فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی پلاگیوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی مطرح در اندیشه پلاگیوس که سبب شکل گیری مناقشه مهمی با آگوستین متفکر پرنفوذ کلیسای مسیحی گردید چیستی طبیعت انسان، ماهیت گناه، گناه ازلی و آثار آن، طبیعت و اراده انسان و راه نجات است. این پژوهش نشان می دهد که آموزه هایی که پلاگیوس درباره انسان مطرح می کند گرچه در طی شوراهایی تحت عنوان بدعت محکوم شده است، به نظر بسیاری از محققان دوره مدرن بخشی از سنت مسیحی است. پلاگیوس معتقد است انسان ذاتاً خوب و آزاد آفریده شده است و چنین نیست که طبیعتش را ضعفی اسرارآمیز مخدوش و ناتوان کرده باشد. ایده گناه ازلی کفرآمیز و غیر قابل تصور است. ویژگی های برتر انسان عقل و اراده آزاد اوست. آدم بواسطه اراده آزاد مرتکب گناه گردید. فرزندان او نیز اینگونه هستند. مرگ جسمانی نتیجه گناه نیست. فقط مرگ معنوی نتیجه آن است که هر انسان آن را از طریق گناهان اکتسابی خود به دست می آورد. فیض الهی سه جنبه دارد. (الف) قانون و ساختار طبیعی انسان ( عقل و اراده آزاد) که همه انسان ها از آن برخوردارند، (ب) شریعت الهی که به عقل تاریک شده بواسطه گناه کمک می کند و وظایف او را یادآور می شود، و (ج) فیض مسیح که که زنگار گناه را می زداید، شریعت را در قلب انسان قرار می دهد و الگوی زندگی اخلاقی و بدون گناه می گردد. از آنجا که خدا می خواهد همه انسان ها نجات یابند، عدم رستگاری انسان را باید نتیجه استفاده نادرست از اراده او دانست.
رفتار بازتابی؛ رویکردی نو در حل مسأله آزادی اراده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسألة جبر و اختیار، در طول تاریخ اندیشه، همواره از اهمّ مسائل فلسفی و شاید
پربحث ترین وچالش برانگیزترین آن ها بوده است، به طوری که گذر زمان و پیشرفت جوامع بشری صرفاً صورت بحث را متحول ساخته ولی اساس مسأله همچنان باقی است. درحالی که اعتقاد رایج بر این بوده که دو سویة مسأله در تعارضی آشتی ناپذیر با یکدیگر قرار دارند، گروهی از فلاسفه توانستند با طرح اندیشة سازگاری آزادی و جبر پرتوی تازه بر شیوهنگرش به این مسأله بیفکنند. ""پیتر استراسون"" یکی از این فلاسفة سازگارانگار، و بنیان گذار رویکرد رفتار بازتابی در موضوع جبر و اختیار است. وی در اثر نوآورانه اش آزادی و آزردگی می کوشد به جای گرفتار نمودن خود در نزاع های بی حاصل جبرگرایانه و آزادی گرایانه، محور تأملات خود را عکس العمل ها و به تعبیر خودش رفتارهای بازتابی ما در زندگی جاری و معمول مان قرار دهد. چنین رفتارهایی –که برخاسته از بطن طبیعت ما و بیانگر نیاز نوع بشر به احساس حدی از احترام و ارادة نیک ازسوی دیگران است- به عنوان عناصر جدانشدنی تعاملات انسانی، اساسی کافی را برای مسئول دانستن افراد فراهم می نمایند؛ حال چه موجبیتی در کار باشد یا نباشد. در این مقاله سعی نموده ایم به روشن سازی ابعاد مختلف رویکرد استراسون بپردازیم.
انسان شناسی فرانسیس بیکن و بحران های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران های زیست محیطی عصر حاضر محصول عوامل متعدد فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. نقش عوامل فکری- فلسفی در زایش این بحران ها نه تنها نقشی اثرگذار و غیرقابل انکار است؛ بلکه اصولاً نظریات فلسفی از بنیادی ترین علل این بحران ها محسوب می گردند. بدون تردید یکی از تأثیرگذارترین اندیشه ها و مبانی فلسفی در زایش بحران های زیست محیطی مربوط به فرانسیس بیکن است. وی به گونه ای نسبت به پردازش جهان اقدام نموده که تقریبا همه اجزای تشکیل دهنده فلسفه وی اعمّ از انسان شناسی، طبیعت شناسی و حتی منطق در خدمت آسایش انسان و تخریب طبیعت و محیط زیست عمل نموده است. هدف این پژوهش این است که حوزه های مورد اشاره فلسفه بیکن به گونه ای تبیین شود که تأثیرات آراء و اندیشه های وی در زایش بحران های زیست محیطی به خوبی نشان داده شود. مدعای ما این است که فرانسیس بیکن در جرگه اخلاق زیست محیطی انسان محور قرار می گیرد.
مرکز پرگار وجود
بررسی تطبیقی انسان خودشکوفای مازلو با ویژگیهای انسان در حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
بررسی ویژگی های انسان خودشکوفای مازلو با اوصاف انسان در حکمت متعالیه به طور تطبیقی، دربردارنده اشتراکاتی است که دید مازلو و ملاصدرا را بیش از پیش به هم نزدیک می کند. برخی از جهات اشتراک ملاصدرا و مازلو در مسئله را می توان در طبقه بندی نیازها، اعتقاد به شهود، زاویه نگاه، معناداری زندگی، فارغ بودن از قشر و طبقه، اعتقاد به خود حقیقی، تغییر در ملاک لذت و توجه به استعدادهای ذاتی دانست. همچنین، این تطبیق نشان دهنده تفاوت هایی از جمله اختلاف روش ملاصدرا و مازلو، کل نگری ملاصدرا و جزء نگری مازلو، توجه ویژه ملاصدرا به عوالم برتر و فاصله نقطه اوج انسان در نظر ملاصدرا با انسان خودشکوفا است که ریشه در دیدگاه روان شناسانه مازلو و دیدگاه فلسفی وحدت وجودی حکمت متعالیه ملاصدرا دارد.
امکان سنجی تطبیق انسان شناسی صدرایی و انسان در فلسفه های اگزیستانس (با تأکید بر اندیشه های یاسپرس و سارتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
«وجود» و «تقدم وجود بر ماهیت» عباراتی کلیدی در فلسفه صدرایی و فلسفه های اگزیستانس هستند که در نظر اول امکان بررسی تطبیقی و برقراری برخی تشابهات در زمینه انسان شناسی را به ذهن متبادر می کنند. صحت این فرضیه در بررسی دقیق تر واژه های «انسان»، «وجود انسانی» و نیز ملاحظه روش در فلسفه اگزیستانسیالیسم ملحدانه (به نمایندگی سارتر) و خداباور (به نمایندگی یاسپرس) پیگیری می شود و طرح هرگونه تطبیق در تحلیل مفهوم، روش، غایت، مبانی و خاستگاه های این دو مشرب فلسفی سنجش خواهد شد. این در حالی است که خصیصه اصلی اگزیستانسیالیسم که انسان به عنوان محور و حتی غایت در آن مطرح شده، ارجاع به امور عینی با کاربست شیوه پدیدارشناسانه است که در واقع نوعی واکنش به فلسفه های انتزاعی به شمار می آید. در حالی که در انسان شناسی صدرایی، محوریت انسان به سمت غایت قرب الهی جهت گیری شده و در تبیین سازوکار فلسفی این انسان شناسی، شیوه انتزاعی مبتنی بر مبناگرایی و وزن دادن به داده های انتزاعی ذهن به عنوان پیش فرض پذیرفته شده است. در انسان شناسی عرفانی که ملاصدرا متأثر از آن بوده، انسان محور عالم است و عالم در خدمت اوست. اما با این تفاوت عمده با مکاتب اگزیستانس که محور بودن انسان و شأن و منزلت او، به واسطه ارتباط او با حق تعالی است.
بررسی تطبیقی آراء قدیس اگو ستینوس و امام محمد غزالی در باب خدا و انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
در این پژوهش ، دیدگاهها و آراء قدیس اگوستین و امام محمد غزالی درباره خدا ( اثبات وجود خدا، صفات و افعال خدا) و انسان ( ماهیت انسان معرفت انسان نسبت به خدا ، جبر و اختیار ، اخلاق) طرح و بررسی مقایسه ای شده است. شناسایی شخصیت غزالی و اگوستین و معرفی آثار ایشان در پیشگفتار این رساله آمده است .
نقش انسان شناسی در فلسفه اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثریت قریب به اتفاق کسانی که به تحقیق درباره فلسفه اخلاق کانت مشغول اند کانت را به دلیل مباحث موجود در بنیادهای مابعدالطبیعه اخلاق و نقد عقل عملی، به عنوان فیلسوفی می شناسند که مخالف این دیدگاه است که «انسان شناسی و مطالعه تجربی ماهیت انسان نقش مهمی در اخلاق دارد.» به این دلیل، آن ها فلسفه اخلاق کانت را به سبب عدم توجه به امور تجربی، صوری یا محض تلقی کرده، به انتقاد از آن می پردازند؛ ولی آیا می توان به جد ادعا کرد که کانت در مباحث اخلاقی خود هیچ نقشی برای تجربه قائل نشده است؟ نگاهی دقیق بر کل آثار کانت نشان می دهد که فلسفه اخلاق کانت کاملاً محض نیست؛ چرا که او در برخی از آثار خود، از جمله متافیزیک اخلاق، انسان شناسی از منظر پراگماتیکی و درس گفتارهای درباره اخلاق، از ضرورت وجود پایه های تجربی در اخلاق سخن گفته، از آن به عنوان انسان شناسی اخلاقی یاد می کند. بنابراین انسان شناسی اخلاقی کانت با نشان دادن راهکارها و موانع تجربی رسیدن انسان به سطح اخلاقی به انسان ها کمک می کند تا با شناخت آن ها به هدف نهایی خود، یعنی آزادی و شخصیت نیک، دست یابند. در این مقاله تلاش شده است ضمن معرفی این بخش مبهم اخلاق کانت، نشان داده شود که فلسفه اخلاق کانت نه تنها صوری نیست؛ بلکه از پایه های تجربی نیز برخوردار است.
تاملاتی انسان شناختی بر موضوع هایی فلسفی
حوزه های تخصصی:
جهان روایی از ابتدای اندیشه کلاسیک و آغاز مسیحیت وجه غالب فرهنگ غرب بوده است. این قاعده کلی در قالب پنداره وحدت و یگانگی نوع بشر، باور به اینکه تمام ابناء بشر خاستگاهی یکسان دارند و در پیشگاه خداوند یکسان هستند بیان شده است. این پنداره مسیحی در طول عصر روشنگری غیر دینی شد و مفاهیم مربوط به یکسانی ماهیت انسانی و حقوق جهانی بشر از دل آن بیرون آمد.
مقایسه انسان شناسی ملاصدرا و یاسپرس
منبع:
سروش اندیشه ۱۳۸۲ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
بحران انسانشناسى معاصر
حوزه های تخصصی: