آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷

چکیده

ویتگنشتاین با نگاه زبان شناختی به باورهای دینی و کیرکگارد با نگاه متعارض به گزاره های دینی جزء ایمان گرایان قلمداد می شوند. پلانتینگا رویکرد برون گرایانه و اعتمادگرایانه دارد. وی در سازوکار رسیدن به معرفت شناسی عام خود ابتدا از عملکرد قوای صحیح معرفتی و معرفت تضمین شده سخن می گوید و سپس با این مبانی وارد معرفت شناسی دینی می شود. پلانتینگا در معرفت شناسی دینی دارای رویکرد فضلیت محوری است. فضیلت مندی باورهای ناشی از حس الوهی، به خاطر پایه و یقینی بودن این قوه است. استدلال بر اساس پایه بودن باورهای دینی ما را به ایمان گرایی رهنمون می کند. او از پایه بودن باورهای حاصل از حس الوهی، معرفت طبیعی خداوند را نتیجه می گیرد. این شناخت، طبیعی، غیر عقلانی، موثق و تضمین شده است. پلانتینگا در تجربه دینی نیز ایمان گرایانه عمل کرده است؛ زیرا باورهای دینی حاصل از تجربه دینی باورهایی پایه و خطاناپذیر هستند؛ بنابراین اعتقاد به خداوند هم به نحو پایه و بدون استدلال پذیرفته می شود. پلانتینگا با آنکه در ظاهر به ایمان گرایی اعتراف نمی کند و چنین ادعایی را قبول ندارد، ایمان گرابودن وی از لوازم پذیرفتن نظریاتش است و بدون قائل شدن به ایمان گرایی میتوان گفت دستگاه و ساختار معرفت شناسی دینی او به درستی طرح ریزی نشده است.

A Faithful Approach to Plantinga Religious Epistemology

Wittgenstein with a linguistic view of religious beliefs, and Kierkegaard, who opposes religious propositions, are considered believers, Plantinga has an extroverted and trusting approach. In the mechanism of reaching his general epistemology, he first talks about the functioning of correct epistemological powers and guaranteed knowledge, he enters religious epistemology with these foundations. Plantinga has a virtue-oriented approach in religious epistemology. The virtue of beliefs resulting from divine sense is due to the basis and certainty of this power, reasoning based on its true basis leads us to faith. From the basis of the beliefs resulting from the divine sense, he concludes the natural knowledge of God, this knowledge is natural, reliable and guaranteed. Plantinga has removed any rational reflection from the process of producing and guaranteeing beliefs resulting from divine sense. Plantinga has also acted as a believer in his religious experience. Religious beliefs resulting from religious experience are basic and infallible beliefs, so belief in God is also accepted as a basis. Plantinga, although he does not admit to being a believer and does not accept such a claim, but his being a believer is an essential part of accepting It is his. And without believing in faith, it can be said that his religious epistemological apparatus and structure are not properly planned.

تبلیغات