آنچه امروزه در ایران اسلامى تحت عنوان «فمنیسم» مطرح مىگردد داراى همان ویژگیهاى کلى جنبش زنان در دوره طاغوت است که مهمترین شاخصه آن مخالفت با «دیندارى» زنان و «حقوق» آنان در عرصه فقه مىباشد. در حقیقت فمنیسم وارداتى(1) مصداق بارزى از روشنفکرى مرتجع(2) است که با گام برداشتن در جهت خلاف دین، خط بطلانى بر کارآیى و واقع نمائى خود کشیده است.حاصل عمر حضرت امام قدس سره، استاد شهید مطهرى(ره) در اعتراض به روش متداول روشنفکران ایرانى که فریب خوردن با نام فمنیسم یا همان دفاع از حقوق زنان است که اظهار مىکنند: «احیاء حقوق فراوان و متروک زنان در اسلام» نهضت حقیقى زنان مسلمان است «نه اینکه با تقلید و تبعیت کورکورانه از روش مردم غرب که هزاران بدبختى براى خود آنها بوجود آورد. نام قشنگى بر روى یک فرضیه غلط بگذاریم.(3) و با تبعیت از حرکتهاى فمنیستى، «بدبختیهاى نوع غربى» زن را بر «بدبختىهاى نوع شرقى»اش اضافه نمائیم. در این مقاله به واکاوی در کلام امام می پردازیم.
وقتی به روند کلی نظریات مطرح شده در حوزة مسائل اجتماعی زنان نگریسته و به مسیر پیدایش و نضج آن ها در سیستم های خاص و فرهنگ های ویژه توجه میکنیم و هنگامی که تنوع و گوناگونی الگوهای توسعه و مشارکت امور اجتماعی زنان را ملاحظه نموده و به زیر نهاد و مبانی این الگوها نظر می اندازیم، به این نکته واقف می شویم که دیدگاههای فلسفی بر روند تغییر نظرات و آراء در حوزة مسائل اجتماعی زنان تأثیر می گذارند.
نهضتهاى آزادىخواه و طرفدار حقوق زنان، بعد از انقلاب صنعتى، به دلیل شرایط خاص اجتماعى آن زمان تکوین یافتند و در پى آن با طراحى کنوانسیونها، معاهدات بینالمللى به همراه شعارهایى برخاسته از آن طرز تفکر و تشکیل گروهها، نهادها و مجامع طرفدار حقوق زنان نظیر دیدهبان حقوق بشر و ... به میدان حمایت و احقاق حقوق زنان آمدند و هر روز با عناوین و موضوعاتى جذاب، دیده جهانیان، خاصه زنان را به خود معطوف نمودند. لکن به دلایلى چون: یک سونگرى و زنانه انگاشتن همه امور و نادیده گرفتن بسیارى از ابعاد وجودى و حقوق فطرى زنان و ... موفق به تأمین رضایتبخش و صحیح حقوق زنان نشده و همواره ناکارآیى این محافل سیاسى در وضعیت اسفبارزنان در سراسر جهان و ظلم فاحش و قتل عام آنان در بوسنى هرزگوین، فلسطین، لبنان و افغانستان و ... مشهود است.امروزه سیاستهاى صهیونیستى در قالب «نظام بینالمللى» که همواره ادیان، سنتها و فرهنگهاى بومى جوامع را سد راه اهداف امپریالیستى خود مىدانند با شعار «توسعه جهان سوم»، بر این باورند که این توسعه باید با یک نگرش به دور از فرهنگ بومى، عقاید مذهبى و سنتهاى رایج در جوامع، در راستاى توسعه جهانى با مدلهاى غربى و ضددینى انجام گیرد و سعى دارند این هدف را از طریق قوانین بینالمللى به نحو مسالمتآمیز و تدوین معاهدات و مصوبات سازمانهاى اجتماعى و فرهنگى در کشورهاى مختلف اعمال کنند، تا با کمرنگ شدن و محو ارزشهاى بومى فرهنگ غرب را بر آن جوامع حاکم سازند.در زمینه مسائل زنان، کنوانسیون «رفع تمامى اشکال تبعیض علیه زنان»، یکى از جمله معاهداتى است که با هدف تدوین و تبیین و استاندارد نمودن ارزشها و روشها و بیشنهاى فرهنگى ـ اجتماعى عمدتا با خاستگاه غربى، از طریق تمسک جستن به مشروعیت بینالمللى تدوین گردیده است.گزارشى که در ادامه مىآید بررسى مختصرى از کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان مىباشد که شامل معرفى این کنوانسیون، شرایط الحاق یا عدم الحاق به آن و مغایرتهاى آن با قوانین و احکام و سنتها و عرف پسندیده کشور ما است.