موسی کمانرودی کجوری

موسی کمانرودی کجوری

مدرک تحصیلی: استادیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکدة علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی، تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
۱.

سنجش تأثیر مدیریت یکپارچه شهری بر توسعه حمل ونقل و ترافیک در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت یکپارچه حمل ونقل ترافیک معادلات ساختاری اهواز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
مدیریت یکپارچه شهری، یکی از راهبردهای توسعه حمل ونقل پایدار و سازگار با محیط زیست است. این رویکرد کمک می کند تا بتوان به نیازهای حمل ونقلی روزافزون شهرها به صورت امن تر، مقرون به صرفه تر، قابل اعتمادتر و پایدار پاسخ داد و نقش این سکونتگاه ها در اجرای سیاست ها و تحقق اهداف توسعه پایدار در سطوح مختلف جهانی، ملی و محلی افزایش یابد. ازاین رو، امروزه دستیابی به سیستم حمل ونقل عمومی یکپارچه، یکی از مهم ترین راهبردها و اهداف مهم مدیریت شهرها است و هماهنگی بین خطوط مختلف حمل ونقل عمومی لازمه آن است. یکپارچگی را می توان هماهنگی بین اجزای سیستم حمل ونقل و خرده سیستم های موجود تعریف کرد. بنابراین یکپارچه سازی درون سیستمی به هماهنگ سازی سیستم حمل ونقل با سیستم های دیگر نیز می پردازد. هدف پژوهش حاضر، سنجش تأثیر مدیریت یکپارچه شهری بر توسعه حمل ونقل و ترافیک در کلان شهر اهواز است. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی با رویکرد پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشگری) استفاده شده است. در تجزیه وتحلیل داده و اطلاعات از فنون آماری آزمون مدل سازی معادله ساختاری واریانس محور و مدل سازی معادل ساختاری کوواریانس محور استفاده شده است. یافته ها و نتایج نشان می دهد که شاخص های ارزیابی کلیت مدل معادله ساختاری درمجموع بیانگر این است که داده ها مدل نظری این پژوهش را حمایت می کنند. به عبارت دیگر، برازش داده ها به مدل برقرار است و شاخص های برازش دلالت بر مطلوبیت مدل معادله ساختاری دارند. همچنین، تقویت مدیریت یکپارچه حمل ونقل شهری منجر به افزایش یا تقویت توسعه حمل ونقل و ترافیک و تضعیف آن موجب کند شدن روند توسعه حمل ونقل و ترافیک شهری در کلان شهر اهواز می شود.
۲.

تحلیل فضایی ارزش مبادله ای مسکن شهری (مورد مطالعه: منطقه ۱۰ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش مبادلاتی مسکن تغییرات آتی تله فضایی منطقه 10 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۷
مسکن یکی از عناصر مهم در برآورده کردن نیازهای زیستی، اقتصادی و اجتماعی هر خانوار است. رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها، مهاجرت از روستا به شهر، استهلاک ساختمان های قدیمی و تخریب آنها، کوچک شدن بُعد خانوارها و مسائلی از این قبیل تأمین مسکن را به یکی از مشکلات بیشتر شهرها (تهران-بمبئی) به خصوص در کشورهای جهان سوم ازجمله کشور ایران و هندوستان تبدیل کرده است. در پژوهش حاضر به ارزش مبادله ای مسکن در منطقه 10 تهران توجه شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است که به روش کمّی انجام شده است. برای بررسی های مرتبط با پژوهش حاضر از روش های رگرسیون و موران استفاده شده که در آن قیمت مسکن (ویلایی، آپارتمانی) به عنوان متغیر وابسته و تعداد 14 شاخص به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق در نظر گرفته شده است. در این پژوهش برای تحلیل های فضایی از نرم افزار Gis Arc استفاده شده است. باتوجه به نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره در بین عوامل اثرگذار  اصلی بر نوسان قیمت، عامل درآمد با 17 درصد، عامل تراکم با 77 درصد، قدمت سازه با 63 درصد و نوع سازه با 31 درصد به ترتیب بیشترین تاثیر معکوس را بر نوسان های قیمت مسکن در منطقه 10 تهران دارند.  دسترسی به فضای درمانی بیشترین تأثیر معکوس را بر تعیین قیمت مسکن در جنوب منطقه 10 دارد؛ در حالی که شاخص دسترسی به مراکز تجاری بیشترین تأثیر مستقیم را بر تبیین ارزش مبادلاتی مسکن در منطقه 10 تهران داشته است؛ از این رو بیشترین تمرکز لکه های داغ (بیشترین مبادله مسکن) در قسمت های شمالی و برخی از قسمت های مرکزی منطقه 10 تهران دیده می شود.
۳.

بررسی نقش ژئومورفولوژی در ارزیابی توان محیطی توسعه شهری با استفاده از روش امتیازدهی منطق ترجیح مبتنی بر GIS (مطالعه موردی: کلان شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی توان محیطی آمایش سرزمین ژئومورفولوژی امتیازدهی منطق ترجیح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۹۵
با اجرای هر طرح آمایشی اولین تغییرات در لندفرم های سطح زمین ایجاد خواهد شد و چنانچه مطالعه ی علمی انجام نشده باشد، پیامد مخاطره آمیزی برای محیط طبیعی و انسانی منطقه در پی خواهد داشت. بنابراین با توجه به اینکه دانش ژئومورفولوژی به مطالعه ی اشکال و فرآیندهای سطح زمین می پردازد لازم است برای ارزیابی توان محیطی توسعه شهری ، لندفرم های زمین، ویژگی ها و فرآیندهای موثر بر لندفرم ها مورد توجه قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی توان محیطی در توسعه شهری کلان شهر کرج از دیدگاه ژئومورفولوژی و با استفاده از روش امتیازگذاری منطق ترجیح است. معیارهای ژئومورفولوژی، زمین شناسی، خاک، هیدرولوژی، پوشش گیاهی به عنوان پتانسیل توان محیطی و معیارهای پتاسیل سیلاب و زلزله خیزی به عنوان پتانسیل مخاطرات محیطی در نظر گرفته شدند. با تهیه پرسشنامه و استفاده از تکنیک دلفی، نظر خبرگان در مورد این معیارها بدست آمد و با اجرای مدل LSP ، نقشه توان محیطی توسعه شهری کلان شهر کرج آماده گردید . براساس نقشه ارزیابی توان محیطی توسعه شهری مشخص شد که 16.13 درصد از محدوده مورد مطالعه دارای توان خیلی کم، 23.36 درصد دارای توان کم، 24.5 درصد دارای توان متوسط، 18.51درصد دارای توان زیاد، 17.47 درصد دارای توان خیلی زیاد برای توسعه شهری است. با توجه به نقشه نهایی می توان نتیجه گرفت که مساعدترین مناطق توان محیطی توسعه شهری در بخش جنوب شرقی بر روی لندفرم مخروط افکنه و نواحی مرکزی بر روی دشت سر می باشد. از طرفی دیگر اطراف رودخانه در لندفرم مخروط افکنه ، مناطق کوهستانی با شیب زیاد و خاک کم عمق در شرق تا شمال و غرب منطقه محدودیت بیشتری را از نظر توان محیطی شهری اعمال می کند.
۴.

تحلیل فضایی ضعف های مدیریت بحران در مناطق زلزله زده ؛ مطالعه موردی: شهرستان ثلاث باباجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصمیم گیری تمرکز ثلاث باباجانی زلزله مدیریت بحران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
پیشینه و هدف: با عنایب به بررسی پیشینه پژوهش می توان گفت پژوهش های قبلی در مورد ارزیابی مدیریت بحران، ارائه الگوی مدیریت بحران، ارائه راهکار برای اندازه گیری  میزان آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله و از این قبیل هستند. لذا تفاوت پژوهش حاضر با پژوهش های پیشین در این است که آسیب های مدیریت بحران را به صورت فضایی نشان می دهد. علاوه بر این با توجه به شرح وظایف کارگروه های چهارده گانه مدیریت بحران با تاکید بر رویکرد مدیریت یکپارچه (که در هیچ کدام از آنها صورت نپذیرفته است) تحقیق حاضر به دنبال پر کردن این خلاء پژوهشی است. مواد و روش: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی-عملی است. شیوه گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی بوده است، به این نحو که برای استخراج شاخص های مدیریت بحران زلزله و تدوین مبانی نظری از روش اسنادی و ابزار فیش برداری؛ و برای سنجش شاخص های پژوهش در محدوده موردمطالعه از شیوه پیمایشی و ابزار پرسش نامه محقق ساخت بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده کارشناسان و متخصصان حوزه شهر و مدیریت بحران شهری است که نسبت به موضوع موردبحث آگاهی و تخصص کافی رادارند. با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، نمونه گیری به صورت غیرتصادفی-هدفمند بوده که حجم آن نیز تا رسیدن به اشباع علمی یعنی 50 نفر در نظر گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t-test تک نمونه ای مستقل جهت بررسی میانگین ابعاد مدیریت بحران زلزله؛ و همچنین از آزمون کروسکال والیس برای رتبه بندی مؤلفه های پژوهش استفاده شد. در بخش پایانی برای نشان دادن پراکندگی فضایی وضعیت آسیب های مدیریت بحران در شهرستان ثلاث باباجانی از آمار فضایی در محیط نرم افزار GIS و روش درون یابی IDW استفاده شده است. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت شاخص های مدیریت بحران حاکی از این است که درمجموع، وضعیت مدیریت بحران در برابر زلزله شرایط مطلوبی نیست. بالاترین و پایین ترین میانگین ها در هر پنج دهستان ثلاث باباجانی به یکدیگر نزدیک بوده و از الگوی واحدی پیروی می نمایند. به لحاظ مکانی نیز باید گفت که به طور کلی با دور شدن از مرکز شهرستان به سمت حاشیه به خصوص به سمت مرزهای جنوب غربی و شمالی شهرستان، شاخص های مدیریت بحران وضعیت بدتری را نشان می دهد. به عبارت دیگر هرچه از مرکز سیاسی شهرستان یعنی شهر تازه آباد واقع در دهستان دشت حر دور شویم وضعیت شاخص های مدیریت بحران بسیار نامطلوب است. این موضوع نشان می دهد که به تبع ساختار سیاسی متمرکز کشور و منطقه، فعالیت ها و خدمات در بخش مدیریت بحران نیز به صورت متمرکز ارائه می شود. علاوه بر این ساختار محیط طبیعی نیز مزید بر علت شد تا بخش شرقی شهرستان یعنی دهستان های زمکان شمالی و جنوبی وضعیت نامطلوبی را نشان دهند چرا که در این محدوده ها شیب زمین و ارتفاع از سطح زمین زیاد است از این رو خدمات رسانی در مراحل مختلف موجب اختلال و کاستی می شود.            نتیجه گیری: ایده عمومی پژوهش حاضر این بوده است که زمینه ها و فرایندهای سیاسی حاکم بر سیستم مدیریت ایران در مقیاس منطقه ای نیز به همان شکل عمل می کند. به عبارت دیگر، الزامات ساختاری در مقیاس منطقه ای همچنان بر تمرکز در نقاط معدود دامن می زند. مطالعات مشابهی که توسط دیگر محققان درباره مدیریت بحران در مناطق مختلف ایران انجام شده با نتایج این پژوهش همسویی نشان می دهد چراکه اغلب آن ها بر نقش تمرکزگرایی و عدم مدیریت یکپارچه در مناطق و استان تأکید کرده اند. به این ترتیب بر پایه نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت: مادام که یک نظم سکونتگاهی نتواند مسئله مدیریت بحران در حوزه های مختلف پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی و بازتوانی را حل نماید، همچنان تحت الزامات مدیریت بخشی باید شکاف بین نقاط سکونتگاهی و عدم مدیریت یکپارچه را تجربه و تحمل کند. بدیهی است تا هنگامی که زمینه ها، فرآیندها و سازوکارهای فرادست ملی و منطقه ای تمرکزگرا اصلاح نشوند، مدیریت در مقیاس ملی، منطقه ای و محلی به تعادل و توازن پایدار نخواهد رسید.
۵.

تحلیل فضایی سطح برخورداری نواحی روستایی با رویکرد عدالت توزیعی مطالعه موردی: دهستان های بخش مرکزی شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محرومیت فضایی عدالت توزیعی تناسب وتوازن منطقه ای بخش مرکزی شهرستان ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
برنامه ریزی مساوات محور باید از راهکارهای کالبدمحور و فن سالارانه فاصله گرفته و به سمت سیاست های چند و مشارکت جویانه حرکت کرد و در آن به مدیریت محلی قدرت داد. از این منظر، نقطه اشتراک برنامه ریزی و عدالت اجتماعی، عدالت توزیعی است. هدف از این پژوهش بررسی سطح برخورداری نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان ارومیه از نهاده ها و امکانات و مقایسه دهستان ها از منظر بهره مندی از امکانات و خدمات می باشد. که 55 متغیّر در قالب 6 بعد (آموزشی- فرهنگی، مذهبی، زیربنایی- مخابرات و ارتباطات، سیاسی- اداری، بهداشتی درمانی، بازرگانی وخدمات) برای مطالعه انتخاب و با مدل های گاتمن، موریس، تاکسونومی عددی، ویکور رتبه بندی و سطح بندی مناطق انجام شد. در نهایت با توجه به شرایط جغرافیایی متفاوت منطقه، نتایج بدست آمده با مدل کپ لند تلفیق شد و سطح بندی نهایی صوذت پذیرفت که نشان دهنده تفاوت برخورداری در سطح دهستان ها و نبود عدالت توزیعی در میان آنها است. بدین صورت که دهستان بکشلوچای و باراندوزچای شمالی به ترتیب در سطح برخوردار و محروم قرار می گیرند. برای کاهش نابرابری های مناطق پیشنهادهایی ازجمله ایجاد و تقویت مراکز خدمات رسانی در سطح دهستان ها، ایجاد تعادل و توازن در توزیع خدمات زیربنایی و روبنایی در سطح دهستان ها با اولویت دهستان های محروم، اولویت سرمایه گذاری با بخش های محروم و توسعه نواحی محروم ارائه شد.
۶.

تبیین نقش محله ها در ساختار فضایی کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار فضایی محله فرایندهای فضایی محله کلان شهر اهواز محله توانمندساز محله خدمات ده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۹۹
محله، به عنوان یک نظام سکونتی، چه به صورت خودانگیخته و چه به صورت برنامه ریزی شده، از دیرباز جزء اصلی شهرها بوده است. محله دارای پویایی ها و سازوکارهای درونی و بیرونی است؛ هرگاه نظام فضایی محله از تعادل و توازن برخوردار باشد ساختار فضایی شهرها به سمت تعادل و همگنی فضایی پیش می رود و بالعکس. با این نگرش، مقاله حاضر درصدد شناخت وضعیت تعادل و توازن محله ها در ساختار فضایی کلان شهر اهواز است. ازآنجاکه کلان شهر اهواز با شهرنشینی شتابان و توسعه افقی بی رویه همراه است، ضرورت دارد توسعه محلات در چارچوب توسعه هنجارگونه و رشد نظام یافته هدایت و کنترل شود. واحدهای تحلیل در این پژوهش شامل 139 محله در کلان شهر اهواز است. داده های موردنیاز شامل داده های جمعیتی، خدماتی، نقشه های کاربری اراضی، و شبکه معابر شهری است که به صورت کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی فراهم شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های خودهمبستگی فضایی شامل آماره موران عمومی و محلی و در چارچوب نظریه های برخاسته از تحلیل کنش فضایی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، بر اساس شاخص های موردنظر در «محله های خدمات ده» و «محلات توانمندساز»، محله های موجود در کلان شهر اهواز وضعیت متعادل و یکنواختی ندارند. با این حال، محله های واقع در بخش مرکزی کلان شهر اهواز، در مقایسه با محله های موجود در بخش های میانی و پیرامونی، تناسب بیشتری با الگوی محله های خدمات ده و توانمندساز دارند. این نوع عدم تعادل در وضعیت محله ها و نقش نامتوازن آن ها در فرایند شکل گیری و تکامل کلیت نظام فضایی کلان شهر اهواز اثرهای تعیین کننده ای در ساختار فضایی کل شهر داشته است.
۷.

بازآفرینی فرهنگی بافت تاریخی شهری با تأکید بر سیاست های ملی و محلی دانشگاه ها (منطقه 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت تاریخی بازآفرینی شهری بازآفرینی فرهنگی دانشگاه ها منطقه 12 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۹۸
در سال های اخیر ارتباط دانشگاه و شهر به طور فزاینده ای تبدیل به یک موضوع فراگیر شده است. از جمله حوزه های مؤثر دانشگاه، نقش آفرینی آن در ارتقاء کیفیت فرهنگی بافت تاریخی شهرهاست. برای این منظور در این پژوهش به بررسی نقش دانشگاه در بازآفرینی فرهنگی بافت تاریخی کلان شهر تهران پرداخته شده است. هدف از این پژوهش شناسایی معیارهای عملکردی دانشگاه ها در بازآفرینی فرهنگی بافت تاریخی است. روش پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. محدوده پژوهش بافت تاریخی شهر تهران منطبق بر منطقه 12 شهرداری تهران است. جامعه آماری پژوهش، متخصصان و هیأت علمی رشته های برنامه ریزی شهری، شهرسازی و معماری است. حجم نمونه 35 نفر بوده و این تعداد بر مبنای اشباع نظر نخبگان انتخاب شده است. روش جمع آوری داده ها به صورت مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه بوده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون T-Test و روش معادلات ساختاری بوده است. یافته های حاصل نشان می دهد که دانشگاه ها با مصادیق مختلفی می توانند در بازآفرینی فرهنگی نقش مؤثری ایفا کنند. در این خصوص ضریب مسیر بین متغیر عملکرد دانشگاه ها در بازآفرینی فرهنگی به میزان 0.971 گویای این واقعیت است که سازوکارهای حاکم بر ساختار درونی دانشگاه ها در حوزه فرهنگی به صورت نمودهای بازآفرینی فرهنگی در بافت قدیم قابل پیاده کردن است. همچنین سازه تأثیر سیاست های ملی و محلی بر عملکرد دانشگاه ها نشان می دهد که این سیاست ها به خصوص در حوزه ملی بر عملکرد دانشگاه ها تأثیر مثبتی داشته و میزان این ضریب 0.978 به دست آمد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که سیاست های ملی بر عملکرد دانشگاه ها تأثیر گذاشته و این عملکرد نمودهای خود را در بازآفرینی فرهنگی می تواند نشان دهد.
۸.

یکپارچگی فضایی در بازآفرینی بافت های فرسوده : مورد مطالعه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت فرسوده شهری بازآفرینی یکپارچگی فضایی تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
توسعه شهرنشینی، پیامدهای ناگواری را برای سکونتگاه ها در پی داشته است. هسته های قدیمی شهرها از آن پس در فرایند پالایش جمعیت و فعالیت، دچار فرسودگی شده اند و مداخلات بهسازی، بازسازی و نوسازی را با غلبه بعد کالبدی و رویه غیر مشارکتی تجربه کرده اند. در قرن بیستم، رویکرد بازآفرینی با راه حل جامع نگر و با تأکید بر رویه مشارکتی برای حل مشکلات بافت های فرسوده شهری مطرح شد. در کنار نقاط قوت رویکرد بازآفرینی، نقاط ضعفی نیز وجود دارد که مهم ترین آن، عدم توجه به یکپارچگی فضایی است. هدف این مقاله، بررسی جایگاه یکپارچگی فضایی در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری تهران است. داده های این تحقیق، کیفی و کمی بوده و به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق را کارشناسان برنامه ریزی شهر تهران تشکیل می دهند. تکنیک مورد استفاده در این راستا "دلفی" می باشد. اطلاعات به دست آمده، با استفاده از روش "تحلیل تم" و تکنیک "تاپسیس" تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که برنامه های بازآفرینی مناطق شهری تهران اجرا نشده و در حد سند باقی مانده و اقداماتی که با عنوان بازآفرینی اجراشده اند فقط در حد بهسازی و بازسازی و نوسازی می باشند. همچنین، در این اسناد، به پیوند فضایی محدوده های هدف بازآفرینی، توجه نشده است.
۹.

نقش زندان در محدودیت توسعه فضایی محله اوین در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محله اوین زندان اوین کاربری سازگار کاربری ناسازگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۵
کاربری اراضی شهری را از نظر کارکرد و اثرات فضایی می توان به دو نوع سازگار و ناسازگار تقسیم کرد. یکی از اصول و اهداف برنامه ریزی کاربری زمین شهری، جانمایی مناسب کاربری ها و جداسازی کاربری های ناسازگار و سازگار از یکدیگر است. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، اثر مستقیم و غیرمستقیم زندان اوین به عنوان یکی از کاربری های ناسازگار در توسعه فضایی محله اوین بررسی شده است. داده و اطلاعات این پژوهش به دو روش کتابخانه ای (اسنادی) و پیمایشی جمع آوری گردید. در روش مطالعات اسنادی، از اسناد طرح جامع و تفصیلی شهر تهران و برنامه راهبردی توسعه محله اوین، و در مطالعات میدانی از روش پرسشگری از خانوارهای ساکن در محله اوین استفاده شده است. برای نمونه گیری این جامعه آماری، از روش نمونه گیری منظم (سیستماتیک) استفاده شده است. داده و اطلاعات تحقیق حاضر با استفاده از آزمون T-Test، ضریب همبستگی، ﻧ ﺮم اﻓ ﺰار spss و آمار توصیفی پردازش شد. بر اساس نتایج این پژوهش، زندان اوین به واسطه وضع ضوابط و مقررات طرح های جامع و تفصیلی و ایجاد محدودیت در نوع کاربری و میزان تراکم ساختمانی (به صورت مستقیم) و کارکرد انتظامی و اثرات اجتماعی و روانی ناشی از آن (به صورت غیرمستقیم)، موجب کاهش تقاضای سکونت، قیمت زمین و مسکن و سرمایه گذاری ساختمانی در محله اوین شده است.
۱۰.

چهارچوب مفهومی و معیارهای حکمروایی بناهای مسکونی بلندمرتبه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختمان بلندمرتبه مجتمع مسکونی آپارتمان حکمروایی مدیریت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۳
بهره برداری از بناهای مسکونی بلندمرتبه در ایران، به روش مشارکتی کارآمد و با استفاده از الگوهای حکمروایی مطلوب انجام نمی گیرد. مدیریت این بناها در این کشور بر مبنای «قانون تملک آپارتمان ها» و آیین نامه اجرایی آن و «رویکرد اداری» انجام می پذیرد. ازاین رو چهارچوب مفهومی و معیارهای مشخصی برای ارزیابی، برنامه ریزی و توسعه حکمروایی مشارکتی این بناها در ایران وجود ندارد. این مقاله در پاسخ به این سؤال تدوین شد که چهارچوب مفهومی و معیارهای کاربردی مناسب برای تحقق حکمروایی مطلوب بهره برداری از ساختمان های مسکونی بلندمرتبه در ایران چیست؟ هدف نظری این مقاله، توسعه چهارچوب ادراکی و هدف کاربردی آن ارتقای ظرفیت های نهادی و اجرایی تحقق الگوی حکمروایی مطلوب در فرایند بهره برداری از بناهای مسکونی بلندمرتبه است. اطلاعات موردنیاز به «روش دلفی» و با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، اعضای هیئت علمی رشته -گرایش های شهرسازی (برنامه ریزی شهری)، معماری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری و مدیریت (شهری) 7 دانشگاه تهران، تربیت مدرس، شهید بهشتی، علم و صنعت، هنر، خوارزمی و علامه طباطبایی بوده است. 15 نفر از این خبرگان که از سابقه علمی و اجرایی مناسب تری در حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری، به ویژه مسکن برخوردار بوده اند به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. 9 نفر از این افراد در فرایند دلفی مشارکت کرده اند و در چهار دور به پرسش های این پژوهش پاسخ داده اند. این گروه درباره چهارچوب مفهومی و 5 معیار اصلی (اثربخشی، تساوی، مشارکت، پاسخگویی، امنیت) و 26 معیار فرعی حکمروایی مطلوب بناهای مسکونی بلندمرتبه در ایران به توافق رسیده اند. این چهارچوب و معیارها بر اساس سوابق و با تلفیق برخی مفاد قانون تملک آپارتمان ها و آیین نامه اجرایی آن، قوانین و استانداردهای فنی و تخصصی ملاک عمل و معیارهای حکمروایی خوب شهری موردنظر برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد تدوین شده اند.
۱۱.

بررسی تأثیرات پروژه های محرک توسعه بر کیفیت محیط محله های بافت مرکزی شهر تهران (مطالعه موردی: محله هرندی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروژه های محرک توسعه بازآفرینی اقدامات مداخله ای شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۸
یکی از عمده ترین سیاست های مداخله ای در بافت مرکزی شهر تهران که با چالش های متعددی مواجه است، بکارگیری پروژه های محرک توسعه با رویکرد بازآفرینی در جهت ارتقای کیفیت محیط شهری است. شناخت و تبیین اثرات پروژه های محرک توسعه با رویکرد بازآفرینی بر کیفیت محیط بافت مرکزی شهر تهران و همچنین مکانیسم و سازوکارهای چنین تأثیراتی، مهمترین هدف این مقاله بود. مبنای نظری و چارچوب مفهومی این پژوهش مبتنی بر رویکرد بازآفرینی و رویکرد کیفیت محیط شهری پایدار بوده است. ساختار متدولوژی این مقاله بر روش کمّی و بطور خاص روش پیمایش استوار بوده است. محله هرندی به عنوان نمادی از یک محله بافت مرکزی که با معضلات متعددی از جنبه های مختلف حوزه شهری مواجه بوده و مداخلات مختلفی نیز در آن صورت گرفته، برای بررسی ها و کسب نتایج دقیق تر برای این مطالعه انتخاب شد. جامعه آماری پیمایش شامل ساکنان 15 سال به بالای محله هرندی بود که بر اساس فرمول کوکران، 378 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد اما به منظور استحکام نتایج پیمایش این تعداد به 400 نفر افزایش یافته و توزیع پرسشنامه انجام یافت. روش نمونه گیری به این منظور، نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات کمی از آمارهای توصیفی مانند شاخص های مرکزی و آمارهای استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج این مقاله نشان داد که علیرغم انجام اقدامات متعدد در بافت مرکزی شهر تهران، تغییرات چندان مثبتی در کیفیت محیط زندگی و فعالیت آن ایجاد نشده است. به گونه ای که محله هرندی در وضعیت فعلی با چالش های مختلفی در حوزه های کالبدی- فضایی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی از جنبه های رویکردی و ساختاری مواجه است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین کیفیت اجرای پروژه های محرک توسعه و کیفیت محیط زندگی و فعالیت ساکنان در بافت مرکزی رابطه معناداری وجود دارد. مقدار همبستگی بین آن دو نیز رقم 0.447 را نشان داد که همبستگی نسبتاً قوی محسوب می شود. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که اقدامات مداخله ای در حوزه های مختلف بر کیفیت محیط محله های بافت مرکزی شهر تهران مؤثر بوده و در این بین متغیر «کیفیت اقدامات کالبدی» دارای بیشترین مقدار تأثیرگذاری با ضریب بتای (0.277) و متغیر «کیفیت اقدامات زیست محیطی» دارای پایین ترین ضریب بتا (0.140) بوده است. همچنین نتایج نشان دادند که کیفیت اجرای اقدامات کالبدی- فضایی توسط سازمان ها و نهادهای زیربط تحت تأثیر مؤلفه هایی مانند کیفیت در تصمیمات، سیاست گذاری، مشارکت و اجرای اقداماتی در عرصه محیط زیست و عرصه اجتماعی فرهنگی قرار دارد. بیشترین تأثیرپذیری کیفیت اقدامات زیست محیطی نیز از نحوه تصمیم گیری ها و کیفیت اجرای اقدامات در حوزه اجتماعی و فرهنگی بوده است.
۱۲.

فراتحلیل کیفی مطالعات محله در ایران با تأکید بر پژوهش های جغرافیای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراتحلیل کیفی محله محله شناسی جغرافیای شهری ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۵۷
محله به عنوان اصلی ترین جزء حیاتی شهر و کوچک ترین سازمان سیاسی-مدیریتی و خُردترین قلمرو اجتماعی، به دلیل برخورداری از ابعاد متنوع، توسط رشته های علمی-هنری گوناگونی مطالعه می شود. موضوع و هدف مقاله حاضر، ارزیابی علمی مقالاتی است که در حوزه جغرافیای شهری ایران درباره محله، ابعاد و مسائل آن انتشار یافته است. جامعه آماری 102 مقاله علمی- پژوهشی است که در رشته جغرافیای شهری نوشته شده و در اختیار همگان است که با توجه به چک لیست استاندارد PRISMA و 27 شاخص برای تجزیه وتحلیل مقالات در چارچوب روش فراتحلیل کیفی استفاده شده است. در این ارزیابی به مضمون ها و مفاهیمی همچون: موضوع، الگو، ماهیت و هدف، شیوه استفاده از نظریه، سبک و روش تحقیق، روش گردآوری داده ها و قلمرو جغرافیایی، رویکرد هریک از مقالات و درنهایت دسته بندی و ارائه نتایج آنان پرداخته شده است. نتایج مقاله نشان داد که بیشترین توجه مقالات جغرافیایی در مرتبه اول به توسعه محله ای (44 درصد مقالات) و در مرتبه دوم به ابعاد اجتماعی (35 درصد مقالات) و سایر مباحث دیگر در بررسی محلات شهری است. پراکندگی و ازهم گسیختگی مضامین مطالعه شده؛ تکیه بر روش های کمّی، تأکید بیش ازحد بر تکنیک پرسشنامه و تکیه صرف بر توصیف یا تحلیل اطلاعات مستخرج از آن (44 درصد مقالات)، تعدد آثار تقلیدی در بحث پایداری محلات، توسعه پایدار محله و... (38 درصد مقالات)، مخدوش بودن پایگاه روش شناسی (78 درصد مقالات)، عدم تولید نظریه به عنوان ویژگی غالب تحقیقات محله ای است. اغلب مقالات مطالعه شده فاقد بنیان های نظری صحیح بوده و به مفاهیم، پیشینه و معرفی چند مفهوم و نظریه به طور ناقص در بخش مبانی نظری اکتفا شده است (71 درصد مقالات). بیشتر مضامین مطالعه شده را نمی توان محله شناسی قلمداد کرد، بلکه بیشتر توصیفی از یک متغیر در محله، آن هم به گونه ای منزوی و گسیخته است.
۱۳.

تحلیل فرآیند گسترش و الگویابی فضا در محورهای برون شهری کلان شهر تهران، مورد مطالعه: محور تهران-ایوانکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گسترش و الگویابی فضا محور برون شهری تصاویر ماهواره ای توسعه شهری محور تهران ایوانکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۱۷
تجزیه و تحلیل پیکربندی فضایی و پویایی رشد شهری از موضوعات مهم در مطالعات شهری معاصر است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به تحلیل فرآیند گسترش و الگویابی فضا در محورهای برون شهری کلان شهر تهران به ایونکی پرداخته شد. به این منظور، ابتدا با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره لندست، نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1364، 1379، 1390 و 1399 با استفاده از مدل نظارت شده FUZZY ARTMAP استخراج گردید و سپس با بهره گیری از   LCM تغییرات مربوط به کاربری ها - کم زیادشدن مساحت کاربری اراضی - و همچنین با استفاده از توابع ریاضی 7 جمله ای الگوی تغییر سایر کاربری ها به نفع کاربری ساخته شده استخراج شد و درنهایت با استفاده از مدل سلول های خودکار و زنجیره های مارکوف به پیش بینی گسترش شهری در این منطقه برای سال 1410 پرداخته شد. نتایج حاصل نشان داد که در دوره 35ساله حدود 30495 هکتار به وسعت اراضی ساخته شده   افزوده شده است که الگوی گسترش شهری در این منطقه کاملاً بر الگوی شبکه های ارتباطی موجود منطبق و جهتی شمال غربی به جنوب شرقی دارد. همچنین نتایج طبقه بندی تصاویر ماهواره ای و پیش بینی پوشش اراضی نیز نشان داد که در محور شهری تهران - ایوانکی با توجه به روند رشد شهری منطقه در سال 1410 مساحت ارضی ساخته شده به بیش از 50 هزار هکتار خواهد رسید . مطابق با نتایج، اقدامات مناسب برای کنترل تغییرات کاربری زمین به ویژه رشد شهر به منظور حفظ محیط زیست و تعادل اکولوژیکی منطقه نیاز است.
۱۴.

ارزیابی و رتبه بندی شکوفایی شهری محلات منطقه 18 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۱
مقدمه: شکوفایی شهری بطور رسمی در سال 2012 توسط برنامه اسکان بشر ملل متحد مطرح شد و دارای شش بعد بهره وری، زیرساخت ها، کیفیت زندگی، عدالت و شمول اجتماعی، پایداری محیط زیستی و حکمروایی و قانون گذاری و شصت و چهار شاخص می باشد. با توجه به این که توسعه مشترک و متوازن از ویژگی های مهم شکوفایی است، این اتفاق باید در کلیه این ابعاد و کارکردهای شهری صورت پذیرد. هدف:  هدف این پژوهش، بررسی و سطح بندی محلات آن منطقه بر اساس شاخص های شکوفایی شهری است. روش شناسی تحقیق: در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای برای تعیین شاخص های شکوفایی شهری و از روش میدانی برای شناخت وضعیت آن ها در محلات آن منطقه استفاده شده است. برای تحلیل داده و اطلاعات این پژوهش و ارزیابی و رتبه بندی محلات آن منطقه از نظر شاخص های شکوفایی شهری از مدل تاکسونومی عددی و نرم افزارهای ARC GIS،SPSS  و EXCEL استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: منطقه 18 شهرداری تهران به عنوان یکی از مناطق حاشیه ای این شهر با گسترش بی رویه و پراکنده، تخریب و افزایش آلودگی محیط زیست، کم توجهی به بهسازی و نوسازی بافت های ناکارآمد و مسئله دار، افزایش هزینه خدمات و گسترش حاشیه نشینی و فقر مواجه می باشد و از شکوفایی مناسبی برخوردار نیست. یافته ها و بحث: نتایج این پژوهش نشان می دهد که محدوده این پژوهش از نظر شکوفایی شهری در شرایط نامناسبی قرار دارد و این وضعیت در محلات مختلف آن متفاوت است. این شرایط از فقدان سیاست و برنامه های تعادل بخشی فضایی توسعه و شکوفایی محلات آن محدوده ناشی شده است. برای شکوفایی محلات آن محدوده، تهیه و اجرای برنامه یکپارچه موضوعی و موضعی شکوفایی با مشارکت شهروندان ضروری است.
۱۵.

تحلیل گفتمان شهر مدرن؛ تولد کالبد شهر مدرن و بازنمایی زاغه نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان شهر مدرن تبار شناسی دیگری سازی زاغه نشینی حاشیه نشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۱۳
معمولاً پدیده هایی مانند زاغه نشینی، حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی، به عنوان ضایعه و معضل شهر مدرن تلقی می شوند که نقش بازدارنده پیشرفت و توسعه شهرها را ایفا می کنند. در صورتی که مطابق خوانشی پساساختارگرایانه، پدیده های مذکور نه تنها عامل بازدارنده توسعه شهر مدرن ایرانی نمی باشند، بلکه، شهر مدرن از رهگذر وجود چنین فضاهایی تولید و برساخت گردید. تحقیق حال حاضر با نگرش پساساختارگرایی و بر مبنای اندیشه میشل فوکو در پی ارائه خوانشی تبار شناسانه از نحوه تولد شهر مدرن ایرانی می باشد. پیش فرض اساسی چنین خوانشی این است که شهر مدرن، آنچنان که پنداشته می شود پدیده ای ازلی و ذاتی نیست بلکه، شهر مدرن آینه ای تمام قد از دال های زاغه نشینی، حاشیه نشینی، اسکان غیررسمی و .. می باشد. به سخنی، در گفتمان مدرنیته، شهر به فضایی اطلاق می شود که زاغه، حاشیه، اسکان غیر رسمی و... نباشد. زیرا همه عناصر و مقوله های شهری به شکل تاریخی و اجتماعی در برابر "دیگر-ان" برساخت می شوند و معانی شان در گفتمان های متفاوت صورت بندی گردید. در این بین از نظریه صورتبندی گفتمان میشل فوکو برای ردیابی و شناسایی نحوه صورتبندی گفتمان شهر مدرن در ایران -به عنوان روش تحقیق- استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که؛ دال شهر مدرن در ایران درشرایط گفتمانی خاصی امکان حضور یافت، و هویت شهر، بر اساس وجود "دیگری" امکان پذیر شد و برساخته گردید. داستان و فرایند "شدنِ" شهر مدرن در ایران به گونه ای رقم خورد که، در مرحله اول بر"کالبد فیزیکی" به عنوان "دال مرکزی" تکیه زده، و "دیگری" خود را تحت عناوین متفاوتی نظیر: زاغه نشینی، کپر نشینی و اتاق نشینی و... بازنمایی و سرکوب نمود.
۱۶.

عوامل و پهنه های زوال کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوال شهری بافت فرسوده آزمون G امتیاز استاندارد Z شهر مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
زوال را می توان فرایند پالایش جمعیتی و اقتصادی و کاهش تدریجی طبقات یا اقشار متوسط به بالا و افت بخش مرکزی شهرها تعریف کرد. شهر مشهد 2292 هکتار بافت فرسوده دارد که حدود 600 هزار نفر در آن بافت ها سکونت دارند. بر اساس مطالعات اکتشافی به عمل آمده، تحولات این بافت ها در چند دهه اخیر با ماهیت زوال مطابقت دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل و انطباق و یا عدم انطباق زوال محلات بخش مرکزی شهر مشهد با بافت فرسوده و قدیمی آن است. برای انجام این پژوهش، 12 متغیر مرتبط به پدیده زوال در سرشماری نفوس و مسکن محلات این شهر انتخاب و بر اساس نمره Z استانداردسازی، مقایسه و بر اساس مجموع امتیاز به نقشه تبدیل شدند. آزمون فرضیات با بررسی جامعه آماری سال های 1365 تا 1390 و بلوک های سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران انجام شده است. تحلیل داده ها از طریق استانداردسازی متغیرها بر اساس نمره Z و آزمون میزان پراکندگی و تجمع پدیده زوال توسط شاخص G (خودهمبستگی فضایی موران) انجام شده است. محلات دارای زوال بر اساس مجموع امتیاز هر یک از محلات در نقشه مشخص شد. پردازش آماری و کارتوگرافی نقشه ها به کمک نرم افزارهای Excel و Arc GIS صورت پذیرفته است. نتایج محاسبات نشان می دهد که میانگین نمرات استاندارد متغیرها در سطح شهر، نزدیک به صفر بوده و دارای اختلاف و تفاضل اندکی در مقایسه با یکدیگر هستند. ازاین رو، از مقایسه تفاضل میانگین امتیازات استانداردشده پهنه های در حال زوال و فاقد زوال شهر مشهد استفاده شد. رتبه بندی متغیرها نشان می دهد که سطح تحصیلات و تبعات شغلی و درآمدی آن و میزان سرمایه گذاری در ابنیه جدید به ترتیب تأثیرگذارترین عوامل در زوال بخش درونی شهر مشهد هستند. همچنین، قدمت و منسوخ شدگی بافت، عامل اصلی نابسامانی محلات بخش مرکزی شهر مشهد نیست، بلکه میزان برخورداری اقتصادی و منزلت اجتماعی موجب زوال این محلات شده اند.
۱۷.

پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر مشهد حریم سکونتگاه غیر رسمی پیامدهای فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۷۸
رشد افقی و پراکنده رویی شهری پدیده ای است که در بیشتر شهرهای جهان رخ داده و به عنوان یکی از مهم ترین مسائل نیمه دوم قرن بیستم مطرح شده است. یکی از مهم ترین پدیده های ناپایدارکننده توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه نیز گونه ای از پراکنده رویی شهری با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی است که به دلایل مختلفی به ویژه در حریم شهرهای بزرگ اتفاق می افتد. این سکونتگاه ها علاوه بر آن که جلوه ای از فقر هستند، از جمله چالش های توسعه فضایی نیز می باشند که به صورت گسترش پراکنده و کم تراکم، با فاصله زیاد از مراکز شهری و معمولاً با عدم اختلاط کاربری نمایان می شوند. توسعه فضایی سکونتگاه های غیر رسمی در حریم شهرها موجب اتلاف منابع، از بین رفتن اراضی کشاورزی و فضاهای باز و هم چنین آسیب به محیط زیست می شود. در کلانشهر مشهد نیز نبود کنترل لازم برای رشد بی رویه و نامتعادل، تخریب منابع تولیدی پیرامون، تغییر در ساختار فعالیت ها، افزایش جمعیت در سکونتگاه های پیرامونی و غیره به گسترش افقی آن تداوم بخشیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربری می باشد و به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سکونتگاه های غیر رسمی به صورت شتابان و بدون برنامه در محدوده حریم کلانشهر مشهد در حال رشد و گسترش هستند. بیشترین تمرکز این سکونتگاه ها همواره در شمال، شمال غرب و غرب محدوده این کلانشهر بوده است. شکل گیری سکونتگاه های جدید و گسترش آن ها در سال های قبل، عمدتاً در حاشیه کشف رود و حد فاصل جاده جدید و قدیم قوچان صورت گرفته و تراکم آبادی ها در محدوده حد فاصل محدوده های منفصل شهری قرقی و توس تا شهر مشهد، یک پهنه یکپارچه و منسجم سکونتگاهی را تشکیل داده است.
۱۸.

عوامل و معیارهای مدیریت اکولوژیک محور رود-دره های کلانشهر تهران-مطالعه موردی: رود-دره کن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکوسیستم مدیریت اکولوژیک محور فرایند تحلیل شبکه ای رود-دره کن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۴۰۰
ایران به دلیل اقلیم غالباً خشک و نیمه خشک، بارندگی های کم و فصلی و توپوگرافی متنوع، از رود-دره ها یا رودخانه های فصلی فراوانی برخوردار است. این رود-دره ها نقش اساسی در شکل گیری، تکوین و پایداری سکونتگاه های انسانی دارند و خدمات اکولوژیک متنوعی ارائه می نمایند. زیبا یی بصری، ذخیره فضای سبز، تأمین آب، کاهش و ایجاد اختلاف دما، فشار و جریان محلی هوا (باد) و تهویه طبیعی از جمله کارکردها و خدمات اصلی این واحدهای طبیعی-اکولوژیک می باشند. شهر تهران از 7 رود-دره دارآباد، گلابدره، دربند، ولنجک، درکه، فرحزاد و کن برخوردار است. نقش اکولوژیک این رود-دره ها در چنددهه اخیر به دلیل رویکرد و مداخله های عمرانی غیر اکولوژیک محور مدیریت شهری و شهروندان به شدت کاهش یافته است. این مداخله ها این رود-دره ها را به یکی از مهم ترین عرصه های خطر بروز سیل و حرکات دامنه ای تبدیل کرده است. رود-دره کن، مهم ترین این رود-دره ها به جهت وسعت حوضه آبریز و مدت زمان و میزان دبی آب دائمی می باشد. بخشی از این رود-دره توسط شهرداری به بوستان (جوانمردان) تبدیل شده است. هدف این پژوهش این بوده که عوامل و معیارهای مدیریت اکولوژیک محور این رود-دره را برای مداخله ها و ساماندهی پایدار آن تدوین و ارائه نماید. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری شده است. به منظور ارائه این عوامل و معیارها، از روش ارزیابی چند معیاره مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. نتیجه حاصل از این ارزیابی نشان می دهد که عامل مدیریتی، بیشترین درجه اهمیت و وزن را نسبت به عوامل دیگر در این خصوص دارد.
۱۹.

برنامه ریزی راهبردی توسعه محله های شهری تهران (مورد مطالعه: محله فردوسی منطقه 12)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی برنامه ریزی راهبردی منطقه 12 تهران محله فردوسی تکنیک آیدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۹ تعداد دانلود : ۶۰۷
محله های شهری نقش اساسی در حیات و زوال شهرها به عهده دارند. دگرگونی رابطه توده و فضا و تغییر در تراکم های جمعیتی و ساختمانی در اثر تغییر در شیوه های زندگی، افزایش جمعیت شهرنشین و ... سبب دگرگونی اساسی در ساختار فضایی محله ها و در نهایت میزان ارتباطات و تعاملات اجتماعی در سطح محلی گردیده است. این تغییرات اجتناب ناپذیر در محله و شهر، سبب بروز مشکلات اساسی گردیده است که با توجه به ارتباط میان ساختار فضایی و اجتماعی محله های شهری، لازم است با دخالت و تغییر در هریک از زمینه ها، بهبود وضعیت در بعد دیگر ایجاد گردد. در تحقیق حاضر، برنامه و راهبرد توسعه فضایی محله محور در محله فردوسی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ از نظر ماهیت و روش، تجویزی؛ به لحاظ نوع داده، کمی و کیفی؛ و از لحاظ زمان، مقطعی است. در این تحقیق، با استفاده از تکنیک آیدا و برمبنای راهبردها و عرصه های سیاست گذاری و در راستای توانمندسازی محله فردوسی به ارایه پروژه راهبردی اقدام شده است.
۲۰.

بررسی روند پراکنده رویی و تغییرات فضایی شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکنده رویی تغییرات روستایی تغییرات فضایی شهر بابل گسترش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۴۲۵
پراکنده رویی از اشکال گسترش استکه در نیم قرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامه ریزی شهری کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران،شده است. برخی شهرهای ایران این نوع گسترش را در مرحله رشد شتابان تجربه کرده اند. این شهرها با مشکلات فراوان، مانند توسعه بدون برنامه ریزی، افزایش سکونتگاه های غیررسمی، نوسان شدید قیمت زمین و مسکن، افزایش هزینه زیرساخت ها و خدمات شهری، به زیر ساخت و ساز رفتن اراضی کشاورزی، مصرف بیشتر انرژی، و آلودگی های محیط زیستی مواجه شده اند. سئوال اصلی این پژوهش این است که آیا شهر بابل در فرایند گسترش از سال 1335 تا 1395 با پراکنده رویی و تغییرات فضایی ناشی از آن مواجه شده است؟ بنابراین، هدف از این پژوهش شناخت الگوی گسترش شهر بابل از سال 1335 تا 1395 و تغییرات فضایی آن است. در این پژوهش، با استفاده از داده های آماری و «مدل هلدرن» به تحلیل پراکنده رویی شهر بابل و سایر تغییرات فضایی آن پرداخته شده است. برای تحلیل داده و اطلاعات این پژوهش، از آمار توصیفی استفاده شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، مساحت شهر بابل از سال 1335 تا 1395 به صورت مستمر افزایش یافته است. براساس نتایج مدل هلدرن، 74 درصد افزایش وسعت این شهر در این دوره از رشد جمعیت و 26 درصد آن از پراکند رویی ناشی شده است. این روند موجب کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری و در نتیجه گسترش افقی و بی رویه این شهر شده است. پراکنده رویی این شهر موجب شکل گیری شهرک های مسکونی، سکونتگاه های غیررسمی، و ادغام روستاهای پیرامون در آن شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان