مقاله، به اختلافی بودن مفهوم خشونت، رابطه قدرت با قانون، حقوق با واقعیت، گریزگاههای فراقانونی در حقوق بینالملل نسبت به اعمال خشونت و جنگ، خشونتهای قانونی حاکم بر حقوق بشر، اشاره کرده و سپس نمونههای متعددی از اختیارات فراقانونی برای اعمال خشونت در جهت مصلحت نظام و ضرورتهای اجتماعی را در قوانین مدنی آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، بلژیک و سوئیس نشان میدهد.
در این گفتگو علت دیدگاه منفى نسبت به واژه هایى مانند اصلاح طلبى، آزادى و دموکراسى و هدف از طرح اصلاحات در جامعه کنونى مطرح گردیده و نهایتاً غلبه سلطه استکبارى بر جریان اصلاح طلبى ثابت شده است. سپس نسبت میان خشونت و اصلاح طلبى مورد بحث قرار گرفته است. همچنین بیان گردیده که اصلاح طلبى اکنون درصدد ایجاد تغییرات اساسى در ساختار نظام است که تحت عنوان تغییرات قانون اساسى و به رفراندوم گذاشتن نظام مطرح مى شود و نهایتاً براى سکولارکردن جامعه و نظام تلاش مى کند و تصور مى کند مانند انقلاب اسلامى مى تواند به طور مسالمت آمیز انقلاب در انقلاب کند و نظام اسلامى را براندازد. مهمترین ابزار اصلاح طلبان نفاق است که اگر مواضع و اهدافشان را روشن بیان کنند، مردم از آنان گریزان خواهند بود.