علی مقیمی

علی مقیمی

مدرک تحصیلی: استاد گروه زیست شناسی،دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد،مشهد،ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

نظریه پردازی در برنامه درسی: تبیینِ تفهمی تجربه های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه پردازی نظریه برنامنه درسی تبیین تفهم تبیین تفهمی عصب پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۴۶۸
نظریه پردازی در برنامه درسی روش شناسی تدوین نظریه است و بر این اساس دو ساختار تبیینی و تفهمی برای تدوین نظریه ها مشخص شده است. نظریه های تبیینی به سیاق علوم تجربی و نظریه های تفهمی با در نظر گرفتن درجاتی از درگیر شدن شخصی، تکرار ناپذیری و فهم پیچیدگی ها تدوین می شوند. در این مقاله دو ایده اصلی نظریه پردازی عینیت گرا-کاهش گرا و ذهنیت گرا -رمز و راز گرا و شاخه نومفهوم گرایی مربوط به آن در انطباق با نظریه های تبیینی و تفهمی قرار می گیرند و نابسندگی آنها در مواجهه با ساحت های حیات انسانی مشخص می شود. عصب پدیدارشناسی به عنوان درمان نابسندگی بخشی نگری و تفکیک منابع معرفتی و ذهنی معرفی و بر اساس اصول آن، مسائل به شکل شبکه ای از وجوه مختلف پدیدارهای متنوع و حالت های ناظر بر محتوای آنها صورت بندی می شود.
۲.

چرخش از "نظریه پردازی" به "نظریه پردازی همادین در برنامه درسی": رویکردی عصب پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی عصب پدیدارشناسی نظریه پردازی برنامه درسی نظریه پردازی همادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۵۸۶
نظریه پردازی تبیینی و نظریه پردازی تفهمی در برنامه درسی که به ترتیب منسوب به رویکردهای تجربی-آزمایشی و پدیدارشناسی-تفسیری هستند با ابتنای انحصاری به علوم تجربی به بیگانگی از معنای ژرف زندگی و با تکیه بر تجربه های زیسته به تنهایی به نادیده گرفتن دقت علمی منجر می شوند. مقاله حاضر با توجه به این موضوع، ابتنای به مفروضه های اساسی عصب پدیدارشناسی از قبیل هستی شناسی بدنمند، معرفت شناسی موقعیتی و غیر قطعی و روش شناسی متعامد را زمینه نظریه پردازی در برنامه درسی با هدف توجه یکپارچه به ابعاد مختلفِ حیات انسانی می داند. در این پژوهش با روش نظرورزی فلسفی ضمن نقد دو دیدگاه نظریه پردازی تبیینی و نظریه پردازی تفهمی در برنامه درسی، دلایل مربوط به ادعاهای مورد نظر در مواجهه با آنها سازماندهی و با زنجیره ای از استدلال هایِ مبتنی بر یکپارچگی جهان هستی و ما فهیا مدعای بدیل با عنوان نظریه پردازی همادین در برنامه درسی استنتاج شده است. نظریه پردازی همادین در برنامه درسی به عنوان دستاوردی عصب پدیدارشناختی آمیزه ای از تبیین و تفهم است که ضمن حفظ استقلال آنها غیر کاهش گرایانه و غیر تفکیکی است و ویژگی هایی از قبیل جامعیت، موقتی بودن، عقلانیت، هم افزایی و عاملیت ترکیبی را دارد. عدم قطعیت، در هم تنیدگی، پیچیدگی، خلق الساعه گی و شمولیت از جمله استلزام هایی هستند که در چرخش عصب پدیدارشناسانه نظریه پردازی برنامه درسی به عنوان ایده پیشنهادی این پژوهش به آن ها اشاره شده است.
۳.

چرخش روش شناختی ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان: مبتنی بر رویکرد عصب پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزشیابی انتگرال روش کمی و کیفی عصب پدیدارشناسی نظریه انتگرال تحلیل علی لایه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۴۰۸
هدف اصلی این مقاله تبیین دشواری های رویکردهای ارزشیابی موجود و پیشنهاد رویکرد بدیلی برای رفع این دشواری هاست. بنابراین نخست رویکردهای موجود ارزشیابی مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند، آنگاه با ابتنا به رویکرد عصب پدیدار شناسی و با الهام از تحلیل لایه ای علی، نظریه انتگرال ویلبر و منطق فازی، ارزشیابی انتگرال پیشنهاد شده است. مهمترین ویژگی های این رویکرد در ارزشیابی عبارتند از، نگرش هولوگرافیک به حیات پیچیده آدمی، در نظرگرفتن روابط علی، هیورستیک و متعامد ذهن، مغز، بدن و محیط در ارزشیابی و توجه هم زمان به لایه سطحی تجربه اجتماعی و داده های کمی و آن وجه از تجربیات یادگیرنده که پدیداری، اول شخص و مفهومی است.
۴.

واکاوی مؤلفه های شناختی در فراگرد رفتار اطلاع یابی درمانگران با استفاده از ابزارهای پژوهشی علوم عصب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار اطلاع یابی علوم اعصاب شناختی نقشه مغزی الکتروآنسفالوگرافی کمی (QEEG) تشخیص و درمان مؤلفه های شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۵۲۲
این پژوهش بر آن است تا مؤلفه های شناختی رفتار اطلاع یابی درمانگران در تشخیص و درمان اختلال های روانی را مورد واکاوی قرار دهد. بر این اساس با توجه به توان بالای ابزارهای علوم عصب شناختی در واکاوی مولفه های شناختی در لحظه، از روش الکتروآنسفالوگرافی کمی استفاده شد. در ادامه پنج نفر از درمانگران به صورت نمونه گیری انتخابی که تنوع مدنظر پژوهشگران را داشتند انتخاب شده و در فرایند پژوهش قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها علاوه بر الکتروآنسفالوگرافی کمی از نرم افزار مورائه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که امواج مغزی درمانگران در مراحل اول کولثاو بیانگر فعالیت های گسترده شناختی است. هر چه درمانگران به سمت مراحل انتهایی حرکت کردند، از شدت این فعالیت ها کاسته و جنبه هیجانات مغز غالب شد. برمبنای یافته ها، بهترین مرحله جهت مداخله کتابدار برای راهنمایی و کمک به درمانگران در جهت ارائه اطلاعات، مرحله 3 کولثاو است. در نهایت یافته های پژوهش نشان داد رفتار اطلاع یابی درمانگران در بخش کنش های شناختی با مدل فراگرد جست وجوی اطلاعات کولثاو مطابقت دارد. در نتیجه به نظر می رسد با تکیه بر ابزارهای نوین تولید شده در چند دهه اخیر در حوزه علوم اعصاب و تکنولوژی اطلاعات بتوان شناخت بهتری از لحظه لحظه فراگرد رفتار اطلاع یابی درمانگران پیدا کرد و با کمک سامانه های هوشمند و شخصی سازی شده در لحظه مناسب، اطلاعات مناسب را به کاربران ارائه داد. این تحول می تواند گامی بلند در ارتقاء رفتار اطلاع یابی و پیشرفتی در حصول اطلاعات مورد نیاز برای کاربران در لحظه باشد.
۵.

ردازش شناختی دانشجویان و حل مسائل تفسیر نمودار و محاسبه ِ مقایسه پردازش شناختی دانشجویان با دانش عمیق و سطحی در حل مسائل تفسیر نمودار تابع ریاضی: یک مطالعه پتانسیل وابسته به رویداد وقوع: بازگشت دورههای اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پتانسیل های وابسته به رویداد دانش مفهومی و رویه ای تفسیر نمودار تابع عملکرد شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۳۵۷
مقدمه: مطالعات رفتاری قبلی، فهم سطحی فراگیران از تابع و مباحث مرتبط با آن را عاملی موثر در مشکلات مربوط به حل مسائل تفسیر نمودار تابع می دانند. هدف این مطالعه بررسی این موضوع با استفاده از ابزار علوم اعصاب شناختی بود. بدین منظور پردازش های شناختی دو گروه از دانشجویان با دانش عمیق و سطحی از تابع، هنگام حل مسائل تفسیر نمودار تابع، با استفاده از پتانسیل های وابسته به رویداد ( ERP ) مقایسه شد. روش کار: این پژوهش کمی و به روش نیمه تجربی بود. جامعه آماری 177 نفر از دانشجویان رشته های مختلف مهندسی یکی از دانشگاه های شرق کشور بودند که توسط یک آزمون ریاضی به دو گروه تقسیم شدند: افراد دارای دانش مفهومی و رویه ای عمیق و سطحی (دانش عمیق و دانش سطحی). از هر گروه 14 نفر در آزمایش ERP شرکت کردند. یافته ها: داده های رفتاری دقت پاسخ گروه دانش عمیق را به طور معناداری بالاتر از گروه دانش سطحی نشان داد. اما سرعت پاسخ دو گروه تفاوت معناداری با یکدیگر نداشت. داده های الکتروفیزیولوژی مشخص کرد که دامنه مؤلفه P300 گروه دانش سطحی، در الکترودهای نواحی مرکزی، مرکزی _ آهیانه ای و آهیانه ای، بیشتر از گروه دانش عمیق است. نتیجه گیری: اگر چه داده های رفتاری سرعت پاسخ دو گروه را تقریبا یکسان نشان داد، اما داده های الکتروفیزیولوژی مشخص کرد که انجام تکالیف تفسیر نمودار تابع، برای گروه دانش سطحی، خواسته های توجه ی بالاتری داشته و منابع پردازشی بیشتری را فعال می کند. این نتایج، نقش مهم ابزارهای علوم اعصاب شناختی را در فراهم آوردن اطلاعات در مورد تفاوت های عملکرد افراد مختلف نشان می دهد.
۶.

بررسی عنصر ثبات در حافظه از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه ثبات تغییر ژن مجرد مادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۴۲۹
حافظه قابلیتی است که باعث می شود، انسان بتواند اطلاعاتی را که از طریق حواس فراهم می شود، ثبت و ذخیره کرده و در موقع لزوم آن ها را یادآوری کند. از این رو در حافظه، صور ادراکی ما بدون تغییر باقی می مانند و این عدم تغییر باعث می شود تصویر منسجمی از گذشته به یاد داشته باشیم. ملاصدرا علت این عدم تغییر حافظه را تجرد آن می داند. از نظر وی امر مادی همواره در حال حرکت است، بنابراین تغییرپذیر است. اما عصب شناسان هر حرکتی را تغییر تلقی نمی کنند، از این رو حرکاتی را که در سطح جهان اتم و کوچک تر اتفاق می افتد، باعث تغییر در سطح کلان تر یا همان ماده در سطح زیستی نمی دانند. هر چند از نظر حکمت متعالیه تغییر محسوب شود. عصب شناسان تغییراتی را باعث تغییر حافظه می دانند که در سطح سلول های عصبی رخ دهد. از این رو ثبات حافظه را به ثبات رمزگذاری ژن ها و به تبع آن رمزگذاری نورون ها نسبت می دهند، و اگر اختلالی در این عملکرد رخ دهد منجر به از دست دادن حافظه می شود. پس از نظر ایشان حافظه مادی است و به رغم مادی بودنش در شرایط متعارف تغییری در صور ادراکی ذخیره شده آن رخ نمی دهد. بدین ترتیب برای اثبات تجرد حافظه باید از دلایل دیگر بهره گرفت.
۷.

بررسی مفهوم «من» و آگاهی از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی من نفس مغز ملاصدرا عصب شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸۳ تعداد دانلود : ۷۰۲
بحث آگاهی و «من» از مهم ترین مباحث تاریخ فلسفه است. ملاصدرا مانند سایر فلاسفه اسلامی، مفهوم «من» و آگاهی را به نفس نسبت می دهد. لکن وی بر خلاف فلاسفه پیشین سعی کرد تبیینی یگانه انگارانه از رابطه نفس و بدن ارائه دهد تا مشکلی را که پیشینیان بر اساس تبیین دوگانه انگار از نفس و بدن داشتند، حل کند. از نظر وی، انسان را جوهری در حال حرکت است که از نحوه وجود ضعیف تری به نام بدن به نحوه قوی تری از وجود به نام نفس مجرد تبدیل می شود. این در حالی است که در علوم اعصاب، آگاهی را به مغز نسبت می دهند و معتقدند که «من» نیز از آگاهی به دست می آید. اما عصب شناسان هنوز توضیح کاملی درباره چگونگی آگاهی ارائه نکرده اند. از این رو با استفاده از آسیب های مغزی که باعث تغییر و از دست دادن آگاهی می شود، نظریه خود را توجیه می کنند. لکن از آنجا که در حکمت متعالیه، نقش مغز در فرایند آگاهی انکار نشده است، این دلیل برای توجیه مادیت آگاهی کفایت نمی کند. طبق دیدگاه حکمت متعالیه، آگاهی را نمی توان صرفاً به ماده (مغز) نسبت داد، هرچند که فعل و انفعالات مغز، زمینه ساز آگاهی هستند. اما طبق این دیدگاه، آگاهی و «من» امر مجردی است که عامل وحدت دهنده ادراکات مختلف است و توانایی تجزیه و تحلیل و مقایسه این ادراکات را دارد، در حالی که در علوم اعصاب، در مورد چنین عاملی، تبیینی ارائه نشده است.
۸.

مقایسه دامنه مؤلفه P300 دانشجویان دارای دانش مفهومی و رویه ای سطح بالا با دانشجویان دارای دانش مفهومی و رویه ای سطح پایین در حل مسائل انتقال بین بازنمایی نموداری و جبری تابع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دامنه مولفه P300 دانش مفهومی و رویه ای بازنمایی نموداری و جبری تابع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۳۸۷
مقدمه: در این مقاله به کمک پتانسیل های وابسته به رویداد (ERPs)، به بررسی تفاوت های الکتروفیزیولوژی دو گروه از دانشجویان، هنگام حل مسائل انتقال بین بازنمایی نموداری و جبری تابع، پرداخته می شود. روش: این پژوهش از نوع کمی و به روش نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری شامل 177 نفر از دانشجویان سال اول رشته های مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد هستند که به کمک یک آزمون ریاضی محقق ساخته به دو گروه دانش مفهومی و رویه ای سطح بالا (دانش سطح بالا) و گروه دانش مفهومی و رویه ای سطح پایین (دانش سطح پایین) تقسیم بندی شدند. از هر گروه 14 نفر به طور تصادفی انتخاب شده و در آزمایش اصلی شرکت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که تعداد پاسخ های درست در گروه دانش سطح بالا بیشتر از گروه دانش سطح پایین است. تفاوت معناداری بین سرعت پاسخ دوگروه مشاهده نشد. از لحاظ الکتروفیزیولوژی دامنه مؤلفه P300 گروه دانش سطح پایین، بیشتر از گروه دانش سطح بالا در الکترودهای نواحی O2,O1,P4,PZ,P3,CP6,CP5 بود. نتیجه گیری: تفاوت دامنه مؤلفه P300 در گروه دانش سطح پایین و دانش سطح بالا موید این است که افراد دارای دانش سطح بالا نسبت به افراد دارای دانش سطح پایین، از کارکرد مغزی بهینه تری برخوردار بوده و از استراتژی متفاوتی برای پردازش اطلاعات در حل مسائل استفاده می کنند. نتیجه ای که شاید نتوان به راحتی از داده های سنتی قلم و کاغذی به آن دست یافت.
۹.

بررسی و مقایسه ویژگی های زبانی کودکان اوتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنی شناسی کاربردشناسی اتیسم آزمون رشد زبانی TOLD نسخه فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۴ تعداد دانلود : ۶۴۹
کودکان با اختلال اتیسم دارای طیف وسیعی از اشکالات می باشند . مشکلات ناشی از عدم درک معنای کلام، یکی از شاخصه های اصلی کودک اتیسم است. همچنین ممکن است کودک توانایی کلامی برای برقراری ارتباط مناسب را نداشته باشد. بطور خلاصه، حیطه های زبانی دچار مشکل در این کودکان، در سایر زبانها، نوعا حیطه های کاربرد شناسی و تاحدی معنی شناسی گزارش شده است. با توجه به این که بر قراری ارتباط با کودکان اتیستیک بسیارمشکل است؛ مطالعات اندکی بر روی این کودکان انجام شده است. هدف از انجام این تحقیق، ترسیم نیم رخ زبانی دقیقی از کودکان اتیستیک و تعیین سطح زبانی این کودکان در زبان فارسی می باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی تحلیلی، از نوع مقایسه ای می باشد و بر روی 23 کودک مبتلا به اتیسم انجام گرفت. پس از جلسات برقراری ارتباطی و با توجه به معیارهای ورود، کودکان با استفاده از آزمون رشد زبانی TOLD بصورت انفرادی مورد بررسی قرار گرفتند. مهارتهای زبانی فرد که زبان گفتاری، گوش کردن، سازماندهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو را در بر می گرفت، توسط آزمون TOLD ارزیابی شد. سن کودکان مورد مطالعه، بین 6/5 تا 8/7 سال (با متوسط4/6) بود. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه بین مهارت زبان گفتاری و همه مهارتها، بجز مهارت نحوی، تفاوتی معنی داری، وجود دارد (P
۱۰.

بررسی تاثیر آموزش حرکات ریتمیک ورزشی بر کارکرد حافظه عددی دانش آموزان مبتلا به اختلالات ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلالات ویژه یادگیری حرکات ریتمیک ورزش کاراته حافظه عددی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۹۲
در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش حرکات ریتمیک ورزش کاراته بر کارکرد حافظه عددی دانش آموزان مبتلا به اختلالات ویژه یادگیری پرداخته شده است. همه دانش آموزان شرکت کننده در این پژوهش از طریق مدارس مقطع ابتدایی شهر مشهد به علت بروز مسایلی در فرآیند آموزش رسمی ایشان به سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی ارجاع شده اند و پژوهش گران با به کارگیری شیوه تمام نگر بالینی به ارزیابی اختلال در این افراد پرداخته اند و به شیوه علمی اختلالات ویژه یادگیری در این افراد محرز گردیده است. تعداد افراد 58 نفر بود که به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه گواه تقسیم شدند. هر دو گروه قبل از ارایه متغیر مستقل از لحاظ عملکرد حافظه عددی با به کارگیری آزمون حافظه عددی و کسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، گروه آزمایش طی 4 ماه، هر هفته 3 جلسه، جمعا 48 جلسه و هر جلسه معادل 5/1 ساعت، با به کارگیری حداکثر 60% ضربان قلب تحت تاثیر متغیر مستقل بوده اند. پس از اتمام دوره آموزشی، هر دو گروه از لحاظ کارکرد حافظه عددی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که بین آموزش حرکات ریتمیک کاراته و پیشرفت حافظه عددی دانش آموزان مبتلا به اختلالات ویژه یادگیری رابطه مثبت معناداری وجود دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان