فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
بررسی انطباقی شعر پروین اعتصامی و آثار یوسف اعتصام الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزه های تخصصی:
پروین اعتصامی از شاعران صاحب سبک و برجسته عصر مشروطه و فرزند یوسف اعتصامی است. اعتصام الملک (1253-1316ش) نیز از جمله روشنفکران بزرگ اواخر دوره قاجار و از پیش گامان ترجمه و آغازکنندگان رمانتیسم در ایران است که با ترجمه آثار مختلف و نگارش در زمینه های گوناگون، نقشی مؤثر در رویکرد مدرن به ادبیات و البته زندگی در ایران داشته است. شائبه تقلید و اقتباس کلی پروین از اعتصام الملک از جمله مسائلی است که همواره محققان مختلف در دوره های گوناگون به آن اشاره کرده اند. این پژوهش با استفاده از شیوه آماری تحلیلی، به بررسی میزان و چگونگی این تأثیرپذیری در زمینه های مختلف (واژه، تصویر، محتوا و کنشگران روایت) پرداخته و به این نتیجه رسیده است که اگرچه اعتصامی بسان هر شاعر دیگری از زمینه های فکری گوناگون در شعر خود متأثر بوده است، به دلایل کاملاً روشن، از آثار پدر خویش بیش از دیگران تأثیر پذیرفته و البته، تأثیرپذیری با تقلید و سرقت متفاوت است، اما آنچه حاصل این پژوهش است، نوآوری های شاعر است در شکل و قالب، نوع نگاه و درمجموع سبک ویژه و نیز استقلال او در اندیشه و رویکردها به خصوص در حوزه تفکرات مشترک که از او شاعری ماندگار و صاحب نام آفریده است.
در پرتو انوار معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد «نور» نشانه اصلی و کلید معنایی در فهم متون عرفانی است. یافتن دلالت معنایی نشانه های متون عرفانی به خاطر مناسبات منطقی ومنظم درونی نشانه ها، درک ژرفای معانی را آسان می کند. به گمان در تفاسیری که عرفا از «نور خدا» ارائه می دهند اندیشه عرفانیِ«اتحاد با مطلق» سر مشق مفسران بوده است. معانی و مفاهیم نمادین «نور» بنا به تجارب عرفانی و روحانی صوفیه مختلف است، لیکن مسائل و موضوعات بنیادینی چون، «خود شناسی»،«خداشناسی» و «وحدت وجود» در چارچوب اساسی تجربه عرفانی آنان نیز مشاهده می شود. در این نوشته سعی شده است که ضمن بسط و تحلیل ساختار معنایی و محتواییِ تجارب مشایخ بزرگ و برجسته عرفان در مورد «نور خدا»،بازتاب اندیشه های خداشناسانه عرفای نخستین نیز در گفتارهای آنان تشریح گردد.
نقد درسنامه های سبک شناسی و پیشنهاد دو درس سبک پژوهی و سبک ورزی در رشته ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عمر دانش سبک شناسی در ادبیات فارسی به حدود شش دهه می رسد. در این مدت تطور چشمگیری در این دانش به ویژه در آموزش آن صورت نگرفته است. این مقاله درسنامه های سبک شناسی نظم و نثر ادبی فارسی را از نظر مبانی فکری و روش مورد سنجش قرار داده است و با طرح شش نقص در درسنامه های سبک شناسی، و برشمردن پیامدهای آن، راه حل هایی هم پیشنهاد می کند. این شش نقص عبارت اند از بررسیِ تاریخ تطور سبک ها به جای فن سبک شناسی، نامگذاری ناموجه سبک ها، حذف بافتارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، غفلت از نسبت ژانر با سبک، اولویت بخشی به سبک دوره ای و حذف سبک فردی، بی اعتباریِ محتوای درسنامه ها و پژوهش های سبکی.در بخش دوم مقاله، دو مهارت سبک پژوهی و سبک ورزی برای آموزش در دو درس سبک شناسی پیشنهاد شده است که اولی به «تحلیل سبک ادبی» و دومی به «آموزش خلاق سبک» اختصاص دارد. در درس «تحلیل سبک ادبی» دانشجو از طریق تکنیکهای تحلیل سازه های سبک و کشف نوآوری و فردیت سبکی در سطوح ششگانه زبان یک متن، مهارت کشف عناصر سبک ساز متون را فرامی گیرد. در درس «آموزش خلاق سبک» که به صورت کارگاهی و تمرین نگارش خلاق ارائه می شود، آموزش سبک از طریق تقلید از الگوهای سبکی مشهور انجام می گیرد.
نقد و نظری درباره مقاله «جام عدل»
حوزه های تخصصی:
عصر فردوسی ( نگاهی به عصر فردوسی و بررسی استان فریدون ضحاک در شاهنامه )
حوزه های تخصصی:
تحلیل موضوعی داستان حدود معرفت آدمی (فیل) در مثنوی معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی اندیشة خیّام در چهارچوب چهار حقیقت شریف در بودیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس مکتب فراتاریخی می توان هر نظام اندیشه گانی را با نظامی دیگر مقایسه کرد، به شرطی که حول یک محور مشابه شکل گرفته باشند. بر همین اساس در این مقاله نشان می دهیم که با وجود تفاوتی که میان اندیشة خیّام و نظام اندیشه گانی بودیسم وجود دارد، می توان نظام اندیشه گانی خیّام را در چهارچوبِ چهار حقیقتِ شریف بودیسم تحلیل کرد. زیرا اندیشة محوری هر دو نظام فکری صیرورت یا نپایندگی است. صیرورت و نپایندگی، حقیقت شریف اوّل و حقیقت رنج است. اما این صیرورت فی الذاته نه در اندیشة بودا و نه در اندیشة خیّام بد و تناقض آفرین نیست؛ بلکه هنگامی این رنج خود را آشکار می کند که انسان به امور نپاینده و گرفتار در چرخة صیرورت دل می بنندد. این دومین حقیقت شریف است. رنج در هر دو نظام اندیشه گانی به تناقضی معطوف است میان دلبستگی و عطش به بقای در عالم و نظام نپاینده و بی ثبات عالم. اصلی ترین راه حل در هر دو نظام فکری، حضور در لحظه و زندگی در حال با آگاهی تمام عیار است، این حقیقت شریف سوم و چهارم است. گرچه حضور در لحظة بودیسم با خیّام از جهاتی مانند آگاهی و مراقبه متفاوت است.
مضمون شناسی اسطوره ای در ادبیات تطبیقی و کیفیت کاربست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی همچون سایر علوم، دارای مبانی نظری، اصطلاح شناسی و روش شناسی ویژه خود است. مکتب کلاسیک یا تاریخگرای ادبیات تطبیقی با روش هایی نظیر تأثیر و اقتباس، تصویرشناسی و ترجمه پژوهی کوشیده است متون ادبی را مطالعه و واکاوی نماید. مضمون شناسی و واکاوی کیفیت حضور یک مضمون یا چهره ای تاریخی یا اسطوره ای اولیه در متن ادبی یکی از این روش های پژوهشی است. پژوهش حاضر کوشیده است ضمن معرفی رهیافت مضمون شناسی و تبیین کیفیت کاربست آن در مطالعات تطبیقی، به تفاوت های ماهوی مضمون شناسی با نقد مضمونی، بینامتنیت و کهن الگو، بپردازد براساس پژوهش حاضر، رجوع به پیش متن ها، اثبات وجود پیوند تاریخی میان اساطیر اولیه و روایت های منظوم یا داستانی معاصر، استخراج جوانب مورد توجه از یک اسطوره در روایت معاصر و ابعاد فروگذاشته شده آن و تبیین علل و عوامل این مسئله، ارکان اساسی یک پژوهش مضمون شناسانه را شکل می دهند. در عین حال، این پژوهش با پیشنهاد کردن روشی ترکیبی در مطالعات مضمون شناسانه، بر این باور است که پژوهشگران امروزی با وجود توجه به عوامل برون متنی و تاریخی موجود در پژوهش مضمون شناسانه، می توانند به وجه ادبی متن نیر بپردازند و از رهگذر رمزگشایی از رمزگان نهفته در آن، میزان پیوند و ارتباط روایت معاصر را با الگوی اسطوره ای نشان دهند. این امر در وهله بعد ضمن زدودن استتیک موجود در چنین پژوهش هایی، جنبه ای دینامیکی به آنها خواهد داد.
قصه «مری کردن رومیان و چینیان، در علم نقاشی و صورتگری» (مقایسه روایت مولوی با روایات غزالی، نظامی، انوری و داعی حسنی)
حوزه های تخصصی:
از منظومه فنیکس تا منطق الطیر عطار و استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود منظومه های داستانی و حکایات تمثیلی (از زبان پرندگان و حیوانات) به کشورهای اروپایی، انگیزه ای شد که شاعران غربی همانند شعرای مشرق زمین این گونه داستان ها و حکایت ها را به شکل تمثیل در آوردند و برای اهداف آموزشی خود به کار برند. در میان این منظومه ها، منطق الطیر عطار با درون مایه رمزی و تمثیلی، افق های تازه ای از فرهنگ و ادب و عرفان را به روی علاقه مندان گشود و سبب شد که بسیاری از خاورشناسان به ترجمه و تحقیق در این باره بپردازند. در این نوشتار، منطق الطیر استرالیا، سروده «آن فربرن» (Anne Fairbarin)، با منطق الطیر عطار مقایسه و ارزیابی شده و شباهت ها و همانندی ها و وجوه اختلاف و تمایز این دو منظومه، بیان گردیده است. منظومه فنیکس (phoenix) هم اگرچه در قرن نهم میلادی سروده شده و از نظر زمانی بر دو منظومه دیگر تقدم دارد، اما شباهت ها و همانندی هایی که با منظومه عطار دارد، گویای این است که شاید همچون منطق الطیر عطار، مأخذ آن، داستان پرندگان در دوران پیش از اسلام و سده های اول پس از حمله اعراب باشد.