فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
23 - 50
حوزه های تخصصی:
داستان «تخت ابونصر» صادق هدایت درباره حضور امریکایی ها در ایران است که به دنبال کاوش در ایران و یافتن آثار تاریخی ایران هستند. این گروه کاوشگر در استان تاریخی فارس به کاوش درباره ایران و فرهنگ، آداب و رسوم ایرانیان می پردازند. صادق هدایت از طریق لحن، کنایه و تعلیق به ما نشان می دهد که غربیان در پی غارت ایران هستند. هدف از این مقاله تفسیر شرق شناسانه از داستان «تخت ابونصر» صادق هدایت است. این مقاله، تقابل غرب و شرق را از دیدگاه شرق شناسی ادوارد سعید بررسی می کند. طبق نظر شرق شناسی غرب هماره به دنبال شناخت از دیگر فرهنگ ها است تا خود را برتر و دیگر فرهنگ ها مخصوصا فرهنگ شرق را ابتر نشان دهد. یافته های این تحقیق نشان می دهد تفکر و تقابل دوگانه برتر و ابتر در داستان تخت ابونصر حاکم است و غرب هماره خود را برتر و شرق را ابتر در نظر می گیرد. هدایت در برابر حضور غربیان در ایران پایداری می کند و به تاراج رفتن و ضبط ثروت های مادی و معنوی این سرزمین توسط غربیان را نشان داده است.
گرز، رزم افزار فرهمند حامی خجستگان در شاهنامه و آثار حماسی
حوزه های تخصصی:
گرز از ابزار جنگی است که در آثار حماسی به آن بارها اشاره شده است لیکن بازتاب این رزم افزار در شاهنامه جلوه ی خاص دارد. به گونه یی که با غور در کیفیت کاربرد آن متوجه می شویم این سلاح در دست هرکسی نمی تواند باشد. با بررسی متون کهن به این نتیجه می رسیم که این ابزار جنگی وسیله ای در دست خدایان است به گونه ای که در نبرد دشمنان و اهریمنان از آن استفاده می نمایند. پهلوانان نیز که از این ابزار اشتفاده می کنند در واقع هدیه الهی را دریافت کرده اند. پهلوانان بزرگ و خوشنام که دارای فر هستند به زیور گرز آراسته اند. در از بین بردن افراد شوم و همچنین در آخرالزمان که پیروزی نهایی خیر بر شر است از گرز استفاده می شود. بنابراین موارد و همچنین کاربردهای دیگر به این نتیجه می رسیم که گرز از ابزار دارای فره ایزدی است که هم خودش و به کاربرنده اش از عنایت ویژه خداوند بهره مند هستند. در این مقاله بر آن هستیم تا با موارد استعمال گرز اثبات نماییم که گرز از رزم افزارهایی است که از فره برخوردار می باشد.
بررسی انعکاس دین، اخلاق و عرفان در رمان «با جام های شوکران» اثر عبدالمجید نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
171 - 200
حوزه های تخصصی:
باورهای دینی، اخلاقی و عرفانی ریشه در روح بلندپرواز انسان و غریزه های بیشترطلبی و بهترطلبی و نیازهای عالی او همچون نیاز به حرکت دارند. این گرایش های فطری، آدمی را به باورهایی رسانده اند که در درازنای زمان جزئی جدایی ناپذیر از زندگی اجتماعی و فردی او بوده اند و خواهند بود و طبیعی است اگر نویسندگان که خود بخشی از جامعه انسانی هستند؛ به گونه های مختلفی این کشش ها و باورها را منعکس کنند. پس از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی، در نگاه دینی بسیاری از نویسندگان تحوّلی بنیادین به وجود آمد و بر خلاف بسیاری از نویسندگان پیش از انقلاب، تلقی آنان از حیات دینی جامعه متأثر از واقعیات اجتماع و حضور متفاوت اندیشه دینی، برداشتی مثبت و واقع گرایانه شد. عبدالمجید نجفی از همین دست نویسندگان پس از انقلاب و با نگاهی معناگراست. در این پژوهش به بررسی انعکاس دین، اخلاق و عرفان در رمان «ا جام های شوکران» از این نویسنده پرداخته شده است. وی در این رمان با نگرشی معنا محور و آوردن طیف های متقابل و مخالف، رفتارهای اخلاقی و دینی و دریافت های معنوی آنها را به تصویر کشیده و تصویری چشم نواز از دین و معنا ارائه داده است. باورها و رفتارهای معنوی شخصیت های محوری این رمان ارکان اصلی شکل دهی به کنش داستان هستند؛ شخصیت هایی که افرادی هستند مسئولیت پذیر با باورهای دینی دلنشین و جامعه پسند و به دور از خرافه، کسانی که در ایفای مسئولیت ها و تحقق باورهای خود رنج ها را تحمل می کنند و سختی ها را به جان می خرند و مرگ و اسارت را به سخره می گیرند.
«بدل بلاغی» بستری برای آفرینش طنز در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز ملیح یکی از ویژگی های شعر حافظ است. حافظ علاوه بر روش های مرسوم، از «بدل بلاغی» (جانشین کردن واژگان) برای آفرینش طنز بهره برده است. در مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شکل گیری طنز با کمک بدل بلاغی، در دیوان حافظ، پرداخته شده تا نشان داده شود که حافظ چرا و چگونه از این شگرد برای طنزآفرینی استفاده کرده است. به نظر می رسد که با تشریح این شیوه، می توان الگویی تازه برای ایجاد طنز به دست داد. او برای آفرینش طنز، مفاهیم را حداقل به چهار طریق جایگزین یکدیگر می کند: 1- واژگانی را که به علت کاربرد در حوزه شرع و عرفان، معنای اصطلاحی و نمادین یافته اند، با معانی عادی و اولیه آن ها جایگزین می کند. 2- صفات منفی را جانشین چهره های مقدس در شرع و عرفان می کند. 3- واژگان را با مفاهیم متضاد؛ و چهره های نمادین را با شخصیت های مقابلشان جایگزین؛ و نوعی تساوی میان چهره ها و واژگان متضاد ایجاد می کند. 4- مشبه به را جانشین مشبه در مصراع نخست می کند و نوعی استعاره می آفریند که لفظ مستعار علاوه بر معنای استعاری، دلالت اصلی و اولیه خود را نیز حفظ می کند.
بررسی گونه های شعر پایداری در ادبیات معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
115 - 146
حوزه های تخصصی:
شعر پایداری یکی از مهمترین جریان های ادبی دوره صد ساله معاصر ایران است و کمتر شاعر و نویسنده ای را می توان یافت که در این زمینه قلم نزده است. همین گستردگی شاعران و مخاطبان با افکار و عقاید مختلف، سبب شده که شعر پایداری مباحث زیادی را دربرگیرد؛ یعنی از اشعار بیداری، اعتراض و کارگری دوره مشروطه گرفته تا اشعار چریکی، انتظار، اشعار اعتراضی، کارگری، اشعار دوره دفاع مقدس، بعد از دفاع مقدس، اشعار مربوط به انتفاضه و قدس، اشعار آیینی و عاشورایی و ... عصر حاضر را دربرمی گیرد؛ از این رو، مقاله حاضر قصد دارد زیرمجموعه های جریان شعر پایداری را در دوره معاصر به تفکیک دوره های تاریخی (مشروطه، پهلوی و انقلاب اسلامی) مورد بررسی قرار دهد و سپس مضامین هر کدام از آن ها را بیان نماید تا بدین صورت تحلیلی جامع در مورد جریان شعر پایداری به دست دهد و معلوم شود این نوع ادبی وجه غالب جریان های شعری دوره معاصر ایران را تشکیل می دهد.
غم غربت و عوامل شکل گیری آن در شعر «نزار قبانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«غم غربت» یا «یادمانه» یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته است که به دلیل رویدادهای سیاسی و اجتماعی پس از جنگ های جهانی، بسیار مورد توجّه روان شناسان، جامعه شناسان و بیش از هر قشری، شاعران قرار گرفت و مظاهر این پدیده بر شعر شاعران معاصر عربی و به ویژه «نزار قبانی» شاعر سوری غالب شد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است و نگارندگان با در نظر گرفتن زندگی اجتماعی و سیاسی «نزار قبانی»، به واکاوی اشعار او از منظر «یادمانه» پرداخته اند. در رابطه با دستاوردهای پژوهش حاضر باید گفت نمود پنج قسم از یادمانه ها در شعر نزار قبانی قابل مشاهده است که عبارتند از: «یادمانه دوری از وطن»، «یادمانه دوران کودکی»، «یادمانه سوگ همسر» «یادمانه ناکامی اجتماعی» و «یادمانه از دست رفتن جامعه آرمانی». همچنین این دسته از اشعار وی در نتیجه عواملی چون مرگ همسر، دوری از وطن، مشاهده نابسامانی های جامعه و نیز سکوت مردم در برابر ظلم و بی عدالتی در دیوان وی تجلّی یافت.
بررسی و تحلیل آموزه های تعلیمی در آثار برجسته عرفانی و صوفیانه حکیم ملاعباسعلی کیوان قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
128-163
حوزه های تخصصی:
در میان انواع ادبی، نوع تعلیمی حدومرز خاصی ندارد و این گونه ادبی بعد از نوع غنایی بیشترین بسامد را در ادبیات ایران دارد. تصوف و عرفان و باز شدن پای آن به ادبیات نقش مهمی در تکمیل و توسعه این نوع مهم ادبی ایفا نموده است و متصوفه و عرفا دیدگاه های خود را بیشتر در قالب این نوع ادبی بیان کرده اند. پژوهش پیش رو می کوشد تا با بررسی و تحلیل چهار اثر از برجسته ترین آثار صوفیانه حکیم ملاعباسعلی کیوان قزوینی (1277 1357ق) فیلسوف، مفسر، شاعر و صوفی بزرگ اواخر دوره قاجار و پهلوی اول، شامل رازگشا، بهین سخن، استوار رازدار و عرفان نامه، مهم ترین دیدگاه های او در خصوص نقد اخلاقی اقطاب گنابادیه را بعد از گسستن از آن ها، با استناد به اقوال خود او توضیح دهد و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که علت اصلی جدا شدن وی از گنابادیه بعد از همراهی طولانی مدت با آن ها چه بوده و انتقادهای او از آن ها بر مبنای چه اصولی صورت گرفته است. و دیگر آنکه آرا و نوآوری های به قول خود او، منحصربه فرد و بی سابقه اش در مسائل تصوف و عرفان کدام اند و ارزش علمی و مقبولیت آن ها تا چه اندازه است. شیوه کار در این پژوهش، از نوع تحلیلی توصیفی است و روش کار کتابخانه ای و با رویکرد گفتمان انتقادی است، که از طریق بررسی و تحلیل آثار مورد نظر صورت می پذیرد. جستار حاضر با واکاوی دقیق اندیشه های مؤلف در موارد یادشده به این نتیجه می رسد که علت جداشدن کیوان قزوینی از گنابادیه و اقطاب آن و بریدن از تصوف مرسوم مریدومرادی و نقد اخلاقی گنابادیه، به دلیل سرخوردگی ناشی از نرسیدن به اغراض مادی و کسب عنوان قطبیت سلسله مزبور نبوده، بلکه او بعد از حدود سی سال همراهی با سلاسل گوناگون تصوف مرسوم بالاخص گنابادیه درمی یابد که این نوع از تصوف و عرفان آن گمشده حقیقی انسان طالب کمالی چون او نبوده و با معلوم شدن این حقیقت تلخ تصمیم به نقد اخلاقی و رد آن می گیرد، و خود دست به تعریف و توضیح دقیق و جدیدی از تصوف و عرفان حقیقی می زند.
استعاره شناختی عشق در" کاش حرفی بزنی" از مصطفی رحماندوست (بر اساس نظریه جورج لیکاف و مارک جانسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
203 - 226
حوزه های تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی، برای اولین بار در آراء دو زبانشناس معروف، "جورج لیکاف" و" مارک جانسون" مطرح شد. طبق این نظریه، اساسا ذهن انسان برای درک هر مفهوم انتزاعی، به صورت ناخودآگاه و غیر ارادی به شکل استعاری عمل می کند. یکی از مفاهیم انتزاعی که انسان از ابتدای زندگی قادر به درک آن می باشد، مفهوم عشق است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش است که مفهوم عشق درکتاب"کاش حرفی بزنی" با کدام تجربه های حوزه های مبدأ بیان شده است؟ بنابر تحلیل های انجام شده، شاعر با شناخت صحیح از ویژگی ها و نیازها و تجربیات دوره نوجوانی، اقدام به انتخاب حوزه های مفهومی آشنا و قابل درک برای مخاطب خویش نموده است. عشق به خدا، والدین و عشق های انسانی از موضوعات مطرح شده در این اثرند. علاوه بر آن، رحماندوست با گزینش حوزه های مبدأ هستی شاختی مربوط به عناصر طبیعت و همچنین مصنوعات دست بشر با ویژگی های ارتباطی مثبت، عشق را موضوعی آرامش بخش و لطیف معرفی کرده است. شاعر پیام موجود در اثرش را با نشان دادن دو مقوله (خیر و شر) در سرشت انسان، و تصویر انسانیِ متناسب با یک استعاره کلی پیش روی او نهاده است.
جایگاه صور خیال در آموزه های اخلاقیِ معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب معارف ، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلال الدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که به سبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب معارف ، به دو بخش تعالیم دینی و تربیتی تقسیم می شوند، در اینجا از ذکر تعالیم بارز عرفانی با رویکرد آخرتی خودداری می شود. در نتیجه، توجه مقاله حاضر به نکات تربیتی و اخلاقی معارف و سعی در نشان دادن جنبه های زیبایی و خیال انگیز این تعالیم بوده است. نتایج این بررسی نشان می دهد آموزه های اخلاقی و تربیتی در کتاب معارف یا جنبه امری دارند یا بازدارنده هستند، که در این میان، فراوانی آموزه های ایجابی از بازدارنده بیشتر است. بیشترین صور خیال هم به تشبیه و سپس تمثیل اختصاص دارد که در بخش آموزه های سلبی، در پرهیز از طمع، پرهیز از کبر و دوری از همنشین بد، و در بخش آموزه های ایجابی، در توصیه به صبر و رفتار درست با زنان بیشترین کاربرد و تکرار را داشته است.
نظام های گفتمانی در حکایت های قابوسنامه
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
189 - 210
حوزه های تخصصی:
نشانه معنا شناسی یکی از رویکرد های جدید در شناسایی و تحلیل نظام های زبانی به شمار می رود که در تعامل با دیگر رویکرد های پژوهشی می تواند به عنوان رهیافتی میان رشته ای در حوزه های ادبی مورد استفاده قرار گیرد . این پژوهش در پی آن است که با رویکرد نشانه معنا شناختی به توصیف و تبیین نظام های گفتمانیِ موجود در حکایت های قابوس نامه بپردازد و با مقایسه نشانه معناهای موجود در این حکایت ها ، مواضع گفتمانی آن ها را مشخّص و تحلیل کند . پژوهش حاضر نتیجه تحلیل نشانه معناشناختی ده حکایت از کتاب قابوس نامه و بیانگر تنوّع و تعدّد گفتمان ها در این گونه حکایت هاست و نشان می دهد که نظام گفتمانی غالب در این حکایت ها از نوع تجویزی است. همچنین این پژوهش مؤلّفه های گفتمانی هر حکایت و تبدیل نظام های گفتمانی به یکدیگر را نشان می دهد.
تحلیل روایی داستان کوتاه «داش آکل» بر اساس نظام های گفتمانی کنشی و شوشی گرمس
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
239 - 262
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل روایی داستان کوتاه «داش آکل» نوشته صادق هدایت بر اساس نظام های گفتمانی کنشی و شوشی گرمس اختصاص دارد. هدف اصلی این مقاله یافتن سازه های داستانی مورد نظر گرمس برای مقایسه ی نظام های گفتمانی کنشی و شوشی با تکیه بر چگونگی گره خوردگی و تأثیرگذاری متقابل آن ها و بررسی دلایل شکست در عبور از نظام گفتمانی کنشی به نظام گفتمانی شوشی یا همان چرخه گفتمانی در این داستان است. در تحلیل روایی این داستان بر اساس نظام گفتمانی کنشی خواننده شاهد حضور داش آکل و کاکارستم به عنوان کنش گرهای بالقوه و بالفعلی است که یکی برای حفظ ابژه ارزشی پهلوانی و لوطی صفتی و دیگری برای بدست آوردن همان ابژه ارزشی به صورت موازی رابطه ای تعاملی از نوع القایی به میدان داری کاکارستم برقرار می کنند تا این که از میانه داستان با نمایان شدن مرجان به عنوان ابژه ارزشی دیگر و با درگیر کردن داش آکل به عشق، کنش های او را به تأخیر می اندازد. اما در تحلیل روایی داستان بر اساس نظام گفتمانی شوشی درمی یابیم که چگونه کنش گر با دریافت ناگهانی میزان زیادی انرژی از طرف ابژه ارزشی به شوش گر تبدیل می شود و پس از طی فرایندهای حسی ادراکی و ابعاد دیگر گفتمان دچار وضعیتی جدید می شود که می توان آن را حرکت به سوی وصال معشوق نامید.
«جمشید و خورشید» یا «جام جم» در شعر خواجو و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش کیفی- کمی، نخست، ژرف ساخت عنصر قدیم اسطوره جمشید، یعنی «جم و خورشید» و پیشینه عنصر جدید آن موسوم به «جام جم»، توصیف و تحلیل و سپس میزان و چگونگی بهره مندی خواجو و حافظ از دو عنصر مذکور بررسی شده است: الف. خواجو افزون بر عنصر قدیم «جم و خورشید» در «گوهرنامه و گل و نوروز»، عنصر جدید «جام جم» را در «روضه الانوار، کمال نامه و همای و همایون» به فراخور اهداف برگزیده، حال آن که حافظ در دیوان، «جام جم» را با بسامد چیره اختیار کرده است. ب. خواجو گرچه هر دو عنصر قدیم و جدید اسطوره جم را در منظومه های خویش آورده است، میانگین بسامدی آثار خواجو مبیّن چیرگی «جام جم» است. ج. معادل سازی های «جم و خورشید» در «گل و نوروز و گوهرنامه»، نشان دهنده ارتباط و یگانگی «جم و خورشید» در این منظومه هاست. د. اگر «ایزد خورشید: مِهر»؛ در این معادله ها، جای گزین واژه «خورشید» گردد، معادله تازه «جم و مِهر» پدید می آید و این موضوع، به احتمال، مؤید بهره برداری مِهرپرستانه نیاکان ما از عناصر قدیم اسطوره جم به فراخور موضوع و ویژگی انعطاف پذیرانه و انطباق پذیرانه ذاتی اساطیر است.
بررسی ارتباط ماه و زن از منظر اساطیری در ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
227 - 246
حوزه های تخصصی:
موضوعات اساطیری یکی از اساسی ترین و اوّلین موضوعات مطرح شده در ادبیات هستند و در این شکی نیست که ادبیات و اسطوره دو اصل جدانشدنی از یکدیگر می باشند و هر اسطوره، کوشش ساده و ابتدایی تخیل برای این همانی جهان بشری است که اغلب داستانی درباره یک ایزد یا ایزدبانو می باشد. یکی از این ایزدبانوان، ماه است که در اساطیر به صورت الهه سین، سِلین، آرتمیس، دیانا و اناهیتا جلوه گر می شود. این پژوهش برآن است تا اسطوره زن و ماه را که یکی از باورهای بنیادین بشری می باشد، در منظومه ویس و رامین بررسی کند. در این پژوهش هدف، استخراج و تبیین اسطوره ماه و زن و پاسخ دادن به این سؤال است که دلایل همانندی زن و ماه کدامند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و درتحلیل نمونه های منظومه، ارتباط آن ها با اساطیر مورد بحث قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ماه به عنوان الهه آسمانی، مظهر زیبایی و فرّه بخشی به موجودات، خصوصاً زنان، به خاطر مناسباتی که با ماه دارند، می باشد.همچنین این باور، حجم زیادی از تشبیهات منظومه ویس و رامین را به خود اختصاص داده است.
علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی در منظومه غنایی ازهر و مزهر نزاری قهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین گونه های ادب فارسی، اشعار تعلیمی هستند؛ این اشعار بر پایه اخلاق و پند و موعظه به صورت غیرمستقیم در گونه های دیگر ادبی به مانند منظومه های غنایی یافت می شوند. منظومه ازهر و مزهر در سده هفتم، یکی از آثاری است که سرشار از آموزه هایی با مضمون های گوناگون تعلیمی است. سعدالدین نزاری قهستانی در این منظومه، مفاهیم مختلف تعلیمی اخلاقی را به شیوه های گوناگون بیان کرده است و از شگردهایی مانند تذکر، تبشیر، انذار و عبرت و استدلال و مفاخره بهره جسته است تا بهتر بتواند در جهت اقناع مخاطب بکوشد. هدف این پژوهش آن است که چرایی بازتاب مضامین تعلیمی را در این منظومه بررسی و مشخص کند شاعر در اقناع مخاطب بیشتر از چه راه هایی استفاده کرده و کدام یک از مفاهیم اخلاقی را با چه شگردی برای خواننده خود تبیین کرده است.
سهراب در آیینه ی سیاوش (بررسی مکانیسم دفاعی جابه جایی در رفتار عاطفی رستم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از دقیق ترین و هنرمندانه ترین آثار منظوم تاریخ ادبیات ایران و جهان است. تعّدد شخصیت ها در شاهنامه و نحوه ی کنش و تعاملات میان آن ها مُبین این نکته است که خالق آن به بسیاری از نکات و دقایق روانی و شخصیتی آگاهی داشته و در پرداخت شخصیت های داستانی، توجه لازم را داشته است. رستم، قهرمان ملی ایران، از موثّرترین چهره هایی است که نقش های فراوانی برای ایران می آفریند و گره گشاترین پهلوان در شاهنامه می باشد. این مقاله رستم پیلتن را در ترازوی عاطفه بررسی می کند؛ زیرا او در تراژدی های رستم و سهراب و داستان سیاوش، رقیق ترین عواطف را از خود بروز می دهد و از آنجا که فردوسی نگران سرنوشت و حالات روحی شخصیت های شاهنامه است، با سپردن تربیت سیاوش به رستم و جابه جایی عاطفه ی او به سمت سیاوش، تسلّای روحی و روانی اش را خواستار است. این مسأله توجه و شناخت عمیق نویسنده را به مسائل روانی و شخصیتی آدمی نشان می دهد. ایفای نقش رستم در داستان سیاوش منطبق بر نظریه مکانیسم های دفاعی و مقابله با فشار روانی است. از آنجا که وی نتوانسته است مربّی فرزند خود باشد، حال بر این است که کاستی های وجودی و روانی خود را در مواجهه با سیاوش جبران کند. او سهراب را در آیینه ی سیاوش نظاره می کند و انگیزه ها ی ارضا نشده ی خود را با مکانیسم جابه جا سازی به مجرایی می راند که موجب کاهش تنش های روانی و حفظ عزت نفس او می گردد.
تحلیل روایت شناسی منظومه «فرهاد و شیرین» وحشی بافقی بر اساس دیدگاه ساختار زمانمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
59 - 74
حوزه های تخصصی:
منظومه روایی «فرهاد و شیرین»وحشی بافقی، به شرح ماجرای عشق میان شیرین (معشوق و همسر خسرو پرویز) و فرهاد (هنرمند و بت تراش) می پردازد و از جمله شعرهایی است که ساختاری روایی و نمایشی دارد. شیوه روایت و داستان پردازی در این منظومه به گونه ای است که شاعر با بهره گیری از عناصر داستانی؛ شامل طرح روایی، شخصیت، گفت و گو، دیدگاه و توصیف، فضایی متفاوت می آفریند. این پژوهش با هدف تحلیل عناصر داستان در این منظومه و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. این منظومه روایی بر اساس زمان خطی روایی گسترش می یابد و حوادث یکی پس از دیگری و به صورت زنجیر وار به وجود می آیند؛ به گونه ای که ابتدا وضعیت متعادل برقرار است، سپس با بروز حادثه ای، این وضعیت دچار روند تغییر می شود و وضعیت نا متعادل بر شعر حاکم می گردد. بعد از ذکر حادثه ها، روایت به وضعیت متعادل سامان یافته ای می رسد و پایان می یابد. درواقع این منظومه از یک زنجیره و پنج عنصر روایی تشکیل شده است که در نهایت سرنوشت شخصیت اصلی نیز مشخص شده است.
زندگی بر مدار مرگ (پیامدهای اخلاقی مرگ پویایی و زندگی خواهی در اسرارنامه عطار نیشابوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
171 - 197
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین خواهش های آدمی، تمنایِ زیستن است. اما مرگ، این خواهش را پیاپی تهدید می کند. مسئله این است که آدمی چگونه می تواند میان این دو، سازواری ایجاد کند و این چالش، چه پیامدهای اخلاقی و روانی را به همراه خواهد داشت. در رویارویی با این درگیریِ روانی و فلسفی، انسان ها دو دسته اند: عده ای به انکار فرصت زندگی، و برخی به دریافت آن، گرایش می یابند. عطار نیشابوری با اتکا به مرگ پویایی، دو واقعیت انکارناپذیرِ زندگی و مرگ را می پذیرد. اندیشیدن به این دو پهنه، آدمی را به خصلت هایی چون کمال طلبی، تربیت نفس، آگاهانه زیستن، وابسته نبودن و دلبسته نشدن، ارزشمند دانستن فرصت زندگی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، توجه به ارزش های اخلاقی و تحقق رفتارهای فرجام اندیشانه آراسته خواهد کرد. تصویر انسانِ مرگ پویایِ زندگی خواه از زندگی، در ایماژ هایی چون زندان، گُلخن، کشتزار و کاروان سرا بروز می یابد. این تصاویر نشان می دهد آدمی دریافته که زندگیِ دنیایی، ابزار است؛ بنابراین اراده خویش را به کارکرد خویش در هستی معطوف می سازد تا زندگیِ اخلاقی را تجربه کند.
بررسی کارکردهای توصیف شخصیّت در کتاب «آب هرگز نمی میرد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
147 - 176
حوزه های تخصصی:
توصیف، جوهرهادبی خاطره نوشته است. از میان گونه های توصیف؛ توصیف شخصیّت، رکن اساسی در خاطره نویسی محسوب می شود. خاطره نویس درحالی به شخصیّت پردازی اقدام می کند که به سبب جنبه رئالیستی خاطره از گستره ابعاد تخیلی، ابهام و ایهام گویی در داستان نویسی نسبت به توصیف شخصیّت در سایر آثار هنری و ادبی محروم است. کتاب «آب هرگز نمی میرد» روایت حمید حسام درخصوص دوران حضور سردار میرزا محمد سُلگی در جبهه است که موفق به کسب رتبه نخست هشتمین دوره جایزه جلال آل احمد شده است و در سال 1395 به سبب دقت در مباحث وصفی، رهبر انقلاب اسلامی برآن تقریظ نگاشتند. پژوهش حاضر قصد دارد کارکردهای توصیف شخصیّت را در کتاب «آب هرگز نمی میرد» به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد در بیان ویژگی های شخصیّت، توجه زیادی به بیان ویژگی های اخلاقی ذاتی رزمندگان شده است. 74 مورد [87/23 درصد] کارکردها، متعلق به کارکرد عاطفی است که 62 مورد آن مربوط به عواطف منفی و 12 مورد، متعلق به عواطف مثبت است. نویسنده صفات مثبت را در مورد لحظات معنوی و خصوصیات اخلاقی رزمندگان ایرانی به کار برده است؛ اما صفات منفی بیشتر در مورد موقعیت های جنگ تحمیلی و بی انصافی های دشمن و وضعیّت نابرابر جنگی است. اشاره به صفات منفی نیروهای ایرانی، بر دقت و گزینش صحیح و معنادار واژه های وصفی دلالت دارد که از یک آسیب شناسی آگاهانه حکایت می نماید.
رویکرد عارفانه شب در شعر دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین ادبیّات دفاع مقدّس، به ویژه شعر دفاع مقدّس و عرفان، پیوندی نزدیک وجود دارد که این ادّعا با مطالعه و بررسی اشعار دفاع مقدّس قابل اثبات است. با بررسی اشعار دفاع مقدّس، اصطلاحات و مفاهیم عرفانی زیادی را می توان از آن ها استخراج کرد. یکی از این اصطلاحات، پدیده شب است که خود در عرفان و از دیدگاه عارفان، تعابیرمتنوّعی دارد. شب در اصطلاح عرفانی از مدارج عالی تا مراتب دانی را طی می کند. در مراتب عالی به جایگاه و مرتبه والای شب در قرآن و حدیث نزدیک است و زمانی برای خلوت با معشوق و در مراتب دانی، گاهی نماد جنبه تاریک وجود و ممکنات است. این مقاله سعی دارد با استخراج شب در معنای عارفانه اش از شعر دفاع مقدّس، به این نتیجه دست یابد که آیا شب همان طور که در عرفان پدیده ای چند وجهی است، در شعر شاعران دفاع مقدّس با رویکرد عرفانی نیز چنین است یا خیر. طبق بررسی انجام شده، چنین پیوند و مشابهتی بین عرفان و شعر دفاع مقدّس مشاهده می شود. این مقاله از نوع نظری است و با روش کتابخانه ای انجام گرفته است.
جریان سیال ذهن مؤلفه مهم رمان نو در ملکوت، شازده احتجاب و آیینه های دردار
حوزه های تخصصی:
رمان نو، جریانی مهم در رمان نویسی است،که رمان نویسی سنتی را پشت سر می گذارد و هر آنچه مربوط به سنت و گذشته است از محتوا و ساختار، به دور می افکند. این جریان به رغم اینکه بیش از سه دهه نپایید، اما تاثیرات پایداری داشت و بسیاری از رمان هایی که پس از این جریان پدید آمدند، با رمان کلاسیک فاصله زیادی داشتند. جریان سیال ذهن یکی از شیوه های زاویه دید است که از مولفه های مهم رمان نو است و به بیان احساسات، اندیشه ها و ذهنیات درونی شخصیت و یا شخصیت های داستان می پردازد که به صورت رویدادهای بی نظم و ترتیب و به ظاهر بدون هیچ هدف و غرض و علت خاصی، در کنار هم قرار گرفته اند و گاهی با به هم ریختن نظم منطقی عناصر داستان مانند زبان و یا شکستن قواعد نحوی صورت می پذیرد. سیال ذهن مرز زمان و مکان را می نوردد و مخاطب از طریق تک گویی های درونی و واگویه های شخصت ها تا حدی درک می کند که کجای ماجرا قرار دارد. در ایران صادق هدایت، صادق چوبک، بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری از پیشگامان جریان سیال ذهن هستند. هوشنگ گلشیری در دو رمان «شازده احتجاب» و «آیینه های دردار» از این شیوه استفاده کرد و سیال ذهن را خلاقانه و برگرفته از سنت ادبی ایران و آمیختن با شیوه تازه غربی به کار برد. در این مختصر برآنیم که سیال ذهن را به عنوان مولفه مهم رمان نو در این سه رمان نو فارسی بررسی کنیم.