ناصر شفیعی ثابت

ناصر شفیعی ثابت

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه جغرافیای انسانی دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۷ مورد.
۲۱.

تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر بهبود ابعاد زیست پذیری فضاهای روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی زیست پذیری روستایی پایداری مدل سازی معادلات ساختاری شهرستان جیرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۰
امروزه سکونتگاه های روستایی با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی – اکولوژیک مواجه هستند. از این رو، سرمایه اجتماعی به مثابه یک ویژگی مثبت در سکونتگاه های روستایی تعریف می شود که با آسان سازی همکاری ها در یک محدوده جغرافیایی می تواند به درک گوناگونی های پنهان زیست پذیری کمک نماید. براین مبنا، پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه، در 30 روستا و 400 خانوار نمونه انجام شد؛ ازفرمول کوکران برای تعیین حجم نمونه و از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار آموس گرافیک رابطه میان سرمایه اجتماعی و بهبود ابعاد زیست پذیری پایدار روستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت را آشکار ساخت. یافته ها بیانگر اثرگذاری سازگار و مثبت میان سرمایه اجتماعی و زیست پذیری پایدار روستایی است. افزون براین، از میان شاخص های سرمایه اجتماعی، شاخص انسجام اجتماعی با کمترین میانگین معادل 81/2 و تشکل اجتماعی با مقدار 40/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است، و از وضعیت بهتری نسبت به سایر ابعاد برخوردار است. و در میان ابعاد زیست پذیری بعد اقتصادی با میزان 17/3 در این راستا، با بهبود و ارتقای ابعاد آگاهی، انسجام، اعتماد، شبکه و روابط اجتماعی، مشارکت روستاییان در انجام برنامه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی اکولوژیک افزایش یافته و سبب بهبود زیست پذیری پایدار روستایی می شود.
۲۲.

نقش جریان های روستایی-شهری در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی(مطالعه موردی: روستاهای پیرامونی شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جریان های فضایی تحولات فضایی روستاهای پیرامونی شهر زاهدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۳۳۶
ج جریان های فضایی بین سکونتگاههای روستایی و شهری وجود دارند که در غالب جریان افراد، سرمایه، کالا، اطلاعات و فناوری و مانند آن تعریف می شوند. جریان های فضایی بین شهر و روستا در گذر زمان از عوامل کلیدی در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش جریان های فضایی در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی پیرامون شهر زاهدان است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است و جامعه آماری پژوهش را 218 روستای شهرستان زاهدان تشکیل می دهند که از این میان 30 روستا با استفاده از روش تخمین شخصی به عنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شده اند. با توجه به هدف پژوهش، از بین خانوارهای روستاهای نمونه، 348 خانوار به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار استنباطی (آزمون کندال تائوبی و آزمون رگرسیون چند متغیره) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که aبر اساس آزمون کندال تائوبی رابطه معناداری  بین جریان های فضایی و تحولات فضایی با ضریب همبستگی 594/0 وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد 9/58 درصد تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه به وسیله جریان های فضایی تبیین می گردد. جریان های سرمایه و افراد با ضریب Beta، 508/0 و 412/0 بیشترین تاثیر را در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه داشته است. تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی نیز در همه ابعاد یکسان نیست به طوری که تحولات بیشتر در بعد کالبدی-زیربنایی و بخش های غیر تولیدی روستاهای پیرامونی شهر زاهدان عنیت دارد. در نهایت در ناحیه مورد مطالعه به دلایل ساختاری و عملکردی پیوند ناقص بین شهر زاهدان و روستاهای پیرامونی شکل گرفته است که باعث عدم تحقق توسعه در سطح منطقه شده است.
۲۳.

نقش مدیریت محلی در ارتقای سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان در اقتصاد روستایی مورد: شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت محلی سرمایه اجتماعی مشارکت اقتصاد روستایی شهرستان بانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۴۸۶
پژوهش حاضر به واکاوی جایگاه عملکرد درونی مدیریت محلی در ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی نفعان محلی در طرح ها و برنامه های محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی، در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی در شهرستان بانه پرداخته است. این پژوهش به روش کمی و پیمایشی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه در 350 خانوار و در 30 روستای نمونه تصادفی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که رابطه معنادار بین شاخص های مقوله اثرگذار و اثرپذیر وجود دارد و نامناسب بودن جایگاه شاخص های عملکرد درونی مدیریت محلی را در ارتقای سرمایه اجتماعی، بهبود مشارکت ذی نفعان محلی در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی آشکار ساخت. به سخن دیگر، با این که "سرمایه اجتماعی و مشارکت مولد و فعالانه" ذی نفعان محلی در طرح ها و برنامه های توسعه روستایی، تضمین کننده پایداری اقتصادی و توسعه اقتصادی روستاهاست، لیکن عملکرد درونی مدیریت محلی مبتنی بر رویکرد «حکومت محور» و از « بالا به پایین» موجب سرمایه اجتماعی و مشارکت نامولد و منفعلانه در محدوده مورد مطالعه شده و نتوانسته زمینه های ارتقای آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی، تشکل اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و بهبود مشارکت اجتماعی ذی نفعان محلی را در طرح ها و برنامه ها، در توسعه اقتصادی روستاها فراهم آورد. بنابراین نیازمند تغییر و اصلاح رویکرد حاکم بر نظام مدیریت روستایی و گذار از وضعیت مدیریت آمرانه و تمرکزگرایانه به مدیریت مشارکتی و تمرکززدا و توجه به عوامل تسهیل کننده عملکرد درونی مدیریت محلی همچون: افزایش سطح آگاهی و دانش، تقویت انگیزه و حس تعلق مکانی، افزایش میزان رضایت و تقویت امنیت شغلی مدیران محلی، تقویت حس مسئولیت پذیری، در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی نفعان محلی در طرح ها و برنامه های توسعه روستایی، در فرآیند توسعه اقتصاد روستایی است.
۲۴.

Social Capacities to Facilitate the Establishment of Solar Energy Technology and its Effects on Sustainable Rural Development (Case Study: Kerman Desert Region, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Solar energy sustainable rural development Kerman desert region Iran

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۳۱۶
Purpose: The use of solar energy has long been human interest. Some countries are trying to gradually replace fossil energy with solar energy because of special benefits such as lack of environmental pollution, frequency, immortality, and sustainable access. The potential of solar energy provides a good platform for the development of marginal villages and regions that are deployed away from urban centers or rural population centers. However, in some countries, despite the favorable weather conditions, for various reasons, the use of solar energy technology is still not commensurate with the potentials. Design/Methodology/Approach: This research adopted a descriptive-analytical method to explain the potentials of solar energy technology for sustainable rural development in the study area on 400 randomized samples. The potential and process of developing and expanding solar energy technology, as an effective factor, was determined by 34 items under indicators such as education and awareness-raising, knowledge and skills, trust-building, capacity building, participation, and partnership in investment. The dependent research variable was also measured through 106 items in ecological, socioeconomic, and physical dimensions of settlement development. Findings: The results suggested that the utilization of solar energy technology was effective in promoting sustainable development indicators of rural settlements in the study area. Hence, it is suggested to pay further attention to improving training and raising awareness as well as building support for villagers to increase the level of employment, participation, and investment in the utilization of solar energy technology.
۲۵.

عملکرد مدیریت محلی در بهبود شاخص های تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: بخش اسفندقه در شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت محلی ویژگی های فردی ویژگی های تشکیلاتی تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۱۸
پژوهش حاضر به واکاوی جایگاه عملکرد مدیریت محلی در بهبود شاخص های تحولات فضایی در بخش اسفندقه پرداخته است. براین مبنا، این پژوهش ویژگی های درونی و ویژگی های بیرونی شاخص مدیریت محلی را به مثابه متغیرهای اثرگذار و ابعاد تحولات فضایی همچون محیطی - اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی، و کالبدی - زیربنایی به مثابه مؤلفه های اثرپذیر مورد مطالعه قرار داده است.  پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش کمی و پیمایشی، مبتنی بر ابزار پرسشنامه در سطح370خانوار و در 30روستا به صورت نمونه تصادفی مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج پژوهش آشکار ساخت، میان شاخص های مدیریت محلی با ابعاد تحولات تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی ناحیه موردمطالعه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. افزون بر این، شاخص اقتصادی با میانگین 27/3در رتبه نخست، شاخص محیطی - اکولوژیک با میانگین 19/3 در رتبه دوم، شاخص اجتماعی با میانگین 14/3 در رتبه سوم و شاخص کالبدی - زیربنایی با میانگین 91/2 در رتبه آخر است. بدین ترتیب، توجه روزافزون مدیریت محلی به تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی به ویژه در زمینه بعد کالبدی زیربنایی از راه اتخاذ سیاست های مناسب در این راستا برای بهبود فعالیت های اجتماعی و اقتصادی پیشنهاد شده است.
۲۶.

واکاوی جایگاه پیوندهای روستایی- شهری در توانمندسازی بهره برداران کشاورزی در راستای امنیت غذایی پایدار (موردمطالعه: سکونتگاه های روستایی جنوب شرق استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جریان های فضایی دسترسی به منابع آموزش سکونتگاه های روستایی جنوب شرق استان تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۴۹۱
بین کانون های شهری و روستایی انواع گوناگون جریان ها و تعاملات فضایی وجود دارد. قوت و کم توانی، نوع و کیفیت تعامل روستایی - شهری همواره دچار تحول بوده و از پتانسیل های پنهان و آشکار فراوانی برخوردار است. سال های طولانی است که آگاهی بسیار از مسئله پیوندهای روستایی - شهری به گونه ای فراگیر وجود داشته است؛ اما پتانسیل های نهفته در جریان ها و تعامل فضایی آن ها بیشتر ناشناخته، رهاشده و نادیده انگاشته شده است. بر این شالوده، این مقاله رابطه بین بهبود پیوندهای روستایی - شهری برای توانمندسازی بهره برداران کشاورزی در امنیت غذایی پایدار روستاهای جنوب شرق استان تهران را آشکار می سازد. برای تبیین این موضوع، 400 پرسشنامه در بین بهره برداران کشاورزی به روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل شد. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی است، بیانگر تأثیر مثبت این پیوندها بر مشارکت بهره برداران کشاورزی در سرمایه گذاری، دسترسی به منابع، بازاررسانی محصولات است. یافته ها بهبود شاخص های جریان فضایی برای توانمندسازی و امنیت غذایی را آشکار ساخت. به سخن دیگر، بهبود شاخص های جریان های فضایی، مشارکت بهره برداران کشاورزی را برای تولید در زمینه های گوناگون و فعالیت های متنوع کشاورزی و غیر کشاورزی تسهیل می کند که پی آیند آن بهبود میانگین ابعاد امنیت غذایی پایدار است. در این ارتباط اتخاذ سیاست های مناسب و بازنگری در نظام سیاست گذاری در راستای توجه بیشتر به پتانسیل پیوندهای روستایی شهری برای بهبود امنیت غذایی پایدار پیشنهاد می شود.
۲۷.

الگوی برنامه ریزی توسعه روستایی با تأکید بر پارادایم های نوین (مورد مطالعه: شهرستان های پاکدشت و ری در پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی توانمندسازی رویکرد عقلایی گرایی و ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
در بعضی از کشورها همچون ایران، برنامه ریزی های توسعه روستایی و شهری به شکل کاملاً مجزا و براساس «دیدگاه بخشی» صورت می پذیرد که چالش ها و مسائل متعددی در فرایند توسعه سکونتگاه های روستایی این گونه کشورها ایجاد کرده است. بر این شالوده، تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بر روی 54 روستای نمونه از 124 روستای ناحیه مورد مطالعه انجام شد. علاوه بر این تعداد 31 پرسشنامه نیز در سطح کارشناسان و مدیران نهادها و سازمان های مرتبط با برنامه ریزی توسعه روستایی به صورت مستقیم تکمیل شد. همچنین، برای ارائه چهارچوب معنی داری از روش های توصیفی تحلیلی، آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر در کلیتی منطقی و در قالب فرآیند علمی پژوهش استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد برنامه ریزی مجزا و متخصص محور به لحاظ توانمندسازی، ظرفیت سازی و نوع مشارکت روستاییان در توسعه سکونتگاه های روستایی اثرگذار نبوده و تأثیرات بسیار کمی در ارتقای شاخص های توسعه سکونتگاه های روستایی در ابعاد محیط طبیعی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- زیربنایی آن ها داشته است. از این رو در تبیین الگوی بهینه برنامه ریزی توسعه تغییر رویکرد از عقلایی گرایی به ارتباطی، واگذاری به بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد و در این غالب توجه به توانمندسازی و ظرفیت سازی ساکنان روستایی، مشارکت، ارتقای سرمایه اجتماعی، یکپارچگی فعالیت ها و سازگاری بین آن ها و تنظیم روابط عناصر قدرت در راستای توسعه پایدار پیشنهاد می گردد. 
۲۸.

رویکرد مدیریت روستایی و تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی. مورد مطالعه: استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت روستایی توانمندسازی تعاملات یکپارچه تحولات فضایی استان سمنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
رویکرد مدیریت روستایی و نقش آن در توانمندسازی بیشتر ذی نفعان محلی و تعاملات یکپارچه ساختاری-کارکردی، یکی از عوامل مؤثر در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی است، لیکن رویکرد مدیریتی از «بالا به پایین» و ساختار مدیریتی برخواسته از تفکرات فن محور، موجب «توانمندسازی نامولد» ذی نفعان محلی و تعاملات کم و ناهماهنگ ساختاری و کارکردی در فرآیند مدیریت روستایی شده است. نامناسب بودن جایگاه مؤلفه های مذکور، باعث چالش های فراوان در فراگرد مدیریت روستایی و در پی آن تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی استان سمنان شده است. هدف این پژوهش ، تحلیل ارتباط بین شاخص های روش و احساس توانمندسازی ذی نفعان محلی؛ و همچنین شاخص های تعاملات یکپارچه ساختاری-کارکردی بر تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی است. روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از آزمون های آماری کندال تااوبی و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد بین اکثریت شاخص های مقوله اثرگذار با تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی منطقه مورد مطالعه، از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی، ارتباط معناداری مشاهده نشده است و میان شاخص های توانمندسازی و همچنین تعامل یکپارچه ساختاری-کارکردی و تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی استان سمنان، از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی، به ترتیب به میزان 395/0 و 422/0 همبستگی وجود دارد؛ همچنین ضریب تعیین تعدیل شده نشان می دهد که از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی، به ترتیب، حدود 1/37 درصد و 5/41 درصد تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی استان سمنان، ناشی از شاخص های سنجش شده در منطقه مورد مطالعه، تبیین شده است. به سخن دیگر، کم توجهی به تسهیل کننده های «توانمندسازی مولد» ذی نفعان محلی و همچنین عدم تعامل یکپارچه ساختاری- کارکردی در فرآیند مدیریت روستایی، باعث پایین ماندن سطح تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی منطقه مورد مطالعه بوده است. از این رو، اصلاح رویکرد فعلی مدیریت روستایی و گذار به مدیریت اجتماع محور و اتخاذ رویکرد مدیریت غیر متمرکز و چند سطحی از پیشنهادهای کاربردی در این زمینه است. 
۲۹.

آشکارسازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل CA-Markov مطالعه موردی: محور کلان شهر تهران - دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشکار سازی مدل زنجیره مارکوف مدل سلول های خودکار تغییرات کاربری اراضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۵ تعداد دانلود : ۵۱۲
مدل سازی تغییرات کاربری اراضی، ابزاری ضروری برای تجزیه و تحلیل های محیط زیستی، برنامه ریزی  و مدیریت محسوب می گردد. در حال حاضر آشکار سازی و مدلسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصویر ماهواره ای ابزاری سودمند برای درک تغییرات زیست محیطی در رابطه با فعالیت های انسانی به حساب می آیند. ناحیه مورد مطالعه یکی از مناطق ایران است که هدف تجاوزساخت و ساز های بی رویه و بدون برنامه قرار گرفته است.  توسعه شهری و رشد جمعیت منجر به تغییرات الگوی فضایی شده و کاربری بخش زیادی از منابع طبیعی را  تحت تأثیر قرار داده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره لندست در سال های ۱۹۸۶، ۲۰۰۲، ۲۰۱۸ برای طبقه بندی و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی استفاده شده است.پس از رفع خطاهای تصاویر ماهواره ای چهار کلاس عارضه، ساخت و ساز مسکونی و غیر مسکونی، پوشش گیاهی، کوه و مرتع و راه، جهت بررسی تغییرات در نظر گرفته شد. عملیات میدانی و برداشت عوارض نمونه، با گیرنده های GPS دو فرکانسه در محدوده مورد مطالعه انجام شد. سپس این عوارض به نرم افزار معرفی و با روش ماشین های بردار پشتیبان [1] طبقه بندی روی تصاویر سه دوره انجام و میانگین دقت کلی و میانگین ضریب کاپا [2]   در این روش به ترتیب  ۶۲ /۹۶ % ، ۳۳/۸۵ % محاسبه گردید. بیشترین تغییرات مربوط به کلاس کاربری های مسکونی و غیر مسکونی و راه می باشد. بیش ترین تغییرات مربوط به ساخت و ساز مسکونی ۰۶/۹ درصد و راه ۱ درصد می باشد، که این روند رو به افزایش سبب کاهش دو کلاس عارضه کوه و مرتع و پوشش گیاهی به ترتیب به میزان ۰۷/۹ و۱/۰ درصد شده است. در ناحیه مورد مطالعه اکثر پوشش های گیاهی و زمین های کشاورزی تبدیل به شهرک های صنعتی و ویلاهای تفریحی شده است.  در راستای چنین تغییراتی زنجیره مارکوف توانایی خوبی برای پیش بینی احتمال تغییرات را دارد و بر پیش بینی های تغییرات کاربری اراضی متمرکز  است در حالی که اتوماتای ​​ سلولی به عنوان یک روش قدرتمند در تشخیص تغییرات مؤلفه مکانی فضایی است. به این منظور جهت پیش بینی تغییرات در کمیت و فضا  از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و سلول های خودکار استفاده گردید و نقشه کاربری اراضی برای سال ۲۰۵۰  شبیه سازی شد. نتایج نشان داد که مدل های مارکوف اطلاعات مفیدی در اختیار ما قرار می دهد که می تواند برای برنامه ریزی کاربری اراضی در آینده  مفید واقع شود. <br clear="all" /> [1]- SVM [2]- Overall Accuracy
۳۰.

سنجش مدیریت روستایی، توانمندسازی ذینفعان محلی و تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت روستایی توانمندسازی ذینفعان محلی تحولات کالبدی استان سمنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۵
این مقاله به بررسی جایگاه مدیریت روستایی، چالش ها و فرصت های توانمندسازی ذینفعان محلی و تأثیر آن بر تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی استان سمنان پرداخته است. در این راستا، با این که «توانمندسازی مولد» ذینفعان محلی تضمین کننده پایداری ابعاد توسعه و تحول کالبدی است لیکن رویکرد مدیریت «بالا به پایین» و «حکومت محور»، موجب «توانمندسازی نامولد» ذینفعان محلی در منطقه مورد مطالعه شده و نتوانسته است آن ها را به مثابه یکی از عناصر قدرت در حوزه مداخله مدیریت روستایی درآورد. برای تبیین دقیق موضوع ، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ارتباط بین شاخص های روش و احساس توانمندسازی ذینفعان محلی و شاخص های تحول کالبدی سکونتگاه های روستایی را در قالب 21 شاخص، سنجیده است. یافته های حاصل از آزمون های آماری کندال تااوبی و رگرسیون، نامناسب بودن جایگاه شاخص های توانمندسازی ذینفعان محلی در فرایند مدیریت روستایی را آشکار ساخت. به سخن دیگر، عملیاتی کردن روش توانمندسازی ذینفعان محلی به صورت «قدرت بر» و سلطه آمیز نتوانسته است احساس معنا دار بودن، شایستگی، خودباوری، اعتماد، قدرت و توانمندی را در بین ذینفعان محلی ایجاد نماید. به این ترتیب در فرایند مدیریت روستایی، گیرندگان و بروزدهندگان «توانمندسازی نامولد» هنوز به شکل فزاینده ای غلبه دارند، به گونه ای که باعث نارسایی در فرایند تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی استان سمنان در ابعاد مسکن، خدمات زیربنایی، بهداشت محیط، وضعیت مالی، شبکه معابر، روابط اجتماعی و کاربری اراضی شده است. بنابراین نیاز است رویکرد حاکم بر فرایند مدیریت روستایی تغییر یابد و یا اصلاح شود. در این ارتباط، انتخاب سیاست های اجتماعی و اقتصادی مناسب دولت و به کارگیری روش های مناسب توانمند سازی مولد ذینفعان محلی در فرایند مدیریت روستایی، مورد تأکید می باشد. رویکردی که در آن نگاه قبلی با اصالت متخصص از «بالا به پایین»، جایگزین ابتکارات محلی از« پایین به بالا» شود و مدیریت روستایی اجتماع محور از طریق روش های توانمندسازی مولد ذینفعان محلی، فرصت مناسبی برای تحولات مثبت کالبدی سکونتگاه های روستایی، فراهم سازد.
۳۱.

واکاوی تأثیرات رویکرد برنامه ریزی در توانمندسازی روستاییان در فراگرد توسعه پایدار روستایی (مورد مطالعه: شهرستان های ری و پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی رویکردهای برنامه ریزی توسعه پایدار برنامه ریزی ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۴۷۰
تاکنون دو رویکرد «عقلایی گرایی فن محور» و «ارتباطی» در چارچوب و فرآیند برنامه ریزی توسعه مطرح بوده است که در نظام برنامه ریزی ایران استفاده از رویکرد عقلایی گرایی در فرآیند مذکور غلبه داشته است. این پژوهش با هدف واکاوی جایگاه برنامه ریزی روستایی و تأثیر آن بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی در ناحیه شهرستان های پاکدشت و ری به روش توصیفی تحلیلی بر روی 54 روستای نمونه از 124 روستای ناحیه موردمطالعه انجام شد. برای تعیین ارتباط بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری و از نرم افزار آموس گرافیک استفاده شد. یافته های پژوهش ناکارآمد بودن رویکرد برنامه ریزی در ارتقای شاخص های توانمندسازی در توسعه پایدار روستایی را نشان می دهد؛ و اینکه اقدام مؤثری برای ارتقاء شاخص های فرآیند توانمندسازی روستاییان در راستای توسعه پایدار روستایی صورت نگرفته است. همچنین، بر اساس مدل ارتباطی استاندارد رویکرد فعلی برنامه ریزی از نظر ارتقاء شاخص های توانمندسازی روستاییان به منظور مشارکت آن ها در فرآیند توسعه پایدار روستایی بر مبنای شاخص نیکویی برازش حاصل شده؛ دارای برازش نامطلوب است بدین معنی که برنامه ریزی در وضع موجود نتوانسته احساس معنی دار بودن، اعتماد و اطمینان، شایستگی، خودباوری، خود تعیینی، شفاف سازی را در بین روستاییان ایجاد نماید و گیرندگان و بروز دهندگان «توانمندسازی نامولد» هنوز به شکل فزاینده ای غلبه دارند. درمجموع یافته های پژوهش حاضر زمینه لازم برای درک و فهم مشترکی از برنامه ریزی ارتباطی فراهم می-سازد. از جنبه های ادراکی و معرفتی نیز به دنبال آن است تا انسجام لازم در ترسیم خطوط اساسی انگاره نوین توسعه شکل بگیرد و به تعیین چهارچوب الگوی کار رویکرد نوین یاری رساند و بدین ترتیب پشتوانه های معرفتی و غنای لازم برای کمک به توسعه روستایی مناسب و پایدار از طریق برنامه ریزی و عملیاتی کردن پروژه های تولیدی و عمرانی با مشارکت روستاییان فراهم سازد.
۳۲.

نقش جریان های فضایی در تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی مورد: روستاهای پیرامونی شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جریان های فضایی تحولات اقتصادی روستاهای پیرامونی شهر زاهدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۴۳۵
جریان های فضایی بین سکونتگاه های روستایی و شهری وجود دارند که در غالب جریان افراد، سرمایه، کالا، اطلاعات و فناوری و مانند آن تعریف می شود. جریان های فضایی بین شهر و روستا در گذر زمان از عوامل کلیدی در تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش جریان های فضایی در تحولات اقتصادی سکونتگاههای روستایی پیرامون شهر زاهدان است. تحقیق حاضر با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی، از نوع تحقیقات داده پردازی است و جامعه آماری پژوهش را 218 روستای شهرستان زاهدان تشکیل می دهند که از این میان 30 روستا با استفاده از روش تخمین شخصی به عنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شده اند. با توجه به هدف پژوهش، از بین خانوارهای روستاهای نمونه، 348 خانوار به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده اند. نمونه های تحقیق (اعم از روستا و خانوار) به ترتیب با استفاده از روش های طبقه ای(فاصله از شهر و جمعیت) و تصادفی انتخاب شده اند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه)بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین ) و آمار استنباطی ( آزمون رگرسیون و آزمون کندال تائوبی) و برای تعیین وضعیت شدت تحولات در روستاهای نمونه از تکنیک Vikor استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که جریان های فضایی در بهبود ساختار اشتغال، گسترش فعالیت های گردشگری، بهبود وضعیت مسکن، بهبود وضعیت صنعت، بهبود وضعیت کشاورزی و خدمات تأثیر گذاشته است اما این تحولات در همه ابعاد و در همه روستاها مثبت نبوده و تحولات منفی را نیز (تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، گسترش الگوی مسکن شهری، تداوم جریان سرمایه در بخش های غیر تولیدی) در پی داشته است.
۳۳.

تأثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت روستاییان دربرنامه های توسعه روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده ازبرنامه ها و طرح ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه های توسعه روستایی سرمایه اجتماعی اعتماد مشارکت روستاییان توسعه پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۶۱۸
توجه به مقوله سرمایه اجتماعی در مدیریت منابع محیطی توسط مردم و مشارکت در برنامه های مختلف توسعه به مثابه یکی از عناصر مهم مدیریت و توسعه روستایی است؛ که در رفع مشکلات اجتماعی اقتصادی و توزیع بهینه خدمات و امکانات، به منظور افزایش رفاه و آسایش روستاییان مؤثر است. بااین وجود، اهمیت و جایگاه سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان به درستی تشخیص داده نشده است. بدین ترتیب، ایفای نقش مردم و مشارکت آن ها در جهت تسریع فرآیند توسعه آن چنان که باید موردتوجه قرار نگرفته است. بر این شالوده، این پژوهش رابطه بین بهبود سرمایه اجتماعی روستاییان و مشارکت آن ها در برنامه های توسعه روستایی با نقش میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی فرهنگی ادراک شده از اجرای برنامه ها و طرح ها توسط روستاییان در روستاهای استان تهران را آشکار می سازد. یافته های پژوهش حاضر که به روش توصیفی پیمایشی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه در 400 خانوار نمونه و در 33 روستای نمونه انجام شد، بیانگر تأثیر مثبت سرمایه اجتماعی بر مشارکت روستاییان در برنامه های توسعه روستایی است؛ به سخن دیگر با بهبود آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و شبکه های اجتماعی نسبت به اجرای برنامه ها و طرح های اجتماعی اقتصادی توسط مدیریت محلی، مشارکت روستاییان در اجرای طرح ها و شراکت در فعالیت های اجتماعی و سرمایه گذاری اقتصادی در روستاها افزایش یافته که درنتیجه موجب بهبود میانگین ابعاد توسعه پایدار روستایی شده است.
۳۴.

Policies and Planning Approach: Challenges and Opportunities for Local Stakeholders' Empowerment and Sustainable Development (Case Study: South and South-East Villages of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Rural Planning Empowerment Sustainable Development Rual areas Tehran Iran

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۳۲۸
Purpose - The present study aims to examine the challenges and opportunities for local stakeholders' empowerment related to rural planning in Iran. In general, the current approach of planning process from making decision to implementation and monitoring is based on instrumental rationalism approach, irrespective of the villagers’ viewpoints. Urban – Rural divided planning has created some challenges for sustainable rural development and opportunities for improving environmental-ecological and socio-economic indicators, which have been ignored . Design/Methodology/Approach- Less attention has been paid to local stakeholders' empowerment in planning methods and procedures, which is regarded as an obstacle for the promotion of the indicators related to sustainable rural development. The present study was based on a descriptive – analytical method. Correlation test and multivariate regression were used to provide a meaningful framework. Library and field studies were used for data collection. Library method was used to understand the impact of policy implementation and planning approach on the socio-economic empowerment of local stakeholders for their socio-economic participation in sustainable rural development and the study of previous research experiences and other countries on appropriate planning. The statistical population of the study is 124 villages in south and southeast of Tehran. Random sample size for completing the questionnaire of local authorities at village level, using Cochran formula and its adjustment formula for small statistical population, with 95% confidence level and probability of 0.05 and prediction of variance S2 0.25 = sample size of 54 villages was achieved. In these 54 villages, 450 questionnaires were completed according to size by specifying sample size in each village .The validity of the research questionnaire was conducted by experts in organizations. The reliability of the questionnaire through Cronbach's alpha was 0.801. Findings- The results indicated that local stakeholder's generative empowerment is important although unproductive empowerment is increasingly overcoming. In addition, the possible effects of this process have been identified. Thus, problem-oriented planning is necessary for formulating a community-based approach optimally and strengthening social capital, which is not based on current instrumental rationalism approach. Thus, for the best planning with a community-based approach and the reinforcement of social capital, the group to convene is needed in the process and problem-oriented planning is important. This is inconsistent with the techno centrism rationalism approach.
۳۵.

سنجش تسهیل کننده های توانمندسازی روستاییان در ارتقاء کیفیت زندگی با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: دهستان دامنکوه شهرستان دامغان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی کیفیت زندگی توسعه پایدار دهستان دامنکوه دامغان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۲
هدف از این پژوهش، ارزیابی مولفه های ارتقادهنده کیفیت زندگی و تاثیر آن بر توسعه پایدار در دهستان دامنکوه شهرستان دامغان می باشد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از شیوه پیمایشی، تعداد 7 مؤلفه تسهیل کننده توانمندی روستاییان برای ارتقاء کیفیت زندگی و تعداد4 مؤلفه اثرپذیرتوسعه پایدار را مورد سنجش قرار داد. یافته های حاصل از رگرسیون نشان داد مؤلفه های شناخت و آگاهی ، ایجاد فرصت های برابر، اعتماد و همدلی، و مشارکت، تاثیر آماری معناداری بر توسعه پایدار دارند. حرکت در راستای توانمندسازی جامعه محلی و نهادهای مردمی روستایی، بسترسازی قانونی و اجتماعی مشارکت حداکثری روستاییان، تقویت آموزش و توسعه منابع انسانی، ارتقاء عرصه های شناختی و مهارتی روستاییان و تقویت مسئولیت پذیری و پاسخگویی کارآمد و موثر از جمله پیشنهادات این پژوهش است.
۳۶.

