نصرالله حکمت

نصرالله حکمت

مدرک تحصیلی: استاد گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۲ مورد.
۲۴.

کثرت نوعی انسان از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتحاد عاقل و معقول وحدت نوعی کثرت نوعی حرکت وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 36 تعداد دانلود : 138
ملاصدرا برپایه نگرش وجودی و نظریه حرکت وجودی و اتحاد عاقل و معقول، اندیشه وحدت نوعی انسانها را انکار نموده و انسانها را بحسب فطرت ثانی و نشئه باطنی دارای انواع گوناگون دانسته است؛ انواعی که هر یک بلحاظ وجودی و معرفتی احکام انحصاری و مختص به خود دارند. از سوی دیگر اطوار گوناگون انسان در حکمت متعالیه، با مقامات انسان در دین ارتباطی تنگاتنگ دارند. دین مراتب و مقاماتی را برای انسان مطرح میکند که صرفاً با تحول وجودی قابل دسترسی، تبیین و فهم است و انواع انسانی در حکمت متعالیه نیز با مقامات انسانی در دین چون رضا و خلیفه الهی قابل تبیین و تفسیر است. نکته اینجاست که در این تعامل، دین در حد مؤید تنزل نمییابد و حکمت متعالیه نیز با حفظ نگرش وجودی به کلام تبدیل نمیشود. ملاصدرا در آثاری چون اسرار الا~یات از این تعامل در تبیین انواع انسانی بهره میگیرد. این جستار درصدد آنست تا کثرت نوعی انسان را از نظر ملاصدرا اثبات نماید و قلمرو و گونه های آن را تبیین کند.
۲۹.

وضع و دلالت الفاظ در گلشن راز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تاویل لفظ تمثیل معنی وضع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 259 تعداد دانلود : 40
نظر شیخ محمود شبستری درباره وضع و دلالت الفاظ این است که الفاظ دو گونه وضع دارند؛ وضع اول که وضع جلالی است، و وضع ثانی که وضع جمالی است. در وضع اول، هر لفظی، دارای رابطه ای ذاتی و تکوینی با مدلول خویش است؛ اما آن معنای ذاتی دور از دسترس افهام عموم مردم است. لفظ، از صُقع وجودی خود تنزل می کند و توسط ارباب کشف و شهود در اختیار مردم، قرار می گیرد و عقلا با رعایت مناسبت، آن الفاظ را با وضعی ثانوی و براساس عرف زندگی، در معانی محسوس وضع می کنند. اکنون برای عبور از معنای محسوس، به مدلول ذاتی و غیبی لفظ، ناگزیریم از تاویل بهره بگیریم تا بتوانیم از معنای ثانی به معنای اول بازگردیم. آن چه می تواند در این کشف معنوی ما را یاری کند و راه عبور از محسوس به نامحسوس را هموار نماید، تمثیل و تشبیه است.
۳۲.

نقد و بررسی کتاب - بخش ابن عربی از کتاب «وحدت وجود به روایت ابن عربی و مایستر اکهارت»

۳۴.

فلسفه تمثیل از نظر ابن‏ترکه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمثیل معانی وضعی حقایق کشفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 595 تعداد دانلود : 174
ابن‏ترکه اصفهانی از حکمایی است که در حوزه فلسفه زبان و ارتباط زبان و حقیقت، نیز در باب علم‏الحروف تأملات بسیار دارد. وی درباره چگونگی راه‏یابی تمثیل در زبان، و ضرورت استفاده از آن در انتقال معانی، قایل است که اگر بخواهیم معارف حقیقی را که از طریق کشف و شهود حاصل می شود، در قالب الفاظ بریزیم و از این راه منتقل کنیم، از آن‏جا که مجال مفهومات وضعی و مدلولات جعلی، تنگ و محدود است، ناگزیریم از تمثیل بهره بگیریم. مراد از تمثیل این است که وجوه مناسبات و روابطی که میان معانی عرفی الفاظ و آن حقایق کشفی برقرار است، پیدا کنیم و این وجوه را به عنوان حلقه ارتباطی میان معانی وضعی و حقایق کشفی، قرار دهیم و از این طریق، شکاف میان آن دور را برداریم.
۳۵.

ابن عربی و نقد قاعده الواحد

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 247 تعداد دانلود : 820
قاده فلسفی «الواحد لایصدر عنه الا الواحد»(از واحد جزواحد صادر نمی شود)را که معروف به قاعده«الواحد»است،بیشتر فیلسوفان مسلمان پذیرفته ،در آثار خود مورد بحث قرار داده .مفاد آن را برهانی کرده اند. بی تردید،این قاعده عقلی را نخستین بار فیلسوفان مسلمان مطرح نکرده اند،اما اینکه چه کسی آن را کشف کرده و برای بار نخست مورد بحث و گفت و گو قرارداده است،محل اختلاف حکمای اسلامی است.معلم ثانی ،ابونصر فارابی،ارسطو را مبتکر این قاعده می داند و دراین باب به سخن فیلسوف معروف ،زنون،که وی را ازشاگردان ارسطو می داند،استناد می کند،اما ابن رشد این قاعده را به دو فیلسوف قدیم یونانی ،افلاطونی و ثامسطیوس نسبت داده و در این باب نام ارسطو را به میان نیاورده است.عثمان یحیی،این قاعده را در اصل تاریخی خود،دارای مبدیی افلوطینی می داند.در کتاب اثولوجیا –که آن را حکمای مسلمان به عنوان کتاب ارسطو می شناختند اما در واقع خلاصه ای کتاب افلوطین است-مفاد این قاعده مورد بحث قرار گرفته است درمیمردهم از کتاب مذکور آمده است که : «اولین ابداع حق ،شی ء تام است که همان هویت عقل باشد.»
۳۷.

تاریخیت انسان در عرفان ابن‏عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جاودانگی انسان ماهوی انسان تاریخی حقیقت هستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 375 تعداد دانلود : 995
انسان در عرفان ابن‏عربی ، نه انسان ماهوی آن ‏گونه که ـ مثلاً ـ ارسطو می گوید، بلکه انسان تاریخی است . مطابق علم‏ الاسماء تاریخی ، حقیقت در هر دوره ای به گونه ای خاص ظهور می کند؛ و انسان به عنوان مظهر تام حقایق وجودی ، با ظهور تاریخی حقیقت ارتباطی وثیق دارد. وی با آگاهی از مظهریت خود، می تواند از لابه‏لای چرخه تاریخ و بستر زمان عبور کند و به بی‏زمانی و جاودانگی برسد. به‏این‏ترتیب نگاه تاریخی ابن‏عربی به انسان ، با نگاه اصالت تاریخ روزگار مدرن ، کاملاً متفاوت می شود؛ زیرا در نگاه مدرن ، بیرون از تاریخ حقیقتی وجود ندارد؛ در حالی‏که در عرفان محیی الدین، همه تلاش انسان برای خروج از تاریخ و رسیدن به حقیقت هستی است .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان