فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
طنز در سخن سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با رویکرد طنز به سخن سعدی پرداخته شده، طنزی که می تواند فرصتی را برای تأمل به آدمیان دهد تا پیرامون مسایل جامعه خود بیاندیشند و بدین وسیله از قطعیت بسیاری از احکام رایج جلوگیری کنند و از شائبه یک سویه نگری فاصله گیرند و مجالی برای اصحاب اندیشه فراهم شود که به سویه دیگر کارها بنگرند تا بدین وسیله امور عالم اصلاح پذیرد و نیرویی که از بیداری وجدان ها برمی خیزد، برای اصلاح مفاسد اجتماعی به کار گرفته شود. در ادامه، نویسنده، سعدی را مصلحی می داند که به قصد اصلاح معضلات اجتماعی و تهذیب نفوس به طنزنویسی روی آورده است.
طنز و هجو در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانِ طنز از قدرتی بس ژرف برخوردار است؛ قدرتی که در سایة آن گوینده می تواند بسیاری از معضلات را بازگو و در بهتر شدن اوضاع تلاش نماید. زمانی که جامعه به بلایا و آشفتگی های فرهنگی و اخلاقی فراوانی دچار باشد، بر دامنة طنز، به ویژه هجو و هزل افزوده می شود. در این مقاله اثبات شد که عطاملک جوینی با طبعِ شوخ و انتقادی خود، همانند بسیاری از شوخ طبعان و منتقدان تاریخ این سرزمین، از این ابزار شگفت و تأثیرگذار به صورت چشمگیر بهره برده است. جوینی بر بسیاری از اعمال، وقایع، افراد، عقاید و غیره نگاهی توأم با نقد و طنز انداخته است و از این طریق، توانسته چون مُصلحی اجتماعی و سیاسی، در بهتر شدن اوضاع و بیان معایب بکوشد. همچنین این پژوهش ثابت کرد که این نگاه منتقدانة او (طنز و هجو) تنها به مغولان اختصاص نیافته، بلکه رعیّت، زنان، شاهان و فرماندگان خوارزمشاهی، شیخ الاسلام و بسیاری از صاحب نامان آن روزگار را نیز در بر می گیرد. با این حال، نباید توقّع داشت که نویسنده ای توانا و ناقد، آن هم در دبار حاکمانی به غایت خشن و بی منطق، نقد و طنز را به صراحت بازگوید و خود را در معرض خطر و تاریخ را از ثبت این وقایع تلخ محروم سازد. نقد و طنزهای جوینی بیشتر در لفّافه زبان پنهان است و پی بردن به این جنبه از نوشتار او، تأمّل ویژه می طلبد.
طنز و خلاقیت
حوزه های تخصصی:
تازه های میراث: کلیات بسحق
حوزه های تخصصی:
نوادر جحا
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر ادبیات تطبیقی غیرجد (عنوان عربی: نظرة إلی الأدب الهزلی المقارن)
حوزه های تخصصی:
ادبیات منظوم و منثور را به دو بخش کلی تقسیم کرده اند: جد و هزل.جدیات شامل نوشتارهای اخلاقی، عشقی، رزمی و بزمی است؛ و آثار مکتوب غیرجدی، مواردی مانند طنز، هجا، فکاهی، لطیفه، بذله، مطایبه، شوخی، مسخرگی، و انتقاد را در بر می گیرد.در نوشتارهای بازمانده از ادب پیشین فارسی، جز درباره هجا چیزی درخور توجه درباره ادب غیرجدی نیامده است و اگر گاهی در متون ادب فارسی، مطالبی دیده شود، غالبا هجو را به جای هزل یا دیگر متفرعات غیر جد به کار برده اند.ادبای عرب، شعر دوره جاهلیت و صدر اسلام را از جهت اغراض و مقاصد به بیش از ده قسم تقسیم کرده اند که قسم پنجم را به هجا اختصاص داده اند و در تعریف آن گفته اند: «هجا برشمردن قبایح و نفی مکارم است از شخصی یا قوم و قبیله ای. . .»(رهنما،6:1364).