ابراهیم محمدپور

ابراهیم محمدپور

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری جامعه شناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۴ مورد از کل ۱۴ مورد.
۱.

نقش دانش و باورهای اخلاقی در الگوی صلاحیت های حرفه ای معلم تی پک (TPACK)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش های معلمی دانش اخلاقی الگوی تی پک تدریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش و باورهای اخلاقی معلم در الگوی مفهومی صلاحیت های حرفه ای معلم تی پک (TPACK) بود. رویکرد پژوهش کیفی به لحاظ هدف کاربردی و از حیث شیوه ی گردآوری داده ها مبتنی بر راهبرد پدیدارشناسی توصیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل متخصصان دارای تحقیق، تألیف و تجربه در زمینه صلاحیت های حرفه ای معلمی بودند که به شیوه ی هدفمند از نوع ملاک مدار انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس قاعده اشباع نظری به 13 نفر رسید. داده های پژوهش با کمک مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد. برای افزایش قابلیت اعتماد اطلاعات جمع آوری شده، از معیارهای اطمینان پذیری و باورپذیری یافته ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، علی رغم کاربرد وسیع و جامعیت نسبی الگوی تی پک در طرح دانش های ضروری معلم، دانش و باورهای اخلاقی معلم و نقش آن در اثربخشی تدریس در این الگو مغفول مانده است. مشارکت کنندگان پژوهش ضمن تأکید مجدد بر ضرورت توجه به دانش های هفت گانه مطرح شده در الگوی تی پک (TPACK)، دانش اخلاقی (EK) و نقش محوری آن در استفاده مناسب معلم از این دانش ها را ضروری تشخیص دادند. مشارکت کنندگان بر این باورند که تدریس ماهیتی هنجاری_ اخلاقی دارد و معلمی در زمره ی حرفه هایی است که متولی آن مستلزم برخورداری از ویژگی ها و فضایلی چون فضیلت اخلاقی، فکری، حرفه ای و شهروندی است. ازاین رو، توجه به بعد اخلاقی تدریس ضروری است. براین اساس، پیشنهاد شد بعد اخلاقی تدریس و نقش اثرگذار آن، هم از سوی متصدیان امر برنامه ریزی درسی و هم از سوی پژوهشگران عرصه تربیت معلم بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
۲.

مقایسه سیاست های جذب، تأمین و تربیت معلم از نگاه مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های جذب و تربیت معلم کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان مهارت آموزان ماده 28

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۷
هدف اصلی پژوهش حاضر، مقایسه سیاست های جذب، تأمین و تربیت معلم از نگاه مدیران مدارس، براساس عملکرد دانش آموختگان دوره های کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان با دانش آموختگان سایر دانشگاه ها، موسوم به مهارت آموزان ماده 28 است. رویکرد پژوهش، ترکیبی با راهبرد طرح تبیینی هم زمان بود که در بخش کمّی، از راهبرد پیمایش و در بخش کیفی، از تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمّی، شامل مدیران مدارس بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای،320 مدیرمدرسه از مقاطع مختلف انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته 24 سؤالی اقتباس شده از راهنمای ارزیابی عملکرد معلمان مدارس دولتی چسترفیلد ویرجینیا (2015) بود. داده های بخش کمّی با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار  استنباطی t در گروه های مستقل و تحلیل واریانس F تحلیل شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 32 نفر از مدیران مدارس بودند. برای تحلیل داده های بخش کیفی، از تحلیل مضمون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد میزان رضایت مدیران از عملکرد دانش آموختگان کارشناسی پیوسته در مؤلفه های «دانش و مهارت»، «رفتار وکردار» و «آداب و اخلاق» معلمی در سطح «کاملاً رضایت بخش» و از دانش آموختگان ماده 28 در سطح «رضایت بخش» قراردارد. تفاوت مشاهده شده بین رضایت از عملکرد این دو گروه از معلمان، از نظر آماری، معنا دار بود و از عملکرد دانش آموختگان کارشناسی پیوسته در مقایسه با مهارت آموزان ماده 28 رضایت بیشتری وجود داشت. بعلاوه، مدیران زن در مقایسه با مدیران مرد، رضایت بیشتری از عملکرد هردوگروه از معلمان داشتند و تفاوت مشاهده شده در دو مؤلفه «دانش و مهارت» و «رضایت کلی»  از نطر آماری، معنادار بود؛ امّا این تفاوت، برحسب سن و سابقه مدیران، معنا دار نبود. سرانجام، یافته های کیفی نه تنها نتایج کمّی را تأیید کرد، بلکه بینش هایی لازم  درباره دلایل ترجیحات و انتقادات به هریک از سیاست های پذیرش معلم، ارائه کرد. براساس یافته های تحقیق، پیشنهادهایی به سیاست گذاران و تصمیم گیران حوزه تربیت معلم، به منظور ارتقای شیوه های جذب و تربیت معلم ارائه شد.
۳.

عنوان مقایسه شایستگی های حرفه ای دانش آموختگان کارشناسی پیوسته و مهارت آموزان ماده 28 دانشگاه فرهنگیان: مطالعه مبتنی بر الگوی TPACK(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شایستگی حرفه ای الگوی تی پک کارشناسی پیوسته مهارت آموزان ماده 28 دانشگاه فرهنگیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۹
هدف:  هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه شایستگی های حرفه ای دانش آموختگان کارشناسی پیوسته و مهارت آموزان ماده 28 دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث رویکردکمّی، برحسب پارادایم و فلس فه زیربنایی تصمیم گرا و آینده نگر و از نظر راهبرد اجرا، علّی مقایس ه ای یا پ س رویدادی است. جامعه آماری پژوهش ش امل تمام ی معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان در دوره های کارشناسی پیوسته و مهارت آموزان ماده 28 در بازه زمانی 1395 تا 1399 شاغل در آموزش و پرورش کشور بود. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بود. نمونه ای به حجم440 نفر از میان معلمان در دو گروه و پنج رشته آموزش ابتدایی، زبان انگلیسی، ریاضی، علوم اجتماعی و مشاوره انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون سنجش دانش و مهارت های حرفه ای معلم بود که بر اساس مولفه های هفت گانه مدل تی پک (TPACK)، توسط متخصصان در قالب موقعیت های شبیه سازی شده طراحی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخ ص های آمار توصیفی و آزمون t در گروه های مستقل، تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بالاترین و پایین ترین میانگین عملکرد به ترتیب متعلق دانش آموختگان کارشناسی پیوسته رشته های آموزش ابتدایی و ریاضی دانشگاه فرهنگیان است. تفاوت مشاهده شده بین میانگین عملکرددانش آموختگان کارشناسی پیوسته و مهارت آموزان ماده 28 در مهارت های محتوایی، پداگوژیکی و تکنولوژیکی ازنظر آماری معنی دار است و این تفاوت در مهارت پداگوژیکی و تکنولوژیکی به نفع دانش آموختگان کارشناسی پیوسته و در دانش موضوعی به نفع دانش آموختگان ماده28 است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد دانش آموختگان کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان در دانش و مهارت پداگوژیکی و تکنولوژیکی عملکرد بهتری نسبت به مهارت آموزان ماده 28 داشته اند، در حالی که عملکرد مهارت آموزان ماده 28 در دانش محتوایی موفق تر از دانش آموختگان کارشناسی پیوسته است. براین اساس، می توان نتیجه گرفت علاوه بر شیوه جذب و پذیرش معلم، عوامل دیگری در تفاوت کیفیت شایستگی حرفه ای آن ها مؤثر بوده است.
۴.

رابطه فردگرایی با تأثیرات زیست محیطی مصرف در بین شهروندان ارومیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ردپای اکولوژیک فردگرایی مصرف گرایی مادی گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۴۱۸
مقدمه: توسعه ی پایدار چالش بزرگی برای جوامع در حال توسعه است، چرا که شهروندان آن ها با سبک های زندگی مصرفی، فراتر از ظرفیت زیست محیطی شان از منابع طبیعی استفاده می کنند. چنین تأثیری که از آن تحت عنوان « ردپای اکولوژیک» یاد می شود، در کنار عوامل دیگر، تحت تأثیر عوامل ارزشی و نگرشی مانند فردگرایی، مادی گرایی و مصرف گرایی است. روش: روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شهروندان 15-65 سال شهر ارومیه بوده که از میان آنها 516 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های ردپای اکولوژیک ترنر (2013)، مادی گرایی ریشینس (2004)، مصرف گرایی بیبین (1994) و فردگرایی استفاده شد. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون های مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیرهای فردگرایی (بصورت غیر مستقیم از طریق مصرف گرایی و مادی گرایی) و مادی گرایی (بصورت مستقیم)، اثری مثبت و معنی دار (در سطح معنی داری کمتر از 01/0) بر میزان ردپای اکولوژیک مصرف در بین شهروندان ارومیه ای دارند. بر اساس نتایج حاصل از برازش مدل مسیر، متغیرهای مستقل تحقیق حدود 20 درصد از تغییرات ردپای اکولوژیک را تبیین کردند. نتیجه گیری: جهت گیری های ارزشی فردگرایانه و مادی گرایانه از عوامل اصلی مؤثر بر ردپای اکولوژیک شهروندان است و ضروری است، جهت کاستن اندازه ردپا، مداخلات رسمی و غیررسمی آموزشی و فرهنگ سازی در دستور کار مسئولین امر قرار گیرد.
۵.

مطالعه ارتباط بین مولفه های تحول در باورها و رفتارها ی توسعه ای و بیگانگی اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشکده های حقوق و علوم اجتماعی و کشاورزی دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیگانگی اجتماعی جامعه پذیری دانشکده حقوق وعلوم اجتماعی دانشگاه تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۸
توسعه ی جوامع تنها در گرو رشد اقتصادی یا برنامه های معطوف به آن نمی باشند، بلکه مولفه های تحول در باورها و رفتار ها به عنوان پیش شرط های توسعه، از اهمیت اساسی برخوردار هستند. بر همین اساس این تحقیق با هدف مطالعه ارتباط بین مولفه های تحول در باورها و رفتارهای توسعه ای و ارتباط آن ها با بیگانگی اجتماعی نگاشته شد. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل دانشجویان دانشکد های حقوق و علوم اجتماعی و کشاورزی دانشگاه تبریز بود که 263 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری طبقه ای برای مطالعه انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شده اند. نتایج نشان داد که میزان مولفه های «جامعه پذیری» و «وقت شناسی» بالاتر از حد متوسط، مولفه های «انضباط اجتماعی» و «صداقت و راستگویی» پایین تر از حد متوسط و مولفه ی «رعایت حقوق دیگران» و «بیگانگی اجتماعی» در حد متوسط می باشند. نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از آن بود که بین مولفه های جامعه پذیری، انضباط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، وقت شناسی و صداقت و راستگویی با بیگانگی اجتماعی ارتباط معنادار و منفی وجود دارد. همچنین تفاوت میانگین بیگانگی اجتماعی برحسب نوع دانشکده، جنس و مقطع تحصیلی با بیگانگی اجتماعی معنادار شد. براساس نتایج برازش مدل مسیر، متغیر جامعه پذیری بیشترین تاثیر را بر بیگانگی اجتماعی داشت. بعد از این متغیر نیز انضباط اجتماعی، وقت شناسی، رعایت حقوق دیگران و صداقت و راستگویی در رده های بعدی قرار گرفتند. در مجموع متغیرهای مذکور توانستند 36 درصد از تغییرات بیگانگی اجتماعی را تبیین نمایند.
۶.

تحلیل عوامل مؤثر بر علاقه مندی دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان به حرفه معلمی

کلید واژه ها: حرفه معلمی علاقه مندی به حرفه معلمی دانشجو - معلم دانشگاه فرهنگیان پژوهش همبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۲۷۵
علاقه به حرفه معلمی یکی از متغیرهایی است که در تضمین کیفیت معلم نقش دارد. دانشجو-معلمان و معلمان به عنوان یکی از ارزنده ترین سرمایه های کشور، همواره در تعلیم و تربیت نسل آینده جامعه تأثیرگذاری عمیقی داشته اند. هرچه دانشجو-معلمان و معلمان کارآمدتر، علاقه مندتر و نسبت به حرفه خود متعهدتر باشند، تأثیر آنان نیز بیشتر خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر علاقه مندی دانشجو-معلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان به حرفه معلمی انجام شده است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجو-معلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان بودند که در سال تحصیلی 1399-1398 به تحصیل اشتغال داشتند (جمعاً 928 نفر). تعداد 258 دانشجو-معلّم (133 پسر و 125 دختر) به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته در سطح پنج درجه ای مقیاس لیکرت گردآوری شد. روایی پرسش نامه با استفاده از شاخص ضریب روایی محتوایی و از طریق مراجعه به متخصصان حوزه های علوم تربیتی و روان شناسی حاصل شد. برای ارزیابی پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب99/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها ابتدا از روش تحلیل عاملی اکتشافی با مؤلفه های اصلی برای استخراج عامل ها و سپس رگرسیون چند متغیری با کمک نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده گردید. یافته ها نشان داد که علاقه دانشجو-معلمان به حرفه معلمی بالاتر از حد متوسط است. یافته ها همچنین نشان داد که 52% واریانس علاقه مندی دانشجو-معلمان به حرفه معلمی به وسیله متغیرهای پیش بینی کننده قابل تبیین است. از بین همه متغیرهای پیش بینی کننده انتقال تجربه دانشجویان سنوات بالاتر به دانشجویان سنوات پایین تر، شیوه برخورد کارکنان، علاقه به حرفه معلمی قبل از ورود به دانشگاه، مشاغل با حقوق و مزایای بیشتر و مزایای دوره تحصیل رابطه معنی داری با متغیر علاقه مندی به حرفه معلمی نشان دادند و شدت رابطه نیز به همین ترتیب ذکر شده است.
۷.

مطالعه نگرش جوانان به ازدواج و ارتباط آن با ترجیحات ارزشی، دین داری و شیوه های فرزندپروری (مورد مطالعه: جوانان استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرش به ازدواج ترجیحات ارزشی دینداری شیوه های فرزندپروری آذربایجان غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۹۷
طی دهه های اخیر، تغییر ارزش های فرهنگی در روند گذار از سنت به مدرنیته به نوبه خود موجبات تغییر ارزش ها و نگرش های فردی جوانان را فراهم آورده است و نگرش جوانان در سال های اخیر نسبت به امر ازدواج تغییرات گسترده ای کرده است. بر همین اساس، تحقیق حاضر با هدف بررسی نگرش جوانان نسبت به ازدواج و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه، جوانان استان آذربایجان غربی) نگاشته شد. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل جوانان ارومیه، خوی، میاندوآب و پیرانشهر است که 832 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری و با استفاده از SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میزان نگرش به ازدواج در میان پاسخ گویان پایین تر از سطح متوسط است. براساس نتایج روابط دو متغیره نیز، متغیرهای فردگرایی (به صورت منفی)، مادی گرایی (به صورت منفی)، دین داری (به صورت مثبت)، شیوه استبدادی فرزندپروری (به صورت منفی)، شیوه آزادگذاری مطلق فرزندپروری (به صورت منفی) و اقتدار منطقی در فرزندپروری (به صورت مثبت) تأثیر معناداری بر نگرش به ازدواج دارند، اما رابطه میان پایگاه اقتصادی- اجتماعی، سن و جنس با نگرش به ازدواج معنادار نشد. از میان متغیرهای مذکور، بیشترین تأثیر را به ترتیب متغیرهای شیوه فرزندپروری آزادانه (39/0-)، مادی گرایی (37/0-)، فردگرایی (31/0-)، فرزندپروری منطقی (22/0)، فرزندپروری مستبدانه (21/0-) و دین داری (20/0) بر نگرش به ازدواج دارند. در مجموع، متغیرهای مذکور در مدل رگرسیون توانسته اند 32 درصد از تغییرات نگرش به ازدواج را تبیین نمایند.
۸.

مقایسه ویژگی های شخصیتی معلّمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان با معلّمان دانش آموخته سایر دانشگاه ها: یک مطالعه مقایسه ای در استان کردستان

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی معلم دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان آزمون نئو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۳
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی معلّمان دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان با معلّمان دانش آموخته از سایر دانشگاه ها انجام شده است. پژوهش علی- مقایسه ای است که در آن تعداد 226 معلّم به روش تصادفی خوشه ای دو مرحله ای، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. از این تعداد، 84 معلّم دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان و 142 نفر نیز معلّمان دانش آموخته سایر دانشگاه ها بودند. داده های مورد نیاز با استفاده از آزمون استاندارد نئو (فرم کوتاه) گردآوری شد. یافته ها نشان داد که تفاوت بین عملکرد معلّمان دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان و سایر معلّمان در سه ویژگی شخصیتی موافق بودن، برون گرایی و وظیفه شناسی از لحاظ آماری معنی دار بوده، که در دو مورد اول، تفاوت به نفع دانش آموختگان از دانشگاه فرهنگیان است. بین عملکرد این دو دسته از معلّمان در دو ویژگی انعطاف پذیری و روان آزردگی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. عملکرد معلّمان زن و مرد دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان، تنها در ویژگی شخصیتی برون گرایی از لحاظ آماری متفاوت بود و تفاوت به نفع مردان است. بین عملکرد معلّمان زن و مرد دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان در سایر ویژگی های شخصیتی و نیز معلّمان زن و مرد دانش آموخته از سایر دانشگاه ها تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. 
۹.

بررسی روند علاقه مندی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان به حرفه معلمی

کلید واژه ها: علاقه حرفه معلمی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۹۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی روند علاقه مندی دانشجومعلمان ورودی های 1394 تا 1397 پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان به حرفه معلمی انجام شده است. پژوهش، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش برابر است با 928 نفر که از این تعداد 258 دانشجومعلّم (133 پسر و 125 دختر) به شیوه نمونه گیری طبقه ای، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از یک  پرسشنامه محقق ساخته در سطح پنج درجه ای مقیاس لیکرت گردآوری شد. روایی پرسشنامه با استفاده از شاخص ضریب روایی محتوایی و از طریق مراجعه به متخصصان حاصل شد. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرانباخ استفاده شد و ضریب 0.99 به دست آمد. یافته ها نشان داد که علاقه مندی دانشجومعلمان هر دو گروه پسر و دختر در همه ورودی های 1394 تا 1397 به حرفه معلمی بالاتر از حد متوسط است. میانگین نمرات علاقه مندی دانشجومعلمان هر دو گروه در همه ورودی ها به حرفه معلمی، قبل از ورود به دانشگاه، بالاتر از حد متوسط است. روند علاقه به ادامه حرفه معلمی برای دانشجومعلمان پسر ورودی های 1394 تا 1397 افزایشی است؛ درصورتی که این روند برای دانشجومعلمان دختر بین ورودی های 1394 و 1395 کاهشی و سپس افزایشی است. در این میان ورودی های 1397 هر دو گروه پسر و دختر متفاوت هستند و میزان علاقه مندی آنان به حرفه معلمی در مقایسه با سایر ورودی ها بالاتر است.
۱۰.

مقایسه شایستگی های حرفه ای معلّمان دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان با معلّمان دانش آموخته از سایر دانشگاه ها: یک مطالعه مقایسه ای در استان کردستان

کلید واژه ها: شایستگی های حرفه ای معلم دانشگاه فرهنگیان دانش موضوعی ریاضی و علوم دانش پداگوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۵۸
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شایستگی های حرفه ای معلّمان دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان با معلّمان دانش آموخته از سایر دانشگاه ها در استان کردستان انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. تعداد 226 معلّم به روش تصادفی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. از این تعداد، 84 معلّم دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان و 142 نفر نیز معلّمان سایر دانشگاه ها بودند. داده های مورد نیاز با استفاده از چهار آزمون عملکردی محقق ساخته (آزمون موضوعی علوم و ریاضی و آزمون پداگوژی علوم و ریاضی) گردآوری شد. روایی آزمون ها با استفاده از شاخص ضریب روایی محتوا و از طریق مراجعه به متخصصان حاصل شد. برای ارزیابی پایایی آزمون ها از روش دونیمه کردن استفاده شد. یافته ها نشان داد که تفاوت بین عملکرد معلّمان دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان و سایر معلّمان در دو آزمون موضوعی علوم و ریاضی از لحاظ آماری، معنی دار بود و در هر دو مورد، تفاوت به نفع دانش آموختگان از دانشگاه فرهنگیان بود. بین عملکرد این دو دسته از معلّمان در دو آزمون پداگوژی علوم و ریاضی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. عملکرد معلّمان زن و مرد دانش آموخته از دانشگاه فرهنگیان تنها در آزمون پداگوژی علوم از لحاظ آماری متفاوت بود و تفاوت به نفع زنان بود. برای معلّمان دانش آموخته از سایر دانشگاه ها، بین عملکرد معلّمان زن و مرد در هردو آزمون موضوعی ریاضی و علوم از نظر آماری تفاوت معنی داری مشاهده شد و در هر دو مورد، تفاوت به نفع معلّمان مرد بود.
۱۱.

مطالعه ارتباط تمایزطلبی و دانش تغذیه ای با الگوی مصرف غذای غیرخانگی(مورد مطالعه: شهروندان 15 ساله و بالاتر شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۱۴
تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین متغیرهای تمایزطلبی و دانش تغذیه ای با الگوی مصرف (میزان و نگرش به سلامت) غذاهای غیرخانگی نگاشته شده است.روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل تمامی شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز است که 409 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری طبقه ای براساس مناطق ده گانه شهر تبریز برای مطالعه انتخاب شده اند.بر اساس یافته های تحقیق، تمایزطلبی (به شکل مثبت)، دانش تغذیه ای (به شکل منفی)، پایگاه اقتصادی- اجتماعی (به شکل مثبت) و جنس (به نفع مردان) رابطه معناداری با میزان مصرف غذاهای غیرخانگی داشته و تنها پایگاه اقتصادی- اجتماعی رابطه منفی، معنادار و ضعیفی با نگرش به سلامت غذاهای غیرخانگی نشان داده است.نتایج حاصل از برازش مدل مسیر حاکی از آن است که هر چهار متغیر مستقل تحقیق (شامل؛ تمایزطلبی، دانش تغذیه ای، پایگاه اقتصادی اجتماعی و جنس) تأثیرات کل معناداری بر میزان مصرف غذاهای غیرخانگی داشته و در مجموع 22 درصد از تغییرات آن را تبیین کرده اند. در ارتباط با نگرش به سلامت غذاهای غیرخانگی، فقط پایگاه اقتصادی- اجتماعی دارای تأثیر معنادار در تحلیل های چندمتغیره بوده که توانسته بخش کوچک و در عین حال معناداری از واریانس نگرش به سلامت غذاهای غیرخانگی را تبیین نماید.
۱۲.

بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای ارزشیابی توصیفی در درس ریاضی

کلید واژه ها: ارزشیابی توصیفی نقاط قوت ضعف فرصت ها تهدیدها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۲ تعداد دانلود : ۳۱۷
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای ارزشیابی توصیفی در درس ریاضی پایه چهارم دوره ابتدایی شهرستان سقز انجام گرفت. پژوهش از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان پایه چهارم دوره ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1397-1396 می باشد. تعداد 130 نفر معلم به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته 58 گویه ای در مقیاس لیکرت با طیف پنج درجه ای (خیلی زیاد، زیاد، تاحدودی، کم و خیلی کم) گردآوری شدند. روایی محتوای پرسشنامه با مراجعه به نظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز با استفاده از روش اجرای مجدد، مورد بررسی قرار گرفت. ضریب پایایی 0/94 به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزم ون ه ای t تک نمونه ای و آزمون فریدمن به کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که ارزشیابی توصیفی، دارای نقاط قوت مهمی ازجمله کاهش اضطراب امتحان ریاضی در دانش آموزان می باشد. مهم ترین ضعف های اجرای ارزشیابی توصیفی نیز عبارتند از تعداد بالای دانش آموزان در کلاس و عدم اعتقاد اغلب والدین به ارزشیابی توصیفی. مهم ترین فرصت های ارزشیابی توصیفی عبارتند از افزایش روحیه مشارکت در بین دانش آموزان. مهمترین تهدیدهای ارزشیابی توصیفی عبارتند از عدم امکان مقایسه دقیق بین دانش آموزان از نظر میزان یادگیری و پیشرفت تحصیلی. یافته ها همچنین نشان داد که بین نظرات معلمان زن و مرد در خصوص نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای ارزشیابی توصیفی، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
۱۳.

مطالعه ی جامعه شناختی ارتباط تعامل و تأثیر اجتماعی با مصرف غذاهای غیرخانگی؛ مورد مطالعه: شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غذاهای غیرخانگی تعامل اجتماعی تأثیر اجتماعی تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۴
م مصرف غذاهای غیرخانگی، به موازات تغییرات گسترده در سازمان کار و زندگی اجتماعی، ضمن تجربه ی رشد چشمگیر، به دغدغه ی مهم و روزانه ی بسیاری از ساکنان عموماً پرمشغله ی شهرهای بزرگ تبدیل شده است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی ارتباط تعامل اجتماعی و تأثیر اجتماعی با میزان مصرف غذاهای غیرخانگی نگاشته شده است. در این راستا، از رویکردهای نظری؛ تمایز (بوردیو)، تأثیر اجتماعی (کلمن) و مکانیسم های روابط اجتماعی (پیرس) استفاده شده است. مطابق با این رویکردها، تجارب غذایی به عنوان یکی از معرف های اصلی پایگاه اجتماعی و حتی هویتی، بیش از پیش ابعاد اجتماعی پیدا کرده است. این مطالعه به روش پیمایش و در میان شهروندان بالای 15 سال ساکن شهر تبریز که 409 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای (از مناطق ده گانه ی شهر تبریز) برای مطالعه انتخاب شده اند، انجام شده است. براساس نتایج تحلیل های دومتغیره، ارتباط تعامل اجتماعی و میزان مصرف غذاهای غیرخانگی غیرمعنادار، اما همبستگی تأثیر اجتماعی و میزان مصرف غذاهای غیرخانگی معنادار و مثبت بوده است. همچنین سن (به شکل منفی)، جنس (به نفع مردان) و منطقه ی مسکونی (به نفع مناطق مرفه) با میزان بالای مصرف غذاهای غیرخانگی در رابطه بوده است. براساس تحلیل های رگرسیونی، تأثیرات هر دو متغیر مستقل (تعامل اجتماعی و تأثیر اجتماعی) در کنار تأثیرات متغیرهای زمینه ای شامل؛ سن، جنس و منطقه ی مسکونی، همگی جزو تأثیرات معنادار بوده و 5 متغیر مذکور 21 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند که در این میان، اهمیت نسبی متغیر تأثیر اجتماعی بیشتر از سایر متغیرها بوده است.
۱۴.

مطالعه ی ارتباط بین سرمایه ی اقتصادی و پایگاه اجتماعی با مصرف غذاهای غیرخانگی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تبریز پایگاه اجتماعی غذاهای غیرخانگی سرمایه ی اقتصادی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی اقتصادی
تعداد بازدید : ۸۰۴ تعداد دانلود : ۳۵۴
غذاهای غیرخانگی به عنوان بخشی از تجارب غذایی، با توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی که این تجربه در زندگی مدرن شهری پیدا کرده، به مسأله ای مهم در مجموعه مباحث جامعه شناسی سلامت/تغذیه تبدیل شده است. تحقیق حاضر به روش پیمایش و با هدف بررسی تأثیر سرمایه ی اقتصادی، پایگاه اجتماعی و برخی متغیرهای زمینه ای بر مصرف غذاهای غیرخانگی نگاشته شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز است که 409 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از نر م افزارهای SPSS وLisrel  انجام شده است. براساس نتایج، ارتباط معناداری بین میزان مصرف غذاهای غیرخانگی با متغیرهای سرمایه ی اقتصادی و پایگاه اجتماعی (به شکل مثبت) و سن (به شکل منفی) مشاهده شده است. همچنین میزان مصرف غذاهای غیرخانگی براساس وضع تأهل (به نفع مجردها) و جنس (به نفع مردان) به شکل معناداری متفاوت بوده است. براساس نتایج برازش مدل مسیر، در بین سه متغیر دارای تأثیرات معنادار، سرمایه ی اقتصادی به عنوان مهمترین متغیر و جنس و وضع تأهل از نظر تأثیرگذاری در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. متغیرهای مستقل 19 درصد از تغییرات مصرف غذای غیرخانگی را تبیین کرده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان