درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۱۴۴ مورد.
۲۰۱.

مؤلفه های زندگی معنادار از دیدگاه بایزید بسطامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی عرفان بایزید بسطامی دفتر روشنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۸۳
پرسش از معنای زندگی و تلاش برای پاسخ گویی به آن، یکی از مهم ترین دغدغه های فکری آدمی از گذشته های دور تاکنون است؛ متفکران و اندیشمندان در مکتب ها و حوزه های مختلف به بررسی چیستی این پرسش و راه های رسیدن به آن پرداخته اند. عرفان اسلامی ایرانی یکی از حوزه هایی است که به صورت ویژه به زندگی، هدف و راه های رسیدن به آن توجه داشته است؛ البته در حوزه های دیگر، به این موضوع کمتر توجه شده است؛ اما با توجه و بررسی این موضوع می توان به بسیاری از پرسش های امروزی پاسخ داد. نویسندگان این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی به مسئله معنای زندگی از منظر بایزید بسطامی تکیه می کنند و با واکاوی کتاب دفتر روشنایی ، درپی یافتن پاسخی برای چیستی معنای زندگی و مؤلفه های معنادار زندگی در باور این عارف بزرگ اند. براساس یافته های این پژوهش، هدف از زندگی در باور بایزیدْ فانی شدن از خود و باقی شدن در خداوند است و این هدف، محرکی برای بایزید است تا الگوها و مؤلفه های خاصی مانند مبارزه با نفس، ترک انانیّت، نوع دوستی، تساهل و تسامح در رفتار با دیگران، نگاه عاشقانه و غیره را اصل و اساس زندگی خود قرار دهد.
۲۰۲.

واکاوی مفهوم نظربازی در شعر خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سروده های عرفانی نظربازی معشوق شاه نعمت الله ولی خواجوی کرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۴۲۵
نظربازی از بن مایه های پربسامد ادبیات عاشقانه و عارفانه است که در آثار بسیاری از بزرگان ادب فارسی، بازتاب قابل توجهی دارد. نظربازی نزد عارفان، بیانگر نوعی تجربه عرفانی است تجربه ای که عارف در عشق و عرفان به جایی می رسد که به هرچه می نگرد، خدا و جلوه های او را می بیند و با آن ها نظربازی می کند. از جمله این عارفان، خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی است که نظربازی در اشعار آن ها، قابل تقسیم به نظربازی عرفانی و زمینی است. هدف از این جستار، مقایسه و تبیین تشابه و تفاوت مفهوم نظربازی در دیدگاه این دو شاعر است که با روش تحلیلی توصیفی به بررسی این موضوع پرداخته شده است. حاصل پژوهش حاکی از آن است که شاه نعمت الله ولی با نظر به چهره زیبارویان، تصویری از زیبایی خداوند را می نگرد و نظر او مبنای جسمی ندارد، اما خواجوی کرمانی، اساس و فلسفه بهره مندی انسان از نعمت بینایی را نظربازی و دیدن معشوق مجازی می داند به گونه ای که بخش اعظمی از ابیات مربوط به نظربازی او، خطاب به معشوق زمینی است.
۲۰۳.

مؤلفه های زندگی معنادار از دیدگاه بایزید بسطامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی عرفان بایزید بسطامی دفتر روشنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۸۷
پرسش از معنای زندگی و تلاش برای پاسخ گویی به آن، یکی از مهم ترین دغدغه های فکری آدمی از گذشته های دور تاکنون است؛ متفکران و اندیشمندان در مکتب ها و حوزه های مختلف به بررسی چیستی این پرسش و راه های رسیدن به آن پرداخته اند. عرفان اسلامی ایرانی یکی از حوزه هایی است که به صورت ویژه به زندگی، هدف و راه های رسیدن به آن توجه داشته است؛ البته در حوزه های دیگر، به این موضوع کمتر توجه شده است؛ اما با توجه و بررسی این موضوع می توان به بسیاری از پرسش های امروزی پاسخ داد. نویسندگان این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی به مسئله معنای زندگی از منظر بایزید بسطامی تکیه می کنند و با واکاوی کتاب دفتر روشنایی، درپی یافتن پاسخی برای چیستی معنای زندگی و مؤلفه های معنادار زندگی در باور این عارف بزرگ اند. براساس یافته های این پژوهش، هدف از زندگی در باور بایزیدْ فانی شدن از خود و باقی شدن در خداوند است و این هدف، محرکی برای بایزید است تا الگوها و مؤلفه های خاصی مانند مبارزه با نفس، ترک انانیّت، نوع دوستی، تساهل و تسامح در رفتار با دیگران، نگاه عاشقانه و غیره را اصل و اساس زندگی خود قرار دهد.
۲۰۴.

خدای متشخّص در کشف الاسرار روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روزبهان بقلی کشف الاسرار تجلی حضور حقّ خدای متشخص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۴۵۶
خدایی که در عرفان، توسط عارفان مسلمان معرفی و تبیین شده است، دارای وجود و وحدت شخصی است. کشف الاسرار روزبهان بقلی شیرزای، درباره بیان مکاشفات او از تجلیّات و تمثلات حقّ در هدایت و کشش سالکان به سوی خویش است. روزبهان در این اثر، ظهورات و جلوات حقّ را بیان نموده است. هدف این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست که روزبهان تا چه اندازه از اندیشه عرفا در خدای متشخّص پیروی کرده است؟ پیشینه معرفتی روزبهان در حوزه عرفان اسلامی، و آشنایی او با آیات و روایات، تا چه اندازه در شکل گیری مکاشفات او از خدای متشخّص مؤثر بوده است؟ اندیشه خدای متشخّص در کشف الاسرار، از نگاه معرفت شناختی چگونه قابل تحلیل است؟ نوشتار حاضر با روش تحلیلی توصیفی به نگرش این عارف، در رابطه با تجلّی خداوند و نحوه حضور او در جهان پرداخته است. خداوند برای هدایت و کشش روزبهان به سوی خویش به شکل خدای متشخّص و در قالب پیر و شیخ، چوپان، نوازنده، ترکان زیبارو، رقصنده، ساقی، مؤذن، قصاب، شیر، گل سرخ، نور، سنگ های قیمتی و خاص، تجلّی کرده است. نتایج به دست آمده، گویای آن است که روزبهان از اندیشه خدای متشخّص در سنت عرفا پیروی کرده و این تشخّص را در نمودها و گونه های مختلف بیان نموده است و قرآن کریم، روایات و عرفای گذشته در شکل گیری اندیشه او مؤثر بوده و از منظر معرفت شناختی، این اندیشه قابل توجیه است.
۲۰۵.

کتم کرامات؛ علل و مبنای کتم کرامت ازسوی اولیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کرامات اولیا کتم کرامات مبنای کتم تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۱۶۸
از متون بسیار صوفیان می توان فهمید کتم کرامات یک سیره مستمر عرفانی بوده است. اصل در کرامت بر کتم است؛ مگر آنکه اراده خداوند بر اظهار آن تعلق گیرد. کتم در کرامات، در مقایسه با تحدّی و اظهار در معجزات، پژوهشگر را به سوی مبنایی عرفانی سوق می دهد که کرامات را از معجزات و نیز دیگر خوارق عادات متمایز می کند. در این پژوهش برای رسیدن به این هدف، نخست علل کتم کرامات و آنگاه دو رویکرد متفاوت اولیا به کراماتشان بررسی می شود. در کرامات به جای شاخصه «تحدّی» و «اظهار»، دو شاخصه «کتم» و «طلب» مطرحشده که به ظاهر متعارض است. سالک باید هم طالب کرامات باشد و هم نسبت به آن بی توجه و کتوم (رازنگهدار) باشد. تفاوت این دو حکم را باید در تفاوت انواع کرامات حسّی و معنوی و نیز انواع سالک جست. دستاورد این پژوهشْ مبنایی عرفانی در کتم کرامات است که باید آن را حتی در تعریف کرامات نیز دخیل دانست. این رویکرد واقع نمایانه به کرامات اولیا بسیار به باورپذیری این پدیده های بحث برانگیز یاری رسان است.
۲۰۶.

تحلیل گفتمان انتقادی در حکایت «درآمدن حمزه در جنگ، بی زره» با تکیه بر نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف مولوی مرگ اختیاری مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۳۴۵
تحلیل گفتمان انتقادی، مجموع گفتارها و کنش هایی است که به وسیله بازنمودهای ایدئولوژیک یک فرد یا گروه، با نگرشی انتقادی و تحلیلی به قلمروهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی می پردازد. در این مقاله «حکایت درآمدن حمزه در جنگ، بدون زره» از دفتر سوم مثنوی معنوی با تکیه بر نظریه نورمن فرکلاف و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. مقاله به روش توصیفی تحلیلی فراهم شده و درصدد است به ساختار صوری و معنایی کلام راوی و مولد گفتمان دست یابد تا از این طریق میزان تسلط او به مخاطب و همچنین نوع تعامل گفتمانی در کنش های متقیدانه در قالب پند و موعظه معلوم شود. نتیجه قابل پیش بینی این است که مولوی با تکیه بر جمله های استوار و متأکد و استعانت از قرآن و آموزه های دینی و اخلاقی، در پی تشکیل دایره گفتمانی خاصی است که ژرف ساخت آن از عنصر مهم «مرگ اختیاری و بی ارزش بودن حیات جسمانی» خبر می دهد.
۲۰۷.

الگویی برای تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی از دستگاه زبان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستگاه زبان قرآنی زبان عرفانی متون تعلیمی عرفانی شرح تعرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۲
فرایند شکل گیری زبان عرفانی گستره وسیع و ابعاد متنوعی دارد. هدف این مقاله آن است که برای تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی از قرآن الگویی تازه ارائه کند. این الگو دربرگیرنده مراحلی است که براساس آن ها می توان فرایند شکل گیری زبان عرفانی را از دستگاه زبان قرآنی در متون تعلیمی عرفانی تحلیل کرد. این الگو با ترسیم میدان های معنی شناختی، بر معانی نسبی واژه های قرآنی در متون تعلیمی عرفانی متمرکز است و از بازسازی نظریه ایزوتسو در کتاب خدا و انسان در قرآن حاصل می شود. تحلیل تغییرات معنایی واژه ها نیازمند توجه به ارتباط متن با جامعه و مؤلف است. بنابراین الگوی ارائه شده با توجه به ارتباط چهارگانه متن، جامعه، وضعیت عرفان اسلامی و مؤلف به دریافت دلیل تغییرات معنایی واژه های قرآنی در متون تعلیمی عرفانی کمک می کند. این پژوهش نشان می دهد که می توان در نگرشی دوسویه، مبتنی بر تأثیر قرآن بر عرفان اسلامی و تأثیر عرفان اسلامی بر معانی واژه های قرآنی، فرایند شکل گیری زبان عرفانی را به طور مستقیم از قرآن با یک الگوی تازه تحلیل کرد
۲۰۸.

بررسی سمبل های حیوان گونگی روح در حکایت های تذکره الاولیاء عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نماد کهن الگو یونگ تذکرهالاولیاء عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۳۳۲
در آثار عرفانی متأخر ردپایی از حیوان گونگی روح دیده می شود هرچند قدمت این باورها به ادوار بدوی حیات انسان می رسد. یونگ در آثار خویش که برآمده از تحقیق در اساطیر ملل گوناگون و پژوهش های مردم شناختی وسیع در آیین اقوام بدوی و شبه بدوی است، به معرفی برخی از نمادهای حیوانی پر تکرار در این فرهنگ ها می پردازد. در این پژوهش با روش تحلیلی تطبیقی بر مبنای تحلیل های یونگ به بازخوانی نقش حیوانات در تذکرهالاولیاء پرداخته ایم. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که در موارد زیادی نقش حیوانات، در حکایات تذکرهالاولیاء مبتنی بر باورهای اساطیری حیوان گونگی روح هستند و اگر روح را به تعبیر روان کاوی یونگ، تعبیر قدیمی «خود» و «روان» بگیریم، این حیوانات نقش نمادهای ناخودآگاه و مراحل تکامل روان را بر عهده دارند. چنان که گاه سمبل خود یا روح متعالی عارف هستند، او را حمایت و حفاظت می کنند، با او سخن می گویند، شناختی برتر از وی دارند و به او معرفتی فراعقلی می بخشند؛ گاه نیز مقام عارف را به عنوان رئیس قبیله و صاحب توتم، نشان می دهند.
۲۰۹.

تحلیل نشانه شناختی رابطه انسان و خدا در روح الارواح سمعانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی ساختارگرایی لوی استروس رابطه انسان و خدا روح الارواح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۴۳۹
روح الارواح از آثار مهم قرن ششم هجری است که به شرح اسماء الله اختصاص دارد. ارتباط انسان و خدا از موضوعات محوری کتاب است. در این مقاله بر اساس روش تحلیلی توصیفی نشانه شناسی ساختارگرا، به بررسی رابطه انسان و خدا در متن روح الارواح سمعانی پرداخته شده است. در بررسی متن، به دنبال یافتن آن دسته از عناصر ژرف ساختی بودیم که در موضوع ارتباط انسان و خدا، نظام های نشانه ای متن را پدید آورده است. این عناصر کلیدی در ساختار تقابل های متن، به عنوان عوامل اصلی نظام ساز شناخته می شوند. برای رسیدن به این هدف، از روش لوی استروس بهره بردیم که بر اساس تحلیل تقابل های دوگانه به بررسی روابط نشانه ها می پردازد. با بررسی روابط نشانه های متن، نشان دادیم که در دایره نشانه های قطب خدا، تقابل جلال و جمال؛ قهر و لطف، شبکه ای از تقابل ها را به وجود آورده است که با تقابل مثبت و منفی شأن و قدر و مرتبه آدمی در نشانه های قطب انسان، مرتبط است. متن از راه ترکیب عناصر متضاد و تلفیق ویژه خود به حل تضادها و تقابل ها می پردازد. در نهایت راهی که متن برای حلّ تضادّ های رابطه انسان و خدا ارائه می دهد، نفی یک طرف رابطه (قطب انسان) است که با شبکه شانه های جلالی و نظام کلامی متن روح الارواح ارتباط پیدا می کند. 
۲۱۰.

بررسی شخصیت «هدهد» در منطق الطیر عطار براساس نظریه «خودشکوفایی» آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منطق الطیر هدهد خودشکوفایی ابراهام مزلو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۵ تعداد دانلود : ۳۹۴
منطق الطیر عطار با طرح مبانی عرفان اسلامی به طور عام و نظریه وحدت وجود به طور خاص، همچنین با داشتن جنبه های تمثیلی و نمایشی، شأن و جایگاهی محکم در زبان و ادبیات فارسی دارد. هدهد یکی از شخصیت های برجسته در این اثر است که توانست با تأکید بر کنش جمعی و بسیج عمومی، مرغان دیگر را برای حرکتی جدید و متفاوت متقاعد کند. منش و روش هدهد در اقناع و بسیج مرغان بر مبنای نظریه های روانشناختی انسانگرا، تحلیل پذیر و درخور بررسی است. نظریه «خودشکوفایی» ابراهام مزلو، پدر روانشناسی انسان گرا، در رفتارشناسی و شناخت هدهد رهبر پرندگان در مسیر رسیدن به سیمرغ به خواننده کمک می کند تا شخصیت هدهد را به عنوان سمبل انسان خودشکوفا و کنش گرا بهتر درک کند. به نظر می رسد هدهد در جایگاه یک رهبر خودشکوفا و کنش گر توانسته است با تکیه بر ویژگی هایی مانند گشودگی نسبت به تجربه های اوج، تأکید بر منطق گفت وگو و مکالمه، هوش کلامی، انعطاف پذیری، اشتیاق و صداقت، خلاقیّت و دوری از تقلید، خودبسندگی و خودمختاری و درک متقابل، بسیج عمومی و کنش جمع محور، مرغان را به نتیجه ای مطلوب و آرمانی برساند که همانا رسیدن به جایگاه سیمرغ است. در این مقاله سعی می شود با تأکید بر نظریه خودشکوفاییِ مازلو، به شخصیت شناسی هدهد و همچنین انجمن های معناگرا پرداخته شود.
۲۱۱.

بررسی و تحلیل مفهوم رضایت از زندگی در مثنوی مولوی با استفاده از روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی روان شناسی مثبت گرا مثنوی معنوی رضایت از زندگی رضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۴۲۰
در روان شناسی مثبت گرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوه ادراک و ارزیابی انسان از همه موقعیت های زندگی اش است. این مفهوم در مثنوی معنوی به شکلی فضیلت خواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همه موقعیت های زندگی انسان را فرامی گیرد. از نظر مولوی می توان با وجود موقعیت های نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از زندگی به دست آورد؛ شیوه کسب آن نیز ارزیابی شناختی صحیح از دنیا، باور و پایبندی به جهان بینی الهی اسلام و عمل به راهکارهایی خاص است. نویسندگان این پژوهش با استناد به عرفان مولوی، مبانی رضایتمندی از زندگی را از مثنوی استخراج و با مبانی روان شناسی مثبت گرا پیوند می دهند. ارزش های معنوی و الهی در سیروسلوک عرفانی مولوی، زمینه ساز سلامت روان و رضایتمندی انسان از زندگی است. برپایه این پژوهش مشخص می شود که مولوی رضایتمندی را هیجانی ربّانی می داند که با آموزش و ایجاد باورهای سازگارانه و عملکرد مبتنی بر ارزش های الهی به دست می آید؛ سالک با کسب آن شایسته فنای صفاتی و اتصاف به صفات الهی می شود و سرانجام در زندگی چیزی به جز اراده خداوند طلب نمی کند. هدف در این پژوهش شناخت و تحلیل این مفهوم کلی و مؤلفه های مرتبط با آن در اندیشه های مولوی با استفاده از آموزه های روان شناسی مثبت گراست. نتایج این بررسی نشان می دهد رضایتمندی از زندگی یکی از مفاهیم متعالی تمدن و عرفان اسلامی است؛ همچنین یک مفهوم تعلیمی عمومی و ثابت در مثنوی معنوی است؛ این مفهوم با ترویج باورها و مهارت های کنترل هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در قالب حکایات و مواعظ و تمثیل ها و با تبیین مفاهیمی مانند رضایت به مقدَّرات و صبر و شکر و قناعت ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیلِ محتوای مثنوی مولوی است.
۲۱۲.

درنگی در معنای چند واژه و تعبیر در تذکره الأولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عطار نیشابوری تذکره الأولیاء واژگان و تعبیرات متون عرفانی محمدرضا شفیعی کدکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۷۶
انجام گرفتن تصحیحی جدید از هر کتاب به شرطِ رعایت اسلوب ها و معیارهای علمی مسیر را برای پژوهش های بعدی هموارتر می کند. خوشبختانه در سال های اخیر، تصحیح استاد شفیعی کدکنی از تذکره الأولیای عطار این امکان را برای پژوهشگران فراهم کرد تا به افق های جدیدی از این کتاب دست یابند. آشنایی مصحّح با اسلوب ها و معیارهای علمیِ فنّ تصحیح، توانمندی او در تأویل و تفسیرِ زبان بزرگان عرفان، انجام گرفتنِ تصحیح در بازه زمانی طولانی و نگارش تعلیقاتی ارزشمند ازجمله ویژگی هایی است که این تصحیح را معتبرترین کار انجام گرفته درباره تذکرهالأولیاء معرفی می کند. نویسنده این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد درباره معنای چند واژه و تعبیر که شفیعی کدکنی در تعلیقات بدان ها پرداخته است، توضیحات بیشتری ارائه کنند. ضرورت پژوهشْ اهمیتِ پرداختن به واژگان و تعبیرات به کاررفته در آثار عطار نیشابوری است که نتیجه آن، آسان کردنِ فهم متن برای مخاطبان خواهد بود. در این مقاله، واژگانی مانندِ «سکیل» و «پاشِش» و تعبیراتی مثل «صفراکردن»، «به سخن راست نهادن»، «راهِ کسی انجام گرفتن»، «بر یک خشت گشتن» و «سر ازسوی کسی افتادن» بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد مفاهیم سیّالِ واژگان زبان فارسی، کم کاربرد بودن برخی کلمات و تعبیرات، عدول از شکل کتابتیِ واژگان در نسخه اساس و همچنین خوگرشدن مصحّح با یک شکل یا یک مفهوم خاص از واژه یا تعبیر، از مهم ترین عواملی است که کاستی هایی در درک مفهوم واژگان و تعبیرات تذکره الأولیاء ایجاد کرده و موجب توضیحاتی نارسا درباره برخی عبارات شده است.
۲۱۳.

بررسی آیین قربانی در رمان بیوه کشی (با تکیه بر رویکرد میرچا الیاده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره آفرینش آیین قربانی کمال آغازین رمان بیوه کشی میرچا الیاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۲۶۵
مفهوم قربانی از محوری ترین مباحث رمان بیوه کشی است که به انسجام و توالی روایت، کمک شایانی می کند. اسطوره شناسان مختلفی به بررسی موضوع قربانی در فرهنگ اقوام مختلف پرداخته اند که از آن جمله می توان به میرچا الیاده اشاره کرد که قربانی کردن را برابر با فعل آفرینش و لازمه حیات می داند. وی معتقد است هیچ چیز بدون فدا شدن یا قربانی کردن، آفریده نمی شود. داستان بیوه کشی را می توان نمونه ای معاصر از آیین قربانی به شمار آورد. در بیوه کشی، توالی قربانی شدن هفت پسر حضرت قلی و قربانی کردن بره به جای دختر باکره، نمونه ای از تفکر اسطوره ای آیین قربانی را تداعی می کند. در بررسی حاضر، نگارندگان با رویکرد تحلیلی تطبیقی ابتدا به جمع آوری و تنظیم نظریات عمده میرچا الیاده درباره مفاهیمی چون اسطوره آفرینش، قربانی و کمال آغازین پرداخته اند و سپس عناصر آیین قربانی در روایت بیوه کشی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند تا ضمن تبیین نظرات الیاده، میزان انطباق آن با روایت بیوه کشی را نیز مورد ارزیابی قرار دهند. نتیجه بدست آمده در این پژوهش به روشن شدن این موضوع انجامید، که روایت بیوه کشی تجّلی جدال میان اسطوره های آفرینش و باروری است.
۲۱۴.

هویّت اسطوره گونه سمک عیّار؛ بررسی تطبیقی سمک عیّار با دو اسطوره هندو ایرانی، ایندرا و مهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سمک عیار خدایان اسطوره ای پیکرگردانی ایندرا مهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۲۸۷
بسیاری از خدایان اساطیری، از جهان اسطوره ها بیرون آمده و در حماسه ها به صورت پهلوانانی نامی و یا شاهانی بزرگ نشان داده شده اند. یکی از آن پهلوانان حماسی، سمک، در داستان منثور حماسی پهلوانی سمکِ عیّار است. این پهلوان با داشتن برخی ویژگی های اساطیری، همچون ایزدان اسطوره ای، ایندرا و مهر، پنداشته می شود. از جمله ویژگی های اساطیری سمک، می توان به این موارد اشاره کرد: آزاد ساختن مادینگان شهریاران از چنگال ربایندگان اهریمنی، داشتن پیوندی ناگسستنی با خورشیدشاه، نابودکننده دیوان و پریان و همراهیِ مداوم با مادینه ای که تجلی گر خدای بانوان است. بر اساس این فرضیه، نگارندگان این جستار با رویکردی تحلیلی تطبیقی و با توجّه به متون مقدس هند و ایرانی، ریگ ودا و اوستا ، و اندیشه های اسطوره پژوهانی همچون مهرداد بهار کوشیده اند خویشکاری های این دو ایزد را با کارکردهای این پهلوان حماسی مقایسه و تطبیق دهند و این فرضیه را به اثبات برسانند. حاصل پژوهش حاضر نشان می دهد که سَمَک، پهلوان برجسته حماسه منثور سمک عیّار ، برآیند و ادغامی از دو فرهنگ اسطوره ای هندو ایرانی است که در ریختی نو پیکرگردانی شده است.   
۲۱۵.

بررسی دیدگاه ابن برّجان درباره «حَقِّ مُبِین»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن برجان تجلّی خداوند حَقِّ مُبِین حق مخلوق به حَقِّ الَّذِی إلَیهِ المَصِیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
یکی از واژه های قرآنی که در عرفان اسلامی کاربرد اصطلاحی دارد، واژه «حق» است که به صورت «الحَقُّ المُبِین» نیز در قرآن آمده است. ابن برّجان (د. 536 ق.) عارف اندلسی، عبارت «حَقِّ مُبِین» را در آثار خود به عنوان یک اصطلاح به کار برده است. هدف این پژوهش، بررسی اصطلاح حَقّ مُبِین از دیدگاه ابن برّجان به روش اسنادی و توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد از دیدگاه ابن برّجان، حَقِّ مُبِین تجلّی و ظهور خداوند در آخرت است که می توان آن را مشاهده کرد. موجودات آخرت نیز تجلّی و ظهور حَقِّ مُبِین هستند. این تجلّی، دائمی و همواره درحال تجدید است. حَقِّ مُبِین وسعت وجودی دارد؛ زیرا مرتبه وجودیِ آخرت والاتر و وسیع تر است. ابن برّجان معتقد است بین حَقِّ مُبِین و حَقِّ مَخلُوقٌ بِه رابطه وجودی برقرار است. حَقِّ مَخلُوقٌ بِه تجلّی حَقِّ مُبِین در دنیاست و حَقِّ مُبِین آشکارکننده و مبیّن حَقِّ مَخلُوقٌ بِه است. همچنین حَقِّ مُبِین باطن حَقِّ مَخلُوقٌ بِه است که در آخرت با توسعه وجودیِ حَقِّ مَخلُوقٌ بِه آشکار می شود؛ بنابراین از دیدگاه ابن برّجان حَقِّ مُبِین، هم مبدأ خلقت است و هم غایت خلقت. از نظر او حق در عالم های مختلف اسم های متفاوتی دارد. حَقِّ مَخلُوقٌ بِه در دنیاست و حَقِّ مُبِین و حَقِّ الَّذِی إلَیهِ المَصِیر بر یک واقعیت در آخرت دلالت دارد؛ با این تفاوت که حَقِّ مُبِین بر وضوح و مشاهده پذیربودن آن و حَقِّ الَّذِی إلَیهِ المَصِیر بر آن به عنوان غایت مخلوقات تأکید دارد. همچنین قراین و شواهد لازم برای صحبت از دیگر عارفان و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری ابن برّجان در موضوع حَقِّ مُبِین یافت نشد.
۲۱۶.

بررسی لحن پایدارانه تقابل عطار با صاحب منصبان دنیوی، در آینه منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لحن منطق الطیر عطار نیشابوری موضوع منتخب حکایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۲۴۹
لحن، نحوه خواندن کلمات و جملات در قالب فضای متن است؛ منشأ آن باورهای فردی، جمعی و ویژگی های اخلاقی، روحی و روانی افراد است که با ویژگی های سبکی، فرم و ساختار شعر ترکیب می شود. عنصر لحن به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فضاسازی و تاثیر بر مخاطب همواره مورد توجه بوده است؛ زیرا بیان کننده درونیات و عواطف نویسنده است و نویسنده باید بتواند طبق موضوع منتخب و به دور از تصنع، لحنی متناسب با نوشته خود را انتخاب کند. این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی لحن، انواع و نحوه شکل گیری آن، در نظر دارد لحن کلی عطار در تقابل با مقامات دنیوی را در آینه منطق الطیر بررسی و گونه های مختلف آن را معرفی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حکایت ها به سبب گفتگومحوری، از مهم ترین عرصه های بروز لحن هستند؛ همچنین لحن آثار مختلف، متفاوت است. ممکن است لحن در دل یک اثر، تغییراتی داشته باشد. شاعر در سرودن منطق الطیر (یکی از مهم ترین آثار منظوم عرفانی ) لحن های متفاوتی را خلق کرده است، لیکن به طور کلی لحن اعتراضی، به ویژه اعتراض علیه حکام و سلاطین در آثار عطار بیشتر از سایر الحان مطمح نظر است. عطار در برابر اصحاب قدرت از انواع لحن اعتراضی، واعظانه، تحذیری و... استفاده کرده است که هر کدام از الحان به تفکیک تشریح خواهد شد.  
۲۱۷.

بررسی علل بیان ناپذیری تجربه های عرفانی در مثنوی های عطّار(الهی نامه، منطق الطّیر، مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه های عرفانی بیان ناپذیری عطار نیشابوری الهی نامه مصیبت نامه منطق الطیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۳۴۹
ناتوانی واژه در بیان تجربه های عرفانی را بیان ناپذیری می نامند. دارندگان تجربه عرفانی آگاهی عرفانیِ خود را فراتر از حد فهم و تقریر می دانند. آنها بر این باورند که در این تجربه استعلایی، نوعی آگاهی از حقیقت و ادراک امور به عارف دست می دهد که حریمی ماوراء عقل دارد و به قالبِ بیان در نمی آید. در نزد عارفان، همواره بیانِ حقایق و مفاهیم عرفانی با موانعی همراه است که زبان را از شرحِ این احوال ناتوان می سازد. موانعِ موضوع، متکلم، کلام و مستمع از بارزترین این موانع است که سبب بیان ناپذیری حقایق بلند عرفانی می شود. عطّار نیشابوری نیز مانند دیگر عرفا در آثار خود به صورت های مختلف بیان ناپذیری تجربه های عرفانی را تبیین کرده و عملاً ناتوانی زبان را در بیان حقایق عرفانی نشان داده است. مسئله پژوهش حاضر واکاوی علل بیان ناپذیری تجارب عرفانی برای تبیین این موضوع است که زبان در بیان ناگفته های عرفانی چه مشکلی دارد که عرفا را در بیان این مدرکات درونی ناتوان می سازد. همچنین بازتاب و بسامد این موضوع بنیادی عرفانی در آثار عطّار نیشابوری چگونه است؟ در این جستار به روش توصیفی- تحلیلی این موانع و بازتابِ آنها در سه منظومه الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطّیر عطّار نیشابوری مورد بررسی قرار گرفته است. هر یک از این موانع با بسامدهای متفاوت مورد توجه عطّار بوده و مانعِ موضوع و متکلّم بیش از موانع دیگر در بیان حقایق و رموز الهی در زبان عطّار مشهود است.
۲۱۸.

سنتی باستانی در نظام خانقاه (ریشه یابی قاعده «لا سلام علی الأکل»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لا سلام علی الأکل مزدیسنا فتوت تصوف خانقاه ابوسعید ابوالخیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۶۳
تصوف مجموعه ای از اصول عقیدتی و آداب ظاهری است. بی شک هر دوی این ساحت ها با آیین هایی خارج از مرزهای تصوف در ارتباط بوده و از آنها تأثیر پذیرفته است؛ برای مثال، بسیاری از آداب ظاهری تصوف از آیین فتوت متأثر است. در این پژوهش به یکی از آداب ظاهری و رسوم خانقاهی پرداخته می شود که احتمالاً با آیین فتوت از مجموعه آداب ایران باستان به مجموعه آداب تصوف اسلامی وارد و در مراحل بعدی، حتی حدیث نبوی تصور شده است. براساس این سنت کهن، فرد از سخن گفتن در زمان غذاخوردن منع می شود. گرچه برخی از محققین ابوسعید ابوالخیر را مبدع احتمالی این سنت برشمرده اند، چنین سنتی در اساطیر و آموزه های مزدیسنایی، آداب ملوک ساسانی و آیین فتوت سابقه داشته است و به نظر می رسد پس از ظهور اسلام، با آیین فتوت به نظام خانقاه راه یافته است. با بررسی منابع زردشتی، فتوت نامه ها، متون صوفیه و غیره می توان سیر انتقال این سنت را از آداب ایران باستان به تصوف اسلامی پیگیری کرد. ریشه یابی چنین سنت هایی در میان آیین های دیگر، ما را در ترسیم تصویری روشن تر از شیوه شکل گیری نظام خانقاه یاری می کند.
۲۱۹.

کتم کرامات؛ علل و مبنای کتم کرامت ازسوی اولیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کرامات اولیا کتم کرامات مبنای کتم تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۱۵۸
از متون بسیار صوفیان می توان فهمید کتم کرامات یک سیره مستمر عرفانی بوده است. اصل در کرامت بر کتم است؛ مگر آنکه اراده خداوند بر اظهار آن تعلق گیرد. کتم در کرامات، در مقایسه با تحدّی و اظهار در معجزات، پژوهشگر را به سوی مبنایی عرفانی سوق می دهد که کرامات را از معجزات و نیز دیگر خوارق عادات متمایز می کند. در این پژوهش برای رسیدن به این هدف، نخست علل کتم کرامات و آنگاه دو رویکرد متفاوت اولیا به کراماتشان بررسی می شود. در کرامات به جای شاخصه «تحدّی» و «اظهار»، دو شاخصه «کتم» و «طلب» مطرحشده که به ظاهر متعارض است. سالک باید هم طالب کرامات باشد و هم نسبت به آن بی توجه و کتوم (رازنگهدار) باشد. تفاوت این دو حکم را باید در تفاوت انواع کرامات حسّی و معنوی و نیز انواع سالک جست. دستاورد این پژوهشْ مبنایی عرفانی در کتم کرامات است که باید آن را حتی در تعریف کرامات نیز دخیل دانست. این رویکرد واقع نمایانه به کرامات اولیا بسیار به باورپذیری این پدیده های بحث برانگیز یاری رسان است.
۲۲۰.

تأثیر مبانی فکری ابوالعلاء معری و خیّام بر سبک زندگی متعارض آن ها (با رویکرد فلسفه و اسطوره شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه اسطوره خیام معری کاسیرر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۲۵۸
ابوالعلاء معری و عمر خیام از شاعران برجسته زبان و ادبیات عربی و فارسی هستند که زمینه های تشابه فکری این دو شاعر نامی، بستر پژوهش های بسیاری بوده است. در این مقاله از تأثیر فلسفه، شعر و اسطوره بر سبک زندگی و زیست متعارض ابوالعلاء معری و عمر خیام سخن رفته است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی ، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به اشتراکات فراوان میان معری و خیام، چرا این دو شاعر سبک زیست کاملاً متفاوتی را برگزیده اند؟ علت و یا علل این تفاوت سبک زندگی در چیست؟ آیا می توان گفت این تفاوت برایند تغذیه تفکر این دو شاعر از خاستگاه و آبشخورهای متمایز فکری ایشان است؟ همچنین تلاش شده است تا با استناد به نظر افلاطون و کاسیرر، خاستگاه بدبینی های معری و خوش بینی های خیام بررسی شود. حاصل نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به رغم اشتراکات فراوان میان معری و خیام، بدبینی و ناشاد زیستن معری، برخاسته از هویت شاعرانه و تفکر اسطوره ای این شاعر است؛ در حالی که منشأ خوش بینی، زندگی شاد و امیدوارانه عمر خیام نشأت گرفته از جهان بینی فلسفی و حکیمانه وی می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان