مورد بررسی قرار دهد. نتیجه حکایت از آن دارد که رنگ قرمز در شعر گرمارودی نشانة تمایل انسان به داشتن زندگی پر جنب و جوش است و زندگانی سرشار از مبارزة گرمارودی خود مبیّن همین نکته است. رنگ سبز نیز نمادی از آرامش، حیات و جاودانگی و گاه نماد تقدّس و پاکی است. در شعر درویش، رنگ سرخ، عشق به فلسطین و ملّتش را تجلّی داده، رمز شهادت، فداکاری و ایثار در راه آزادی است و رنگ سبز، نماد امید، آزادی طلبی، حیات و حرکت بوده و عشق به فلسطین و ملّت مبارزش را به تصویر می کشد. افزون بر این، گرایش این دو شاعر به ادبیات پایداری، باعث ایجاد شباهت های زیادی در آن دو از لحاظ کاربرد نمادین رنگ شده است.
۱۲۵۴.

مطالعه بینامتنی تمثیل در معارف بهاءولد و مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمثیل مولانا مثنوی معارف بینامتنیت بهاءولد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۳۶
معارف بهاءولد یکی از مهمترین آثاری است که بر مثنوی تأثیر شگرفی داشته است و تاکنون درباره برخی از وجوه این تأثیرگذاری مطالعه نشده است؛ تمثیل از این جمله است. در این تحقیق ضمن لحاظ نظریه بینامتنیّت، تأثیرگذاری معارف بر مثنوی بررسی شده است وبرای دقت نتایج، از نرم افزارهای عرفان 3 و مثنوی نور نیز بهره گرفته شده است. تطبیق شواهد نشان می دهد که مولانا در مقوله تمثیل از جنبه های گوناگونی از بهاءولد متأثر بوده است؛ نخست اینکه در معارف و مثنوی نگرش فلسفی مشترکی به مقوله تمثیل وجود دارد. دیگر این که از نظر ساختاری، شیوه «تمثیل های پیاپی» و مبتنی بر «تداعی» در هر دو اثر به کار رفته است. همچنین، بنیاد تمثیل های مشترک هر دو اثر بر دو گونه گزاره تعلیمی و تعلیمی- فلسفی است. بررسی شیوه استدلال در این دو اثر نشان می دهد که در گزار ه های تعلیمی- فلسفی، شبکه استدلال گسترده تر است و تمثیل های اخلاقی با گزاره ای که به یکی از موضوعات انسان و درون او مرتبط است، آغاز می شود و نتیجه آن ها اثبات یکی از موازین حِکمی و تربیتی انسان است، اما در تمثیل نوع دوم، مقدمه یا گزاره شامل حُکمی درباره هستی یا عناصر هستی است و بر قاعده ای کلّی تأکید دارد و به کمک آن قاعده، سرنوشت و هدف انسان نیز تبیین شده است. از این نظر می توان تمثیل های نوع اول را تعلیمی و نوع دوم را باورساز و نمایشگر جهان بینی و دورنمایی دانست که گوینده سعی دارد بر اساس آن مخاطب را اقناع کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان