هدایت علوی تبار

هدایت علوی تبار

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

مابعدالطبیعۀ عوام: پژوهشی در باب نقش دین در فلسفۀ شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرتور شوپنهاور خاستگاه های دین انواع دین کارکردهای دین بدبینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
آرتور شوپنهاور معمولاً فیلسوفی ملحد و پوچ انگار دانسته شده است. این نظر گرچه نادرست نیست، تأکید بیش از حد بر آن موجب غفلت از بحث های دینی در فلسفۀ او شده است. در این مقاله، خواهیم کوشید تا جنبه های گوناگون دین شناسی شوپنهاور را بررسی کنیم. بدین منظور، پس از ذکر نکات مقدماتی، به خاستگاه های دین نزد وی می پردازیم و خواهیم دید که شوپنهاور منکر منشأیی فراطبیعی برای دین است و ریشه های دین را در ملال انسان و میل او به جاودانگی جستجو می کند. سپس پیدایش ادیان تاریخی را بررسی می کنیم و روشن می سازیم که از نظر شوپنهاور همۀ ادیان در یک روند تدریجی از دو دین برهمایی و بودایی منبعث شده اند و هر چه بهرۀ بیشتری از این دو داشته باشند معقول تر هستند. در بحث از تقسیم بندی ادیان بزرگ خواهیم دید که شوپنهاور ادیان را به خوش بین و بدبین تقسیم می کند و علت گرایش او به ادیان هندی بدبین بودن آنها است. در ادامه جنبه های مثبت و منفی دین از نگاه شوپنهاور مد نظر قرار می گیرد. او اموری مانند تحجر را از معایب دین و مواردی مانند تسلی بخشی را از محاسن آن برمی شمارد. در پایان برخی انتقادها به دیدگاه های او در خصوص دین، از جمله عرفی سازی دین، مطرح می شود. مقالۀ حاضر نشان می دهد که به رغم ناسازگاری فلسفۀ شوپنهاور با آموزه های دینی، نظام فلسفی او، تا اندازه ای، متأثر از ادیان شرقی و مسیحیت زاهدانه است.
۲.

مسیحیت اصیل از دیدگاه کیرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسیحیت رسمی عقل جمع گرایی ساده سازی مسیحیت اصیل ایمان فردانیت رنج شورمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۵
هدف کیرکگور شناخت مسیحیت و عمل کردن بر اساس آن بود. او برای رسیدن به این هدف، ابتدا مسیحیت رسمی را رد می کند و سپس به شرح مسیحیت مورد قبول خود، یعنی مسیحیت اصیل، می پردازد. مسیحیت رسمی خود را در قالب مسیحیت دانشگاهی و مسیحیت کلیسایی نشان داده است. مسیحیت دانشگاهی، که فرد شاخص آن هگل است، از یک سو می کوشد تا آموزه های مسیحی را با براهین عقلی اثبات کند و مسیحیت را معقول سازد و از سوی دیگر در پی اثبات حقانیت مسیحیت با توسل به شواهد تاریخی است. مسیحیت کلیسایی از یک سو رویکرد جمع گرایانه به مسیحیت دارد و فرد مسیحی را قربانی می کند و از سوی دیگر مسیحیت را به نهادی اجتماعی تبدیل می کند و با فروکاستن آن به برخی شعائر و مناسک، دست به ساده سازی مسیحیت می زند. اما مسیحیت اصیل در راهی یکسره متفاوت گام برمی دارد و با کنار گذاشتن عقل، جمع گرایی و ساده سازی، به ایمان، فردانیت و رنج اهمیت می دهد و بر شورمندی تاکید می کند.
۵.

پوچی زندگی بدون خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا جاودانگی معنا ارزش هدف پوچی مسیحیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۳ تعداد دانلود : ۳۰۵
از نظر ویلیام کریگ، اگر خدا و جاودانگی وجود نداشته باشد جهان، زندگی نوع انسان و زندگی هر فرد، عاری از معنا، ارزش و هدف نهایی و در نتیجه پوچ خواهد بود. از آنجا که نمی توان در جهانی پوچ با خوشبختی زندگی کرد فرد ملحد چاره ای ندارد جز اینکه معنا، ارزش و هدف را به نوعی وارد زندگی خود کند. اما او حق چنین کاری را ندارد زیرا زندگی معنادار، باارزش و هدفمند در گرو ایمان به خدا و جاودانگی است. از این رو فرد ملحد یا باید زندگی عاری از خوشبختی اما سازگار با موضع الحادی داشته باشد و یا در زندگی خوشبخت باشد اما با موضع خود ناسازگار باشد. کریگ نتیجه می گیرد که مسیحیت دو شرط لازم برای زندگی معنادار، باارزش و هدفمند، یعنی خدا و جاودانگی، را تأمین می کند و به همین دلیل فرد مسیحی می تواند خوشبخت و سازگار زندگی کند. او در پایان روش هایی را برای دفاع از موضع مسیحیت در خصوص معنای زندگی ارائه می دهد.
۹.

مسئله خدا نزد ائونومیوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۱۳
ائونومیوس، از پیروان افراطی آریوس، دربارۀ شناخت خدا گفت: من خدا را همانگونه می شناسم که او خودش را می شناسد. او نام گرا (nominalist) بود و اعتقاد داشت که علم و شناخت فقط با نام اشیاء سر و کار دارد. نام یا دلالت بر ماهیت شئ دارد و یا صرفاً صوتی بی معناست. ائونومیوس دربارۀ نام خدا نیز گفت : همانطور که خدا نام خود را می داند من هم نام او را می دانم. نام او Agennetos (ایجاد نشده یا بی منشأ) است و این یگانه نام خداست. همة نام های بسیار دیگری که در سراسر کتاب مقدس پراکنده اند یا لفاظی های بی معنایی هستند که هیچ چیز دربارۀ خدا نمی گویند و یا صرفاً با Agennetos مترادف اند. نظر ائونومیوس در میان آباء کلیسا با مخالفت روبرو شد. از جمله، کاپادوکیایی ها با تأکید بر متن کتاب مقدس از یک سو اظهار کردند که خدا ناشناختنی است و ائونومیوس را متهم به فضولی در راز الهی کردند و از سوی دیگر اعلام کردند که خدا، آنگونه که در تار و پود تاریخ و ساختار جهان ظهور می کند، شناختنی است. بدین ترتیب انسان ها در مورد خدا در وضعیت علم و جهل قرار دارند. اینکه چگونه و چرا خدا هم شناختی است و هم ناشناختنی پرسشی بود که آباء کلیسا کوشیدند به آن پاسخ دهند.
۱۱.

زندگی پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: جاودانگی دوگانه‎انگاری مادی‌انگاری فراروانشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۸ تعداد دانلود : ۹۱۳
این مقاله پنج بخش دارد. در بخش اول درباره اهمیت زندگی پس از مرگ بحث می‌شود. بخش دوم به امکان زندگی پس از مرگ از دیدگاه دوگانه‌انگاری میان نفس و بدن و بخش سوم به امکان زندگی پس از مرگ از دیدگاه مادی‌انگارانه اختصاص دارد. در بخش چهارم قرائن تجربی برای زندگی پس از مرگ بررسی می‌شود. در بخش پنجم دلایلی برای این نظر اقامه می‌شود که معقول بودن باورها درباره زندگی پس از مرگ به معقول بودن اعتقادات مابعدالطبیعی وابسته است.
۱۲.

این همانی شخصی میان فرد اخروی و فرد دنیوی از دیدگاه جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: این همانی شخصی معاد جسمانی بازآفرینی «بدل» فرد اخروی فرد دنیوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۴۳۸
مسئله «این همانی شخصی» از مسائلی است که هم در حیات دنیوی کاربرد دارد و هم در حیات اخروی. زیرا بر اساس مفهوم این همانی شخصی و معیارهای آن از یک سو مشخص می شود که آیا فردی که اکنون، برای مثال، هفتاد سال دارد همان فردی است که پنجاه سال پیش بیست سال داشت، و از سوی دیگر معلوم می شود که فرد اخروی همان فرد دنیوی است یا نه. متفکران معیارهای گوناگونی برای این همانی شخصی ارائه داده اند که یکی از مهم ترین آن ها «روح» است. اما از آنجا که جان هیک به روح، به عنوان جوهری غیرمادی، معتقد نیست و  انسان را واحدی روانی جسمی می داند، معیار این همانی را «بدن» در نظر می گیرد و با توجه به اینکه به معاد جسمانی و بازآفرینی بدن قائل است، برای اثبات این همانی میان فرد اخروی و فرد دنیوی باید نشان دهد که میان بدن اخروی و بدن دنیویِ آنان این همانی برقرار است. البته منظور از بدن هم جنبه های جسمی و هم جنبه های روانی انسان است که وحدتی را تشکیل می دهند. او بدین منظور سه وضعیت فرضی را مطرح می کند و بر مبنای آن ها نشان می دهد که گرچه بدن فرد در آخرت «بدل» بدن او در دنیا است، اما با این حال این همانی میان این دو بدن و، درنتیجه، میان این دو فرد برقرار است. دیدگاه هیک را متفکرانی مانند پِنِلِم، اُلدینگ، کلارک، آودی و فلو مورد انتقاد قرار داده اند و او به برخی از آنان پاسخ داده است.
۱۳.

کتابشناسی (ترجمه): معنای زندگی (ریچارد تیلور)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: معناداری بی معنایی سیسوفوس ارضای امیال معنای شخصی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۱۸۱۶ تعداد دانلود : ۱۴۲۰
از نظر ریچارد تیلور مفهوم «بی معنایی» دشواری کمتری نسبت به مفهوم «معناداری» دارد. به همین دلیل او ابتدا به تعریف زندگی بی معنا، که بهترین نمونه آن افسانه باستانی سیسوفوس است، می پردازد و سپس از طریق مقایسه زندگی بامعنا را تعریف می کند. وی زندگی بی معنا را زندگی بیهوده می داند که مطلقاً هیچ حاصلی ندارد. بنابراین، زندگی بامعنا زندگی هدفمند خواهد بود. اما اگر هدف زندگی صرفاً خود زندگی باشد و انسان به فعالیت های تکراری بپردازد که به آن ها علاقه ای ندارد، زندگی او معنایی نخواهد داشت. همچنین اگر انسان به اهداف خود برسد و سپس به استراحت بپردازد و از نتیجه کارهایش لذت ببرد دچار ملال بی پایان می شود و زندگی اش بی معنا خواهد شد. تیلور نتیجه می گیرد که معنای زندگی عبارت است از انجام فعالیت هایی که اراده و علاقه ما به آن ها تعلق گرفته است. معنای زندگی چیزی جز ارضای امیال مان نیست. از این رو، معنای زندگی از درون ما نشأت می گیرد نه از بیرون.
۱۴.

مرگ خدا و پیامدهای آن در فلسفة نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا معنای زندگی ابرانسان نیست انگاری مرگ خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸۲ تعداد دانلود : ۱۱۷۷۰
خدا و انگاره های هم بسته با او، در فلسفه ورزی نیچه موضوعیتی اساسی دارد. البته با این توضیح که نگاه نیچه به این مفاهیم، با رویکرد سایر اندیشمندان بسیار متفاوت است؛ او بسان دیگران برای اثبات مدعای خویش، دست به دامان استدلال های مرسوم فلسفی نمی شود و شیوة دیگری برمی گزیند. شیوه ای که برآمده از نگاه انضمامی او به زمانه ای است که در آن می زید، نه صرفاً براهینی انتزاعی و بریده از واقعیت. همچنین بیان او در این حوزه به ویژه با طرح ایدة «مرگ خدا»، جنجال برانگیز بوده و مجالی برای ظهور تفسیرهایی گوناگون و بعضاً متعارض شده است. ایده ای که در منظومة آموزه های او هم موضوعیت دارد و هم طریقیت. به نحوی که دیگر آموزه های اساسی او نظیر نیهیلیسم و ابرانسان، کاملاً در ربط و نسبت با آن، یعنی ایدة «مرگ خدا»، سامان یافته است. در این جستار برآنیم به قدر امکان موضع نیچه دربارة انگارة خدا را شرح دهیم، و دغدغه ها و دلواپسی های او را پس از واقعه ای که آن را «مرگ خدا» می نامد، برشمریم.
۱۵.

طلوع «ابرانسان» در سپهر اندیشه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی ابرانسان نیست انگاری شور فاصله باز ارزش گذاری ارزش ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۶ تعداد دانلود : ۴۶۸۳
«ابرانسان» یکی از بنیادی ترین آموزه های فلسفی نیچه است که موضوعیتی اساسی در فلسفه ورزی او دارد. نیچه در مقام متفکری ژرف و آگاه به زمانه، معناباختگی زندگی را در عصر و جامعه ای که در آن می زید نیک دریافته است و بر آن می-شود تا به سان طبیبی دلسوز و دردآگاه، بشر روزگار خویش را از بحران پیش رو که آن را «نیست انگاری» نام نهاده است، گذر دهد و افقی روشن و مطلوب در برابر دیدگان او بگشاید. طرح درخشانی که نیچه بدین منظور در سر دارد، ویرانیِ همه هنجارها و باورهای مرسوم، و «باز ارزش گذاری همه ارزش ها» با رویکردی اشراف سالارانه و والاتبارنه و مبرّا از انحطاط برده صفتانه می باشد. رسالتی سترگ که برای تحقق آن، پیامبری به نام «ابرانسان» برمی انگیزد تا به اعجاز اراده سرشار و آفرینش گرش چونان تهی زندگانی را لبریز معنا سازد که سرمستانه تکرار مداوم آن را در هیأت «بازگشت جاودانه همان» آری گوید و همین هستیِ این جهانی را با همه کاستی ها و نابسندگی هایش عاشقانه در آغوش کشد. در این جستار به قدر امکان از سیمای «ابرانسان»ِ نیچه و بایسته های او پرده برخواهیم گرفت.
۱۶.

An Analytical Approach to the Concept of Badā in Islam(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Badā Naskh the Imamites analytic theology divine omniscience the Shiites the Sunnites

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۳۴۲
The rationally and theologically analyzed meaning of Badā, as one of the most fundamental theological doctrines of the Imamites (Twelver Shiism), is not heretical but is compatible with Intellect and Narrations. The Sunnites disapprove Badā in their narrative and theological works and regard it as a heresy. On the contrary, the Imamites believe that if the real meaning of the term is clarified, which is the main purpose of the present paper, all Muslims will accept it. This paper briefly reviews the views of famous Sunnite scholars regarding Badā, and then by using analytical method discusses in detail the idea of Shiite theologians about this concept. Critical issues such as literal and technical meanings of Badā, the difference between Badā and Naskh (Abrogation), the relationship between Badā and God’s knowledge will be discussed. The article concludes that Badā is a concept compatible with the two most important sources of Islamic doctrines, that is, ‘Aql (Intellect) and Naql (Narrations); we are drawing on these two sources because of their relationship with Shiism and Sunniism as two Islamic sects.
۱۷.

الحادِ اصل موضوعی سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اومانیسم شهود انتخاب اصل موضوع الحاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۴
ژان پل سارتر یکی از فیلسوفان ملحد قرن بیستم است. او با دلایل فلسفی به موضع الحادی خود نرسید بلکه دلایل روان شناختی و جامعه شناختی باعث شد تا در دوازده سالگی الحاد را، به تعبیر خودش، «شهود» کند. بنابراین الحاد سارتر در اصل غیرفلسفی و غیراستدلالی است و در فلسفه او به عنوان یک نتیجه یا نقطه پایان مطرح نمی شود بلکه نقش یک اصل موضوع یا نقطه شروع را ایفا می کند. در این مقاله برای اثبات این جنبه از الحاد سارتر سه دلیل آورده شده است.
۱۸.

معنای زندگی از دیدگاه داستایفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق معنای زندگی ایمان به خدا فناناپذیری روح داستایوفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷۰ تعداد دانلود : ۱۸۰۳
پرسش از هستی و کشف معنا و هدف زندگی، به یکی از پر دغدغه­ترین مسائل عصرِ حاضر تبدیل شده است. داستایفسکی، به عنوان یک مؤمن، در جست­وجوی معنای واقعیِ زندگی است. او، دو اصلِ ایمان به خدا و اخلاق را معنابخشِ زندگی و جهان می­داند. از نظر او، همة آدمیان تعالی­طلب­اند؛ معتقد است که بدون تردید، پست­ترین انسان­ها نیز در جست­وجوی خدا هستند و با تمام وجود می­دانند که هرگونه اشتباه در این راه، به بی­راهه می­انجامد. بدون وجود خدا، هستی­ بشریّت پوچ و بی­معنا است؛ زیرا انسان همواره دو مسیر را در جلوی روی خود می­بیند که باید یکی را انتخاب کند، اما می­داند که به تنهایی نیز قادر به یافتن راه هدایت و سعادت نیست. لذا نیاز به هدایت الهی را در وجود خود احساس می­کند. بنابراین فقط خداست که می­تواند او را نجات دهد. اما اخلاق نیز به عنوان امری معنابخش به زندگی، مورد توصیه و سفارش داستایفسکی است. با عمل کردن به وجدان اخلاقی­، انسان از عمل خود احساس رضایت می­کند و این احساسِ آرامش را به زندگی و جهان و آدمیانی که در این عالم زندگی می­کنند، انتقال می­دهد؛ و لذا زندگی را بامعنا می­بیند.
۱۹.

وجود لنفسه در فلسفه سارتر

کلید واژه ها: سارتر پدیدارشناسی وجود فی نفسه وجود لنفسه روی آورندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۲۸
سارتر با پذیرش مفهوم «روی آورندگی» در فلسفه هوسرل اظهار می دارد که آگاهی عبارت است از آگاهی از چیزی. آگاهی همواره دارای متعلق است و به چیزی اشاره می کند که شناخته شده است. او، به واقعیتی به نام نومن که در پس فنومن ها یا پدیدارها قرار دارد معتقد نیست؛ و از سوی دیگر، پدیدارها را متکی به آگاهی یا فاعل شناسا نیز نمی داند. پدیدارها، خود تکیه گاه خود هستند. بدین ترتیب ما با دو نوع وجود مواجه می شویم: یکی آگاهی و دیگری متعلق های آگاهی یا پدیدارها. سارتر نوع اول را وجود لنفسه و نوع دوم را وجود فی نفسه می نامد. در این مقاله، پس از بررسی رهیافت پدیدارشناسانه سارتر، به ویژگی های وجود لنفسه از جمله عدم بودن و آزاد بودن؛ و همچنین به برخی از ساختارهای این نوع وجود مانند غیرشخصی بودن، غیرجوهری بودن و فقدان و میل، پرداخته می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان