خلقت مستلزم اختلاف است. چون تا کثرتی نباشد خلقتی نیست. این معنا از اختلاف بر عالم مخلوقات حاکم است و مبنای همه انواع دیگر احتلاف است، اما در میان انسان ها اگرچه اینگونه اختلاف وجود دارد، ولی نوع دیگری از اختلاف هم هست که ناشی از اندیشه ها، اراده ها و اعمال آدمیان است. زمانی که اختلافات جامعه بشری به حدّ خاصی رسید شرایع الهی نازل شدند تا به جامعه سامانی دهند. ولی با آمدن ادیان، دسته ای از آدمیان در خود دین اختلاف کردند و نوع تازه ای از اختلاف پدید آمد، بنابراین رسالت دین الهی داوری در میان اختلافات ناشی از معیشت و اختلاف بر سر اصل دین است . نوع دیگری از اختلاف ، اختلاف در درجات ایمان است که جز با گفتگوی آزاد و بحث عقلانی حل نمی شود. بنابراین گرچه دسته ای از اختلافات قابل رفع است ولی دسته ای از اختلافات عین حیات آدمیان است و اصل در حیات آدمی، اداره کردن اختلافات است و نه رفع کامل آن که در این عالم محال وقوعی است.