عزیزالله افشار کرمانی

عزیزالله افشار کرمانی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی،دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

مراتب فضیلت و اخلاق از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرف علم اخلاق خلق اخلاق عرفانی عقل اجتماعی عقل برهانی اخلاق عقلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۱۷
علم اخلاق علم شناخت ارزش ها و ایجاد دگرگونی در زندگی انسان است به نحوی که زندگی اش توام با فضیلت باشد. علم اخلاق حد واسط میان علم عقاید و علم احکام است و میان این دو نوع معرفت ارتباط برقرار می کند به نحوی که رفتارهای اجتماعی، ظهور اخلاق و عقاید انسان است و خلقیات هر فرد ، ظهور عقاید و آرمان های اوست . علامه طباطبایی اخلاق را دارای مراتب می داند و به سه نوع اخلاق معتقد است یعنی اخلاق عرفی، اخلاق عقلی و اخلاق عرفانی . اخلاق عرفی به عقل اجتماعی متکی است. اخلاق عقلی بر عقل برهانی تکیه دارد و اخلاق عرفانی بر شهود بنا می شود . سیر حیات اخلاقی هر فرد از اخلاق عرفی شروع می شود و می تواند به مرحله اخلاق عقلی و عرفانی ارتقاء پیدا کند . این سه مرتبه از اخلاق درجات متفاوت از یک حقیقت واحدند و با یکدیگر قابل جمع اند و نسبت به هم در حکم ظاهر و باطن اند.
۳.

مراتب ایمان از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی مراتب اسلام مراتب ایمان قلب اندیشه عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۶ تعداد دانلود : ۵۰۹
اسلام که به معنای تسلیم در برابر اوامر و نواهی خداوند است دارای درجات و مراتب مختلفی است و چون وجود آدمی به تدریج تحول می یابد، مراتب مختلف اسلام نیز به مرور در آدمی پدید می آید. در مقابل این تسلیم، خداوند آرامش و جمعیت خاطر را به مرور به قلب آدمیان اعطاء می کند و میان آن تسلیم و این آرامش رابطه متقابل وجود دارد، علامه طباطبایی برای اسلام چهار مرتبه قائل است که در پی هر کدام، مرتبه ای از ایمان پدید می آید. بنابراین حیات مادی و معنوی آدمی دارای درجات و مراتبی است و وظیفه صاحب هر مرتبه ارتقاء مرتبه خود به کمک صاحبان مرتبه بالاتر و لطف و مراقبت نسبت به صاحب مرتبه پایین تر است تا وی نیز به مدارج بالاتر نائل شود. بنابراین مسلمانان در فهم حقایق دینی و تحقق آن حقایق در خود مراتب و درجاتی دارند و اصل در رابطه اهل اسلام گفتگو، مفاهمه و همکاری و همیاری است.
۴.

زمان و مکان در اندیشه ارسطو و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو سهروردی زمان مکان حرکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۴ تعداد دانلود : ۵۷۷
بحث زمان و مکان از جمله مباحث ریشه دار و سنتی در تاریخ فلسفه است که در طول تاریخ اندیشه بشر، ذهن فلاسفه را از دوران یونان باستان به خود مشغول کرده چنان که آراء و اقوال بسیاری در این باب ابراز کرده اند. فلاسفه اسلامی نیز به سهم خود و به تأثیر از فیلسوفان یونان باستان به ویژه ارسطو، نظراتی در این باره ارائه کرده اند. ارسطو بحث از مکان را در کتاب طبیعیاتو در نسبت با حرکت طبیعی، خلاء و زمان مطرح کرده است و در واقع، برخلاف افلاطون مفهومی طبیعی از مکان ارائه می کند. ارسطو تحلیل افلاطون از زمان و مکان را نمی پذیرد و می کوشد بنا به ساختار جسم، زمان و مکان را تحلیل کند. او مکان را سطح مماس جسم حاوی و محوی می داند و در حّد یک امر عرضی به آن بهاء می دهد و زمان را مقدار حرکت می داند. سهروردی گر چه در هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی خود بیشتر افلاطونی است، ولی از آنجا که می کوشد درک تمثیلی از طبیعت را کنار زند و تحلیل عقلانی را جایگزین آن سازد، در تحلیل زمان و مکان جانب ارسطو را می گیرد و همانند وی مکان را رابطه سطوح اجسام و زمان را مقدار حرکت می داند.
۷.

علم صوری یا ادراک مفهومی در فلسفه اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن فطری علم صوری ادراک تصوری غیر فطری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۰۸ تعداد دانلود : ۳۸۰
سهروردی بر اساس حضور یا غیبت شیء از فاعل شناخت، علم آدمی را به علم حضوری اشراقی و علم مثالی یا صوری تقسیم می کند. او حضور ذاتی نفس را مبنای علم حضوری و خاطره نفس از عالم محسوسات و مشاهدات را مبنای علم مثالی می داند. به نظر وی ذهن همان جنبه مفهومی نفس است و مفاهیم موجود در ذهن خود دو دسته اند: دسته ای بالذات معلوم و آشکارند و دسته ای بالعرض شناخته می شوند؛ او به ترتیب آنها را معلومات فطری و غیر فطری می نامد. سهروردی مشاهدات و محسوسات را بدیهی ترین ادراکات ذهن می داند و میان شیء و مثال یا مفهوم آن تمایز قائل شده و معتقد است مثال شیء فقط از یک لحاظ می تواند آن را نشان دهد و نباید میان شیء و مثال یا مفهوم آن خلط کرد.
۹.

تأثیر عقل نظری بر عقل عملی در صدور رفتارهای اخلاقی از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل عدالت سعادت فضیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۹ تعداد دانلود : ۴۱۴
از نظر ملاصدرا میان عقل و اخلاق داد وستد مؤثری وجود دارد و هردو کارکردهای گوناگونی دارند. منشاء رفتارهای آدمی، عقل عملی است که نفس را برمی انگیزد تا قوای عملی خود را برای صدور افعال جزئی به کار گیرد و این کار به واسطه آراء و عقایدی است که در حوزه عقل نظری پدید می آید و بادرک خیر و شر جزئی در حوزه عقل عملی، افعال انتخاب شده و به عنوان فضائل صادر می شوند. متناسب با هر مرتبه ای از ادراک ، افعال خاصی از نفس صادر می شود و صدور آن افعال با ارزش ها و فضائل خاصی ارتباط دارد. همانگونه که نفس دارای ادراکات حسی، خیالی و عقلی است، بر اساس آنها افعالی نیز پدید می آید و ارزش ها و فضائل خاصی هم متناسب با آن افعال در نفس حاصل می شود. ملاصدرا اعتقاد دارد با رشد و احاطه عقل دو وصف عدالت و حریت در نفس پدید می آید و موجب تعالی قوای نفس می شود و با مدیریت خواهش ها و تمایلات جسمانی، نفس به مقام آزادی از تمام اسارتها می رسد و این حکمت و حریت، سرچشمه صدور فضائل انسانی است. در پژوهش حاضر رابطه عقل نظری و عملی با فضائل اخلاقی بررسی وتحلیل شده ونشان داده می شود که میان درجات تجرد ادراکات و تعالی ارزشهای اخلاقی رابطه متقابلی وجود دارد.
۱۰.

نقش و کارکرد عدم در حوزه وجودشناختی و معرفت شناختی فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا عدم عدم مجامع عدم مقابل وجوب امتناع امکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۳ تعداد دانلود : ۳۵۸
ملاصدرا بر مبنای اصالت وجود معتقد است که هر امری؛ اعم از ذهنی یا عینی به اندازه برخورداریش از وجود، حقیقی است ولی عدم لاشیء و بطلان محض است. گرچه موضوع فلسفه وجود است و تنها چیزی است که می توان مصداق حقیقی برایش در نظر گرفت اما توجه به وجود مستلزم توجه به عدم و نقش آن است.تحلیل نقش عدم در پیدایش کثرت، شناخت کثرات و تمایزات موجودات، که همه به شناخت عدم، معانی و مصادیق آن برمی گردد. ملاصدرا برای عدم شیییتی قایل نیست وآن را نقیض وجود و بطلان محض می داند ولی به نحو ضمنی به جایگاه و تأثیر عدم در هستی و شناخت توجه کرده است. این مقاله با پرداختن به تعریف عدم، اقسام عدم و کاربردهای آن در مباحث وجودشناختی و معرفت شناختی، اهمیت عدم در فلسفه صدرا را نشان می دهد، تا آن جا که می توان گفت بنا به تشکیک وجود، به نحوی تشکیک و شدت و ضعف در عدم هم در فلسفه صدرایی قابل طرح است به نحوی که در مرتبه ای از هستی هیچگونه عدمی ورود مطرح نیست و در مرتبه ضعیف هستی عدم به نهایت خود می رسد و اگر معانی عدم برای ذهن کشف نشود تعقل فلسفی امکان ندارد زیرا فهم اصل تناقض، اصالت وجود، تشکیک در وجود، حرکت جوهری و تکامل نفس همه مستلزم تعقل عدم و کاربرد آن در تحلیل مفاهیم فلسفی است. پس کشف مفهوم وجود و عدم و نحوه ی ارتباط آن ها شرط لازم تفکر فلسفی است.
۱۱.

بررسی مبانی توحید در رازقیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ربوبیت خدا توحید افعالی رزق رازقیت رزاقیت توحید در رازقیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۳۵۴
توحید در رازقیت به معنای توحید در رزق رسانی است. این مرتبه از توحید از صفات فعلی پروردگار به شمار می رود که از رابطه رازق که خداوند است با مرزوق که از ویژگی های مخلوقین است، انتزاع شده است. در برخی از آیات قرآن صفت رازقیت به غیر خدا نسبت پیدا کرده است. این در شرایطی است که توحید در رازقیت به معنای انحصار رزق رسانی برای خداوند است. قرآن کریم برای تبیین این مفهوم به مبانی خاصی از جمله: اعتقاد وجود به خدا در عالم، اعتقاد به ربوبیت الهی در کنار عقیده به خالقیت وی و اعتقاد به نظام سلسله ی طولی در توحید افعالی اشاره می نماید. این نوشتار درصدد آن است که پس از بررسی کوتاهی درخصوص مفهوم رزق و انواع آن از نظر آیات و روایات، با بررسی مبانی پیش گفته توحید در رازقیت را به اثبات برساند.
۱۲.

رابطه عقلانیت وعبودیت از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلانیت عبودیت توحید ربوبیت علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۵ تعداد دانلود : ۲۸۱
عبودیّت گوهر اساسی دین است و همه معارف و احکام دینی برای تحقّق عبودیت خدای سبحان است و غایت خلقت نیز چیزی جز عبودیت نیست . از طرف دیگر قوام وجود آدمی به عقل اوست و مخاطب خداوند و عامل اجرای اوامر و نواهی عقل است ، بنابراین تحقّق عبودیت جز با واسطه عقل امکان ندارد . اما همانگونه که علم و ادراک در عالم هستی دارای درجات و مراتب است عبادت نیز دارای درجات و مراتب است . عبودیت تکوینی یا عبادت بالاضطرار همه عالم موجودات را شامل می شود و عبادت بالاختیار مختص موجودات خودآگاه است و مراتب ادراک با مراتب عبودیت تلازم دارد . و همانگونه که مرتبه ای ازعبودیت فعلیت دارد و باید مراتب دیگری از آن را به فعلیت رساند مرتبه ای از عقلانیت نیز در آدمی بالفعل است و باید مراتب کاملتر آن را کسب کرد.
۱۳.

رابطه معرفت و عبادت از دیدگاه ملاصدرا

کلید واژه ها: ملاصدرا عبادت سعادت قرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۷۰۲
ملاصدرا با قائل شدن به دو قوه عقل نظری و عقل عملی برای نفس، سعادت حقیقی انسان را در گرو کمال آن دو قوه معرفی می کند. ایشان با محور قرار دادن اصل وجود می خواهد ارتباط انسان را با خویشتن، جهان و خدا، به گونه ای تبیین نماید تا سعادت او و کمالش تأمین شود. از نظر ایشان، نفس معرفت یافته وقتی به ذات حقیقی خود برمی گردد، به بهجت و سروری وصف ناپذیر می رسد که عبادت برای او صدور فعل آزادی و حریت از مُشتهیات و تمنیات بدن بوده و این همان سعه وجودی در حکمت متعالیه است. نگاه ظاهرگرایانه به مفهوم عبادت و دور شدن از وجه تربیتی و انسان سازی دین یعنی عقلانیت و معرفت، می تواند ریشه بحران انسانیت و سقوط آن به مرتبه حیوانیت باشد. در این پژوهش که از نوع کتابخانه ای بوده، رابطه بین معرفت و عبادت از نظر ملاصدرا بررسی و تحلیل شده و میزان هماهنگی دیدگاه ایشان با آیات قرآنی ارزیابی گردیده است. با تبیین این رابطه عامل پیونددهنده عقل و دین یعنی مسئله سعادت و شناسایی عوامل مؤثر در تکامل نفس روشن می شود. با بررسی انجام شده در این پژوهش، این نتایج حاصل شد که معرفت و حکمت راه یابی به ملکوت و عالم حقایق موجودات و حیات حقیقی انسان یعنی حیات معقول است. مسیر نفس به این حیات، کسب فضیلت عدالت، از طریق اعتدال در قوای بدنی و حسی است که این جز با بندگی و عبادت میسر نیست؛ یعنی تزکیه بستر تفکر بوده و عبادت بهترین ابزار برای تزکیه است. بر این مبنا، انسانِ عالِمْ و عابد به سعادت حقیقی نائل می گردد.
۱۴.

مرگ از نظر ملاصدرا در نگره تفسیر فلسفی تعابیر موت و نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ دنیا آخرت ملاصدرا نفس انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۴۲۳
مرگ از احوالِ نفس انسانی است. نفس آدمی به واسطه اتحادی که با بدن دارد، دارای اوصاف و احوالات گوناگونی است. یکی از مهم ترین این اوصاف "مرگ" است. به نظر ملاصدرا نفس با به کار گرفتن بدن، استعدادهای مختلف خود را به فعلیت می رساند. و در صورتی که با به کمال رسیدن خود، دیگر نیازی به بدن نداشته باشد، نفس از بدن مفارقت می کند و به واسطه ی این مفارقت، از عالم دنیا وارد عالم آخرت می شود. ضمناً چون نفس بالذات زنده است و بدن به واسطه اضافه تدبیری نفس، دارای حیات است، بنابراین نفس که عین شعور و آگاهی به خود می باشد، پس از مرگ به حیات خود ادامه می دهد و این بدن است که با عدم تدبیر به واسطه ی نفس ترکیب خود را از دست می دهد و دچار مرگ می شود.
۱۵.

بررسی تطبیقی عدم از دیدگاه صدرالمتألهین و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدم حکمت متعالیه صدرالمتألهین هایدگر دازاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۴۲۸
فلسفه با اینکه عهده دار بررسی احکام کلی وجود است، اما بررسی احکام عدم نیز به تبع وجود در فلسفه سامان می پذیرد. صدرالمتألهین و مارتین هایدگر، هر دو اهتمام ویژه ای به بررسی احکام عدم داشته اند که نوشتار حاضر به بررسی تطبیقی این مسئله از منظر این دو فیلسوف بزرگ پرداخته است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که در اندیشه صدرالمتألهین، «عدم» در عین وحدت مفهومی، دو کاربرد دارد: 1. نقیض وجود؛ 2. فقدان کمال؛ اما هایدگر چهار معنا برای عدم در نظر می گیرد: 1. عدم به مثابه نفی کامل کلیت موجودات؛ 2. عدم به مثابه هستی نامتعین؛ 3. عدم به مثابه فقر تام و تمام موجودات؛ 4. عدم به مثابه نیستی یا ناهستی.
۱۶.

بررسی تطبیقی ادراک حسّی از منظر ملاصدرا و هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک حسی ملاصدرا هگل آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۳۸۸
ملاصدرا و هگل هر دو ادراک حسّی را آغاز شناخت می دانند. با این تفاوت که ملاصدرا برای شناسایی، مراحل حسّی، خیالی و عقلی قائل است و ادراک کلی را پس از گذر از ادراک حسّی و خیالی ممکن می داند یعنی ادراک کلی، آخرین مرحله شناخت است. ولی هگل از همان آغاز، شناسایی را به واسطه مفاهیمِ کلی می داند و تعارض میان جزئیت و کلیت در این ادراک را عامل ارتقاء ادراک به مرحله بعدی می داند. مقایسه ادراک حسّی در ملاصدرا و هگل نشان می دهد که پذیرفتن مبانیِ مختلف در حوزه های منطق، طبیعت و انسان، چگونه می تواند شروع از نقطه واحد را به سرانجام های متفاوت برساند. ادراک حسّی در هگل سرآغاز کشف تضاد در فعالیت ادراکیِ آدمی است که این تضاد، در وحدت شناسایی و هستی پایان می یابد. اما پیشرفت آگاهی در فلسفه صدرا در ارتباط آدمی با واقعیت و گذر از مراتب پایین هستی به مراتب بالاتر و تعالی و بسط مرتبه وجودیِ آدمی است.
۱۷.

گشودگی به جهان و عالم داری انسان از منظر ملاصدرا و مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گشودگی به جهان عالم داری جهان انسان علم حضوری هایدگر صدرالمتالهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
مسئله انسان و تحلیل هویت وی از بنیان های تفکر ملّاصدرا و هایدگر است. نحوه تلقی آن ها از انسان در عین اختلاف، اشتراکاتی نیز دارد.نگاه مشترک آن ها به مسئله انسان و وجود قرابت خاصی میان آن ها پدید آورده است.هر دو برای انسان، وجود ویژه ای در میان موجودات قائل هستند. ملّاصدرا، علم حضوری نفس به خود را عین نفس و مستلزم علم حضوری به بدن می داند و بدن پل اتصال نفس با جهان پیرامون است، این علم حضوری عین گشودگی وجود آدمی به جهان است؛ چون نفس همواره به محیط اطراف التفات دارد. و با این التفات به طور مدام هستی خود را استمرار می بخشد. هایدگر هم معتقد است که انسان مدام در حال طرح افکنی است و این طرح افکنی، ناشی از گشودگی به جهان است یعنی هر لحظه دازاین، موجودات و خود را می یابد و بر اساس این یافت طرح می افکند. هایدگر، انسان را به اصیل و غیر اصیل تقسیم می کند. انسان غیر اصیل، تابع کسان و مشهورات است، ولی انسان اصیل وجود خود را محدود در زمان خاصی می داند لذا کار های خود را متناسب با موقعیت و اهداف و برای تحقق هویت حقیقی خود انجام می دهد. ملاصدرا نیز به فعلیت رسیدن استعداد های آدمی  را مرهون نحوه تعامل انسان با جهانی می داند که آدمی در آن زیست می کند و آدمی با فعالیت های خود می تواند جهان خود را گشوده تر کند و آن را ارتقاء دهد. ملّاصدرا و هایدگرهر دو به تعامل انسان با جهان  و توانایی عالم سازی انسان تاکید دارند و تعالی انسان را در نحوه فعالیت و نوع عالمی می دانند که انسان می سازد.
۱۸.

