عباسعلی ولی

عباسعلی ولی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
۱.

پایش دمای سطح زمین با تکیه بر محصولات سنجنده مودیس و تکنیک های سنجش از دوری (مطالعۀ موردی: دشت کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنجش از دور محصولات مودیس LST NDVI همبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۴
برآورد دمای سطح زمین برای طیف وسیعی از مطالعات کاربرد دارد. لذا پژوهش حاضر در نظر دارد؛ دمای سطح زمین دشت کاشان را با تکیه بر تصاویر ماهواره ای مودیس و پارامترهای فیزیکی حاصل از آن ها طی سال های 2020-2000 مورد بررسی قرار دهد. بدین ترتیب فرآورده های دمای سطح زمین(LST) با شناسه MOD11A1، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) با شناسه MOD13Q1، تولید خالص اولیه (NPP)با شناسه MOD17A2H و آلبیدو (Albedo) با شناسه MOD43A1 با قدرت تفکیک مکانی 500 متر در بازه زمانی 8 روزه طی سال های 2020-2000 از پایگاه داده ناسا استخراج شد. در ادامه نیز همبستگی پارامترهای فیزیکی با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن بررسی گردید. نتایج نشان داد بین شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، تولید خالص اولیه و دمای سطح زمین و آلبیدو و دمای سطح زمین ارتباط معنادار در سطح یک درصد وجود دارد. به گونه ای که همبستگی میان پوشش گیاهی و دما، تولید خالص اولیه و دما و آلبیدو و دما معکوس و به ترتیب برابر با 80/0-، 84/0- و 85/0- است. به طور کلی تغییرات پوشش زمین بالاخص پوشش گیاهی تأثیر بسزایی بر دمای سطح زمین دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخش وسیعی از افزایش دما در محدوده شرق و شمال شرق منطقه مورد مطالعه در اراضی بایر و نیز دریاچه نمک رخنمون داشته است که با گذشت سالیان متمادی افزایش دما قایل تأمل است. نتایج این پژوهش می تواند جهت کاربرد در بخش کشاورزی، منابع طبیعی و نیز محیط زیست دشت کاشان به منظور شناخت جزایر حرارتی و تصمیم گیری درخصوص بهبود شرایط پوشش گیاهی مورد توجه قرار گیرد.
۲.

پیش نگری عناصراقلیمی بر پایه سناریوهای وادشت تابشی در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان یزد پیش نگری تغییر اقلیم مقیاس کاهی RCP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: هدف از این پژوهش پیش نگری آینده عناصر اقلیمی شمال غرب استان یزد با استفاده از سناریوهای واداشت تابشی است.روش و داده: این مطالعه، تغییر پارامترهای بارندگی و میانگین دمای استان یزد در دوره پایه (۲۰۲۰-۲۰۰۱) را با چهار مدل گردش کلی از سری CMIP5، تحت سه سناریوی واداشت تابشی RCP2.6،  RCP4.5 و  RCP8.5 با استفاده از مدل آماری LARS-WG6 شبیه سازی کرده و با انتخاب بهترین مدل، عناصر اقلیمی را برای دوره های ۲۰۵۵-۲۰۲۶ و ۲۱۰۰-۲۰۷۱ در آینده، مقیاس کاهی کرده و نتایج پیش نگری را مورد ارزیابی قرار می دهد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده در شبیه سازی پارامترهای مذکور، دو مدل BCC-CSM1-1 و NorESM1-M با داشتن آماره های خطای کم و NRMSE قابل قبول، به عنوان بهترین مدل معرفی می شوند. بیشترین تغییرات میانگین دما نسبت به دوره پایه، مربوط به دوره ۲۱۰۰-۲۰۷۱ و سناریوی بدبینانه است به طوری که دما در این دوره در مدل NorESM1-M از ۱/۱۳+ تا ۳/۹۳+ درجه سانتی گراد به ترتیب در سناریو ۲/۶ و ۸/۵ افزایش می یابد. میزان بارندگی در دهه های پایانی قرن حاضر، از دوره 2055- 2026 کمتر و در برخی نقاط نسبت به میانگین دوره پایه افزایشی یا کاهشی است. به طوری که تغییرات بارندگی در ایستگاه های مطالعاتی در آینده نزدیک بین ۹/۴۰- تا ۱۶+ میلی متر و دراواخر قرن حاضر بین ۹- تا ۱۰/۷۳+ میلی متر نوسان دارد.نتیجه گیری: در دوره های آتی، دما در منطقه افزایش می یابد و بیشترین میزان این افزایش مربوط به RCP8.5 است. بارش در آینده نوسانی است به طوری که بیشترین و کمترین تغییرات را به ترتیب در RCP2.6 و RCP4.5 خواهد داشت.نوآوری، کاربرد نتایج: در این پژوهش، برای پیش نگری عناصر اقلیمی از مدل های GCM-CMIP5 و سناریوهای واداشت تابشی، RCP2.6،  RCP4.5و RCP8.5 در شمال غرب یزد استفاده گردید و با ارزیابی آماره های خطا، مدل های مناسب برای پیش نگری دما و بارندگی به ترتیب BCC-CSM1-1 و NorESM1-M  انتخاب شد تا تصویر روشنی از اقلیم این منطقه در آینده ارائه شود. بنابراین نتایج این امر می تواند در برنامه ریزی های منطقه ای به ویژه پدیده هایی از جمله هواشناسی، منابع آبی در محیط زیست و مبارزه با بیابان زائی استفاده شود.
۳.

طبقه بندی لندفرم ها با استفاده از شاخص موقعیت توپوگرافی و بررسی ریسک واقعی فرسایش آنها در مناطق کوهستانی (مطالعۀ موردی: حوضۀ آبخیز خارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طبقه بندی لندفرم فاکتورهای زمینی NDVI ریسک فرسایش منطقه خارستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۶
یکی از بخش های نوین و کم سابقه، به ویژه در مطالعات داخلی، بررسی کمّی ناهمواری هاست. شناخت علمی و کمّی گرایانه موقعیت توپوگرافی همواره از مباحثی بوده که در تحقیقات داخلی، چندان به آن توجه نشده است. این مبحث تأثیر بسزایی در تحلیل های ژئومورفولوژیک، هیدرولوژی و محیط شناسی دارد. وجود انواع لندفرم ها و تنوع آنها معمولاً با تغییر شکل و موقعیت زمین کنترل می شود؛ بنابراین طبقه بندی و شناسایی مناطق گوناگون، با توجه به ویژگی های مورفومتری آنها، ضروری است و ازاین رو پژوهش حاضر سعی در طبقه بندی لندفرم ها در منطقه خارستان، واقع در شمال غرب استان فارس و عوامل مؤثر در آن دارد. در همین زمینه، در مرحله اول، از روش شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) به منظور طبقه بندی لندفرم ها و روش کورین برای تعیین کلاس های ریسک واقعی فرسایش استفاده شد. همچنین به منظور تعیین شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر ماهواره لندست 8، مربوط به خرداد 1396، بهره گرفته شد. در مرحله بعد، رابطه انواع گوناگون لندفرم با فاکتورهای زمینی ارتفاع، شیب، جهت شیب، شاخص خیسی توپوگرافی (TWI)، شاخص ناهمواری زمین (TRI) و NDVI مشخص شد. در مرحله آخر، وضعیت لندفرم های گوناگون در کلاس های متفاوت ریسک فرسایش، تعیین شد. نتایج نشان دهنده ده گونه لندفرم در منطقه مورد مطالعه بود. بیشترین نوع لندفرم ها در منطقه مورد مطالعه، آبراهه و قله های مرتفع، به ترتیب با مساحت 71/27 و 48/27% بود؛ درصورتی که دشت های کوچک کمترین مساحت (18/1%) منطقه مورد مطالعه را شامل می شد. کلاس های لندفرم با شاخص خیسی توپوگرافی در سطح 95% همبستگی معنی داری را نشان داد. از نظر توزیع مکانی، بیشترین سطح (71/91%) منطقه را NDVI کلاس 1/0 تا 3/0 دربر می گرفت. NDVI بزرگ تر از 4/0 در لندفرم های آبراهه و دره های Uشکل مشاهده شد. ریسک واقعی فرسایش در سه کلاس کم، متوسط و زیاد با مساحت های 14/31%، 11/31% و 78/37% طبقه بندی شد. در کلاس فرسایش کم، متوسط و زیاد، لندفرم های آبراهه و یال های مرتفع و قله به ترتیب با 44%، 57% و 59% بیشترین سطح را به خود اختصاص دادند.
۴.

بررسی شاخص های ژئومورفولوژیکی و رابطه آن با پوشش گیاهی در تپه های ماسه ای (مطالعه موردی: آران و بیدگل و کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفومتری طبقه بندی تپه های ماسه ای خصوصیات ژئومورفولوژیکی NDVI ارگ کاشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۸
در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر جوامع گیاهی به کمک دورسنجی وتاثیر گونه های مجزا با مراجعه میدانی در منطقه ارگ کاشان طی دوره 1995-2020 پرداخته شد. به منظور بررسی ارتفاع و شیب از تصاویر گوگل ارث و برای محاسبه پوشش گیاهی از تصاویر لنست TM و OLI8 و بازدید صحرایی استفاده شد. همبستگی بین عوامل مورفولوژیک و پوشش گیاهی با استفاده از رگرسیون وزن دار فضایی (GWR) بررسی شد. نتایج شناسایی تپه های ماسه ای بیانگر وجود شش نوع تپه مختلف در منطقه مورد مطالعه بود. کمی سازی ارتفاع و شیب بیانگر میانگین ارتفاع 33 متر و شیب 6/3 درصد بود. تغییرات ارتفاع و حجم تپه های ماسه ای ارگ کاشان روند افزایشی را نشان داد به طوریکه نرخ تغییر ارتفاع و همبستگی آن به ترتیب 0455/0 و 85/0 محاسبه شد. همچنین نرخ تغییر حجم و همبستگی آن به ترتیب 216/0 و 9/0 محاسبه شد و حجم سطحی تپه-های شنی منطقه کاشان حدود 02/1 کیلومتر مکعب در طی یک دوره 25 ساله افزایش داشت. بیشترین مقدار پوشش گیاهی در تپه های تثبیت شده و کمترین مقدار آن در تپه های ستاره ای و بوکلیه بارخانی واقع شده است. نتایج حاصل از همبستگی بین خصوصیات مورفولوژیکی تپه های ماسه ای با NDVI نشان داد که بین این عوامل در همه بخش ها همبستگی مثبت وجود دارد (57/0R=، 46/0R=). گونه های ماسه دوست منطقه را گونه های اسکمبیل، کلبیت، سبد و دم گاوی بودند. نتایج تحلیل کارایی این گونه ها در مورفولوژی دامنه تپه ها نشان داد گونه های فوق عملکرد یکسانی ندارند.
۵.

امکان سنجی گردشگری سلامت در دریاچه ی نمک آران و بیدگل با تاکید بر ایجاد سایت نمک درمانی

کلید واژه ها: گردشگری سلامت امکانسنجی دریاچه نمک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۰
اولین قدم گردشگری سلامت شناخت قابلیتهاست. هدف پژوهش حاضر امکان سنجی گردشگری سلامت دریاچه ی نمک آران و بیدگل با تأکید بر احداث سایت نمک درمانی می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن تحلیل داده های مکانی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به دو روش مطالعات میدانی و استفاده از نقشه های پایه ،تصاویر ماهواره ای می باشد. ابتدا معیارها و زیر معیارهای مدل مکان یابی جهت احداث سایت نمک درمانی شامل: دسترسی ها (دسترسی به جاذبه های گردشگری)، دسترسی به مواد اولیه (نمک)، دسترسی به اماکن اقامتی و رفاهی و مرا کز شهری؛ سیمای سرزمین(کاربری اراضی)، حفاظت از منابع طبیعی(پارک ملی کویر)، محدودیت(فاصله از معادن نمک و فاصله از مناطق باتلاقی) و مخاطرات ( فاصله از گسل ، فاصله از قنات)تعیین گردید. سپس امتیازدهی آن ها از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی و نظرات کارشناسی انجام شد. پس از تهیه ی لایه های/رقو می شاخص ها و اعمال امتیاز حاصل از مدل به آن ها، لایه های وزن دار معیارها به دست آمد که تلفیق آنها منجر به تهیه ی لایه ی متناسب سایت نمک درمانی شد. نهایتا به منظور تعیین مکانی بهینه ی تناسبی، دامنه ی امتیاز لایه های تناسبی به 5 الویت طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که مساحت طبقات دارای پتانسیل احداث سایت نمک درمانی شامل پتانسیل متوسط10973؛ پتانسیل زیاد3413؛ پتانسیل خیلی زیاد1357 کیلومترمربع است.. مناطق واقع در شرق منطقه و مناطق واقع در نزدیکی مسیر دسترسی در قسمت مرکزی منطقه از پتانسیل بیشتری برخوردار هستند . نتیجه ی مدل مکان یابی حاکی از این مطلب است که سطح قابل قبولی از دریاچه ی نمک دارای پتانسیل بالا برای مدل طراحی شده را دارا می باشد. وجود جاذبه های طبیعی، تاریخی- فرهنگی و دسترسی به مواد اولیه (نمک) در منطقه می تواند شرایط را برای احداث سایت نمک درمانی را فراهم آورد
۶.

بررسی تخریب پذیری سری سازندی قم در منطقه بیابانی (مطالعه موردی: کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دامنه رسوب زایی فرسایش پذیری مواد پیوسته هوازدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
از جمله عوامل اثرگذار و تعیین کننده شدت تخریب، میزان رسوب زایی و تخریب پذیری سازندها است. حساسیت متفاوت سازندها سهم آن ها را در شکل گیری واحدها برعهده می گیرد. سازندهای زمین شناسی متعددی در شکل گیری هر منطقه دخیل است. در این مطالعه، عمده سازندهای تشکیل دهنده از سازندهای سری قم است. در این پژوهش براساس روش سلبی اصلاح شده، مقاومت سازندهای قرمز بالایی، قم، قرمز زیرین و ولکانیک ائوسن برآورد و در قالب طرح آماری کاملأ تصادفی بااستفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن مقایسه شده است. در روش سلبی شش پارامتر سختی چکش اشمیت، جهت درزه، درجه هوازدگی، عرض، فاصله و پیوستگی درزه ملاک بررسی مقاومت سنگ می باشد که وضعیت تخریب پذیری سازند را از خیلی حساس تا خیلی مقاوم تعیین می نماید. در روش اصلاح شده، فاکتور پوشش گیاهی نیز اضافه شد. طبق نتایج به دست آمده سازند ولکانیک ائوسن با 16/76 امتیاز در رده سازندهای مقاوم، سازند قم با 66/63 امتیاز در رده سازندهای متوسط، سازند قرمز زیرین با 5/47 امتیاز در رده سازندهای حساس و در نهایت سازند قرمز بالایی با 33/26 امتیاز در رده سازندهای خیلی حساس قرار گرفت. بنابراین، می توان اذعان نمود باتوجه به وضعیت تخریب پذیری؛ سازندهای سری قم عمدتاً حساس بوده و قدرت رسوب زایی بالایی دارند. بررسی شواهد ژئومورفیک دامنه ها نیز مؤید نتایج به دست آمده از پژوهش است به طوریکه سازند ولکانیک ائوسن با دامنه پرشیب و تشکیل رخساره های ستیغ و پرتگاهی بیش ترین مقاومت و سازند قرمز بالایی با ایجاد در رخساره های دامنه های کم شیب و تپه ماهوری بیش ترین حساسیت را نشان داده اند.
۷.

تحلیل، تاب آوری و آسیب پذیری اجتماعی_ اقتصادی جوامع شهری در مقابل خشکسالی (مطالعه موردی:استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشکسالی تاب آوری جوامع انسانی تحلیل رگرسیون شاخص بارش استاندارد تحلیل مولفه های اصلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۶۱
پدیده خشک سالی با تأثیر بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، منجر به آسیب پذیری جوامع انسانی می شود. در مناطق خشک نظیر استان یزد، اثرات خشکسالی با پدیده خشکی ادغام می شود و فشارهای شدیدی بر جوامع وارد می کند.در این مطالعه به تحلیل آسیب پذیری و تاب آوری جوامع انسانی با خشکسالی به استناد داده های هواشناسی و پایگاه داده های واقعی سرشماری عمومی در طول دوره آماری ۲۰ساله پرداخته شده است.از متغیرهای اقتصادی،اجتماعی وزیست محیطی به عنوان شاخص های تاب آوری وآسیب پذیری استفاده شد. با تحلیل مؤلفه های اصلی چند عامل، به عنوان مؤلفه های اصلی انتخاب گردید .با محاسبه شاخص SPI در منطقه خشک ترین سال مشخص گردید و با محاسبه میانگین وزنی شاخص همبستگی آن با مؤلفه های اصلی منتخب براساس استنباط آماری مناسب بررسی گردید. سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون تاثیر خشک سالی بر ابعاد مختلف تابآوری جوامع انسانی بررسی شد.نتایج ، وقوع خشکسالی های مکرر در سال های اخیر در منطقه را بیان می کند.تحلیل ارتباطات خشکسالی با عوامل جوامع انسانی از بین عوامل متعدد اقتصادی،مهم ترین عامل موثر در تابآوری جوامع، سطح درامد می باشد.تحلیل عوامل اجتماعی بیانگر ،تاثیر خشکسالی بر تعداد شرکت تعاونی کشاورزی و نرخ بیکاری میباشد. نتایج عوامل زیست محیطی نشان میدهد، که مساحت جنگل کاری ،بیشترین تاثیر دربرابر خشکسالی را دارد.بطور کلی در این استان ارتباط تنگاتنگی بین خشکسالی آسیب پذیری و تاب آوری جوامع انسانی حاکم است.بنابراین هر میزان آسیب پذیری کاهش یابد میزان تاب آوری جوامع بیشتر می شود.میزان وابستگی به طبیعت بر آسیب پذیری و تابآوری تاثیر گذار است بنابراین در مدیریت بلند مدت این مناطق بایستی وابستگی جوامع انسانی به خشکسالی کاسته شود تا نوسانات آن منجر به تخریب تاب آوری این جوامع نگردد.برای این منظور بهترین راهکار تنظیم تقاضای جوامع انسانی متناسب با زنجیره تولید،صنایع تبدیلی و بازیافت در این مناطق است
۸.

بررسی تأثیر عملیات معدنکاری بر شهر بهارستان (نمونه موردی: معادن لاشتر در مجاورت شهر بهارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معادن لاشتر معدنکاری توسعه پایدار تحلیل عاملی چشم انداز شهری بهارستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۰
مجموعه معادن فعال لاشتر در جنوب اصفهان و در مجاورت شهر بهارستان یکی از کانون های مهم معدنکاری در محدوده پارک ملی کلاه قاضی قلمداد می شود. وجود این معادن علاوه بر تأثیر در خصوصیات چشم اندازهای ژئومورفولوژی بر روی خصوصیات زیست محیطی سکونتگاه ها و مناطق همجوار اثرگذار است. بنابراین لازمه فعالیت های معدنکاری در این مناطق در نظر گرفتن ملاحظات چشم اندازهای ژئومورفولوژیکی منطقه به عنوان مهم ترین رکن زیستگاه های طبیعی و انسانی است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر عملیات معدنکاری بر خصوصیات سکونتگاه ها و تغییر زندگی مردم منطقه و شهر است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از پرسشنامه و به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه خانوارهای شهر بهارستان در مجاورت مجموعه معادن لاشتر است. شاخص های نهایی تحقیق در سه گروه عمده شاخص های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی به دست آمد. درنهایت با اجرای مدل آماری تحلیل عاملی بر روی هرکدام از سه گروه شاخص های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی به کمک نرم افزار SPSS، محتوای اطلاعاتی آن ها هرکدام در 3 عامل زیربنایی خلاصه گردید و عواملی که بیشترین تأثیر زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی را بر شهر بهارستان داشته اند مشخص گردید.
۹.

اولویت بندی اثرات خشک سالی بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی در نقاط شهری و روستایی (مطالعه ی موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشک سالی آزمون فریدمن اقتصادی اجتماعی زیست محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۲
خشک سالی در کشور ما نو و ناشناخته نیست. خشک سالی اثرات مستقیم و غیرمستقیم در نواحی روستایی و شهری دارد؛ نه تنها روستاییان دچار مشکل می شوند، بلکه با مهاجرت به شهرها، بر مسائل اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی شهری تأثیر می گذارد. تأثیر خشک سالی بر مسائل اقتصادی-اجتماعی-زیست محیطی بر کسی پوشیده نیست، لذا اولویت بندی تأثیر خشک سالی بر این مسائل، اهمیت زیادی داشته و کمک بسیار زیادی در مدیریت این بحران خواهد کرد. این پژوهش، جهت اولویت بندی تأثیر خشک سالی بر این مسائل، به بررسی آن در استان یزد پرداخته است. طبق محاسبات، درصد تغییرات سطح زیر کشت در همه ی موارد بعد از وقوع خشک سالی کاهش یافته است. به دلیل خشک سالی و کاهش بارندگی، سطح زیر کشت دیم به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. همچنین مقدار بهره برداری از دام و تعداد دام بعد از وقوع خشک سالی به صورت محسوس کاهش داشته است؛ به گونه ای که در تعداد گوسفند و بره 16%، بز و بزغاله 29%، گاو و گوساله 19% کاهش مشاهده می شود. هزینه ی خالص در مناطق شهری جهت تهیه ی گوشت و میوه و سبزیجات قبل و بعد از وقوع خشک سالی رشد بسیار زیادی داشته است. پس از تحلیل داده ها جهت اعتبارسنجی پرسشنامه ای با حداقل150 نمونه، از خانوارهای شهری و روستایی منطقه تهیه گردید که پس از صحت سنجی، تأثیر خشک سالی بر ابعاد مختلف منطقه بر اساس آزمون فریدمن بررسی گردید و معیارهایی که بیش ترین و کم ترین تأثیرپذیری را در شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارا بوده اند، تعیین گردید. درنهایت با توجه به آزمون فریدمن و تفاوت میانگین بین ابعاد گوناگون رتبه بندی صورت گرفت که بر اساس آن، شاخص اقتصادی با میانگین 2.75 رتبه ی اول؛ پس ازآن، شاخص اجتماعی و سپس زیست محیطی با میانگین 1.87 کم ترین پیامد ناشی از خشک سالی را داشته است.
۱۰.

بررسی روند تغییرات زمانی- مکانی پوشش گیاهی و واکنش آن به عوامل محیطی در شمال استان فارس، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: NDVI عامل توپوگرافی کاربری اراضی عوامل اقلیمی رگرسیون وزن دار فضایی مناطق خشک و نیمه خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۲ تعداد دانلود : ۶۰۴
پوشش گیاهی یکی از عوامل ضروری در ساختار و عملکرد اکوسیستم های خشکی و یکی از حلقه های اساسی زنجیر حیاتی آب-خاک-گیاه و اتمسفر است. مطالعات متعدد ثابت کرده که پوشش گیاهی به تغییرات عوامل اقلیمی و ادافیکی حساس است. بر این اساس، تغییر در پوشش گیاهی و رابطه اش با عوامل ذکر شده از اهمیت بسیار برخوردار است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات پوشش گیاهی و عوامل موثر بر آن در حوزه خارستان استان فارس انجام شد. در این رابطه، تصاویر برگرفته از سنجنده ETM لندست 7 طی دوره 2000-2017و داده های اقلیمی حاصل از ایستکاه های هواشناسی استان استفاده شد. با استفاده از این تصاویر تغیرات زمانی و مکانی NDVI و آنومالی آن بررسی شد. در نهایت رابطه بین این شاخص با عوامل اقلیمی و توپوگرافی بر مبنای روش های رگرسیون وزن دار فضایی و حداقل مربعات معمولی به دست آمد. در مجموع، تغییرات زمانی مبین روند افزایش آهسته NDVI بود. آنومالیNDVI در سال های قبل از 2008 روند مثبت و برای سال های بعد روند منفی را نشان داد. توزیع مکانی NDVI مبین یک روند افزایشی از شمال به سمت مرکز و جنوب غرب منطقه مورد مطالعه بود. نتایج حاکی از تاثیر دو دسته عوامل طبیعی و انسانی بر تغییرات پوشش گیاهی بود. علاوه بر این تغییرات پوشش گیاهی بر حسب ارتفاع، جهت و شیب هم متفاوت بود. به طوری که از ارتفاع بیشتر از 2500 متر مقدار NDVI کاهش، در شیب های کمتر از ˚5، مقدار این شاخص افزایش و در جهت های شمال و شرق بیشتر از دامنه های جنوبی بود. روند کلی نشان دهنده افزایش دما و کاهش بارندگی در طول دوره مورد مطالعه بود. بیشترین مقدار ضریب تبیین مکانی (Local R 2 ) بین NDVI با بارندگی و دما به ترتیب 87/0 و 75/0 بود. با توجه به نتایج می توان اظهار داشت که عوامل محیطی نظیر ارتفاع، جهت، شیب، دما و بارش فاکتورهای اصلی کنترل کننده پوشش گیاهی در این منطقه هستند.
۱۱.

تحلیل فراوانی خشکسالی هیدرولوژیک حوضه ی سد درودزن براساس شاخص جریان رودخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص جریان رودخانه دوره ی بازگشت پهنه بندی کریجینگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
در این تحقیق تحلیل فراوانی خشکسالی هیدرولوژیک با استفاده از شاخص جریان رودخانه جهت ارزیابی و تحلیل وقوع زمانی و شدت خشکسالی در حوضه ی آبخیز سد درودزن در استان فارس، بررسی شد و نهایتاً جهت تحلیل پراکنش مکانی خشکسالی، پهنه بندی خشکسالی صورت گرفت. برای این منظور از آمار دبی ماهانه ی 5 ایستگاه هیدرومتری در حوضه ی آبخیز سد درودزن در طول 28 سال استفاده شد. پس از بررسی همگنی داده ها، برخی از سال ها که فاقد آمار دبی ماهانه در ایستگاه های منتخب بودند با استفاده از روش سال های مشترک و همبستگی بین آنها بازسازی شد. سپس مقدار شاخص خشکسالی جریان رودخانه در مقیاس های زمانی 3، 6، 9 و12 ماهه و طول دوره ی آمار 28 ساله در ایستگاه های منتخب محاسبه شد. نتایج حاصل از محاسبه ی شاخص جریان رودخانه افزایش شدت خشکسالی در سال های اخیر را نشان دادند. در ادامه با استفاده از آزمون نکویی برازش، آزمون های کای- اسکوئر و کلوموگروف- اسمیرنوف، توزیع نرمال برای شاخص جریان رودخانه 3 ماهه، توزیع مقادیر حدی تعمیم یافته برای شاخص جریان رودخانه 9 و6 ماهه، و توزیع نمایی برای شاخص جریان رودخانه 12 ماهه، به عنوان بهترین توزیع ها شناخته شدند. سپس دوره ی بازگشت مربوط به هر کدام از وضعیت های خشکسالی در هر یک از دوره های زمانی از روی منحنی تحلیل فراوانی هر ایستگاه به دست آورده شد و نقشه های پهنه بندی مربوط به آن ها ترسیم شد. نتایج به دست آمده از نقشه های پهنه بندی نشان داد که گستره ی شمال و شمال شرقی حوضه، خشکسالی شدیدتری را نسبت به دیگر نواحی تجربه می کند.
۱۲.

ارزیابی دورسنجی اثرات کاربری اراضی بر گرادیان دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر لندست: مطالعه موردی: حوضه آبخیز خارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آشکار سازی تغییرات کاربری اراضی دمای سطح زمین پوشش گیاهی سنجش از دور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۳۶۴
عوامل متعددی بر گرادیان دمای سطح زمین تاثیر گذارند در این میان یکی از عوامل متاثر از فعالیت های انسانی تغییرات کاربری اراضی است که می-تواند منجر به تغییرات دمایی سطح زمین شود. تغییرات دمایی سطح زمین کلیمای طبیعی منطقه را متاثر می سازد لذا درک تغییرات و بیلان آن در شناخت اثرات غیر مستقیم دخالت انسان در اکوسیستم ها و مدیریت آن ضروری است. تحقیق حاضر بررسی کاربری اراضی، خصوصیات دمای سطح زمین در هر کاربری و همچنین همبستگی بین تغییرات دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) است. در این مطالعه به منطور بررسی کاربری اراضی، دمای سطح زمین و NDVI از تصاویر ماهواره لندست 5 (TM) در 1990، 2010 و ETM7 2000 و 8OLI برای 2017 استفاده شد. کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی نطارت شده بررسی شد. نتایج نشان داد مقدار دمای سطح زمین در هر کاربری متفاوت و بیشترین مقدار آن در اراضی دارای خاک لخت و مناطق مسکونی و کمترین در اراضی باغی مشاهده شد. تفاوت دمای سطح در میان مناطق مسکونی و دارای پوشش گیاهی در سال های 1990، 2000، 2010 و 2017 به ترتیب 58/3 ، 27/2، 02/3 و12/2 درجه سانتیگراد بود. همچنین تفاوت دما بین مناطق دارای خاک لخت و دارای پوشش گیاهی در این چهار دوره به ترتیب به 3/3 ، 8/0، 08/1 و 38/2 درجه سانتیگراد بود. در این پژوهش رابطه بین NDVI و دمای سطح زمین نشان دهنده همبستگی منفی بود، به طوری که مناطق با NDVI کم نسبت به مناطق با NDVI بالا دمای بیشتری داشتند. رابطه بین تغییرات پوشش گیاهی با تغییرات دمای سطح زمین نشان داد که بین این دو پارامتر همبستگی معنی داری (R=0.63) وجود دارد. بنابراین می توان بیان داشت که کاربری های اراضی با پوشش گیاهی بیشتر دمای کمتری نسبت به کاربری با پوشش کمتر دارند.
۱۳.

تحلیل آماری فراوانی وقوع گردوغبارهای استان یزد و الگوسازی آنها براساس عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردوغبار عناصر اقلیمی پوشش گیاهی تحلیل رگرسیون یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۸۷
گردوغبار به عنوان یکی از مخاطرات محیطی مناطق خشک و ازجمله ایران مرکزی باعث ایجاد معضلات زیست محیطی بسیار شده است که لزوم مطالعه و مدیریت بحران آن را در مجامع علمی و اجرایی تایید می کند. پژوهش حاضر سعی دارد تأثیرسنجی عناصر اقلیمی دما، بارش، رطوبت نسبی، تبخیروتعرق و همچنین پوشش گیاهی را بر فراوانی وقوع گردوغبارهای استان یزد در دوره 5 ساله (2009 تا 2014) ارزیابی کند. لذا پس از تعیین ایستگاه های سینوپتیک، اقدام به استخراج داده های گردوغبار براساس کد پدیده های هوای حاضر و مقادیر عناصر اقلیمی نمود و در گام بعد مبادرت به پهنه بندی فضایی آنها ازطریق روش های زمین آمار کرد. سپس داده های نمایه EVI از تصاویر MODIS با رعایت اصل تطابق زمانی استخراج گردید. نهایتاً جهت تخمین احتمال وقوع گردوغبار، انواع روش های رگرسیون ساده و چندگانه برازش داده شد و مناسبترین روابط با ارزش رجحانی بالاتر گزارش گردید. نتایج نشان داد بیشترین رابطه معنی دار بین فراوانی کل گردوغبار با تبخیروتعرق و رطوبت نسبی با ضریب تبیین 973/0 و 614/0 و انحراف برآورد 104/24 و 477/92 در سطح 99 و 95 درصد وجود دارد. همچنین حداکثر رابطه معنی دار گردوغبارهای خارجی با تبخیروتعرق و رطوبت نسبی با ضریب تبیین 968/0 و 621/0 و خطای برآورد 173/0 و 427/75 در سطح 99 و 95 مشاهده شد. گردوغبارهای داخلی با تبخیروتعرق و حداکثر دما با ضریب تبیین 770/0 و 371/0 و خطای برآورد 751/15 و 642/0 در سطح 95 درصد رابطه معنی دار دارد. نتایج رابطه سنجی گردوغبارهای کل، خارج و داخلی با عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی براساس روش اینتر حاکی از ارتباط معنی دار آنها به ترتیب با ضریب تبیین 994/0، 985/0 و 956/0 و خطای برآورد 13713/18، 55551/24 و 49989/10 در سطح 99 و 95 درصد می باشد که نشان از عملکرد سیستماتیک عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی در وقوع گردوغبار است.
۱۴.

تحلیل روند خشکسالی هواشناسی با استفاده از آزمون های من کندال، سن و پتی در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان اصفهان آزمون پتی آزمون سن آزمون من-کندال تحلیل روند خشکسالی شاخص بارش استاندارد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۴ تعداد دانلود : ۴۱۹
خشکسالی در زمره پیچیده ترین و ناشناخته ترین پدیده های طبیعی است که باعث بحران دوره ای آب در مناطق متاثر از آن می شود. افزایش تقاضای آب از یک سو و تجربه خشکسالی های سال های اخیر در استان از سوی دیگر منجر به بحران آب گردیده است، شناخت روند خشکسالی یکی از ملزومات مدیریت بحران آب است. هدف از این تحقیق تحلیل روند شاخص خشکسالی اقلیمی SPI استان اصفهان با استفاده آزمون های ناپارامتری سن ، پتی و من-کندال می باشد و از داده های اقلیمی ماهانه 10 ایستگاه همدیدی با طول دوره آماری 27 ساله (2017-1990) برای سری های زمانی مختلف ماهانه استفاده شده است، نتایج تحلیل روند براساس آزمون پتی در 75 درصد ایستگاه ها، براساس آزمون سن در 60 درصد ایستگاه ها و براساس آ زمون من- کندال در 59 درصد ایستگاه ها روند معنی دار نزولی در سطح خطای کمتر از 5 درصد نشان داد. همچنین تحلیل سری زمانی بیش از 6 ماه روند تغییرات را بهتر از سری های زمانی کوتاه مدت نمایان می کند. در نتیجه در استان اصفهان با بحران آب مواجه هستیم و باید مدیریت تقاضای آب و مصرف آن به صورت جدی اعمال گردد.
۱۵.

تحلیل و ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی مبارکه در راستای تحقّق توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی عوامل تکنوژنیک دورسنجی توسعه پایدار مبارکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۲۹۶
تبیین موضوع: توزیع فضایی مطلوب کاربری ها، در برنامه ریزی و مدیریت استفاده از زمین، یکی از پارامترهای بنیادین تحقق توسعه پایدار است. در عصر حاضر نیز به واسطه افزایش جمعیت و پیشرفت تکنولوژی، ﭘﺪیﺪه تخریب سرزمین در قالب تبدیل بخش وسیعی از اراضی جنگلی و مرتعی به مسکونی و صنعتی، در حال گسترش است. لذا پژوهش ﺣﺎﺿﺮ از طریق داده های دورسنجی و سیستم اطلاعات جغرافیایی، ﺑﻪ ﭘﺎیﺶ تغییر کﺎرﺑﺮی اراﺿی مبارکه در بازه ی 30 ساله (1985-2015) ﭘﺮداﺧﺘﻪ است. روش: جهت دستیابی به اهداف از ﺗﺼﺎویﺮ ﻣﺎﻫﻮاره ای ﻟﻨﺪﺳﺖ، سنجنده های MSS (1985) و OLI (2015) اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑدیﻦ ﺗﺮﺗیﺐ که ﭘﺲ از انجام مراحل پیش پردازش شامل رفع خطاهای رادیومتریک و اتمسفری، چینش باندها، موزاییک تصاویر و ﺟﺪاﺳﺎزی ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌاتی؛ تصاویر ﺑﻪ روش ﺣﺪاکﺜﺮ اﺣﺘﻤﺎل ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی، و ﻧﻘﺸﻪ کاربری اراﺿی در دو مقطع زﻣﺎنی ﺗﻬیﻪ ﮔﺮدیﺪ. سپس با استفاده از روش تفاضل تصاویر ﻣیﺰان و ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺗﻐییﺮات هر کاربری برآورد شد. یافته ها: نتایج نشان داد در سال 1985 مساحت اراضی صنعتی 16/9 کیلومترمربع بوده که در سال 2015 به 33/20 کیلومترمربع گسترش یافته است. در این دوره وسعت زمین های کشاورزی، مراتع و جنگل به ترتیب 75/38، 18 و 45/1 کیلومترمربع (09/5، 37/2 و 19/0 درصد) کاهش داشته و در مقابل وسعت اراضی صنعتی، شهری، رها شده و بایر به ترتیب 17/11، 46/9، 14/16 و 1/7 کیلومترمربع (47/1، 24/1، 12/2 و 93/0 درصد) افزایش یافته است. نتایج: تغییر کاربری از مرتع و کشاورزی به صنعت و مسکونی به میزان 46/7 درصد در طول سه دهه از 1985 تا 2015 منجر به بهره برداری شدیدتر از منابع اکوسیستمی و نهایتاً باعث ناپایداری در منطقه شده است. بنابراین جهت اعمال مدیریت صحیح محیط، لازم است هرگونه اقدام اعم از تغییر کاربری اراضی مهار گردد تا منجر به تخریب شدیدتر اکوسیستم نشود.
۱۶.

بررسی تأثیر پساب تصفیه شده ی شهری روی خصوصیات خاک مناطق بیابانی (مطالعه ی موردی: تصفیه خانه ی فاضلاب شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آب های نامتعارف خصوصیات خاک نمونه برداری سیستماتیک-تصادفی تصفیه خانه ی فاضلاب شهرستان سبزوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۸
یکی از طرح هایی که می تواند مدیریت یکپارچه ی منابع آب در اکوسیستم ها را تأمین نماید و موجبات کاهش اثرات بیابان زایی را فراهم آورد، استفاده از آب های نامتعارف (پساب فاضلاب شهری) است. در این راستا، بررسی اثرات پساب شهری روی خصوصیات خاک بسیار مهم است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر پساب تصفیه خانه ی شهری سبزوار روی خصوصیات خاک منطقه ی بوته کاری شده با آن است. جهت انجام این کار، کل منطقه به صورت سیستماتیک به دوازده بخش تقسیم و درون هر بخش، نمونه برداری به صورت تصادفی انجام گرفت. همچنین به صورت هم زمان از مناطق شاهد هم جوار با هر بخش جهت مقایسات نیز نمونه برداری خاک انجام گرفت. نتایج خصوصیات شیمیایی خاک نشان داد که میزان کلسیم، منزیم، اسیدیته و درصد مواد خنثی شونده بدون تغییرات معنی دار و میزان شوری، سدیم، کلر و نسبت جذب سدیم، کاهش معنی داری را نسبت به منطقه ی شاهد نشان داد. همچنین نتایج مربوط به حاصلخیزی خاک، نشان دهنده ی افزایش معنی دار کربن آلی، فسفر و پتاسیم قابل جذب در منطقه ی احیاشده نسبت به منطقه ی شاهد است. درمجموع، طرح بوته کاری با پساب در منطقه ی موردمطالعه ازنظر تغییرات خصوصیات خاک اثرات مثبتی را نشان داده است و درنهایت گونه ی تاغ نسبت به آتریپلکس و قره داغ از نظر بهبود شرایط خاک، مناسب تر ارزیابی گردید.  
۱۷.

هویت مکانی و نقش آن در تبلور هسته مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران مرکزی هویت مکانی هردینگ سیستم فضای ترامتنی. مدنیت سرد و گرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴۶ تعداد دانلود : ۹۱۰
هویت مکانی یعنی همان خصیصه ای که با حافظه تاریخی طبیعی مکان ها ، بشدت در ارتباط است، به وجود آورنده متن جغرافیایی در فضاست. به عبارت دیگر چشم اندازهای سرزمینی، متون نانوشته جغرافیایی هستند که می توان آن ها را متنی مکانی در نظر گرفت، لذا با توجه به تنوعی که در طبیعت وجود دارد، با متون جغرافیایی متعددی روبرو خواهیم بود و هرکدام ویژگی های تاریخی و فرایند های جاری آن قلمرو را، تعریف می کنند. ایران متن جغرافیایی متکثری است که تنوع و تفاوت های آن، پایداری فرهنگی این سرزمین را در طول تاریخ تضمین نموده است و پرسش اصلی در مقوله پایداری فرهنگی یک جمع متکثر، با تمسک به اصل تنوع در اکولوژی محیطی هدف اصلی این پژوهش است.این مقاله با اتکا به تحلیلی سینماتیک و روش شناسی کیﻔی با رویکرد تحلیل فضایی، علل این تفاوت های اجتماعی به ظاهر افتراق آمیز را در چهارچوب نظریه ورف در قالب متون جغرافیایی بیان می دارد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که: ایجاد فضایی ترامتنی در متون متکثر جغرافیایی ایران در قالب کلی واحد، سینرژی اجتماعی را شکل می دهد، حافظه تاریخ طبیعی در ایران مرکزی بر اساس اصول آلومتری چیدمان فضایی مدنیت شهری و روستایی ایران را تعریف و هویت می بخشد و دستگاه جغرافیایی ایران تنوع محیطی و سازمندی های متنوع اجتماعی را در این سرزمین به گونه ای در منظومه سیاره ای به هم پیوند می دهد که مفهوم هویت آینه ای تجلی آن است.
۱۸.

تعیین الگوی کشت و ارزیابی گونه های کشت شده با پساب تصفیه شده شهری جهت احیای اراضی بیابانی (مطالعه موردی: تصفیه خانه فاضلاب شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آب های نامتعارف الگوی کشت مناسب کیفیت پساب تصفیه خانه فاضلاب شهرستان سبزوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۸
یکی از راه های بسیار مهم جهت مبارزه با بیابان زایی، افزایش پوشش گیاهی میباشد. یکی از طرح هایی که می تواند مدیریت یکپارچه منابع آب در اکوسیستم ها را تامین نماید و موجبات کاهش اثرات بیابان زایی و افزایش پوشش گیاهی را فراهم آورد، استفاده از آب های نامتعارف به عنوان منبع آب است که از جمله این آب ها، استفاده از پساب تصفیه خانه های فاضلاب شهری می باشد. در این راستا انتخاب صحیح گونه های گیاهی سازگار و مقاوم با شرایط اکوسیستم بیابانی و سازگار با کیفیت پساب بسیار مهم است. هدف از انجام این تحقیق، انتخاب بهترین الگوی کشت مناسب با کیفیت پساب فاضلاب شهری سبزوار جهت طرح احیای مراتع بیابانی حاشیه روستاهای دروک - برآباد شهرستان سبزوار و ارزیابی گونه های گیاهی کشت شده در آن مناطق می باشد. جهت انجام این کار، در ابتدا پساب تصفیه خانه شهر سبزوار نمونه برداری و مورد آزمایش قرار گرفت. سپس الگوی کشت متناسب با کیفیت پساب با مقایسه خصوصیات کیفی پساب با استانداردهای کیفی کشور اردن تعیین گردید. و در نهایت ارزیابی گونه های شورپسند بیابانی کشت شده در منطقه با مقایسه میزان استقرار گونه ها در دو زمان متفاوت و مقایسه درصد تاج پوشش گیاهی گونه های کشت شده در حال حاضر انجام گرفت. نتایج نشان داد که در سبزیجات پخته شده، محصولات علوفه ای و درختان جنگلی و محصولات صنعتی فقط پارامترهای کلیفرم کل و اکسیژن محلول و در چمنزار و پارک(فضای سبز شهری) علاوه بر این دو، پارامترهای مجموع کل مواد جامد معلق، اکسیژن مورد تقاضای شیمیایی و بیوشیمیایی نیز محدود کننده می باشد.همچنین نتایج ارزیابی گونه های کشت شده نشان داد بعد از گذشت چند سال از اجرای طرح آبیاری با پساب، به ترتیب گونه های تاغ، آتریپلکس و قره داغ بیشترین درصد زنده مانی را داشته است. در مجموع می توان گفت گونه تاغ در بین گونه ها، گونه برتر از نظر زنده مانی می باشد. 
۱۹.

مکان یابی عرصه های مناسب توسعة آتی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یاسوج تناسب زمین جغرافیایی سیستم اطلاعات مکان یابی فرم و فرایندهای طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۳ تعداد دانلود : ۵۶۰
تحلیل سازگاری و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعة کالبدی سکونتگاه های شهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است. لذا، در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مناسب ترین عرصه های مکان گزینی توسعة آتی شهر یاسوج بر اساس دانش داده ای شناسایی و تعیین شود. دانشداده ای فرایند استفاده و به کارگیری مقدار عددی هر پارامتر در مکان یابی توسعة فیزیکی بدون استفاده و اعمال نظرات کارشناسی را شامل می شود. به منظور دستیابی به اهداف، نخست براساس دانش داده ای و با توجه به ویژگی های ژئومورفولوژی، اقلیمی، زمین شناسی، هیدرولوژی و انسانی منطقه، 15 پارامتر و 84 کلاس برای بررسی تأثیر فرم ها و فرایندهای طبیعی در مکان گزینی آتی شهر یاسوج شناسایی شد که هر پارامتر ارزش عددی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. پس از محاسبة وزن طبقات براساس مقادیر واقعی هر پارامتر و طراحی مدل های دانش داده ای، لایه های رستری پارامترها براساس وزن و مدل های مزبور در محیط نرم افزار ArcGIS با یکدیگر تلفیق، و نقشة پهنه بندی منطقة مطالعاتی به لحاظ مکان های مناسب برای توسعة آتی سکونتگاه یاسوج تهیه شد. نتایج نشان می دهد که پهنة بسیار مناسبی که 72/41% (72/8 کیلومترمربع) از مساحت سکونتگاه فعلی را به خود اختصاص داده، امکان افزایشی معادل 45/77 کیلومترمربع را دارد. همچنین، پهنة مناسبی به وسعت معادل 08/16% (36/3 کیلومترمربع) از مساحت سکونتگاه فعلی، با توجه به نقشة مکان گزینی آتی شهر یاسوج، تا 35/36 کیلومترمربع امکان توسعه دارد.
۲۰.

بررسی سناریوهای گسترش فیزیکی شهر یاسوج با تأکید بر فرآیندهای طبیعی

کلید واژه ها: توسعه فیزیکی یاسوج سناریوسازی فرایندهای طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۱ تعداد دانلود : ۵۶۲
استقرار یک سکونتگاه شهری، بیش از هر چیز تابع فرم و فرآیندهای طبیعی و عوامل محیطی است؛ زیرا فرآیندهای طبیعی در مکان یابی، پراکندگی، توسعه فیزیکی و مورفولوژی شهر، اهمیت بسزایی داشته و گاهی به عنوان یک عامل مثبت و زمانی به صورت یک عامل بازدارنده عمل می کنند؛ لذا، در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از تلفیق فرایند تحلیل سلسله مراتبی و سامانه اطلاعات جغرافیایی، تأثیر فرآیندهای طبیعی در توسعه کالبدی شهر یاسوج بر اساس دیدگاه سیستمی و روش سناریوسازی تبیین گردد. نتایج نشان می دهد که سناریوهای اول (ژئومورفولوژی) و سوم (لرزه خیزی)، بالاترین دقت را نشان داده و نقشه پهنه بندی حاصل از آنها، مناسب ترین نتیجه برای گسترش فضایی شهر یاسوج است. در سناریوی ژئومورفولوژی، پهنه بسیار مناسب با مقدار شاخص ارزیابی دقت ۶۰/۸ درصد، ۹/۷۱ کیلومتر مربع از مساحت سکونتگاه های فعلی را در برگرفته و می تواند تا ۳۸/۶۷ کیلومتر مربع گسترش یابد. جهات گسترش بهینه شهر، عموماً به سمت غرب و جنوب غرب منطقه است. در سناریوی لرزه خیزی، پهنه بسیار مناسب با مقدار ۶۱/۳۹ درصد، بیشترین شاخص ارزیابی دقت را به خود اختصاص داده و ۱۱/۵۱ کیلومترمربع از مساحت سکونتگاه های فعلی منطقه در این پهنه قرار گرفته که می تواند تا ۵۲ کیلومتر مربع گسترش یابد. سمت گیری گسترش مطلوب آتی شهر در جهات شرق، مرکز و غرب منطقه مطالعاتی می باشد؛ درنتیجه، عوامل اصلی کنترل کننده توسعه کالبدی شهر یاسوج، فرآیندهای طبیعی؛ خصوصاً پارامترهای ژئومورفولوژی و تکتونیکی می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان