نسبت دیالکتیک وجودی و ادراک زیبایی در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
227 - 246
زیبایی در فلسفه افلاطون به مثابه یک مفهوم بنیادین از جهت خاستگاه، ماهیت، ظهور و نحوه ادراک آن مورد توجه واقع شده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با ابتنا بر مهم ترین رسالات افلاطون در باب زیبایی، همچون فایدروس و مهمانی ؛ و نیز با بررسی شیوه دیالکتیک وجودی-عقلانی مطرح شده در رساله جمهوری ، در صدد است امکان تلقی مساوقت ایده وجود و زیبایی، و سنخیت دیالکتیک وجودی-عقلانی و ادراک زیبایی را در فلسفه افلاطون بررسی کند. از جمله یافته های پژوهش این است که در فلسفه افلاطون ادراک زیبایی محسوس نقطه آغاز دیالکتیک وجودی- عقلانی نفس؛ سبب استحاله وجودی- معرفتی و زمینه عروج و فرا رفتن نفس از مرتبه وجودی معین به مرتبه وجودی بالاتر است که در نهایت به دیدار و تحقق معرفت مثال خیر منجر می شود. در فلسفه افلاطون ادراک زیبایی در مراتب فرارونده از محسوس به معقول، به مثابه یک کنش وجودی با ارتقای وجودی- معرفتی نفس مساوق است.