دستیابی به راهکارهای بهبود شرایط آموزشی کارشناسی ارشد هنر تصویرگری با قیاس بین برنامه آموزشی دانشگاه تهران و آکادمی هنر سانفرانسیسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیان اهمیت آموزش و نقش به کارگیری تصویر در موفقیت آن، همین بس که بسیاری از مطالب علمی، فرهنگی و تبلیغاتی، از طریق تصاویر در کنار متن منتقل میشوند و در این صورت، به یادماندنی خواهند بود؛ اما آموختن چگونگی خلق تصاویری تأثیرگذار بر مخاطبینِ دارای سلیقه ای خاص، اهمیت ویژه دارد. مهم تر این که پیشرفت فناوری و پیدایش ابزارهای اجرایی جدید، روش های نوین آموزشی را می طلبد که در برخی مؤسسات آموزش عالی دنیا به کار گرفته می شوند؛ و مطالعه این روش ها جهت انطباق پذیری با هنر و فرهنگ ایرانی می تواند زمینه ساز نتایجی مفید و کارآمد باشد. در پژوهش پیش رو مسئله اصلی، قیاس بین دانشگاه سانفرانسیسکو و دانشگاه تهران می باشد، زیرا به نظر می رسد برنامه ریزی و ارائه واحدهای درسی دانشگاه سانفرانسیسکو موردبازنگری قرار گرفته و مطابق با پیشرفت های تکنولوژیکی است اما برنامه آموزشی و ارائه واحدهای درسی دانشگاه تهران که طبق مصوب دویست و هشتمین جلسه شورای عالی برنامه ریزی مورخ 96/9/18 تدوین شده، همچنان درحال اجراست. هدف از مقایسه دو سیستم آموزشی این است که نتایج به دست آمده در روند اصلاح و به روزرسانی برنامه آموزشی رشته تصویرگری در دانشگاه های ایران مفید واقع شود و نیز، دستیابی به راهکارهای بهبود شرایط آموزشی رشته تصویرگری، توسط فرایند تحصیل و اصلاح و الحاق واحدهای درسی همسو با پیشرفت های روز دنیا تحقق یابد. این تحقیق کاربردی، با روش توصیفی- تحلیلی و نمونه پژوهی به بررسی دروس و روش آموزش هنر تصویرگری در مقطع کارشناسی ارشد، در آکادمی هنر سانفرانسیسکو- آمریکا و تطبیق آن با این رشته در دانشگاه تهران می پردازد تا نقاط ضعف و قوت هریک آشکار گردد. گردآوری مطالب به صورت کتابخانهای و اسنادی انجام شده است. نتیجه این پژوهش درعین نمایانگری جنبه های قوت هر نظام آموزشی، حاکی از ضرورت افزایش واحدهای طراحی تخصصی و نیز تصویرگری دیجیتال است؛ تا ضمن حفظ جنبه های قوت در کیفیت فعلی، فرایند آموزش و یادگیری ارتقا یابد. همین طور توجه به آخرین یافته های علوم شناختی و یادگیری در تهیه و تنظیم مواد کمک آموزشی هنرها نقش تعیین کننده ای دارد.