قدرت الله قربانی

قدرت الله قربانی

مدرک تحصیلی: دانشیار فلسفه دانشگاه خوارزمی تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۶ مورد.
۶۱.

فلسفه خاتمیت پیامبر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن امامت اجتهاد جامعیت بلوغ عقلی جاودانگی خاتمیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
تعداد بازدید : 517 تعداد دانلود : 273
فهم فلسفه خاتمیت پیامبر اسلام (ص) به بررسی دقیق چند مسئله مهم، یعنی تبیین ماهیت قرآن به مثابه معجزه جاوید، معنای بلوغ فکری مردم عصر ظهور اسلام، چیستی و کارکرد اصل امامت و درنهایت معنای جامعیت و کامل بودن اسلام منوط است. برای این منظور، ویژگی های منحصر به فرد قرآن به مثابه معجزه جاوید در مقایسه با معجزات پیامبران دیگر مورد نظر است. همچنین، به اهمیت بلوغ نسبی، نه بلوغ عقلی کامل، بایستی توجه داشت؛ یعنی، مردم عصر رسالت پیامبر به توانمندی هایی رسیده بودند که می توانستند ضمن دریافت کتاب و سنت، آن را حفظ کنند و از تحریف مصون دارند. سوم اینکه، اصل امامت و تعیین امام، که بارها از سوی پیامبر اسلام مطرح شده، طبیعتاً مبین ختم نوبت است و نهایتاً اینکه، مجموعه آموزه های قرآن و سنت پیامبر نشان می دهد که در آنها کلیات ثابت و متغیر لازم برای هدایت معنوی و تحقق سعادت دنیوی و اخروی مردم لحاظ شده و هدایت آنها هم از طریق امامان و هم علمای دینی درنظر گرفته شده است و اصل اجتهاد نیز در فهم احکام اسلامی نقش بسزایی خواهد داشت.
۶۲.

تحلیل ویژگی های عقلانی برهان جهان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امکان فقری امکان ماهوی برهان جهان شناختی ضرورت علیت اصل واقعیت وجوب ممکن دور و تسلسل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 366 تعداد دانلود : 349
اهمیت پرسش از هستی خدا و تأثیرات گستردة آن در کلیت زندگی انسان، باعث تلاش فیلسوفان و متکلمان برای ارائة برهانی عقلانی در این خصوص شده است که براهین متنوعی چون برهان های وجودی، فطرت، حدوث، حرکت، نظم، اخلاقی، و جهان شناختی از این جمله اند و از قرون گذشته تاکنون با تعابیر و تفاسیر گوناگونی ارائه شده و می شوند. در این میان، برهان جهان شناختی، از جهات چندی دارای اهمیت است که باعث مهم ترشدن آن و تقربش به نوعی برهان عقلانی و جهان شمول شده است: 1. در سنت فلسفی غربی و اسلامی، این برهان در مقایسه با دیگر براهین، از جانب فیلسوفان و متکلمان بیش تری مورد استفاده واقع شده و تنوع بیش تری از تقریرها را به خود اختصاص داده است؛ 2. این برهان دارای خصوصیات مشترک دینی، کلامی، و فلسفی است، لذا اکثر متکلمین با استفاده از روش های فلسفی و کلامی آن را به کار برده اند؛ 3. این برهان از فهم عقلانی نسبتاً عمومی آغاز کرده و اصول واقعیت هستی و علیت و وابستگی علت به معلول را محور استدلال خود قرار داده، که آن با تعابیر گوناگون برای اکثریت مردم قابل فهم است؛ 4. در این برهان از وجود معلول و وابستگی آن، وجود علت که در نهایت خداست، استفاده شده، یعنی سیر عقلانی از معلول به علت، که محور روش استدلالی این برهان است بسیار مناسب تر از سیر از علت به معلول است؛ 5. عدم وابستگی این برهان به براهین دیگر، در حالی که برخی از آن ها، چون برهان نظم، حرکت، و حدوث صرفاً با پذیرش برخی از مقدمات این برهان قابل استفاده هستند؛ 6. استفاده از حداقل اصول، چون پذیرش واقعیت و اصل علیت برای اثبات خدا و یگانگی او در این برهان؛ 7. مطابقت محتوا و مفاد این برهان، یعنی وابستگی و نیازمندی موجودات در این جهان و حاکمیت اصل علیت با واقعیت های خارجی در تحلیل عقلانی. در این مقاله ضمن نگاهی کوتاه به اهمیت برخی تقریرهای برهان در سنت فلسفی غرب و اسلام، تلاش می شود ویژگی های عقلانی آن در موارد مذکور بررسی و تحلیل شوند
۶۳.

نسبت انسان و حقیقت از منظر فیلسوفان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل مدرنیته حقیقت انسان اراده معطوف به قدرت خودبنیادی کوژیتو انقلاب کپرنیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 330 تعداد دانلود : 993
دوره مدرن به­لحاظ معرفت­شناختی دارای اهمیت خاصی است؛ زیرا از یک سو نسبت جدیدی میان انسان و حقیقت تعریف گردید که در آن فیلسوفان مدرن چون دکارت، کانت و نیچه نقش زیادی داشتند و از دیگر سو انسان توانست محور و ملاک فهم و تفسیر حقیقت گردد. در واقع در این دوره خودبنیادی معرفت­شناختی انسان نقش بسیار مهمی در نگاه به کل هستی دارد. دکارت با محوریت اندیشه کوژیتو، روش ریاضی و عقل­گرایی، و ملاک تصورات واضح و متمایز، کانت با مقولات پیشین، انقلاب کپرنیکی، محوریت عقل انسانی در اخلاق و دین، نیچه با تمرکز بر اراده معطوف به قدرت، ارزش­گذاری مجدد و نهیلیسم، و سارتر با نشاندن انسان به­جای خدا در سیر تکاملی تدریجی، در خودبنیادی معرفت­شناختی و محوریت انسان در فهم یقین و حقیقت نقش زیادی داشتند. نتیجه این نظام فکری، بدفهمی یا غفلت از امور ماورای طبیعی، دین و اخلاق و محدود کردن انسان به تمشیت حیات دنیوی بود.
۶۴.

Humanization of Certainty in the Philosophical Modernity(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: modernity Post-modernity Certainty truth Human Crisis subjectivity Objectivity Knowledge Demystification Humanization revelation

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 364 تعداد دانلود : 852
The importance of modernity is because of man's place as the axis of all beings and existents like God and the World, and they get their meaning and validity in the light of him. Although man has reason and freedom and he is the noble master of all creatures, in the meanwhile, he has many defects in his existence, and his accomplishments have been gradually increased during the centuries. Hence, we can say that man actually and absolutely does not have any perfection, and he cannot get his achievements perfectly. However, with changing in the relationship between man, God, and the world during the modernity age, the whole of man's approaches to God and the world changed, and this brings about some basic problems and crises. In this process, man gained and acquired a kind of genuineness and principality towards God and the existents of world that their place and importance, especially divine truths like God, were defined in the light of human epistemic abilities and their validity were depended on human knowledge. Hence, the place of divine truths was lowered to the limits of human understanding, which I call it the humanization of divine truths. On the other hand, because of his weakness for understanding the divine truths, man has gradually put them aside from his philosophical thought, and has recognized them meaningless. In the meanwhile, he has tried to understand the empirical world and its managing without considering what is beyond it. I call this demystification of the existents by the other areas such as ethics, politics, and even science, which all of them have been depended on the human being. Consequently, certainty and truth became humanistic, that is, man became as the axis of certainty and truth, which the most important result of that is the relativity of certainty and its restriction to human knowledge, will, and ability. This paper tries to discuss the above subjects, considering some of the important thinkers of modern and postmodern philosophy like as Descartes, Kant, Nietzsche, Sartre, and Heidegger. It also attempts to show that although Heidegger complained to subjectivism and modernistic approach of truth, his effort to redefine truth and certainty was not successful and could not rescue it from a crisis. That is because he could not go beyond human understanding to reach a holy and absolute certainty and truth, while – according to this paper – the only real way is paying attention to divine certainty, revelation, and God.
۶۶.

قلمرو و کارکردهای دین در مقایسه با علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم دین تجربه کارکرد مدل پارادایم قلمرو پیش فرض ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 339 تعداد دانلود : 256
نحوه مناسبات علم و دین همواره از جملة پرسش های مهم قرون گذشته بوده و پاسخ های متفاوتی نیز به آن داده شده است. در این تحقیق تلاش می شود تا نشان دهد که، به رغم پیشرفت های خیره کننده علم و نقش فزاینده آن در حیات بشری، نسبت طولی، و نه عرضی دین و علم و منشأ الهی و وحیانی دین باعث شده است که دین همواره از جمله نیازهای اساسی بشر باشد، و این دین بوده که پرسش های بنیادین انسان را پاسخ گفته است؛ لذا نمی توان اندیشه محدودیت قلمرو و کارکردهای دین را معقول و قابل دفاع دانست. البته، وجود برخی تشابهات در ویژگی های علم و دین باعث شده است که همکاری آن دو بیش تر باشد، اما این امر بدان معنی نیست که یکی جای دیگری را بگیرد. در این باره می توان به برخی شباهت ها در تجربه، تبیین، عینیت، مدل ها، و پارادایم های آن دو اشاره کرد؛ در عین حال که هریک کارکرد خاص خود را دارد و این کارکرد از دیگری ساخته نیست. در این زمینه می توان به نقش بنیادین دین در تأمین مبانی اساسی علم و شکل دهی به نظریه ها و قوانین علم و نیز نقش پیشرفت های علمی در تبیین بیش تر باورهای دینی نگاه کرد.
۶۷.

اسلامیسازی علم؛ بررسی و تحلیل دیدگاه های ضیاء الدین سردار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت قرآن سکولاریسم اجماع علم اسلامی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 652 تعداد دانلود : 463
ایده اسلامیسازی علم از مسایل مهم معرفتی کشورهای اسلامی است که ضیاءالدین سردار پاکستانی، در این زمینه به ارایه دیدگاه های جدیدی اقدام کرده است. در نظریه او نقد سکولاریسم و شرق شناسی غربیان جایگاه محوری دارد. او تعریفی از علم ارایه میدهد که آن را در یک سنت فرهنگی قرار داده و رجوع به سنت و قرآن و بازتعریف واژگان اساسی اندیشه اسلامی، چون توحید، را در دستور کار دارد و بر بازگشت به دیدگاه های متفکران بزرگ اسلامی، بویژه معرفت شناسی غزالی و جامعه شناسی تاریخی ابن خلدون تأکید خاصی دارد و دچار برخی اشکالات نیز است. او درعین حال نگرش واقع گرایانه به دست آوردهای عظیم غرب را برای بازسازی علم اسلامی ضرورتی اجتناب ناپذیر میداند؛ یعنی مسلمانان با استفاده از ابزار های کنونی علم مدرن در چهارچوب جهان بینیاسلامی و نگرش عمل گرایانه، میتوانند فرایند اسلامیسازی علم را به سرانجام برسانند.
۶۹.

نگاهی به کارکردهای معرفتی دین در زندگی مدرن: بررسی نقش علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم دین علم دینی انسان گرایی زندگی مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 886 تعداد دانلود : 283
زندگی مدرن دارای مبانی متافیزیکی مهمی برای خود است که این مبانی ابعاد مختلف حیات دنیوی بشر مدرن را مدیریت می کنند. اهمیت مبانی مذکور در آن است که آن ها نحوه نگرش انسان جدید به کل نظام هستی، اعم از خدا، خودش و جهان، را تعیین کرده و لذا با محوریت انسان همه حقایق را فهم و تفسیر می کنند. نتیجه محوریت انسان و سپس معطوف شدن همه توجه به تأمین نیازهای دنیوی باعث افراط او در استفاده از مواهب خدادادی در طبیعت، و غفلت از حقایق غیرمادی و معنوی می شود که این دو امر از بحران های اساسی انسان در جهان مدرن است. در حل بحران زندگی مدرن، به نظر می رسد نقش دین، بالاخص ادیان الهی، بر عوامل و مؤلفه های دیگر مقدم باشد؛ زیرا دین قادر است پاسخ پرسش هایی که انسان مدرن از طریق علم و متافیزیک مدرن نتوانست پاسخ آن ها را بیابد به انسان گوشزد کند. با توجه به نقش مذکور دین و نیز اهمیت علم و نگرش متافیزیکی در حل بحران انسان مدرن، می توان به اهمیت نقش علم دینی در این زمینه توجه داشت؛ زیرا علم دینی، در اینجا، نظام معرفتی دربارة جهان طبیعت و نیز ماوراء طبیعت است که آموزه های دین در شکل دهی متغیرهای تأثیر گذار آن، دارای نقش و تأثیر مهمی است که به واسطه همین کلیتِ علم، بالاخص کاربردهای آن را، رنگ و جهت دینی داده و از بروز نتایج سکولار و ضد دین جلوگیری می کند.
۷۵.

علم گرایی انسان محور کانت و تاثیرات آن بر نظریه اخلاقی و دینی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سعادت دین تکلیف تجربه فضیلت انسانی شدن، انسان محوری اراده انقلاب کوپرنیکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : 927 تعداد دانلود : 497
نگرش کانت به علم، به ویژه علم تجربی و پیشرفت های فزاینده آن و سپس تبیین و نقادی مابعدالطبیعه بر این اساس، پس از او تاثیرات گسترده ای داشته است که هنوز هم ادامه دارد. در این فرآیند، کانت معیارهای علم یقینی را، که متاثر از علوم تجربی اند، در امکان صدور حکم تالیفی، تجربی بودن، محدودیت در عرصه تجربه و مانند آن ذکر کرده و مابعدالطبیعه و دین را از حوزه یقین علمی خارج ساخته است. از سوی دیگر، کانت از ادامه دهندگان خط فکر انسان محوری (سوبژکتیویسم) در غرب است و تا حدی آن را به اوج رسانده. در نتیجه این امر، انسان کانتی ضمن محدود شدن در عرصه عالم پدیدار، تنها خود را محور هستی و حقیقت می پندارد که با محرومیت از مابعدالطبیعه عقلانی، تلاش دارد برای خود، اخلاق و دین مورد نظر را وضع نماید. ویژگی این اخلاق آن است که صرفا یک اخلاق انسانی و تنها در خدمت خواست ها و تمایلات انسان قرار دارد و از هر گونه معیار و ارزش های الهی تهی است. این ویژگی در نگرش دینی کانت نیز تداوم می یابد، تا آنجا که او اخلاق را اساس دین دانسته و برای انسان ها دین اخلاقی عقلانی تهی از مبدا الهی تجویز کرده است. این همان انسانی کردن حقایق الهی و راززدایی از هستی توسط کانت و مهم ترین نتیجه آن نسبی گرایی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان