سید علی علم الهدی

سید علی علم الهدی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه پیام نور تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۲ مورد.
۱.

مفاهیم مقوم فرایند وحى یابى عرضى تشریعى رسالى از منظر دیالکتیک الهى ابن عربى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیالکتیک الهی دقیقه رقیقه روح نور نکته وحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۶
فرایند وحی یابی، در نظام عرفانی ابن عربی با پنج مفهوم قوام می یابد. مسئله اصلی در این مقاله، چیستی این مفاهیم و چگونگی قوام بخشی آن به فرایند ایحاء و وحی یابی نبی، در شبکه پیچیده و درهم تنیده مفاهیم ذومعنا و تفسیرپذیر منظومه معرفتی ابن عربی است. رهیافت های به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد، پنج مفهوم «دقیقه»، «رقیقه»، «روح»، «نور» و «نکته»، در فرایند وحی ، معطوف و مکملِ معنایی یکدیگرند. دقیقه، امکان هرگونه آگاهى و ظهور؛ من جمله امکان ظهور آگاهى وحیانى تشریعى رسالى را فراهم می آورد و رقیقه (تعین بخش اسماء) شعاع هاى داده هاى حقایق أسمائی است که طرف سازى تضایف اشراقى را به انجام می رساند و در فرایند وحى، اسماء دخیل در وحی؛ یعنى حى، نور، علیم، حکیم، متکلم، سمیع و بصیر را در مبدأ قابلى مرآتی قلبى متعین می سازد و وساطت می کند. روح، همان رقایق اسماء الهى (حقیقت) خصوصا اسم الحى است که تعین یافتگى حقیقت معدوم العین و معقول؛ اما مؤثر اسم الحى را در مرائی أعیان، خصوصا مرات قلب نبى وساطت می کند و نور؛ همان افاضه و اضافه اشراقى حقیقت اسم النور است که جنبه آشکارگى کنه ذات براى خویش و بالتبع آن، براى ظهورات خویشتن را عهده دار است و شعاع هاى ریسمان مانند او، روابط و مناسبات رقایقى و ظهور اطوار تکلمى و علمى وحى نبوى را به نحو فعل گفتارى در مرآت قلب نبى میسر می سازد. نکته، رد و اثرى است که از انعکاس حقایق أسمائی در مرائی قوابل وضع و رفع می شود.
۲.

ایرادات ناظر به کاربست خصایص طبیعی آدمی در شناخت (مربوط به نظریه زاگزبسکی)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: زاگزبسکی معرفت شناسی فضیلت انگیزه مهارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۸۴
رویکرد طبیعت گرایانه لیندا زاگزبسکی به شناخت، ورود خصایص فضیلت گرایانه انسان به حوزه معرفت شناسی را مجاز نموده است. فضایل و احساسات و عواطف از وجوه طبیعت آدمی هستند که از منظر زاگزبسکی در تشکیل معرفت سهم دارند. انگیزه برآمده از عواطف، باور را به سوی صدق، هدایت می کند. کاربست خصایص طبیعی در معرفت، مستلزم مهارتی خاص است که از نظر زاگزبسکی از مهارت به مثابه فن و استادی متمایز است. فضیلت، انگیزه و موفقیت از مهمترین اجزای طبیعت گرایانه شناخت از نگاه زاگزبسکی هستند. در کنار اجزای طبیعی یادشده، عناصر دیگری مانند آگاهی، اراده، وظیفه و غیره از سوی معرفت شناسان سنّتی برای تشکیل معرفت معرفی شده اند. نویسندگان در تحلیل و نقد نگاه زاگزبسکی به سه جزء طبیعی معرفت یعنی عناصر فضیلت، انگیزه و موفقیت می پردازند. سه جزء نامبرده آن گونه که زاگزبسکی به آنها نقش می دهد، خالی از خطا نیستند و به کاربستن آنها در ساختار معرفت، مستلزم دقّت در معنا، حدود و کارکرد است. برای مثال چنانچه تنها فضایل معرفتی رفتاری، فضایل مؤثر در شناخت برشمرده شوند، احتمال وقوع تزاحم فضایل و از دست رفتن ظرفیت فضایل طبیعی در معرفت و محدود شدن دامنه باورهای آسان یاب به وجود می آید. در این صورت، انحصار باورهای صادق به باورهای حاصل از انگیزه حقیقت یابی، به نادیده گرفتن باورهایِ صادقِ برآمده از دیگر انگیزه ها منتهی خواهد شد و فضیلت ندانستن مهارت ها، موجب زایل شدن فضیلت مستتر در فنون می شود.
۳.

تربیت اقتصادی به مثابه تکنولوژی دینی: چیستی و امکان تحقق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلانیت نقاد تربیت اقتصادی فناوری نرم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۲
اندیشه مربوط به علوم انسانی به مثابه تکنولوژی با هدف اعمال تغییرات مختلف در حوزه ها و موقعیت های مختلف انسانی، اهمیت فراوانی یافته است. در مقاله حاضر استدلال می شود که تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دربردارنده اهداف معرفتی و غیر معرفتی است؛ تربیت اقتصادی پیش گفته، علاوه بر اینکه شناخت صاحب عالم را هدف غایی خود می داند، درصدد آماده کردن یادگیرندگانی به منظور سازماندهی و مقابله با موقعیت های زندگی آینده در شرایط مختلف اقتصادی نیز می باشد و با توجه به اینکه تکنولوژی ها در پی اعمال تغییرات در فرد و جامعه هستند، پرسش این است که آیا می توان تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به مثابه تکنولوژی قلمداد کرد و با تکنولوژیک کردن تربیت اقتصادی، فضای داوری در مورد پیشرفت با ملاک های پراگماتیستی (توانایی در حل مسائل عملی) را میسور ساخت؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش اسنادی - تحلیلی به توصیف و تحلیل ابعاد علم و تکنولوژی می پردازد و قابلیت این نوع تکنولوژی نرم انسانی را در تفهیم و تبیین مسائل موجود در نظام تعلیم و تربیت به منظور تغییر واقعیت موجود تبیین می نماید؛ البته بر اساس یافته ها باید گفت که تحقق بخشیدن به چنین فضایی نیازمند داشتن بستر شفافی از اطلاعات است، به طوری که تمام دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت بتوانند به طور کامل و دقیق به اطلاعات نظام تعلیم و تربیت دست یابند تا بتوانند تکنولوژی مناسب با زمان و مکان را ابداع نمایند.
۴.

هندسه فرکتال در فازی شناسی و نقش آن در الگوسازی فهم زبان قرآن؛ مطالعه موردی آیات 32 سوره مائده و 262 سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان قرآن منطق فازی برخال فرکتالیتی فازی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۸
ناکارآمدی هندسه اقلیدسی در مدل سازی طبیعت، ماندلبروت را برآن داشت که هندسه هستی را هندسه ای با ساختارهای خودمتشابه معرفی نماید. او این ساختارها را که در درجات مختلف هستی خودنمایی می کنند، فرکتال نامید. فرکتالیتی یا هم برخگی در مطالعه فازی نمایی پدیده های هستی به عنوان یکی از اصول سه گانه معرفی گردید. الگوی فرکتال، در بازطراحی جهانبینی، فهم و تفسیر ما از هستی می تواند نقش آفرین و الهام بخش دانسته شده است. این نوشتار به دنبال بهره گیری از این الگو در مدل سازی فهم معنا و زبان قرآن است. از این رو ابتدا مبانی هندسه فرکتال و جریان یابی آن در نظام فکری فازی با ابزار کتابخانه ای تشریح گردید. همچنین با روشی توصیفی (تحلیل محتوا) رهاوردی را که اصل فرکتالیتی در فازی شناسی می تواند در فهم زبان ارائه نماید؛ بیان گردید. به عنوان مطالعه موردی آیات 32 سوره مائده و 262 سوره بقره مورد بررسی قرار گرفت. برابر نتایج این پژوهش، مدل استفاده شده در این آیات، تناسب و هماهنگی قابل توجهی را با مدل هندسه فرکتالی از خود نشان داده و مدل سازی فرکتال در فهم این آیات می تواند رهاوردهای متعددی را برای پژوهشگران داشته باشد.
۵.

بررسی روش شناسی دیدگاه های کتز و فیلیپس در باب تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه دینی کتز فیلیپس روش شناسی ساختگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۵۰
بحث از دامنه تجربه دینی یکی از مباحث بسیار مهم از قرن هجدهم به بعد بوده است و از آن دوره تاکنون اندیشمندان عرصه های مختلفِ مطالعاتی چون فلسفه دین ، کلام جدید ، علم الادیان و روانشناسی دین و... را در باب چیستی و ماهیت آن ، گستره مطالعاتی آن ، کارکردش در زندگی انسان و گوهری بودن دین یا صدق و کذب آن بنحو ثبوتی یا سلبی ، اظهار نظرهای مختلفی را در این بازه های زمانی ترسیم کرده است. از جمله این که ، پدیدارشناسان و فیلسوفان دین برای دین ابعاد و ویژگی هایی ترسیم کرده اند که یکی از آنها بُعد تجربی دین است. ممکن است دستورات اخلاقی ، حقوقی و عقیدتی ، به پیدایش احساسات خاصی مانند حیرت یا خشیت و خضوع کمک کنند و زمینه ساز تجربه ای شگرف و شورانگیز مانند احساس حضور در پیشگاه خداوند یا موجود متعالی و غایی ، یا شنیدن تسبیح موجودات و تجارب عرفانی و درونی دیگری شوند ، که کاملاً متمایز از تجارب بیرونی باشند. از آنجا که مردم در سنّت های دینیِ متعدد و متنوع ، مدعی تجربه خداوند ، نیروانا یا برهمن هستند و احساس می کنند که این قبیل تجربه ها به زندگیشان معنا و جهت می بخشد. می توان اذعان کرد که تجربه دینی یکی از مهمترین مسائلی است که در روانشناسی دین و فلسفه دین مورد توجه و بررسی قرار می گیرد. در اندیشه ساختگراهایی مثل پرادفوت و کتز که بیشتر در تبیین تجربه دینی به بعد عرفانی آن تأکید دارند ، بر این باورند که ماهیت تجربه دینی متأثر از شبکه باورها و مفاهیم ذهنی فاعل شناساست و تجارب خالی از باورها و مفاهیم وجود ندارد و از سویی در رویکرد فیلیپس هم مدعیات دینی هرچند که جنبه شناختاری و حکایت گری ندارند ، ولی برای تبیین اظهاراتی می توان به کاربرد آنها در زندگی اجتماعی فرد نگریست؛ بعبارتی برای فهم مدعیات دینی باید حیطه های اشکال زندگی را بشناسیم و به قواعد بازی دین توجه کنیم که یک باور درست به نحوه زندگی فرد مربوط است. در پژوهش حاضر سعی شده ضمن بررسی روش شناسی دیدگاه های مزبور به تبیین و بررسی دیدگاه های کتز و فیلیپس در باب تجربه دینی پرداخته شود.
۶.

بررسی انتقادی معرفت شناسی فضیلت ناب زگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زگزبسکی فضایل عقلانی فرزانگی نقد معرفت شناسی فضیلت ناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۹
در ارزیابی معرفت از منظر معرفت شناسی از یک سو نظریه هایی مانند مبناگرایی، انسجام گرایی و اعتمادگرایی و از سوی دیگر درون گرایی و برون گرایی مطرح شده است. معرفت شناسی فضیلت ناب، نظریه ای است که توسط لیندا زگزبسکی ارائه گردیده است. به نظر ایشان نظریه های معرفت شناسی هر دوره ای از نظریه های اخلاقی همان دوره متأثر است وی با الگوگیری از فضائل اخلاقی و کاربرد آن در معرفت شناسی از فضایل عقلانی به ویژه فهم و حکمت سخن می گوید. از نگاه وی از یک سو معرفت شناسی با مشکلاتی ازجمله به فراموشی سپردن فهم و حکمت و تأکید بر یقین، انحصار معرفت به معرفت گزاره ای، آشفتگی در معنای توجیه، بی توجهی به نقش اراده و مسئولیت معرفتی فاعل شناسا، به حساب نیاوردن احساسات و عواطف در معرفت جویی مواجه است؛ از دیگر سو برخود نظریه معرفت شناسی فضیلت ناب نیز نقدهایی وارد است. این نقدها را می توان در سه گروه جای داد که عبارت اند از: 1. نقدهای درونی برآمده از خود معرفت شناسی. 2. نقدهای برآمده از فلسفه ذهن. 3. نقدهای برآمده از فلسفه اخلاق. در این پژوهش به این مسئله پرداخته می شود که آیا نظریه معرفت شناسی فضیلت ناب، توان پاسخ گویی به این نقدها را دارد یا خیر، به عبارت دیگر آیا این نظریه دارای سازواری درونی و بیرونی هست یا نه. زگزبسکی با چرخش ارزیابی معرفت از باور، به فاعل باورمند و ویژگی های منشی و شخصیتی او راهی به گشایش می جوید و به نظر می رسد در این زمینه موفق بوده است. در این پژوهش از روش تحقیقی برنامه پژوهشی لاکاتوش با توجه به هسته مرکزی و کمربندهای ایمنی و راهبردهای ایجابی و سلبی بهره گرفته شده است.
۷.

رویکرد ایمانگرایانه در معرفت شناسی دینی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۶۱
ویتگنشتاین با نگاه زبان شناختی به باورهای دینی و کیرکگارد با نگاه متعارض به گزاره های دینی جزء ایمان گرایان قلمداد می شوند. پلانتینگا رویکرد برون گرایانه و اعتمادگرایانه دارد. وی در سازوکار رسیدن به معرفت شناسی عام خود ابتدا از عملکرد قوای صحیح معرفتی و معرفت تضمین شده سخن می گوید و سپس با این مبانی وارد معرفت شناسی دینی می شود. پلانتینگا در معرفت شناسی دینی دارای رویکرد فضلیت محوری است. فضیلت مندی باورهای ناشی از حس الوهی، به خاطر پایه و یقینی بودن این قوه است. استدلال بر اساس پایه بودن باورهای دینی ما را به ایمان گرایی رهنمون می کند. او از پایه بودن باورهای حاصل از حس الوهی، معرفت طبیعی خداوند را نتیجه می گیرد. این شناخت، طبیعی، غیر عقلانی، موثق و تضمین شده است. پلانتینگا در تجربه دینی نیز ایمان گرایانه عمل کرده است؛ زیرا باورهای دینی حاصل از تجربه دینی باورهایی پایه و خطاناپذیر هستند؛ بنابراین اعتقاد به خداوند هم به نحو پایه و بدون استدلال پذیرفته می شود. پلانتینگا با آنکه در ظاهر به ایمان گرایی اعتراف نمی کند و چنین ادعایی را قبول ندارد، ایمان گرابودن وی از لوازم پذیرفتن نظریاتش است و بدون قائل شدن به ایمان گرایی میتوان گفت دستگاه و ساختار معرفت شناسی دینی او به درستی طرح ریزی نشده است.
۸.

بررسی تطبیقی عقلانیت باور دینی در پرتو فرزانگی نزد سهروردی و زگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضایل عقلانی عقلانیت شهود و اشراق فرزانگی سهروردی و زگزبسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۰۴
یکی از الگوهای معرفت شناسی باور دینی معرفت شناسی فضیلت گرا است. این نظریه با تمرکز بر فضایل عقلانی بویژه فرزانگی و ویژگی منشی باورمند به ارزیابی باور دینی می پردازد. زگزبسکی در نظریه معرفت شناسی فضیلت ناب با تکیه بر فضایل عقلانی بویژه فرزانگی به تبیین باورهای دینی پرداخته است. آراستگی باورمند به فضایل عقلانی موجب اعتبار معرفتی باور است. سهروردی نیز در نظام الهیاتی اشراقی خود با تکیه بر فضایل اخلاقی و عقلانی و علم حضوری و بهره مندی از فرزانگی به تبیین عقلانیت باورهای دینی اقدام کرده است. با پایه قرار دادن شهود و اشراق با خوانشی فضیلت گرایانه می توان به ارزیابی باورهای دینی پرداخت. شهود و اشراق فرآیند رسیدن به شکوفایی عقلانی در پرتو بهره مندی از فرزانگی است. با بهره مندی از فرزانگی می توان به عقلانیت باورهای دینی بویژه یکتایی، هستی و صفات ویژه خدا دست یافت. لذا پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی عقلانیت باور دینی در پرتو فرزانگی نزد سهروردی و زگزبسکی می پردازد.
۹.

اصل ناهمسازگاری در تفکر فازی و کاربست آن در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصل ناهمسازگاری تفکر فازی زیان قرآن سیستم های پیچیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۵
تفکر فازی و نظریه سیستم های پیچیده در اصل ناهمسازگاری به یکدیگر پیوند خوردند. مطابق این اصل که در سال 1973 مطرح شد، به فراخور پیچیدگی یک سیستم توان ما در بیان گزاره های دقیق و معنادار کاسته می شوند. در این صورت گزاره ها از قطعیت و سیاه و سفیدی و شفافیت فاصله گرفته و به گزاره هایی فازی تبدیل خواهند شد. در این جستار با روشی تحلیلی نشان داده ایم که زبان وحیانی قرآن با خصلت هایی که به ویژه در بین مباحث مربوط به زبان دین در دوران معاصر از خود نشان می دهد، می تواند در فضای الگوواره ای سیستم های پیچیده مورد بازخوانش قرار گیرد. در این صورت مطابق اصل ناهمسازگاری، رهیافت اساسی در تبیین و تحلیل زبان وحیانی قرآن تفکر فازی خواهد بود که در نتیجه آن گزاره های توصیفی ما از زبان قرآن به گزاره هایی بینابینی، مشکک، خاکستری، مات و غیرخطی تبدیل خواهد شد.
۱۰.

تبیین و نقد ناواقع نمایی زبان قصص قرآنی در اندیشه احمدخلف الله با تکیه بر آرای نوصدرائیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصص اسطوره زبان دین واقع نمایی خلف الله نوصدرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۵۱۹
مسئله ناواقع نمایی زبان قصص قرآن، توسط نواندیشانی مانند محمداحمدخلف الله طرح گردیده است. در این مقاله باروش تحلیلی-توصیفی ضمن اشاره به رویکرد ناواقع نما به زبان دین و گزاره های تاریخی متون دینی در جهان غرب، به تبیین دیدگاه احمدخلف الله پرداخته و سپس با تکیه بر آراء متفکران نوصدرایی مانند علامه طباطبایی، استاد مطهری، آیت الله مصباح، آیت الله جوادی آملی این دیدگاه مورد ارزیابی قرارگرفته است. یافته های تحقیق بر آن است که دیدگاه خلف الله با سیره عقلا و ادله عقلی مانند برهان حکمت تنافی دارد و هم چنین با آیاتِ ناظر به اوصاف قرآن (مانند حکیم، عزیز، فرقان) و آیات ناظرِ به اهداف قرآن صریحاً تعارض دارد. مضاف بر اینکه قصصِ قرآن دارای اوصافِ ثبوتی و سلبی مانند وصفِ حق هستند، که نافیِ مدعای خلف الله در ناواقع نمایی قصص قرآن است و ظهورِ در واقع نمایی آنها دارند.
۱۱.

بررسی تأثیر آثار پروکلس بر مفهوم سازی فارابی و ابن سینا از واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا پروکلس علت اولی فارابی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۴۷۳
در این مقاله به بررسی این مسئله می پردازیم که آیا مفهوم سازی از واجب الوجود از بعد تاریخی در تفکر نوافلاطونیان (پروکلس)، قبل از فارابی و ابن سینا بوده است یا خیر؟ پروکلس با طرح چهاربخشی علت اولی، وجود، عقل و نفس به تبیین مبانی فلسفی خود درباره مباحثی همچون خیر محض، استغنا و فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع یعنی أنیت، عقل، خصوصیات و مراتب آن، نفس، خصوصیات و مراتب آن و تقسیم موجودات بر مبنای دهر می پردازد. فارابی و ابن سینا در مسائلی چون استغنا و تمامیت یا فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع، وحدت و بساطت عقل و تجرد آن از ماده، نفس و اینکه به اجرام سماوی حرکت می بخشد و این حرکت مستدیر است، با پروکلس توافق نظر دارند؛ به طوری که در مواردی عین الفاظ و عبارات پروکلس در کتاب «الخیر المحض» را استفاده کرده اند.
۱۲.

تبیین دیدگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمثیل واقع گرایی ابلیس داستان آدم علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
هدف: این پژوهش با هدف تبیین نگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون داستان ابلیس صورت گرفته است. روش: تحقیق حاضر به روش تحلیل عقلی و نقلی مموضوع پژوهش را بررسی کرده است. یافته ها: علامه با پذیرش وجود تمثیل در زبان قرآن، فهم حقایق موجود در بعضی آیات را منوط به بیان تمثیلی دانسته و با سه دلیل «سیاق متن قرآن، دلیل عقلی و دلیل روایی»، تمثیلی بودن داستان ابلیس را اثبات کرده اند. از نظر ایشان، اگرچه داستانهای قرآنی تمثیلی است، ولی ناظر به واقع و حق است. از این رو، در مقابل نظریه تأویلی پیرامون ابلیس، واقعی بودن داستان به نحو تمثیلی و ابلیس عینی را نتیجه گرفته اند. نتیجه گیری: می توان واقعی بودن تمرّد ابلیس و درک نسبت آن با امر خداوند را از تصور نسبت بین مولی و عبد نافرمان تبیین کرد. بنابر این، آدم تمثیل و نمادى از همه انسانها و ابلیس تمثیلِ وسوسه هاى شیاطین است.
۱۳.

تبیین ناسازگاری های میان معرفت شناسی عام پلانتینگا با معرفت شناسی دینی وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پلانتینگا معرفت شناسی عام معرفت شناسی دینی ناسازگاری مناقشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۶۰۴
اگر بر مبنای این فرض که فروع یک نظریه باید با اصل آن سازگار باشند به سراغ نسبت میان معرفت شناسی عام و معرفت شناسی دینی پلانتینگا برویم، درمی یابیم بسیاری از دعاوی مناقشه برانگیز پلانتینگا در قلمروی معرفت شناسی دینی (که به نظریه ی پایه بودن باور به خدا مشهور است) با معرفت شناسی عام او که در قالب نظریه ی تضمین یا ضمانت تبلور یافته است، ناسازگاری هایی دارد؛ به نحوی که به دشواری می توان پذیرفت دعاوی یادشده بتواند از نظریه ی تضمین یا ضمانت به دست آید. اهم موارد دلالت کننده بر ناسازگاری که در این مقاله بررسی شده اند، عبارت اند از: الف) نظریه ی معرفت شناسی عام پلانتینگا مدعی است با کارکرد صحیح قوای معرفتی می توان به باورهای به احتمال بسیار صادق دست یافت، ولی محصول کارکرد صحیح حس خداشناسی را باورهای یقینی و پایه می داند؛ ب) در معرفت شناسی عام، از ضمانت داشتن باور، صادق بودن آن را نتیجه می گیرد، ولی به زعم او، در باورهای دینی، صدق باور، ضمانت آن را به بار می آورد؛ ج) براساس نظریه ی کارکرد صحیح، اگر قوه ای فعلیت نیابد، کارکرد صحیح خود را از دست می دهد و به باور صادق مؤدی نخواهد بود، ولی در کارکرد حس خداشناسی احتمال دارد قوه ی فعلیت نیافته، کارکرد صحیح و طبیعی داشته باشد و به باور صادق مؤدی شود؛ د) ساختار تجربه ی دینی، از تجارب عام متفاوت است؛ ه) عنصر وضعیت مناسب در باورهای عام نقش بسزایی ندارد، ولی در باورهای دینی موجب تولید باور خطاناپذیر می شود.
۱۴.

ضرورت تقسیم بندی جدید از معقولات بر اساس مبانی حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معقول کلی ملاصدرا حکمت اولی ثانیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۵۱۰
در فلسفه ملاصدرا طبق اصالت وجود و حرکت جوهری، معقولات اولی مابازای خارجی و مستقل از ذهن ندارند و ازآنجا که طبق تشکیک وجود؛موجودات صرفا دارای نسبت طولی با هم میتوانند باشند(نه نسبت هم عرض). ماهیت هر موجود مختص به همان موجود خواهد شد و ضمنا امری انتزاعی از مرتبه ی همان موجود. پس دیگر بعنوان حقیقتی خارجی و مشترک میان جزئیات نمی تواند لحاظ گردد. از همین رو معقول اولی در فلسفه صدرایی غیر قابل طرح می شود و به تبع آن معقول ثانی نیز بعنوان متضایف معقول اولی امکان طرح نخواهد داشت. علاوه بر این نشان داده شده در فلسفه صدرایی اصولا ملاک معقولیت مفاهیم نیز تغییر می کند و "تجرد" نیست بلکه "عومیت" است. ضمنا سنخ جدیدی از معقولات بعنوان کلیات پیشینی ذهن؛ بازشناسی شده اند که در هیچیک از اقسام معقول اولی و ثانی منطقی و ثانی فلسفی قابل گنجانده شدن نیستند. از همین رو ضروری است؛مبتنی بر اصول حکمت متعالیه طرحی نو جهت تقسیم بندی معقولات در انداخته شود. در این مقاله نشان داده شده، می توان معقولات را به سه دسته انتزاعی و پیشینی و قراردادی در فلسفه ملاصدرا تقسیم نمود.
۱۵.

بررسی و تحلیل اعتمادگرایی از منظر گلدمن و پلنتینگا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: معرفت اعتمادگرایی توجیه صدق آلوین گلدمن آلوین پلانتینگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۵۷۲
بر اساس بررسی و تحلیل دو نظریه مهم اعتما دگرایی فرایندی آلوین گلدمن و فضیلت محور  آلوین پلنتینگا، می توان صورت بندی کلّی ای از نظریه های اعتمادگرایانه ارائه داد و بر این اساس وجوه تمایز این نظریه ها از نظریه های درون گرایانه و سایر نظریه های برون گرایانه را تعیین کرد. مؤلفه های مشترک نظریه های اعتمادگرایانه فرایندی گلدمن و فضیلت محور پلانتینگا عبارت اند از: مؤدی به صدق بودن، عدم لزوم آگاهی فاعل شناسا به ماهیت باور، جایگزینی ارزشمند بودن فرایند و ابزار ادراکی باور به جای ارزشمند بودن باور، ناوظیفه گرا بودن، توجه به عوامل معرفتی و غیرمعرفتی بیرون از باور، توجه به ویژگی های فاعل شناسا و محیط شکل گیری باور، وسعت دامنه معرفت، اجتماع محور بودن و نتیجه گرا بودن. نظریه های اعتمادگرایانه با این شاخص ها از دو دسته نظریه های درون گرایانه و سایر نظریه های برون گرایانه متمایز می شوند. درعین حال باید توجه داشت که نظریه های اعتمادگرایانه با اخذ مؤلفه های هنجارمندی، نظام صدق ساز، مطابقت با واقع و باورهای پایه خطاپذیر به برخی از نظریه های مبناگرایانه گرایش پیدا می کنند. نظریه پلنتینگا با لحاظ مؤلفه هایی- همچون فضایل معرفتی، موفقیت و تکامل- مشابه نظریه های مبتنی بر فضیلت است و نظریه گلدمن با در نظر گرفتن ارتباط علّی امر واقع با باور، به نظریه های طبیعت گرایانه نزدیک می شود.  
۱۶.

گستره عصمت انبیاء و عدم تعارض آن با علم آنها از دیدگاه شیخ مفید(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیخ مفید عصمت انبیاء گناه صغیره گناه کبیره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۱ تعداد دانلود : ۴۴۴
شیخ مفید، همگام با سایر متفکران اسلامی، انبیای الهی را به اعتبار بُعد نظری یعنی در ادعای نبوت، دریافت، حفظ و تبلیغ وحی معصوم می داند و صدور هیچ گونه معصیتی را در این بُعد از آنان چه سهواً و چه عمداً جایز نمی شمارد. به اعتبار بُعد عملی، او معتقد است تمامی انبیای الهی از هر گونه گناه کبیره و صغیره، خطا و نسیان در تشخیص مصالح و مفاسد امور، موضوعات احکام دینی، عبادات و نیز در امور عادی و نفرت آور معصوم اند، اما در مورد عموم انبیاء به جز پیامبر اسلام ممکن است قبل از بعثت برخی گناهان صغیره غیرعمدی که باعث استخفاف یا بی اعتباری آنان نشود از ایشان صادر شده باشد. از طرف دیگر، شیخ مفید انبیاء را عالم به احکام دین و آگاه به آثار و عواقب آنها می داند. شبهه ای که به ذهن متبادر می شود این است که اعتقاد به علم انبیاء بر عواقب و آثار معاصی با اعتقاد به جواز صدور آنها ناسازگارند. اما به نظر می رسد بتوان بر اساس اصل فلسفی تشکیکی بودن حقیقت علم و عصمت و همچنین تأکید دلایل نقلی بر درجات انبیاء، تعارض بدوی در نظریات شیخ مفید درباره علم و عصمت انبیاء را برطرف ساخت.
۱۷.

ذهنی (پیشینی) بودن تجرد و مادیت در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیشینی ذهنی مادی مجرد ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۳۰۶
مسئله مجرد و مادی و معیار تمایز این دو از نگاه معاصرین در حوزه فلسفه ملاصدرا، بصورت امری تشکیکی و طیف گونه مطرح می شود و لذا مرز عینی و مشخصی به جز قابل اشاره حسی بودن یا نبودن بعنوان ملاک تمایز مجرد و مادی تعیین نمی گردد. این مقاله نشان داده است در فلسفه ملاصدرا تجرد و مادیت وابسته به مراتب وجودی موجودات است. و بر همین اساس نشان داده که هر موجودی متصف به مجرد بودن و مادی بودن، بصورت توأمان می شود. پس مرز خارجی ای میان تجرد و مادیت تحقق ندارد. پس عامل اتصاف موجودات به ایندو ذهن و نوع نگاه و اعتبار کردن آن می باشد و لذا تجرد و مادیت وابسته به ذهن هستند و از تقسیمات پیشینی ذهن در نگاه به واقعیت (وجود) می باشند. و لذا تقسیم موجودات به مجرد و مادی براساس مبانی حکمت متعالیه تقسیمی سوبژکتیو است و این نوع نگاه به مسئله تجرد و مادیت، بحث های بنیادین دیگر مانند ربط حادث به قدیم و رابطه نفس و بدن و بقای نفس و معاد را نیز تحت تأثیر مستقیم خویش قرار می دهد
۱۸.

نقد دیدگاه معاصرین در حل شبهه تعارض میان «مشهوری» بودن و «عقلی» بودن گزاره های اخلاقی در نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا مشهور عقلی قضیه اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۴۱۲
مسئله مشهوری بودن گزاره های اخلاقی در نگاه شیخ با عقلی دانستن آنها از سوی وی دارای یک نوع تعارضی می باشد که به دنبال آن نقدهایی به مبانی اخلاقی ابن سینا از سوی منتقدان مطرح شده است. نگاه عمده در معاصرین جهت ارائه برون رفت از این تعارض به این گونه است که مشهوری بودن گزاره های اخلاقی ناظر به ساحت منطقی این قضایا است و عقلی بودن قضایای مزبور مربوط به ساحت معرفت شناختی و فلسفی احکام اخلاقی می باشد. این مقاله نشان داده است که از طرفی تفکیک میان ساحت منطقی و فلسفی در قضایای اخلاقی به تنهایی نمی تواند ثابت نماید هیچ پیوند منطقی میان این دو برقرار نیست. از طرفی دیگر می توان نشان داد: ساحت وجود شناختی و معرفت شناختی در گزاره های اخلاقی(علیرغم تمایز و استقلال)کاملاً مرتبط با یکدیگر هستند و همین امر می تواند نشانه ای برای ارتباط ارگانیک ساحت منطقی و ساحت معرفت شناختی در این گزاره ها تلقی شود (برخلاف آنچه معاصران برآن تأکید دارند). همچنین با توجه به تعریف و شاخصه هایی که تفکر سینوی برای گزاره های اخلاقی به عنوان قضایای مشهور خاص حقیقی مطلق بر می شمارد، قطعاً این گزاره ها نمی توانند عقلی محسوب شوند و لذا مشهوری بودن و عقلی بودن در نگاه اخلاقی ابن سینا در تعارض آشکار با یکدیگر قرار دارند.
۱۹.

ذهنی بودن جوهریت و عرضیّت در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جوهر عرض ذات وجود ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۱ تعداد دانلود : ۳۲۷
در این مقاله نشان داده می شود در تفکّر صدرایی " وجود" هم نقش تبیین چگونگی کثرت در افراد یک ماهیت نوعیه را برعهده دارد و هم اینکه براساس نظریه حرکت جوهری لازم نیست عرض های یک ذات نقش تبیین چگونگی تحقق حرکت در یک ماهیت را به عهده گیرند. به عبارت دیگر در فلسفه ملاصدرا قرار دادن ساحت جوهریت در مقابل اعراض برای یک ماهیت به نحو عینی و ابژکتیو نه لازم است و نه ضروری. از سوی دیگر نیز اقتضاء رابطه اتحّادی جوهر و عرض که از سوی برخی پیروان ملاصدرا ( و در برخی موارد بطور ناخودآگاه از سوی خود ملاصدرا ) مورد تفوّه قرار گرفته است ، ریشه در مبانی هستی شناختی وی دارد. و از همین رو مکتب حکمت متعالیه را وادار می سازد زیادت عینی و خارجی اعراض بر جوهر را نفی کند. اما سیوال پیش روی این مقاله آنستکه آیا اگر عرضیت به نحو خارجی و عینی زاید بر جوهریت نیست پس آیا حتما باید قایل شد اعراض به نحو معقول ثانی فلسفی تحقق دارند.این مقاله نهایتاً می گوید دوگانه جوهریت و عرضیت براساس مبانی ملاصدرا میتواند ساختارهای پیشینی ذهن در نظر گرفته شود و تقسیم جوهر و عرض به معنای دقیقا کانتی آن یک تقسیم سوبژکتیو تلقی گردد پس بر این اساس لازم نیست حتماً عرضیت یا جوهریت را به نحو معقول ثانی فلسفی دارای تحقق و وجود بدانیم بلکه میتواند امری یکسره ذهنی و از ساختارهای ذهن تلقی شود.
۲۰.

بررسی انتقادی جایگاه آگاهی در معرفت شناسی پلانتینگا (با تأکید بر نقش خدا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پلانتینگا معرفت آگاهی خدا اعتمادگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۳۸۹
در بن نظریه ی معرفت پلانتینگا، خدا در مقام ایجاد معرفت در فاعل شناسا چنان نقش پررنگی ایفا نموده که جایگاه فاعل شناسا متزلزل می شود و این نگاه ناخواسته به سوی نظریه های معرفت طبیعت گرایانه متمایل می شود. ازنظر پلانتینگا برای حل مشکل گتیه لازم است آگاهی و وظیفه از فرایند شناخت حذف شود. ولی با حذف این دو و اراده ی فاعل شناسا، نظریه ی وی که یک دستگاه اعتمادگرای فضیلت محور است، می تواند معضل های شناخت را حل کند یا از معضلی به معضل دیگر می افتد؟ این مقاله درصدد است با بررسی جایگاه خدا در نظریه ی کارکرد صحیح، به سؤال مزبور پاسخ دهد و البته این پاسخ، به روش مطالعه ی کتابخانه ای و نظری و با مقایسه ی جایگاه آگاهی در نظریه ی پلانتینگا با نظریه های گلدمن و سوزا و تبیین جایگاه آگاهی در مؤلفه های کارکرد صحیح، وضعیت مناسب و تمایل انجام می گیرد.براساس دستاوردهای این تحقیق، بر عهده ی خدا گذاشتن تمامی فرایند معرفت سازی و حذف آگاهی فاعل شناسا از ساختار کارکرد صحیح قوای معرفتی، موجب تقلیل و فروکاهش معرفت انسانی به مرتبه ی معرفت حیوانی است. نتیجه ی دخالت مؤلفه ی تمایل در معرفت سازی، تبدیل کردن معرفت به امری مزاجی و شانسی است و از سوی دیگر پلانتینگا در مؤلفه ی وضعیت مناسب، ناگزیر است آگاهی فاعل شناسا را در فرایند معرفت سازی دخالت دهد و برخلاف این ایده گام بردارد که خدا محور تام فرایند معرفت است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان