فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی اثر گذاری تغییرات نرخ واقعی ارز بر سرمایه گذاری در 8 زیر بخش صنعت ایران طی دوره ی 79-1350 می پردازد. به این منظور برای بیان رفتار سرمایه گذاری، مدلی بر اساس اصل شتاب انعطاف پذیر ارائه شده است. در این مدل از سطح مطلوب انباشت سرمایه و در نتیجه میزان سرمایه گذاری توسط متغیرهای ارزش افزوده، واردات کالاهای سرمایه ای، حاشیه ی نرخ ارز و نرخ ارز واقعی و به روش داده های ترکیبی (سری زمانی-مقطعی) استفاده شده است. برای تخمین مدل از روش اقتصاد سنجی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد از آنجا که نرخ ارز از دو کانال درآمد و هزینه ، سرمایه گذاری را تحت تاثیر قرار می دهد، تغییرات آن اثر دوگانه ای بر سرمایه گذاری صنایع دارد و بسته به ویژگی های این صنایع متفاوت است.
بررسی نظام نرخ ارز در اقتصاد متکی به نفت: مورد جمهوری اسلامی ایران (2)
حوزه های تخصصی:
نرخ ارز حقیقی تعادلی و عوامل تعیین کننده آن در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عوامل تعیین کننده نرخ ارز حقیقی تعادلی به تفکیک صادراتی و وارداتی را در اقتصاد ایران طی دوره 1381- 1338 مورد بررسی قرار می دهیم. متغیرهای اساسی تعیین کننده نرخ ارز حقیقی تعادلی شامل رشد بهروری (به عنوان نماینده عوامل طرف عرضه)، موقعیت سیاست های پولی و مالی، شاخص تعرفه (یا موقعیت رژیم تجاری) و تراز منابع (تفاوت میان واردات و صادرات غیرنفتی نسبت به تولید ناخالص داخلی) است. روابط بلند مدت مربوط به نرخ ارز حقیقی صادراتی و وارداتی مبتنی بر یک دستگاه هم انباشته همزمان، شناسایی و براورد شده و اثرات متقابل پویا میان متغیرهای الگو نیز با استفاده از توابع عکس العمل آنی و تجزیه های واریانس (تعمیم یافته) تجزیه و تحلیل می شوند. نتایج حاصله نشان می دهند که تراز منابع (یا تحولات بخش خارجی) به عنوان متغیر پیشرو بیشترین سهم را در نوسانات سایر متغیر های دستگاه از جمله نرخ ارز حقیقی و اسمی داشته است در حالی که تکانه های وارد بر سایر متغیرها سهم کمی در واریانس تراز منابع ایفا می کنند. سیاست گذار نسبت به تغییرات نرخ ارز در بخش رسمی محافظه کارانه عمل کرده و به سایر ابزارها از جمله محدودیت های وارداتی برای بازگرداندن تعادل داخلی و خارجی به اقتصاد، متوسل شده است.
برابری قدرت خرید و محاسبه آن به روش EKS (30
منبع:
روند بهار ۱۳۸۴ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
عوامل مؤثر بر نرخ ارز واقعی در ایران (رهیافت خود رگرسیون برداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین ترکیب ذخایر خالص ارز خارجی کشورهای صادر کننده مواد خام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیلى بر روند نرخ موثرداخلى ارز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گر چه نرخ واقعى داخلى ارز- دو کالایى از لحاظ نظرى به شکل نسبت قیمت کالاهاى قابل مبادله به غیرقابل مبادله قابل تعریف است (به منظور تعیین درجه رقابت پذیرى این دو بخش) اما در عمل اندازه گیرى صحیح آن در کشورهاى در حال توسعه از جمله ایران مشکل است. معمولآ اطلاعات لازم براى محاسبه شاخص هاى پایه مخارجى نرخ واقعى داخلى ارز- دو کالایى در قالب آمار سالانه قابل دسترس است ولى آمار غیرتجمعى GDP برحسب ارزش افزوده بخش هاى اقتصادى، مورد نیاز براى محاسبه شاخص هاى پایه تولیدى در اغلب کشورها قابل دسترس نیست. از اینرو در محاسبه شاخص هاى پایه تولیدى نرخ واقعى داخلى ارز از روش هاى جایگزین استفاده مى شود. در این صورت شاخص هاى پایه تولیدى و مخارج نرخ و اقعى داخلى ارز- دو کالایى در کشورهاى در حال توسعه ممکن است به طور معنى دارى نسبت به یکدیگر واگرا باشند. براى کشورهایى که اطلاعات مربوط به GDP بر حسب بخش هاى اقتصادى در دسترس است. محاسبه شاخص هاى پایه تولیدى به عنوان یک معیار کنترل نمونه هاى پایه مخارجى مورد استفاده قرار مى گیرد با توجه به تاثیر متفاوت عوامل مختلف بر نرخ داخلى و خارجى ارز. این سؤال مطرح مى شود که از بین انواع مختلف نرخ هاى واقعى ارز. اندازه گیرى کدامیک به شکل صحیحتر امکان پذیر بوده، کدامیک براى ایران مناسب تر است؟ طبقه بندى JEL: O24، 31 F.
اثر تغییرات نرخ ارز بر بخش تجاری کشور، مطالعه موردی رابطه مبادله و قیمت نسبی کالاهای قابل مبادله به(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تداوم معمای دو قطبی
حوزه های تخصصی:
برآورد انحراف ازمسیر تعادلى بلندمدت نرخ واقعى ارز در ایران با استفاده از یک مدل ساختارى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با این فرض که نرخ ارز بر تراز منابع از طریق تبدیل هزینه تاثیرگذار است، زمینه هاى پژوهش در خصوص رفتار نرخ واقعى بلند مدت ارز، فراهم مى شود. روشهاى ساختارى بر مبناى مدلهاى مختلف، قابل فرمول بندى است؟ اما کاربردى ترین شیوه در عمل، مدل تعادل جزى تجارت بر مبناى مفهوم تعادل اساسى نرخ واقعى ارز ویلیامسون است. در این مدل سعى مى شود با معرفى مفهوم حساب جارى مطلوب، نرخ ارزى که براى دستیابى به آن لازم است مشخص شود (بروسکى و کوهارد، 2000)2. در یک چارچوب نئوکلاسیکى، از دید ویلیامسون، پس انداز با تولید در اشتغال کامل منهاى مصرف و پرداختهاى بهره وامهاى خارجى معادل است. مصرف نیز بر پایه نظریه سیکل زندگى قابل تعریف و در طول زمان ثابت است. در این صورت، حساب جارى بهینه در نتیجه تفاوت سرمایه گذارى و پس انداز و بهره پرداختى وامهاى خارجى قابل حصول
قدرت واقعی خرید درآمدهای نفتی اوپک : ظهور یورو و ارائه یک راهکار
حوزه های تخصصی:
رتبه درجه جانشینی پول ایران در میان 27 کشور جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
جانشینی پول به پدیده ای گفته می شود که مردم یک کشور ترجیح می دهند در پرتفوی دارایی خود به جای پول داخلی پول خارجی نگهداری کنند. این امر دلایل متعددی دارد که مهمترین آنها کاهش مداوم ارزش پول ملی، تداوم تورم شدید داخلی، بی ثباتی اقتصادی، منفی بودن نرخ های واقعی بهره، خروج سرمایه به علت مهاجرت های قانونی و غیر قانونی و گسترش فعالیت های قاچاق کالا است. این پدیده هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای در حال توسعه مشاهده شده است. در کشورهای پیشرفته جانشینی پول به صورت متقارن و دوطرفه است، ولی در کشورهای در حال توسعه به صورت یک طرفه است و با اثرگذاری بر سیاست های پولی این کشورها اثر بخشی سیاست های پولی را کاهش داده است. مقاله حاضر درجه جانشینی پول در ایران را با درجه جانشینی پول 26 کشور دیگر مقایسه نموده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در میان 27 کشور بررسی شده بولیوی با 83.5 درصد درجه جانشینی رتبه اول، ایران با 38.4 درصد درجه جانشینی رتبه دوازدهم و آنگولا با 6.3 درصد درجه جانشینی رتبه بیست و هفتم را دارا می باشند. برای جلوگیری از گسترش این پدیده پیشنهاد می شود: 1- سیاست مهار تورم در اولویت قرار گیرد. 2- فرصت های مناسب تری برای سرمایه گذاری ایجاد شود تا پول های مازاد، به جای تبدیل شدن به دلار و سایر پول های خارجی در بخش های اقتصادی سودآور سرمایه گذاری شوند. 3- تا حد امکان نوسانات نرخ ارز کاهش یابد تا انگیزه جانشینی پول خارجی به جای پول داخلی کاهش یابد. 4- تدابیری اندیشیده شود که نرخ سود در سیستم بانکی با توجه به نرخ تورم مثبت باشد.
قدرت واقعی خرید درآمدهای نفتی اوپک : ظهور یورو و ارائه یک راهکار
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر تکانه های نرخ ارز رسمی بر اضافه قیمت بازار سیاه ارز در ایران : یک الگوی دو مرحله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش خود توضیح با وقفه های توزیعی (ARDL) برای تحلیل هم تجمعی به بررسی تاثیر تکانه های پیش بیتی شده و نشده در نرخ ارز رسمی بر اضافه قیمت نرخ ارز بازار سیاه در ایران در دوره 1358:4 – 1380:1 می پردازد. به این منظور یک الگوی دو مرحله ای برای بررسی رفتار اضافه قیمت بازار سیاه ارز ساخته می شود. در مرحله اول، یک معادله پیش بینی نرخ ارز رسمی براورد و ازمقادیر تخمین زده شده آن به عنوان تکانه های پیش بینی شده و از پسماندهای حاصل از معادله به عنوان تکانه های پیش بینی نشده استفاده می شود. در مرحله دوم، متغیر اضافه قیمت ارز بازار سیاه بر روی دو متغیر تکانه های پیش بینی شده ونشده رگرس شده و بر اساس آن، روابط بلند مدت استخراج می شود. نتایج نشان می دهد که تغییرات پیش بینی شده نرخ ارزرسمی و تکانه های پیش بینی نشده هر دو بر اضافه قیمت بازار سیاه تاثیر منفی ارز داشته اند. البته، تاثیر تکانه پیش بینی نشده در نرخ ارز رسمی به نسبت تکانه های پیش بینی شده بیشتر بوده است. پس از اعمال سیاست یکسان سازی نرخ ارز بین سال های 1372 تا 1374، عرض از مبدا الگوی اضافه قیمت بازار سیاه ارز کاهش و شیب آن افزایش یافته است. بنابراین، اعمال این سیاست باعث ایجاد تغییر ساختاری در الگو طی این سالها شده است. نتایج نشان می دهد که پس از به کارگیری این سیاست افزایش از قبل پیش بینی شده در نرخ ارز رسمی تاثیر مثبت معناداری بر اضافه قیمت ارز بازار سیاه داشته است. در پایان، آزمونهای هم تجمعی بر روی الگوها انجام شده است. نتایج حاکی از وجود روابط تعادلی بلندمدت بین متغیرها است.
عوامل تعیین کننده نرخ ارز آزاد و رسمی در ایران (به انگلیسی)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله درجه صحت نظریه برابری قدرت خرید در توضیح نرخ ارز بازار آزاد و رسمی در مقاطع زمانی قبل و بعد از انقلاب به آزمون کشیده می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فرم مطلق این نظریه توضیح دهنده نرخ ارز آزاد در هر دو دوره زمانی قبل و بعد از انقلاب نیست و تنها توضیح دهنده نرخ ارز رسمی در دوره زمانی قبل از انقلاب است. بعد از انقلاب فرم نسبی این نظریه می تواند رفتار نرخ رسمی ارز را توضیح دهد و در بقیه حالات تفاوت نرخهای تورم با رشد نرخ ارز رابطه معنی داری را نشان نمی دهد . افزایش منظم و مستمر شکاف بین نرخ ارز آزاد و رسمی بعد از انقلاب، و عدم سازگاری نرخ ارز رسمی با نظریه برابری قدرت خرید در این دوره، و عدم وجود رابطه ای بین نرخ ارز رسمی و آزاد در دوره مذکور بعد از انقلاب همخوانی دارند. در واقع این گونه به نظر می رسد که بعد از انقلاب هیچ رابطه معینی بین نرخ رسمی و آزاد ارز برقرار نبوده است.
اثرات سیاست یکسان سازی نرخ ارز
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر حاشیه ارزی بازار موازی ارز ، نرخ ارز حقیقی و سطح عمومی قیمت در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی عوامل موثر بر حاشیه ارزی بازار موازی، نرخ ارز حقیقی و سطح قیمت با استفاده از یک الگوی همزمان اقتصاد کلان و با در نظر گرفتن ساختار اقتصادی کشور و وجود بازارهای دوگانه ارزی است. الگوی طراحی شده با استفاده از روش تخمین حداقل مربعات سه مرحله ای بر آورد شده است .نتایج حاصل از تخمین نشان می دهد که عوامل پولی و واقعی مانند حجم پول، سطح قیمت ها، انتظارات در رابطه با تورم داخلی، خالص بازدهی پول خارجی، سرمایه گذاری، اندازه دولت و درآمدهای نفتی اثر معنی داری برحاشیه ارزی بازار موازی ،نرخ ارز حقیقی وسطح قیمت ها خواهند داشت. نتایج حاصل از شبیه سازی سیاست کاهش ارزش پول داخلی نشان می دهد که این سیاست، باعث افزایش در سطح قیمتها خواهند داشت. نتایج حاصل از شبیه سازی سیاست کاهش ارزش پول داخلی نشان می دهد که این سیاست، باعث افزایش در سطح قیمت ها خواهند شد. این سیاست همچنین در کوتاه مدت موجب کاهش حاشیه ارزی شده، اما پس از آن، حاشیه ارزی رشد کرده و به مقدار اولیه خود نزدیک می شود. افزون بر آن، این سیاست در سال اول موجب افزایش نرخ ارز حقیقی خواهد شد، اما پس از آن، نرخ ارز حقیقی کاهش و در میزانی بالاتر از وضعیت اولیه قرار خواهد گرفت. همچنین، موجب کاهش در سطح تولید و افزایش ریالی درآمدهای نفتی دولت خواهد شد. این سیاست در ابتدا، باعث افزایش ذخایر خارجی شده، اما پس از آن، کاهش یافته تا به مقدار اولیه خود نزدیک می شود. دلالت مقاله حاضر در امر سیاست گزاری اقتصادی این است که به منظور تثبیت حاشیه ارزی، سطح قیمتها و نرخ ارز حقیقی، دولت باید سیاستهای منسجم پولی و مالی را همزمان اتخاذ کند.
نقش نرخ ارز در توسعه صادرات غیرنفتی در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که نخست، چگونگی ارتباط بین صادرات غیرنفتی و نرخ واقعی ارز مورد بررسی قرار گیرد، دوم عوامل تعیین کننده نرخ واقعی ارز به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای مؤثر بر صادرات غیرنفتی مشخص و راهکارهای لازم برای تعدیل آن در جهت توسعه صادرات غیرنفتی ارائه شود. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان میدهد که ارتباط مثبت و معنیداری بین صادرات غیرنفتی و نرخ واقعی ارز وجود دارد. لذا، اتخاذ سیاستهای مناسب نرخ ارز در جهت تعدیل نرخ واقعی ارز، به دلیل رونق صادرات غیرنفتی میتواند نقش بسزایی در افزایش ظرفیت آینده تولید و دستیابی به رشد اقتصادی داشته باشد.