هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش عوامل محوری و پیرامونی تعارضات زناشویی در جمعیت فارسی زبان ایران انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و توسعه ای بود. طرح پژوهش، روش هایترکیبی اکتشافی<sup> </sup>متوالی (کیفی- کمی) بود. در پژوهش حاضر برای شناسایی عوامل محوری و پیرامونی، 58 مقاله علمی در بازه زمانی (1398-1370) برای مرور نظام مند و 23 زوج متعارض برای مصاحبه اکتشافی با روش نمونه گیری در دسترس، 10 متخصص برای نظرسنجی به روش دلفی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند، سپس فهرست جامعی از تعارضات زناشویی در قالب چک لیست 344 گویه ای تدوین شد و در مرحله بعد با انتخاب نمونه به تعداد 450 نفر (225 زوج) مورد سنجش قرار گرفت و سپس با تلفیق نتایج حاصل از چهار مرحله، عوامل محوری و پیرامونی با استفاده از کدگذاری و تحلیل عاملی در قالب عوامل محوری پیرامونی طبقه بندی شدند. یافته ها: پس از تحلیل عاملی تعداد 17 گویه حذف شد، در نهایت 19 عامل محوری و 235 عامل پیرامونی شناسایی شد که به ترتیب مسائل مربوط به پیش از ازدواج و فرایند (0.31=β)، عدم حمایت و مراقبت از یکدیگر (0.22=β)، عدم صمیمت (0.22=β)، مسائل مربوط به خانواده های مبدأ (0.21=β)، عدم جذابیت (0.16=β)، نارضایتی جنسی (0.13=β)، سرخوردگی (0.11=β)، عدم روراستی (0.11=β)، الگوهای ارتباطی و حل تعارض ناکارآمد (0.11=β)، مشکلات اقتصادی و شغلی (0.09=β)، مشکلات مربوط به روابط عاطفی قبلی (0.08=β) و ساختار قدرت (0.07=β) بیشترین سهم را در تعارضات زناشویی داشتند و سپس روابط خارج از عرف و خیانت، مشکلات شخصیتی و رفتاری، عوامل مربوط به فرزندان، عدم وظیفه شناسی، عوامل مذهبی و عدم جرات مندی زوجین تبیین کننده تعارضات زناشویی بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که مجموعه عوامل مرتبط با تعارضات زناشویی ناشی از تعدادی عوامل محوری بودند که ضروری است در مداخلات پیشگیرانه، تشخیص و مداخله در زوجین مورد توجه قرار گیرد.