معصومه قاراخانی

معصومه قاراخانی

مدرک تحصیلی: استادیار جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبائی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

اخلاق حرفه ای علم (مطالعه مرا م نامه اخلاق حرفه ای انجمن های علمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق علم اخلاق حرفه ای انجمن علمی مرام نامه اخلاق حرفه ای کد اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 529 تعداد دانلود : 21
تدوین و اجرای مرام نامه ها و منشورهای اخلاق حرفه ای علم از ضروری ترین و بدیهی ترین اقدامات انجمن های علمی در ترویج اخلاق علم است که معمولاً در چارچوب رشته و فعالیت علمی موردنظر تدوین می شوند. این مقاله با تمرکز بر نمونه ای از مرام نامه های انجمن های علمی در جهان درپی پاسخ به این پرسش است که اصول اخلاق حرفه ای میان انجمن های علمی کدام است؟ و انجمن های علمی بر سر چه اصولی وفاق دارند و این وفاق به چه میزان است؟ برای پاسخ به پرسش های پیش گفته با روش تحلیل محتوای کیفی و کمی متن، به بررسی 235 کد اخلاق حرفه ای مندرج در مرام نامه 28 انجمن علمی پرداختیم. یافته ها نشان داد، باوجود اینکه کدنامه های اخلاق حرفه ای انجمن ها از ساختار چندگانه و متنوعی برخوردارند، درمجموع و با فراوانی متفاوت کدهای اخلاق حرفه ای دربرگیرنده20 کد اصلی هستند. فرهنگ هر رشته علمی متناسب با ماهیت رشته و موضوع آن بر تعیین اصول اخلاق حرفه ای و تناسب رشته با مواردی که از حرفه ای های آن رشته انتظار می رود تأثیر می گذارد. در میان انجمن های علمی بر سر برخی کدها توافق بیشتری وجود دارد، آن ها را «کدهای وفاق» می نامیم این کدها هسته اصلی مرام نامه را شکل می دهند. از آن سو کدهای متنوع و خاصی داریم که آن ها را «کدهای تمایز» می نامیم، این کدها حسب تنوع فرهنگ رشته شکل گرفته است. درمجموع کشف نیمرخ کدهای اخلاق حرفه ای در سطح جهانی دستاورد اصلی این پژوهش است.
۲.

نظام ارتباطی و هنجاری اجتماع علمی در علوم انسانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتماع علمی نظام ارتباطی نظام هنجاری ارتباطات علمی و هنجارهای علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 710 تعداد دانلود : 781
هدف این مقاله شناسایی فضای اجتماع علمی در علوم انسانی ایران است. یافته های پژوهش، با کاربست رویکرد کیفی، بر پایه دو رکن اصلی معرفِ اجتماع علمی، یعنی نظام ارتباطی و نظام هنجاری افراز شده است. مفاهیمی از جمله «نامنسجم و ناپایدار»، «ضعف کنش گران»، «غلبه میدان سیاست بر میدان علم» و «رابطه ویژه قدرت - مشروعیت» برای توصیف نظام ارتباطی اجتماع علمی و مفاهیم «نقد پذیری اندک»، «جامعه پذیری ناقص»، «تخصیص نامتناسب منابع» و «مسئولیت گریزی از نقش های حرفه ای» نیز برای توصیف نظام هنجاری اجتماع علمی در علوم انسانی ایران احصا شده اند. خصلت هایی که در ترکیب یا تعامل با یکدیگر ظرفیت اجتماع علمی در علوم انسانی ایران را هم در توسعه دانش روزآمد و کاربردی و هم در تأثیرگذاری بر جامعه به محاق برده است.
۳.

سیاست اجتماعی نامتوازن در ایران (آموزش و اشتغال زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست اجتماعی متوازن سیاست اجتماعی زنان سیاست آموزش سیاست اشتغال ناهمسانی های سیاست گذاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 363 تعداد دانلود : 963
سیاست های اجتماعی متوازن در ابعاد و سطوح مختلف، تلاشی برای دستیابی به اهداف و نتایج مطلوب و همسو در سیاست گذاری است. در میان انواع گروه های ذینفع سیاست های اجتماعی، زنان از این جهت که هم ایجادکنندگان و هم دریافت کنندگان خدمات اجتماعی هستند، اهمیت قابل توجهی دارند و سبب شده تا موضوع مستقیم و غیرمستقیم سیاست های اجتماعی قرارگیرند. اما این سیاست ها هیچ گاه بدون چالش نبوده و موقعیت اجتماعی و وضعیت رفاهی آنان را متأثر ساخته است. این سیاست ها از یک سو در جهت «شهروندی جنسیتی» و از سوی دیگر در جهت تحقق «شهروندی فعال» زنان بوده است. حال پرسش این است که: آیا این موقعیت شهروندی دوگانه می تواند ناشی از عدم توازن و ناهماهنگی سیاست های اجتماعی برای زنان باشد؟ این مقاله، با اتخاذ رویکرد نهادگرایی تاریخی و با استفاده از روش تحلیل اسناد نشان خواهد داد، یکی از دلایل ناهمسانی موقعیت شهروندی زنان را بایستی در سیاست های اجتماعی نامتوازن در دو بعد اشتغال و آموزش جستجو کرد. در حالی که، به منظور دستیابی به نتایج مطلوب سیاست گذاری، اتخاذ سیاست هایی که در تدوین و اجرا دارای انسجام و پیوستگی باشند، ضروری است. تحقق این هدف مستلزم تحول نظام نهادی، و همزمان حرکت از ترجیحات فردی سیاست گذار به سوی تصمیم گیری نهادی است.
۴.

سیاست انجمن های علمی در صیانت از اخلاق علم: تجربه های جهانی، تلاش های ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق علم انجمن علمی اخلاق حرفه ای علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 112 تعداد دانلود : 324
حفظ شرافت علم و ارتقای اخلاق علم در ایران مستلزم مشارکت کنشگران علم در تحول ساختاری نهاد علم و بهره گیری از تجربیات جهانی است. در این مقاله، با طرح سه پرسش اصلی به بررسی برنامه ها و عملکرد انجمن های علمی ایران در زمینه اخلاق علم می پردازیم؛ ازجمله اینکه انجمن های علمی برای ارتقای اخلاق علم چه فعالیت هایی انجام می دهند، بر سر راه فعالیت های خود با چه مشکلاتی روبه رو هستند، و درنهایت، این انجمن ها، در جایگاه بخشی از صاحبان نفع و نفوذ علم در ایران، برای ارتقای اخلاق علم چه پیشنهادهایی دارند. برای پاسخ به این پرسش ها، پیمایشی با استفاده از پرسش نامه و طرح پرسش های باز در میان انجمن های علمی ایران صورت گرفت که 113 انجمن پرسش ها را پاسخ دادند و بازگرداندند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که انجمن های علمی در ایران به مسئله مندی و ضرورت توجه به اخلاق علم اذعان دارند و پیشنهادهای آنها برای مقابله با هنجارشکنی و پیش گیری از ناراستی های علمی در سه بعد «آموزش»، «الگوسازی حرفه ای» و پی گیری «تغییرات ساختاری و سازمانی» درخور توجه است، اما تحقق این اهداف مستلزم وجود ساختار پشتیبان، امکانات لازم برای پیش گیری از هنجارگریزی، مجازات هنجارگریزان و ازهمه مهم تر صیانت از استقلال انجمن های علمی است، مسئله ای که با توجه به ماهیت انجمن های علمی ایران و جایگاه ساختاری آنها در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به سادگی ممکن نیست.
۵.

هم گرایی سیاست اجتماعی و مددکاری اجتماعی:آموزه هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست اجتماعی مددکاری اجتماعی تحلیل سیاست دولت رفاه اقدام سیاستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 974 تعداد دانلود : 378
این مقاله با رویکردی تحلیلی و با طرح این پرسش که هم گرایی مددکاری اجتماعی و سیاست اجتماعی چگونه ممکن می شود؟، به بررسی نقشی که مددکاری اجتماعی در توسعه سیاست اجتماعی دارد و نیز تأثیری که ایدئولوژی های رفاهی و در پی آن سیاست های اجتماعی بر مددکاری اجتماعی دارند، می پردازد. در این مقاله، زمینه های مورد توجه برای بیان این رابطه را در دو نقش محوری شناسایی و مفهوم پردازی کرده ام. 1) نقش حداقل گرا که در آن مددکار اجتماعی صرفاً به عنوان مجری سیاست اجتماعی است. در این موقعیت، مددکار اجتماعی در نقش اجراکننده سیاست های اجتماعی در سازمان ها و مراکز ارایه دهنده خدمات اجتماعی ظاهر می شود و 2) نقش حداکثرگرا که مددکار اجتماعی به عنوان اصلاح گر سیاست اجتماعی عمل می کند. در این موقعیت، مددکار اجتماعی همزمان با اجرای سیاست های اجتماعی در جهت تعیین دستور کار برای اجرا یا ممانعت از اجرای یک سیاست، تحلیل مسأله موجود، ارایه پیشنهاد پژوهش و حتی برای تصویب سیاست اقدام می کند. با این نقش، مددکار اجتماعی در تعاملی دوسویه با سیاست اجتماعی هم به توسعه مددکاری اجتماعیِ موثر کمک می کند و هم در پیوندی ارگانیک به پویایی و تحول سیاست اجتماعی ِزمینه مند یاری می رساند. برهم کنش هم افزایی که ضرورتی برای مددکاری اجتماعی روزآمد و سیاست اجتماعی علمی و کاربردی در زمینه ایران است.
۶.

رویکرد انجمنی به اخلاق حرفه‌ای علم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق حرفه ای اخلاق علم انجمن های علمی اجتماع علمی جامعه شناسی علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 469 تعداد دانلود : 635
یکی از وظایف حرفه‌ای انجمن‌های علمی، انتقال ارزش‌های مبتنی بر رشتۀ علمی به عنوان اصلی‌ترین وظیفه و همچنین انتقال ارزش‌های تاریخی و سنتی جامعه به اعضای‌شان است. در این مقاله برای پرداختن به وظیفۀ نقش انجمن‌های علمی در ارتباط با اخلاق حرفه‌ای علم از تکنیک مصاحبۀ نیمه ساخت‌مند با کنشگران و اعضای انجمن‌های علمی استفاده شد. سپس دستاوردهای پژوهش در قالب چند مقولۀ اصلی شامل «تعریف اخلاق حرفه‌ای علم»، «فضای هنجاری علم»، «نقش انجمن‌های علمی در ارتقای اخلاق حرفه‌ای علم» و «راه‌کارهای ارتقای اخلاق حرفه‌ای علم» از رویکرد انجمنی صورتبندی و ارائه شده است. تحلیل یافته‌ها و برآیند نتایج این پژوهش نشان می‌دهد به رغم حساسیت بسیار زیاد انجمن‌های علمی در ایران نسبت به مسألۀ اخلاق علم فعالیت چندانی در زمینۀ ترویج اخلاق حرفه‌ای علم در میان آنها وجود ندارد. از یک سو موقعیت ساختاری انجمن‌های علمی، رهاشدگی و استفاده ابزاری از آنها به همراه کاستی‌های ساختار درونی انجمن‌ها و پایین بودن مشارکت انجمنی کارکرد آنها را در زمینۀ اخلاق حرفه‌ای علم تحلیل برده است و از سوی دیگر سیاست‌های تسهیل‌کنندۀ ناراستی‌های علمی و سکوت سیاست‌گذار در برابر رواج این ناراستی‌ها، شکل‌گیری یک ماراتون سراسری علم‌سازی به جای علم‌ورزی و در نتیجه رهاشدگی اخلاق حرفه‌ای علم را در پی داشته است. در پایان دو دسته راه‌کارهای فرایندی و ساختاری برای بهبود وضعیت اخلاق حرفه‌ای علم از رویکرد انجمنی ارائه شده است.
۷.

سیاست اجتماعی در ایران، شکاف دولت – ملت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست اجتماعی دولت - ملت سازی کارایی نظام سیاسی مشروعیت نظام سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 159 تعداد دانلود : 750
سیاست های اجتماعی با تأمین رفاه و تحقق عدالت اجتماعی، نقش «ملات اجتماعی» را داشته و یکی از ابزارهای پیوند میان دولت و ملت هستند. سیاست اجتماعی در طیف گسترده ای از رژیم های سیاسی از اقتدارگرا تا دموکراتیک تجربه شده است و تنها محدود به دولت های رفاه نیست. با توجه به این پیش فرض که توسعه سیاست اجتماعی به عنوان بخشی از وظایف نظام سیاسی برای ایجاد عدالت توزیعی و عدالت رویه ای در کنار خصلت پاسخگویی و کارایی، می تواند به عنوان یکی از ابزارهای پیشران دولت - ملت سازی در ایران تلقی شود، پرسش مقاله این است که آیا سیاست اجتماعی در ایران ظرفیت پیشران دولت - ملت سازی را داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش با استفاده از روش کیفی و تحلیل تطبیقی داده های ثانویه بر مسئله مندی سیاست اجتماعی در ایران هم در گفتمان نظری و هم کاربردی اشاره می شود. این تحلیل نشان می دهد.  در شرایطی که دولت وظیفه تأمین خدمات اجتماعی و رفاهی برای تحقق شهروندی اجتماعی را دارد، با وجود یک سیاست اجتماعی که «رهاشده»، «روزمره» و دچار «عدم توازن» است، کارایی نظام سیاسی در وظایف حکمرانی اش مخدوش شده و به طور بالقوه چالشی برای مشروعیت نظام سیاسی خواهد بود. وضعیتی که با کاهش تأمین خدمات اجتماعی، به تعمیق شکاف میان دولت و ملت انجامیده و فرایند دولت - ملت سازی در ایران را با تأخیر و دشواری روبرو کرده است.
۸.

عوامل مؤثر بر ناراستی های دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی (مطالعة موردی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم اجتماعی ساختار کنشگر اخلاق علم ناراستی های دانشگاهی فضای آموزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 694 تعداد دانلود : 246
ناراستی دانشگاهی یکی از مسائل مهم در نظام آموزش عالی ایران است و کاهش یا پیشگیری از آن مستلزم شناسایی عوامل مؤثر در بروز آن است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بروز ناراستی های دانشگاهی در فضای علوم اجتماعی ایران، برداشت دانشجویان دورة دکتری این حوزه را که دارای تجربة جامعه پذیری علمی طولانی تری در فرایند آموزش هستند مورد واکاوی قرار داد. یافته های پژوهش نشان می دهد، عوامل مؤثر بر ناراستی های دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی در دو سطح فردی و ساختاری مشهود است. در سطح ساختاری، نظام تخصیص منابع و قواعد تنظیم کننده و در سطح فردی، خصلت های فردی و شخصیتی کنشگران فضای آموزش (اساتید، دانشجویان و مدیران)، زمینه ساز بروز ناراستی های دانشگاهی است یا وقوع آن را تسهیل می کنند. ازاین رو، در چارچوب دیدگاه تلفیقی کنشگر/ ساختار در تبیین پدیده های اجتماعی، عوامل مؤثر بر ناراستی های دانشگاهی و عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در فضای آموزش، لزوماً نه قابل تقلیل به نقش ساختار است و نه قابل فروکاستن به نقش کنشگر؛ بلکه ناراستی های اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در پرتو دیدگاهی تلفیقی از تأثیر متقابل ساختار و عاملیت، قابل تبیین است.
۹.

فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران (مطالعه موردی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق علم فضای هنجاری شرافت دانشگاهی ناراستی های دانشگاهی اخلاق در آموزش علوم اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 42 تعداد دانلود : 138
ضعف فضای هنجاری، یکی از جنبه های بحثانگیز اخلاق علم از جمله علم اجتماعی در ایران است. دستیابی به فضای هنجاری مناسب برای توسعه علوم اجتماعی در ایران مستلزم شناخت و فهم این فضا در فرایند آموزش، پژوهش، نشر و کاربرد این علم است. این مقاله با تمرکز بر مساله مندی فضای هنجاری آموزش در ایران در پی آن است با استفاده از رویکرد کیفی و تحلیل و تفسیر مصاحبه های نیمه ساختمند بر پایه برداشت دانشجویان دکتری این رشته در دانشگاه های دولتی شهر تهران نیمرخ و روایتی از فضای هنجاری آموزش علوم اجتماعی در ایران ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد، هنجار گریزی و رواج رفتارهای مغایر با استانداردهای علمی و دانشگاهی در فضای آموزش علوم اجتماعی به صورت فرایندی، رشد و گسترش یافته است. سپس در فقدان واکنش کنشگران وفادار به ارزش ها و استانداردهای علم و اخلاق علم و سکوت و پذیرش آنان، روند «عادی سازی هنجارشکنی» با «امتناع تغییر» همسو شده است و درنتیجه عدم تبعیت از هنجارهای علمی به شکل «هنجارشکنی سیستماتیک» درآمده است. ساختار پشتیبان و تسهیل کننده این هنجارشکنی سیستمی، مرکب از «سیطره اقتدار اداریِ» همسو و همراستا با «استیلای سیاست بر فضای علم»، نهادهای علمی را عرصه «شکل گیری و بازتولید حلقه های قدرت و مکان های فرصت» نموده است. به گونه ای که قدرت و مدیریت متبوع قدرت در نهادهای علمی، فضا را بر حوزه معرفت و کاوشگران و اندیشمندان علم تنگ نموده اند. پیدایش چنین زمینه ساختاری به نوبه خود به دوام و قوام فضای هنجارشکنی و درنتیجه استمرار روند افول نفوذ و اقتدار علم دامن زده است. چنان که می توان ادعا کرد هنجارشکنی در فضای علم در چارچوب ساختار کنونی نظام علم در ایران، خصلتی کارکردی یافته است.
۱۰.

شرایط امکان و دلایل امتناع میان رشته ای «سیاست اجتماعی» در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 594 تعداد دانلود : 798
ایجاد پیوند میان حوزه های نظری و عرصه های عملی آموزش و نیز ارتباط اثربخش علم با واقعیت های اجتماعی روزمره از ویژگی های آموزش میان رشته ای است. میان رشته ای «سیاست اجتماعی» که با مسایل سیستمی و پیچیده زندگی روزمره سروکار دارد، از هر دو این ویژگی ها برخوردار است. گرچه «سیاست اجتماعی» در برخی از دانشگاه های دنیا به مثابه یک رشته دانشگاهی هویت مستقل خود را دارد، اما تاکنون به طور مشخص و مستقل به عنوان بخشی از ساختار آموزش دانشگاهی ایران درنیامده است. این پژوهش با آگاهی از مسئله کم توجهی به میان رشته «سیاست اجتماعی»، به این پرسش پاسخ می دهد که دلایل امکان و شرایط امتناع «سیاست اجتماعی» در نظام آموزش عالی ایران چیست؟ با اتخاذ رویکردی تفسیری و تحلیلی تلاش می شود دلایل امتناع و شرایط امکان آن در ایران واکاوی شود. براساس یافته های پژوهش ماهیت موضوع «سیاست اجتماعی»، شرایط بیمارگونه ساختار آموزش دانشگاهی در ایران و نیز ضعف گفتمان روشنفکری در توجه به موضوعات مرتبط با «سیاست اجتماعی» را می توان به عنوان دلایل امتناع آن دانست. شرایط امکان «سیاست اجتماعی» نیز خود را در توجه به دو سطح از ضرورت باز می یابد. یک، سطح شناختی که ناظر بر نقش راهبردی رشته «سیاست اجتماعی» در سیاستگذاری اجتماعی است، و دوم، سطح کاربردی که مستلزم درک شرایط مسئله مند اجتماعی در ایران و ضرورت فهم علمی این شرایط است. تأسیس «سیاست اجتماعی» آکادمیک می تواند از سویی ناظر بر بعد معرفت شناختی آن با هدف توسعه دانش اجتماعی در ایران باشد و از سوی دیگر در توجه به اهمیت کارکردی و نقش کاربردی آن، می تواند با پیوند میان ابعاد اجتماعی، سیاسی و امنیتی با وجوه علمی پدیده های اجتماعی منجر به کاستن از هزینه های فرصت سیاست گذاری های اجتماعی در جامعه شود.
۱۱.

اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق علم اخلاق آموزش فضای هنجاری فضای آموزش علوم اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 950 تعداد دانلود : 609
اخلاق در آموزش به‌مثابه بخشی از اخلاق حرفه‌ای آکادمیک، مجموعه‌ای از قواعد و ضوابط ایجابی و سلبی حرفه‌ای مورد توافق اجتماع علمی است که کنش‌گران حوزه‌ی آموزش را ملزم به رعایت اخلاق و پرهیز از بی‌اخلاقی در فرآیند آموزش علم می‌نماید. اعضای هیات علمی، دانشجویان و مدیران سه دسته از کنش‌گران اصلی در فضای آموزش هستند که متناسب با نقش و انتظارات نقش خود ملزم به رعایت اخلاق حرفه‌ای و حفظ شرافت دانشگاهی هستند. نظر به مساله‌مندی رعایت اخلاق علم در فضای آموزش دانشگاهی پرسش از «گونه‌های عدم تبعیت از هنجارهای مرتبط با نقش کارگزاران اصلی (اساتید، دانشجویان و مدیران) فضای آموزش علوم اجتماعی در ایران» موضوع این پژوهش است. این پژوهش با کاربرد تکنیک تحلیل محتوای کیفی و استفاده از مصاحبه‌ی‌ نیمه‌ساخت‌مند و مراجعه به تجربیات دانشجویان دکتری رشته‌های علوم اجتماعی دانشگاه‌های علامه طباطبایی، تهران، شهید بهشتی، الزهرا و تربیت مدرس قصد دارد تا گونه‌های هنجارشکنی اخلاق علم در فضای آموزش علوم اجتماعی ایران را با توجه به موقعیت و نقش هر یک از کنش‌گران اصلی این رشته شناسایی نماید. نتایج پژوهش نشان می‌دهد دامنه‌ی عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در آموزش علوم اجتماعی گسترده‌ است و نه‌فقط صرفا به کنش‌گران رشته‌ی علمی (اساتید، دانشجویان و مدیران) برحسب میزان و نوع هنجارشکنی علمی محدود نمی‌شود بلکه متاثر از ساختار آموزش در سطوح دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی شامل قواعد، قوانین و رویه‌های سازمان آموزش است. انتظار می‌رود اتخاذ یک رویکرد تلفیقی در شناسایی گونه‌های عدم تبعیت از هنجارهای اخلاق علم در دو سطح کنش‌گر و ساختار و پرهیز از یک‌سونگری در بررسی این موضوع بتواند درک روشن‌بینانه‌تری از وضعیت اخلاق علم در ساختار آموزش عالی ایران ارائه نماید.
۱۲.

اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق علمی علوم اجتماعی اخلاق پژوهش اجتماع علمی نهاد علم ناراستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 927 تعداد دانلود : 881
ناراستی ‌های اخلاقی در پژوهش اجتماعی، هر چند به‌ میزان اندک، می‌تواند پایه‌ های دانش اجتماعی را سست و نقش کاوشگرانه، نقادانه و حقیقت‌ جویانه آن را تضعیف کند. برای بررسی ناراستی ‌های اخلاقی احتمالی و شناخت فضای هنجاری پژوهش علوم اجتماعی در ایران، این پژوهش به ‌روش اسنادی به‌ گردآوری و تحلیل محتوای اظهارات منتشر شده پژوهشگران این حوزه می‌پردازد. یافته‌ های پژوهش نشان می‌دهد هنجارشکنی در زمینه اخلاق پژوهش در علوم اجتماعی ایران دو بعد فردی و ساختاری دارد. در بعد فردی، انحراف از پایبندی به‌ اخلاق پژوهش در سطوح شخصی[1] و حرفه ‌ای[2] (در ارتباط با صورتبندی و محتوای پژوهش، سازمان پژوهشی و تخطی از قواعد و هنجارهای علمی و حرفه‌ا ی دریافت و اجرای پژوهش) قابل توجه است. در بعد ساختاری، سوءاستفاده از قواعد و تعهدات اخلاقی و حرفه‌ ای سازمانی و نهادی در ارتباط با پژوهشگر و پژوهش (انتخاب موضوع، نحوه دریافت، فرایند داوری، تصویب، گزارش، کاربرد و محتوای پژوهش) قابل توجه است. بر پایة دستاورد مفهومی این پژوهش، ناراستی‌ های اخلاقی در فضای پژوهش علوم اجتماعی در ایران برایند تاثیر متقابل کنشگران (پژوهشگر) و ساخت نهادی (شامل قواعد و هنجارها و منابع) تسهیل‌ کننده هنجارشکنی است. نتیجه این که ناراستی‌ه ای اخلاق پژوهش از یک دوسویگی ساختاری در فضای علم در ایران تبعیت می‌‌کند و متاثر از ویژگی‌های ساختاری نهاد علم در ایران در مقطع زمانی مورد مطالعه است.
۱۳.

سیاست های رفاهی اعضای هیات علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفاه اجتماعی آموزش عالی اعضای هیات علمی سیاست اجتماعی رفاه شغلی ارتقا و امنیت شغلی ستاد رفاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 118 تعداد دانلود : 129
نهاد آموزش عالی ضمن تامین زمینه دستیابی به آموزش دانشگاهی، بخشی از سیاست های اجتماعی را با هدف تامین خدمات رفاهی و حمایتی برای گروه های ذی نفع از جمله دانشجویان، مدیران، کارکنان و اعضای هیات علمی دنبال می کند. این پژوهش به بررسی و تحلیل اسناد (قوانین، آیین نامه ها و مصوبه ها) به عنوان درون داد قانونی سیاست های اجتماعی مرتبط با تامین رفاه اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی ایران طی سال های 1360 – 1390 ش. می پردازد. با کاربرد روش کیفی و استفاده از تکنیک تحلیل محتوا سیاست های رفاهی اعضای هیأت علمی، در دوره یاد شده ذیل دو مفهوم «سیاست های رفاه شغلی» و «سیاست های ارتقا و امنیت شغلی» بازنمایی و روند و رویه این سیاست ها مورد بازشناسی قرار گرفت. صرف نظر از برخی سیاست های «پیش بینی کننده» مطابق آیین نامه استخدامی اعضای هیأت علمی و عمدتاً مرتبط با رفاه شغلی و ارتقای حرفه ای، سایر سیاست ها و به طور مشخص سیاست های رفاهی در چارچوب برنامه های ستاد رفاهی و صندوق حمایت از اعضای هیأت علمی، بیشتر خصلتی «واکنشی» دارند. این بدان معنا است که با وجود اعمال برخی سیاست های رفاهی، همچنان درک جامع و روشنی از مفهوم رفاه برای سیاستگذار و حتی مجریان این سیاست ها در ارتباط با اعضای هیأت علمی وجود ندارد. در پرتو چنین برداشت نامنسجمی برخی سیاست های رفاه اجتماعی از سوی سیاستگذار مغفول مانده، و اجرای سیاست های نیم بند موجود نیز تحت تاثیر تحولات اقتصادی و سیاسی و نیز رویکرد دولت ها به رفاه اعضای هیأت علمی، دستخوش روزمرگی و اعمال سلیقه سیاستگذاران و مجریان می باشد.
۱۵.

دولت و سیاست آموزش در ایران از سال 1360 تا 1388ش دکتر علی ساعی* دکتر معصومه قاراخانی** دکتر فرشاد مؤمنی***(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفاه اجتماعی سیاست اجتماعی هزینه اجتماعی سیاست آموزش رویکرد دولت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 131 تعداد دانلود : 345
این مقاله به مطالعه سیاست آموزش[1] در ایران می پردازد. سیاست آموزش به عنوان بُعدی از سیاست اجتماعی می تواند تحت تأثیر جهت گیری ها و رویکردهای دولت ها قرارگیرد. اما درباره این که در ایران دولت های گوناگون چه جهت گیری نسبت به سیاست آموزش داشته اند دریافت دقیقی وجود ندارد. در پی همین مسئله، پرسش پژوهش این است که تاثیر رویکرد دولت ها بر سیاست آموزش در ایران چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش سیاست آموزش در دو بعد درون داد قانونی و هزینه اجتماعی در طول سال های 1360 تا 1388 ش. و با استفاده از داده های کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، سیاست آموزش در دو بعد درون داد قانونی و هزینه اجتماعی در بازه زمانی مورد بررسی تابعی از رویکرد دولت ها نبوده است. این بدان معنی است که سوای اختلافات اندک در برخی درون دادهای قانونی، سیاست های دولت های یاد شده در حوزه آموزش استمرار یافته و تکرار شده اند. همچنین طی سال های مورد بررسی، اگرچه هزینه اجتماعی در بعد آموزش نوسان اندکی داشته است اما به نظر می رسد این نوسان تحت تاثیر تغییر رویکرد دولت ها نبوده است
۱۶.

نوسازی و خشونت سیاسی: بررسی تطبیقی کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 755 تعداد دانلود : 720
یکی از موضوعات مورد توجه در جامعه شناسی سیاسی تطبیقی، پژوهش تجربی درباره خشونت سیاسی و تبیین رابطه بین متغیرهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با وقایعی است که تحت این عنوان مطرح هستند. این پژوهش در چارچوب رهیافت نوسازی، با اتخاذ رویکرد تطبیقی و کاربرد تحلیل همبستگی کنونیکال به بررسی رابطه میان نوسازی و خشونت سیاسی در کشورهای اسلامی می پردازد. برای سنجش نوسازی، از شاخص کیفیت زندگی و برای سنجش خشونت سیاسی، ار داده های ثانویه مربوط به خشونت سیاسی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی کنونیکال دو مجموعه متغیر خشونت سیاسی و نوسازی نشان می دهد که اولاً، بین نوسازی و خشونت سیاسی در کشورهای اسلامی، رابطه معناداری وجود دارد و ثانیا، متغیرهای فرهنگی و اقتصادی، بیشترین همبستگی را با خشونت سیاسی در این کشورها دارند.
۱۷.

نامه علوم اجتماعی : روند و رویه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقاله هم نویسی تک نویسی دونویسی نامه علوم اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 908 تعداد دانلود : 736
بررسی نشریات ادواری، مطالعه غیرمستقیم قواعد حاکم بر فرایند تولید، پخش و بهره وری از اطلاعات علمی مکتوب و بیانگر ماهیت و روند توسعه یک رشته علمی است. با انجام تحلیل های مختلف بر روی مقالات منتشر شده در مجلات علمی، ضمن فهم روندها و رویه های تولید و انتشار علم در یک حوزه، می توان به فضا و شبکه های علمی آن حوزه نیز پی برد. این مقاله ضمن بازنمایی سهم حوزه های مختلف علوم اجتماعی به ارایه تنوع آثار منتشر شده، روش های مورد استفاده،‌ میزان هم نویسی، وابستگی سازمانی و پراکندگی جغرافیایی نویسنده/ نویسندگان،‌ جنس و ملیت نویسنده/ نویسندگان در «نامه علوم اجتماعی، می پردازد و سیمایی از نامه علوم اجتماعی را به اجمال نشان می دهد. این پژوهش بر مبنای هدف مطالعاتی اش از نوع پژوهش های اکتشافی، توصیفی و تحلیلی است و از حیث فرایند پژوهش از نوع مطالعات کمی است. بر مبنای منطق پژوهش نیز یک مطالعه استقرایی است و چنان که انتظار می رود نتایج حاصل از این پژوهش نیز آن را در زمره مطالعات کاربردی قرار می دهد. در «علوم اجتماعی» 415 اثر در حوزه های مختلف علوم اجتماعی را 279 نویسنده (حقیقی / حقوقی) با پراکندگی بین 1 تا 16 اثر در بازه زمانی پاییز 1347 تا بهار 1387 در قالب 37 شماره با متوسط 11.2 اثر در هر شماره تولید نموده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد «علوم اجتماعی» یک مجله بین رشته ای است که بر حوزه جامعه شناسی، مقالات علمی پژوهشی، روش کمی با جهت گیری به سوی روش های کیفی و ترکیبی (کمی و کیفی)، تک نویسی با گرایش به سوی هم نویسی و جهت گیری از نوع «دونویسی» درون سازمانی تمرکز دارد. بازنمایی آثار منتشر شده در «نامه علوم اجتماعی» حکایت از یک تمرکزگرایی سازمانی 73 درصدی در دانشکده علوم اجتماعی، 76 درصدی در دانشگاه تهران و 93 درصدی در تهران دارد.
۲۰.

همتراز خوانی در مجلات علمی (مطالعه موردی مجله جامعه شناسی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داور همترازخوانی فرایند داوری مقاله های علمی مجله جامعه شناسی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 11 تعداد دانلود : 696
همتراز خوانی ارزیابی انتقادی و سازنده از دست نوشته های ارائه شده به مجلات است که توسط افراد متخصص و همتراز با نویسنده دست نوشته صورت می گیرد.با توجه به بدیع بودن موضوع داوری مقالات علمی در زبان فارسی، ابتدا مفاهیم، اصطلاحات و تحولات مربوط به فرایند داوری دست نوشته های علمی بررسی می شود. سپس فرایند همتراز خوانی در مجله جامعه شناسی ایران برای ارائه الگویی از این فرایند در مجلات علمی – پژوهشی در ایران بررسی می شود. نوع فرایند همترازخوانی مورد استفاده در مجله جامعه شناسی ایران مبتنی بر شیوه داوری پنهان دوطرفه است. در این پژوهش خصوصیات فرایند داوری در این مجله با توجه به ویژگی های عمومی فرایند و نیز ویژگی های داوران از جمله، سن، جنس، رشته تحصیلی، رتبه علمی و ... مورد بررسی قرار گرفته است.اسناد مورد تحلیل شامل 798 سند داوری در مورد 418 دست نوشته و حاصل همکاری 126 داور (104 داور مرد و 22 داور زن) می باشد. در مدت 4 سال یعنی از نیمه دوم سال 1381 تا نیمه اول 1385 قریب به 5700 ساعت کار علمی در رابطه با دست نوشته های دریافتی توسط داوران و اعضای هیئت تحریریه منتخب مجله صورت گرفته است . متوسط زمان صرف شده از زمان دریافت دست نوشته تا اعلام نتیجه به نویسنده برای هر دست نوشته 6/13 ساعت و میزان دست نوشته ها توسط داوران مجله جامعه شناسی ایران بیش از 80درصد بوده است. و نرخ رد دست نوشته های نزد داوران خارج از مجله کمی بیش از داوران داخلی / اعضای هیئت تحریریه است. نتایج آزمون رگرسیون لاجستیک نشان می-دهد از میان متغیرهای جمعیت شناختی داوران بین رشته تحصیلی، خارجی یا داخلی بودن داور و رتبه دانشگاهی با نتیجه داوری (پذیرش یا عدم پذیرش) رابطه معنی داری وجود دارد و سایر متغیرها رابطه ای با نتیجه داوری ندارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان