علیرضا بندرآباد

علیرضا بندرآباد

مدرک تحصیلی: استادیار شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی با تاکید بر اصول شهر زیست پذیر در منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی ذهنی کیفیت زندگی عینی مدل تاپسیس شهر زیست پذیر شهرک گلستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۱ تعداد دانلود : ۶۲۴
توسعه روزافزون جمعیت شهری و جایگزینی رویکردهای کیفی به جای توجه به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی نظیر کیفیت زندگی شهری و زیست پذیری شهری شده است که در مقیاس ها، قلمروها و ابعاد مختلف قابل بررسی است، شهرک گلستان واقع در منطقه ۲۲ شهر تهران از جمله سکونت گاه های جدید و واقع در جهت توسعه شهر تهران است که با توجه به توسعه های متعددی شهرک مانند در غرب تهران به خصوص در منطقه 22، لزوم سنجش و ارزیابی این نوع از سکونتگاه ها در قلمروهای مختلف بر پایه مشارکت مردمی (بعد ذهنی) و استاندارد های برنامه ریزی (بعد عینی) ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با توجه به چارچوب نظری حاصل از اشتراک قلمروهای کیفیت زندگی و شهر زیست پذیر، این شهرک در دو بعد عینی و ذهنی در قلمروهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیبایی شناختی، دسترسی و حمل ونقل و خدمات شهری مورد بررسی قرارگرفته است. هدف از این پژوهش سنجش میزان زیست پذیری شهرک گلستان در دو بعد عینی و ذهنی و شناسایی عوامل مهم و موثر در ارتقای کیفیت زندگی در آن است که بدین منظور با استفاده از مدل تاپسیس میزان برخورداری عینی و رضایت ذهنی در قلمروهای مختلف اندازه گیری گیری شده است، نتایج مدل تاپسیس میزان رضایت کلی در همه قلمروها را عدد 0.51 نشان می دهد که با توجه به طیف لیکرت این شهرک در وضعیت متوسط قرار دارد و بررسی قلمروها در بعد عینی نشانگر برخورداری بسیار مناسب در عرصه مسکن (0.86) و برخورداری نامناسب (.35) در قلمرو کالبدی است ، از سویی دیگر بررسی رضایت ذهنی نشانگر مناسب تر بودن وضعیت قلمروهای مسکن (0.58) و محیط زیست (0.67) نسبت به وضعیت اقتصادی (.44) و اجتماعی (0.46) است و در نهایت با توجه به همبستگی 0.28 بین رضایت ذهنی و برخورداری عینی رابطه معناداری بین دو بعد عینی و ذهنی کیفیت زندگی مشاهده نمی شود که این عدم توافق، نشانگر عدم تعریف مناسب سرانه ها و شعاع های دسترسی استاندارد می باشد و اهمیت برنامه ریزی مشارکتی برپایه نظر مردم را بیش از پیش نشان می دهد.
۳.

مقایسه تطبیقی مفاهیم «مکان» و «خارج از مکان» در توسعه اجتماعی شهر از دیدگاه روانشناسی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان خارج از مکان شهر فضای شهری روانشناسی محیطی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
تعداد بازدید : ۱۰۱۰ تعداد دانلود : ۱۳۰۳
هدف از طراحی محیطی، همان آفرینش مکان هاست. اما در این میان «خارج از مکان» ها هم مهمند. با در دست داشتن این نقطه شروع، پرسش هایی درباره تعریف، بازشناسی، شالوده و موقعیت مکان ها و خارج از آن ها مطرح می شود؛ به گونه ای که شناسایی و تبیین تصورات مکان در رأس امور قرار می گیرند. آیا فقط «مکان» ها رونق دارند یا «خارج از مکان ها» نیز پویا هستند و سرزندگی دارند؟ در این تحقیق برای یافتن پاسخ، دو مفهوم به ظاهر متمایز «مکان» و «خارج از مکان» در شهر از دیدگاه روانشناسی محیط به طور تطبیقی مقایسه شده است. در این بین سیمای فیزیکی، فعالیت ها و معانی مواد خام هویت مکان هستند و دیالکتیک بین آن ها، روابط ساختاری بین این هویت است که گاه احساس می شود در «خارج از مکان ها» نیز بروز می یابند. در این پژوهش با استفاده از روش های تحلیل محتوای کیفی و تحلیل داده های برداشت شده با روش مطالعات میدانی به چیستی مفهوم مکان در شهر پرداخته می شود، تا معیار های تشکیل دهنده آن شناسایی شود. این معیار ها برای ارزیابی «خارج از مکان» در شهر به کار گرفته شده است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا «خارج از مکان» ها در شهر گاهی به اندازه«مکان» ها مهم و پر رونق اند. در این پژوهش که عمدتا با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است، نتایج  نشان می دهد تلاش برای حذف پدیده های «خارج از مکان» در شهر ها امری صددرصد مثبت به شمار نمی رود. واژه های کلیدی: مکان، خارج از مکان، شهر، فضای شهری، روانشناسی محیطی.
۴.

