فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۶۱ تا ۵٬۰۸۰ مورد از کل ۵٬۵۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی با گزارش ویلیام جونز و ترجمه بخش هایی از آن به شعر لاتین و نثر فرانسوی تا حدی در غرب شناخته شد و پس از آن شخصیت هایی چون لوئی لانگلس، ارنست رنان، ژان ژاک آمپر، نولدکه اعلام کردند که حماسه ملی ایرانیان برترین حماسه جهان است. چگونگی نفوذ شاهنامه فردوسی در فرانسه و میزان تأثیرپذیری فرانسویان از داستان های شاهنامه مسأله اصلی پژوهش است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. از قرن هجدهم و پس از انقلاب کبیر فرانسه، در ادبیات فرانسه نهضت بی مرزی در ادبیات شکل گرفت که توجه آنان را به آثار ادبی دیگر ملل معطوف ساخت. با گسترش شرق شناسی در اروپا روند نهضت ترجمه سرعت گ رفت. اولین ترجمه ها از بخش هایی از شاهنامه توسط لوئی لانگلس، دو والنبورگ و بیانکی انجام گرفت، اما ترجمه و تصحیح انتقادی ژول مول از شاهنامه فردوسی که چهل سال به طول انجامید و در سال ۱۸۷۷.م در هفت جلد منتشر گردید. پس از این ترجمه نویسندگان فرانسوی چون آلفرد دلوو، موریس مترلینگ، نولدکه نقدها و تحقیقاتی پیرامون شاهنامه انجام دادند که باعث تأثیرپذیری شاعران فرانسوی چون آبل بونار، ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، پل فور، آندره ژید از شاهنامه گردید.
تفاوت نوشتار مردان و زنان در آثار غزاله علیزاده و هوشنگ گلشیری براساس رابطه زبان و جنسیت
حوزه های تخصصی:
طبق نظر بسیاری از پژوهشگران زبان و نوشتار زنان و مردان با هم متفاوت است. رابطه ی زبان و جنسیت یکی از ویژگی های قابل توجه در بررسی نوشتار مردان و زنان می باشد. تفاوت های ذاتی و جنسیتی بین زن و مرد با توجه به جهان بینی، نوع تفکر و نگاه خاص نویسندگان، زبان و نوشتار زنان و مردان را متفاوت جلوه داده است و این نوع نگاه و تفکر و دیدگاه، در قالب نوشتار با ویژگی های زبانی خاص مشخص می شود. این مقاله به بررسی تفاوت های نوشتاری مردان و زنان در سه رمان غزاله علیزاده (خانه ی ادریسی ها، شب های تهران و دومنظره) و سه رمان هوشنگ گلشیری (بره ی گمشده راعی، آینه های دردار و شازده احتجاب) می پردازد. هدف این پژوهش، بررسی و کشف مولفه های نوشتاری در حوزه ی زبانی (مانند واژگان، جملات) و بسامد کاربرد و در نتیجه، تفاوت آنها در آثار این دو نویسنده موردنظر است. معیار بررسی ما در این پژوهش، نظریه های برخی از پژوهشگران مانند ترادگیل، میلروی، هولمز و فیشمن در حوزه ی زبان شناسی و دیدگاه های رابین لیکاف، (1975) زبان شناس معروف درباره ی تفاوت های نوشتاری زنان و مردان است. طبق نظریه ی لیکاف، زبان زنان و مردان، در سطح واژگانی مانند استفاده از رنگ واژه ها، واژه های مبهم و واژه های عاطفی و در سطح نحوی مانند جملات عاطفی، پرسشی و جملات مقطع و محذوف متفاوت است و بررسی و مقایسه ی آثار موردنظر از علیزاده و گلشیری، تفاوت های نوشتاری مردان و زنان را طبق نظریه ی لیکاف و سایر زبان شناسان مشخص می سازد.
تحلیل عامل پیش برنده روایت در داستان فریدونِ شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با توجه به زیرساختِ کینه جوییِ اهریمنانه و کین خواهیِ دلیرانه که به عنوان قطعیت و انگاره ای اسطوره ای به شمار می رود داستان فریدون در پیوندی که با داستان جمشید و ضحاک می یابد، مورد تحلیل قرار گرفته است. آن چه سبب تحوّل داستان به سوی فاجعه مرگ نخستین قهرمان ملی، ایرج می شود اگرچه در ظاهر داستان آزمندیِ سلم و تور است، امّا با توجه به ویژگی های شخصیتیِ آن دو برادر که کینه جویی اهریمنی است، ژرف ساخت داستان رقم می خورد و سرانجامِ کینه جویی آن دوگانه به مرگ برادری خردمند می انجامد؛ دلیری مهربان که از هر جهت با آن دو بسیار متفاوت است. از این رو باید گفت یکی از زیرساخت های داستان های شاهنامه به ویژه این داستان، کینه جویی و کینه کشی است که ریشه در باورها و وجه شخصیتی قهرمانان دارد. نکته مهم در این تحلیل، تضاد دیرینه و همیشگی اسطوره خوبی اهورایی و بدی اهریمنی است که سرانجام در نبرد فریدون با توران و روم به تضادی سرزمینی و سیاسی و ملی بدل می گردد و پس از آن نیز این وجه ادامه می یابد.
بررسی رابطه سرودهای ملی حماسی با انگیزش احساسات و همبستگی و غرور ملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
63 - 76
حوزه های تخصصی:
در هویت ایرانی، مولفه هایی نظیر مکان جغرافیایی، زبان فارسی، فرهنگ ایرانی، و معدودی عناصر دیگر دارای اهمیت هستند. سرودهای ملی حماسی را می توان حاصل جمع این سه مفهوم دانست زیرا با تکیه بر مفهوم سرزمین و استفاده از مفاهیم عمیق زبان فارسی و تاثیر گذاری از طریق فرهنگ ایرانی که تحت تاثیر فرهنگ اسلامی است به ایجاد حس غرور ملی می پردازند. در این پژوهش سعی شد تعدادی از مولفه های هویت ملی موجود در سرودهای ملی حماسی مطالعه شوند و چگونگی تاثیر آن ها بر ایجاد حس غرور ملی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی، روش گرد آوری داده ها میدانی و اطلاعات از طریق پرسشنامه گردآوری شده اند. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که در مورد ورزشکاران آهنگ (موسیقی) سرود نسبت به متن تاثیر بیشتری بر ایجاد حس غرور دارد. اما با بررسی جمع کل داده ها می توان مشاهده کرد که بیشتر آزمودنی ها در مورد ایجاد حس غرور، گزینه اول را انتخاب کرده اند که نشان از تاثیر زیاد سرودهای ملی حماسی بر ایجاد حس غرور در ایرانیان دارد. در مورد تاثیر متن / موسیقی در ایجاد حس غرور، برتری متن بر موسیقی کاملاً مشهود است.
بررسی تطبیقی مفهوم درد در شعر عطار نیشابوری و حافظ شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
53 - 66
حوزه های تخصصی:
عطار و حافظ از چهره های درخشان عرفان و ادب فارسی هستند که کلام ایشان به لحاظ سموّ فکر و وسعت اندیشه دربردارنده ی برجسته ترین مفاهیم عارفانه و عاشقانه است. عشق، جان شوریده ی ایشان را به دردمندی کشانیده است و شراره های درد از شعر دل انگیز اینان فرو می بارد. درد از بن مایه های مشترک و پررنگ سخن ایشان است. انفعالات روحی و شراره های درونی شان سبب نزدیکی نگرش و تلقی ایشان نسبت به درد می گردد و از سوی دیگر تعلق به دو دوره ی زیستی متفاوت و بینونت در جهان بینی عرفانی، منجر به بروز تباین در دیدگاه ایشان نسبت به مضمون درد می گردد، به این سبب نگارندگان در مطاوی این مقال بر آنند تا رویکرد عطار و حافظ به مفهوم درد را مورد مداقه قرار دهند. از این رو بر اساس روش توصیفی و تحلیلی، با استناد به منابع کتابخانه یی و اسناد موجود، ابتدا به بررسی مفهوم درد پرداخته، سپس به بیان وجوه تشابه مفهوم درد در کلام ایشان روی آورده و دغدغه های این دو شاعر سحّار و چیره دست را در این زمینه تشریح نموده اند. در ادامه به بررسی وجوه تمایز رویکرد ایشان به مفهوم درد پرداخته ایم.
تحلیل نشانه – معناشناسیِ «زاویه دید» در منظومه عاشقانه ورقه و گلشاه عیّوقی براساس الگوی ژاک فونتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
143 - 164
حوزه های تخصصی:
ژاک فونتنی، نشانه – معناشناس مشهور فرانسوی در کتاب نشانه- معناشناسی و ادبیّات ،تعریف جدیدی از مفهوم زاویه دید ارائه می دهد. وی مدل خود را که بر مبنای انتخاب دو کنش گر اساسی در زاویه دید، یعنی کنش گرهای موقعیّت گرا که تعیین کننده منبع و مقصد زاویه دید هستند، طراحی کرده است. دراین پژوهش با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و براساس تحلیل داده ها به روش کیفی وروش استدلالی استقرایی، مدل فونتتی باهدف مشخص شدن نقش و اهمیّت زاویه دید وکارکردهای آن و پاسخ به این سوال که آیا گزینش زاویه دیدهای متفاوت در منظومه ورقه و گلشاه از سوی گوینده، بر القای معانی متفاوت به مخاطب و نیز برجسته کردن ابعاد مختلف روایت، کارآمد است؟ بررسی می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد دراین منظومه، شاعر، به منظور القای معانی مختلف به مخاطب، به صورت ترکیبی در بخش های مختلف گفتمان اززاویه دیدهای جهان شمول 8 بار، تسلسلی36 بار، گزینشی۴ بار ، جزءنگر 13 بار، موازی ۴۰ بار و رقابتی ۳ بار با جنبه های زیبایی شناختی متفاوتی از نشانه ها بهره گرفته است. از آن روی که ورقه و گلشاه منظومه ای حماسی است کاربرد زاویه دید موازی در آن بیشتر است، زیرا در این منظومه ها، مهم ترین عامل حرکت ساز داستان گفت و گوی شخصیّت هاست.
اثرپذیری ساختاری- روایی رابرت ساثی در منظومه حماسی «ثعلبه ویرانگر» از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روبرتو ساثی شاعر و تاریخ دان شرق شناس قرن نوزدهم انگلستان در آثارش تحت تأثیر ادبیات فارسی و اسلامی قرارداشت. نمود این اثرپذیری در حماسه رزمی و اساطیری ثعلبه ویرانگر که تلفیقی از آموزه های دین اسلام و آموزه های دین زرتشت به شمارمی آید، بیش از سایر آثار وی مشهود است. در این جستار پس از ترجمه و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و تطبیق، روشن می گردد که این منظومه انگلیسی با شاهنامه فردوسی همانندی های متعددی دارد که ذیل دو محور ساختاری-روایی و در طرح و هسته اصلی داستان مورد واکاوی قرارمی گیرد. در پاره نخست مؤلفه هایی مانند پیروی از نظام دو بُنی متأثر از آیین اوستایی و زروانی در دو دسته اهورایی مانند سیمرغ و اهریمنی چون ضحاک، و هم چنین توجه به مقوله زمان و مکان، جنگ و نبرد، طلسم و جادو، ابزار قدرت و امتناع از مباشرت با زنان مورد توجه بوده و مشابهت های آن با شاهنامه فردوسی منتج می شود. در انطباق مؤلفه دوم نیز دستاورد این است که طرح و هسته اصلی داستان ثعلبه، الگو گرفته از قصه بالیدن فریدون و قیام او علیه ضحاک در شاهنامه فردوسی است.
نظام مالیاتی و سیاست های وام دهی در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
63 - 103
حوزه های تخصصی:
مالیات ها در شاهنامه به عنوان مهم ترین منابع درآمدی از شاخصه های اساسی در تأمین بودجه های نظامی، مخارج سپاهیان و سایر هزینه های دولت به شمار می آیند و ضامن حفظ و بقای ساختار امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورند. بهترین مشوق های مالیاتی در شاهنامه ، تمرکز بر دریافت های اصولی و عادلانه مالیات ها از مردم است؛ از این روی، بخش مهمی از قوانین و سیاست های پیش گیرانه شاهان به ساختارهای مالیاتی و هم چنین تلاش آنان در جهت حذف یا کاهش موانع و چالش های فراروی اخذ مالیات (به ویژه بی عدالتی در دریافت های مالیاتی) مربوط می شود؛ با این وصف، چارچوب های نظام مالیاتی شاهنامه ، در کنار سیاست های وام دهی که موجب ثبات اقتصادی، گردش مالی و پولی و توزیع عادلانه درآمدها می گردند اهمیتی دوچندان می یابند. در پژوهش حاضر، افزون بر نگاهی به سیاست گذاری های مالیاتی و نمودهای وام دهی در شاهنامه به بررسی جنبه های حقوقی، قانونی و جزایی ناشی از رسم دریافت مالیات پرداخته شده تا اهمیت هرچه بیش تر گزارش شاهنامه در زمینه اقتصاد و قوانین مالیاتی در دوره ساسانی و پیش از آن به اثبات رسد. نتایج پژوهش بیان گر آن است که جدای از معافیت ها و بخشودگی های مالیاتی (اسکندر، اردشیر، بهرام گور و پیروز یزدگرد)، گماردن بازرسان قضایی برای آگاهی از شرایط مناطق گرفتار فقر و بخشودگی خراج ایشان (اردشیر)، و اعطای وام (بهرام گور) که همگی پیش از قباد انجام می شوند، اصلاحات بنیادین مالیاتی و اقتصادی انوشیروان، پیرو اندیشه های پدر، افزون بر تلاش در جهت سازمان دهی مالیاتی از طریق مساحت کردن زمین ها، تعیین ترتیب زمانی معین در پرداخت ها، شاخص گذاری دقیق نرخ های مالیاتی، معافیت های مالیاتی، قسط بندی، فرصت دهی برای وصول مالیات های عقب افتاده، گماردن مأموران مخفی و اطلاعاتی، نظارت شخصی، ایجاد دفاتر دولتی و تدوین نسخه های دقیق و قانونی و نیز تعیین مجازات های بسیار شدید، گامی در جهت تحقق عدالت مالیاتی و شفافیت دقیق آن برای دولت محسوب می گردد که در نهایت، هم به سود مردم و هم شاه و کشور تمام می شود.
رویکرد تاریخ گرایی نو در خاطرات شفاهی (مطالعه موردی: خاطرات عزّت شاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ گرایی نو یکی از رویکردهای بینارشته ای است که برای نشان دادن لایه های پنهان وقایع، تاریخ را به عنوان متن مورد توجه قرار می دهد. خاطرات عزّت شاهی، روایتی از پایداری و مبارزه فردی است که مورد اعتماد بسیاری از گروه های مبارز علیه رژیم پهلوی بود. در این روایت تاریخی، تعامل و تقابل گفتمان حاکمیت و بازتولید شبه گفتمان های رقیب در سه مقطعِ پیش از زندان، درون زندان و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان داده شده است. در این پژوهش با رویکرد تاریخ گرایی نو، اثر مذکور را در دو تقسیم بندی کلان و خُرد و شش سطح جزئی تر مورد بررسی قرارداده ایم. یافته ها نشان می دهد این اثر در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی با نگرشی جزئی نگر ضمن تقسیم بندی گفتمانی، به توصیف کیفیت سیطره و تشتت حاکمیت، قدرت و افول درون گروهی نیروهای معارض و درنهایت چند پ ارگی جام عه ای ران ی در دو دهه چهل و پنجاه م ی پردازد.راوی برای صورت بندی مناسبات ایدئو لوژیک قدرت به شرح رفتارهای سیاسی خرده گفتمان های متنازع می پردازد. این کتاب با بهره گیری از اسناد تاریخی درون متنی و انضمامی (توضیحات تدوین کننده) نشانه ها وکیفیت شکل گیری قدرت رابیان می کند.در بخش دیگر این پژوهش ضمن مثال هایی تضاد، دوگانه گویی، پوشیده گویی و محدودیت های ایدئولوژیکی قدرت های متنازع در بافت متن نشان داده شده است.
نظام های گفتمانی در حکایت های قابوسنامه
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
189 - 210
حوزه های تخصصی:
نشانه معنا شناسی یکی از رویکرد های جدید در شناسایی و تحلیل نظام های زبانی به شمار می رود که در تعامل با دیگر رویکرد های پژوهشی می تواند به عنوان رهیافتی میان رشته ای در حوزه های ادبی مورد استفاده قرار گیرد . این پژوهش در پی آن است که با رویکرد نشانه معنا شناختی به توصیف و تبیین نظام های گفتمانیِ موجود در حکایت های قابوس نامه بپردازد و با مقایسه نشانه معناهای موجود در این حکایت ها ، مواضع گفتمانی آن ها را مشخّص و تحلیل کند . پژوهش حاضر نتیجه تحلیل نشانه معناشناختی ده حکایت از کتاب قابوس نامه و بیانگر تنوّع و تعدّد گفتمان ها در این گونه حکایت هاست و نشان می دهد که نظام گفتمانی غالب در این حکایت ها از نوع تجویزی است. همچنین این پژوهش مؤلّفه های گفتمانی هر حکایت و تبدیل نظام های گفتمانی به یکدیگر را نشان می دهد.
«کافر عشق ای صنم گناه ندارد» جستاری درباره معنای بیتی از حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بیت «حافظ اگر سجده تو کرد مکن عیب/ کافر عشق ای صنم گناه ندارد» در دیوان غزلیّات حافظ، یکی از بیت هایی است که از نظر معنا پیچیده و مبهم به نظر می رسد. بسیاری از شارحان در ارائه معنای بیت دچار لغزش شده اند و دلیل آن نیز توجه نکردن به معنای دقیق ترکیب «کافرِ عشق» است که سبب شده بیشتر شارحان به معنای کلّی بیت اشاره کنند و به تفسیر و شرح عبارت های کلیدی نپردازند. از این رو باید گفت که بیشتر شرح های این بیت بر منطق و استدلال درستی استوار نیست و برخی از شارحان، همان سخن نادرست پیشینیان را تکرار کرده اند. با در نظر گرفتن این نکته باید پرسید که معنای این بیت با توجه به اندیشه حاکم بر غزلیات حافظ چیست؟ این جستار به روش توصیفی-تحلیلی بر مرور شرح های بیتِ مذکور و نقد آنها استوار است. براساس معنای ترکیب «کافرِ عشق» در ادبیات فارسی، می توان دریافت که معشوق، حافظ را به سبب سجده کردن به غیر خدا سرزنش کرده و حافظ نیز در پاسخ، کافرِ عشق را عاری از گناه و خطا دانسته است؛ زیرا از عاشق چنین خطا و گناهی سرمی زند.
بررسی تطبیقی علی نامه و افتخارنامه از نظر زمان روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی حماسه ها، به ویژه حماسه های دینی که قهرمانان آن ها، انبیاء و اولیاء و رجال برجسته دینی هستند و به منبع وحی و الهام متصلند و از اکثر، اگر نگوییم همه، رخ دادها و فرجام شخصیت ها آگاهند و از گذشته های دور و نزدیک خبر می دهند و آینده را پیش گویی می کنند، زمان روایی اهمیتی به سزا دارد. این مقاله براساس دیدگاه های نظریه پردازانی چون ریمون کنان، جرالد پرین، هایدگرو به ویژه ژرار ژنت به بررسی تطبیقی عنصر زمان در دو منظومه علی نامه ربیع، اولین حماسه دینی پس از اسلام (شیعه) و افتخارنامه صهبا، از آخرین حماسه های دینی می پردازد و در آن سه مبحث نظم و ترتیب، تداوم و بسامد را مورد تحلیل قرار می دهد. بررسی هایی که در این جستار به روش توصیفی تحلیلی و روی کرد ادبیات تطبیقی انجام داده ایم، به خوبی نشان می دهد که این دو اثر به دلیل به کارگیری پرش های زمانی فراوان و بسامد بالای آینده نگری نسبت به گذشته نگری قابل تحقیق و بررسی هستند. بررسی عنصر تداوم نشان می دهد که شتاب در اکثر بخش های داستان این دو اثر به ویژه در افتخارنامه مثبت است و عنصر بسامد نشان می دهد که سراینده علی نامه به دلیل به کارگیری بسامد مکرر شتاب کندتری نسبت به افتخارنامه دارد که از بسامد بازگو بیش تر بهره گرفته است.
بررسی کنایه در شعر احمد شاملو از منظر زیباشناسی و نوآوری در کنایات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کنایه یکی از عناصر چهارگانه علم بیان است که نقش مهمّی در زیبا آفرینی کلام و تصویرسازی هنری دارد. اوج زیبایی کنایه همانند هر تصویر خیالی دیگر در تازگی آن است. برخی از کنایه ها به دلیل استفاده بیش از حد در شمار کنایه های قاموسی در آمده اند و زیبایی و خیال انگیزی چندانی ندارند. در شعر شاملو هم کنایه های قاموسی وجود دارد و هم کنایه های ابداعی. او گاهی در معنی و مفهوم برخی کنایات قاموسی تصرف کرده و متناسب با بافت و زمینه شعر، معنایی غیر از معنای قاموسی آن را اراده نموده است. در این مقاله که بر روی تمام اشعار شاملو صورت گرفته کنایات شعر وی استخراج و به سه دسته: 1-کنایات قاموسی 2- کنایات زبانی(مردمی) 3- کنایات ابداعی تقسیم بندی و به نوآوری ها و ابداعات او در این خصوص اشاره شده است.
عشق در کتاب مقدس با تأکید بر نگاه ژوزف مورفی و ابن عربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ریشه بخش مهمی از ادبیات غنایی خاور میانه را باید در کتب آسمانی عهد عتیق و عهد جدید یافت. از منظر این کتب، خداوند و عشق مساویِ همند و عشق در ذره ذره موجودات عالم گسترش یافته است. در متون اولیه اسلامی محبّت به طور متعادل به عنوان رابطه ای دو طرفه میان خدا و بنده وجود داشته است، امّا تجربه عشقی با چنان غلظت که آغازگرِ آن خدا باشد، برگرفته از انجیل است که بعید نیست در قرن دوم هجری با ترجمه شدن متون یونانی به عربی، واردِ متون عربی و بعد از آن فارسی شده باشد. ابن عربی از جمله متأثرانِ از اندیشوران یونان است. دور نمی نماید که عشق ترسیمی او اثری از اندیشه های یونانی در خود داشته باشد. در متون قرون شش به بعد، تجربه عشقی، در غلظت حتّی از تورات و انجیل فراتر می رود و به قول مولوی به عشقی خونی تبدیل می شود. تأثیرپذیری ابن عربی به معنای شیفتگی و دلدادگی او نیست. بلکه تنها لحاظ کردنِ این اندیشه ها در کنار صدها اندیشه دیگر است. آنچه در این مقاله مطرح می شود، هیچ ارتباطی با دیدگاه آسین پالاسیوس در مورد ابن عربی ندارد.
روایتی نویافته از نبرد رستم با کک کوه زاد و مقایسه محتوایی آن با روایات دیگر
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله، معرفی روایتی نویافته از نبرد رستم با کک کوه زاد و مقایسه محتوای آن با روایات دیگر، خصوصاً دو روایت مصحّح غفوری و ماکان است. سراینده روایت نویافته 350 بیتی دقیقاً معلوم نیست، ولی آن را باید حدّ وسط دو روایت 710 بیتی ماکان و 266 بیتی غفوری دانست که هم در جزئیات رخدادها با دو روایت مذکور تفاوت دارد و هم بخش هایی از داستان به آن افزوده و یا از آن کاسته شده است. روایت نویافته از لحاظ موضوعاتی از قبیل اسامی دوستان رستم و همراهی آنان با او، گفت گوها و تعاملات رستم و زال، جزئیات نبرد کک با رستم و دیدار رستم با زال با دو روایت دیگر تفاوت هایی دارد و مشتمل بر موضوعاتی مانند نبرد دو نفر از پهلوانان کک به نام های قاهر و سالوک با رستم است که در دو روایت دیگر ثبت و ضبط نشده است. همچنین، موضوعاتی مثل باج دادن زال به کک، شکست خاندان رستم از کک، به یغما بردن رستم دختری از اهالی قلعه کک و رفتن زال و رستم نزد منوچهرشاه در دو روایت دیگر وجود دارد که در روایت نویافته نشانی از آنها نیست.
خاستگاه تصاویر اجتماعی – سیاسی در شعر صائب تبریزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
21 - 30
حوزه های تخصصی:
تصاویر شعری در زمینه عناصر اجتماعی – سیاسی از جمله تصاویری است که در دوره های مختلف رنگ و جلوه-ای متفاوت داشته است. مقاله حاضر از جایگاه تصاویر اجتماعی –سیاسی که بسامد بالایی در شعر صائب دارد، سخن می گوید؛ تصاویری که حاصل خیال دورپرداز صائب، حول عنصری واحد است که از این طریق تجربه های ذهنی و حسی خویش را به تصویر می کشد. شاعر در دوره ای از ادب فارسی قرار دارد که برای دست یافتن به معنی و مضمون های بدیع و بیگانه به ناچار نیازمند داشتن گستره وسیعی از واژگان است؛ بنابراین هر عنصر و واقعه ای را دست مایه کار و هنر خویش قرار می دهد. از آنجایی که ارتباط مستقیمی با حکومت و دربار داشته، تأثیری پذیری او از شرایط حاکم دور از انتظار نخواهد بود؛ او از نزدیک به طور ملموس و عینی با امور و وقایع اجتماعی – سیاسی در ارتباط است، او این تجربه های حسی را با تجربه های ذهنی خویش می آمیزد و تداعی های دور و نزدیک را شکل می-دهد. و به این ترتیب مسئله تأثیر و تأثر پذیری از جامعه و شرایط حاکم بر آن، در شعر او امری کاملاً طبیعی خواهد بود.
درآمدی بر پیوند «ببر بیان» و کنیه ی «سگزی» در شاهنامه
حوزه های تخصصی:
بررسی انعکاس دین، اخلاق و عرفان در رمان «با جام های شوکران» اثر عبدالمجید نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
171 - 200
حوزه های تخصصی:
باورهای دینی، اخلاقی و عرفانی ریشه در روح بلندپرواز انسان و غریزه های بیشترطلبی و بهترطلبی و نیازهای عالی او همچون نیاز به حرکت دارند. این گرایش های فطری، آدمی را به باورهایی رسانده اند که در درازنای زمان جزئی جدایی ناپذیر از زندگی اجتماعی و فردی او بوده اند و خواهند بود و طبیعی است اگر نویسندگان که خود بخشی از جامعه انسانی هستند؛ به گونه های مختلفی این کشش ها و باورها را منعکس کنند. پس از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی، در نگاه دینی بسیاری از نویسندگان تحوّلی بنیادین به وجود آمد و بر خلاف بسیاری از نویسندگان پیش از انقلاب، تلقی آنان از حیات دینی جامعه متأثر از واقعیات اجتماع و حضور متفاوت اندیشه دینی، برداشتی مثبت و واقع گرایانه شد. عبدالمجید نجفی از همین دست نویسندگان پس از انقلاب و با نگاهی معناگراست. در این پژوهش به بررسی انعکاس دین، اخلاق و عرفان در رمان «ا جام های شوکران» از این نویسنده پرداخته شده است. وی در این رمان با نگرشی معنا محور و آوردن طیف های متقابل و مخالف، رفتارهای اخلاقی و دینی و دریافت های معنوی آنها را به تصویر کشیده و تصویری چشم نواز از دین و معنا ارائه داده است. باورها و رفتارهای معنوی شخصیت های محوری این رمان ارکان اصلی شکل دهی به کنش داستان هستند؛ شخصیت هایی که افرادی هستند مسئولیت پذیر با باورهای دینی دلنشین و جامعه پسند و به دور از خرافه، کسانی که در ایفای مسئولیت ها و تحقق باورهای خود رنج ها را تحمل می کنند و سختی ها را به جان می خرند و مرگ و اسارت را به سخره می گیرند.
بررسی شیوه اعمال قدرتِ مبهم و استعاری در نمایشنامه قوی تراثرآگوست استریندبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
87 - 106
حوزه های تخصصی:
برخی از آثار ادبی، علیرغم ظاهر ساده و حجم کم، به قدری پر محتوا بوده و درونمایه قوی دارند که در معادلات فلسفی بزرگ ترین فیلسوفان دوره معاصر نیز می گنجند. نمایش قوی تر اثر یوهان استریندبرگ از این قاعده مستثنی نیست. هدف اصلی این مقاله پس از بازتعریف ابهام، فراتر از تعریف امپسونی و استعاره، گسترده تر از معنای دریدایی آن، با تکیه بر فرایند ناگزیر فراخواندن، فروهشتن و انتساب، کشف چگونگی اعمال قدرت نویسنده، و نقش او در خلق اثر- که خود خوانشی از دنیای پیرامون اثر است- و همچنین شیوه اعمال قدرت خواننده در درک و تفسیر متن- که خود بازنویسی اثر از دیدگاهی متفاوت است- می باشد و در این راه چهارچوبی کلی را که فوکو در بررسی قدرت و گفتمان ارائه نموده است، مبنای کار قرار می دهد. پس از یافتن ارتباط ابهام و استعاره با یکدیگر، به کشف نقش این دو در اعمال قدرت یا جلوگیری از آن و در نهایت رابطه این مفاهیم با ادبیات، خلق و خوانش این اثر ادبی پرداخته می شود. پاسخ به این سوال که ابهام و استعاره چه نقشی در تولید و اعمال قدرت یا جلوگیری از آن دارند هدف اصلی این کار پژوهشی است. در دنیای متن، همچون دنیای فرامتن، عرصه ابهام و استعاره سازی و در نتیجه میدان جنگ اراده ها، غرایز، منافع و استعاره های گوناگون و جنگ استعاره ها گاهی با روش های مسالمت آمیز به نوعی صلح یا آتش بس موقت می انجامند امّا در صورتی که چنین روش هایی به نتیجه نرسند، تنها خشونت برهنه زور می تواند استعاره ای را به نفع استعاره ای دیگر ناحق و باطل جلوه دهد. با توجه به اینکه روش تحقیق در این مقاله کیفی است، خوانش جزءبه جزء متن، گزینش برخی کلمات و اجزای تشکیل دهنده متن بر اساس رویکردی که در پیش گرفته شده است و توصیف کیفی داده ها عمده ی فعالیت ها را در پیاده کردن چهارچوب نظری تحقیق بر روی متن ادبی مورد مطالعه تشکیل می دهد.
بررسی ساختار پیمان ها در آثار حماسی و پیوند آن با باورهای اسطوره ای و دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
119 - 147
حوزه های تخصصی:
عهد و پیمان یکی از عناصر مذهبی و اجتماعی و اساس انضباط در جوامع ابتدایی است که مراعات آن سبب هم بستگی اقوام اولیه می شود و به عقیده آنان پیمان شکنی گناهی نابخشودنی و برهم زننده نظم اخلاقی بوده است. «میترا» از ایزدان بزرگ اقوام هند و اروپایی است که هم راه با «ورونه» کار حفاظت از پیمان ها را بر عهده دارد. این ایزد وارد هر سرزمینی که می شود با خدایان آن سرزمین امتزاج می یابد و تقدس خود را حفظ می کند. پیمان که نزد اقوام هند و اروپایی دارای تقدس و جای گاهی والا است، بخشی مهم از آثار حماسی و اساطیری آن ها را تشکیل می دهد و سرنوشت تعدادی از حوادث مهم و قهرمانان داستان های حماسی را تعیین می کند. در این جستار ساختار و اجزای مشترک انواع پیمان ها را در آثار حماسی، تاریخی و اسطوره ای ایران، هند و یونان بررسی و مقایسه می کنیم. نتایج به دست آمده نشان می دهدکه آدابی مانند قربانی کردن، جرعه افشانی، حضور شاهد و حضور دو عنصر مقدس آب و آتش و فشردن دست در هنگام پیمان بستن، اجزای مشترک پیمان ها بوده است. سپس با در کنار هم قراردادن همین آداب و عناصر مشترک به الگوهایی یک سان و نزدیک به هم می رسیم که در بیش تر پیمان ها رعایت می شود. مقایسه این الگوها و آداب مشترک با باورهای اساطیری و دینی اقوام هند و اروپایی مشخص می سازد که ساختار پیمان ها با ساختار و باورهای آیین میترائیسم (ایزد پیمان) پیوندی بسیار نزدیک دارد.