احمد نوحه گر

احمد نوحه گر

مدرک تحصیلی: استاد دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۴ مورد.
۱.

ارزیابی تاب آوری منطقه 20 کلان شهر تهران در برابر مخاطرات محیطی با استفاده از توابع فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری استحکام منازل تحلیل شبکه عملگرهای فازی رگرسیون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۹۶
منطقه 20 در جنوب کلان شهر تهران با مخاطرات محیطی همچون سیلاب، زمین لرزه، بحران آب، آلودگی و طوفان مواجه است. افزایش تاب آوری دربرابر این مخاطرات مستلزم شناخت ظرفیت تاب آوری است؛ از این رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی پیمایشی برای شناخت ظرفیت پایه ای تاب آوری این منطقه دربرابر مخاطرات محیطی انجام شد. نخست پرسش نامه ای با نظر کارشناسان برای استخراج مؤلفه های اثرگذار بر تاب آوری تهیه شد که برمبنای آن، 26 زیرمعیار در قالب چهار معیار اجتماعی اقتصادی، کاربری اراضی، دسترسی ها و زیرساخت های جاده ای به دست آمد. درجه اهمیت هر زیرمعیار در تاب آوری با تحلیل شبکه و میزان عضویت آنها در تاب آوری با عملگرهای فازی مشخص شد؛ سپس زیرمعیارها با عملگرهای فازی AND، OR، SUM، Product و گاما روی هم گذاری و طبقه بندی محله ها در تاب آوری با خوشه بندی k-mean انجام شد. نتایج نشان داد معیارهای اقتصادی اجتماعی و معیار زیرساخت ها با وزن 49/0 و 231/0 بیشترین اهمیت را در تاب آوری دارند. در معیار اقتصادی اجتماعی زیرمعیار استحکام منازل با وزن 332/0، در معیار پوشش اراضی زیرمعیار دسترسی به اماکن اجتماعی با وزن 321/0، در معیار دسترسی ها زیرمعیار مراکز بهداشتی درمانی با وزن 292/0 و در معیار زیرساخت های جاده ای زیرمعیار دسترسی به پل عابر پیاده با وزن 435/0، بیشترین وزن را در تاب آوری دارند. بهترین عملگر برای روی هم گذاری لایه ها، عملگر SUM بود که بیشترین همبستگی را با معیارها دارد. درنهایت محله های منطقه 20 به سه خوشه تاب آوری زیاد، متوسط و ضعیف تقسیم شدند. از این بین، محله های جوانمرد، منصوریه، حمزه آباد، ابن بابویه، سرتخت، تقی آباد و عباس آباد به دلیل داشتن جمعیت مناسب، میزان مشارکت اقتصادی مطلوب، میزان مشارکت اجتماعی مطلوب، دوری از مسیل، دسترسی به زیرساخت های جاده ای و نزدیکی به مراکز خدمات رسانی، بیشترین تاب آوری را دربرابر مخاطرات محیطی دارند؛ اما محله های جنوبی و غربی در منطقه 20، به دلیل دوری از مراکز خدمات رسانی و پل های عابر پیاده، نزدیکی به مسیل و کارخانه، کم بودن میزان مشارکت اقتصادی، و استحکام کم منازل، کمترین تاب آوری را دربرابر مخاطرات محیطی دارند.
۲.

تعدیل اثرات تغییرات آب و هوایی با ارتقاء الگوی کشاورزی شهری پایدار با استفاده از روش های BWM و ARAS (مطالعه موردی: منطقه 22 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشاورزی شهری گیاهان مثمر RCP BWM تناسب کشاورزی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۳۱
تغییرات اقلیمی و افزایش جمعیت شهرها سبب بروز مشکلات متعدد محیط زیستی شده است. کاهش کارکرد کشاورزی شهری نیز کارایی زیر ساخت های سبز و خدمات اکوسیستمی آنها را به طور طبیعی ناکارآمد کرده است. هدف از این پژوهش ارائه الگوی کشت پایدار گیاهان مثمر در شهرها جهت تعدیل اثرات تغییرات آب و هوایی و کاربری اراضی در منطقه 22 شهرداری تهران می باشد. در این مطالعه نقشه کاربری اراضی سال 2000 و 2020 با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست، تهیه شد. سپس با مدل LCM به پیش بینی تغییرات کاربری اراضی سال 2050 پرداخته شد. برای بررسی تغییرات اقلیمی سناریوهای RCP شبیه سازی گردید. برای به دست آوردن وزن معیارهای انتخاب گیاهان مثمر از 4 معیار و 21 زیرمعیار و روش بهترین- بدترین (BWM) و از روش ارزیابی نسبت تجمعی (ARAS) برای رتبه بندی این گیاهان مثمر استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده مشخص شد که فضاهای سبز و کشاورزی به ترتیب از سال 2000 تا 2050 مقدار 12% و 4.5%- تغییر خواهند داشت. ریسک تغییرات اقلیمی نیز گرمایش 1.32 تا 2.27 درجه را پیش بینی کرد. بر همین اساس نقشه تناسب منطقه برای کشاورزی شهری و مساحت طبقات تناسب با توجه به معیار سازگاری با شرایط محیط زیستی منطقه (با وزن 472/0)، شرایط اکولوژیک (0.268)، سازگاری با محیط زیست شهری (با وزن 179/0) و زیبایی- شناختی (با وزن 081/0) تهیه گردید. بر اساس نظرکارشناسان گونه های گیاهی مثمر، بنه، کنار، بادامک، پسته و زیتون خوراکی بالاترین اولویت جهت کشت در مقیاس کلان و متوسط شهری را پیدا کرده اند. حدود 40 درصد منطقه دارای تناسب خوب و بالا برای کاشت این گیاهان می باشد.
۳.

اولویت بندی اقدامات کلیدی جهت افزایش مشارکت عمومی در مدیریت سوانح طبیعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت در سوانح طبیعی مشارکت عمومی تصمیم گیری TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۴
سوانح طبیعی از گذشته تا کنون در کشور ایران، تلفات جانی و خسارات مالی فراوانی را به بار آورده است. در این مقاله به لزوم اهمیت مشارکت عمومی نهادها و مردم در مدیریت این سوانح پرداخته شده است. ازاین رو ده نوع از اقدامات کلیدی در جهت افزایش موفقیت در مشارکت عمومی و همچنین سه معیار مرتبط با سرعت، کیفیت و اثربخشی که هر سه جزو معیارهای مثبت می باشند، در نظر گرفته شده است. جهت انجام فرآیند تصمیم گیری با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره آن ها را رتبه بندی نموده تا در مرحله آخر بهینه ترین روش موجود انتخاب شود. برای این منظور از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی به معیار ها و جهت رتبه بندی گزینه ها از روش TOPSIS استفاده شد. یافته ها برای ده نوع از این اقدامات کلیدی، نشان می دهد پشتیبانی حاکمیت و تعهد قابل اعتماد در رتبه اول، لزوم تعریف اهداف و منافع مشترک در رتبه دوم، تضمین اتحاد بین نهادها و مردم در رتبه سوم، تضمین رهبری مؤثر حاکمیت در رتبه چهارم، پیدا کردن رویکردهای مشترک در راه رسیدن به اهداف در رتبه پنجم، اطمینان از ارتباط شفاف و مؤثر در رتبه ششم، شفاف سازی نقش ها و مسئولیت ها در رتبه هفتم، سرمایه گذاری در جهت اجرای دقیق فرآیندها در رتبه هشتم، افزایش زمان کارکنان دولت برای تسهیل و پشتیبانی از فرآیندها در رتبه نهم و مدیریت و نظارت بر مشکلات در روابط مشارکتی در رتبه دهم قرار گرفته اند.
۴.

بررسی تأثیر آموزش های محیط زیستی بر سطح دانش محیط زیستی دانش آموزان مقاطع تحصیلی مختلف در زمینه تالاب ها (مطالعه موردی: تالاب شور، شیرین و میناب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش محیط زیستی دانش آموزان تالاب های ساحلی میناب هرمزگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۹
افزایش جمعیت موجب استفاده ناپایدار بشر از اکوسیستم ها از جمله تالاب ها گردیده و مشکلات زیست محیطی متعددی را به وجود آورده است. تالاب بین المللی شور، شیرین و میناب در استان هرمزگان واقع شده که معیشت جوامع محلی به طور مستقیم بدان وابسته است. این تالاب ساحلی در سال های اخیر دچار آسیب هایی شده که با توجه به اهمیت اکولوژیکی، اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی تالاب، لزوم حفاظت از آن احساس می گردد. به دلیل اینکه بهترین روش جلوگیری از تخریب محیط زیست، آموزش و مشارکت افراد جامعه هست و دانش آموزان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی هر جامعه ا ی می باشند، دانش آموزان به عنوان گروه هدف انتخاب شدند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش های محیط زیستی بر سطح دانش محیط زیستی دانش آموزان مقاطع تحصیلی مختلف در زمینه تالاب ها بوده است. این مطالعه در مدارس روستای تیاب از روستاهای حاشیه تالاب صورت گرفت و از میان مدارس دخترانه این روستا که درمجموع 313 نفر دانش آموز داشتند، 72 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، از نوع هدفمند و روش تحقیق نیز پیمایشی- مقطعی می باشد. گردآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه صورت پذیرفت که روایی محتوایی آن توسط متخصصان این حوزه تأیید گردیده بود. پایایی پرسشنامه نیز با نرم افزار SPSS22 سنجیده شد و ضریب آلفای کرونباخ 8/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری مناسب استفاده گردید. نتایج نشان می دهند که آموزش های ارائه شده در هر سه مقطع تأثیر مثبت داشته و موجب ارتقاء سطح دانش زیست محیطی دانش آموزان شده است؛ بنابراین می توان با آموزش محیط زیست به در جهت حفظ اکوسیستم های تالابی کشور گامی مثبت برداشت.
۵.

واکاوی ارتباط بین عناصر اقلیمی با سرطان پوست در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آب و هوا سرطان پوستی همبستگی استان اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط تغییرات آب و هوایی با بیماری سرطان پوستی در استان اردبیل می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل ارتباط متغیرهای اقلیمی (یخبندان، ساعات آفتابی، میانگین رطوبت، حداکثر دمای مطلق، حداقل دمای مطلق و دمای متوسط) با تغییرات سرطان پوست در ایستگاه های مورد مطالعه، از معادلات رگرسیون چندگانه استفاده شد. برای تعیین متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر تغییرات سرطان پوست ایستگاه های مورد مطالعه، از مدل رگرسیون پس رونده بهره گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مقادیر همبستگی متغیرهای اقلیم با سرطان پوست در ایستگاه های مورد مطالعه نسبتاً قابل توجه است و این همبستگی ها اغلب قوی و معنی دار (در سطح خطای 1 درصد) با یکدیگر هستند. وجود همبستگی مستقیم معنی دار سرطان پوست با سایر متغیرهای اقلیمی در ایستگاه های مورد مطالعه نشان داد که وقوع سرطان پوست در نیمه های گرم سال بیشتر از نیمه های سرد سال بوده است. مقادیر ضریب همبستگی چندگانه و درصد تغییرات تبیین شده ی معرفی شده توسط مدل رگرسیونی پس رونده در توجیه مقادیر تعداد وقوع سرطان پوست در ایستگاه های مورد مطالعه در شرایط ورود تمامی متغیرهای اقلیمی و نیز در شرایط حذف برخی متغیرهای اقلیمی کم اثر (ورود متغیرهای اقلیمی پر اثر) نشان داد که در ایستگاه های مورد مطالعه، ورود تمامی متغیرهای اقلیمی در توجیه مقادیر تعداد وقوع سرطان پوست، بین 79 تا 91 و خروج تک تک و یا چند متغیر و باقی ماندن سایر متغیرها در مدل رگرسیونی پس رونده، بین 76 تا 89 درصد از این تغییرات را تبیین نموده است.
۶.

تاثیر تغییرات کاربری اراضی بر شدت سیلاب های رودخانه ای (مورد مطالعه: حوضه آبریز درکه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوشش گیاهی تغییر کاربری اراضی حوضه آبریز درکه سیلاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۰۳
آگاهی از ﻣی ﺰان ﺧﻄﺮﭘﺬیﺮی نواحی گوناگون ﺷﻬﺮها و توجه به بحث کنترل ﺳیﻼبﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﻪ عنوان ﻣﺤﻮرﻫ ﺎی اساسی در ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ مشکلات ﺷﻬﺮی قرار دارند. در این پژوهش حوضه آبریز درکه به عنوان حوضه مورد مطالعه انتخاب گردیده است. از بین رفتن پوشش گیاهی و گسترش مناطق شهری در سطح این حوضه سبب گردیده است تاعوامل هیدرولوژیکی از قبیل میزان نفوذپذیری و ارتفاع رواناب در قسمت جنوبی حوضه دچار تغییراتی شوند که مطابق با آن ارتفاع رواناب زیاد ونفوذپذیری کم گردیده است که منتج به افزایش سیلاب شهری خواهد شد. با توجه به لایه های مختلف حوضه آبریز درکه میانگین شماره منحنی منطقه با استفاده از روش SCSعدد 87 به دست آمده است، تغییرات آن از مقدار 73 تا 94 بوده است که بیشترین مقدار آن در جنوب حوضه می باشد که منطقه شهری را شامل می شود. در این پژوهش تلاش گردیده است تا با بررسی دبی سیلاب های 10 ساله، 50 ساله، 100 ساله، 200 ساله، 500 ساله و 1000 ساله مربوط به اعداد مختلف شماره منحنی که عدد 73 مربوط به کاربری با بیشترین میزان نفوذپذیری خاک، عدد 87 مربوط به میانگین اعداد شماره منحنی کاربری های مختلف و عدد 94 مربوط به کاربری های با کمترین میزان نفوذپذیری خاک است، میزان اثرگذاری نفوذ خاک بر شدت و خطر این سیلاب ها مورد بررسی قرار گیرد. در برآورد دبی سیلاب ها با دوره های بازگشت کمتر که احتمال وقوع بیشتری دارند، تغییرات کاربری با نسبت بیشتری افزایش یافته اند و هرچه دوره بازگشت طولانی تر می شود نسبت عددی کوچکتر و فاصله عددی بیش تر می گردد.
۷.

پهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده آهکی بیستون با استفاده از مدل منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی کارست منطق فازی بیستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
توده آهکی بیستون در شمال و شمال شرقی استان کرمانشاه و در واحد ساختمانی زاگرس مرتفع قرار دارد. با توجه به گستردگی، خلوص و ضخامت سازند آهکی بیستون، تراکم بالای گسل ها، درزه و شکاف، اختلاف ارتفاع بالا و همچنین وجود شرایط اقلیمی مناسب، لندفرم های کارستی توسعه یافته ای در این توده شکل گرفته است. هدف این پژوهشپهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده آهکی بیستون با استفاده از مدل منطق فازی می باشد.در مجموع نُه عامل سنگ شناسی، فاصله از گسل، ارتفاع، بارش، دما، خاک، کاربری (پوشش گیاهی)، شیب و جهت شیب به عنوان متغیرهای مستقل در فرایند کارست زایی و توسعه آن و همچنین شکل گیری ژئومورفولوژی کارست در منطقه مورد بررسی، دخیل می باشند. از آنجایی که ژئومورفولوژی کارست بر میزان شارژ و ویژگی های کمی و کیفی آبخوان های کارستی و بررسی میزان آسیب پذیری آنها، تاثیر بسزایی دارد، تهیه نقشه توسعه یافتگی سطحی کارست و میزان تأثیر عوامل مختلف در نفوذپذیری سازندها، لازم و ضروری می باشد. از مدل منطق فازی (عملگر گاما) به منظور تحقق این هدف، استفاده شده است. براساس نتایج حاصله، توده بیستون به لحاظ پهنه بندی توسعه کارست سطحی به چهار منطقه فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و مناطق توسعه یافته کارستی تقسیم گردید. ارزیابی نقشه پهنه بندی حاصله با فروچاله ها و پولیه های کارستی، حاکی از دقت بالا و کارایی مطلوب این مدل در ارزیابی توسعه کارست سطحی می باشد؛ همچنین، تلفیق لایه های اطلاعاتی، نقش موثر سنگ شناسی (سازند بیستون) را در فرایند توسعهیافتگی کارست نشان می دهد.
۸.

اولویت بندی اقدامات لازم جهت تحقق شهر هوشمند (موردمطالعه: منطقه 6 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر هوشمند تصمیم گیری چندمعیاره منطقه 6 شهرداری تهران TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
هر شهر باید باتوجه به شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، اقلیمی و مزیت های نسبی منحصر به فردی که دارد، بایستی راه خود را از میان انبوه راه ها برگزیند و به سوی هوشمند شدن بیشتر حرکت کند. در این مقاله با انتخاب شهر بارسلونا به عنوان شهر هوشمند و همچنین با در نظر گرفتن اقدامات هوشمندسازی در این شهر سعی شده است تا با مورد مطالعه قرار دادن منطقه 6 شهرداری تهران که از مناطق مهم و مرکزی تهران به شمار می آید، در مورد انتخاب اقدامات لازم جهت هوشمندسازی در این منطقه تصمیم گیری شود. همچنین در این تحقیق تلاش شده است، با در نظر گرفتن اقدامات صورت گرفته در این شهر، با بهره بردن از نظر خبرگان، فعالیت های موثر و بهینه در جهت هوشمندسازی منطقه6 شهرتهران را رتبه بندی کرده تا بهینه ترین اقدام را انتخاب و اقدامات دیگر اولویت بندی شوند. در نهایت با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره این اقدامات را رتبه بندی نموده تا در مرحله آخر بهینه ترین روش موجود انتخاب شود. برای این منظور از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی به معیار ها و جهت رتبه بندی گزینه ها از روش TOPSIS استفاده شد. مطابق با نتیجه به دست آمده، در منطقه 6 شهرداری تهران، بهینه ترین اقدام انتخاب شده، اجرای طرح حمل ونقل هوشمند می باشد.
۹.

- برآورد تبخیر از سطح مخزن با استفاده از مدل شبکه ی عصبی مصنوعی (مطالعه ی موردی سد میناب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه ی عصبی مصنوعی تبخیر سطحی برازش غیرخطی ضریب همبستگی سدمیناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
تبخیر به عنوان یکی از پارامترهای طبیعی به علت نقش مهمی که در خروج آب از دسترس بشر دارد، همواره مورد توجه کارشناسان و محققان بوده است. در این پژوهش سعی شده است تا با بکارگیری مدل شبکه ی عصبی مصنوعی در برآورد تبخیر از سطح دریاچه ی سد میناب، میزان دقت مدل مورد ارزیابی قرار گیرد. برای بررسی روند تغییرات پارامترهای مؤثر بر تبخیر برای اطلاعات 19 ساله موجود، با استفاده از رگرسیون غیرخطی بهترین برازش از بین نقاط موجود برای داده ها ترسیم و روند کلی تغییرات پارامترهای مؤثر بر تبخیر مشخص شده است. همچنین برای مدلسازی تبخیر با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی از آمار 19 ساله، از سال 1374 تا 1392 استفاده و بهترین ساختار برای محاسبه ی میزان تبخیر از سطح دریاچه ی سد میناب انتخاب شده است. در این ساختار لایه ی اول و دوم دارای 5 نورون می باشند که با 1000 تکرار برای محاسبه ی آن، بهترین نتیجه به دست آمد. ضرایب آماری به دست آمده از تحلیل با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی در انتخاب بهترین ساختارمورد توجه قرار گرفت که در این ساختار ضریب همبستگی با مقدار 8941/0 دارای بیشترین مقدار در بین آزمون های دیگر است و مقادیر خطا برای داده های آموزش و آزمایش نیز به ترتیب برابر با 0011/0 و 0082/0 است که پس از این ساختار، ساختارهای ANN(3,7,1)، ANN (4,10,1)، ANN(4,11,1)، ANN(5,3,1) دارای مقادیر ضریب همبستگی و خطای قابل قبولی در تعیین مقدار تبخیر از دریاچه ی سد میناب می باشند.
۱۰.

ارزیابی کارایی مدل های شبکه عصبی-فازی تطبیقی و شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی رسوب معلق روزانه (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گرو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حوضه آبخیز گرو شبکه عصبی مصنوعی شبکه عصبی- فازی تطبیقی رسوب معلق روزانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۴۱۰
مدلسازی و پیش بینی دقیق رسوب معلق در رودخانه عنصر کلیدی مدیریت منابع آب و سیاست های محیط زیستی می باشد. در این پژوهش کارایی مدل های شبکه عصبی مصنوعی و شبکه عصبی-فازی تطبیقی در پیش بینی بار رسوب معلق روزانه ایستگاه گرو واقع در حوضه آبخیز گرو مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور از آمار 782 نمونه (1380-1393) رسوب معلق برحسب میلی گرم بر لیتر و دبی جریان اندازه گیری شده متناظر با رسوب بر حسب متر مکعب بر ثانیه در سه الگوی ورودی مختلف استفاده شد. برای اجرای مدل های  شبکه عصبی مصنوعی و شبکه عصبی-فازی تطبیقی داده ها به دو دسته آموزش و آزمون تقسیم به طوری که 80% داده ها برای آموزش و 20% برای آزمون در نظر گرفته شد.  در شبکه عصبی مصنوعی از دو تابع سیگموئید  و تابع تانژانت هیپربولیک در لایه میانی و از تابع خطی در لایه خروجی و برای انجام مدل شبکه عصبی فازی-تطبیقی از روش تفکیک شبکه ای با سه تابع عضویت (مثلثی، گوسی و زنگوله ای تعمیم یافته) با تعداد عضویت بهینه که با سعی و خطا تعیین شد استفاده گردید. نتایج حاصل از پیش بینی رسوب معلق نشان داد که بهترین پیش بینی با با ضریب همبستگی 96/0، ضریب کارایی 95/0 و میانگین مربعات خطای 12/4789 میلی گرم بر لیتر مربوط به الگوی ورودی 2 با متغیر های ورودی دبی جریان روز جاری (Qt) و تاخیر دبی جریان روزانه تا 1 روز قبل از مبدا زمانی پیش بینی (Qt-1) و تاخیر رسوب معلق روزانه تا 1 روز قبل از مبدا زمانی پیش بینی (St-1) می باشد. بررسی نتایج حاصل از مدل های شبکه عصبی-فازی تطبیقی و شبکه عصبی مصنوعی نشان داد که مدل شبکه عصبی-فازی تطبیقی در هر سه الگو عملکرد بهتری نسبت به شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی رسوب معلق روزانه داشته است. 
۱۱.

بررسی اثر الگوهای جریان سیلابی بر تغییرات رودخانه با استفاده از مدل CCHE2D (مطالعه ی موردی: رودخانه ی کر، حد فاصل بین پل عباس آباد و سد درودزن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جریان سیلابی مدل CCHE2D پیچان رود سرعت جریان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
در این تحقیق با استفاده از یک مدل عددی به بررسی سیلاب های رودخانه با دوره ی بازگشت مختلف 10 و 50 ساله پرداخته شده است. محدوده ی مورد مطالعه بازه ای از رودخانه ی کر می باشد. در این بررسی پس از نقشه برداری دقیق، نقشه ی توپوگرافی با مقیاس مناسب از محدوده ی مورد مطالعه به دست آمد و سپس هندسه مدل و شبکه ی محاسباتی با ابعاد مختلف تهیه و در نهایت بر اساس مشخصات اندازه گیری شده جریان و رسوب رودخانه، مدل هیدرودینامیک دو بعدی متوسط عمق، اجرا و تغییرات عمق جریان در دوره ی بازگشت های مختلف استخراج گردید. بررسی دبی هایی با دوره ی بازگشت مختلف نشان می دهد که، در محدوده های پیچان رودی بازه ی مورد مطالعه ی نیروی گریز از مرکز بر جریان اثر نموده و باعث ایجاد شیب عرضی در سطح آب می گردد که در نتیجه شیب عرضی سطح آب در قوس خارجی بالا رفته و در قوس داخلی کاهش می یابد، این پدیده باعث ایجاد گرادیان فشار جانبی در داخل مقطع خواهد شد، در نتیجه در اثر عدم تعادل موضعی بین نیروی گریز از مرکز و گرادیان فشار جانبی، جریان ثانویه در داخل مقطع عرضی شکل می گیرد. در هنگام بروز سیلاب در رودخانه، (دوره ی بازگشت 50 ساله) سطح آب از مقطع اصلی رودخانه فراتر رفته و وارد دشت های سیلابی اطراف آن می شود. در این شرایط، به دلیل تفاوت بین زبری سیلاب دشت و کانال اصلی، سرعت جریان بر روی سیلاب دشت بسیار کمتر از سرعت در کانال اصلی بوده و لذا این اختلاف سرعت نیز باعث ایجاد لایه های برشی در محل اتصال جریان کانال اصلی و سیلاب دشت در ورودی بازه شده و آشفتگی های نسبتاً بزرگی را ایجاد می کند. با مقایسه ی سرعت جریان آب در مقاطع مختلف بازه ی مورد مطالعه مشاهده می شود که بیشترین س رعت آب مربوط به مقاطع پیچان رود اول است، که در دوره ی بازگشت 10 ساله ح دود  m/s7/2 و در دوره ی بازگشت 50 ساله به m/s 3 رسیده است.
۱۲.

اثربخشی روش آموزشیSTAD در یادگیری مباحث محیط زیستی در دوره تحصیلی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محیط زیست شهری یادگیری مشارکتی STAD آموزش انفرادی پایش اثربخشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۸ تعداد دانلود : ۳۳۷
هدف از پژوهش حاضر مقایسه و پایش اثربخشی روش تدریس مشارکتی مبتنی بر الگوی تقسیم بندی دانش آموزان به گروه های پیشرفت (STAD) و آموزش سنتی در مباحث محیط زیست شهری است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایشی مشارکتی و سنتی می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع چهارم ابتدایی شهر اهواز است که جهت نمونه گیری از روش خوشه ای تصادفی استفاده شد. حجم نمونه شامل 58 نفر می باشد که 30 و 28 نفر آن ها به ترتیب در گروه آزمایشی مشارکتی STAD و گروه آزمایشی سنتی قرار گرفتند. همسان بودن گروه ها از طریق اجرای پیش آزمون سنجیده شد و پایایی آزمون از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. روش های یادگیری به مدت 3 هفته متوالی اجرا شد و یک هفته و سپس یک ماه پس از پایان مداخله پس آزمون به عمل آمد. نمرات با استفاده از آزمون t مستقل و همبسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که میزان آگاهی از مباحث محیط زیست شهری در میان دانش آموزانی که به روش مشارکتی STAD آموزش دیده بودند، در سطح معناداری بالاتر از دانش آموزان آموزش دیده به روش سنتی بود. همچنین نتایج حاصل از پایش اثربخشی، برتری روش مشارکتی STAD را نسبت به روش آموزش سنتی تأیید نمود. پیشنهاد می ش ود، دست اندرکاران نظ ام آموزش ی ب ا برگزاری آموزش های ضمن خدمت ب رای آموزگ اران، آنها را با روش های مختلف ی ادگیری م شارکتی به ویژه در مورد مسائل محیط زیستی آشنا سازند تا از این طریق، روحیه همفکری، تبادل نظر و نگرش مثبت نسبت به محیط زیست در میان دانش آموزان افزایش یابد.
۱۳.

بررسی میزان رسوب زایی با استفاده از واحدهای همگن روی کاربری های اراضی و سازندهای زمین-شناسی (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز تنگ بستانک، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سهم تولید رسوب واحد همگن فارگاس شدت فرسایش تنگ بستانک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
شناسایی مناطق مولّد رسوب و تعیین سهم آن ها در تولید رسوب از مهم ترین مصادیق مدیریت خاک به منظور بهره برداری مطلوب آن می باشد. هدف از تحقیق حاضر تعیین واحدهای همگن بر روی کاربری های اراضی و سازندهای زمین شناسی جهت اندازه گیری میزان مشارکت و اهمیّت نسبی آن ها بر رسوب خروجی بود. بر این اساس از مدل های Fargas، BLM و اندازه گیری مستقیم رسوب استفاده شد. سپس با استفاده از نقشه ی سیمای فرسایش واحدهای همگن روی نقشه ی کاربری های اراضی و سازندهای زمین شناسی است خراج شد و میزان رسوبات تولیدی حاصل از فرسایش سطحی، ش یاری و خندقی اندازه گیری شد. با احتساب مجموع میانگین رسوب اندازه گیری شده در هر کاربری، سازند و نیز احتساب مساحت هر کدام، میزان مشارکت از کل رسوب تولیدی مشخص شد. نتایج نشان داد کاربری اراضی مرتع با کدهای B S33R42G21، C S34R43G32  و D S34R43G32با مجموع میانگین73/38 تن در هکتار و سازند رازک با کدهایC S43R42G21  وD s44R43G32 با مجموع میانگین 83/17 تن در هکتار بیشترین مقدار تولید رسوب داشتند. بیشترین سهم تولید رسوب مربوط به کاربری اراضی مرتع با مقدار 9/64% و سازند آسماری با مقدار 43/55% می باشد. سازند بختیاری و اراضی زراعی کمترین اهمیّت نسبی را در فرسایش و تولید رسوب دارند.
۱۴.

مقایسه ی سهم زیرحوضه ها در فرسایش و رسوب با استفاده از مدل های ترکیبی و الگوریتم ژنتیک (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز تنگ بستانک، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگشت نگاری الگوریتم ژنتیک رسوب مدل های ترکیبی تنگ بستانکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
روش انگشت نگاری رسوب بر پایه ی ردیاب های ژئوشیمیایی، آلی، نسبت های ایزوتوپی و نیز استفاده از مدل های ترکیبی مختلف باعث شناخت سهم منابع مختلف رسوب در یک ناحیه می شود. در تحقیق حاضر با استفاده از ترکیب بهینه ی ردیاب های آلی و نسبت های ایزوتوپی اقدام به تفکیک منابع مختلف فرسایش، تولید رسوب و سپس تعیین سهم این منابع با استفاده از مدل های کالینز (Collins)، کالینز اصلاح شده (M Collins)، موتا (Motha)، لاندور (Landwehr) و اسلاتری (Slattery) در دو واحد سازندها و کابری های اراضی بر پایه ی بهینه سازی الگوریتم ژنتیک و سپس تهیه ی نقشه ی سهم مناطق مختلف (زیرحوضه ها) در سامانه ی اطلاعات جغرافیایی شد. برای تعیین بهترین مدل در این باره از شاخص های GOF و  MEاستفاده شد. عناصر کربن، مس، تیتانیوم، سیلیکون و عناصر استرانسیوم، تیتانیوم، مس، نسبت ایزوتوپی نئودیمیوم 144/143 به عنوان ردیاب های تفکیک کننده ی کاربری ها و سازندها شناخته شدند. مدل های ترکیبی کالینز اصلاح شده (MCollins) در واحد کاربری اراضی و کالینز (Collins) در واحد سازندها با شاخص های GOF، 95/99% و 996/99%  و ضریب کارآیی 16/99% و 977/99% به عنوان بهترین مدل ها انتخاب شدند. بیشترین سهم در فرسایش و رسوب حوضه ی مربوط به اراضی مرتعی و سازند آسماری به ترتیب با 65% و 5/56% می باشد. زیرحوضه های شماره ی 6 و 5 به ترتیب با 11/59% و 7/58% بیشترین و زیرحوضه ی شماره 31  با 54/7% کمترین سهم را بر فرسایش و رسوب حوضه داشتند.
۱۵.

استفاده از مدل های ترکیبی و ردیاب ها جهت تعیین سهم واحدهای کاربری اراضی در میزان فرسایش و رسوب (مطالعه موردی: حوزه آبخیز تنگ بستانک، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسوب مدل های ترکیبی تنگ بستانک انگشت نگاری ردیاب ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۵۸۴
فرسایش خاک و تولید رسوب یکی از مخرب ترین پدیده هایی است که موجب خسارت های فراوان در مناطق مختلف شده است. از طرفی جهت مبارزه با این پدیده و اجرای پروژه های حفاظت خاک، نیاز به آگاهی از اطلاعات مکانی منابع رسوبات تولیدی در یک منطقه است. روش انگشت نگاری رسوب بر پایه ردیاب های ژئوشیمیایی، آلی، نسبت های ایزوتوپی و نیز استفاده از مدل های ترکیبی مختلف باعث شناخت سهم منابع مختلف رسوب در یک ناحیه می شود. در تحقیق حاضر با استفاده از ترکیب بهینه ردیاب های آلی، ژئوشیمیایی و نسبت های ایزوتوپی اقدام به تفکیک منابع مختلف فرسایش و تولید رسوب و سپس تعیین سهم این منابع با استفاده از مدل های کالینز (Collins)، کالینز اصلاح شده (M Collins)، موتا (Motha)، لاندور (Landwehr) و اسلاتری (Slattery) شد. جهت تعیین بهترین مدل در این باره از شاخص های GOF، RMSE و تطبیق نتایج با اندازه گیری واقعی مقادیر رسوب برپایه مدل BLM و واحدهای شدت فرسایش استفاده شد. عناصر کربن، مس، تیتانیوم و سیلیکون به عنوان ردیاب های تفکیک کننده واحدهای کاربری اراضی شناخته شدند و مدل ترکیبی کالینز اصلاح شده (M Collins) با شاخص های GOF، ۹/۹۹% و RMSE، ۰۷/۲% به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. نتایج اندازه گیری صحرایی میزان رسوب تولیدی از کاربری های مختلف اراضی نشان داد مراتع با پوشش های گیاهی ضعیف و متوسط و با اهمیّت نسبی ۸۷/۳ در اولویّت مدیریت حفاظت خاک قرار دارند. مدل های ترکیبی نشان دادند بیشترین سهم در فرسایش و رسوب حوزه مربوط به مراتع ضعیف و تخریب یافته منطقه با درصد مساحت ۷۵/۱۶ و سهم ۰۴/۵۷ درصد می باشد و اراضی زراعی کمترین نقش را تولید رسوب منطقه دارند. همچنین نتایج مدل موتا با ضریب همبستگی ۹۲۴/۰ کمترین اختلاف را با مقادیر اندازه گیری شده داشت.
۱۶.

مکان یابی نیروگاه خورشیدی حرارتی جهت تامین انرژی پایدار با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان هرمزگان منطق بولین نیروگاههای خورشیدی تصمیم گیری چند معیاره مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۷ تعداد دانلود : ۹۱۹
آلودگی های محیط زیستی، نوسانات قیمت و پایان پذیر بودن منابع انرژی فسیلی مورد استفاده در نیروگاه ها باعث روی آوردن به منابع انرژی جایگزین شده است. استفاده از انرژی های پایدار به خصوص انرژی خورشیدی می تواند بهترین گزینه برای تامین انرژی در نیروگاه های تولید برق باشد. گام اول برای توسعه استفاده از انرژی خورشیدی مکان یابی نواحی است که در آن انرژی خورشیدی در حد مطلوب و دیگر شرایط لازم احداث نیروگاه را دارا باشد، است. در این تحقیق، سیستم اطلاعات جغرافیایی مبتنی بر منطق فازی، که قابلیت های متعدد آن ها در حل مسائل پیچیده مکانی به اثبات رسیده است، به منظور تصمیمگیری در زمینه این مساله بکار گرفته شده است. استان هرمزگان پتانسیل بالایی را جهت بهره برداری از انرژی خورشیدی دارد. به این منظور ابتدا با توجه به مطالعات پژوهشگران مختلف و همچنین نظر کارشناسان اداره برق منطقه ای استان هرمزگان معیارهای مناسب جهت احداث نیروگاه تعیین شد. معیارهای مورد استفاده در مکان یابی مناطق مستعد در این استان ساعات آفتابی، شیب، فاصله از مناطق جمعیتی، فاصله از راه ها، فاصله از خطوط انتقال نیرو، کاربری اراضی و لایه محدودیت ها در نظر گرفته شد. اطلاعات مورد نیاز از منابع گوناگون استخراج و بصورت لایه های اطلاعاتی به محیط نرم افزار ACGIS10 معرفی شدند. وزن های معیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی استخراج شده و به منظور تلفیق لایه ها از مدل فازی استفاده شد. بر اساس این روش 22524.115کیلومتر مربع از مساحت استان هرمزگان در طبقه خیلی خوب، جهت احداث نیروگاههای خورشیدی حرارتی قرار گرفت.
۱۷.

مدل سازی جریان روزانه رودخانه با استفاده از برنامه ریزی ژنتیک و شبکه عصبی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز معرّف امامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش- رواناب برنامه ریزی ژنتیک شبکة عصبی پرسپترون چندلایه حوضة آبخیز معرف امامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۹ تعداد دانلود : ۳۹۸
فرایند بارش- رواناب پیچیده و غیرخطی است و مدل سازی آن به دلیل عدم قطعیت های زیاد یکی از مهم ترین دغدغه های پژوهشگران در حیطة مسائل منابع آب به شمار می رود. از بین روش های مورد استفاده، مدل های هوشمند در پیش بینی چنین فرایندهایی مفید و مؤثرند. بنابراین، به منظور مدل سازی جریان رودخانه از روش های شبکة عصبی مصنوعی و همچنین برنامه ریزی ژنتیک به منزلة روشی صریح که جزو الگوریتم های تکاملی به شمار می رود در حوضة آبخیز معرّف امامه و در دورة آماری 1349 - 1350 تا 1390 - 1391 (42 ساله) استفاده شد. بدین منظور، از داده های هواشناسی و آب سنجی در مقیاس روزانه و در قالب 62 مدل پیشنهادی استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه ریزی ژنتیکی، از میان مدل های فراوان، خطای کمتری داشت. خطای مدل ها نیز وقتی که فقط از عملگرهای اصلی ریاضی و توان استفاده شد به مراتب کمتر بود. سرانجام، با توجه به معیارهای ارزیابی مورد استفاده در این تحقیق، ساختار پیشنهادی با ورودی های (مدل 54) دما، باران، و تأخیرهای باران تا دو روز، رطوبت نسبی و تبخیر و تعرق و تأخیر جریان تا دو روز به عنوان بهترین مدل با خطای 001/0، 031/0، و 009/0 در مرحلة آموزش و 001/0، 032/0، و 009/0 در مرحلة آزمایش به دست آمد.
۱۸.

بررسی روند تغییرات کاربری اراضی بر روی کیفیت آّب زیرزمینی دشت یزد-اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی آب زیرزمینی دشت یزد-اردکان کشاورزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۴۴
مدیریت بهینه منابع طبیعی یک منطقه نیازمند درک تأثیرات تغییرات کاربری بر روی چرخه هیدرولوژیکی آب های آن منطقه است. هدف از این پژوهش، بررسی روند تغییرات کاربری و اثرات آن بر کیفیت آب زیرزمینی در دشت یزد-اردکان می باشد. بدین منظور از داده های آب زیرزمینی شامل EC و SAR و همچنین تصاویر ماهواره ای در دو بازه زمانی 1375 و 1393 استفاده گردید. برای تهیه نقشه کاربری اراضی دشت یزد-اردکان از شاخص NDVI استفاده شد. نتایج نشان داد که اراضی مرتعی در سال 1393 به میزان 300 کیلومتر مربع نسبت به سال 1375 کاهش یافته است که این اراضی به اراضی شهری و مسکونی تبدیل گردیده است. همچنین نتایج نشان داد که بخش های جنوب منطقه دارای بهترین کیفیت آب برای مصارف کشاورزی است و هر چه به سمت شمال دشت یزد اردکان می رویم از کیفیت آن برای فعالیت های کشاورزی کاسته می شود. البته با گذشت زمان نیز از کیفیت آب کاسته شده است و میزان آلودگی در قسمت های شمالی و شرقی بیشتر شده است. علت اصلی این پدیده را می توان از یک سو گسترش نواحی شهری و فعالیت های صنعتی بویژه در شهرستان های میبد و اردکان و نیز حفر چاه های غیر مجاز و جهت آبیاری درختان پسته در وسعت زیاد دانست که باعث گردیده است اراضی مرتعی به اراضی شهری تبدیل گردد وهمچنین افت سفره وشورشدن آب زیرزمینی صورت گیرد. این شرایط نشان از یک وضعیت هشدار برای اراضی مرتعی است؛ به دلیل اینکه اراضی به کاربری هایی تبدیل شده اند که خود مسبب افزایش مصرف آب در منطقه مورد مطالعه هستند.
۱۹.

بررس ی الگوهای پیشروی و پسروی رودخانه ی بشار بر اساس تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی و مطالعات زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسروی پیشروی تصاویر ماهواره ای رودخانه ی بشار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
فرسایش کناره ای یکی از منابع اصلی رسوب گذاری در بسیاری از رودخانه های جهان است. هدف از این مطالعه، شناسایی بازه های فرسایش پذیر در رودخانه ی بشار بوده است. در این راستا الگوهای پیشروی و پسروی رودخانه ی بشار با استفاده از تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی و نقشه های توپوگرافی در یک دوره ی 40 ساله مورد بررسی قرار گرفت. بعد از ایجاد پایگاه اطلاعاتی رودخانه ی بشار، اقدام به رقومی سازی خط کناری رودخانه در سال های مختلف گردید. سپس با مقایسه تغییرات متوالی در خط کناری رودخانه، میزان پیشروی و پسروی کناری تعیین گردید. به علت تأثیر گذاری دبی و زمین شناسی بر الگوهای فوق اثرات این عوامل نیز بررسی شد. به منظور بررسی صحت نتایج اقدام به بررسی میدانی بازه های فرسایش پذیر گردید. نتایج حاکی از تغییر الگوهای پیشروی و پسروی از سال 1994 تاکنون بوده است. بیشترین میزان پیشروی و پسروی در طی دوره های مورد بررسی به ترتیب به میزان 7/4 هکتار در سال در 1975-1984 و 8 هکتار در سال در دوره ی 1984-1990 مشاهده شده است. کمترین میزان پیشروی و پسروی به ترتیب در دوره های زمانی 2008-2011 به میزان 6/2 و 3/2 هکتار در سال محاسبه شده است. بررسی نسبت پیشروی و پسروی در بازه های مورد بررسی رودخانه ی بشار نشان داد که بازه ی پنجم و دوم به ترتیب به میزان 9/6 و 4/6  هکتار در سال بیشترین نسبت پیشروی و بازه های دوم و پنجم به ترتیب به میزان 7/6 و 5/6 هکتار در سال بیشترین نسبت پسروی را داشته اند. ضریب همبستگی بین نسبت پیشروی و پسروی با دبی متوسط سالانه به ترتیب به میزان 54/0 و 44/0 مشاهده شده است.
۲۰.

مکان یابی نیروگاه های خورشیدی حرارتی از طریق قاعده تصمیم گیری مکانی تاپسیس، مطالعه موردی: استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انرژی نیروگاه خورشیدی تصمیم گیری مکانی تاپسیس فازی هرمزگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۹۹
آلودگی های محیط زیستی، نوسانات قیمت و پایان پذیر بودن منابع انرژی فسیلی مورد استفاده در نیروگاه ها باعث روی آوردن به منابع انرژی جایگزین شده است. استفاده از انرژی خورشیدی می تواند بهترین گزینه ی تامین در نیروگاه های تولید برق باشد. انتخاب مکان مناسب برای احداث این نیروگاه ها بدلیل تاثیر موقعیت مکانی نیروگاه ها بر میزان و هزینه تولید و انتقال انرژی ضروری است. استان هرمزگان بدلیل افزایش جمعیت و استفاده از فن آوری نوین با کمبود تولید برق مواجه است در صورتی که پتانسیل بالایی جهت بهره برداری از انرژی خورشیدی دارد.  هدف از این پژوهش مکان یابی مناطق مناسب در این استان جهت احداث نیروگاه های خورشیدی حرارتی می باشد. در پژوهش های گذشته صرفا پتانسیل یابی مناطق بدون توجه به تناسب مناطق به مکان یابی پرداخته اند. در این پژوهش از معیارهای ساعات آفتابی، شیب، فاصله از مناطق جمعیتی، فاصله از راه ها، فاصله از خطوط انتقال نیرو، کاربری اراضی با استفاده مدل تاپسیس فازی جهت پتانسیل سنجی مکان های مساعد استفاده شد. بر اساس این روش 18308.428686 کیلومتر مربع از مساحت استان هرمزگان در طبقه خیلی خوب جهت احداث نیروگاه خورشیدی حرارتی قرار گرفته اند. همچنین نتایج حاصل از این روش با استفاده از کنترل زمینی مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از برآورده شدن همه معیارهای انتخابی در نواحی کاملا مناسب و رضایت بخش بودن به کارگیری روش تاپسیس فازی در امر مکان یابی نیروگاه های خورشیدی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان