" هر یک از گونه های ادبی از ویژگی های سبکی خاصی برخوردارند. شناخت سبکی این گونه ها موجب حصول درک درست تری از آن ها خواهد شد. مقاله حاضر به بررسی ویژگی های سبکی هجویات خاقانی در دیوان او می پردازد و آن ها را از نظر سطوح واژگانی، ادبی و معنایی مورد بررسی قرار می دهد؛ برای این منظور هجویاتی که مخاطب آن ها از وضوح بیشتری برخوردار بوده اند، مورد توجه واقع شده است. منبع مورد استفاده در این بررسی دیوان اشعار خاقانی بوده و از دیگر آثار او چشم پوشی شده است؛ دلیل این کار اهمیت دیوان او از نظر حجم و تنوع مطالب نسبت به آثار دیگرش چون تحفه العراقین می باشد. برخی از هجویات خاقانی در این مقاله از دیدگاه ساختارگرایان مورد بررسی واقع شده است. نتیجه کار نشان می دهد که با این بررسی می توان به شناخت بهتری از هجویات خاقانی دست یافت؛ هم چنین این پژوهش می تواند مقدمه ای برای بررسی هجویات سرایندگان دیگر و دریچه ای به سوی شناخت سبکی هجو در ادب پارسی باشد.
"
شاید بتوان گفت عجایب نامه ها نوعی از انواع ادبی است که ریشه در باورها ، سنن و فرهنگ مردم هر منطقه دارد . از دیرباز ناشناخته های عرصه خلقت نظر آدمیان را به خود جلب کرده و آنها را به فکر فرو برده است . آنچه را که به راز آنها پی نبرده و یا به خوبی نشناخته و یا برایش تازگی داشته است تحت عنوان عجایب و غرایب سینه به سینه نقل کرده و چه بسا از نقل آنها لذت نیز می برده است . بعضی از عجایب به افسانه بدل شده اند و پاره ای دستمایه نویسندگان گشته که بر پایه آن آثار ادبی گوناگونی را به وجود آورده اند . جغرافی دان ها و تاریخ نویسان که بهره ها جسته و در واقع کتاب خود را به آنها مزین نموده اند و گاهی مطالبی نیز بر آنها افزوده اند . آذری طوسی نیز آن عجایب و غرایب را دست مایه کار عرفانی و اخلاقی خود کرده و از دیدگاه های متفاوت ، به عجایب نگریسته است . حاصل کار او کتابی است منظوم در قالب مثنوی در بحر خفیف ، به نام "" غرایب الدنیا و عجایب الاعلی "" که مضمونی کاملا عرفانی دارد . این کتاب در اصل باب دوم و سوم کتاب چاپ نشده منظومی است به نام مرآت .
انسان متمدن امروز با ایجاد تغییر در شکل و ساختار اسطوره های قدیمی ، اندیشه های خود را در پیکره اسطوره ها و افسانه های کهنسال می ریزد و چه بسا در این میان به خاطر تفاوت اندیشه های امروزی با اندیشه هایی که اسطوره ها در آن شکل گرفته اند ناچار به ایجاد تغییر در شکل و مسیر اسطوره ها می گردد . نمونه ای از این تغییر را می توان در اسطوره سیمرغ در شعر دکتر خانلری دید ؛ سیمرغی که آبشخور او این بار نه فرهنگ ما بلکه اندیشه وجود گرایان غربی است . ...
ورقه و گلشاه منظومه عاشقانه ای است با بیش از 2000 بیت در بحر متقارب، که عیوقی آن را ظاهرا در حدود قرن ششم هجری سروده است. در آغاز این منظومه، شانزده بیت در ستایش پروردگار و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به شرح ذیل آمده است: 1 به نام خداوند بالا و پست که از هستیش هست شد هرچه هست 2 فروزنده شمسه خاوری برآرند طاق نیلوفری 3 معطر کن باد عنبرنسیم نظام آور کار در یتیم 4 نه پیکر نگارنده پیکران نه اختر برآرنده اختران 5 جهاندار بخشنده کامکار خداوند بیچون پروردگار 6 گر از خاک ره بر نگیری سرم روم مصطفی را شفیع آورم 7 سلام من العالم الحاکم علی روضه المصطفی الهاشمی 8 شفیع امم خاتم انبیا پهر رسالت مه اصفیا 9 کلید در گنج رب جلیل امام هدی در درج خلیل 10 شه آسمان قدر و سیاره جیش مه هاشمی آفتاب قریش 11 هزاران درود از جهان آفرین سوی روضه سیدالمرسلین 12 الهی چو امیدوارم به تو برآور اومیدی که دارم به تو 13 رهی پیشم آور که در هر قدم زنم دم بدم در رضای تو دم 14 درآموز شکرم چو بخشیم گنج صبوریم ده چون فرستیم رنج 15 زشرم گنه آبروین مبر چو خاکم زتقصیر من در گذر 16 توقع همین دارم ای کردگار که در رستخیزم کنی رستگار
"مقالة حاضر ترجمهای است از پژوهش میدانی فیلیپ تگ در زمینة موسیقیشناسی قومی.
این پژوهش با انتخاب و پخش 10 قطعه موسیقی فیلم (بدون تصویر) برای پاسخگویان سوئدی، نروژی و امریکایی، انجام شده است و هدف آن بررسی میزان انطباق مفاهیم تداعیشده توسط پاسخگویان با مفاهیم مورد نظر فیلمهای مزبور بوده است.
نویسنده در نهایت به این نتیجه میرسد که، موسیقی میتواند بر تجربة دیداری و شنیداری مخاطب اثر بگذارد. یعنی مفاهیمی غیر از آنچه در واقعیت میبیند به او القا کند. زیرا تماشای یک تجربه هنگامی که با موسیقی مناسبی درآمیخته میشود، تأثیر کاملاً متفاوتی، بر نمادهای دیداری یا شنیداری ما میگذارد.
موسیقی مخاطب را بر آن میدارد که دربارة دیگر انسانها، مکانها، فعالیتها و اشیاء بهگونهای دیگر بیندیشد.
موسیقی، عقاید، نگرشها و احساسهای یک جامعه را دربارة عشق، نفرت، سوءظن، حسادت، قدرت و ضعف به سایر جوامع منتقل میکند. بنابراین به جای بررسی قومشناسانة موسیقیها باید موسیقیشناسی اقوام را دریافت.
"