درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۱۴۴ مورد.
۲۲۱.

هویّت اسطوره گونه سمک عیّار؛ بررسی تطبیقی سمک عیّار با دو اسطوره هندو ایرانی، ایندرا و مهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سمک عیار خدایان اسطوره ای پیکرگردانی ایندرا مهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۲۹۴
بسیاری از خدایان اساطیری، از جهان اسطوره ها بیرون آمده و در حماسه ها به صورت پهلوانانی نامی و یا شاهانی بزرگ نشان داده شده اند. یکی از آن پهلوانان حماسی، سمک، در داستان منثور حماسی پهلوانی سمکِ عیّار است. این پهلوان با داشتن برخی ویژگی های اساطیری، همچون ایزدان اسطوره ای، ایندرا و مهر، پنداشته می شود. از جمله ویژگی های اساطیری سمک، می توان به این موارد اشاره کرد: آزاد ساختن مادینگان شهریاران از چنگال ربایندگان اهریمنی، داشتن پیوندی ناگسستنی با خورشیدشاه، نابودکننده دیوان و پریان و همراهیِ مداوم با مادینه ای که تجلی گر خدای بانوان است. بر اساس این فرضیه، نگارندگان این جستار با رویکردی تحلیلی تطبیقی و با توجّه به متون مقدس هند و ایرانی، ریگ ودا و اوستا ، و اندیشه های اسطوره پژوهانی همچون مهرداد بهار کوشیده اند خویشکاری های این دو ایزد را با کارکردهای این پهلوان حماسی مقایسه و تطبیق دهند و این فرضیه را به اثبات برسانند. حاصل پژوهش حاضر نشان می دهد که سَمَک، پهلوان برجسته حماسه منثور سمک عیّار ، برآیند و ادغامی از دو فرهنگ اسطوره ای هندو ایرانی است که در ریختی نو پیکرگردانی شده است.   
۲۲۲.

سیر تحول ایزد وای از اسطوره به کیکاووس در حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایزد وای کیکاووس اسطوره حماسه تحول اساطیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۴۵۹
اشراف بر پیشینه اساطیری شخصیت های حماسی، در تحلیل کارکردهای آنان در آثار ادبی کمک قابل توجهی خواهد کرد. مطالعه خویشکاری های ایزد وای و وجود برخی تشابهات میان این ایزد و کاووس شاهنامه سبب گردید تا به مقایسه تطبیقی میان این دو شخصیت اساطیری بپردازیم. کاووس شاهنامه ، از بزرگ ترین پادشاهان حماسی ایران و برخوردار از پیشینه ای اساطیری است. وای نیز، ایزد باد و هواست که بر فضای تهی میان آسمان و زمین حکمرانی می کند. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به این نتایج که عبارتند از تشابه در شخصیت متلوّن و ابهام انگیز، فرّه مندی، جادو پزشکی، جنگاوری، پیک مرگ و سرشت بادی، مکان زندگی و پدر نخستین انسان بودن است، دست یافته. هر چند اختلافات جزیی در میان آن ها دیده می شود، اما وجود این گونه همسانی ها میان این دو شخصیت اساطیری و بررسی و مطالعه سیر تحوّل و تنزّل ایزدان اساطیری به عالم حماسه، ما را بر این داشت که گمان کنیم کاووس شاهنامه صورت تحوّل یافته و انسانی وایو، ایزد باد و هوا است که در حماسه ملی ما؛ شاهنامه با حفظ مهم ترین خویشکاری های خود در قالب پادشاهی حماسی نمایان گشته است. هدف از انجام چنین پژوهشی بی شک نمایاندن پیشینه ایزدی کیکاووس و تأثیر در رفتار و کردار حماسی و شخصیت چندی بعدی او در شاهنامه است.
۲۲۳.

بررسی آیین قربانی در رمان بیوه کشی (با تکیه بر رویکرد میرچا الیاده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره آفرینش آیین قربانی کمال آغازین رمان بیوه کشی میرچا الیاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۷۷
مفهوم قربانی از محوری ترین مباحث رمان بیوه کشی است که به انسجام و توالی روایت، کمک شایانی می کند. اسطوره شناسان مختلفی به بررسی موضوع قربانی در فرهنگ اقوام مختلف پرداخته اند که از آن جمله می توان به میرچا الیاده اشاره کرد که قربانی کردن را برابر با فعل آفرینش و لازمه حیات می داند. وی معتقد است هیچ چیز بدون فدا شدن یا قربانی کردن، آفریده نمی شود. داستان بیوه کشی را می توان نمونه ای معاصر از آیین قربانی به شمار آورد. در بیوه کشی، توالی قربانی شدن هفت پسر حضرت قلی و قربانی کردن بره به جای دختر باکره، نمونه ای از تفکر اسطوره ای آیین قربانی را تداعی می کند. در بررسی حاضر، نگارندگان با رویکرد تحلیلی تطبیقی ابتدا به جمع آوری و تنظیم نظریات عمده میرچا الیاده درباره مفاهیمی چون اسطوره آفرینش، قربانی و کمال آغازین پرداخته اند و سپس عناصر آیین قربانی در روایت بیوه کشی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند تا ضمن تبیین نظرات الیاده، میزان انطباق آن با روایت بیوه کشی را نیز مورد ارزیابی قرار دهند. نتیجه بدست آمده در این پژوهش به روشن شدن این موضوع انجامید، که روایت بیوه کشی تجّلی جدال میان اسطوره های آفرینش و باروری است.
۲۲۴.

رهیافت های تحلیلی- انتقادی مولوی در علم و عالم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی علم شناسی عالم شناسی روش شناسی علوم رهیافت های تحلیلی- انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۵۵
موضوع علم و علم آموزی یکی از مباحث مهم و محوری جلال الدین محمد بلخی، عارف و اندیشمند بزرگ قرن هفتم است که در آثار خود با شناختی دقیق به معرفی و نقد علم و عالمان، و بیان آفات، غایات و آسیب شناسی آن پرداخته است. مولوی دانش های بشری و صاحبان علوم را به دو دسته حقیقی و دینی، و تقلیدی و دنیایی تقسیم می کند؛ اما ضروری ترین بحث با جنبه پیشینی و مقدماتی از نظر او آفت شناسی، غایت شناسی، انگیزه شناسی و وظیفه شناسی درباره انواع علوم و معارفی است که آدمی در این دنیا فرا می گیرد و یا به طالب علمان و متعلمان آن می آموزاند. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با رویکردی منطقی-روش شناختی و هرمنوتیکی، رهیافت های نظری و انتقادی مولوی در علم و عالم شناسی در چهار عنوانِ نقدی و آسیب شناسانه، کارکردی و غایت شناسانه، روانی و انگیزه شناسانه، و اخلاقی و وظیفه شناسانه دسته بندی شده است. نخستین دستاورد پژوهش آشکار شدن این موضوع است که مباحث مولوی در حوزه علم و عالم شناسی شاید بیشتر و پیش تر از دیگر مباحث او ضرورت و قابلیت بررسی علمی و معرفتی دارد، دوم آنکه فواید و کارکردهای بالقوه یا بالفعل منطقی، انتقادی و اخلاقی این نوع علم شناسی معلوم می شود، و سومین کارکرد مهم و اخلاقی- معرفتی این رویکرد می تواند آن باشد که اهل علم را با توجه دادن به آسیب ها و انگیزه ها و وظایف، از آفات و عوارض ناشی از علم آموزی صرف برحذر دارد.
۲۲۵.

بررسی لحن پایدارانه تقابل عطار با صاحب منصبان دنیوی، در آینه منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لحن منطق الطیر عطار نیشابوری موضوع منتخب حکایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۶۱
لحن، نحوه خواندن کلمات و جملات در قالب فضای متن است؛ منشأ آن باورهای فردی، جمعی و ویژگی های اخلاقی، روحی و روانی افراد است که با ویژگی های سبکی، فرم و ساختار شعر ترکیب می شود. عنصر لحن به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فضاسازی و تاثیر بر مخاطب همواره مورد توجه بوده است؛ زیرا بیان کننده درونیات و عواطف نویسنده است و نویسنده باید بتواند طبق موضوع منتخب و به دور از تصنع، لحنی متناسب با نوشته خود را انتخاب کند. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی لحن، انواع و نحوه شکل گیری آن، در نظر دارد لحن کلی عطار در تقابل با مقامات دنیوی را در آینه منطق الطیر بررسی و گونه های مختلف آن را معرفی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حکایت ها به سبب گفتگومحوری، از مهم ترین عرصه های بروز لحن هستند؛ همچنین لحن آثار مختلف، متفاوت است. ممکن است لحن در دل یک اثر، تغییراتی داشته باشد. شاعر در سرودن منطق الطیر (یکی از مهم ترین آثار منظوم عرفانی ) لحن های متفاوتی را خلق کرده است، لیکن به طور کلی لحن اعتراضی، به ویژه اعتراض علیه حکام و سلاطین در آثار عطار بیشتر از سایر الحان مطمح نظر است. عطار در برابر اصحاب قدرت از انواع لحن اعتراضی، واعظانه، تحذیری و... استفاده کرده است که هر کدام از الحان به تفکیک تشریح خواهد شد.  
۲۲۶.

«محو در محو و فنا اندر فنا» نقد شبکه مؤلفه های «محو و فنا و نیستی» در غزلیات عطار از دیدگاه زبان شناسی ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: غزلیات عطار زبان شناسی ساختارگرا ساختار غزل ساختار بیت فنا محور هم نشینی و تداعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۹۵
در این پژوهش با مطالعه غزلیات عطار، فراوانی کاربرد مفاهیم و واژگان «محو»، «فنا»، «نیستی» و... بررسی شده است. موضوع فنا در غزل عطار دارای دایره واژگانی متعدد و ساخت های زبانی در سطح های واج، واژه، گروه و جمله و فرم است؛ به حدی که اندیشه اصلی و محوری عطار در غزلیات، موضوع فناست؛ این موضوع ذهن و زبان شاعر را سرشار کرده و عناصر زبانی و معنایی بسیاری را در این شبکه جای داده که تاکنون از منظر زبان شناسی بررسی نشده است. در این پژوهش به روش اسنادی کتابخانه ای و براساس دیدگاه های زبان شناسی ساختارگرا، این موضوع برجسته غزل عطار بررسی، دسته بندی و تحلیل شده است. عطار در محور هم نشینی و تداعی واژگانی، نمادها و تلمیحات و تعبیر های بسیاری را به موضوع پربسامد محو و فنای سالک و عاشق اختصاص داده است؛ شناخت این موارد از منظر زبان شناسی ساختارگرا دیدگاهی تازه به مخاطب خواهد داد. بنابر نتایج این پژوهش افزون بر تقابل ها و تضادها، تداعی معنایی و واژگانی، هم معنایی، باهم آیی اسمی (اسم+ اسم/ اسم + صفت) و... نیز عمیقاً نحو زبان غزل عطار را در بر گرفته است. این شاعر از تداعی آوایی و آوای «ف» نیز غافل نبوده است و از آن برای القای فنا بهره برده است. همچنین بسیار به اسطوره های فنا و مرگ مشتاقیِ دینی و عرفانی مانند حضرت یحیی (ع)، امام حسین (ع)،ادریس و حسین منصور در زمینه همین شبکه مفهومی اشاره کرده است. اندیشه فنا چنان در فکر عطار نفوذ داشته که زبان غزلش سرشار از عناصر متعدد زبانی در این باره است و فرم و ساختار شبکه ای غزل، در بیشتر غزلیات، مرهون نظام مندی همین تمهیدات ساختارساز است.
۲۲۷.

بررسی دیدگاه ابن برّجان درباره «حَقِّ مُبِین»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن برجان تجلّی خداوند حَقِّ مُبِین حق مخلوق به حَقِّ الَّذِی إلَیهِ المَصِیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
یکی از واژه های قرآنی که در عرفان اسلامی کاربرد اصطلاحی دارد، واژه «حق» است که به صورت «الحَقُّ المُبِین» نیز در قرآن آمده است. ابن برّجان (د. 536 ق.) عارف اندلسی، عبارت «حَقِّ مُبِین» را در آثار خود به عنوان یک اصطلاح به کار برده است. هدف این پژوهش، بررسی اصطلاح حَقّ مُبِین از دیدگاه ابن برّجان به روش اسنادی و توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد از دیدگاه ابن برّجان، حَقِّ مُبِین تجلّی و ظهور خداوند در آخرت است که می توان آن را مشاهده کرد. موجودات آخرت نیز تجلّی و ظهور حَقِّ مُبِین هستند. این تجلّی، دائمی و همواره درحال تجدید است. حَقِّ مُبِین وسعت وجودی دارد؛ زیرا مرتبه وجودیِ آخرت والاتر و وسیع تر است. ابن برّجان معتقد است بین حَقِّ مُبِین و حَقِّ مَخلُوقٌ بِه رابطه وجودی برقرار است. حَقِّ مَخلُوقٌ بِه تجلّی حَقِّ مُبِین در دنیاست و حَقِّ مُبِین آشکارکننده و مبیّن حَقِّ مَخلُوقٌ بِه است. همچنین حَقِّ مُبِین باطن حَقِّ مَخلُوقٌ بِه است که در آخرت با توسعه وجودیِ حَقِّ مَخلُوقٌ بِه آشکار می شود؛ بنابراین از دیدگاه ابن برّجان حَقِّ مُبِین، هم مبدأ خلقت است و هم غایت خلقت. از نظر او حق در عالم های مختلف اسم های متفاوتی دارد. حَقِّ مَخلُوقٌ بِه در دنیاست و حَقِّ مُبِین و حَقِّ الَّذِی إلَیهِ المَصِیر بر یک واقعیت در آخرت دلالت دارد؛ با این تفاوت که حَقِّ مُبِین بر وضوح و مشاهده پذیربودن آن و حَقِّ الَّذِی إلَیهِ المَصِیر بر آن به عنوان غایت مخلوقات تأکید دارد. همچنین قراین و شواهد لازم برای صحبت از دیگر عارفان و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری ابن برّجان در موضوع حَقِّ مُبِین یافت نشد.
۲۲۸.

نقش و جایگاه زمان در ایجاد تعلیق و ضدّتعلیق در رساله الطیرهای فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان تعلیق ضدّتعلیق ژنت رساله الطیرها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۵۷
در یک نگاه کلی، رساله الطیرها اغلب متونِ رواییِ کوتاه قلمداد می شوند. معتقدان به این دیدگاه، کاربرد اندک عوامل تعلیق آفرین و حداکثریِ عناصر ضدّتعلیقی را دلیل این اختصار می دانند. در این مقاله، می خواهیم براساس اصل زمان روایت، ثابت کنیم نه تنها عناصر تعلیق آفرین و ضدّتعلیقی همپای هم در این آثار نقش آفرینی کرده اند، چه بسا، عناصر تعلیق آفرین بیشتر از عناصر ضدتّعلیقی کاربرد داشته اند، همچنین به دنبال آن هستیم تا دلیل و جایگاه کاربرد عناصر تعلیقی و ضدّتعلیقی را در این آثار بررسی کنیم. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به این نتایج رسیده است که عناصر تعلیقی در این آثار با بسامد یازده نسبت به عناصر ضدّتعلیقی با بسامد سه کاربرد بیشتری داشته اند. در عناصر تعلیق آفرین، تعویق از طریق تکرار و برای تأکید بر درون مایه عرفانی، بیشترین و در عناصر ضدّتعلیقی، حذف مطالب به جهت بی اهمیت بودن، کمترین بسامد را دارند. این امر حاکی است موضوع عرفانی تعلیمی و حالات روایت شنو تعیین کننده اصلی کاربرد این گونه عناصر بوده است. هر جا راویان باید برای آموزش، مطلبی را تکرار کنند از تعلیق استفاده کرده و هر جا شرایط روایت شنو اقتضا می کرده، مطالب را حذف و به ضدّتعلیق روی آورده اند.
۲۲۹.

سنتی باستانی در نظام خانقاه (ریشه یابی قاعده «لا سلام علی الأکل»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لا سلام علی الأکل مزدیسنا فتوت تصوف خانقاه ابوسعید ابوالخیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۷۰
تصوف مجموعه ای از اصول عقیدتی و آداب ظاهری است. بی شک هر دوی این ساحت ها با آیین هایی خارج از مرزهای تصوف در ارتباط بوده و از آنها تأثیر پذیرفته است؛ برای مثال، بسیاری از آداب ظاهری تصوف از آیین فتوت متأثر است. در این پژوهش به یکی از آداب ظاهری و رسوم خانقاهی پرداخته می شود که احتمالاً با آیین فتوت از مجموعه آداب ایران باستان به مجموعه آداب تصوف اسلامی وارد و در مراحل بعدی، حتی حدیث نبوی تصور شده است. براساس این سنت کهن، فرد از سخن گفتن در زمان غذاخوردن منع می شود. گرچه برخی از محققین ابوسعید ابوالخیر را مبدع احتمالی این سنت برشمرده اند، چنین سنتی در اساطیر و آموزه های مزدیسنایی، آداب ملوک ساسانی و آیین فتوت سابقه داشته است و به نظر می رسد پس از ظهور اسلام، با آیین فتوت به نظام خانقاه راه یافته است. با بررسی منابع زردشتی، فتوت نامه ها، متون صوفیه و غیره می توان سیر انتقال این سنت را از آداب ایران باستان به تصوف اسلامی پیگیری کرد. ریشه یابی چنین سنت هایی در میان آیین های دیگر، ما را در ترسیم تصویری روشن تر از شیوه شکل گیری نظام خانقاه یاری می کند.
۲۳۰.

بازتاب قصه حضرت یونس (ع) در آثار مولانا و تشابه آن با منابع عرفانی پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه های پیامبران یونس (ع) ذوالنون (ع) مولانا آثار مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۴۳۸
قصه های پیامبران همواره بستری ملموس و قابل فهم برای مخاطب بوده که عارفان برای بیان اندیشه های خود از زمینه تمثیلی آن بهره برده اند. مولانا جلال الدین (د.672ق) از جمله عارفانی است که قصه را ابزاری برای ارائه معنا قرار داده و از قصه های پیامبران سود جسته است. زندگی یونس (ع)، عناصر ویژه ای را در اختیار مولانا نهاده که بستری مناسب برای بیان اندیشه های اوست. او به دنبال روایت خطی قصه یونس (ع) نیست و به مقتضای سخن و مخاطب، جزئی از قصه را برمی گزیند. این نوع گزینش، نگاه نوین مولانا به قصه و به کارگیری آن برای روشن داشت اندیشه اش است. پژوهش حاضر کاوشی برای بررسی دیدگاه متون عرفانی پیش از مولانا درباره یونس (ع)، روایت مولانا از قصه و میزان شباهت آن ها است که از روش توصیفی تحلیلی بهره می برد. پس از بحث و بررسی این موارد، به این نتیجه می رسیم که مولانا با وجود برداشت هایی از آثار پیشینیان، در نهایت، تأویل ها و دیدگاه های خود را ارائه کرده و در بخش هایی، مؤلفه های معنایی هنری جدیدی آفریده است.
۲۳۱.

بررسی مقایسه ای انگاره مکاشفه در عرفان روزبهان بقلی و هیلدگارد بینگنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روزبهان بقلی هیلدگارد بینگنی مکاشفه عرفان مقایسه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۳۲۰
مکاشفه از منظر برون دینی یعنی آشکارگی امر مقدس بر مبنای فیض الهی بر انسان که بروندادش تجربه عرفانی، وحدت، معرفت و حیاتی نو و دیگر است. بر این اساس، پدیدار مکاشفه را می توان در سه ضلع؛ یعنی تجلی امر مقدس، انسان و نقش مکاشفه بررسی کرد. از آنجا که بنیاد نوشته های روزبهان بقلی و هیلدگارد بینگنی بر شالوده تجربیات مکاشفه ای استوار شده، نگارنده در پیِ آن است که انگاره مکاشفه را برمبنای سه ضلعِ مکاشفه در میان یافته های عرفانی این دو عارف واکاوی کند. روش مقایسه ای به کاررفته در این پژوهش به جای بهره بردن از قالبی به نام تشابه و تفاوت (ذات گرایی و ساختارگرایی)، این است که ابتدا مشخصه های اصلیِ هر  ضلع را بررسی می کند، سپس مانند دو آیینه آنها را روبه روی هم قرار می دهد. یافته های ما نشان می دهد که روزبهان طالب تجربه ای وجودی از خداست و در مکاشفه با خدا مشارکت می جوید؛ درحالی که هیلدگارد در مکاشفه، به سرّ الهی معرفت می یابد و به عنوان نفر سوم آن را برای جامعه مسیحی روایت می کند.
۲۳۲.

تحلیل اسطوره شناختی درام گاو اثر غلامحسین ساعدی، با تکیه بر جایگاه کهن الگویی گاو در اساطیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اساطیر کهن الگوی گاو درام گاو غلامحسین ساعدی قربانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۴۱۴
در اندیشه فرهنگ های جانمندانگار، جانور برگزیده، نماینده نیرویی ازلی است که برای کفاره گناهان یا برکت بخشی باید قربانی گردد. گاه انسان برگزیده و جانور برگزیده در قربانگاه جانشین یکدیگر می گردند. این قربانیِ جانشین، در ادیان ابراهیمی اغلب شتر یا گوسفند است، اما نگاهی به انگاره های مرتبت با گاو در باورهای پیش از اسلام ایران، آشکار می سازد که قربانی برگزیده برای ایرانیان باستان گاو بوده است که در سیمایی کهن الگویی با قربانی شدن خود سبب برکت یافتن طبیعت می گردد. هدف این پژوهش تاریخی با روش توصیفی تحلیلی و توسعه ای که داده های کیفی آن به شیوه اسنادی گردآوری شده اند، پی جویی ریشه های اساطیری درام گاو اثر غلامحسین ساعدی با رویکرد اسطوره شناسی تطبیقی است. نتیجه پژوهش آشکار می سازد که کنشگران اساطیری این روایت عبارتند از: شمن (مش اسلام)، راهبه ها (ننه خانم و ننه فاطمه)، قوای اهریمنی (راهزنان پوروسی)، قربانی جانوری (گاو)، و قربانی انسانی (مش حسن). پس از مرگ گاو، مش حسن جانشین او می گردد و در نهایت او نیز دچار مرگی همسان گاو می شود تا مرز میان دو قربانی انسانی و جانوری از میان برداشته شود.
۲۳۳.

بررسی تطبیقی بوران دخت و آتنا، الهگان جنگ آوری در داراب نامه و اودیسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آتنا بوران دخت زن در اساطیر داراب نامه طرسوسی اودیسه هومر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۴۳۲
پژوهش در قلمرو اساطیر، آن هم از طریق تطبیق ادبیّات ملل، کشف نمادهای جهان شمول را در پی خواهد داشت. اسطوره ها، افسانه ها و حماسه های ملل هندواروپایی بازتاب جهان بینی مشترکی هستند که می توان آن را در لابه لای متون ادبی رصد کرد. یکی از درون مایه های مهم این قلمرو، زنان و ویژگی های خاص ایشان، در خلال قرن ها دگرگونی، در اعتقادات و آئین های اسطوره ای است. این مقاله بر آن است تا با دیدگاهی اسطوره ای و روشی تطبیقی، به قیاس نقش زنان در دو حماسه اودیسه و داراب نامه طرسوسی بپردازد. در این بررسی، کارکردهای برجسته شخصیت های اصلی زن در این دو اثر و شباهت های ایشان شمرده شده است. نگارنده برای بررسی این شباهت ها، پس از برشمردن ویژگی ها و خویش کاری های «آتنا» الهه جنگاوری و خردورزی یونانی، و «بوران دخت» پهلوان بانوی خارق العاده داراب نامه، اثبات می کند که بوران دخت، بازآفرینی متأخر «آناهیتا»، الهه ایرانی است که با آتنای یونانی، هم عرض و همسان است. این نوع همسانی و این همانی در بستر حماسه های دو فرهنگ مختلف، نشانگر ریشه ها و خاستگاه های یکسان اساطیر در ادبیّات ملل است.
۲۳۴.

جایگاه و نقش «خواطر» در سیر و سلوک در سنّت اول عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت اول عرفانی سیر و سلوک واردات خواطر خاطر نفی خواطر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۰۲
موضوعات و بحث های مربوط به سلوک عرفانی به دو دسته کلی تقسیم می شود: امور اکتسابی و امور غیرمکتسب. هر سالکی با کوشش به موضوعات اکتسابی دست می یابد؛ اما امور غیرمکتسب بدون اختیار سالکان بر آنان وارد می شود و همه نمی توانند به آن دستیابی داشته باشند؛ بر همین اساس از این امور با عنوان «واردات» یاد می کنند. یکی از مهم ترین واردات عرفانی «خواطر» است که به سبب اهمیت بسیار، همواره در کانون توجه عارفان و مشایخ سنّت اول عرفانی بوده است. با وجود اهمیت بسیار خواطر، در هیچ یک از طرح های سلوکی که عارفان و مشایخِ عرفان و تصوف تدوین و تبیین کرده اند، جایگاه خواطر به درستی مشخص نیست. در بسیاری از متون عرفانی و سخنان مشایخ، عبارات و اشاراتی درباره خواطر آمده است؛ ولی همه این مباحث غیرمنسجم و پراکنده است و نقش و جایگاه خواطر در نظام سلوکی به صراحت تبیین نشده است. این پژوهش با تحلیل مضمون سخنان مشایخ سنّت اول عرفان اسلامی درباب «خاطر»، نقش و جایگاه خواطر را در سیر و سلوک در سنّت اول عرفانی تبیین کرده است. یافته ها نشان می دهد خواطر در همه مراحل سیر و سلوک ممکن است بر سالک وارد شود و او را از طی کردن مسیر بازدارد و یا بر توان و سرعت او بیفزاید. درواقع خواطر پس زمینه همه منزل ها و اعمال سلوکی به شمار می رود و از ابتدا ضروری است سالک با انواع و اقسام و روش های نفی آن آشنا شود تا خواطر در مسیر سلوک مانع حرکت وی نشود و حتی شتاب و توان او را تقویت کند.
۲۳۵.

تحلیل ساختاری دروج در آیین مزدیسنا و اسطوره های پیشاآریایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد ایزدبانو دروج گسست گفتمانی پیشاآریایی مزدیسنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۳۱۲
دروج (دروغ) در نظر ایرانیان قبل از اسلام، بسیار ناپسند و زشت بوده است تا جایی که آن را یکی از دستیاران اهریمن می پنداشته و گاهی نیز دروج را خود اهریمن و دیو تصوّر می کرده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به ریشه یابی واژه «دروج» در زبان اوستایی می پردازد و با ژرف کاوی در ساختار واژگانی از یک سو، و کنکاش در مفاهیم تطبیقی، از سوی دیگر می کوشد تا صورتی دیگرگونه را از طرح مسئله به دست دهد. از این منظر، دروج در جایگاه یک مفهوم اهریمنی در گستره گسست های گفتمانی، با ایزدبانوان دوران پیشاآرایی مورد قیاس و سنجش قرار می گیرد و با تأمّل در خویشکاری های الهه های باستانی؛ نظیر میترا، آناهیتا و... سعی می شود تا دیگرگونی های معنایی و زبانی این مفهوم اهریمنی (دروج) توصیف شود. تکیه اصلی در این پژوهش بر تثبیت و تأیید چیستیِ مادینه دروج است. با توجّه به ویژگی زن سالاری بدوی و ایزدبانوان باستانی، جنبه مادینگی دروج استنتاج می شود. بررسی های به عمل آمده نیز نشان می دهد که صورت های کهن الگوهای مادینه در آیین مزدیسنا، از سویی دچار محدودیت و تغییر ماهیّتی شده و از سوی دیگر، کهن الگوهای مادینه ای که با مبانی آیین مزداپرستی در تقابل بوده، به صورت موجودات اهریمنی، تجلّی یافته اند. دروج یکی از این موجودات است.
۲۳۶.

بررسی بازتاب باورهای آئین میترایی در افسانه های لری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایزدِ مهر ادب عامه افسانه های لری باورهای دینی باورهای اسطوره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۴۳۰
میترائیسم یا مهرپرستی یکی از کهن ترین آئین های جهان است که پرستش آن به دوران ماقبل زرتشت برمی گردد. میترا خداوند پیمان و روشنایی است که با بی نظمی، خشک سالی، نافرمانی و دروغ مخالف است و به جنگاوری مشهور است. به دلیل ویژگی های خاص این ایزد، آئین میترایی در مناطق زیادی رواج یافت. با توجّه به اینکه افسانه بازمانده روایت های مقدّس اسطوره ای است که ریشه در برخی از اعتقادات آئینی دارد، در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی بازتاب باورهای آئین میترایی در افسانه های لری پرداخته می شود. بستر پژوهشی مقاله افسانه هایی است که به زبان فارسی در استان های لرنشینِ چهار محال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد گردآوری شده اند. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل رد پای باورهای میترایی و کارکردهای آن در افسانه های لری است. خواننده با مطالعه این مقاله درمی یابد که بعضی از باورهای اسطوره ای و دینی مربوط به آئین میترایی، با حفظ کارکرد خود و برخی دیگر با دگردیسی هایی، در افسانه های لری ریشه دوانیده است. باورهای مربوط به چگونگی تولد، جنگاوری و بارورکنندگی ایزد مهر و نیز باورهایی که در این آئین پیرامون پدیده های خورشید، خروس، کلاغ، عقاب، سرباز، آتش، عدد هفت و گاو وجود دارد، از این دسته اند.
۲۳۷.

بررسی و تحلیل مفهوم رضایت از زندگی در مثنوی مولوی با استفاده از روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی روان شناسی مثبت گرا مثنوی معنوی رضایت از زندگی رضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۱ تعداد دانلود : ۱۸۴
در روان شناسی مثبت گرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوه ادراک و ارزیابی انسان از همه موقعیت های زندگی اش است. این مفهوم در مثنوی معنوی به شکلی فضیلت خواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همه موقعیت های زندگی انسان را فرامی گیرد. از نظر مولوی می توان با وجود موقعیت های نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از زندگی به دست آورد؛ شیوه کسب آن نیز ارزیابی شناختی صحیح از دنیا، باور و پایبندی به جهان بینی الهی اسلام و عمل به راهکارهایی خاص است. نویسندگان این پژوهش با استناد به عرفان مولوی، مبانی رضایتمندی از زندگی را از مثنوی استخراج و با مبانی روان شناسی مثبت گرا پیوند می دهند. ارزش های معنوی و الهی در سیروسلوک عرفانی مولوی، زمینه ساز سلامت روان و رضایتمندی انسان از زندگی است. برپایه این پژوهش مشخص می شود که مولوی رضایتمندی را هیجانی ربّانی می داند که با آموزش و ایجاد باورهای سازگارانه و عملکرد مبتنی بر ارزش های الهی به دست می آید؛ سالک با کسب آن شایسته فنای صفاتی و اتصاف به صفات الهی می شود و سرانجام در زندگی چیزی به جز اراده خداوند طلب نمی کند. هدف در این پژوهش شناخت و تحلیل این مفهوم کلی و مؤلفه های مرتبط با آن در اندیشه های مولوی با استفاده از آموزه های روان شناسی مثبت گراست. نتایج این بررسی نشان می دهد رضایتمندی از زندگی یکی از مفاهیم متعالی تمدن و عرفان اسلامی است؛ همچنین یک مفهوم تعلیمی عمومی و ثابت در مثنوی معنوی است؛ این مفهوم با ترویج باورها و مهارت های کنترل هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در قالب حکایات و مواعظ و تمثیل ها و با تبیین مفاهیمی مانند رضایت به مقدَّرات و صبر و شکر و قناعت ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیلِ محتوای مثنوی مولوی است.
۲۳۸.

فرامتنیت و چگونگی تغییر شکل و بازسازی چهره های اسطوره ا ی اورفه و اوریدیس در رمان مِرکور نوشته ی اَمِلی نوتومب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: املی نوتومب فرامتنیت دوگانگی رمان مِرکور اسطوره اورفه و اوریدیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۷۷
یکی از ویژگی های پست مدرن رمان های اَمِلی نوتومب، استفاده از اسطوره است و یکی از اسطوره هایی که رمان های این نویسنده و خصوصاً مرکور را تحت الشعاع قرار می دهد، اورفه و اوریدیس است. اَمِلی نوتومب از این اسطوره الهام می گیرد، تغییراتی اساسی در آن می دهد و آن را با نگاه فمینیستی خود بازنویسی می کند. در این رمان، برخلاف اسطوره اورفه و اوریدیس، نقش زن بر مرد ارجحیت دارد و حرف اول را می زند. در این پژوهش، سعی بر آن است تا با روش تحلیلی تطبیقی چگونگی این تغییرات و تکنیک های استفاده شده را شرح دهیم. سیستم ارتباطی که این اسطوره و رمان مِرکور را به هم پیوند می دهد فرامتنیت نام دارد. همچنین سعی خواهیم کرد تک اسطوره های اصلی سازنده تصویر اوریدیس، دوگانگی شخصیت های زن، دوگانگی ساختار رمان و همچنین واژگونی نقش ها را به تفصیل توضیح دهیم. شخصیت های اَدِل و اَزِل مسیرهای مختلفی را طی می کنند و دو تصویر متفاوت از اوریدیس به نمایش می گذارند. در واقع، این تغییرات که به علت استقلال و ابهام شخصیت زن رمان به کمک فرایند دوگانگی در تصویر اوریدیس به وجود می آید باعث می شود نویسنده نسخه جدیدی از اسطوره اورفه و اوریدیس ارائه دهد که در آن زن بر مرد برتری دارد.
۲۳۹.

تحلیل ارتباط ترامتنیِ همایش پرندگان نوشته پیتر سیس با منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حماسه عرفانی - تعلیمی ترامتنیت بازنویسی متون بازآفرینی ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۲۶۰
هدف پژوهش حاضر توصیف و تبیین سازوکار ارتباطِ ترامتنیِ کتاب همایش پرندگان نوشته پیتر سیس با منطق الطیر عطار در عرصه جهانی است. براساس اسناد پیرامتنی، این کتاب با اقتباس از منطق الطیر برای مخاطب کودک و نوجوان در قالب داستان منثور بازآفریده شده است. این پژوهش با رویکرد بینامتنی به توصیف ارتباط ترامتنی همایش پرندگان با منطق الطیر و تبیین وجوه ارتباطات پنجگانه بین آن ها و ارزیابی ظرفیت الگوی ترامتنیت ژنت می پردازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد داستان همایش پرندگان با منطق الطیر در ارتباطاتِ بینامتنی از نوع صریح و ضمنی، بیش متنیِ همان گونه و تراگونه و فرامتنیِ تأییدی و تشریحی بنابر اقتضای مخاطب خود اشتراک دارد و از منظر روابط بیش متنیِ تراگونه و سرمتنی، تفاوت هایی ازجمله کاهش حجم، تغییر قالب و فروکاست بُعد عرفانی به حماسی- تعلیمی را شامل می شود. پیرامتن های درون و برون، میزان وفاداری داستان همایش پرندگان را به اثرِ اصلی نشان می دهد. واکاوی ظرفیت الگوی ژنت، علاوه بر نمایشِ کارکرد آن، معضلاتی چون کمرنگی نقش خواننده، دریافت و واکنش فعال او، عدم استقلال متن و نبودِ نظامِ ارزیابی ساختاری از نوعِ دور هرمنوتیکی در منتها و غایتِ پرداخت این بوطیقای باز را نشان می دهد.
۲۴۰.

هستی و مرگ در پرتو تجربه های شهودی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عطار تجربه شهودی هستی مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۷۶
نگرش عطار به هستی و مرگ برآمده از تجربه شهودی است. این تجربه ها حاکی از مواجهه آدمی با سطح پنهان هستی است. عطار شرح این شهود را تنها ازطریق زبان خواب یا زبان فکرت میسر می داند. مسئله اصلی مقاله این است که هستی در تجربه های شهودی عطار چگونه تصویر شده و تأثیر چنین نگرشی به تصور مرگ چیست؟ با بررسی مثنوی های عطار این نتایج حاصل شد که عناصر هستی در ظاهر، امور مقدر فیزیکی خود را انجام می دهند و در باطن، درد طلب آنان را به جنبش وامی دارد. آدمیان عموماً گرفتار سراب اند. آنکه به گنجِ قعر دریای عالم دست یابد، خداوند را چون آفتابی تابنده در این عالم خواهد دید. در قالب تمثیل ایاز و سلطان، وجه معشوقانه سلطان تصویر می شود که تنها در شهود و با «ترک عدد» آشکار می شود و خدا، جهان و انسان یکی است. با چنین نگرشی به هستی، با مرگ، جزء به کل می رسد و عین کلی می شود که با صورت پذیری از او جدا گشته بود. مرگ را نیز ازطریق تجربه های شبه مرگ مثل فنا، شهود تجلی خداوند و تجربه احوال قیامت در دنیا می توان تجربه کرد. برخی تصاویر شهودی از مرگ عبارت اند از رسیدن نور از بی جا، احساس خورشید در درون، خوردن خورشید، فرودآمدن خورشید و محو شبنم در دریا. عارفان گویی همزمان در دو جهان به سر می برند. آدمیان به مراتبِ کوشش خود در فراروی از حواس ظاهر امکان چنان تجاربی را خواهند داشت. چنین نگرشی در زوال ملال و معنادار گشتن هستی و مرگ مؤثر خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان