مقالات
حوزه های تخصصی:
دکتر علی شریعتی یکی از بزرگترین روشنفکران دینی در تاریخ معاصر ایران است که آراء و اندیشه هایش جذابیت و تأثیر عظیمی برای قشر روشنفکر و جوان ایران داشته است. علت این همه گرایش به آثار شریعتی علاوه بر عالمانه و زمان شناسانه بودن محتوای آنها، ویژگی های ادبی و قلم افسونگر اوست. یکی از پرجلوه-ترین و هنرمندانه ترین تمهیدات هنری و ادبی شریعتی، اسطوره پردازی و بازتولید و بازآفرینی اساطیر است. به نظر می رسد که او با استفاده از شیوه ای هنرمندانه و خلاقانه و با شناخت علمی و دقیق از اسطوره های اقوام گوناگون و آگاهی نسبت به کارکرد ها و قابلیت های مختلف اساطیر برای پرورش بعد ادبی و توسع بار معنایی آثار ادبی، شخصیت ها و روایات دینی و غیر دینی ملل مختلف را برای بیان مفهوم کهن الگویی «بازگشت به خویشتن» در کنار هم قرار می دهد؛ مضمونی که مسلط ترین اندیشه در کل کویریات دکتر شریعتی است. در بعضی جاها او اساطیر یونانی و اسلامی و دیگر فرهنگ ها را در کنار هم قرار می دهد و برای بیان مفهوم مورد نظرش به شکلی خاص به کار می گیرد. این نوع کاربرد بهترین شکل اسطوره پردازی یعنی اسطوره پردازی مبتنی بر ترکیب و انطباق اساطیری است. نگارنده در این جستار عواملی را که بسترساز ظهور اسطوره در کویر شده-اند، بررسی کرده و سپس شیوه های او برای اسطوره پردازی و اسطوره آفرینی خلاقانه و هنرمندانه را مورد مداقّه و تحلیل قرار داده است. روش تحقیق این جستار توصیفی- تحلیلی است و چون محور اساطیر انعکاس یافته در کویر مفهوم کهن الگویی بازگشت است، نگارنده در نگاه به اسطوره بیشتر به نظر میرچا الیاده توجه داشته است. کلیدواژه ها: کویر، اسطوره، کهن الگو، شریعتی، بازگشت
نقد شخصیت کیخسرو بر اساس نظریه آبراهام مزلو
حوزه های تخصصی:
روان شناسان انسانگرا، در نظریه های خود، برخلاف رفتارگرایان و روان کاوان، نگرشی مثبت و غایی نسبت به انسان دارند. در این پژوهش با توجه به تجربه های عرفانی و کمال طلبانه کیخسرو در نظر داریم نگاهی روان شناختی به زندگی و رفتار او داشته باشیم و ویژگی های رفتاری او را با نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام هارولد مزلو انطباق دهیم و او را به عنوان فردی که به مرحله خودشکوفایی رسیده، معرفی کنیم. در این بررسی او با شش ویژگی افراد خودشکوفا از جمله؛ مسأله مداری، علاقه اجتماعی، تجربیات والا و عرفانی، روابط بین فردی عمیق و صمیمانه، ساختار منشی دمکراتیک و کناره گیری و خلوت گزینی هماهنگی دارد.
درآمدی بر پیوند «ببر بیان» و کنیه ی «سگزی» در شاهنامه
حوزه های تخصصی:
جلوه های ورجاوند اورمزد در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
در دین زردشت، اهورامزدا نورالانوار با جلوه های متعدد موسوم به امشاسپندان است. وظیفه ی امشاسپندان به عنوان مظاهر اهورامزدا توسعه ی اصل «اشه» و آبادانی است. فرامین اهورایی به دستیاری این شش فرشته ی مقرب جاودان اجرا می گردد. اساس این اندیشه ی ایرانی در دین ودایی سابقه دارد که زرتشت صورت نوین و اساسی دیگری بدان بخشید. در دین زردشت، تعداد اصلی امشاسپندان شش فرشته است، حال آنکه عموماً از هفت امشاسپند سخن به میان می آید. تأمل در اوستا نشان می دهد که در هیچ جای گات ها به واژه ی امشاسپندان برنمی خوریم؛ اما در اوستای متأخر و متون پهلوی نام جمعیِ امشاسپند بر آنان اطلاق شده است. این یاریگران در گات ها، جلوه های اهورامزدا و مظهر آفرینندگی به شمار می آیند، درحالی که اوستای جدید و متون پهلوی آنان را ایزدانی مِهین و متشخص و مستقل از اهورامزدا با خویشکاری معین معرفی می کنند. فردوسی نیز در شاهنامه با یادکرد پیام آوری زردشت و کتب اوستا و زند، بی آنکه واژه ی امشاسپندان را به کار برد، از جلوه-های اهورایی بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و امرداد سخن می گوید.
بازگفتی از جایگاه بهارات و نگاهی به هسته ی حماسه ی آن
حوزه های تخصصی:
این مقال در مجالی مغتنم می کوشد با روش دین پژوهی و به شیوه ی توصیف و تحلیل، هسته ی حماسه ی بهارات را به بازگفت آورد. بی گمان طرح چنین مسئله ای نیاز به بررسی تحلیلی حماسه و نیز معرفی جایگاه متن مهابارات این بزرگترین حماسه ی هندوستان دارد. بررسی این متن بیانگر آن است که همچون حماسه های باستانی دیگر این خدایان و آدمیان هستند که در رزمی آشکار به نبرد برمی خیزند تا در یک جنگ تمام عیار که به گونه ی حماسه( دلاوری و مردانگی در کارزار) انجام می گیرد؛ حقیقت را کشف و یا اثبات کنند. گذشته از صورت پیدای حماسه که حکایت از جنگ با همه ی خشکی و خشونتش دارد؛ به زودی چهره ی پنهان آن نیز هویدا می شود. نبردی بی امان در شمایل بی باکی و از خود گذشتگی که از پی دفاع و برپایی از یک حقیقت محتوم انجام، و با دست یابی به خود سازی و دیگر سازی فرجام می گیرد. در این نبرد، اهوراییان به یاری ایزدان، فرشتگان و اصولاً موجودات ماوراء الطبیعه در سلوکی عقلی و فعلی برعلیه اهریمنان تلاش می کنند تا به آرمان های ستوده و سپید( مقدس) دست یابند. از این رو می توان گفت این حماسه حکایت تلاش مردمان برای دست یابی به اخلاق و تقدس است. و بهارات گزارش نبرد استراتژیک خدایان و آدمیان نیک خوی با دیوان و آدمیان بدخوی بر پایه ی ایدوئولوژی هندوان است.
بررسی اندیشه های ایرانشهری در مرزبان نامه
حوزه های تخصصی:
مرزبان نامه یکی از شاهکارهای کلاسیک ادبیات فارسی است که به واسطه پیوند عمیق و اثر بخشش با فرهنگ و هویت ایرانی سرشار از اندیشه های ایرانشهری است. در این پژوهش سیر و تداوم اندیشه های ایرانشهری را که در لابه لای افسانه و حکایت های مرزبان نامه نظیر: شاهی آرمانی، همبستگی دین و فرمانروایی، عدالت، آرمانشهر، راستی و اشه و... آمده است مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در اندیشه ایرانشهر پادشاه مهمترین رکن اصلی جامعه است به گونه ای که آن را نماینده خدا بر روی زمین می-دانستند زیرا معتقد بودند که جامع صفات الهی است بدین ترتیب از دو جنبه الهی و انسانی برخوردار بوده است. پادشاه در اندیشه ایرانشهر علاوه بر تأیید الهی باید از دانش، خرد، فرّه ایزدی، و دیگر بایستگی-های پادشاهی از جمله؛ نژاد و تبار، عدالت و غیره برای مشروعیت بخشیدن پادشاهی خود برخوردار باشد. از این رو در این پژوهش سیر و تداوم اندیشه های ایرانشهری و بایستگی های شاهی آرمانی را که در کتاب مرزبان نامه آمده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.