توانمندسازی ذینفعان محلی برای مشارکت در توسعه پایدار گردشگری با نقش میانجی اثرات ادراک شده از گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی مشارکت ذینفعان محلی توسعه پایدار گردشگری آسارا کرج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۷
پژوهش حاضر، به واکاوی اثرات توانمندسازی ذینفعان محلی گردشگری بر مشارکت آنان در توسعه پایدار گردشگری با نقش میانجی اثرات محیطی ادراک شده از برنامه ها گردشگری در بخش آسارا انجام شد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار پرسشنامه متغیرهای اثرگذار و اثر پذیر را وارسی کرده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین توانمندسازی ذینفعان محلی با سه متغیر اثرات اقتصادی گردشگری، (063/0) اجتماعی فرهنگی گردشگری، (050/0) محیطی اکولوژیک توسعه گردشگری (070/0) است. همچنین رابطه اثرات اجتماعی فرهنگی ادراک شده بر مشارکت درتوسعه پایدار گردشگری با توجه به ضریب مسیر(566/0) و مقدار t به دست آمده (207/3) مورد تایید قرار گرفت. اما رابطه اثرات محیطی اکولوژیک و اقتصادی ادراک شده از برنامه ها گردشگری بر مشارکت ذینفعان محلی در توسعه گردشگری تایید نشد. به سخن دیگر، اجرای برنامه ها گردشگری در حوزه اثرات محیطی اکولوژیک و اقتصادی، به گونه ای نبوده که بتواند مشارکت جامعه محلی را با خود همراه سازد. همچنین نتایج نشان داد که توانمندسازی ذینفعان محلی به صورت غیرمستقیم و با نقش میانجی اثرات اجتماعی فرهنگی ادراک شده از برنامه ها گردشگری بر مشارکت آنان در توسعه گردشگری تنها در این بعد معناداری داشته است.
۳۷.

واکاوی پیامدهای خزش شهری در سکونتگاه های روستایی پیرامونی (مورد مطالعه: روستاهای جنوب کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خزش شهری تغییر کاربری اراضی روستاهای پیرامونی کلانشهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۳۷۲
کلانشهرها به دلیل تمرکز فوق العاده قدرت، سرمایه و جمعیت به شکل افقی به مراکز پیرامونی کشیده می شوند و این توسعه فیزیکی، اغلب به صورت ناموزون شکل گرفته و باعث بروز مشکلات زیادی همچون تغییر کاربری اراضی، دگرگونی های اجتماعی اقتصادی، طبیعی و در نتیجه بروز مسائل زیست محیطی می شود. عواملی مانند رشد شهری، ارزش زمین و تراکم توسعه از عوامل اساسی شکل گیری خزش شهری به شمار می روند که ساختار درونی شهرها را دگرگون کرده و باعث گسترش شاخص های شهری به صورت ناهمگن در نواحی پیرامونی شده و این نواحی را تبدیل به فضاهای بی برنامه می کند. در این پژوهش، الگوهای خزش شهری و تحلیل تغییرات به وجود آمده طی سه دوره به وسیله سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و با استفاده از داده ها و تصاویر ماهواره ای لندست TM سال 1986 و +ETM سال 2000 و +ETM سال 2014 (1365-1379-1393) هجری شمسی انجام شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که طی سه دوره گذشته، ساخت و سازهای مسکونی در این ناحیه به طور چشمگیری افزایش پیدا کرده است. به طوری که مساحت این ساخت و سازها از89/4 درصد در سال 1986 به 3/10 درصد در سال 2014 افزایش پیدا کرده و در مقابل، مساحت اراضی زراعی از33/61 درصد در سال 1986 به 7/44 درصد در سال 2014 کاهش یافته است. البته ساخت و سازهای پراکنده و خزش شهری در ناحیه مورد مطالعه به صورت الگوی خزش گسسته بوده که باعث رخداد ناپایداری در بخش کشاورزی و اقتصاد روستایی ناحیه شده است. همچنین گسترش شبکه راه ها، بزرگراه ها، شبکه برق و ساخت و سازهای غیرمسکونی، خزش شهری گسسته را در ناحیه مورد مطالعه تشدید کرده است. لذا به منظور کاهش ناپایداری کشاورزی و تغییر کاربری اراضی ارزشمند کشاورزی و مرتعی، توجه به برنامه ریزی یکپارچه کاربری زمین در کنار برنامه ریزی یکپارچه شهری و روستایی، پیشنهاد می شود.
۳۸.

عنوان: تحلیل موانع اقتصادی مشارکت زنان در فرایند توسعه روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان همدان)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی ظرفیت سازی توسعه روستایی مشارکت زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۲
بر اساس واکاوی ادبیات توسعه ، از دهه 1980رویکرد توسعه برمبنای مشارکت مردم ،خصوصا مشارکت زنان در بسیاری ازکشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار گرفت بر همین اساس توانمند سازی و ظرفیت سازی مشارکت زنان در کانون توجهات امور مربوط به توسعه به ویژه توسعه روستایی قرار گرفت. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به منظور بررسی موانع اقتصادی مشارکت زنان درفرایند توسعه سکونتگاههای روستایی شهرستان همدان انجام شده است. عمده ترین موانع اقتصادی مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه در ناحیه مورد مطالعه ، شامل نادیده انگاشتن آنان در سیاستگذاریها و برنامه ریزیها،فقدان آموزشهای لازم درراستای توانا سازی اجتماعی و اقتصادی زنان ،نبود تشکلها و تعاونیهای تولیدزنان روستایی می باشد .جامعه آماری در این تحقیق 50 روستا از 107 روستای شهرستان همدان است. درمرحله اول تعداد 50پرسشنامه درسطح معتمدین روستایی تکمیل شد، درمرحله دوم تعداد 382پرسشنامه در سطح خانوارهای روستایی تکمیل گردید. سپس از مجموعه ایی از روشهای توصیفی – تحلیلی،آزمون همبستگی ورگرسیون چند متغیره برای نشان دادن روابط متغیرها استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد علیرغم مشارکت زنان در انجام فعالیتهای متنوع کشاورزی و غیر کشاورزی ،آنان دسترسی اندکی به ابزار و نهاده های تولید، وام واعتبارات بانکی دارند. همچنین نتایج نشان دادکه بین شاخصهای محیطی اکولوژیک،شاخصهای اجتماعی– فرهنگی،شاخصهای اقتصادی وشاخصهای کالبدی زیرساختی ومیزان مشارکت زنان ودر نتیجه توسعه روستایی رابطه معنی داری وجود دارد.
۳۹.

نقد و بررسی پژوهش های جغرافیایی (با تأکید بر پژوهش های جغرافیای روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای جغرافیایی تحلیل محتوا پژوهش های جغرافیایی روش شناسی زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۹ تعداد دانلود : ۴۴۷
تقلیل فضا به عینیت صرف و اکتفا کردن به روش های صرفاً کمی در ارتباط با شناخت فضای جغرافیایی مسائلی را برای علم جغرافیا به خصوص در چند دهه اخیر مطرح ساخته است یکی از این مسائل را می توان عدم فهم جهان، فضا و تجربه زیسته کنشگران محلی دانست. در این مقاله سعی شده است تا با شناخت ویژگی های هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه پژوهش های جغرافیایی (با تأکید بر پژوهش های جغرافیای روستایی) نشان داده شود که این پژوهش ها از منظر پارادایم شناسی در کدام دسته از پارادایم های اثبات گرایی، تفسیری و انتقادی قرار می گیرند و در نهایت به نقد و بررسی پژوهش های جغرافیایی پرداخته شده است. به منظور دست یافتن به اهداف تحقیق و همچنین پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از روش تحلیل محتوا از نوع تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. تحلیل محتوای 70 مقاله اخیر نشریات جغرافیایی (پژوهش های روستایی) نشان می دهد که نگاه غالب هستی شناسی پژوهش های جغرافیایی در پارادایم اثبات گرایی جای دارد. همچنین، از نظر معرفت شناسی، در 54 مقاله رابطه پژوهشگر و پژوهش شونده به صورت سوژه ابژه و بر اساس یک ارتباط دوگانه بوده است. بر اساس روش شناسی هم غالب پژوهش ها (57 مقاله) به روش صرفاً کمی اکتفا کرده اند. به منظور برون رفت از وضعیت فعلی پژوهش های جغرافیایی (حاکمیت اندیشه اثبات گرایانه) پژوهشگران می توانند در کنار ابزارهایی مانند پرسشنامه، تکنیک ها و مدل های آماری و نرم افزارهای تحلیل فضا مانند جی آی اس (GIS) از «زبان» به عنوان خانه هستی، به شناخت و فهم فضای کنشگران محلی نائل شوند.
۴۰.

تحلیل کیفیت زیستی در شهرهای کوچک مقیاس استان گیلان با استفاده از مدلِ مشارکت سرمایه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زیستی مدل مشارکتی برنامه ریزی استراتژیک سرمایه اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
در ارزیابی تحول نظام های شهری، کمتر به نظریه هایی همچون «تحلیل جایگاه سرمایه های اجتماعی» در بُعد کیفی آن توجه شده و یا در صورت بررسی، تحلیلی همه جانبه و بهره گیری از شاخص های اساسی پیرامون مفاهیم «سرمایه اجتماعی» و «کیفی» بویژه در مورد شهرهای کوچک مقیاس مد نظر نبوده است. از این رو هدفِ مقاله حاضر، ارزیابی کیفیت زندگی در شهرهای کوچک استان گیلان با تأکید بر شهرهای املش، ماسال، تالش، رضوانشهر، سیاهکل و فومن با رویکرد مشارکت در شکل گیری سرمایه های اجتماعی است. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی، بررسی های میدانی و تحلیل های استراتژیک بود. در نهایت با استفاده از الگوی برنامه ریزی استراتژیک با SWOT، وزن دهی به هر کدام از متغیرها صورت گرفت و استراتژی مناسب بر اساس مطالعات فضایی ارائه شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین کلی ویژگی های کالبدی- فضایی در محدوده مورد مطالعه از نظر مدیران 2.84، از دید شهروندان برابر با 2.36 و از نظر کارشناسان شهری 2.41 می باشد. همچنین، در بین شهروندان و کارشناسان شهری زیرشاخص های مشارکت (2.86) و فضاهای سبز (2.97) بیشترین امتیاز را به لحاظ شاخص های کیفیت زیستی دارند. همچنین به استناد ضریب همبستگی پیرسون بدست آمده برای شاخص های ارتقاء کیفیت زیستی و سرمایه های اجتماعی می توان گفت که بین این شاخص ها و مقیاس جمعیتی شهرهای مورد بررسی، ارتباط مثبتی وجود دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان