فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
هزار و یک شب
بررسی مکانیزم های دفاعی روان شناختی در رمان پل معلق
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
7 - 22
حوزه های تخصصی:
در روان تحلیل گری سنتی و جدید بسیاری از مفاهیم و نظریه ها به طور مستقیم با مفهوم ناهشیار ارتباط دارند. در این میان مکانیزم های دفاعی فروید جهت تبیین عملکرد دفاعی دستگاه روانی در برابر اضطراب و تنیدگی معرفی شده اند. این پژوهش به بررسی مکانیزم های دفاعی روان شناختی در رمان پل معلق اثر محمدرضا بایرامی می پردازد. بیشتر آثار بایرامی سبکی رئالیستی دارد. پل معلق که یک رمان جنگی، اجتماعی و روان کاوانه است که براساس تجربه بایرامی از جنگ تحمیلی و برخورد وی با پلی ویران در منطقه تله زنگ در میان کوه های لرستان، نگاشته شده است. این اثر را می توان از جنبه های مختلف از جمله روانکاوی فروید مورد مطالعه قرار داد. از مهم ترین مؤلفه های نظریه فروید مکانیزم های دفاعی است که بیمار در مواقع اضطراب انگیز به آنها متوسل می شود. نظر به اینکه جنگ منبع عظیم استرس، اضطراب و ناکامی است؛ خواه ناخواه این مؤلفه ها در آثار جنگ نیز بروز می یابد. از آنجا که این مهم مورد توجه پژوهشگران حوزه دفاع مقدس قرار نگرفته است، در این پژوهش به تحلیل شخصیت «نادر» براساس نظریات فروید و بهره گیری از انواع مکانیزم های دفاعی در جهت بهبود اوضاع روحی وی پرداخته شده است. با توجه به کمبود مطالعات در مورد رمان های جنگ بالاخص از دیدگاه روانکاوی، این مقاله نشان می دهد که برخی از رمان های جنگ، دارای ظرفیت های بی شماری برای تحلیل های روان کاوی به ویژه در زمینه مکانیزم های دفاعی هستند. در پایان مشخص می شود که نادر، با بهره گیری از مکانیزم های دفاعی مذکور موفق می شود بر روان رنجوری خویش غلبه یابد.
رابطه طنز با برخی از مولفههای روانشناسی
حوزه های تخصصی:
سیستمهای تشکیل دهنده ارگانیسم بدن تحت تاثیر متغیرهای مختلفی هستند که این متغیرها باعث پیچیدهشدن رفتار انسان میشود. این ارگانیسم، در محیطی زندگی میکند که محرک های مختلف بهطور دایمی آن را تحت تاثیر قرار میدهد. روانشناسان برخی از این محرکها را که برای انسان لذتبخش هستند فشارهای روانی مطلوب نامیدهاند و برخی را که موجب آزار و اذیت انسان میشوند باعنوان فشارهای روانی نامطلوب معرفی کردهاند این دسته از محرکها میتوانند اثرات مخرب زیستی - روانی - اجتماعی را در انسان باعث شوند.
تحلیل درون مایه ها و عناصر زبانی در اشعار طنز غلام رضا روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درون مایه های طنز در اشعار روحانی، نگرش وی نسبت به موضوعات و مناسبات اجتماعی و چگونگی بازتاب آنها بپردازد. روحانی ضمن طرح دیدگاه های انتقادی سیاسی- اجتماعی، برای بازنمود هنری تر و تأثیرگذارتر آنها از عناصر و شگردهای زبانی و بیانی مختلف استفاده می کند؛ مثلاً با استفاده از باهم آیی واژگانی، تضاد معنایی بسترهای مناسبی را برای به چالش کشیدن تبعیض ها و تضادهای سیاسی- اجتماعی و ایدئولوژیکی فراهم می سازد. وفور واژگان و ترکیبات عامیانه به عنوان ابزاری برای طرح مسائل اجتماعی به زبان مردمی از ویژگی های زبانی طنز روحانی است. تشبیه بنیاد بودن طنزهای روحانی دال بر این است که تشبیه در تصویر موضوعات اجتماعی و دریافت آنها توسط مردم، قدرت بیشتری دارد. انتقاد از شرایط محیطی همچون آلودگی شهرها و نبود زیرساخت های مورد نیاز، واقعه کشف حجاب و جنگ جهانی و پیامدهای آن، مشکلات اقتصادی و برخی از موضوعات اجتماعی، مانند غرب زدگی، مسائل زنان، بیکاری و وضعیت بغرنج اداری از جمله موضوعاتی است که در طنز روحانی بازتاب یافته اند. تحلیل طنزهای شاعر بیانگر کنش اجتماعی وی برای اصلاح، تغییر یا نفی گفتمان های موجود محسوب می شود. شاعر جز در برخی موارد، همچون پیشرفت و تحصیل و اشتغال زنان و یا حمایت از کالای ملی، غالباً به انتقاد و نفی وضع جامعه می پردازد و به دنبال تغییر آنهاست.
بررسی «نمادهای جانوری» در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردایی برای رمان
انحلال هویت مداح در هویت ممدوح: مطالعه ای بر پایه اشعار مدحی فرخی در دستگاه غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شعر مدحی، بر اثر آنچه
منفعت مداح ایجاب می کند، هویت مداح در برابر هویت ممدوح رنگ می بازد و پسند و
ناپسندهای مداح توسط ممدوح تعیین می شود. چنان که «ممدوحان در سایه» دیگر نیز تحت تأثیر خواست و اراده
ممدوح اصلی در معرض مدح یا ذم قرار می گیرند. در این نوشتار، رابطه مداح و ممدوح و
انحلال هویت مداح در «من» ممدوح بررسی شده و نمونه ای
تاریخی در این زمینه واکاوی شده است. نمونه ای
از انحلال هویت مداح در هویت ممدوح را می توان در دوران حضور طولانی فرخی سیستانی
در دربار غزنویان دید؛ دورانی که سلطان محمود بر دربار غزنین حکومت می کرد و در
سایه ارتشی نیرومند، فتوحاتی پرشمار به کارنامه سلطنت خود افزود. فرخی در این
دوران علاوه بر سلطان، «دیگران»ی
را نیز مدح می کرد که روابط ادبی اش با آنان تابعی از اراده سیاسی و خواست سلطان
بود. نمونه ای از این نوع رابطه در برخورد فرخی با چرخه وزیران دولت غزنوی بررسی
شده است. چرخه مورد نظر، عزل احمد حسن میمندی از صدارت سلطان، به وزارت رسیدن حسنک
و جابه جایی مجدد حسنک با صدارت دوباره احمد حسن است. فرخی در مدح این «ممدوحان
در سایه»، از خود اختیار و هویتی ندارد و بر اساس
اختیار «ممدوح اصلی»
سخن می گوید
افسانه های چهل گیسو
قصه، قصه پردازی، قصه های ایرانی
حوزه های تخصصی:
طنز در ادبیات کلاسیک ایران: گفتگو با دکتر میرجلال الدین کزازی
منبع:
آزما تیر ۱۳۸۴ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
یک حکایت، چند روایت نقد و نظری تطبیقی بر داستان «نگریستن عزراییل بر مردی...» در مثنوی و الهی نامه، با نگاهی به چند ماخذ دیگر (عنوان عربی: حکایة واحدة، روایات متعددة دراسة نقدیة مقارنة لقصة «نظرة عزراییل إلی رجل...» فی المثنوی و إلهی نامه، خلال دراستها فی مصادر أخری)
حوزه های تخصصی:
توضیح و تفسیر قصه ها و تمثیل ها در مثنوی مولانا، کلید شناخت این حماسه عرفانی بزرگ است؛ زیرا مولوی، قصه و تمثیل را برای اثبات دعاوی و آشنایی ذهن مخاطب با عقیده و نظر حکمی و عرفانی خود به کار می برد.در مقاله حاضر سعی شده است با مقایسه یکی از حکایات مثنوی به نام «نگریستن عزراییل بر مردی...» با چند ماخذ دیگر قبل از مثنوی، وجوه برتری قصه پردازی مولانا بر سایرین تبیین شود. به همین منظور، این حکایت از دفتر اول مثنوی با همین حکایت در آثاری مانند کیمیای سعادت غزالی، الهی نامه شیخ عطار، کشف الاسرار میبدی، ترک الاطناب فی شرح الشهاب ابن قضاعی و جوامع الحکایات عوفی، به شیوه نقد تطبیقی مقایسه شده است.مخاطب با مطالعه این آثار درمی یابد این حکایت در مثنوی، طرب انگیزتر و جامع تر از سایر آثار است و رابطه منطقی تری میان اجزای آن وجود دارد.چکیده عربی:إن المفتاح الحقیقی لمعرفة المثنوی بوصفه أکبر حماسة عرفانیة، یتمثل فی توضیح قصصه وتمثیلاته وتفسیرها؛ لأن مولانا جلال الدین یستخدم القصة والتمثیل لإثبات عقائده الحکمیة والعرفانیة وتعرّف المخاطب علیها. ومن هذا المنطلق یحاول هذا المقال جوانب تفوق مولانا فی تناول القصة علی الآخرین بعد مقارنة إحدی حکایات مثنوی بعنوان «نظرة عزراییل إلی رجل...» بمصادر أخری تسبق المثنوی. وتحقیقا لهذا الهدف تم دراسة تلک الحکایة الموجودة فی الدفتر الأول من المثنوی مع أخواتها الموجودة فی نتاجات أخری: ککیمیاء السعادة للغزالی، وإلهی نامه للعطار، وکشف الأسرار لمیبدی، وترک الإطناب فی شرح الشهاب لابن القضاعی، وجوامع الحکایات للعوفی علی سبیل الدراسات النقدیة المقارنة.والقارئ بعد قراءة تلک النتاجات یدرک أن الحکایة المذکورة فی المثنوی ألطف وأجمع من مثیلاتها فی باقی النتاجات وأن هناک انسجاما أکثر بین أجزاءها إذا ما قورن بتلک النتاجات.