در این مقاله شرح حال شیخ رکن الدین یا أوحدالدین مراغی را که در حدود سال670 هجری در مراغه متولد شده و در 738 ه.ق /1377 م در همان شهر درگذشته است می خوانیم و از آثار او ((جام جم)) و دیوان اشعار و مثنوی ده نامه یا((منطق العشاق)) است‘و مثنوی((جام جم)) او یکی از شاهکارهای ارجمند ادب فارسی در اخلاقیات و علوم اجتماعی و عرفان است . و دیدگاه تعلیم و تربیت أوحدی و وجوه مشترک تعلیم و تربیت در آثار سعدی و اوحدی مقایسه شده است. اوحدی‘دادگری را از شرایط مهم شاهی و فرمانروایی و حکومت بی عدالت را ناپایدار میداند و آه دل مظلومان را بر حکمران عادل بی اثر می پندارد و شاه عادل را که با علم دادگری کند سایه پروردگار دانسته که رعیت در پناه او باید آرامش وقرار داشته باشند . اما سعدی در ((بوستان))در((عدل و تدبیر ورای))مطلب را از زبان انوشیروان به هرمز به گونه غیر مستقیم نقل میکند و عدالت را از رعایت حال درویش شروع و پس از آن به نیازمندان و غریبان و رعیت ودیگر طبقات اجتماعی می پردازد. مراغه ای در تکبر و سبک سری شنونده را به نرم رفتاری و دور بودن از صفات لاابالی گری فرامیخواند و میگوید تو چه میدانی که چقدر زندگی خواهی کرد. پس چرا گوش به سخنان ناخلف میدهی؟ و میگوید: ((کمتر شنیده ام که مرد فروتن و نرم رفتار از خوی خویش خسته شود. به نظر مراغه ای زن مستور ((شمع خانه)) و ((زن گستاخ)) آفت زمانه است ‘زن پارسا مرد را سرافراز و زن ناپارسا ‘ مرد را بر زمین می اندازد . اما سعدی ویژگیهای زن خوب و همدم و یار یکدل بودن وی با مرد خویش را نیکوتر بیان میکند.