جایگاه و کارکرد اختلاف در جامعه بشری از نظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلاف تعدد شرایع امه واحده خلقت مراتب ایمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
خلقت مستلزم اختلاف است. چون تا کثرتی نباشد خلقتی نیست. این معنا از اختلاف بر عالم مخلوقات حاکم است و مبنای همه انواع دیگر احتلاف است، اما در میان انسان ها اگرچه اینگونه اختلاف وجود دارد، ولی نوع دیگری از اختلاف هم هست که ناشی از اندیشه ها، اراده ها و اعمال آدمیان است. زمانی که اختلافات جامعه بشری به حدّ خاصی رسید شرایع الهی نازل شدند تا به جامعه سامانی دهند. ولی با آمدن ادیان، دسته ای از آدمیان در خود دین اختلاف کردند و نوع تازه ای از اختلاف پدید آمد، بنابراین رسالت دین الهی داوری در میان اختلافات ناشی از معیشت و اختلاف بر سر اصل دین است . نوع دیگری از اختلاف ، اختلاف در درجات ایمان است که جز با گفتگوی آزاد و بحث عقلانی حل نمی شود. بنابراین گرچه دسته ای از اختلافات قابل رفع است ولی دسته ای از اختلافات عین حیات آدمیان است و اصل در حیات آدمی، اداره کردن اختلافات است و نه رفع کامل آن که در این عالم محال وقوعی است.
۱۹.

علم خدا به جزئیات متغیر از دیدگاه فیاض لاهیجی و نقد و بررسی دیدگاه وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم خدا علم به جزئی متغیر صور مرتسمه ابن سینا فیاض لاهیجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۵۳
لاهیجی در مسئله علم خداوند به جزئیات متغیر در ابتداء به نظریه علم خدا به جزئی از طریق کلی ابن سینا تکیه می کند که علم باری به اشیاء را صور مرتسمه و علم حصولی و از طریق علل و اسباب می داند لذا می کوشد تا تغییر در عالم اجسام  را به رابطه ی موجودات مادی به یکدیگر ارجاع دهد و با علم فعلی خداوند و تشکیک در وجود و بساطت ذاتی حق تعالی شبهه تغییر را پاسخ دهد. وی در نهایت قرائتی متمایز از صور مرتسمه که نزدیک به نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی ملاصدرا است ارائه می دهد و می گوید کمال مطلق ذات خداوند اقتضاء می کند که با علم اجمالی که علم بسیط ذاتی است تمامی صورت ها به نحو تفصیلی و متمایز از هم برای حق تعالی از ازل معلوم  باشد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی و کتابخانه ای می کوشد تلاش لاهیجی برای رفع شبهه تغییر در علم خدا به جزئیات متغیر را به کمک برخی مبانی فلسفی  بررسی و نقد کند.
۲۰.

فیاض لاهیجی و قرائتی متفاوت از نظریه صور مرتسمه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم پیشین الهی به غیر علم اجمالی صور مرتسمه ابن سینا لاهیجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۹
علم الهی به مخلوقات پیش از خلقت آن ها، یکی از پیچیده ترین مباحث الهیات درباب صفات خداوند متعال محسوب می شود که درباره آن، نظرات گوناگونی مطرح شده است. یکی از معروف ترین این نظریات، نظریه صور مرتسمه ابن سیناست که در این مقاله، قرائت محقق لاهیجی از آن را بررسی و تحلیل می کنیم. محقق لاهیجی، ابتدا قرائت مشهور ابن سینا درباره صور مرتسمه را پذیرفته است که بنابر این قول، خداوند متعال قبل از آفرینش اشیا، به آن ها به واسطه صور مرتسمه ای علم دارد که قائم به ذات الهی هستند و این علم، فعلی و از لوازم ذات است. فلاسفه و متکلمین اسلامی پس از بوعلی سینا بر این نظر، انتقادات مختلفی وارد کرده اند؛ لذا محقق لاهیجی قرائتی متفاوت را درباره نظریه صور مرتسمه به دست داده است تا از اشکالات این نظریه رهایی یابد. به عقیده وی علم اجمالی، عین علم تفصیلی است و این تفصیل در تحلیل ذهن آدمی ریشه دارد؛ وگرنه علم خداوند متعال، عین ذات وی و ازنوع واحد و بسیط است و به همین جهت، قرائت متفاوت محقق لاهیجی به نظریه علم اجمالی درعین علم تفصیلی ملاصدرا نزدیک می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان