فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
جایگاه سنت روایت شفاهی و خنیاگری در ادبیات ایران باستان و سرنوشت آن در شعر دورة اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اژدها کشتن ملک بهمن صاحبقران پسر فیروز شاه و فصلی در توضیح و تحلیل اژدهای داستانی
حوزه های تخصصی:
زیباشناسی عناصر داستانی، سبک و پیرنگ در آثار داستانی منیرو روانی پور
حوزه های تخصصی:
هنرمند و خلاقیت داستان نویس در فرایند تبدیل طرح به داستان نمود و ظهور می یابد. داستان نویس با برگرفتن عناصر داستان و تزریق آنها در ساختمان طرح دست در کار آفرینش داستان می زند. کاربست درست عناصر داستانی در جریان انتقال طرح به داستان میان نویسنده متوسط و خلّاق فاصله می افکند. نوآوری و ظهور سبک های گوناگون داستان نویسی در این مرحله پدید می آید. طرحی واحد در دست نویسندگان مختلف به داستان هایی به شدت متفاوت تبدیل می شود که نگاهی است به کمک ابزاری به نام عناصر داستان، هویت و تشخیص خود را به مجموعه داستان تحمیل می کند و به هر داستان رنگ نویسنده را می زند. خانم روانی پور از این دسته از نویسندگان است که آثار خود را با نثری روان و درخور موضوع، و استفاده از عناصر زیبای داستان، سبک و پی رنگ (طرح)، گنجانده است. خانم روانی پور، نویسنده ی جنوبی است، که هر چه را که در سفره های خود به دور افتاده ترین نقاط جنوب اندوخته، با استفاده از شگردهای تازه داستان نویسی به شکل یک اثر هنری پرداخته و ظریف در آورده است.
زبان و ادبیات: طنز در اشعار حافظ
حوزه های تخصصی:
ژان ریکاردو و تل کل
منبع:
کلک شهریور ۱۳۷۴ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
آیین بزرگی (داد به پارسی): ابن مفقع
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۷
حوزه های تخصصی:
رای و برهمن
تأثیرپذیری تعلیمی روضه الانوار خواجوی کرمانی از مخزن الاسرار نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی گنجوی در شمار بزرگ ترین سرایندگان فارسی زبان است. قدرت شاعری او موجب شد بسیاری در اندیشه تتبع و پیروی از شیوه او برآیند. در این بین خواجوی کرمانی یکی از کامیاب ترین چهره هاست که توانست خمسه ای به روش پیر گنجه بسراید. روضه الانوار خواجو چنانچه خود او نیز اشاره کرده است به تقلید از مخزن الاسرار سروده شده است. این تأثیرپذیری در دو سطح لفظ و محتوا نمود دارد. یکی از مهم ترین ابعاد تأثیرپذیری محتوایی در حوزه تعلیم و تربیت جلوه گر شده است. بر این اساس آنچه در مقاله حاضر بررسی خواهد شد، نکات تعلیمی ستایشی و نکوهشی مشابهی است که خواجو تحت تأثیر مخزن الاسرار نظامی در روضه الانوار انعکاس داده است. روش تحقیق نیز توصیفی- تحلیلی است. بررسی ها نشان می دهد رویکردهای عمده تعلیمی ستایشی دو شاعر به ترتیب بسامد، بر ستایش موضوعاتی چون خرد و اندیشه، فروتنی و فراموش کردن خود، بخشندگی و کرم، دستگیری از خلق، توسل به خدا و اطاعت از او، توجه به دل، هم نشین خوب و خموشی و کم گویی تأکید دارد. در ارتباط با دیدگاه های تعلیمی نکوهشی نظامی و خواجو هم می توان به نکوهش مواردی چون دنیا و متعلقات آن، بی عدالتی و ستمکاری، ظاهرپرستی و ریاکاری اشاره کرد که از این بین، بی ارزش دانستن دنیا و وابسته های آن پرتکرارترین آموزه در هر دو منظومه بوده است.
بررسی و تحلیل منظومه گربه و موش هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بررسی و تحلیل گربه و موش الماس خان کندولهای شاعر هورامی زبان در پی شناساندن یکی از سرودههای ارزشمند ادبیات هورامی و در شمار آثار زیبای ادبیات ایرانی است که همه زبان های ایران زمین را در بر می گیرد. سروده داستانی گربه و موش در روزگار افشاریان و به زبان طنز اجتماعی و سیاسی سروده شده است. از این سروده سه دست نویس موجود است که هیچ کدام تا کنون به چاپ نرسیده است. این متن از نوع ادبی موش و گربه هاست که پیشینه ای کهن در ادبیات ایرانی و فارسی دارد. گربه و موش از دو سو با ادبیات فارسی گره خورده و نشانِ ادبیات ایرانی خود را هویدا کرده است: داستان پندآموز و نمادین از زبان جانوران و درونمایه بی وفایی این سپنجی سرای. در این مقاله به شیوه ای توصیفی به معرفی سراینده اثر، نسخه های خطی منظومه و نقد و تحلیل سازمایه های اثر (درونمایه، ساختار و روایت، شخصیت و شخصیت پردازی، صحنه پردازی و توصیف، گفتگو و زبان، نقد و طنز) پرداخته شده است.
بررسی و تحلیل حماسه های «مضحک» و گونه های آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه مضحک یکی از گونه های ادبی و نوعی تقلید مضحک و طنزآمیز است که در آن زبان و اسلوب فخیم حماسی برای توصیف عملی بی ارزش یا هدفی غیر متعالی به کار می رود. صفت مشخص حماسه مضحک، ناهم سازی میان موضوع و سبک یک اثر است که در آن موضوعی عوامانه با انشاء عالی و کلماتی فاخر خاص حماسه بازگو می شود. گاهی نیز برعکس، موضوعی برجسته با زبانی عامیانه اما در وزنی حماسی بیان می گردد که بنا به تعریف منتقدان غربی «بورلسک» نامیده می شود. چنین به نظر می رسد که آفرینش گران حماسه های مضحک فارسی، به تفاوت بین بورلسک و حماسه مضحک توجهی نداشته اند. در این مقاله پس از ارائه تعریف هایی برای حماسه مضحک، ویژگی هایی چون شخصیت های مضحک، تقلید تمسخرآمیز از شاهنامه فردوسی، توصیف و تصویرسازی مضحک، ناهم سازی میان موضوع و زبان، تمسخر عناصر حماسی مثل حوادث داستانی مضحک، نامه نگاری طنزآمیز، اغراق طنزآمیز و... تشریح می شود تا بدین ترتیب شباهت و نزدیکی حماسه مضحک به طنز و حماسه نشان داده شود. برای آن که جایگاه حماسه مضحک میان انواع طنز و حماسه دریافت شود، انواع حماسه مضحک از نظر قدمت، حجم، قالب، زبان و بیان، رواج و قدمت، به شیوهای توصیفی- تحلیلی معرفی می گردد. سپس با این یادآوری که ژرف ساخت اغلب حماسه های مضحک فارسی انتقادهای سیاسی- اجتماعی است، ابعاد گوناگون حماسه مضحک بررسی می شود.
ریشه تاریخی امثال و حکم
بررسی گرایش های نوظهور در رمان نویسی افغانستان (بعد از کودتای 7ثور 1357 ه .. ش. تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به رمان نویسی افغانستان و فراز و فرودهای آن، واقعیت هایی از تحولات فکری و ادبی این جامعه بر مخاطب آشکار می شود که نیازمند پژوهش های درازدامن است. یکی از این واقعیت ها رویکردهای مدرنیستی و پست مدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان است که جامعه رمان نویسان آن کشور را به جامعه داستان نویسی معاصر پیوند زده است و جنبه های زندگی انسان افغان، به ویژه خیل روشنفکران افغان را به تصویر می کشد. این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش کرده است با واکاوی رمان های معاصر افغانستان بعد از وقوع کودتای 7ثور 1357ه. ش. تا به امروز گرایش های مهم مدرنیستی و پست مدرنیستی رمان نویسان افغانستان را انعکاس دهد. از این تحقیق برمی آید که گرچه نمی توان از نهادینه شدن مکتب رمان نویسی مدرنیستی و پسامدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان سخن گفت، رشد فزاینده عناصر و مؤلفه هایی نظیر بحران هویت شخصیت های داستانی، پیامدهای جنگ و مهاجرت برای زنان و مردان افغان، تلاش برای واسازی تقابل مرد/زن در نظام نوشتاری مردسالار افغانستان، بازنمایی تقابل پرتنش میان سنت گرایی با تجددطلبی و... از پیدایش جریان های ادبی جدید در ادبیات داستانی افغانستان حکایت می کند؛ جریان هایی شبه مدرنیستی و گاه شبه پسامدرن که اغلب روشنفکران مهاجر به تبعیت و تقلید از تکنیک های داستان نویسی غرب در پیش گرفته اند.