ادبای پیشین ایران هم با تغییرات و دگرگونی هایی در تقسیم اغراض و مقاصد شعر، همین اقسام را با ضمایمی یاد کرده اند و اغراض شعر را در ده شیوه محدود کرده اند، چنانکه خاقانی در مقام مفاخره و برتری خود بر عنصری گفته است:ز ده شیوه که آن حیله شاعری است به یک شیوه شد داستان عنصری و صبا نیز به پیروی از پیشینیان، چنین سروده است:سخن چیست در این نشیب و فراز یکی گوی و من ترک ده گوی باز چکیده عربی:تم تقسیم الأدب المنظوم والمنثور إلی فرعین رئیسین: الجد والهزل. یشمل فرع الجد:الکتابات الأخلاقیة، والغرامیة، ومعارک الحرب، والحفلات، بینما یشمل فرع الهزل: الطنز، والهجو، والفکاهة، واللطیفة، والنکتة، والمطایبة، والمزاح، والسخریة، والانتقاد، و... إلخ. وبغض النظر عن الهجو لم تعالج الکتابات المتبقیة من الأدب الفارسی القدیم، أدب الهزل معالجة وافیة، وإن وجد هذا الفرع أحیانا بین طیات نصوص الأدب الفارسی، فإنه استخدام للهجو بدل الهزل. أما أدباء العرب فقسموا شعر الجاهلیة وصدر الإسلام من حیث الأغراض إلی أکثر من عشرة فروع خصصوا الفرع الخامس للهجاء وقالوا فی تعریفه: «الهجاء یعنی ذکر مساوی شخص أو قبیلة وسلب المحامد عنهما.» والأدباء الإیرانیون القدماء أیضا ذکروا هذه الفروع بعد تغییرات فی تقسیم أغراض الشعر حیث حدّدوها فی عشرة فروع.
کتاب النقائض
لطایف و ظرایف ادبی
رویکرد فکاهی و طنز در ادبیات نمایشی
حوزه های تخصصی:
طنز سیاسی - اجتماعی
حوزه های تخصصی:
بعداز انقلاب، شاهد تولد طنزهایی قوی هستیم که متعرض دشوارترین موضوعهای سیاسی جامعه شدهاند.
در مقام به کارگیری صحیح طنز در یک رسانه فراگیر، سهعامل باید گردهم آیند تا جایگاه واقعی برای این ابزار موثر در حفظ سلامت جامعه ایجاد شود:
1- شناخت دقیق شیوههای پردازش هنرمندان و روش های بیان تلطیف شده واقعیت های تلخ که ادبیات غنیما، طنزپرداز را از آن برخوردار میسازد.
2- آشنایی عمیق با مسائل و معضلات اجتماعی
بررسی طنز در حکایت های رسالة دلگشا بر اساس الگوی رابرت لیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبید زاکانی شاعر و طنزپرداز قرن هشتم است که حکایت های طنزآمیز شاعر در رسالة دلگشا زبان تند و گزندة او را در اعتراض به فضای اجتماعی و سیاسی روزگارش به خوبی نمایانده است. نظ ریة «ان گاره معنای ی طن ز» ویکتور راسکین (Victor Raskin) حرکتی اساس ی است که در مقابل رویک رد طبقه بندی سنت ی طن ز قرار می گیرد. این نظریه سرآغاز بررسی های زبان شناسانه و معناشناسانه در حوزة طنز گردید و بر نظریه ها و الگوهای متأخر پس ازخود تأثیر گذاشت که از جملة این الگوها، طرح ارائه شده توسط رابرت لیو (Robert Lew) است. از دیدگاه لیو طنز زبان شناختی از غیر زبان شناختی جداست و آن چه سبب شکل گیری طنز مبتنی بر ویژگی های زبان شناختی می گردد، نوعی ابهام است که در حوزة آوایی، واژگانی و نحوی روی می دهد و عبید زاکانی برای طنزآمیز کردن حکایت های رسالة دلگشا از امکانات زبانی (طنز عبارتی) و امکانات غیر زبانی (طنز موقعیت) بهره برده است. بنا بر این، پژوهش پیش روی با هدف معرفی الگوی رابرت لیو و تبیین طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی بر اساس چارچوب های نظری این الگو در 355 حکایت از رسالة دلگشا انجام شده است که نتایج نشان می دهد، چارچوب نظری این الگو تا حد زیادی قابلیّت تحلیل طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی را دارد.
ایران از فحش ویرانست
حوزه های تخصصی:
وجوه نقیضه پردازی در اشعار نظام الدین قاری یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقیضه پردازی یکی از کهن ترین روش های طنزپردازی در ادبیات فارسی است. اگرچه پیشینه و بسامد کاربرد این تکنیک در ادبیات ما بسیار کمتر از پارودی در ادبیات انگلیسی است؛ اما همین تعداد معدود نیز چندان که بایسته بوده، برررسی نشده است. اشعار نظام الدین قاری یکی از نمونه های نقیضه پردازی در ادبیات ماست که از دو جنبة ساختار نقیضه و نیز محتوای فولکلور آن متنی ارزشمند شمرده می شود. هدف نگارنده در این مقاله پرداختن به ساختار، اغراض، اشکال و محتوای این اثر با استفاده از روش تحلیل و توصیف است. در این تحقیق سعی بر این است با رویکردی جزء نگر، وجوه گوناگون نقیضه پردازی در این اثر بررسی شود. پژوهش حاضر نشان می دهد نقیضه تا چه میزان در شناخت دیگر متون، درک ما از مفهوم طنز نزد قدما و آشنایی با شیوه های مختلف نقیضه پردازی در متون نقیضی مفید خواهد بود. از منظر چنین مطالعاتی است که می توان به معنا و مفهوم نقیضه در ادبیات فارسی و کارکرد آن پی برد.
تداعی معانی (20)
حوزه های تخصصی:
شگردهای طنزپردازی در رمان «مدارصفردرجه» احمد محمود
حوزه های تخصصی:
احمد محمود، از نویسندگان واقعگرای نسل دوم ایران است که شاخصه هایی همچون بومی نویسی و لحن عامیانه، زبان ساده و پرتحرک، مطابقت زبان با جهان داستانی، تحول و بسط زبان روایی، ایجاز بر محور زیبایی شناسی، کاربرد عناصر و مفاهیم نمادین، مهارت در شخصیت پردازی، تصویرسازی هنرمندانة فضای داستان، پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی در طرح داستان، طنزپردازی و... از وجوه برجستة نویسندگی او به شمار می آید. طنزپردازی به عنوان یکی از وجوه نویسندگی محمود در رمان مدارصفردرجه، موجب شد به بررسی این رمان از این منظر بپردازیم. نویسنده در این اثر برجسته ، سعی دارد با بهره گیری از شگردهای طنزپردازی و با خروج از هنجار عادی کلام، علاوه بر خلق اثری ادبی، اعتراض و انتقاد خود را نسبت به نابسامانی های اجتماعی– سیاسی اعلام دارد. اساس بررسی بر مبنای نگاه زیباشناسانه و تأکید بر عناصر بلاغی و زبانی از قبیل کنایه و آیرونی، تشبیه، توصیف، نقیضه، اغراق، تحقیر و تمسخر با ذکر شواهدی از رمان نهاده شده است. نتیجة بررسی نشان می دهد که نویسنده، هنرمندانه عناصر بلاغی و زبانی را دستمایة آفرینش طنزهای گفتاری و عبارتی قرار داده است.