چکیده

مدیریت منازعه میان دو کشور هند و پاکستان در سال های پس از 1998 از عوامل مختلفی اثر پذیرفته است. تغییر در ساختار بین المللی دوران پساجنگ سرد، تحول در سیاست خارجی هند و تلاش این کشور در نقش آفرینی در حوزه های اقتصادی و دیپلماتیک از آن جمله اند. در کنار این عوامل می توان نقش بازدارندگی هسته ای میان این دو کشور را نیز اضافه کرد. با توجه به مهم بودن این عامل نسبت به سایر عوامل گفته شده هدف اصلی این پژوهش برررسی منازعه هند و پاکستان براساس نظریه «بازدارندگی هسته ای کنت والتز» و مفهوم «موازنه قدرت» می باشد. نتیجه اصلی این مقاله آن است که موازنه قدرت ایجاد شده میان هند و پاکستان در حوزه هسته ای منازعات این دو کشور را از حالت «درگیری و جنگ مستقیم» که شامل سه جنگ مستقیم در تاریخ این دو کشور بوده است به سمت «عدم جنگ مستقیم نظامی» در فاصله زمانی بعد از 1998 درآورده است. این پژوهش یک پژوهش تحلیلی - توصیفی همراه با انطباق نظریه بر مورد (نظریه توازن قدرت بر منازعه هند و پاکستان) می باشد و روش گردآوری اطلاعات در آن نیز به صورت استفاده از منابع کتابخانه ای و منابع مجازی (اینترنتی) می باشد.

تبلیغات