بررسی تطبیقی الگوی رایج ریخت شناسی شهرهای ایران و اروپا در دوره مقارن با اسلام (مطالعه موردی: شهر ری در ایران و سیه نا در ایتالیا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریخت شناسی (مورفولوژی) شهری سیه نا شهرسازی ایرانی - اسلامی شهرسازی قرون وسطایی اروپا شهر ری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۴۳۱
این مقاله به دنبال تمایزات منحصربه فرد کالبدی شهرسازی ایرانی-اسلامی در مقایسه با شهرسازی مقارن آن در اروپای قرون وسطی (قرن 7-14 میلادی) است که در اثر توسعه وضع موجود پدید آمده اند. فضاهای معماری و شهری پدیده هایی کالبدی هستند که بسیاری از ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و تمدنی یک جامعه را بازتاب می دهند؛ از این رو می توان آن ها را در تجسم بخشی کالبدی تاریخ و فرهنگ جامعه مؤثر به شمار آورد. بر این مبنا در سرزمین هایی با ادیان و ایدئولوژی های متفاوت می توان ساخت های ریخت شناسی مختلفی را مشاهده کرد. کمتر پژوهشی در زمینه ریخت شناسی شهری به مقایسه شکل گیری کالبدی هم زمان دو گونه شهرسازی به شیوه موردی و تحلیل کیفی عناصر و ویژگی های شهرسازی پرداخته است. روش پژوهش حاضر کیفی است و این مطالعه با مقایسه تطبیقی به کمک نقشه، مدل سازی سه بعدی از دو نمونه و مطالعات موردی نمونه های متعدد در هر منطقه انجام شده است. استخراج عوامل مشترک از ادبیات شهرسازی و نمونه ها براساس بهره گیری از ماتریس های ارزیابی در مقیاس عناصر بافت (محله، راه، حصار، میدان و...) و تک بنا و ویژگی هایی مانند سازمان فضایی، ساختار شهری، موقعیت، عملکرد، گونه شناسی، الگوی ساخت و مصالح صورت گرفته است. یافته های این مقاله نشان می دهد این دو نوع شهرسازی از نظر سازمان فضایی و شکل توسعه و همچنین ساختار فضایی و نحوه قرارگیری شباهت  دارد و غالب تفاوت ها در مقیاس های خردتر و به ویژه در حوزه معماری و عملکرد تک بناهاست. امروزه می توان از هویت یگانه شهرسازی و معماری ایرانی-اسلامی در ابعاد مختلف شهرسازی در شهرهای کشورمان بهره برد و از نظر ارتباط فضایی، یکپارچگی و توسعه های شهری از آن ها استفاده کرد.
۵.

تاب آوری کالبدی و اجتماعی محلات مسکونی بافت تاریخی (نمونه موردی منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری محلات شهری تاب آوری کالبدی تاب آوری اجتماعی شبکه های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۷۰۱
تاب آوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تاب آوری صرفا در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد می تواند به اجرایی شدن این امر کمک شایانی نماید. از آنجا که ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی در بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف کاربردی و توسعه ای و به روش تحلیلی-توصیفی، نسبت به تبیین اثر متقابل شبکه های اجتماعی و محیط کالبدی بر یکدیگر می پردازد تا به شناخت ویژگی های محلات شهری تاب آور دست یابد. براساس یافته های پژوهش مشخص گردید که ساکنین محلات با تاب آوری بالا تمایل بیشتری برای برقراری رابطه با دوستان، مدارس، کسب وکارها و مؤسسات غیرانتفاعی محلی یا شبکه هایی با پیوندهای محلی متمرکز داشتند. در مقابل، ساکنین محلات با تاب آوری کمتر تمایل داشتند از شبکه های دولتی، دانشگاهی، نظامی و... بهره برند. همچنین نتایج نشان داد که یک محیط کالبدی می تواند به شکل گیری تجمع ها کمک کرده و باعث وابستگی به برخی مکان ها و همچنین افزایش پیوند میان ساکنین شود. لذا توجه برنامه ریزان شهری به چنین فضاهایی اهمیت زیادی دارد و می تواند به تاب آوری بیشتر در آینده کمک کند و بازتعریف کاربردی ابعاد اجتماعی در زندگی شهری ساکنین و تبیین اصول پایه در تاب آوری اجتماعی می تواند در کنار تاب آوری کالبدی به ارتقا سطح محلات شهری کمک شود.
۶.

تبیین الگویی از راه یابی در شهر با رویکرد روان شناسی محیطی (مطالعه موردی: 11 محور پیاده مدار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راه یابی (جهت یابی فضایی) روان شناسی محیطی محورهای پیاده روش الکتره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۳۴۸
تسهیل در فرآیند راه یابی و تشخیص این که افراد در یک مجموعه از عملکردهای متفاوت در شهر، چگونه و از  چه مسیرهایی به مقصدهای مورد نظرشان می رسند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که معمولاً در فرآیند برنامه ریزی یک شهر نادیده گرفته می شود. راه یابی، به معنای توانایی افراد برای رسیدن به مقاصد فضایی خود در محیط های جدید و پیچیده، همانند محیط های آشناست که با تکیه بر دانش فضایی و قابلیت های فردی صورت می گیرد. هدف اصلی این مقاله، دست یابی به الگویی جهت ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر با بهره گیری از دانش روان شناسی محیطی است. روش تحقیق در این پژوهش، از حیث هدف، توسعه ای- کاربردی است که راهبردی ترکیبی (آمیخته) دارد و معیارهای کمی و کیفی را توأمان مدنظر قرار می دهد؛ لذا با روش تحلیل محتوا مبتنی بر پیشینه نظری و عملی موضوع، مؤلفه های کیفی پژوهش استخراج و مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. سپس مدل عملیاتی پژوهش که در آن معیارهای محیطی و انسانی مؤثر بر فرآیند راه یابی که متأثر از دانش روان شناسی محیطی است، معرفی گردید. روایی محتوایی و ظاهری معیارهای کیفی توسط کارشناسان و با بهره گیری از ابزار پرسش نامه تایید و پایایی آن نیز بوسیله آزمون آلفای کرونباخ، تأیید شد. در ادامه، برای اعتبارسنجی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی، مطالعه تطبیقی (قیاسی) در 11 محور پیاده مدار شهر تهران انجام شد؛ معیارهای کیفی و کمی، با ابزار پرسش نامه و نظرسنجی از کارشناسان و شهروندان، وزن دهی شده و با بکارگیری روش الکتره، رتبه بندی و ارزیابی محورهای پیاده انجام شد تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر فراهم آید. یافته های پژوهش بیان گر این مطلب است که خیابان صف (سپهسالار)، بیشترین ویژگی های مؤثر در تسهیل فرآیند راه یابی را دارد. نتایج برگرفته از روش الکتره نشان می دهد مادامی که مولفه حفاظت و امنیت تسهیل نگردد، نمی توان فرآیند راه یابی را تسهیل نمود؛ سایر ابعاد برآمده از رویکرد روان شناسی محیطی نیز بر اساس اولویت، شامل عدالت در دسترسی، لذت بردن، هویت، راحتی و تحرک (دسترسی) هستند؛ الگوی پیشنهادی این پژوهش می تواند به مثابه مبنایی برای برنامه ریزی در تسهیل فرآیند راه یابی با رویکرد روان شناسی محیطی در هر فضای شهری دیگری مصداق یابد.
۷.

نقش عوامل محیطی مؤثر برتخریب گرایی (وندالیسم) در کیفیت عرصه های عمومی شهری (نمونه موردی: محله کبابیان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امنیت تخریب گرایی عوامل محیطی کیفیت عرصه های عمومی محله کبابیان همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۶۱۷
تخریب گرایی به معنی تخریب ارادی اموال عمومی، به عنوان زیرمجموعه ای از جرم و یکی از مشکلات مطرح جوامع شهری امروزی می باشد. آثار تخریب گرایی علاوه بر هزینه ها و خسارات مالی وارده بر سرمایه های عمومی، موجب کاهش امنیت و در پی آن کاهش سطح کیفیت عرصه های عمومی شهری می شود. روش تحقیق شامل روش توصیفی تحلیلی و همچنین روش علی پس از وقوع بوده و ابزار گرداوی اطلاعات به صورت پیمایشی با مدل سنجش از طریق مشاهدات میدانی و پرسشنامه از بین شاخص های مرکزی، میانگین و میانه و از شاخص های پراکندگی، انحراف معیار چند متغیره استفاده شده است. فرض نرمال بودن داده ها در سطح معناداری 5% با تکنیک کولموگروف-اسمیرنف آزمون شده و از آزمون t تک نمونه و آزمون میانگین جامعه با استفاده از نرم افزار spss نیز استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، نبود نظارت عمومی، فقدان نورپردازی و وجود علایم ونشانه تخریب، از جمله عوامل مؤثر بر بروز تخریب گرایی وکاهش میزان امنیت و کیفیت فضاهای شهری هستند. بنابراین تغییردرعوامل محیطی در فضاهای شهری موجب کاهش و یا تغییر مکان وقوع رفتارهای تخریب گرایانه افراد در فضاهای شهری عمومی می شود.
۸.

سنجش عدالت اجتماعی با رویکرد توسعه پایدار نمونه موردی مناطق شهری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت اجتماعی توسعه پایدار مناطق شهری تبریز GRA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۳۶۳
رسالت عدالت اجتماعی و فضایی در شهرها تخصیص عادلانه منابع و امکانات شهری می باشد؛ به گونه ای که افراد با حداقل شکاف و اعتراض نسبت به حقوق خود مواجه باشند و نیازهای جمعیتی آن در ابعاد مختلف برآورده گردد. عدالت اجتماعی به عنوان یکی از اصول چهارگانه توسعه پایدار در تمام جهان موردتوافق قرارگرفته و می تواند نتایج زیان آوری را که محرومیت و فقر بر محیط زیست و توسعه پایدار وارد می آورد را از بین ببرد. هدف این تحقیق بررسی و شناخت نحوه و چگونگی توزیع خدمات در مناطق شهر تبریز، تعیین معیارهای اصلی تعریف کننده سطح توسعه یافتگی عدالت اجتماعی و ارائه برنامه های تحرک بخشی به جریان عدالت اجتماعی از اهداف مهم این پژوهش می باشد. روش تحقیق توصیفی </strong> –</strong> تحلیلی می باشد. همچنین برای شناسایی ابعاد گوناگون عدالت اجتماعی در مناطق شهری تبریز با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1390، 16 شاخص گوناگون در قالب 4 مؤلفه جمعیتی، کالبدی، آموزشی، بهداشتی و درمانی و در میان 10 منطقه، موردمطالعه قرارگرفته و نتایج آن با بهره گیری از مدل تحلیل خاکستری </strong> (GRA)</strong> ارزیابی شده است. در این نوشتار ابتدا با استفاده از تحلیل خاکستری اقدام به کاهش شاخص ها و استخراج مجموعه عوامل دخیل در میزان عدالت اجتماعی پرداخته شده و پس از آن با استفاده از روش رتبه بندی امتیاز استانداردشده، مناطق شهر تبریز رتبه بندی شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد توزیع امکانات و خدمات در مناطق شهر تبریز متوازن و هماهنگ نمی باشد. به طوری که مناطق 3، 5، 6، ازلحاظ برخورداری از جمیع امکانات و خدمات نسبت به دیگر مناطق در رتبه های یک تا سه قرار دارند.</strong><br />  </strong>
۹.

بررسی معیارهای جهانی و بومی شهر زیست پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیست پذیری معیارهای شهر زیست پذیر کیفیت زندگی معیارهای بومی شهر زیست پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۱۳
امروزه برخورداری از خصوصیات زیست پذیری برای شهرها و به ویژه کلانشهرها ضرورت یافته است. بر این اساس، شاخصها و معیارهایی برای سنجش میزان زیست پذیری شهر ها معرفی می شوند. اما باید روشن گردد معیارها و ساختار شهری تحت تاثیر چه عواملی به وجود می آیند؟ این تحقیق با ارجاع به منابع علمی معتبر مهمترین معیارهای ارائه شده برای شهرهای زیستپذیر را با روش توصیفی- تحلیلی معرفی کرده، سپس به تبیین معیارهای جامع تری برای شهرهای زیست پذیر پرداخته است. بدین منظور معیارهای شناخته شده در سطوح مختلف شامل شاخص های سطح اول )جهان شمول و در سطح خرد( و سطح دوم )معیارهایی در سطح کلان که در شهرهای مختلف به صورت یکسان نمی باشند( مورد مطالعه قرار گرفته و مدل مفهومی و معیارهای جهانی آن در یک فرآیند شناسایی شده است. این مدل می تواند منجر به مطالعات تولید شاخص های سطح سوم یعنی الگوی شهر زیست پذیر ایرانی گردد.
۱۰.

بررسی حضور پذیری کودکان در فضاهای عمومی با رویکرد عدالت فضایی در جغرافیا و برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: منطقه 1 و 11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه پایدار عدالت فضایی حضورپذیری نظریه حق به شهر کودکان روانشناسی محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۶۱
عدالت نقش بسیار مهمی را در جغرافیای شهری بویژه حضورپذیری کودکان در جامعه دارد. در حال حاضر فضاهای عمومی در شهرهای کنونی ایران، در روند شکل گیری خود و عدالت فضایی از ضرورت طراحی و مدیریت این فضاها در ارتباط با تاثیر پرورشی آن ها بر شخصیت و هویت کودکان بی بهره اند. این پژوهش با تاکید عمده بر دسترسی کودکان به فضاهای عمومی اقدام به سنجش حضورپذیری فضاهای عمومی برای کودکان در سطح مناطق و محلات شهر تهران اقدام خواهد نمود و در نهایت، الگوی بهینه فضاهای عمومی مناسب برای حضور کودکان در مناطق مختلف تهران به منظور دستیابی به عدالت ارایه خواهد نمود. پژوهش حاضر با آزمون نظریه ی لوفور ابتدا امکان استفاده از این نظریه را در شهر بررسی می کند، و چگونگی دستیابی به عدالت فضایی سوجا در جهت حضورپذیری کودکان با استفاده از این نظریه را تجزیه و تحلیل می نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، و نمونه آماری منطقه 1 و 11 تهران می باشد.
۱۱.

بازآفرینی شهری در چارچوب پروژه های محرک توسعه شهری (مطالعه موردی: محله های سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه در شیراز، کرمان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی محرک توسعه بافت فرسوده امنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۶۷
مقدمه: پیش از انقلاب صنعتی و رشد شهرها، محلات شهری رشدی بطئی و پیوسته داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتا ثابت ساکنان خود پاسخ می دادند. با رشد شتابان در کلان شهرهای ایران، بافت های قدیمی و سکونت گاههای کهن و محله ها مورد تهدید واقع شدند و نیاز به مرمت شهری و بازآفرینی بافت های قدیمی بیش تر از گذشته احساس شد. توسعه شهری با توجه به دو رویکرد توسعه درونی و مرمت شهری بافت های فرسوده، سعی در احیا و بازگرداندن حیات شهری به عرصه های ناکارآمد داشته است. در راستای تسهیل این روند و توجه به پیوند بافت های قدیمی با توسعه شهری، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از راهبردهای به کار گرفته شده جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و مالکان مورد توجه واقع شد. روش: بافت کهن شهرهای کرمان، شیراز و اصفهان به ویژه محدوده های محله های قلعه محمود، سنگ سیاه و هارونیه افزون بر این که بازتاب کننده تاریخ توسعه و تحولات فرهنگی در گذر زمان هستند آثاری شاخص از فرهنگ و تمدن کشور را در مقیاس ملی و جهانی در خود جای داده اند، این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و رویکرد روش شناسی آن نیز کیفی، کمی، ترکیبی است. منابع پژوهش، منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و پرسش نامه مردمی (تحلیل در قالب نرم افزار SPSS) است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش در سه محله سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه؛ نشان داد که 1) پروژه های محرک توسعه در بافت تاریخی شهری موجب تقویت احساس امنیت می شوند، 2) مهم ترین عامل عدم احساس امنیت در بافت فرسوده، شکل و ساختار کالبدی نامطلوب بافت است و 3) می توان با رویکرد محرک توسعه به عنوان بینشی کامل و یکپارچه به احیا و بازآفرینی محله و نیز حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی آن در جهت تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و مطابق با شخصیت و هویت تاریخی دست پیدا کرد.
۱۲.

جنسیت و تفاوت در ادراک محیط شهری؛ انگاره ها و معیارها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک تفاوتهای ادراکی محیط شهری جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
تفاوتهای جنسیتی در فضای عمومی شهری می توانند سر منشاء بسیاری از عوامل تاثیر گذار بر کیفیت محیط شهر باشند. بررسی این گزاره نیازمند درک دقیق از مفهوم ادراک محیط شهری است.تفسیر وتعبیر آنچه گیرنده های حسی ما از محیط پیرامون دریافت کرده اند،در مغز صورت می گیرد.این عمل ،ادراک نام دارد که به شناخت می انجامد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه تفاوتهای جنسیتی شهروندان می تواند باعث تغییر برداشت حسی و در نهایت ادراک آنان از محیط شهری شده و عوامل و انگاره های این گونه ادراک کدامند؟ روش اصلی پژوهش در این نوشتار روش توصیفی تحلیلی از طریق تحلیل کیفی و تحلیل داده های برداشت شده با روش مطالعات میدانی )در محدوده محلات مرکزی شهرری( انجام شده است. تحلیل محتوای تحقیقات و نظریه های موجود در زمینه عوامل برگرفته از تفاوتهای جنسیتی نیز بخشی از روش این تحقیق بوده است. پس از تدوین مدل مفهومی تحقیق و بر اساس آن یافته های این پژوهش نشان می دهد تفاوتهای جنسیتی نمود بارزی در ادراک سه بعدی، جهت یابی در محیط شهر، نوع خوانایی محیط، مهارت نقشه خوانی و در نهایت روش های مسیر یابی و راهیابی پیدا می کنند. بنابراین مولفه های مذکور را می توان به عنوان اصلی ترین انگاره های تفاوتهای ادراکی در محیط شهری به شمار آورد. البته همه اینها مرهون تفاوتها در ساختار مغز انسانها بوده که البته هم برای زنان و هم برای مردان بصورت اکتسابی قابل تغییر است. نکته مهم دیگر مرحله پیش از ادراک محیط یعنی احساس محیط است که توسط حواس پنجگانه دریافت می شود و در نتیجه به انگاره های مورد نظر این تحقیق، تفاوت در بکار گیری حس بینایی، لامسه، شنوایی، بویایی و چشایی را )البته با درجات اهمیت متفاوت( در میان زنان و مردان را می افزاید.
۱۳.

تبیین مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران مورد مطالعه: محور علمی- فرهنگی دروازه دولت- میدان انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس مکان پهنه فرهنگی تحلیل ISM-MICMAC-TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۶۰
بررسی طرح جامع توسعه فضای فرهنگی تهران نشان می دهد که تعریف طرح های موضعی و موضوعی که در زیرپهنه های این طرح انجام شده بدون تبیین مولفه های حس مکان شکل گرفته است. در این پژوهش مولفه های حس مکان در زیرپهنه علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب در مرکز تهران تبیین گردیده اند. ویژگی های کالبدی، طبقات اجتماعی ساکنین، استفاده کنندگان از فضا، ویژگی های طبیعی، محورهای ترافیکی و خیابان ها در این پهنه بر مولفه های حس مکان تاثیرگذار هستند؛ بنابراین نوع توجه و اولویت دادن به هر مولفه برای سیاست گذاران برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور ارتقای حس مکان اهمیت بسزایی دارد. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مولفه های حس مکان بر اساس دیدگاه متخصصین از یکسو و استفاده کنندگان از فضا از سوی دیگر در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری-ساختاری ، میک مک و تاپسیس انجام گرفته است در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و بر اساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مولفه های حس مکان در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید .
۱۴.

تبیین تغییرات فضای عمومی در پارادایم فناوری مبتنی بر ابعاد طراحی شهری کارمونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای عمومی فناوری اطلاعات و ارتباطات سامانه مفهومی کارمونا تحلیل محتوای کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۹۵
اهداف: فضاهای شهری در عصر فناوری در پی اضافه شدن کاربر متصل در تمامی ابعاد در حال تغییر هستند و غفلت از شناخت این تحولات ما را از محتوای حال حاضر فضای شهری دور ساخته و امکان برنامه ریزی کارآمد را از شهرسازان سلب می نماید. از این رو هدف از پژوهش، تبیین تغییرات ایجاد شده در فضاهای عمومی مبتنی بر ابعاد فضای شهری کارمونا تحت تأثیر فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی است. روش ها: پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل نظریات حوزه فضای عمومی در یک سیر تاریخی و با رویکردی تفسیری و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی در بستر نرم افزار تحلیلی اطلس به تبیین تغییرات فضای عمومی در عصر فناوری منطبق بر ابعاد 6 گانه فضای شهری کارمونا می پردازد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تاثیر پارادایم فناوری در تمام ابعاد فضای شهری به یک میزان نبوده است. از جمله مهم ترین آن ها می توان به انتقال تعاملات اجتماعی از فضای مکان به فضای جریان، منعطف شدن فضای عملکردی، شکل گیری سیستم ادراکی مستقل و کمرنگ شدن مفهوم دسترسی فیزیکی اشاره داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در نتیجه تاثیر فناوری در عرصه های شهری، اگرچه تمامی ابعاد فضاهای شهری به نحوی دستخوش تغییرات گشته اند، اما بیشترین تغییرات در حوزه های عملکردی و اجتماعی صورت گرفته است. بر اساس این تغییرات، باز تعریفی از فضاهای عمومی در انطباق با ویژگی های عصر فناوری تبیین و ارائه گردیده است.
۱۶.

اولویت بندی توجه به شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران با استفاده از مدل ISM-MICMAC-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس مکان- پهنه فرهنگی گردشگری جماران- تحلیل ISM-MICMAC-TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
تهران پایتخت 200 ساله ایران در مقایسه با بسیاری از شهرهای کشور، شهری جوان و درعین حال دارای ساختار پیچیده سیاسی و اجتماعی است. ازاین رو ایجاد حس مکان و شکل گیری روابط اجتماعی در این کلان شهر با پیچیدگی ها یی روبرو بوده و نگاه جزءنگر و مدرنیستی شهرسازان و برنامه ریزان شهری باعث کاهش حس تعلق مخاطب و به دنبال آن کاهش سرزندگی این شهر شده است. در طرح جامع سامان دهی و توسعه فضاهای فرهنگی کلان شهر تهران، محدوده ای تحت عنوان پهنه فرهنگی تهران معین شده که هدف از آن ترسیم چشم انداز توسعه فضاهای فرهنگی در سازمان فضائی شهر تهران می باشد. مکان یابی این پهنه با توجه به ساختار طبیعی- تاریخی شهر تهران و در دو بستر شمالی- جنوبی و شرقی- غربی است. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مؤلفه های حس مکان براساس دیدگاه متخصصین از یک سو و استفاده کنندگان از فضا ازسوی دیگر در محور فرهنگی- گردشگری جماران به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری- ساختاری1، میک مک2 و تاپسیس3 انجام گرفته است. نتایج خروجی مدل تفسیری- ساختاری در 5 مرحله نشان داد که شاخص میزان تعریف قلمرو به عنوان مهم ترین مؤلفه حس مکان بر مبنای خروجی پرسش نامه مرحله اول دلفی از دید خبرگان و صاحب نظران برنامه ریزی و طراحی شهری تعیین گردید. در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و براساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید و مشخص شد در پهنه مورد مطالعه، بهبود شاخص های میزان حضورپذیری، میزان امنیت، میزان تعریف قلمرو و میزان بهره مندی از تسهیلات به منظور ارتقای حس مکان در اولویت قرار دارند.
۱۷.

تبیین تغییرات رفتار تعاملی در فضای عمومی تحت تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی رفتاری رفتار تعاملی فضای عمومی فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی فضای سایبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۸۹
از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تأمل واقع شده تأثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متأثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تأثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.
۱۸.

بررسی تحلیلی معماری بومی در راستای ارائه شاخص های زیست پذیری (محدوده مورد مطالعه: شهر املش)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: توجه به کیفیت زندگی، شرایط، امکانات و نیازهای ساکنان شهرها، مسئله ای حیاتی است. نظر به مشکلات متعدد شهرها، رویکردهای مختلفی برای ارتقا و بهبود شرایط زندگی در آنها پیشنهاد و مطرح شده است که زیست پذیری شهری یکی از آنها است. پژوهش حاضر با هدف ارائه شاخص های زیست پذیری مسکن با مطالعه تحلیلی معماری بومی شهر املش صورت گرفته است. روش تحقیق: روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات کیفی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق عبارت است از ساکنین شهر املش که جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال 1395 ایران، 15444 نفر می باشد. روش نمونه گیری تصادفی و برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران و 374 نمونه است. جهت تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون های تی تک نمونه ای و آزبمون برازش رگرسیونی در نرم افزار spss بهره گرفته شد. برای تحلیل نتایج به دست آمده از پرسشنامه، از آزمون آماری T استفاده شد. نتایج: نتایج آزمون نشان می دهد از نظر شهروندان املش، بعد زیست محیطی با توجه به اختلاف از میانگین بسیار پایین و  منفی 06002/0 و همچنین مقدار ویژه به دست آمده برای آن به میزان 2/5 که بیشتر از بقیه ابعاد است، دارای الویت بیشتری برای بسترسازی زیست پذیری مسکن با الگوهای معماری بومی شهر املش است. ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی با توجه به میزان ضرایب بتا و معناداری به دست آمده بر زیست پذیری مسکن شهری با الگوهای شکلی معماری بومی شهر املش تاثیر مستقیم دارند، در این میان، بعد کالبدی و مدیریتی در قسمت ارزیابی تاثیر مستقیم به علت ضرایب بتای منفی و عدم معناداری فاقد اثر بودند.
۱۹.

مولفه ها و شاخصهای شکلگیری مکان به عرصه های شهری از منظر نظریه انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرصه عمومی نظریه انتقادی تحلیل عاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۲
امروزه طرح و تعمیم نظریه های انتقادی به شهر و منجمله «عرصه های عمومی شهری» در ادامه تلاشهای انسان معاصر برای دست یابی به شرایط زیستی مطلوب به عنوان یکی از مهم ترین آرمانهای جنبش های اجتماعی و همچنین حاصل «غنای تجربه های تاریخی و ثمره نظری انباشتگی معرفتها» است. حوزه عمومی در واقع ایده یا مفهومی هنجاری است که در چارچوب کلی نظریات کلی هابرماس درباره کنش ارتباطی و اخلاق گفتگو جای دارد. حوزه عمومی بخشی از حیات اجتماعی است که در آن شهروندان می توانند به تبادل نظر درباره موضوعات و مسایل مهم مربوط به خیر عمومی (مصالح عامه) بپردازند. نتیجه این امر شکل گیری افکار عمومی است. فیلسوفان دموکراتیک نیز بر این باورند که این فضاها تجلی کالبدی حوزه عمومی، عرصه فعالیت، ارتباط و گفتگوی انسانهای آزاد و گروه های مختلف و همچنین محل شکلگیری حیات مدنی است. بر این اساس در این مقاله به بررسی مولفه ها و شاخصهای شکلگیری مکان به عرصه های شهری از منظر نظریه انتقادی پرداخته شده و در انتها نتایج تحقیق به اختصار مورد اشاره قرار گرفته است.
۲۰.

تحلیل رویکردهای نظری به عوامل شکل دهی افکار عمومی در عرصه های عمومی شهری با تاکید بر نظریه های فلسفی و رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افکار عمومی تاکتیکهای شکل دهی افکار عمومی کنترل افکار عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۴۸
پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و تأمین فرصت های لازم در زمینه کسب تجارب اجتماعی وی مستلزم وجود فضا، قرارگاه و کالبدی است که از آن به «فضای عمومی» تعبیر می شود. این فضا، فضایی است که افراد و گروههای مختلف اجتماعی در آن سهیم اند و محل تبادل نظریات و افکار آنهاست. از سوی دیگر، فرایند افکار عمومی را می توان به سه بخش الف) شکل گیری، ب) هدایت و ج) بازداری تقسیم کرد. رسانه های همگانی امروز در تشکیل، هدایت و انحلال افکار عمومی نقش بارز و انکارناپذیری دارند. از سوی دیگر بررسی تئوریک نظریه های مرتبط با عرصه های عمومی و فرایندهای شکل گیری آنها در شهر و از سویی دیگر، افکار عمومی در عرصه های شهری، ضرورتی بوده است که در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و مواردی از میدان التحریر مصر نیز مورد ارزیابی قرار می گیرد. روش تحقیق این مقاله «توصیفی و تحلیلی» با ابزار گردآوری داده مشتمل بر «مطالعات کتابخانه ای و اسنادی» است و از روش «استدلال منطقی» نیز در تحلیل متون و نظریات مرتبط استفاده شده است. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که برای شکل گیری افکار عمومی می توان به نظریات کاشت، برجسته سازی، جوسازی، اعطای اعتبار اجتماعی رسانه به موضوع، غلبه بر جهل متکثر، برقراری رابطه بین موضوع و منافع شخصی شهروندان، اشاره کرد. مهم ترین شیوه ها در خصوص هدایت افکار عمومی عبارتند از: ارائه اطلاعات گزینش شده، انگاره سازی و تأکید بر اصول و قوانین. همچنین جدای از تفاوت فضا و مکان در شهر، نتایج نشان میدهد که مجموعه مولفه هایی برآمده از نظریه های فوق الذکر وجود دارد که می توان با بکارگیری آنها در طراحی فضاهای شهری امکان بسترسازی برای بروز آنها را در عرصه های عمومی فراهم کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان