فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
112-131
حوزه های تخصصی:
Languages are widening every day and new words and structures are born when they are needed. The objective of this study is to survey the strategies that are used in the translation of neologisms in Harry Potter and the Half-Blood Prince and to see if there is a significant difference between the strategies used by Persian translators in the novel Harry Potter and the Half-Blood Prince and to find the most and the least strategies adopted by the Persian translators. To address the objectives of the present study, the researcher selected two Persian translations of the novel. To identify the neologisms used in the texts, the source text along with its translations was cross-analyzed sentence-by-sentence. Afterwards, on the basis of Newmark's definitions and classifications of neologisms, the neologisms were identified. The strategies which were used in the translation of various types of neologisms were also investigated. Data analysis involved quantitative analysis. It was concluded that the most frequent strategy used by translator Vida Eslamieh was through-translation and the least frequent strategy was modulation. In Shahnaz Majidi's translation, the most frequent strategy was through-translation. The least frequent strategies were modulation and descriptive terms. According to the results of the chi-square test, there was no significant difference among the strategies used by two Persian translators in translation of neologisms. The results of this study can be useful for translators and students to become aware of the strategies used in English to Persian translations of the neologisms.
سبک ترجمه استعارات فولادوند و حلبی بر اساس راهکارهای ترجمه استعاره نیومارک (مطالعه موردی جزء اول قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره به عنوان یکی از وجوه زیباشناختی کلام، به ویژه در اثر ادبی مانند قرآن کریم ، همواره مورد توجه اهل فن و ادب واقع شده است و یکی از پرکاربردترین وجوه بلاغی به حساب می آید. برگردان استعاره، در نگاه برخی افراد چنان ناممکن می نماید که گویی امری ناشدنی است. البته نظریه پردازان بزرگی چون نیومارک، تعریف دقیقی برای ترجمه استعاره پیشنهاد کرده اند که امروزه کاربست آن را از سوی مترجمان مختلف، به ویژه در علوم دینی شاهد هستیم. در این جستار، پس از نگاهی گذرا به تعریف کلی استعاره و بیان ساختارها و چارچوب هایی که نیومارک برای ترجمه استعاره پیشنهاد می کند، به بررسی مقایسه ای سبک ترجمه فولادوند و حلبی از استعاره های جزء یک قرآن کریم می پردازیم. هدف از این مقاله آن است که جهان بینی جدیدی از ترجمه استعاره را پیش روی مخاطب خود بگشاید. روشی که در مقاله اتخاذ شده، بر آن است که از رهگذر تفاسیر مختلف به بررسی سبک ترجمه دو مترجم مذکور پرداخته، در پایان نیز شرح داده خواهد شد که دو مترجم از کدام چارچوب نظری بیشتر بهره گرفته اند و دلیل بسامد بالا یا پایین برخی از این چارچوب ها در کار دو مترجم چیست. هرچند در ترجمه های قدیم، پایبندی مترجم به بازتولید برای حفظ زبان مبدأ نمود دارد، اما امروزه از شیوه های مختلفی برای ترجمه استعاره استفاده می شود که هر یک هدفی خاص را دنبال می کند.
دراسه مفهوم الحب فی قصائد جمیل بن معمر وفقاً لرساله مأدبه أفلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
130 - 111
حوزه های تخصصی:
تشمل آراء أفلاطون الفلسفیه على أهم المخاوف الإنسانیه؛ والحب هو أحد المفاهیم التی تطرّق إلیها. تطرّق أفلاطون إلى مفهوم العشق فی کل من فیدروس، الجمهوریه وبشکل أخصّ فی المأدبه. المأدبه هی عباره عن سرد لحوارات الأثینیین السته (ومن بینهم سقراط) فیما یتعلق بالحب، وأفلاطون هو راویها. إن البحث الراهن، یقوم، وفقاً للمنهج التحلیلی المقارن، على محاوله بحث مفهوم الحب فی دیوان الشاعر العاشق العذری جمیل بن معمر وفقاً للآراء المطروحه فی المأدبه وعلى وجه الخصوص آراء سقراط. وکان مما توصّل إلیه هذا البحث أنه یمکن ملاحظه بعض جوانب الآراء المطروحه فی المأدبه، وبالتحدید آراء سقراط، فی قصائد الحب عند جمیل بن معمر ونظرته للحب، ویمکن مشاهده هذه الجوانب فی محاور ماهیه الحب الوسطیه، والنصف المفقود، والخلود، والشجاعه والفضیله. ولعلّ الخلاف الأکثر أهمیهً یتجلّى فی رأی کلا العملین الأدبیین بالحب، فسقراط یرى أن فضیله الحبّ تتضمن وظیفه اجتماعیه وتؤدی إلى صلاح المجتمع، فی حین إن أشعار جمیل لا تأخذ بهذا الرأی ، کما نلاحظ وجود نوع خاصٍ من حب الشیوخ للصِّبیه فی المأدبه وهو موضوع لا یُلحَظ أبداً فی أشعار جمیل الغزلیه.
بررسی تطبیقی آمیختگی مفهوم هویت با زبان در ابعاد ساختاری و محتوایی دو رمان مادر کوچک و ناپدیدی زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران هویت و دوپارگی وجودی از موضوعات محوری ” ادبیات مهاجرت “ است، در همین حال یکی از شاخصه های ساختاری اصلی ادبیات ” پسااستعماری “ تلاش نویسندگان بر واژگونی جایگاه قدرت ما بین زبان استعمار گر و زبان استعمارزده یا به عبارتی دیگر مقابله نرم با استعمار است. بدین ترتیب بررسی داد و ستد هوشمندانه ای که در آثار ادبی مابین دو زبان استعمارگر و استعمارزده صورت می گیرد مبین موضع، مهارت و خلاقیت نویسنده در بکارگیری ابزار زبان است. هدف از نگارش این جستار برجسته سازی تأثیر تجربیات مشترک و همسان نویسنده ایتالیایی-سومالیایی، کریستینا اوباکس علی فرح و نویسنده الجزایری تبار و فرانسوی زبان، آسیه جبار در نگارش دو رمان ایشان با عناوین مادر کوچک و ناپدیدی زبان فرانسه است. در این جستار ابتدا شیوه و فن نگارش این دو نویسنده را بر اساس نظریات صاحب نظر ادبیات پسااستعماری، شانتال زابوس، بررسی کرده و سپس با تأکید بر رویکرد مکتب امریکایی و به روش تحلیلی – تطبیقی ارتباط تنگاتنگ اصل زبان با مفهوم هویت را برجسته می کنیم.
سرچشمه های ایرانی قصه های هانس کریستین آندرسن در افسانه های عامیانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هانس کریستن آندرسن (1805-1875) شاعر، قصه پرداز و نمایش نویس مشهور دانمارکی پدیدآورنده 160 داستان و افسانه ، ۸۰۰ قطعه شعر و ۶ رمان است. یک ویژگی نوشته های آندرسن توجه او به ادبیات عامه، شفاهی و زبان گفتار است. او بیش از همه از افسانه های عامیانه تأثیر می گیرد. وی برای نوشتن این افسانه ها، بیشتر از افسانه های هزارویک شب و نیز افسانه های دیگر ملل جهان الهام گرفته است. در این مقاله ابتدا درباره اندرسن و انواع قصه های وی و تاثیر پذیری اش از شرق و ویژگی ها و سرمنشأ قصه های آندرسن و پیشینه موضوع سخن می گوییم، سپس تنها به چهار مورد از سرچشمه های ایرانی قصه های اندرسن و تطبیق آنها با داستان های ایرانی اشاره و داستانها مقایسه و تطبیق داده می شود. این چهار داستان عبارت اند از:1. مندیل خیال و مقایسه با لباس تازه امپراتور؛ 2.جبرئیل جولا و مقایسه با صندوق پرنده؛3. قاضی و جوحی و مقایسه با کلاوس بزرگ و کلاوس کوچک؛4. خاله سوسکه و مقایسه با تامبلینا. ضمن روایت شناسی این چهار داستان، از ابعاد مختلف به تطبیق روایات پرداخته می شود. درنهایت درمی یابیم به دلایل مختلف ازجمله آشنایی آندرسن با هزارویکشب از طریق ترجمه آن به نام الف نهار و علاقه به ادبیات مشرق زمین با افسانه های ایرانی به خوبی آشنا بوده و از آنها بهره گرفته و در جهت اهداف مذهبی و تربیتی خویش از تمام با بخشی از داستان سود جسته است.
بازخوانی تطبیقی خویش کاری نباتات در اساطیر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبیعت و عناصر آن در منظومه فکری بشر، نقشی محوری دارند. گیاه یکی از این عناصر طبیعی است که به شکل موازی و با خویش کاری های مشابه در اساطیر ملل مختلف ظهور و بروز داشته است. این نقش مایه ها به دلیل همراهی با آداب و رسوم آیینی و مقدس اند. بازخوانی تطبیقی گیاهان اساطیری و خویش کاری آن ها می تواند مبیّن نقش طبیعت به ویژه آشنایی با آبشخور مشترک آن در اسطوره سازی بشر باشد. این پژوهشِ توصیفی- تحلیلی براساس رویکرد تطبیقی مکتب امریکایی تلاش کرده است این وجوه مشترک و عملکرد مشابه را در طبقه بندی ژرژ دومزیل واکاوی کند. از نتایج تحقیق برمی آید که گستره خویش کاری گیاهان، از اسطوره آفرینش و نمودهای آن در اسطوره ایزدان نباتی، فرایند زایش و تولد دوباره قهرمانان اسطوره ای و حتی خویش کاری آن ها در دگردیسی و یا خاصیت الهی بخشیدن به انسان ها؛ چون تعلق رویین تنی و نامیرایی به آدمیان تا اساطیر مرگ و رستاخیز گیاهی ابرانسان های مقدس به ادراک مناسبات انسان و گیاه در اساطیر ملل و نسبت آنها در جهان بینی نظام های سه گانه اجتماعی عصر اسطوره ای تعلق دارد. بر اساس این الگو، اغلب روایات اسطوره ای گیاه تبار جهان برآمده از بینش طبقه روحانیان است که برای طبقه فرودست (توده کشاورز و تولیدکننده) در جهت حفظ زایش، حیات و استمرار آیینی آنها به شکل فلسفه مقدس حیات و بقا ایجاد شده است.
امکان، مراتب و غایت معرفت مبتنی بر ادراک زیبایی در نظام معرفتی فخرالدین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
253 - 282
حوزه های تخصصی:
در نظام معرفتی فخرالدین عراقی تلقی وحدت وجودی از خلقت عالم به شکل ستایش زیبایی های جهان اعیان به مثابه تجلیات حسن الهی ظاهر می شود. این مقاله با هدف تبیین معرفت شناختی ادراک زیبایی در اندیشه عراقی، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ابتدا به تبیین جایگاه زیبایی در نظام فکری وی می پردازد و سپس مراتب و غایت ادراک زیبایی را در این نظام بررسی می کند. از جمله یافته های پژوهش این است که در نظر عراقی ادراک زیبایی محسوس، امکان و زمینه و شرط لازم برای معرفت حقّ در تجلیات گوناگون آن و سلوک معرفت شناختی به سوی اوست. تلقی زیبایی محسوس به مثابه تجلی حسن الهی با عنایت حقّ و جذبه ای از سوی او آغاز می شود و طی مقامات سلوک و در نهایت وصال و بقا باز با عنایت و جذبه برای کامل ترینان محقق می گردد. سیر در مراتب معرفت شناختی که در نظر عراقی همان احوال و مقامات عشق به حقّ و رؤیت او در تجلیات گوناگون است، مساوق و همزمان با استحاله و فرا رفتن در مراتب وجودی است.
تحلیل نشانه معناشناختی کارکرد گفتمانی مقاومت اسطوره ای در داستان سیاوش
حوزه های تخصصی:
در مقاومت اسطوره ای، حضوری متمرکز شکل می گیرد که قدرتی درونی شده دارد و سوژه در نقش کنش گر گفتمانی عمل می کند. سیاوش (سوژه گفتمانی)، یکی از محوری ترین شخصیت های شاهنامه است که توانسته به چنین حضوری دست یابد؛ بدین ترتیب، او تصویر منسجمی از حضور ارائه داده که وجهی استعلایی می یابد. این حضور، سوژه را به عنوان نماد هویت بخشی در مرکز ثقل گفتمان قرار می دهد. سوژه رقیب نیز حضور خود را در ارتباط با او تنظیم می کند و در تعامل دوسویه و یا در رابطه ای تنشی با او قرار می گیرد. این تقابل و تعامل در قالب دو کلان روایت مقاومت و مماشات بروز می یابد. پرسش اصلی این است که مقاومت اسطوره ای و به تبع آن مماشات و ممارست گفتمانی در داستان سیاوش، چگونه و در قالب چه گفتمان هایی تحقق یافته است. در واقع، هدف اصلی پژوهش پیشِ رو، تحلیل نشانه معناشناختی چگونگی تحقق مقاومت اسطوره ای و تأثیر آن در شکل دهی به هویت و ارزش است. پژوهشِ حاضر با روش توصیفی تحلیلی نشان دهنده آن است که سوژه با راهبردهای مقاومت اسطوره ای مانند فشاره ای و گستره ای، اتیکی، زایشی و پدیدارشناختی، از ارزش وفای به عهد و درستی دفاع می کند. سوژه رقیب نیز با صف آرایی در مقابلش، قصد دارد تا او را به مماشات وادارد؛ اما سوژه ممارست می کند و به حضور خود وجهی پدیداری و هستی محور می بخشد.
حافظ و ساختارشکنی مفهومی کلان روایت ها
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی ۱۳۹۸ دفتر ۲۲
113-120
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان کارآمدی سطح نحوی-واژه ساختی الگوی گارسس در ارزیابی ترجمه قرآن (مطالعه موردی: ترجمه مکارم شیرازی از پنج سوره قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای ارزیابی ترجمه قرآن طراحی نشده است. به منظور دستیابی به چنین الگویی می توان ابتدا کارآمدی الگوهای ارزیابی موجود را بررسی کرد. در همین راستا، مقاله حاضر به بررسی کارآمدی الگوی گارسس در ارزیابی ترجمه قرآن پرداخته و از میان چهار سطح این الگو، سطح نحوی- واژه ساختی این الگو را مورد مطالعه قرار داده است. با توجه به اینکه الگوی گارسس به متن مقصد توجه دارد و اولویت را به مخاطب ترجمه می دهد، ترجمه مکارم شیرازی که در این دیدگاه با الگوی مورد نظر هم راستا است به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. داده های تحقیق را ترجمه سوره های انفال، توبه، احزاب، حجرات و تحریم تشکیل می دهند که فضای گفتمانی مشابهی دارند و به تاریخ اسلام مربوط می شوند. مطالعه کارآمدی این سطح در ارزیابی ترجمه قرآن نشان می دهد که سطح نحوی-واژه ساختی الگوی گارسس با توجه به تفاوت های ساختاری زبان فارسی و عربی و ضرورت ایجاد تغییرات نحوی در ترجمه قرآن در ارزیابی ترجمه قرآن کارآمد است، اما تقسیم کلی مؤلفه ها به مثبت و منفی باید با توجه به جایگاه و ضرورت آن ها مورد بازبینی قرار گیرد. از میان مؤلفه های این سطح «تغییر نحو»، «تغییر مقوله» و «بسط معنایی» بیشترین کارکرد را در ترجمه قرآن دارند. «جبران» با توجه به گستره صنایع بلاغی در قرآن، مؤلفه کارآمدی برای سنجش میزان موفقیت مترجم در انتقال زیبایی های قرآن است. مؤلفه های منفی «ترجمه تحت اللفظی» و «تلویح، تقلیل و حذف» و تکنیک خنثای «تغییر نوع جمله» در ترجمه مکارم به عنوان نمونه یک ترجمه مقصدگرا کمترین کارکرد را داشته اند.
طرحی برای سامان دهی روش شرح نویسی بر مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی مولوی مهم ترین منظومه عرفانی زبان و ادب فارسی است. اقبال مخاطبان بسیار موجب شد شرح نویسی بر این منظومه پس از درگذشت مولوی آغاز شود و تاکنون نیز ادامه داشته باشد. در شرح نویسی بر آثار فارسی روش و شیوه مشخصی برای تبیین نکات رعایت نمی شود؛ در شروح مثنوی نیز رویه ای مشخص و یکسان و الگویی منظم برای چگونگی توضیح مفاهیم و نحوه شرح پیچیدگی های ابیات وجود ندارد؛ ازاین رو روش شناسی و ارزیابی کارآمدبودن شیوه شارحان نیز میسّر نیست. بدین ترتیب، ضرورت دارد الگویی مبتنی بر مهم ترین مؤلفه های شکل دهنده ابیات مثنوی طراحی شود تا بتوان شرحی متناسب با نیاز مخاطبان فراهم آورد؛ همچنین شروح مثنوی را ازنظر روش و شیوه شرح ارزیابی کرد. در این مقاله برای طراحی الگوی روش شرح مثنوی کوشش می شود ابیات مثنوی با شیوه آماری «نمونه گیری طبقه بندی»، بررسی و مهم ترین مؤلفه های شکل دهنده آن شناسایی شود. به کمک این الگو می توان متناسب با نیاز مخاطبان شرحی روشمند نوشت و نیز شیوه تبیین توضیحات در شروح مثنوی را ارزیابی کرد
بازتاب اوضاع اجتماعی در لالایی های عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لالایی ها یکی از شاخه های ادبیّات عامه محسوب می گردد که از حیث پرداختن به مسایل کودکانه و مخاطب خردسال، در زیرمجموعه ی ادبیّات کودک نیز قرار می گیرد. لالایی ها را می-توان نخستین نغمه های مختص کودکان در نظر گرفت که قدمتی به اندازه پیدایش بشر داشته اند. انعکاس مسایل سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی در قرون متمادی در لالایی ها مشهود بوده است، تا جایی که همین مطلب را می توان یکی از علل اساسی ماندگاری لالایی ها تلقّی نمود. تغییرات محتوایی لالایی-ها متناسب با مسایل هر دوره سبب پیدایش بستری مناسب برای آگاهی از مسایل غالب در زمان سرایش این زیر ژانر گردیده-است که نمود مسایل اجتماعی نیز از این امر مستثنی نیست. تجلّی مسایل اجتماعی در لالایی های نوین که شاعران زمام دار سرایش لالایی ها گردیده اند، بیش از لالایی های قدیمی است که مادران سرایش را برعهده داشته اند، همین امر بر ضرورت بررسی بازتاب مسایل اجتماعی در لالایی های نوین می افزاید. پژوهش صورت گرفته نشان می دهد که در لالایی های نوین بنا به تغییرباورها و ساختارهای حاکم بر جامعه، محتوای لالایی ها در همه ی ابعاد به روز شده است. جدا از عوامل بیرونی چون توسعه ی صنعت یا عوامل جمعیّتی، ایدئولوژیک، عاملی شتاب دهنده در جهت تغییر اجتماعی در جامعه محسوب می شود که در لالایی های شاعران معاصرنیز نفوذ یافته و سبب تغییر در محتوا و مضمون، موتیف های رایج در لالایی ها و فضای حاکم بر لالایی های معاصرشده است. در این پژوهش در پی آن هستیم که با روش توصیفی تحلیلی لالایی های عصر حاضر را از منظر اجتماعی مورد بررسی قرار داده و به تاثیرات این مسایل بر محتوای لالایی ها بپردازیم.
بررسی تطبیقی مضمون «توجیه مشیّت و حکمت الهی در آفرینش جهان» از دیدگاه سعدی و الکساندر پوپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
199-226
حوزه های تخصصی:
یکی از درونمایه هایی که در جهان پیوسته ذهن متفکّران را به خود مشغول کرده، توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه های سعدی و الکساندر پوپ، دو تن از شاعران بزرگ ایران و انگلیس، در شناخت خدا و توجیه درستی مشیّت او در خلقتِ جهان است. در این تحقیق، نخست نگرش دو شاعر درباره آفریدگار جهان ترسیم شده و آنگاه درستی مشیّت و حکمت الهی، علی رغم اشکالاتی که به نظر عامه انسان ها می رسد، با ارائه نمونه های روشنی از آثار ایشان تفسیر شده است. این پژوهش با استفاده از اصول مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با بهره گیری از رویکرد مضمون شناسی، به تحلیل و بررسی موضوع می پردازد. یافته های این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده و هدف از تطبیق، نشان دادن این واقعیت است که این دو شاعر بزرگ شرقی و غربی، در اندیشه های بنیادی و زیربنایی برای توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان، با هم شباهت دارند امّا در شیوه بیان و پاره ای ظرافت های فکری با یکدیگر متفاوت ند.
بررسی، تحلیل و مقایسه کرامات در کشف المحجوب هجویری و رساله قشیریه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کرامت در فرهنگ عرفان اسلامی از اصطلاحات و مفاهیم پرکاربرد است. این موضوع تنها در سطح نظری متوقف نمانده و در سیره عملی عارفان مسلمان نیز، نمودار شده است. اهل معرفت برای تأمین اهداف مختلف شخصی و اجتماعی از کرامت بهره برده اند. ما در این مقاله بر آنیم تا بر اساس نظرات دو شخصیت نامی در حوزه عرفان اسلامی یعنی علی بن عثمان هجویری و ابوالقاسم قشیری به زمینه های کاربست کرامات در سیره عملی اهل تصوف بپردازیم. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و گردآوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. همچنین، جامعه آماری پژوهش، کتاب های کشف المحجوب ورساله قشیریه می باشد.کرامت در نظرگاه هجویری و قشیری، دو بُعد فردی و اجتماعی دارد. به این معنا که عارفان گاهی برای تحقق خواسته های شخصی و گاهی برای نفع عمومی از کرامت استفاده کرده اند. در مجموع، زمینه های مشترک کاربست در دو اثر مذکور عبارتند از: ذهن خوانی و فراست؛ تصرف در نیروها و عناصر طبیعت؛ شنیدن ندای هاتف؛ صحبت با پیامبران در حیات و ممات؛ ارتباط با حیوانات؛ شفای بیماران. وجوه تمایز کاربست کرامت در این دو اثر، تنوع و گستردگی بیشتر رساله قشیریه و تعدد مصداق ها و شاهدمثال های آن نسبت به کشف المحجوب و برجسته تر بودن وجه نظری اثر هجویری است. دیگر آنکه، هجویری به کراماتی چون: گفت وگو با خداوند و نقش بستن عبارت بر بدن شیخ متوفی اشاره کرده و در اثر قشیری از کراماتی چون: اطلاع از غیب، تصرف در اشیاء، گفت وگوی شیخ با درخت، و مرگ و حیات ارادی سخن به میان آمده است.
بررسی و تحلیل اسطوره پدرکُشی در شاهنامه و اساطیر جهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
89-111
حوزه های تخصصی:
اسطوره یکی از عناصر شکل دهنده ی فرهنگ و هویت قومی و ملی جوامع بشری بوده است. بعضی از اسطوره شناسان آن را دینِ تمدن های اولیه و دوران پیش از گسترش ادیان توحیدی می دانند. اساطیر ملل مختلف جهان با همدیگر همسانی و مشابهاتی دارند . قرار گرفتن اساطیر در مقابل یکدیگر و نبرد سخت و صعب آنان با همدیگر در داستان هایی که امروزه به ما منتقل شده ، با تفاسیر متعدد و متفاوتی روبه روست . در شاهنامه فردوسی، شخصیت های اسطوره ای هم دارای اعتباری ویژه هستند و هم در کتب اوستا و پهلوی جنبه فرا طبیعی دارند . این مقاله با پرداختن به اسطوره نخستین پدرکشی در شاهنامه می خواهد نشان دهد، اتفاقات منجر به پدرکشی در میان اساطیر شاهنامه و جهان زوایای پیدا و پنهان زیادی دارد، هرچند پدرکشی اساطیر را باید یکی از جنبه های فرا طبیعی آنان دانست . با کنکاش در انگیزه های پدرکُشی و بررسی وجوه افتراق و اشتراک در میان شخصیت ها ی اساطیری ، حماسی و تاریخی ایران و جهان به نظر می رسد که رسیدن به قدرت و پادشاهی دارای بیش ترین بسامد است . خدایان در پدرکشی های جهان غرب دخالت های آشکاری دارند ولی در جهان شرق این پدیده به دلیل تقدس پدر به ندرت اتفاق افتاده است . همچنین از دلایل دیگر می توان به جادو ، عشق ، تحریکات مادرانه و عمدی و غیرعمدی بودن پدرکشی ها اشاره کرد .
پیکرگردانی اساطیر در خسرو و شیرین نظامی
حوزه های تخصصی:
روایات و داستان های کهن و عامیانه، یکی از مناسب ترین بسترها جهت تجلّی و ادامه حیات ایزدان و امشاسپندان و ایزدبانوان به صورت پیکرگردانی شده است. با توجه به منبع اصلی منظومه خسرو و شیرین که روایات محلی بوده است، می توان بازتاب چهره ها و شخصیت های اساطیری ایران باستان را در این منظومه یافت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی/ تطبیقی به بررسی شخصیت های منظومه خسرو و شیرین چون: هرمزشاه، خسروپرویز، مهین بانو، شبدیز و گلگون، شیرین و شاپور و مقایسه آن ها با امشاسپندان: وهومن، اشه وهیشته، خشئره وائیریه، سپنته ارمئیتی (سپندارمذ)، هئورتات و امرتات، ایزدبانو آناهیتا و ایزد باد پرداخته است. نتیجه این پژوهش آن است که شخصیت های اشاره شده، وجوه مشترک قابل توجهی با نمونه های کهن خویش دارند. همچنین این منظومه بستر مناسبی جهت ادامه حیات ایزدان، ایزدبانوان و امشاسپندان کهن ایرانی فراهم کرده است و بایسته است بیش از یک منظومه غنایی صرف مورد توجه و مطالعه قرار گیرد.
طغیان پرسش در شعر معاصر- ابزاری برای القای اغراض ثانوی در ایران و عراق (مطالعه موردی نیما یوشیج و نازک الملائکه)
حوزه های تخصصی:
پرسش گری از ویژگیهای بارز شعر نو است. عنصر پرسش در تشکیل بیشتر مضمونهای شعر نو شریک است و برای فهمیدن فکر و اهداف شاعران باید پرسشهای گوناگون آنها مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش، عنصر پرسش در شعر ایران (نیما) و عراق (نازک الملائکه) به عنوان دو نماینده از شاعران پیشرو شعر معاصر مقایسه و بررسی شده است. پرسش در شعر هر دو شاعر از کاربرد اصلی خود خارج شده و دستاویزی برای بیان احساسات و دیدگاه شاعران در مضمونهای مختلف اجتماعی و فلسفی می شود. این مقاله، ابعاد مختلف اندیشگانی و احساسی این شاعران را با استفاده از عنصر پرسش و چگونگی کاربست آن در فضای شعرشان بررسی می کند. همچنین پس از استخراج نمونه های شعری در مضمونهای مختلف، آنها را به شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی طبقه بندی و تحلیل کرده ایم. شعر شاعران منتخب تا حد شگفت انگیزی به خصوص در انتخاب پرسش به عنوان قالب، برای بیان تفکرات و احساسات خود شبیه هم است؛ مضمونهایی مانند (مرگ، عشق، تنبه به امور سیاسی، بیان اعتراض، نارضایتی و غیره) در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است. پرسش در شعر «نیما و نازک» ابزاری برای ایجاد داستان در شعر و خلق ماجرا است. شاعران از طریق تکرار ادات سوال یا طرح پرسش تجاهل العارف یا از طریق استفاده از دو ادات استفهام در جمله (بیشتر در شعر نیما) بر ایده خویش تأکید می کنند. از این رو نتایج حاصل از این پژوهش در بهبود فن ترجمه و مطالعه متون مذکور از منظر علم معانی می تواند مفید واقع شود.
تحلیل شعر فروغ فرخزاد بر اساس آرکی تایپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
101 - 124
حوزه های تخصصی:
مهم ترین اصطلاح مکتب روانکاوی یونگ «آرکی تایپ» است. آرکی تایپ افکار غریزی و مادرزادی و تمایل به رفتارهایی است که انسان ها طبق الگوهای از پیش تعیین شده انجام می دهند یا به تعبیری تصاویری هستند که به ناخودآگاه بشر راه یافته اند. این افکار و تمایلات در مذاهب، اسطوره ها و نوشته های ادبی خودنمایی می کنند. فروغ یکی از شاعران بنام معاصر ایرانی است که شاید به سبب رنج هایی که در زندگی متحمل شده است، اصطلاح آرکی تایپ در اشعار او زیاد به چشم می خورد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که آرکی تایپ هایی نظیر مام بزرگ یا بزرگ بانوی هستی، تولد دوباره، عشق و قهرمان در اشعار فروغ بسیار دیده می شود و از میان آن ها آرکی تایپ های قهرمان و مام بزرگ جلوه بیش تری دارند. دانستن این کهن الگوها سبب درک بهتر معنا و مفهوم شعر فروغ می شود، بسیاری از گره های اشعار او را می گشاید و به زیباشناسی شعر نیز کمک می کند. مثلاً با فهم کهن الگوی عشق است که درمی یابیم عشق با گذر زمان در نگاه فروغ بی فروغ نمی شود. ازلی و ابدی است. روز و شب ندارد و زمان و مکان نمی شناسد.
بررسی تطبیقی فمنیسم در دو رمان «سووشون» و «الحب فی زمن النفط»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
395 - 421
حوزه های تخصصی:
فمنیسم مکتب دفاع از حقوق زنان است؛ موج اول آن بین سال های 1830 تا 1920 شکل گرفت که با دستیابی به حق رأی برای زنان در سال 1918 در انگلستان و در 1920 در آمریکا محقق شد. زنان خواستار تغییر در بسیاری از نهادها مثل نوع لباس زنانه گرفته تا حقوق فردی، حقوق سیاسی مثل حق رأی، خانواده، ازدواج و دین بودند. مهم ترین این خواسته ها را که با هدف دسترسی به حقوق و امتیازاتی که مردان به آن ها دسترسی داشتند و همچنین رهایی از ساختارها، عرف ها و ایستارهایی که زنان را محدود می کرد، دنبال می شد. در ایران و مصر زنان نیز در آثار خود به دفاع از حقوق خود پرداخته اند که سیمین دانشور اولین زن داستان نویس ایرانی یکی از آن هاست که در آثار خود از جمله «سووشون» به این موضوع پرداخته است. در مصر نوال سعداوی که سال ها به خاطر این موضوع در زندان بوده است و از آثار مهم او «الحب فی زمن النفط» است که در این پژوهش به روش تطبیقی به بررسی نشانه ها و شباهت های فمنیسمی در دو رمان آن ها پرداخته شده است.