بدون شک نویسندگان ، ادبا وناقدان در سال های اخیر، توجه قابل ملاحظه ای به ادبیات تطبیقی داشته اند؛ زیرا ماهیت این نوع ادبیات، پژوهشگر را به تحقیق وجستجو در این زمینه سوق می دهد. با این وجود، تلاش های صورت گرفته در این زمینه، ناچیز به نظر می رسد ونیاز به دقت وکوشش بیشتری دارد. از اینرو، این نوشتار برآن است تا با بررسی خوشبینی در شعر ایلیا ابوماضی ومحمد حسین شهریار، سهمی هرچند کوچک در پژوهش های تطبیقی داشته باشد.نوشتار حاضر، با تکیه برمکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که شرط تطبیق را صرفا وجود زمینه های تاثیر وتاثر نمی داند، از این منظر به این پژوهش پرداخته است ومی کوشد ضمن ارائه معنای خوشبینی واشاره به جلوه های آن نزد بعضی از شاعران معاصر فارسی وعربی، به بررسی مفاهیم عمیق وارزشمند تسلیم در برابر قضا وقدر،معاد،استفاده از طبیعت زیبای خداوند،ترویج محبت،عشق به زندگی،صبر و نکات مشترک واختلاف در شعر آن ها بپردازد.پژوهش حاضر- در پایان- به این نتیجه می رسدکه شهریار از ابوماضی خوشبین تر است ؛زیرا ابوماضی را نسبت به زندگی در پاره ای از موارد ، دچار شک وتردید می بیند.
بررسی آثار و احوال مرحوم ملک الشعرای بهار، شاعر پر آوازه و معاصر ایران و نگاهی به قالب ها و مضامین شعر او ، همچنین، تعیین جایگاه بهار در ادبیات معاصر ایران و نقش او در پیشبرد ادب فارسی ، به ویژه شعرفارسی و از سوی دیگر، بررسی زندگی و آثار احمد شوقی ، شاعر بلند آوازه معاصرمصری و مشخص کردن جایگاه او در ادبیات معاصر عرب و مصر، از جمله مواردی هستند که نگارنده در این مختصر به شیوه مرسوم در ادبیات تطبیقی به بررسی آن ها می پردازد و در پایان نتایج حاصل از این مقایسه را در عباراتی چند بیان می نماید. در این راستا توجه به وجوه تشابه و افتراق در آثار این دو شاعر جایگاه ویژه ای دارد .