امین ایزدپناه

امین ایزدپناه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

امکان هم کناریِ تفکر انتقادی و تجربه ی دینی در برنامه ی تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر انتقادی تربیت دینی تجربه ی دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۹ تعداد دانلود : ۹۳۵
هدف اصلی این پژوهش، بررسی امکان هم کناری تفکر انتقادی و تجربه دینی در برنامه تربیت دینی می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش استنتاجی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می رسد که هم کناری پرورش عقل نقاد و توجه به تجربه دینی در برنامه های تربیت دینی می تواند فرایند دین یابی را به نوعی دیالکتیک تبدیل سازد که در آن بین عقل و تجربه های دینی تعارضی نبوده و نوسان عقل و دل زمینه ساز رشد و کشف معنای دین می شود. این هم کناری می تواند به پژوهش مداری و عاملیت متربی، معناداری تربیت، یادگیری تعاملی، هویت دینی پایدار، خودشکوفایی، رواداری دینی، کاهش تأثیر تلقین و تبلیغات و حتی دوری از داروهای روان گردان بینجامد.
۲.

یک روایت، چند صدا: بررسی شیوه های گفت وگومندی و چندصدایی در رمان لالایی برای دختر مرده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دیگری چندصدایی گفت وگومندی بختین لالایی برای دختر مرده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۴ تعداد دانلود : ۶۱۲
هدف از این پژوهش بررسی رمان لالایی برای دختر مرده اثر حمیدرضا شاه آبادی از نظر گفت-وگومندی و چندصدایی، با توجه به نظریه ی رمان میخاییل بختین است. پژوهشگر کوشیده است با تحلیل محتوا به شیوه ی تأملی و در پیش گرفتن رویکردی توصیفی-تفسیری، شیوه ها و عناصری که این اثر را گفتگومند و چندصدا می سازد بیابد. بختین رمان را گونه ای ادبی با ویژگی چندصدایی، متوجه دگربودگی و نقطه ی مقابل قطعیت پذیری می داند. او معتقد است صداهای مختلف موجود در گفتمان رمان، که ارزش ها و گرایش های مختلفی را با خود دارند، و از این جهت آشتی ناپذیر هستند، مانع از گره گشایی نهایی می شوند و پایانی باز را در رمان باعث می شوند. وجود حلقه ی راویان، تغییر زمان -مکان، پرداختن به دختران از سوی مولف مرد، پایان باز، پیش کشیدن موضوع های اجتماعی که کمتر بدان پرداخته شده و مکان رخ دادن حوادث، که درحاشیه ی شهر قراردارد، از جمله مواردی است که لالایی برای دختر مرده را گفت وگومند، چندصدایی و متوجه دگربودگی ساخته است. از طرفی شیوه ی ناخطی و تمرکززدای روایت و تغییر چندباره ی راوی ، در کنار ساختار نه چندان پیچیده ی این رمان باعث تمرکززدایی و رشد ذهنی مخاطب نوجوان می شود. از این جهت لالایی برای دختر مرده را می توان نمونه ی مناسبی از رمان نوجوان و تجربه ای متفاوت دانست که می تواند زمینه ساز ارتقای حس زیبایی شناسی مخاطب شود و آمادگی او را برای متن هایی با ساختار پیچیده تر فراهم سازد.
۳.

در جست وجوی دیگری؛بررسی جلوه های دگربودگی در ادبیات کودک و نوجوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان بازنمایی دیگری دیگرانگی ادبیات کودک و نوجوان ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۹ تعداد دانلود : ۷۱۶
مفهوم دیگری و دیگرانگی از مفاهیم پیچیده ی فلسفی است که می توان آن را در گستره های گوناگونی از زندگی انسان چون اجتماع، سیاست، اخلاق، ادبیات، آموزش و پرورش و جز آن جست وجوکرد.در این پژوهش، در گام اول، تلاش شده انواع دیگرانگیدر نمونه ای شامل بیست و هفت اثر داستانی ادبیات کودک و نوجوان ایران، با روش تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی و با در پیش گرفتن رویکردی توصیفی بررسی گردد تا آشکار شود کدام یک از انواع دیگرانگی در کتاب های داستانی کودک و نوجوان ایران بازنمایی شده و کدام ها مجال جلوه گر شدن نیافته اند. در گام دوم چگونگی بازنمایی این دیگرانگی ها و نوع ارتباط شخصیت های دیگری با شخصیت های مرکزی داستان ها مورد بررسی قرارگرفته است. برای رسیدن به این هدفبرای مطالعه ی نمونه ها از روش تحلیل محتوای تاملی با رویکردی توصیفی-تفسیری استفاده شده است. نتیجه ی این بررسی نشان-می دهد در ادبیات کودک و نوجوان ایران صدای دیگری چندان بلند نبوده و حضور او کم رنگ است. هم چنین کنش ""دیگری"" در ارتباط با قطب های فرادست داستان در بیش تر موارد محدود و تابع محدودیت هایی است که به دیگرانگی او برمی گردد. با این حال، مواردی از کنش تعاملی، سازنده و هم دلانه ی خود/دیگری نیز به چشم می خورد.
۴.

بازسازی نقش و کارکرد فلسفه تعلیم و تربیت در نسبت با عمل تربیتی مبتنی بر اندیشه های جان دیویی

کلید واژه ها: فلسفه فلسفه تعلیم وتربیت عمل تربیتی عمل گرایی دیویی بازسازی تجربه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۴۷۰
هدف از این مقاله بررسی رویکردهای مختلف به فلسفه تعلیم وتربیت و تلاش برای بازسازی نقش و کارکرد آن با توجه به اندیشه های عملگرایانه جان دیویی است. نوشتار پیش رو تاملی فلسفی است و تلاش کرده ایم ضمن بررسی آرا و اندیشه های جان دیویی، به بازسازی ارتباط میان فلسفه، عمل تربیتی و فلسفه تعلیم وتربیت بر اساس رویکرد او بپردازیم. مبتنی بر این رویکرد، رابطه فلسفه، فلسفه تعلیم وتربیت و عمل تربیتی رابطه ای دوسویه و دیالکتیکی است و هر گونه فلسفه ورزی تربیتی، زمانی که جامه عمل می پوشد و تبدیل به کنش تربیتی برای حل مسائل یا چالش های تربیتی موجود در بافت و موقعیت تربیتی می شو،د خود مشمول بازبینی و بازسازی دوباره از مسیر فلسفه ورزی تربیتی می-شود. همچنین در این نوشتار ضمن شناسایی دو نوع فلسفه تعلیم وتربیت «خرد» و «کلان»، نشان داده ایم هر دوی آنها مبتنی بر واقعیت های عمل تربیتی و برآمده از بافت و موقعیت تربیتی هستند و علاوه بر فیلسوفان/فلسفه ورزان تربیتی در محیط های آکادمیک و پژوهشی، معلمان و مربیان نیز ضروری است به تامل در مسائل موجود در میدان کنش تربیتی شان بپردازند و فلسفه ورزی کنند.
۵.

بررسی و نقد بومی سازی آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان: مطالعه تطبیقی دو رمان کودک فیلسوف، لیلا و لیزا، کودکی در مدرسه

کلید واژه ها: آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان لیزا کودکی در مدرسه کودک فیلسوف لیلا بومی سازی فبک بررسی تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۳۲
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی رمان کودک فیلسوف لیلا (ناجی، 1392) و رمان لیزا کودکی در مدرسه (لیپمن، 1983[1392]) است. کودک فیلسوف لیلا نمونه ای است از تلاش های پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که با هدف بومی سازی محتوای مورد استفاده در جنبش فبک، بر اساس پیش متن آن، یعنی اثر لیپمن. در این پژوهش بر آنیم با بررسی تفاوت محتوایی دو اثر، ضمن شناسایی تفاوت محتوایی آنها، ماهیت رویکردِ بومی سازی اثر را بشناسیم. یافته های پژوهش نشان می دهد تغییرهای اعمال شده برای بومی سازی بیشتر در این موارد انجام شده است: 1. نام ها 2. شعر 3. زمان 4. مکان 5.توصیف ها 6. ترجمه 7. محتوا 8. روابط 9. فراموشی مؤلف 10. تضاد 11. حذف و اضافه. بنابر تحلیل تطبیقی محتوای دو اثر بررسی شده و نیز ت أمل در ماهیت مؤلفه های مورد شناسایی، می توان ادعا کرد رویکرد حاکم بر بومی سازی در این اثر از نوع تهذیبی/پالایشی است و صرفاً تلاش شده منطبق با فرهنگ جامعه ی هدف متن اصلی تغییر یابد. بنابر این تحلیل نمی توان کودک فیلسوف لیلا را اثری تألیفی تلقی کرد و خلق آثار بومی برای برنامه های فبک/ فباک گزینه منطقی تری است تا بومی سازی تهذیبی.
۶.

شگردهای آمیختگی (هیبریدیتی) در کتاب های تصویری داستانی: بررسی موردی قصه ی جنگ و صلح(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات کودک آمیختگی آمیخته خسرونژاد کتاب های داستانی تصویری قصه ی جنگ و صلح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۰۰
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شگردهای آمیختگی یا هیبریدیتی و انواع آن در قصه ی جنگ و صلح نوشته ی مرتضی خسرو نژاد با تصویرگری محمدعلی بنی اسدی (1391) براساس گونه های آمیختگی معرفی شده از سوی وان لیروپ-دبراوور (2018) است. وی شش نوع آمیختگی را در کتاب های تصویری داستانی برمی شمرد که عبارتند از: آمیختگی نشانه شناختی، آمیختگی ژانری، آمیختگی مواد کار و رسانه ای، آمیختگی هنری، آمیختگی مخاطب و آمیختگی فرهنگی. پژوهش پیش رو مطالعه ای موردی است که به روش تحلیل محتوای قیاسی و تأملی انجام شده است. یافته ها نشان می دهند به جز آمیختگی فرهنگی، دیگر انواع آمیختگی در اثر بررسی شده وجود دارد و از میان آن ها نیز آمیختگی نشانه شناختی، هنری و مخاطب پررنگ تر و عمیق تر از دیگر آمیختگی ها به چشم می آیند. مطابق دیدگاه باختین در تقسیم آمیختگی به دو شیوه ی ناخودآگاه و دانسته یا خودآگاه برخی از شگردهای مختلف آمیختگی مثل آمیختگی مواد کار و رسانه گاه بسیار آشکار و حالتی دانسته دارند و گاهی این آمیختگی ها حالتی ناخودآگاه یا ارگانیک می یابند و چنان درهم تنیده می شوند که جهان اثر به میدان بازی این آمیختگی ها با اشارات و تفسیرهای مختلف تبدیل می شود. این آمیختگی ها قصه ی جنگ و صلح را به عرصه ای چندصدا و دیالوجیک تبدیل کرده که مخاطب را به دیالوگ با خود فرا می خواند. جدای از ارزش های زیبایی شناختی، هنری و ادبی کتاب های تصویری داستانی آمیخته، توجه به نقش این آثار در رشد سواد دیداری، سواد زیبایی شناختی، بهبود توانایی خواندن و افزایش یادگیری اجتماعی کودکان، بینشی نو به آفرینندگان آثار کودکان، دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خانواده ها می دهد.  
۷.

بررسی تطبیقی جایگاه کودک در دو رویکرد آموزشی «تربیت شهروند آینده» و «تربیت شهروند کنش گر»: دوراهی آموزش شهروندی در دوره کودکی

کلید واژه ها: آموزش شهروندی شهروند آینده شهروند کنشگر زیست جهان کودکی کودک به مثابه کنشگر اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۶۵
در تربیت کودکان عموما دیدگاهی آینده نگر غالب است که دوران کودکی را مقدمه ای برای دست یابی به بزرگسالی ایده آل می داند. این دیدگاه در آموزش شهروندی، کودک را به مثابه ش هروندی برای آینده و دوران کودکی را به سان مرحله ای برای تبدیل شدنِ کودکان به ش هروندانی می بیند که تنها در دوره بزرگسالی می توانند وارد جامعه شده و فعالانه به کنش بپردازند. به نظر می رسد برای آموزش شهروندی، با توجه به نظام حاکم بر تعلیم وتربیت هر جامعه، دو رویکرد کلی قابل تصور است؛ رویکرد محافظه کارانه و رویکرد فعال یا پیشرفت گرا. در این پژوهش با بهره گیری از تحلیل تأملی کوشیده ایم جایگاه کودک را در هریک از این دو رویکردها بررسی کرده و نیز اهداف این دو رویکرد را تحلیل کنیم. در آنچه بدست آمد، دو جایگاه برای کودک مطرح است؛ یکی جایگاه منفعل که با تمرکز اهداف بر آینده، کودک را شهروندی برای بزرگسالی (شهروند آینده) تربیت می کند و دوم جایگاه فعال که اهدافش متمرکز بر توانمند ساختن کودک برای حضور و کنش فعال در جامعه است. با توجه به یافته های این بررسی تطبیقی، در ادامه ی پژوهش، رویکردی زیست جهانی به شهروندی کودک بررسی شد که با نگاهی به مشارکت و شایستگی اجتماعی، امکان شهروندی واقعی کودک به مثابه کنش گر اجتماعی را در نظر گرفته است.
۸.

هایدگر، کتاب های تصویری و دعوت از کودکان به تفکر تاملی: امیدواری به پیدایش سوژه های پساانسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۹
پساانسان گرایی پارادایمی انتقادی و متنوع است که بینشی نو از معنای انسان در دوره مدرن به دست می دهد. پساانسان گرایی با پساانسان محوری در تلاقی است چرا که در اولی انسان به عنوان دال برتر و در دومی انسان به عنوان گونه ی برتر در میان دیگر گونه ها مورد پرسش قرارمی گیرد. مبتنی بر همین تلاقی و با استفاده از آرای انتقادی مارتین هایدگر درباره ی انسان گرایی و تکنولوژی، در کنار اندیشه های او در باب تفکر، یادگیری و هنر، در مقاله پیش رو تلاش کرده ام نشان دهم برخی نمونه های کتاب های داستانی تصویری و تصویری بی کلام که ویژگی هایی پساانسان گرایانه دارند، کودکان را دعوت می کنند تا در باره ی نسبت خود با دیگر موجودات، طبیعت و هستی به شیوه ای تاملی، پساانسان گرایانه و پساانسان محورانه بیندیشند. این کتاب ها در جایگاه اثر هنری، زمینه ی بنیان فکنی از تقابل های دوتایی (همچون خود/دیگری، انسان/حیوان، تمدن/طبیعت و مانند آن) را فراهم کرده و راهی می گشایند برای مواجهه با دیگر موجودات و طبیعت، آنگونه که هستند و نه آن گونه که انسان بازنمایی می کند. مواجهه ی پیوسته با این گونه آثار ادبیات کودک می تواند به پیدایش و شکل گیری سوژه هایی پساانسانی کمک کند که برای آنان تفکر زمینه ساز حیرت و مجذوب شدن است و نه صرفا ابزاری برای تقویت مجموعه ای از مهارت ها یا قابلیت ها در خدمت خود.
۹.

واکاوی انتقادی فرصت ها و امکان های تعلیم وتربیت کثرت مدار در مبانی نظری آموزش وپرورش رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کثرت مداری تکثر تنوع آموزش و پرورش رسمی مبانی نظری تحول بنیادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۹۴
تکثر، تنوع و تفاوت جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان ها است و وجود جهانی یک دست، هم شکل و تک صدا امری است ناممکن. برای زیستن در چنین جهانی، تعلیم وتربیتی راهگشا و توانمندساز است که این کثرت را به رسمیت شناخته و آن را به شکل موثری به کارگیرد. از این رو هدف پژوهش پیش رو واکاوی انتقادی فرصت ها و امکان هایی است که به طور بالقوه در مبانی نظری و فلسفی آموزش وپرورش رسمی ایران برای تحقق تعلیم وتربیت کثرت مدار وجود دارد. برای این منظور کتاب مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران (1390) به روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه حیاتی انتخاب شد. با خوانش دقیق این متن و استفاده از تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی، شش مقوله ی 1. عدالت تربیتی، 2. تنوع و تمایزیافتگی، 3. دیگر پذیری، 4. حفظ و ارتقای آزادی، 5. مدرسه ی منعطف و گشوده، و 6. مشارکت و مداخله مدنی، به عنوان عناصر برسازنده مفهوم تعلیم وتربیت کثرت مدار و به عنوان امکان های نظری این گونه از تعلیم وتربیت در ایران، شناسایی شدند. به رغم این امکان مندی نظری، واکاوی انتقادی نظام تعلیم وتربیت رسمی ایران، به شیوه هرمنوتیک انتقادی، نشان می دهد پیش شرط های کلان تحقق این نوع تربیت در عمل عبارتند از 1.تعهد اخلاقی عرصه ی نظر به پویایی در قبال کثرت مداری، 2. حل تعارض ساختاری میان همه ذی نفعان در نظام آموزشی، 3.توجه به صدای خود کودکان و دانش آموزان در حوزه ی نظر و عمل تربیتی، 4. وجود نظام تربیت معلم کثرت مدار، و 5. وجود راه های مردم سالارانه برای اثرگذاری و مداخله در تصمیم سازی های نظام آموزشی.
۱۰.

کاوشی در مفهوم «کودک به مثابهه کنش گر اجتماعی» و شناسایی عناصر بر سازنده آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودک دوران کودکی کودک کنش گر اجتماعی قلمرو فردی و اجتماعی کودک مطالعات کودکی تحلیل مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۸
برخلاف نگاه فرودست نگر در رویکردهای سنتی، کودک، همچون سوژه ای فعال، عامل و حتی در مقام کنش گر اجتماعی، مورد توجه رویکردهای نو به مفهوم کودکی قرار گرفته است. اما با وجود این توجه جدی به دوران کودکی و کنش کودکان، همچنان ممکن است با غلبه رویکردهای بزرگسال محور، مفهوم جدید و انتزاعی «کودک به مثابه کنش گر اجتماعی»، به تعبیرهای نادرست و ابهام برانگیز از کودکی و کنش کودکان بینجامد. در این پژوهش، با روش تحلیل مفهومی که کمک می کند مفاهیم به اصطلاحاتی با میزان کمتری از انتزاع بر گردانده شوند، به شناسایی عناصر برسازنده مفهوم «کودک کنش گر اجتماعی» پرداخته ایم که در دو قلمرو فردی و اجتماعی معرفی شده اند. در قلمرو اول خودِ کودک مطرح است و عناصر برسازنده آن عبارتند از: 1) دیدگاه و صدای کودک، 2) شایستگی های اجتماعی کودک و 3) عاملیت اجتماعی کودک. قلمرو دوم به بافت زندگی و محیط پیرامون کودک ارتباط دارد و عناصر آن شامل 1)عرصه های کنش اجتماعی، 2) شهروندی کودک و 3) رابطه کودک/بزرگسال هستند.
۱۱.

گفت وگومند سازی تعلیم وتربیت با محوریت معلم؛ نوسان بین مرکزگرایی و مرکزگریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تعلیم و تربیت معلم گفت وگومندی مرکزگرایی مرکزگریزی باختین تحول بنیادین آموزش وپرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۳۲
هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل نقش معلمان در گفت وگومندسازی جریان تعلیم و تربیت از راه توجه به صدای دانش آموزان در محیط های یاددهی-یادگیری است. ناتوانی در گفت وگو ازجمله جدی ترین مسئله های جامعه ایرانی است و به نظر می رسد نظام تعلیم وتربیتِ تمرکزگرا و دیوان سالار ایران با تأکید بیش ازحد بر دانش اندوزی و غفلت از اهمیت روابط انسانی، در پیدایی این وضعیت سهیم است. انگاره دیوان سالارانه سبب شده است تا معلم به مثابه یک کارگزار در خدمت انتقال ارزش های نظام تربیتی در آمده و تنوع دیدگاه ها و ارزش های موجود در محیط های آموزشی نادیده گرفته شود. این وضعیت، تعلیم وتربیت را به جریانی تک صدا و یک سویه تبدیل کرده است که فرصتی برای گفت وگو در نظر نمی گیرد. مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران کوشیده است -دست کم در مقام نظر- از این انگاره فاصله بگیرد و معلم را به عنوان نیرویی فرهنگی و مولد سرمایه اجتماعی معرفی کند. این مقاله ضمن طرح دو مفهوم مرکزگرایی و مرکزگریزی به نقل از میخائیل باختین، ایده گفت وگومندسازی تعلیم وتربیت با محوریت معلم را  به مثابه نوسان میان دو وضعیت مرکزگرایی و مرکزگریزی با هدف ایجاد فرصت برای مطرح شدن چشم اندازها و شنیده شدن صداهای دانش آموزان در جریان عمل تربیتی مطرح کرده است. علاوه بر این، مدلی نیز در قالب چرخه رجوع به صدای دانش آموزان برای گفت وگومند و چندصدایی شدن جریان تعلیم وتربیت به مدد کنشگری معلمان پیشنهاد شده است. بر این اساس معلم و دانش آموز هر دو مشارکت کنندگانی در تجربه های یاددهی-یادگیری- از چشم اندازهایی متفاوت- به حساب می آیند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان