آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۲

چکیده

قصه های پیامبران همواره بستری ملموس و قابل فهم برای مخاطب بوده که عارفان برای بیان اندیشه های خود از زمینه تمثیلی آن بهره برده اند. مولانا جلال الدین (د.672ق) از جمله عارفانی است که قصه را ابزاری برای ارائه معنا قرار داده و از قصه های پیامبران سود جسته است. زندگی یونس (ع)، عناصر ویژه ای را در اختیار مولانا نهاده که بستری مناسب برای بیان اندیشه های اوست. او به دنبال روایت خطی قصه یونس (ع) نیست و به مقتضای سخن و مخاطب، جزئی از قصه را برمی گزیند. این نوع گزینش، نگاه نوین مولانا به قصه و به کارگیری آن برای روشن داشت اندیشه اش است. پژوهش حاضر کاوشی برای بررسی دیدگاه متون عرفانی پیش از مولانا درباره یونس (ع)، روایت مولانا از قصه و میزان شباهت آن ها است که از روش توصیفی تحلیلی بهره می برد. پس از بحث و بررسی این موارد، به این نتیجه می رسیم که مولانا با وجود برداشت هایی از آثار پیشینیان، در نهایت، تأویل ها و دیدگاه های خود را ارائه کرده و در بخش هایی، مؤلفه های معنایی هنری جدیدی آفریده است.

تبلیغات