خسرو ابراهیم

خسرو ابراهیم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
۲۱.

تأثیر مکمل دهی ویتامین E بر پاسخ فاکتور آنژیوژنیکی به فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت وامانده ساز آنژیوژنز VEGF سرمی آنتی اکسیدان ویتامین آلفا دی توکوفریل استات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۷۶۵
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مکمل دهی ویتامین E بر پاسخ فاکتور آنژیوژنیکی (سطوح VEGF سرم) به فعالیت وامانده ساز و بررسی ارتباط مکمل دهی ویتامین E با VEGF سرمی در مردان فعال است. بدین منظور، 30 مرد فعال (میانگین ± انحراف معیار: حداکثر اکسیژن مصرفی 54/2 ± 19/40 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) انتخاب و براساس max2VO به دو گروه مکمل (400 واحد بین المللی ویتامین E به طور روزانه) و دارونما (4/0 گرم آمیلیوم به طور روزانه) تقسیم شدند. پس از 14 روز مکمل دهی، آزمودنی های هر دو گروه فعالیت وامانده ساز (20 دقیقه فعالیت با 50 درصد max2VO و سپس40 دقیقه بعدی با 65 درصد max2VO و 5 دقیقه پایانی با حداکثر تلاش تا حد واماندگی) انجام دادند. نمونه های خونی قبل از دوره مکمل دهی، قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد اجرای وامانده ساز گرفته شدند. از آزمون های تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج، دو هفته مکمل دهی ویتامین E باعث افزایش معنی دار سطوح سرمی ویتامین E گروه مکمل نسبت به گروه دارونما شد (006/0P=). همچنین، فعالیت وامانده ساز موجب افزایش معنی دار VEGF سرمی بعد از اجرا در گروه مکمل (001/0P=) و دارونما (000/0P=) شد. با وجود این، بین سطوح VEGF سرمی در دو گروه مکمل و دارونما در هیچ یک از وهله های زمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (865/0P=). همچنین، بین سطوح ویتامین E و میزان VEGF سرم پایه ارتباط معنی داری وجود نداشت (221/0P=). در نهایت، به نظر نمی رسد مکمل دهی ویتامین E با دوز 400 واحد به مدت 14 روز تأثیر معنی داری بر سطوح VEGF سرمی استراحتی و VEGF ناشی از فعالیت وامانده ساز داشته باشد.
۲۲.

مقایسه تأثیرچربی تحت جلدی دانشجویان پسر غیر ورزشکار دانشگاه گیلان (hdl) آلفالیپوپروتئین ، (ldl)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۶ تعداد دانلود : ۷۰۷
به منظور مقایسه ی تاثیر دو نوع فعالیت هوازی یک جلسه ای بر میزان تغییرات‹LDL-C› ،‹HDL-C› وچربی تحت جلدی ،تعداد 20 نفر از مردان 20-25 سال از دانشجویان غیر ورزشکاردانشگاه گیلان که درسال تحصیلی 77-78 مشغول به تحصیل بودند، بطور غیر تصادفی انتخاب شدند.میانگین سن ،وزن وقد افراد به ترتیب 29/2?8/21 سال، 36/5 ?65/64 کیلوگرم و49/5? 174 سانتی متر برای گروه یک ‹فعالیت دوتناوبی › و 32/ 1?2/23 سال، 29/10? 4/69 کیلوگرم و39/5? 8/172 ساتیمتر برای گروه دو‹فعالیت دایره ای با وزنه›بود.برنامه ی فعالیتی هردوگروه به ترتیب شامل یک جلسه فعالیت دوتناوبی‹هوازی› به مدت 40 دقیقه شامل 10 دقیقه گرم کردن،20 دقیقه دوتناوبی هوازی ‹4 ست:4 دقیقه دونرم وآهسته ،1 دقیقه پیاده روی› با 60-80 درصد ،ضربان قلب بیشینه‹MHR ›و10 دقیقه سرد کردن برای کروه 1ویک جلسه فعالیت دایره ای با وزنه ‹هوازی› به مدت 40 دقیقه ،شامل 10 دقیقه گرم کردن ،20 دقیقه فعالیت دایره ای با وزنه ‹شامل 10 ایستگاه› با 60-80 درصد ضربان قلب بیشینه‹MHR› و10 دقیقه سرد کردن برای گروه دو بود .برای به دست آوردن اطلاعات خام ،درصد چربی تحت جلدی بدن ونمونه های خون آزمودنی ها قبل وبعد از یک جلسه فعالیت اندازه گیری شد وپس از تجزیه وتحلیل آماری براساس تست t student در سطح 5درصد وبا ضریب اطمینان 95 درصدنتایج زیر حاصل شد :الف)یک جلسه فعالیت دو تناوبی بر میزان HDL-C، LDL-Cوچربی تحت جلدی تاثیر معنی داری نداشت؛ ب)یک جلسه فعالیت دایره ای با وزنه بر میزان HDL-Cتاثیر معنی داری داشت، ولی برمیزان LDL-C وچربی های تحت جلدی تاثیر معنی دار نداشت. در پایان نتیجه گرفته شد که یک جلسه فعالیت هوازی دایره ای با وزنه نسبت به یک جلسه فعالیت هوازی دوتناوبی بر سطح چربی های پلاسما تاثیر بیشتری دارد.
۲۳.

تاثیر تمرینات استقامتی بر hs-CRP سرمی به عنوان یک عامل التهابی پیشگویی کننده بیماریهای قلبی - عروقی در مردان جوان تمرین نکرده

۲۴.

تاثیر مصرف مکمل کولین بر سطح اسیدهای چرب آزاد پلاسما در انتها و دوره بازیافت یک جلسه فعالیت ورزشی بلند مدت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره بازیافت مکمل کولین اسیدهای چرب آزاد پلاسما فعالیت بلند مدت رشته ورزشی سه گانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۰ تعداد دانلود : ۸۹۶
هدف تحقیق حاضر مطالعه تأثیر مصرف مکمل کولین، بر تغییرات اسیدهای چرب آزاد پلاسما و سوخت و ساز چربیها در انتها و دوره بازیافت یک جلسه فعالیت بلند مدت در مردان نخبه رشته سه گانه (سن 83/2 ± 44/21 سال، وزن 34/5 ±54/71 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 36/4 ± 25/71ml kg-1 min-1 ) بود. 9 مرد نخبه رشته سه گانه، در قالب طرح تحقیق انتقالی یک سویه کور، دو جلسه فعالیت 120 دقیقه ای دویدن بر روی نوارگردان با شدت 59 تا 64 % VO2MAX را اجرا نمودند. آزمودنی ها یک ساعت قبل از فعالیت جلسه اول، دارونما و یک ساعت قبل از فعالیت جلسه دوم، مکمل کولین بیتارترات مصرف نمودند. نمونه گیری خون قبل از شروع، انتها و نیم ساعت پس از پایان فعالیتها برای اندازه گیری اسیدهای چرب آزاد پلاسما بعمل آمد، برای اندازه گیری این مشخصه از روش رنگ سنجی استفاده گردید. داده ها بوسیله آزمون تحلیل واریانس مکرر در سطح معنی داری (P≤ 0.05 ) تجزیه و تحلیل گردیدند. مقایسه نتایج دو جلسه فعالیت نشان داد سطح اسیدهای چرب آزاد پلاسما در انتهای فعالیت همراه با مکمل کولین بطور معنی داری از مقدار مشابه در فعالیت همراه با دارونما پائین تر بود ولی در دوره بازیافت فعالیت همراه با مکمل کولین، از مقدار مشابه در فعالیت همراه با دارونما بطور غیر معنی داری بالاتر بود. می توان نتیجه گرفت مصرف مکمل کولین می تواند از طریق تسهیل انتقال اسیدهای چرب آزاد پلاسما از غشاء پلاسمائی، برداشت آنها توسط سلولهای عضلانی و متعاقباً فرآیند اکسایش چربیها را طی فعالیتهای ورزشی بلند مدت افزایش دهد.
۲۵.

تاثیر رقابت رسمی فوتبال بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول تستوسترون رقابت رسمی ایمونوگلوبولین A

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۵ تعداد دانلود : ۸۲۰
هدف از تحقیق حاضر، تعیین تاثیر رقابت رسمی فوتبال بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد بود. به این منظور، 14 بازیکن ثابت با میانگین سنی 3/4 ±24/28 سال به طور مساوی از دو تیم رو در رو در جام حذفی سال 1388 انتخاب شدند. نمونه های بزاقی در زمان استراحت و بلافاصله بعد از نیمه اول، قبل از نیمه دوم و بعد از نیمه دوم گردآوری و مقادیر مربوط به غلظت کورتیزول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی و غلظت ایمونوگلوبولین A با استفاده از روش نفلومتری تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر و t جفت شده در سطح 05/0 P≤ صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اثر اصلی مسابقه فوتبال بر تغییرات غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد معنی دار است (001/0 P<). این یافته ها پیشنهاد می کند که رقابت رسمی فوتبال ممکن است به کاهش غلظت ایمنوگلوبولین A در بازیکنان مرد منجر شود و بازیکنان را در معرض ابتلا به عفونت مجاری تنفس فوقانی قرار دهد.
۲۶.

Effect of Two Regimes of Vitamin C on Delayed Onset Muscle Soreness(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Muscle soreness Anti oxidant Vitamin C

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۲ تعداد دانلود : ۵۸۶
The aim of present study was to investigate the physiological effects of two regimes of vitamin C on the delayed onset muscle soreness (DOMS). Thirty seven non-athletic female volunteers (age، 22.02 ± 1.54 yrs) were randomly allocated into 4 groups; Group 1: consumed 100 mg vitamin C (n=9); Group 2: consumed 200 mg vitamin C (n=10); Group 3: consumed placebo (n=9); Group4: control (n=9). The treatment groups received vitamin C 1 hr before eccentric actions up to 47 hr after actions. The placebo group consumed identical capsules that contained 100 mg lactose. Muscle soreness was induced by performing 70 eccentric contractions of the triceps muscle of the non-dominant side on a modified arm curl machine. The time interval every action was 3 s with a 10 s rest between them and there was 1 min rest between every 10 actions. Perceived muscle soreness (PMS)، maximal eccentric contraction (MEC)، creatine kinase (CK) enzyme values and elbow range of motion (EROM) were assessed، 1 hr before، and 1 hr، 24 hr، and 48 hr after the eccentric actions. Data were analyzed by two-way analysis of variance (ANOVA) with repeated measures for the time component of the experiment and the following results were concluded: Peak muscle soreness in all groups in the study occurred 48 hr after the contraction except in the group 1 and there was not a significant difference between the 4 groups in muscle soreness. CK activity increased in all groups after eccentric contraction and there was not a significant difference in CK levels between the 4 studied groups. A non-significant reduction of elbow joint ROM was also indicated in all groups of study. There was not significant reduction in MEC in any groups. Therefore consumption 100 or 200 mg vitamin C dose not affect on (DOMS).
۲۷.

مقایسه تاثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی اکسیداسیون سوبسترا فعالیت مقاومتی لیپولیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۰۶
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی با حجم یکسان بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن بود. ده مرد دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار: سن، 8/4±8/28 سال؛ شاخص توده بدن، 4/1±2/28 کیلوگرم بر متر مربع) سه جلسه فعالیت شامل 1) فعالیت استقامتی (E)، 2) فعالیت مقاومتی دایره ای و متعاقب آن فعالیت استقامتی (CRE)، 3) فعالیت مقاومتی هایپرتروفی و متعاقب آن فعالیت استقامتی (HRE) را به صورت تصادفی و با فاصله های یک هفته ای انجام دادند. فعالیت استقامتی شامل 30 دقیقه دوچرخه سواری با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. فعالیت مقاومتی دایره ای شامل 3 نوبت 14 تکراری با شدت 50 درصد حداکثر یک تکرار بیشینه (1RM) برای شش حرکت با وزنه بود. پروتکل هایپرتروفی شامل 3 ست 10 تکراری با شدت 70% 1RM بود. گازهای تنفسی قبل، طی و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی برای محاسبه اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات جمع آوری شدند. نمونه های خونی سیاهرگی نیز قبل، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی گرفته شدند و برای تحلیل گلوکز، انسولین، اسید چرب آزاد، گلیسرول، مالونیل کوا و گلوت4 استفاده شدند. غلظت گلیسرول پلاسما، قبل از فعالیت استقامتی، طی و در دوره ریکاوری در جلسه CRE بیشتر از دو جلسه Eو HRE و در جلسه HRE بیشتر از جلسه E بود (001/0P<). غلظت گلوکز پلاسما طی فعالیت استقامتی در جلسه HRE کاهش بیشتری نسبت به جلسه CRE و E پیدا کرد (05/0P<). در دوره ریکاوری غلظت گلوکز پلاسما در جلسه E بیشتر از دو جلسه HRE و CHR، و در جلسه CRE بیشتر از جلسه HRE بود (05/0P<). میزان اکسیداسیون کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در جلسه E به صورت معناداری از دو جلسه CRE و HRE بیشتر بود (05/0P<). با این وجود، برای اکسیداسیون چربی، انسولین، گلوت4، مالونیل کوآ و اسیدچرب آزاد اختلاف معناداری بین سه جلسه وجود نداشت (05/0<P). بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که فعالیت مقاومتی دایره ای نسبت به فعالیت مقاومتی هایپرتروفی (با حجم یکسان)، موجب افزایش بیشتری در لیپولیز طی فعالیت استقامتی متعاقب آن می شود، اما بر سوخت چربی و کربوهیدرات تاثیرگذار نیست.
۲۸.

تأثیر مصرف محلول قندی رقیق قبل از فعالیت هوازی بیشینه روی فعالیت آنزیم های سرمی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۳ تعداد دانلود : ۷۲۰
برخی از آسیب های بافتی بر اثر اجرای فعالیت های بدنی را می توان با استفاده از آنزیم های سرم،مورد ارزیابی قرار داد.هدف تحقیق حاضر،بررسی تاثیر مصرف محلول قندی رقیق قبل ازاجرای فعالیت هوازی بیشینه برروی تغییرات نامطلوب لاکتاتدهیدروژناز وآلدولازاستبه همین منظور دوگروه ده نفری ‹با میانگین سنی 07/2? 1/22 و2? 3/21 سال وتوده ی بدون چربی 57/5? 41/65 و03/50? 93/60 کیلوگرم› داوطلب مرد برای شرکت دراین تحقیق انتخاب شدند. نمونه های خون سیاهرگی یک ساعت قبل از شروع مسابقه ‹دو 3000 متر› ازدست راست گرفته شد.سپس 500 سی سی محلول 5/2 درصد سوکروز به آزمودنی های گروه آزمایش و500 سی سی شبه دارو به آزمودنی های کنترل داده شد. خون گیری نهایی درست بلافاصله پس ازقطع فعالیت ورزشی انجام شد.بر اساس نتایج به دست آمده،می توان گفت که مصرف محلول رقیق سوکروز قبل از مسابقه می تواند از افزایش بیش از حد فعالیت آنزیم های سرمی جلوگیری کند.
۲۹.

اثر سه دوره زمانی(5، 10، 15 ثانیه) انقباض ایستا در روش PNF بر دامنه کشش عضلات همسترینگ مردان غیر ورزشکار

۳۰.

بزاقی نوجوانان حرفه ای و تفریحی LGA مقایسه تأثیر یک جلسه فعالیت شدید وامانده ساز بر تغییرات(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۰
ایمنوگلوبولین A ( IgA ) مهم ترین آنتی بادی موجود در بزاق انسان است که در ایمنی مخاطی و پیشگیری از عفونت های مجاری فوقانی تنفسی (URTI) نقش بسزایی دارد. غلظت IgA بزاقی در نتیجه فعالیت های شدید تحت تاثیر قرار می گیرد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر پاسخ سیستم ایمنی مخاطی نوجوانان ورزشکار با آمادگی بدنی متفاوت به یک جلسه فعالیت شدید وامانده ساز بود. آزمودنی های این تحقیق شامل نوجوان پسر در قالب دو گروه آزمودنی که گروه اول شامل نوجوان با میانگین سنی10/16 و Vo2max برابر با ml.min-1kg-1 101/51 با حداقل سه جلسه تمرین منظم هفتگی (ورزشکار حرفه ای ) و گروه دوم شامل نوجوان با میانگین سنی93/15 و Vo2max ml.min-1kg-1 2/44 فقط یک جلسه تمرین در هفته بودند (ورزشکار تفریحی ). نمونه های بزاقی قبل و بلافاصله پس از انجام یک فعالیت شدید وامانده ساز (آزمون بروس ) از آزمودنی ها گرفته و غلظت پروتئین و IgA با روش نفلومتری اندازه گیری شد. روش های آماری مورد استفاده در این تحقیق ، روش t مستقل وt وابسته بود و نتایج آن در سطح معنی داری (05/0P<) مورد بررسی قرار گرفت . نتایج این تحقیق نشان داد که غلظت پروتئین بزاق در هر دو گروه آزمودنی پس از انجام فعالیت شدید افزایش یافت . همچنین غلظت نسبی IgA به پروتئین تام بزاق پس از فعالیت شدید در هر دو گروه آزمودنی کاهش معنی داری را نشان داد اما مهم ترین یافته تحقیق آن بود که میزان کاهش غلظت نسبی IgA به پروتئین تام بزاق پس از انجام فعالیت شدید در گروه ورزشکار حرفه ای به طور معنی داری کمتر از گروه دیگر بود.
۳۱.

اثر میزان محدودیت جریان خون هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تستوسترون هورمون رشد محدودیت جریان خون فعالیت ایزومتریک کاآتسو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۸۰ تعداد دانلود : ۶۸۵
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر میزان محدودیت جریان خون (کاآتسو) هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی بوده و 10 مرد فعال (دارای یک تا سه جلسه فعالیت در هفته، میانگین سنی 32/2 ± 8/23 سال و شاخص توده بدنی 80/1 ± 26/24 کیلوگرم بر مترمربع) که سابقه انجام تمرین مقاومتی را داشتند، به صورت داوطلبانه در آن شرکت نمودند. ابتدا، فشار سیستولی پای آزمودنی ها به وسیله دستگاه سونوگرافی داپلر رنگی تعیین گردید و سپس، آزمودنی ها پروتکل پژوهش را که شش انقباض ایزومتریک 10 ثانیه ای با بار 65 درصد و حداکثر انقباض ارادی با 60 ثانیه استراحت بین هر انقباض و با چند فشار مختلف محدودیت جریان خون (صفر (بدون فشار)، 70، 100 و 130 درصد فشار سیستولی پا) بود، اجرا کردند. لازم به ذکر است که نمونه های خون پیش از فعالیت، بلافاصله پس از فعالیت و 15 دقیقه پس ازآن گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها تعامل معناداری را در هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بین فشارهای مختلف محدودیت جریان خون (جلسه × زمان) نشان نمی دهد ( P>0.05 ). علاوه براین، نتایج حاکی از آن است که میزان هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بلافاصله پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشار های محدودیت جریان خون افزایش یافته است ( P<0.05 )؛ اما به جز هورمون تستوسترون ( P=0.074 )، میزان هورمون رشد و لاکتات در 15 دقیقه پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشارهای محدودیت جریان خون معنادار می باشد ( P<0.05 ). می توان گفت باوجوداینکه با افزایش فشار محدودیت جریان خون، میزان هورمون های رشد و تستوسترون افزایش یافته است؛ اما تفاوت معنادار در مقدار هورمون های تستوسترون و رشد بین فعالیت با فشارهای مختلف محدودیت جریان خون در یک شدت برابر مشاهده نمی شود .
۳۲.

تاثیر برنامه تمرین ترکیبی منتخب بر قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولتیپل اسکلروزیس (MS) تمرین ترکیبی قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۹۴۰
هدف : هدف از انجام این پژوهش تعیین تاثیر هشت هفته برنامه تمرین ترکیبی منتخب بر قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی زنان مبتلا به MS بود. بدین منظور پس از مطالعات مقدماتی، تعداد 20 بیمار زن مبتلا به MS با میانگین سنی (78/4±55/34 سال)، وزن (00/8±56/63 کیلوگرم)، معیار ناتوانی (54/1±94/2) و شاخص توده بدن (84/2±24/24کیلوگرم/مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. روش شناسی : طرح پژوهش حاضر از نوع دو گروهی با دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود. گروه تجربی علاوه بر مصرف داروهای تجویز شده، در برنامه هشت هفته ای تمرین ترکیبی (شامل20 دقیقه گرم کردن عمومی بدن، 15 دقیقه تمرینات آئروبیک با شدت50-60% حداکثر ضربان قلب، 15 دقیقه تمرینات با وزنه اندام فوقانی و تحتانی با شدت 50-70% 1-RM (تمرین با دستگاه بدنسازی)، 10 دقیقه سرد کردن بدن)، هفته ای سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه شرکت کردند و گروه کنترل فقط داروهای تجویز شده را مصرف نمودند. برای تحلیل استنباطی متغیرهای تحقیق از آنالیز واریانس عاملی استفاده شد کلیه عملیات آماری توسط نرم افزار SPSS16 انجام شد و سطح معناداری آزمون ها 05/0P≤ در نظر گرفته شد. یافته ها : نتایج حاصل از پژوهش، در آزمون پرس سینه گروه تجربی پس از انجام تمرین ترکیبی، افزایش معناداری مشاهده نشد (P>0/05) ، اما در آزمون های پرس پا ، باز کننده های زانو و پارویی گروه تجربی افزایش معنی داری مشاهده شد(P<0/05). نتایج حاصل در آزمون بالا رفتن از پله گروه تجربی پس از انجام تمرینات هشت هفته ای، افزایش معنی داری مشاهده شد(05/0P<)، اما بهبود در آزمون زمان 10 متر راه رفتن و آزمون زمان برخاستن و رفتن از نظر آماری معنی داری نبود (05/0P>). بحث و نتیجه گیری : با توجه به نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت برنامه تمرین ترکیبی می تواند سبب افزایش قدرت عضلانی و بهبود عملکرد حرکتی زنان مبتلا به MS شود و اجرای این گونه برنامه های تمرین ترکیبی به این بیماران توصیه می شود.
۳۴.

تأثیر تمرین ترکیبی بر فتوئین A، پروتئین واکنشگر C و برخی پارامترهای بیوشیمیایی در بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی تمرین ترکیبی بیماران همودیالیزی فتوئین A پروتئین واکنشگرC قلب و عروق و تنفس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۰۴۲ تعداد دانلود : ۵۷۹
هدف از این پژوهش، ارزیابی اثر بخشی تمرینات منظم ترکیبی حین دیالیز بر فاکتورهای خطر مداخله گر در بیماری های قلبی عروقی بود. بدین منظور، 45 بیمار همودیالیزی (با میانگین سنی 9/02± 61 سال و وزن 11/25± 69 کیلوگرم) به طور تصادفی در دو گروه تمرین (24 نفر) و کنترل (21 نفر) جای گرفتند. گروه تمرین در یک دوره برنامه تمرین ترکیبی 16 هفته ای شرکت نمود که تمرینات آن ها شامل: رکاب زدن به وسیله ارگومتر و تمرینات مقاومتی پا با استفاده از وزنه در طول سه جلسه هفتگی دیالیز بود. پیش از شروع تمرینات و پس از پایان دوره تمرینی، پارامترهای مرتبط با بیماری قلبی عروقی (فتوئین A و پروتئین واکنشگر C) و فاکتورهای مرتبط با عملکرد کلیه و کیفیت زندگی اندازه گیری گردید. نتایج نشان می دهند که چهار ماه تمرین ترکیبی فزاینده موجب بهبود کیفیت زندگی و عملکرد بدنی بیماران دیالیزی می شود. براساس نتایج، تغییر معنا داری در مقدار فتوئین A و پروتئین واکنشگر C در اثر تمرین مشاهده نمی شود (P>0.05)، اما تغییر در برخی فاکتورهای مرتبط با کلسیفیکاسیون عروقی و نیز بهبود کیفیت زندگی، نشان دهنده اثر مثبت فعالیت بر این بیماران می باشد. با توجه به این که سطح اولیه پروتئین واکنشگر C در این بیماران بالا بوده و مقدار سطح پایه و اولیه فتوئین A در آن ها بسیار پایین تر از افراد عادی می باشد، تأثیرات غیرالتهابی معنا دار تمرین ورزشی که در جمعیت عادی دیده می شود ممکن است در بیماران دارای التهاب گسترده مانند بیماران دیالیزی کافی نباشد.
۳۵.

مقایسه تأثیر شش هفته تمرین اختصاصی والیبال روی سطوح نرم و سخت بر سطوح استراحتی و پاسخ لاکتات، کراتین کیناز و لاکتات دهیدروزناز به فعالیت حاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: والیبال لاکتات کراتین کیناز (CK) لاکتات دهیدروژناز (LDH)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۷۰ تعداد دانلود : ۶۸۶
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر شش هفته تمرینات اختصاصی والیبال روی سطح ماسه و سالن بر سطوح استراحتی و پاسخ لاکتات، کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) به فعالیت حاد در بازیکنان والیبال بود. به این منظور هجده والیبالیست مرد (میانگین±انحراف معیار، سن3/7±7/23 سال و وزن 7/1±3/75 کیلوگرم) در دو گروه یک پروتکل شش هفته ای تمرین را روی دو سطح ماسه و سالن، به صورت تمرینات اختصاصی والیبال با شدت بیشینه انجام دادند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، آزمودنی های دو گروه یک جلسه فعالیت حاد را اجرا کردند. دو نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت حاد گرفته شد. نتایج نشان داد که تمرین روی ماسه در مقایسه با سالن بر تجمع لاکتات پس از فعالیت تأثیر معناداری داشت و موجب کاهش آن شد (05/0P<)؛ اما سازگاری تمرین در سطح ماسه تغییر معناداری در سطوح استراحتی و پاسخ به فعالیت میزان CK و LDH ایجاد نکرد (05/0<P). به طور کلی با توجه به تأثیر بهتر تمرین در سطح ماسه بر غلظت لاکتات در پاسخ به فعالیت حاد و با توجه به آسیب های اسکلتی- عضلانی کمتر سطح ماسه، می توان نتیجه گرفت که این نوع تمرین کارایی بیشتری در عملکرد ورزشی والیبالیست ها دارد.
۳۷.

تأثیر دوره های آماده سازی و مسابقه بر سطوح استراحتی شاخص های پلاکتی، فیبرینوژن و پروتئین واکنشگر C در بازیکنان حرفه ای فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیبرینوژن پروتئین واکنشگر C تعداد پلاکت ها متوسط حجم پلاکتی دوره آماده سازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۴۶ تعداد دانلود : ۴۱۶
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دوره تمرین (دوره های آماده سازی و مسابقه فوتبال) بر شاخص های پلاکتی، فیبرینوژن و CRP در بازیکنان حرفه ای می باشد. بدین منظور، 10 نفر از بازیکنان تیم فوتبال صنعت نفت آبادان (با میانگین سنی 7/2±5/22 سال، وزن 4±71 کیلوگرم، قد 5/4±5/178 سانتی متر و شاخص توده بدن 4/0±2/22 کیلوگرم بر مترمربع) در این پژوهش شرکت نمودند و یک فصل دوره های آماده سازی و مسابقه فوتبال (که حدوداً 10 ماه بود) را اجرا کردند. شایان ذکر است که نمونه های خونی به منظور اندازه گیری شاخص های پلاکتی، فیبرینوژن و CRP در چهار مرحله قبل و بعد از دوره آماده سازی، نیم فصل و پایان فصل مسابقات گرفته شد. جهت مقایسه میانگین پارامترها نیز از تحلیل واریانس مکرر استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که دوره تمرین باعث ایجاد تغییر معنادار در سطوح استراحتی تعداد پلاکت ها، متوسط حجم پلاکتی و درصد پلاکتی شده است، اما در سطوح استراحتی پهنای توزیع پلاکتی، فیبرینوژن و CRP تغییری ایجاد نکرده است. به طورکلی، می توان گفت که دوره تمرین باعث کاهش تشکیل ترومبوز و نیز کاهش احتمال وقوع حمله قلبی در فوتبالیست های حرفه ای می شود.
۳۹.

پاسخ حاد شاخص های خستگی به یک جلسه فعالیت ایزومتریک با شدت های مختلف با و بدون کاهش جریان خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکتات مقیاس خستگی بورگ MPF EMG

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۷۹۴ تعداد دانلود : ۵۵۷
ایجاد خستگی در تمرینات مقاومتی شاخص مهمی برای افزایش حجم و قدرت عضلانی است. بنابراین این تحقیق با هدف بررسی پاسخ حاد شاخص های خستگی به یک جلسه فعالیت ایزومتریک با شدت های مختلف با و بدون کاهش جریان خون طراحی شد. آزمودنی ها 10 دانشجوی پسر سالم با میانگین سن 5/2±9/24 سال بودند. پروتکل تحقیق شامل 6 انقباض ایزومتریک 10 ثانیه ای با 60 ثانیه استراحت بین انقباض ها بود. از آزمون کولموگروف اسمیرنوف به منظور تشخیص نرمال بودن داده ها و از آزمون تحلیل واریانس مکرر دوطرفه برای تشخیص معناداری بودن تغییرات MPF، لاکتات خون، مقیاس بورگ، اختلاف MVC قبل و بعد از فعالیت بین 3 جلسه استفاده شد. کلیه این شاخص ها در جلسه دوم با دو جلسه تفاوت معنادار داشت، اما اختلاف معناداری بین جلسات اول و سوم وجود نداشت. نتایج نشان داد انجام فعالیت ایزومتریک همراه با کاهش جریان خون نسبت به انجام همان فعالیت و با بار یکسان اما بدون کاهش جریان خون می تواند موجب خستگی بیشتر شود. همچنین شاخص های خستگی در فعالیت ایزومتریک با 65 درصد MVC همراه با کاهش جریان خون برابر با فعالیت ایزومتریک با 100 درصد MVC بدون کاهش جریان خون است.
۴۰.

بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی با مدت زمان متفاوتِ قرارگرفتنِ عضله تحت تنش بر VEGF و اندوستاتین سرم زنان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رگ زایی تمرین مقاومتی سرعت انقباض زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۳۳۴
مدت زمان قرارگرفتنِ عضله تحت تنش از متغیرهای تمرینات قدرتی است که در سازگاری های ناشی از آن نقش دارد. مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی با مدت زمان تحت تنش متفاوت عضله بر مقادیر VEGF و اندوستاتین سرم زنان جوان سالم انجام شد. 20 نفر از دانشجویان دختر (2/3 ± 22/65 سال) در این مطالعه مشارکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی و مساوی در دو گروه با مدت زمان تحت تنش یک ثانیه- یک ثانیه ( Normal Speed Contraction ) و سه ثانیه- سه ثانیه ( Slow Speed Contraction ) قرار گرفتند. بار تمرینی در هر دو گروه یکسان بود و تمرین مقاومتی به صورت دایره ای در هشت ایستگاه، به مدت شش هفته و سه روز در هفته انجام شد. جهت بررسی متغیرهای پژوهش قبل از دوره تمرینی و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس در سطح معنی داری 0/05 P≤ ارزیابی شدند. بین مقادیر سرمی VEGF و اندوستاتین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد (0/05 ≤ P ). در آزمون قدرت پا، گروه SSC افزایش قدرت بیشتری را گزارش کردند. اگرچه در شاخص های مربوط به رگ زایی تغییری در دو گروه در مدت شش هفته مشاهده نشد و به احتمال زیاد برای تغییر این شاخص به تمرین بیشتری نیاز است، اما تمرین با زمان تحت تنش بیشتر (سه ثانیه- سه ثانیه)، ممکن است افزایش قدرت بیشتری را در شش هفته به دنبال داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان