فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
نور علی خدایه برزه مل
رمزیة ""الجمل"" التصوفیة فی روایة ""التبر"" لإبراهیم الکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانت الطبیعة ومازالت مصدر إلهام للشعراء والکتّاب فی مختلف أنحاء العالم وعلی وجه الخصوص عند العرب الذین هم أکثر ارتباطاً وعلاقة بها. وعند قراءتنا لراوایات ابراهیم الکونی، الکاتب والروائی اللیبی، نشاهدالأجواء الصحراویة وحضور الطبیعة الحیة منها والصامتة جلیاً؛ فقد اعتدنا منه تسخیر عنصر الطبیعة وتوظیفها لإلقاء الأفکار التی یطمح فی إیصالها إلی المتلقی. إنّ ابراهیم الکونی یتخذ الجمل، وهو عنصر من عناصر الطبیعة الحیة،بطلا فی روایته ""التبر""؛ فیعتبره أرفع مکانةً من أن یعدّضمن الحیوانات، بل یقدّر له صفات إنسانیة سامیة، بل یفضله علی جمیع الناس حتی علی زوجه وأولاده. یسعی هذا المقال عن طریق المنهج الوصفی التحلیلی إلی إلقاء الضوء علی کیفیة توظیف الحیوان فی هذه الروایة، والنتائج تدل بوضوح علی أن الکاتب قد وظّف الحیوان کرمز فی خدمة المفاهیم الصوفیةکالصحبة، والحب، والخطیئة وثمنها، والصبر، من خلال نظرته إلی التراث والخرافات والأساطیر المأثورة.
سلسله صوفیه گنابادی
نگاه استعاری بیدل
نردبان سلوک
حوزه های تخصصی:
سخن نو درباره اندیشه کهن حماسه هایعرفانیو سفرنامه هایروحانیگفتن اگر چه محال نیست، بس دشوار مینماید، بویژه سخن گفتن از سنت دیرینه دیرپایحکایت پرواز و معراجِ روح آدمیبه سویجایگاه برینِ دیرین، چه به صورت داستان هایمعراج و چه در قالب حکایت هایتمثیلیرمزیپرواز مرغان روح. سخن از حکایت سفرنامه روح آدمیاست؛ یعنیمعراج. موضوع معراج نامه ها سفر است. مسافران معراج نامه ها، شارحان سفرنامه روح خویشند. آنان حکایتِ سفرِ خویش از عالم خاک به افلاک را بازگو میکنند. مسافران این سفر زائرانیهستند که پله هاینردبان سلوک را میپیمایند و موانع و منازل و افلاک را در مینوردند، تا به معرفت، حقیقت و زیارت حق نایل شوند. نقل سفرنامه هایروحانی معنویاگرچه با زبان معیار هنجار قابل بیان نیست، اما این مسافران محاکات اندوه خویش را در حیطه فرازمانی، در شرایط فرامکانیو با بیانیفرازبانیبازگو میکنند. همین ویژگیهایفراهنجار است که اصالت نو شدن این آثار را با پیشینه سنت، ریشه دار میگرداند و قرون متمادیتوجه شاعران و نویسندگان را به خود معطوف میدارد. این مقاله سعیدارد تا از میان آثار مکتوب موجود ادبیایران و جهان، پیش گامانیرا که به بیان سفر معنویخویش ـ معراج ـ پرداخته اند، برجسته ترین آن ها را بر شمارد. بویژه متعالیترین آن ها یعنیمعراج مقدس حضرت رسول (ص) که تاثیرگذارترین آن ها بر سایر معراج ها نیز بوده است، تا شیوه بیان هر یک را در معراج روحانی، عقلانیو انفسیآنان در طریق پیمودن مدارج نردبان سلوک، از زبان ایشان بازگوید.
«خرقه سوزی» در شعر حافظ
شیخ صنعان و نگارگران
بازتعریف مقوله سلوک در ادبیات داستانی با نگاهی به کتاب سه شنبه ها با موری اثر «میچ آلبوم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مقولة سیر و سلوک در ادبیات داستانی تمام دوران کلاسیک تا مدرن را در برمی گیرد و این ژانر ادبی در تمام کشورهای جهان با رویکردهای متفاوت سبکی و داستانی همواره مطرح بوده است. آثار بسیاری حرکت انسان به سمت تعالی و خدا را تحت عنوان عرفان یا سیر و سلوک مورد توجه قرار داده و گاه به بازتعریف هایی از این مفهوم رسیده اند. کتاب سه شنبه ها با موریاثر نویسنده آمریکایی میچ آلبوم یکی از داستان هایی است که به مراتب کمال آدمی در یک زمینة داستانی واقعی پرداخته است. در این مقاله با روش توصیفی کتابخانه ای نخست شاخص ها و بن مایه های عرفانی که به طور مشخص اساس فرایند سلوک در این رمان قرار گرفته را مشاهده کرده و پس از طبقه بندی آنها را با عرفان های سنتی تطبیق داده ایم. در پایان به این نتیجه رسیدیم که روند ماهیت سلوک در ذهن نویسنده امروز به نوعی دگردیسی رسیده است؛ به این مفهوم که واژه های پیر، بیداری و آگاهی که تعاریف مشخصی در عرفان کلاسیک داشته اند، در عصر نوین با حفظ همان مفهوم، شکل و سیاقی متفاوت یافته اند. در این پژوهش با طبقه بندی مراحل سلوک شخصیت اصلی داستان، به اندازه های ظرف ادبیات داستانی معاصر جهان تأکید شده است.
دفتر روشنایی
حوزه های تخصصی:
نیمرخی از عبدالله انصاری
خواجه انصار و پیر هری
شعر نیکو در جلوه گاه عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا نگردى آشنا زین پرده رازى نشنوى گوش نامحرم نباشد جاى آواى سروش سخن سنجان را در شناخت واژگان زبان، چهارگونه آشنایى با لغات و واژه هاست که به چهار عرف لغوى و شرعى و خاص و عام در علم بیان نامبردارند و هر یک را در وضع، حقیقتى و مجازى است. و هرکه خواهد تا به حقائق آثار و دقائق افکار و رقائق اسرارگویندگان و نویسندگان، در بلنداى تاریخ ادب و فرهنگ و حکمت و عرفان، در یک قوم و ملت، یا نحله و طبقه از ادیبان و متشرعان و حکیمان و عارفان پى برد، او راگزیر وگریزى از شناخت این عرفها و آشناییها نیست چه درک و فهم این اشارات است که سرانجام به بشارات ا نجامد. أنکس است اهل بشارت که اشارت داند نکته ها هست بسى، محرم اسرار کجاست2 هرگلى را رنگ و بوى داده اند هر نگارى را به شکلى زاده اند چشم نرگس را خمارین لاله را داغ عشقى بر جبین بنهاده اند 3