آشنایی سنایی با آرا و اندیشه های سیاسی ایران باستان، نیز آموزه های دین اسلام و آگاهی این متفکر و شاعر بزرگ از تاثیر مواعظ عالمان و مصلحان اجتماعی در مهارت قدرت بی حد و حصر پادشاهان و نحوه عمل کرد عاملان و کارگزاران او، سبب گردیده تا این شاعر نام آور با انعکاس آرای سیاسی در اشعار خود، در قلمرو نظری سیاست دخالت کند و از آن جا که با سلطان و وزیران و سرآمدان سلسله دوم غزنویان، روابط حسنه داشته و مورد توجه آنان بوده است، با استفاده از موقعیت مناسب خود، در اشعارش در ره یافتی آرمانی، به شیوه پند و تذکیر در قالب عبارات نغز و لطیف، به القای اندیشه های خود بپردازد. سنایی در کنار ستایش های فراوان خود از عدالت ورزی شاهان و وزیران، بر عدالت گستری کارگزاران دستگاه قضایی تاکید فراوان کرده و بسیاری از قاضیان معروف معاصر خود را مورد تعریف و تمجیدهای شاعرانه قرار داده است.در این مقاله تلاش نگارنده بر آن بوده که ابتدا معانی لغوی و اصطلاحی عدالت (justice) را ذکر نماید و سپس اشارات حکیم سنایی بر عدالت گستری پادشاهان و قاضیان را با تکیه به آموزهای دینی و اندیشه های شاهی آرمانی ایران شهری مورد مداقه و بررسی قرار دهد.
با توجه به نقش کهن الگویی سیمرغ در میان صاحبان قلم و هنر، شاهد حضور پر رنگ سیمرغ در متون کلاسیک فارسی در کارکرده ای مختلف ی اع م از اسطوره ای، حماسی، فلسفی، عرفانی و... هستیم. از این میان در دوره های نخستین، این موجود متشکّل از هیئت پرندگان، انسان، خدایان، فرشتگان و... است که به دلیل تأثیری که از حضور اسطوره می گیرد، شکل ها، ویژگی ها و کارکردهای مختلفی دارد. حال آنکه در دنیای معاصر، سیمرغ دیگر موجودی عجیب و پیچیده نیست، بلکه چه در حوزة ادبیات و چه سایر هنره ا، تنه ا پرنده ای است پر نقش و نگار. این موضوع نشان می دهد که سیمرغ در دوره گذار تاریخی به دنیای هنر و ادبیات معاصر، از تجرّد به عینیّت رسیده است و در حوزه شعر معاصر نیز به جای پیشرفت و یا حداقل توقف در کارکردهای فاخر پیشین، از مقام نخستین خود نیز تنزّل نموده است.