فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
تعریف قالب غزل در ادوار مختلف شعر فارسی متفاوت بوده است. منابع پیشین، سیر تحول غزل را، بیشتر به لحاظ ماهوی بررسیده اند. در تحول شکلی غزل معمولا، جدا شدن آن از قصیده، استقلال یا وابستگی ابیات نسبت به هم، نحوه ی استفاده از قافیه و ردیف و امکانات وزنی ارزیابی شده است؛ اما محدودتر شدن قلمرو غزل، هیچ گاه مورد بررسی قرار نگرفته است. از قرن هشتم هجری به بعد در تعریف قالب غزل، شهرت زدگیِ ناشی از آوازه بزرگانی چون حافظ، علت سوگیری اشتباه برخی از نویسندگان کتاب های آموزش شعر، صنایع بدیع و... بوده است. عمده مؤلفان معاصر نیز به تبعِ گذشتگان، این مسیر را بدون توجیه علمی پیموده اند. از این زمان به بعد تعداد ابیات غزل« معمولا بیشتر از چهار بیت » معرفی شده و غزل پاره ، یعنی غزل های دو، سه و چهار بیتی که روزگاری جزء غزل بود، از تعریف امروزی آن خارج شد اما عملا کمتر غزل سرایی است که این گونه شعری را بارها تجربه نکرده باشد. اثبات این ادعا، با بررسی غزل های 27 شاعر نام آشنا و ارائه ی اولین اطلاعات آماری در این زمینه، صورت گرفته است. سوگیری اشتباه در تعریف غزل با تاثیر بر ذهن مؤلفان، شاعران و مخاطبان شعر، سبب جدا شدن محدوده ی کمی غزل پاره از غزل، به تاکید کتاب های مرجع آموزش قالب های شعر فارسی شد. غزل پاره از نظر کیفی نیز با غزل دارای وجوه تمایزی است. امروزه همین تفاوت های ظاهری، محتوایی و حضور پررنگ غزل پاره در شعر فارسی است که می تواند مبنای زایش قالب تازه باشد.
مفهوم درد از دیدگاه محتشم کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی دستگاه فکری محتشم کاشانی، مقوله درد است. محتشم، درد درونی و حقیقی را مبنای حرکت در این عالم، عامل رافع حجاب دل، باعث رسیدن به لذّت پایدار و موجب خلوص عیار عشق می داند. در نقطه مقابل، بی دردی را مایه هلاکت و نابودی، موجب ملال و افسردگی و حجاب راه انسان معرفی می کند. این مقاله،به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین موضوع درد در شعر محتشم می پردازد؛و نیز سیری است در اشارات تأمّل برانگیز این شاعر بزرگ، درباره اهمّیت درد، نشانه هاو لوازم راه درد، لذّتِ درد، انواع درد، فواید و اثرات درد، عوارض بی دردی، عوامل درمان کننده درد؛ و این که درد، باعث حرکت و شوقِ حیات است، و آن چه را که اوصاف غیر انسانی است از وجود انسان می زداید و تا حدّ ممکن، اوصاف روحانی را برای او محقق می سازد تا انسان با التزام به اخلاق و اطوار اهلِ درد، به انسان واقعی که شایسته مقام خلافت الهی است برسد.
واکاوی تاریخ شفاهی دفاع مقدس در مجموعه خاطرات «دختر شینا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
347-372
حوزه های تخصصی:
«دختر شینا» عنوان مجموعه خاطرات قدم خیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید، حاج ستار ابراهیمی هژیر، به قلم بهناز ضرابی زاده است. این کتاب که به جهتی زیرمجموعه نوع ادبی خاطره نگاری و از جهتی دیگر نمونه ای برای تاریخ نگاری دفاع مقدس است، به بیان مقام شهید و شهادت، منزلت همسران شهدا و بازتاب روانی و اجتماعی جنگ پرداخته است. تاریخ شفاهی(Oral History) یکی از شیوه های تحقیقات تاریخی است که مبتنی بر گردآوری اقوال شفاهی است و بن مایه آن، خاطره است. گردآورندگان اطلاعات در تاریخ شفاهی، مورخان نیستند و متن نیز در واقع تاریخ نیست، بلکه مجموعه ای از اطلاعات تاریخ دار است که با عبور از مجرای ذهن راوی، مطابق زاویه دید او شده و از سلایق و علایق او رنگ گرفته است. پژوهشگران با این فرض که «دختر شینا» نمونه ای برای تاریخ شفاهی است، به واکاوی و بیان ویژگی های تاریخ نگاری شفاهی دفاع مقدس در این کتاب پرداختند و به این نتیجه رسیدند که مصاحبه کننده با انتخاب موضوعی جذاب، بکر و پر از تعلیق، و هدایت هوشمندانه مسیر مصاحبه و نگارش، تاریخ نگاری صرف را مبدل به اثری با ارزش های ادبی ساخته است. حس همذات پنداری، نحوه هدایت مصاحبه، ترسیم درست و زنده حوادث، استناد به عکس، ذکر نام ها و زمان های واقعی و دقیق و دارای مابه ازای بیرونی، بیان حالات روحی راوی و شخصیت پردازی های هنرمندانه، از «دختر شینا» اثری زنده و جذاب ساخته است. ضرابی زاده با اطلاع از تاریخچه جنگ، خاطره شخصی را همراه با واقعیت عینی، فضاسازی کرده تا بتواند انعکاس صحیحی از وقایع مهم دفاع مقدس ارائه کند.
ماهیت و کارکرد تصویر نمادین در شعر نیما(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تصویر از اساسی ترین اصطلاحات نقد ادبی و از مباحث بنیادی بلاغت امروز است. این مقاله بر آن است که ویژگی و کارکرد تصویر نمادین شعر نیما را بررسی نماید. بنابراین نماد و همچنین شاخصه های ایماژ نمادین در شعر نیما با بحث از: گنگی ذاتی، تأویل پذیری و چند معنایی، وحدت ایده و تصویر و ساختار ارگانیک تبیین شده، و به نظم افکار و احساسات و القای احساس و عاطفه، دو نقش و کارکرد مهم ساختار تصویر در شعر نیما پرداخته شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی و کتابخانه ای است. هدف از مقاله حاضر ارزیابی تصاویر شعر نیما از منظر منطق تخیلی خاص و بررسی کیفیت نظام ایماژی در شعر او با تکیه بر نظریه های زیبایی شناسی ادبی مدرن و مطابقه آن با مکتب های ادبی است. یافته ها گویای آن است که ماهیت، کارکرد و فرآیند تصویر نمادین با توجه به نگرش او به مکتب های ادبی، متفاوت است. با توجه به طرح مسایل اجتماعی و سیاسی و گرایش نیما به وقایع اجتماعی، قلمرو معنایی این ساختار از تصویر در شعر او، نمادگرایی انسانی -اجتماعی است و ساختار اندامیک نماد، یکی از شاخصه های بارز تصویرگری نمادین در شعر نیما است.
کارکرد نظریة «ترامتنیت» ژنت در کشف و واکاوی تأثیرپذیری کوش نامه از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترامتنیت یک اصطلاح نقدی در نظریة ادبی معاصر است. این نظریه بر آن تأکید دارد که یک اثر ادبی تنها در ارتباط با سایر آثار ادبی تعریف و فهمیده می شود؛ زیرا خالق یک اثر ادبی با تصمیم آفرینش یک اثر، به دنیایی از ارتباط های میان متنی در ذهن خود وارد می شود؛ نویسنده یا شاعر از افکار بسیاری از آثار پیش از خود و یا معاصر با خود تأثیر می پذیرد و این افکار در آفرینش اثر او نقش دارند. یکی از حوزه های مهم در ادبیات ایران، ادب حماسی است که با رویکرد نوین ترامتنیت آن را می توان بررسی کرد و حرف های تازه ای برای مخاطب نسل جدید ارائه داد. شاهنامةفردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ایران است و الگوی ساختاری و محتوایی مناسبی برای آثار بعد از خود بوده است؛ به گونه ای که آثار حماسی بعد از شاهنامه، با بهره گیری خودآگاه یا ناخودآگاه از مضمون و سبک داستانی و روایی آن شکل گرفته اند و الگوی ساختاری آن را در درون خود دارند. کوش نامهاثری حماسی تاریخی است که در آن از جنگ های لشکر چین با سپاه ایرانیان سخن به میان می آید. این اثر روایتی دیگر از دشمنان ایرانیان در شاهنامهاست. منابع استفاده شدة کوش نامهبا شاهنامةفردوسی متفاوت است و محتوای متفاوتی را در بر دارد؛ اما بی شک، سرایندة آن به طور مستقیم و غیرمستقیم از شاهنامةفردوسی تأثیر پذیرفته است. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی بر این فرضیه تأکید می شود که شاهنامهو کوش نامهرا در فضای ترامتنیت می توان بررسی کرد و شعر کوش نامه،در جایگاه زبرمتن، از شعر شاهنامه، در جایگاه زیرمتن، تأثیر پذیرفته است.
بررسی مضامین اشعار کارگری در دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
1 - 25
حوزه های تخصصی:
در بررسی ها و طبقه بندی های موضوعی شعر فارسی معاصر، به خصوص از دوره مشروطه به بعد، با نوع ادبی جدیدی به نام «شعر کارگری» و «ادبیات کارگری» رو به رو هستیم که تاکنون به طور اختصاصی به بررسی مضامین آن پرداخته نشده است. در این مقاله سعی شده است که ریشه های ظهور ادبیات کارگری در دوره مشروطه تا حد امکان نشان داده شود و میزان تأثیرگذاری اندیشه های کارگری انقلاب روسیه در آثار شاعران کارگری دوره مشروطه ترسیم گردد و مضامینی که در این اشعار به کار رفته اند، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند؛ در نهایت، به این نتیجه می رسیم که این نوع ادبی تمام همّت خود را صرف ایفای حقوق کارگران و مظلومان نموده و نهایت تلاش خود را در آگاهی بخشی و یاری کردن شان کرده است تا آنان را به مقاومت و پایداری، هم در برابر فقر و نداری و هم در برابر ظلم و ستم سرمایه داران و حکومت حاکم دعوت نماید.
باستان گرایی واژگانی در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
197-218
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقاومت به عنوان یک نوع ادبی، پیشینه ای دیرینه دارد و از زمان پیدایش ادبیات، دوشادوش آن حرکت کرده است. در میان شاعران برجسته این نوع ادبی در ایران، قیصر امین پور جایگاه ویژه دارد و زبان شعری این شاعر متمایز از زبان شعری معاصرینش است که دلیل این تمایز، توجه و تمرکز او بر جنبه های مختلف زبان و به خصوص مقوله آرکائیسم در شعر است. آرکائیسم یا باستان گرایی نشانگر گرایش شاعران به صرف و نحو کهن در زبان شعر و بازتاب آن در سطح واژگان و ساختارهای نحوی است. در این پژوهش به سطح واژگانی ( اسم، صفت، قید، فعل، حرف) آرکائیسم در مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور پرداخته شده است که در این بررسی هم کارکرد و انگیزه انتخاب واژگان کهن و هم ساختمان این واژگان مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش روشن ساختن کارکرد و ساختار واژگان آرکائیک مورد استفاده این شاعر و چگونگی ارتباط میان زبان و دیدگاه وی در اشعارش است. نتایج به دست آمده با استفاده از روش توصیفی و کتابخانه ای و تحلیل بیت ها و آمارگیری، بیانگر این است که شاعر در گزینش واژگان آرکائیک خود غالباً جنبه های حماسی، عرفانی، موسیقایی، بلاغی و شاعرانه را مورد توجه قرار داده و زبان امروزی را با الگوهای کهن تطبیق داده است.
بررسی کاربست برخی از ساخت های تازه در شعر طنز انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
219-246
حوزه های تخصصی:
طنز نوعی ادبی است که، جنبه های بد رفتارهای بشری، ضعف های اخلاقی و فسادهای اجتماعی و یا اشتباهات انسان را به شیوه ای تمسخر آمیز و اغلب غیر مستقیم بازگو می کند و هدف آن اصلاح است. گاهی اغلب جوامع دچار مشکلات و رنج های اجتماعی، سیاسی و... شده و یا حاکم و مردم آن جامعه دچار مفاسد اخلاقی می شوند؛ در چنین شرایطی طنز با کارکرد های مختلف سیاسی، اجتماعی و... در قالب های مختلف از جمله شعر به رسالت خود می پردازد و شاعران طنزپردار آثاری را به وجودمی آورند؛ که این سؤال مطرح می شود، آیا با تولید این همه اثر طنز در شعر انقلاب اسلامی که در هیأت طنز سیاسی، اجتماعی و البته طنز زبان گرا فرانمودند، ساخت های بدیع و تازه ای در این کارها قابل ردیابی، دسته بندی و بازشناخت پدیدآمده است؟ در این پژوهش با تحلیل آثاری برگزیده از شاعران طنزپرداز انقلاب، کاربست برخی از ساخت های تازه در شعر طنز انقلاب بررسی و مشخص شده است؛ آن هم ساخت های خاص که باز کمتر بدان ها توجه شده است و در ساحت شعر طنز انقلاب توجه انگیزند. ساخت هایی چون قالب فراغزل، آشفته، شعر فرانو، کوتاه سروده ها (ترانک و آنک) گویش های محلی، زبان محاوره و ترانه گون، طرفه کاری ، انواع نقیضه ها، نظیره، بازی های زبانی و... بایددانست، بررسی کاربست ساخت های نوِ شعر طنز انقلاب درحقیقت تشریح یکی از عمده ترین بسترهای طنز انقلاب محسوب و مشخص می شود که طنزپردازان انقلاب بنا به سلیقه جامعه امروزی و تنگی مجال، برای سرودن اشعار طنز خود استفاده کرده اند. افزودن بر لطف کلام و تأثیر آن، فاصله گرفتن از برخی شگردهای دست پرسوده و همگرایی ساخت و معنا از دلایل پدیدآمدن برخی از این شگردهاست که به نوعی یافته این مقاله به حساب می آید.
بازتاب تصویرانسان آواره وکودک جنگ زده در اشعار محمود درویش وقیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
267-286
حوزه های تخصصی:
پیامدهای جنگ و آسیب کودکان درآن ازجمله مسائلی است که در آثار نویسندگان و شاعران ملل مختلف به چشم می خورد. محمود درویش و قیصر امین پور، جنگ را از نزدیک، حس وتجربه کرده اند. محمود درویش، وطن را چون معشوق دوست می دارد و به ماندن در آن و مقاومت در برابر ظالمان توصیه می کند و مرگ خارج از وطن را دوست نمی دارد و امید بازگشت به سرزمین در دلش همواره زنده است و در بیان افکار و عواطف خویش از نماد و میراث و دین و از نجوای فرزند با پدر ومادر خویش بهره برده است و از بی پناهی وعدم مساعدت دیگر کشورها گله می کند و به کودکان بشارت بازگشت به وطن را می دهد. قیصرامین پور هم به وطن خویش عشق میورزد و عشق به روستا را در دل می پروراند و به تبیین پایداری ها و توصیف صدمات و فجایای جنگی می پردازد و به نماد توسل می جوید و کشتار بی رحمانه کودکان و بی سرپرستیشان در جنگ وتبعات آن را بیان می کند و به آینده کودکان امیدوار است. این نوشتار به شیوه ی مقایسه ای دیدگاه وافکار این دو شاعر را بیان می کند.
تحلیل مرثیه غنایی فارسی (بر مبنای نظریه ارتباط کلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی در یکی از مهم ترین مفاهیم خودش شعری است که بیانگر احساسات و عواطف شاعر یا یک شخصیت شعری باشد. یکی از انواع مختلف احساسات که همواره در شعر مورد استفاده قرار گرفته احساس غم گوینده در سوگ از دست دادن کسی است؛ به این نوع شعر مرثیه می گویند. در این مقاله این نوع شعر از دیدگاه نظریه ارتباط کلامی بررسی شده است. بررسی مرثیه فارسی از این منظر نشانگر این است که در صمیمی ترین و عاطفی ترین این نوع اشعار اغلب جهت گیری پیام به سوی گوینده است؛ بنابراین خواننده با کارکرد عاطفی زبان مواجه می شود. زبان، ساده و عامه فهم است. جملات و ساخت های نحوی تکرار می شوند و در متن از استعاره هایی استفاده می شود که ژرف ساخت آن قلمرو عاطفی گوینده است. همچنین شاعر از شبه جمله های عاطفی زیاد بهره می گیرد. در این گونه شعری رابطه گوینده با متوفی اغلب یک رابطه خانوادگی است از این رو خواننده با گزاره های عاطفی مواجه می شود. این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی پرداخته شده است و اهمیت آن در این است که مرثیه کلاسیک فارسی را از منظر نظریه ادبی نوین واکاوی می کند و تلاش می کند آن را حتی الامکان بدون توجه به عوامل برون متنی تحلیل کند.
ماه هاماوران یا شاه هاماوران؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در داستان رستم و اسفندیار کتایون برای این که مانعِ رفتنِ پسرش اسفندیار به سیستان و رویارویی با رستم بشود خدمات و پهلوانی های رستم را یادآوری می کند و از جمله می گوید: «همان ماه هاماوران را بکشت/نیارست گفتن کس او را درشت» در این بیت منظور از ترکیب «ماه هاماوران» سودابه است و با این که فقط در یک نسخه (لندن/ بریتانیا 675 ه.ق) آمده در همه چاپ های معتبر و نیمه معتبرِ شاهنامه انتخاب شده است، امّا نگاشته بیش ترِ دست نویس ها، «ش اه هاماوران» است ک ه فق ط در بعضی چاپ های سنگی و کم اعتبارترِ شاهنامه دیده می شود. چون در گزارش نبرد هاماوران در شاهنامه ، شاه هاماوران از رستم زنهار می خواهد و به دست او کشته نمی شود مصحّحان، وجهِ «شاه هاماوران» را نادرست انگاشته و رها کرده اند، در حالی که بررسیِ منابعِ متعدّدِ فارسی و عربی نشان می دهد که از داستان جنگ هاماوران چند روایت (حدّاقل سه گزارش) مختلف وجود دارد که در بعضی از آن ه ا شاه ه ام اوران زنده می ماند و در برخی دیگر به دست رستم کشته می شود. مأخذِ اشاره بیتِ مذکور دسته دوم از روایاتِ مربوط به عاقبت کار پادشاه هاماوران و مستند بر مآخذ اصیل و حتّا کهن تر از شاهنامه است که اتّفاقاً در بیتی دیگر از داستان رستم و اسفندیار هم بازتاب یافته است. بر این اساس ضبط «شاه هاماوران» که بِظاهر نادرست می نماید به لحاظِ داستانی معتبر است و از نظر ضوابط تصحیح متن نیز به دلیلِ استناد بر اکثر نسخ و دشوارتر بودن نسبت به وجه «ماه هاماوران» باید در متنِ نهاییِ شاهنامه بیاید.
بررسی باورهای عامیانه و اساطیری در روایتی نقّالی از داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان رستم و اسفندیار یکی از داستان های زیبا و دلکش شاهنامه است که در میان عامه ی مردم نیز بازتاب گسترده ای داشته است. این تراژدی از دیرباز در نواحی مختلف ایران رواج داشته و گاه دچار دگرگونی ها و تحریف هایی نیز شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقه ی کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایت ها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیله ی مسن ترین و معروف ترین نقّال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده ی نقّالان و راویان منطقه- روایت می شود. روایت نقّالی داستان رستم و اسفندیار در این منطقه، آمیزشی از حماسه و باورهای عامیانه و اساطیری بومیان منطقه است. بررسی های نگارنده در روایت-های حماسی موجود در این منطقه و به ویژه روایت اخیر نشان دهنده ی این نکته است که نقالان و راویان کوشیده اند با وارد کردن باورها و عناصر بومی و اساطیری رایج در میان مردم، پذیرش این روایت ها را برای همگان بیشتر کنند. واکاوی آن افزون ب داستان رستم و اسفندیار یکی از داستان های زیبا و دل کش شاهنامه است که در میان عامه مردم نیز بازتاب گسترده ای داشته است. این تراژدی از دیرباز در نواحی مختلف ایران رواج داشته و گاه دچار دگرگونی ها و تحریف هایی نیز شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقه کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایت ها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیله مسن ترین و معروف ترین نقّال این منطقه، علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده نقّالان و راویان منطقه، روایت می شود. روایت نقّالی داستان رستم و اسفندی ار در این منطقه، آمیزشی از حماسه و ب اورهای عامیانه و اساطیری ب ومیان منطقه است. بررسی های نگارنده در روایت های حماسی موجود در این منطقه و بویژه روایت اخیر نشان دهنده این نکته است که نقالان و راویان کوشیده اند با وارد کردن باورها و عناصر بومی و اساطیری رایج در میان مردم، پذیرش این روایت ها را ب رای همگان بیش تر کنند. واکاوی آن افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ مأخذی ثبت و بررسی نشده است، بخشی از ب اورهای اساطیری مردم این منطقه را نش ان می دهد. یافته های این پژوهش در بخش های زیر آمده است: الف)- خلاصه روایت نقالی؛ ب)- بررسی و تحلیل روایت در چند بخش: 1- تولد اسفندیار؛ 2- اسطوره باروری؛ 3- ایزدان شهید شونده؛ 4- باور به اجنه. ر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ مأخذی ثبت و بررسی نشده است، بخشی از باورهای اساطیری مردم این منطقه را نشان می دهد. یافته های این پژوهش در بخش های زیر آمده است: الف)- خلاصه ی روایت نقالی؛ ب)- بررسی و تحلیل روایت در چند بخش: 1- تولد اسفندیار؛ 2- اسطوره ی باروری؛ 3- ایزدان شهید شونده؛ 4- باور به اجنه.
رویکرد مخاطب گزین شمس و نقش آن در تکوین ساختار مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
191 - 230
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل پراهمیت در خوانش مقالات، نحوه تعامل شمس تبریزی با مخاطبانش است. ساختار مقالات بیش از هر مطلب دیگری، متأثر از نگاه مداوم شمس به مخاطب بوده است. شمس تبریزی در لابه لای مقالات به تبیین جایگاه و نقش مخاطب در تکوین اثرش، مخاطب خاص و چگونگی تعامل با وی پرداخته است. وی نه مخاطب محور نه مخاطب سالار و نه مخاطب ناشناس بوده است؛ او مخاطب گزینی بوده که وسواس فراوانی در تخصیص خطاب و کلام داشته است. بیان مختصر و موجز، نامأنوس، دیریاب و دشوار و پرابهام شمس با مخاطبان خویش در مواضعی از مقالات، تغییر و نوسان یافته است. روی سخن شمس در مقالات ، بیشتر با مخاطبان زبده ای بوده که عمدتاً قادر به درک و دریافت زبان ویژه وی بوده اند؛ ازاین رو، وی در مقالات تلاش کرده است تا به نحو مؤثری با آنان ارتباط برقرار کند. در این مقاله، نویسنده به شیوه تحلیلی و توصیفی، در پی تبیین شیوه هایی ارتباطی است که شمس با به کاربستن آن ها بر ذهن و ضمیر مخاطبان تأثیر گذاشته است.
بررسی و مقایسه ساختاری دو غزل از حافظ و نشاط اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
147 - 170
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه ساختاری یک غزل از حافظ و دیگری از نشاط اصفهانی پرداخته است، که غزل نشاط به تقلید از غزل حافظ سروده شده است. بررسی ساختاری از رویکردهای جدید در نقد ادبی است که همگام با پیشرفت های زبان شناسی نوین ظهور یافت، این رویکرد متاثرازدیدگاه های ساختارگرای قرن بیستم (پراگ) و مبتنی بر این اصل است که برای نقد و بررسی ساختاری یک اثر، باید اجزای آن را در ارتباط با کل سیستم بررسی کرد و هدف آن ، تعیین تناسب اجزا با کل سازه های متن است. تحلیل عناصر یک متن و تاثیر آن در محتوای شعر، باعث دقت بیشتر منتقد در بیان شاعر می شود. این پژوهش به منظور بررسی ساختاری و با شیوه تحلیل مقایسه ای در جهت این امر که؛از لحاظ ساختار و ارتباط عناصر کدام غزل منسجم تر از دیگری است؟پس از اشاره به تعاریف ساختار، مکتب ساختار گرا و ارائه ویژگی های ساختاری، به تحلیل اجزای هر دو متن از لحاظ توازن ها و قاعده کاهی ها، تناسب میان اجزاء و محتوا پرداخته است. تحلیل ها حاکی از آن است که هر دو شاعر بین عناصر صوری و معنایی شعر برای انتقال پیام، ارتباط برقرار کرده اند، اما میزان تناسب در غزل حافظ، به دلیل هنجار گریزی ها و قاعده کاهی های آوایی، واژگانی و بلاغی نمود بیشتری دارد.
آموزه های تعلیمی مرگ اندیشی در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
37 - 58
حوزه های تخصصی:
رمان کلیدر ، اثر محمود دولت آبادی، آمیزه ای از آموزه های گوناگون اخلاقی و دینی است. هدف مقاله حاضر واکاویی آموزه های تعلیمی مبتنی بر مرگ اندیشی و پاسخ به پرسش چگونگی بازتاب و بیان این آموزه در بزرگ رمان فارسی است. مقاله به روش مطالعه موردی و به صورت کتابخانه ای فراهم آمده است. مرگ در این رمان دو چهره زشت و زیبا دارد؛ چهره زشت آن با نیستی و نابودی و چهره زیبای آن با شرافت، شکوهمندی و حرکت آفرینی همراه است. این دو سیمای مرگ تدریجی در داستان رخ می نمایند. در قسمت های پایانی داستان، چهره کریه مرگ با ناشایست ترین رفتار عباس جان، پدرکشی، در انگاره و نگاه قاتل پدر، و چهره زیبای آن در شایسته ترین اندیشه و رفتار گل محمد، مبارزه رویارو علیه اربابان ظلم خودنمایی می کند. نتایج حاصل بیانگر آن است که در کلیدر دو رویکرد متفاوت مرگ گریزی و مرگ طلبی در قالب شهادت و پاسداری از آرمان ها وجود دارد. جلوه های تعلیمی مرگ اندیشی در کلیدر عبارت است از: غنیمت شمردن فرصت دنیا، ترغیب کننده نیکی، ترک گناه، آرامش بخشی، حیات بخشی و برترین نوع مرگ، کشته شدن برای پاسداشت آرمان های الهی است. در پایان، این نتیجه حاصل می شود که آموزه های کلیدر مبتنی بر معرفت افزایی در خصوص مرگ است و تلاش می کند با بیان غیرمستقیم و هنرمندانه و بهره گیری از کهن الگوی مرگ، آگاهی و شناخت نظری مخاطب را افزایش دهد.
ادب دادوری در حکایت های منظوم و منثور ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
127 - 162
حوزه های تخصصی:
منصب قضاوت یکی از مناصب اجتماعی مهم، حساس و ارزنده است که بر عهده قاضی گذاشته شده و بزرگان دین و بلندپایگان عرصه ادبیات فارسی، شرایطی دقیق را برای آن قائل شده اند. در این مقاله کوشش شده است با بهره گیری از برخی متون ادبی همچون بوستان و گلستان سعدی، مثنوی معنوی مولوی، حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه سنایی، دیوان پروین اعتصامی، سیاست نامه ( سیرالملوک )، چهارمقاله ، روضه خلد ، لطایف الطوایف و نصیحه الملوک ، جایگاه قضاوت و موقعیت قاضیان و تأثیر آنان بر جامعه پیرامونشان مشخص و روشن گردد و تعریفی صحیح از یک قاضی ذی صلاح که متّصف به اوصافی چون امانتداری، پرهیز از هوای نفس و آراسته به زیورهای اخلاقی، دوری از رشوه ستانی و... است به مخاطبان ارائه دهد. روش کار در این پژوهش، تحلیل محتوا بر اساس منابع کتابخانه ای بوده است؛ به گونه ای که در ابتدا متون مذکور خوانده شده، سپس حکایت های قضاوت استخراج گردیده و با توجه به قرابت موضوعی دسته بندی شده اند. بر اساس پژوهش به عمل آمده مشخص شده است به طور میانگین میزان 873/3درصد از حکایت های متون مورد بررسی، به آداب و اخلاق قاضیان پرداخته است. در این میان کتاب های سیاست نامه ، لطایف الطوایف و گلستان سعدی بخش بیشتری از حکایت های خود را به این موضوع اختصاص داده اند. همچنین 25/81درصد آموزه ها به اخلاق اجتماعی قاضیان و تنها 75/18درصد آن به اخلاق فردی آن ها پرداخته است؛ از این میان بوستان سعدی، دیوان پروین اعتصامی، چهارمقاله و نصیحه الملوک غزالی بیشترین سهم استفاده از اخلاق اجتماعی، و مثنوی معنوی و لطایف الطوایف بیشترین سهم استفاده از اخلاق فردی را دارند.
تحلیل تراژدی های شاهنامه فردوسی بر پایه افسانه مضمون ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارسطو تراژدی را به اجزایی شش گانه تقسیم کرده است و افسانة مضمون (پی رنگ) از اهمّ آن هاست که پی رنگ تراژدی های شاهنامة فردوسی هم گونی جالب توجّهی با آن دارد. این پژوهش با هدف تبیین پی رنگ تراژدی های شاهنامة فردوسی بر پایة دیدگاه ارسطو با روی کردی توصیفی - تحلیلی انجام شده و نشان داده است که پی رنگ تراژدی های شاهنامه غالباً با عنصر پی رنگ ارسطویی و اجزای آن: بازشناخت، دگرگونی و واقعة دردانگیز هم خوانی دارد، چنان که روابط علّی و معلولی رخ دادهای تراژدی ها، وجود بازشناخت و دگرگونی در آن ها و واقعة دردانگیز سرنوشت قهرمان، خواننده را به خواندن چندین بارة تراژدی های شاهنامه ترغیب می کند. بنابراین، راز ماندگاری و جذابیت تراژدی های شاهنامة فردوسی ریشه در پی رنگِ محکم و استوار آن ها دارد که با الگوی ارسطو تا حدود زیادی منطبق است، اگر چه روی کرد ناهم گونی پی رنگ تراژدی های شاهنامة فردوسی با الگوی پی رنگِ ارسطویی در بخشی از ساختار روایی مانند پیش گویی آغاز آن ها و غلبة سرنوشت و تقدیر فرجامین در این تراژدی ها وجود دارد.
کاربرد داستان تمثیلی در تعلیم آموزه های سیاسی با تأکید بر متون کهن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
175-200
حوزه های تخصصی:
داستان تمثیلی از گذشته های دور به عنوان ابزاری در جهت آموزش فن کشورداری و سیاست مداری به پادشاهان مورد استفاده قرار گرفته است. می توان گفت بخش مهمی از ادبیات تعلیمی ایران و جهان به دلیل تأثیرگذاری و جذابیت بیشتر، در قالب تمثیل بیان شده است. داستان تمثیلی و به ویژه افسانه حیوانات (فابل) از جمله قالب های ادبی است که به دلیل دولایگی معنایی، فضای جالبی را برای ارایه مضامین سیاسی اجتماعی فراهم آورده است. در سراسر جهان، منتقدان اجتماعی در پس صورتک داستان سرایی و ایجاد سرگرمی، شدیدترین و عمیق ترین انتقادات و نارضایتی های خود از وضع سیاست و فرهنگ را در معرض دریافت عمومی قرار داده اند. در این حالت، نویسنده مطالبی را که نمی توان به طور مستقیم در تأدیب و تعلیم صاحبان قدرت سیاسی بر زبان آورد، در پوششی مفرح و سرگرم کننده از داستان و طنز پنهان می کند؛ به طوری که محافظه کاری و پنهان نگاری از پدیده های رایج در نوشته های سیاسی بازمانده از عصر قدیم است. این مقاله در صدد بررسی آموزه های سیاسی در داستان های تمثیلی کهن است و نشان می دهد که چگونه در طول تاریخ از قالب داستان در عرصه آموزش سیاسی استفاده شده و این آموزش ها شامل چه مسایل و مواردی است. به عبارت دیگر در این پژوهش، ضمن ارایه شواهدی از منابع موجود نشان می دهیم که داستان تمثیلی ابزاری در جهت ارتقای دانش سیاسی دولتمردان در اعصار کهن بوده است و برخلاف آنچه در بادی امر به نظر می رسد، این داستان ها با هدفی فراتر از سرگرمی و لذت بردن صرف پادشاهان نگاشته شده اند. مروری بر تاریخچه استفاده از تمثیل در آموزش سیاسی، تعالیم سیاسی رایج در داستان های تمثیلی کهن و دلایل استفاده از تمثیل برای آموزش مضامین سیاسی از جمله موضوعات مورد بررسی در این مقاله است.
تحلیل ساختارگرایانه اشعارپروانه نجاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
97 - 130
حوزه های تخصصی:
پروانه نجاتی از جمله شاعران متعهد معاصر است که بخش عمده اشعارش به موضوع دفاع مقدس اختصاص یافته است. وی با به کارگیری زبان ساده و عاطفی توانسته است سبک ویژه ای را در سخنش ایجاد کند. با تحلیل این دسته اشعار او می توان به ویژگی های اصلی شعر این شاعر دست یافت؛ بدین منظور در این پژوهش، به بررسی شعر او به ویژه اشعار دفاع مقدس، به شیوه نو و ساختارگرایانه پرداخته ایم و سه مؤلفه انسجام، آشنایی زدایی و ساختار تصویر را که از بحث های مهم ساختارگرایی است، محور بررسی ها قرار داده ایم تا بتوانیم علل زیبایی و انگیزش شعر نجاتی از نگاه ساختارگرایانه را که مسئله اصلی پژوهش ماست، دریابیم. حاصل پژوهش نشان می دهد که به کارگیری عنصر عاطفه و بازنمایی حقایق به شیوه توصیف و آشنایی زدایی از موازین ادبی گذشته است که شعر این شاعر را برجسته نموده است و در حقیقت، صمیمیت و سادگی زبان شعر وی، نوعی آشنایی زدایی از اصول و سنّت های ادبی است که درک معنا را به دلیل ملموس و عاطفی بودن، لذّت بخش می کند؛ علاوه بر این در این پژوهش، به سؤالاتی در باره شیوه های عمده آشنایی زدایی، ساختار تصاویر و وجود کلان تصویر در اشعار وی پاسخ داده شده است.
کارکرد القایی واژگان در کتاب «آن بیست و سه نفر» در جست و جوی ویژگی های واژگان نوع ادبی خاطرات اسیران جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
131 - 156
حوزه های تخصصی:
«آن بیست وسه نفر» خاطرات اسارت احمد یوسف زاده است. او در زمره 23 نوجوان بسیجی است که در جنگ ایران و عراق اسیر می شوند. اهمّیت این کتاب در پرداختن به وقایع تاریخی و شکنجه های نوجوانان در زندان های عراق، با زبان کودکانه و بی آلایش و عبارات محاوره ای و لهجه محلّی است. در پژوهش حاضر، از رهگذر طبقه بندی واژگان مرتبط با جنگ و اسارت، نقش و کارکرد القایی واژگان کتاب مذکور در بازنمایی فضای مورد توصیف نویسنده، بررسی و تحلیل شده است. هدف، دستیابی به ویژگی های واژگان نوع ادبی فرعی خاطرات اسیران جنگ (آزادگان) در زبان فارسی و به دست دادن چارچوبی برای تحلیل آنهاست. طیف واژه هایی که نویسنده برای ثبت خاطراتش استفاده می کند، به همراه بسامد هر یک از واژه ها، داده های کافی برای تحلیل شیوه بازنمایی واقعیت در این نوع متن ها و نقش واژگان را در القای فضا و معنای مورد نظر نویسنده به دست می دهد. این بررسی نشان می دهد واژه های خاص نوع ادبی خاطرات اسیران، بیشتر حول اصطلاحات نظامی، واژه های مرتبط با اسارت، مکان ها، اشخاصی که نویسنده با آنها زندگی می کند یا آنان را به خاطر می آورد، واژه های مرتبط با ادبیات جنگ و مکان هایی که نویسنده در آنها به سر برده، هستند. یافته های این پژوهش، چارچوبی برای تحلیل واژگان این نوع ادبی به دست می دهد که واژه ها را در یک طبقه بندی موضوعی پانزده بخشی قرار می دهد. بازشناسی واژگان این نوع ادبی از طریق مقایسه آن با متون سایر انواع و تعیین بسامد هرگروه از واژه ها، نشان می دهد ذهن اسیران و آزادگان حول چه موضوعاتی حساس بوده و این موضوعات تا چه اندازه در نظر آنان اهمّیت داشته است.