سجاد احمدی زاد

سجاد احمدی زاد

مدرک تحصیلی: دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه شهید بهشتی تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۳ مورد از کل ۳۳ مورد.
۲۱.

تأثیر شدت فعالیت مقاومتی بر سطوح ویسفاتین پلاسمایی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین و هورمون های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویسفاتین اینترلوکین-6 حداکثر قدرت شدت فعالیت مقاومتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۵۹ تعداد دانلود : ۵۰۸
هدف از این تحقیق، بررسی پاسخ غلظت پلاسمایی ویسفاتین به شدت فعالیت مقاومتی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، هورمون رشد و اینترلوکین-6 بود. پانزده آزمودنی جوان و سالم با سن 1/4±2/26 سال و وزن 1/9±1/75 کیلوگرم، بعد از جلسات آشنایی و تعیین قدرت بیشینه، سه جلسه فعالیت مقاومتی با شدت های30درصد، 55درصد و 80درصد قدرت بیشینه و با حجم های یکسان را به فاصله یک هفته و به طور تصادفی اجرا کردند. قبل و بلافاصله بعد از فعالیت مقاومتی، از آزمودنی ها خون گیری به عمل آمد و نمونه ها برای اندازه گیری گلوکز، انسولین، هورمون رشد، اینترلوکین-6 و ویسفاتین آنالیز شدند. نتایج نشان داد که بین پاسخ پلاسمایی ویسفاتین، اینترلوکین-6 و شاخص مقاومت به انسولین به سه شدت متفاوت فعالیت مقاومتی، تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<P). صرف نظر از عامل شدت، یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی، تأثیر معنی داری بر همه فاکتورهای اندازه گیری شده غیر از ویسفاتین داشت (001/0>P). نتایج، ارتباط معنی داری را بین هیچ یک از فاکتورهای اندازه گیری شده تحقیق نشان نداد (05/0<P). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که شدت فعالیت مقاومتی، عامل مؤثری بر پاسخ ویسفاتین، اینترلوکین-6 و شاخص مقاومت انسولین به فعالیت مقاومتی نیست که احتمالاً می تواند ناشی از سطح پایین تفاوت انرژی مصرفی طی فعالیت مقاومتی با شدت های متفاوت اما حجم یکسان باشد. همچنین، با توجه به بی ارتباطی معنی دار بین ویسفاتین و مقاومت به انسولین در پاسخ به فعالیت، نمی توان این آدیپوکاین را در فرایند مقاومت به انسولین حین فعالیت ورزشی دخیل دانست.
۲۲.

تأثیر دوره های آماده سازی و مسابقه بر سطوح استراحتی شاخص های پلاکتی، فیبرینوژن و پروتئین واکنشگر C در بازیکنان حرفه ای فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیبرینوژن پروتئین واکنشگر C تعداد پلاکت ها متوسط حجم پلاکتی دوره آماده سازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۴۴ تعداد دانلود : ۴۱۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دوره تمرین (دوره های آماده سازی و مسابقه فوتبال) بر شاخص های پلاکتی، فیبرینوژن و CRP در بازیکنان حرفه ای می باشد. بدین منظور، 10 نفر از بازیکنان تیم فوتبال صنعت نفت آبادان (با میانگین سنی 7/2±5/22 سال، وزن 4±71 کیلوگرم، قد 5/4±5/178 سانتی متر و شاخص توده بدن 4/0±2/22 کیلوگرم بر مترمربع) در این پژوهش شرکت نمودند و یک فصل دوره های آماده سازی و مسابقه فوتبال (که حدوداً 10 ماه بود) را اجرا کردند. شایان ذکر است که نمونه های خونی به منظور اندازه گیری شاخص های پلاکتی، فیبرینوژن و CRP در چهار مرحله قبل و بعد از دوره آماده سازی، نیم فصل و پایان فصل مسابقات گرفته شد. جهت مقایسه میانگین پارامترها نیز از تحلیل واریانس مکرر استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که دوره تمرین باعث ایجاد تغییر معنادار در سطوح استراحتی تعداد پلاکت ها، متوسط حجم پلاکتی و درصد پلاکتی شده است، اما در سطوح استراحتی پهنای توزیع پلاکتی، فیبرینوژن و CRP تغییری ایجاد نکرده است. به طورکلی، می توان گفت که دوره تمرین باعث کاهش تشکیل ترومبوز و نیز کاهش احتمال وقوع حمله قلبی در فوتبالیست های حرفه ای می شود.
۲۳.

تأثیر فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه بر سوخت و ساز چربی در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکسیداسیون چربی فعالیت بالاتنه فعالیت پایین تنه فعالیت تناوبی لیپولیز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۴۱ تعداد دانلود : ۶۱۰
هدف این تحقیق مقایسه تأثیر فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه بر سوخت وساز چربی در افراد چاق بود. 12 زن چاق (شاخص توده بدن 5/5±1/31 کیلوگرم\مترمربع، سن 08/7 ± 9/32 سال) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها یک جلسه فعالیت تناوبی را روی دوچرخه کارسنج و در جلسه ای دیگر روی کارسنج دستی با فاصله یک هفته، 2 دقیقه فعالیت با 85% حداکثر اکسیژن مصرفی همراه با 4 دقیقه استراحت فعال با 45% حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت 30 دقیقه انجام دادند. قبل و بلافاصله پس از فعالیت دو نمونه خونی گرفته شد. مقدار اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن تولیدی برای محاسبه اکسیداسیون چربی اندازه گیری شد. پس از فعالیت تناوبی غلظت گلیسرول به طور معنا داری افزایش یافت (05/0P<)، اما بین فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه تفاوت معنا داری مشاهده نشد (05/0P>). اسید چرب غیراستریفیه پس از فعالیت تناوبی بالاتنه کاهش و پس از فعالیت تناوبی پایین تنه افزایش یافت (05/0P<). اکسیداسیون چربی مجموع وهله های فعالیت در جلسه پایین تنه به طور معنا داری بیشتر از فعالیت بالاتنه بود (05/0P<)، اما تفاوت معنا داری در اکسیداسیون چربی ست ها و مجموع آنها بین دو جلسه فعالیت مشاهده نشد (05/0P>). براساس یافته های تحقیق حاضر لیپولیز در پی فعالیت تناوبی در زنان چاق افزایش می یابد و فعالیت تناوبی پایین تنه بیشتر از فعالیت تناوبی بالاتنه در سوخت چربی مؤثرتر است. بر این اساس به افراد توصیه می شود تا برای افزایش سوخت چربی بر فعالیت های ورزشی پایین تنه تمرکز کنند.
۲۴.

تأثیر فعالیت متناوب با شدت بالا در شرایط هایپوکسی نورموباریک و نورموکسی بر پاسخ فاکتور رشد اِندوتلیال عروقی سرم در مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز هیپوکسی فاکتور رشد اندوتلیال عروقی فعالیت تناوبی با شدت بالا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۲۶ تعداد دانلود : ۸۹۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فعالیت متناوب با شدت بالا (HIE) در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر پاسخ VEGF سرم مردان غیرفعال است. به این منظور 9 مرد جوان غیرفعال (سن 5±50/24 سال، قد 6/4±22/174سانتی متر، وزن 5/4±75/70 کیلوگرم و حداکثر بازده کاری (Wmax) در شرایط هایپوکسی 04/29±185 و در شرایط نورموکسی 8/31±0/200) به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. آزمودنی ها، پروتکل فعالیت متناوب با شدت بالا را در شرایط هایپوکسی نورموباریک (3/15 تا 5/15درصد اکسیژن تقریباً برابر ارتفاع 2500 متر) و همین پروتکل را در شرایط نورموکسی در دو هفته مجزا اجرا کردند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 2 ساعت پس از فعالیت گرفته شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که بین شرایط محیطی مختلف (هایپوکسی و نورموکسی)، در میزان اثرگذاری بر سطوح VEGF سرمی مردان غیرفعال اختلاف معنادار وجود ندارد (452/0P=). مداخلات تمرینی و مطالعات بسیاری برای مشخص شدن مویرگ زایی در بدن نیاز است؛ اگرچه سطوح بالای VEGF پس از فعالیت متناوب با شدت بالا ممکن است به افزایش آنژیوژنز و مویرگ زایی منجر شود. به هر حال برای مشخص شدن محرک ها و سازوکارهایی که برای رشد عروق جدید در تمرینات با شدت بالا گزارش شده، به تحقیقات بیشتری نیاز است.
۲۵.

پاسخ متغیرهای همورئولوژیک به فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه در افراد چاق و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویسکوزیته خون فعالیت تناوبی با شدت بالا فعالیت بالاتنه فعالیت پایین تنه چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۴۸۲
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه بر عوامل همورئولوژیک بود. تعداد 12 آزمودنی با شاخص توده بدنی 3 ± 30 کیلوگرم/ مترمربع و میانگین سنی 1/7 ± 9/32 سال، پس از تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی برای بالاتنه و پایین تنه، فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه را در دو جلسه مجزا با فاصله یک هفته انجام دادند. فعالیت تناوبی شامل پنج تکرار بود که فعالیت به مدت دو دقیقه و با شدت 85 درصد اکسیژن مصرفی و ریکاوری چهار دقیقه با شدت 45 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از فعالیت گرفته شدند و برای تعیین فاکتورهای موردنظر آنالیز شدند. نتایج نشان داد که صرف نظر از نوع فعالیت ورزشی، فعالیت تناوبی باعث افزایش معنادار هماتوکریت، ویسکوزیته پلاسما، تعداد گلبول های قرمز، لاکتات، شاخص خشکی Tk و کاهش معنادار فیبرینوژن شد ( 0.05 > P )؛ اما فعالیت بر ویسکوزیته خون، تجمع پذیری و انعطاف پذیری گلبول های قرمز، هموگلوبین، فراهمی اکسیژن بافتی و فشارخون سیستولی تأثیر معناداری نداشت ( 0.05 < P ). همچنین، بین پاسخ مقادیر ویسکوزیته خون، هماتوکریت، هموگلوبین، فراهمی اکسیژن بافتی، تجمع پذیری و انعطاف پذیری گلبول های قرمز، شاخص Tk ، لاکتات، فیبرینوژن و فشارخون سیستولی فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه در دو جلسه تفاوت معناداری وجود نداشت ( 0.05 < P )؛ اما تغییرات ویسکوزیته پلاسما در فعالیت پایین تنه و تعداد گلبول های قرمز در فعالیت بالاتنه تفاوت معناداری با جلسه دیگر داشتند ( 0.05 > P )؛ بنابراین، فعالیت تناوبی شدید به دلیل ریکاوری فعال تأثیر منفی بر متغیرهای همورئولوژیک ندارد. همچنین، فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه به طور مشابهی بر متغیرهای همورئولوژیک اثر می گذارند.
۲۶.

تأثیر چهار هفته تمرین مقاومتی هایپوکسی بر هایپرتروفی و عملکرد عضله دوسر بازویی مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات مقاومتی شرایط هایپوکسیک عملکرد عضلانی هایپرتروفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۳۸۸
افزایش ترشح عوامل رشدی و متابولیکی به وسیله تمرینات هایپوکسی نشان داده شده، این در حالی است که عملکرد عضلانی به عنوان عامل اثرگذار اجرای ورزشی مورد توجه قرار نگرفته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 4 هفته تمرین مقاومتی در شرایط هایپوکسی بر هایپرتروفی و عملکرد عضله دوسر بازویی مردان سالم بود. 16 مرد جوان سالم به صورت تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی در شرایط هایپوکسی (فشار سهمی اکسیژن 13 درصد: 8 نفر) و نورموکسی (فشار سهمی اکسیژن 20 درصد: 8 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی برای هردو گروه به مدت 4هفته شامل 3 جلسه تمرین (60 درصد یک تکرار بیشینه تا واماندگی، سه سِت و یک دقیقه استراحت) حرکت جلوبازو ایستاده هالتر در هفته با 48 ساعت ریکاوری پس از تمرین انجام گرفت. قدرت به وسیله یک تکرار بیشینه، هایپرتروفی با استفاده از معادله بورش و عملکرد عضلانی به وسیله دستگاه آیزوکینتیک قبل و بعد از 4 هفته تمرین ارزیابی شد. در مقایسه دو گروه با هم تفاوت های آماری معناداری برای قدرت و شاخص خستگی مشاهده شد (05/0≥P). ولی دیگر عوامل شامل درصد چربی دوسر بازویی، هایپرتروفی، گشتاور مفصل آرنج در انقباض درون گرا و برون گرا، کل کار انجام گرفته عضله دوسر بازویی در انقباض درون گرا و برون گرا، نسبت فعالیت عضلات موافق به مخالف تفاوت معناداری نداشتند (05/0≤P). به نظر می رسد 4هفته تمرین مقاومتی هایپوکسی با بهبود معنادار قدرت و شاخص خستگی همراه می شود و این در حالی است که هایپرتروفی و شاخص های عملکرد عضلانی با درنظر گرفتن حجم تمرین کمتر در شرایط هایپوکسی تغییرات مشابهی را نشان دادند.
۲۷.

پاسخ فاکتورهای فیبرینولیتیک به پروتکل های مختلف فعالیت مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعال کننده پلاسمینوژن بافتی مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن تمرین با وزنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۳۶۱
هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ فاکتورهای فیبرینولیتیک به پروتکل های مختلف فعالیت مقاومتی بود. با این هدف، 10 مرد سالم (سن 2/2 ± 7/24 سال، قد 7 ± 177 سانتی متر و وزن 7 ± 3/77 کیلوگرم) و آشنا به تمرین با وزنه، در چهار جلسه جداگانه به فاصله یک هفته در این پژوهش شرکت کردند. پس از تعیین حداکثر قدرت در جلسه اول، آزمودنی ها در سه جلسه به صورت تصادفی سه فعالیت قدرتی- استقامتی (سه ست، 15 تکراری با 55% یک تکرار بیشینه و یک دقیقه استراحت)، هایپرتروفی (سه ست، 10 تکراری با 70% یک تکرار بیشینه و دو دقیقه استراحت) و قدرتی را (سه ست چهار تا پنج تکراری با 85 درصد یک تکرار بیشینه و سه دقیقه استراحت) اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری فعال کننده پلاسمینوژن بافتی ( t-PA ) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن ( PAI-1 ) قبل و بلافاصله بعد از فعالیت گرفته شدند. نتایج نشان داد که پروتکل های فعالیت مقاومتی باعث افزایش معنادار سط وح t-PA شد ( P=0.007 )؛ اما در سطوح PAI-1 تغییری ایجاد نکرد ( P=0.529 ). مقایسه پاسخ های متغیرهای فیبرینولیتیک به سه جلسه فعالیت نشان داد که افزایش سطوح t-PA به دنبال پروتکل قدرتی – استقامتی نسبت به دو پروتکل دیگر بیشتر بود. براساس یافته ها، فعالیت مقاومتی موجب افزایش فعالیت سیستم فیبرینولیزیز و کاهش تشکیل ترومبوز می شود و این اثرها در پروتکل فعالیت استقامتی – قدرتی بیشتر است.
۲۸.

تأثیر دو نوع فعالیت مقاومتی حاد با شدت و حجم بالا برگیرنده α2bβ3، و شاخص های عملکرد و فعالیت پلاکتی در افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پی سلکتین حجم فعالیت شدت فعالیت فعال سازی پلاکت فعالیت مقاومتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۱۸۳
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر دو نوع فعالیت مقاومتی با حجم بالا (HV) و شدت بالا (HI) بر شاخص های فعالیت و عملکرد پلاکتی بود. ده فرد آشنا به تمرینات مقاومتی (6 زن و 4 مرد، سن 5±28 سال، وزن 7/10±1/67 کیلوگرم، قد 9±168 سانتیمتر)، دو جلسه فعالیت مقاومتی HV و HI شامل 5 حرکت را اجرا نمودند. در پروتکل HV هر حرکت در 4 ست 12- 10 تکراری با وزنه معادل 70 درصد 1RM با فواصل استراحتی یک دقیقه ای بین حرکات و ست ها و در پروتکل HI هر حرکت در 4 ست 5- 3 تکراری با وزنه معادل 90 درصد 1RM با فواصل استراحتی سه دقیقه ای بین حرکات و ست ها انجام شد. نمونههای خونی قبل، بلافاصله پس از فعالیت و بعد از ۳۰ دقیقه ریکاوری، به منظور اندازهگیری MPV، PLT، PDW، PAC1، CD41a (GPIbα)، CD42b (GPIIbIIa) و CD62p از ورید بازویی گرفته شد. داده ها با استفاده داده ها با استفاده از آنالیز واریانس مکرر دوطرفه تحلیل شدند. افزایش معنی دار سطوح لاکتات خون، PLT و PDW به دنبال پروتکل HI بیشتر از پروتکل HV بود (p<0.05). تحلیل آماری داده ها کاهش معنی دار CD41a (گیرنده α2bβ3) و CD42b و افزایش معنی دار PAC1 و CD62p را متعاقب فعالیت مقاومتی نشان داد (p<0.05). این تغییرات برای CD41a، CD62p و PAC1 متعاقب پروتکل HI به طور معنی داری بیشتر از پروتکل HV بود (p<0.05). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری نمود که گیرنده α2bβ3، متغیرهای فعالیت و عملکرد پلاکتی به دنبال فعالیت مقاومتی تغییر می کنند و تغییرات این متغیرها بیشتر تحت تاثیر شدت فعالیت مقاومتی است تا حجم.
۲۹.

تاثیر فعالیت ورزشی در صبح یا عصر بر تغییرات ریتم شبانه روزی متغیرهای همودینامیک و اتونومیک قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریتم شبانه روزی همودینامیک متغیرهای اتونومیک فعالیت تناوبی با شدت بالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۶۷
فعالیت ورزشی به عنوان تنظیم کننده ریتم شبانه روزی باعث افت فشارخون بعد از ورزش می شود که میزان و مدت زمان آن به عواملی مانند تغییرات سیستم خودمختار وابسته است؛ لذا هدف از این تحقیق بررسی تاثیر فعالیت در صبح و عصر بر ریتم شبانه روزی فشارخون بود. ۸ مرد جوان سالم (با میانگین سنی ۳ ± ۳۲ سال) در سه جلسه مجزا به آزمایشگاه مراجعه کردند و جلسات فعالیت HIIE صبح (۰۸:۰۰) و عصر (۱۶:۰۰) (فعالیت شامل ۱۰ وهله فعالیت ۹۰٪ و ۹ وهله ریکاوری ۳۰٪ VO2max) وکنترل را انجام دادند. در هر ۳ جلسه ارزیابی ۲۴ ساعته فشارخون هر ۱۵ دقیقه در روز و هر ۴۵ دقیقه در شب ، و هولتر مانیتورینگ قلب (nuLF، nuHF، nuLFHFR و VLF) هر ۵ دقیقه به عمل آمد. نتایج نشان داد که متغیرهای همودینامیک پس از ورزش روند کاهشی داشته و نسبت به جلسه کنترل در صبح تا ۱۹ و در عصر تا ۲۰ ساعت پایدار است (p<0.01). میانگین تغییرات همودینامیک در زمان خواب، بیداری و ۲۴ ساعت نشان داد که فشارخون بعد از فعالیت پایین تر از کنترل است (p<0.01). همچنین ۳ تا ۸ ساعت بعد از فعالیت در صبح و ۵ الی ۶ ساعت بعد از فعالیت عصر افت فشارخون پس از ورزش اتفاق افتاد (p<0.01). به طورکلی فعالیت ورزشی صرف نظر از زمان انجام باعث روندی کاهشی در فشارخون سیستول، دیاستول و میانگین و تعدیل متغیرهای اتونومیک می شود. همچنین فعالیت صبح تاثیر بیشتری روی کاهش فشارخون زمان خواب و فعالیت عصر بر فشارخون زمان بیداری و ۲۴ ساعته دارد.
۳۰.

پاسخ سیستم های انعقاد خون، فیبرینولیز و فون ویلبراند به پروتکل های مختلف تناوبی و تداومی شنا در رت های صحرایی نر سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت تناوبی شدت فعالیت فعالیت تداومی هموستاز دی دایمر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۰
زمینه و هدف: حوادث ترومبوتیک در دوران سالمندی شایع است و فعالیت تناوبی شدید ( HIIE) برای سلامت افراد سالمند تجویز می شود. با این وجود، اثرات HIIE بر هموستاز در افراد سالمند مشخص نیست. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف بررسی پاسخ عوامل هموستازی به پروتکل های مختلف HIIE و فعالیت تداومی در رت های صحرایی نر سالمند انجام گرفت. روش تحقیق: تعداد 24 سر رت صحرایی نر سالمند در چهار گروه قرار گرفتند. رت ها در گروه شنای تناوبی با حجم کم (HIIEL) 14 وهله فعالیت 20 ثانیه ای با استراحت های 10 ثانیه ای با شدت 110 درصد بار بیشینه قابل تحمل (MSL). رت ها در گروه شنای تناوبی با حجم بالا (HIIEH)  پنج وهله فعالیت چهار دقیقه ای با شدت 80 درصد MSL با استراحت سه دقیقه ای، و در گروه تداومی (CTN) 35 دقیقه فعالیت با شدت 60 درصد MSL انجام دادند. گروه کنترل به مدت 35 دقیقه بدون فعالیت ورزشی در آب کم عمق غوطه ور ماندند. نمونه های خونی بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی برای اندازه گیری لاکتات و متغیرهای هموستازی گرفته شد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری 0/05>p انجام شد. یافته ها: غلظت لاکتات متعاقب HIIEL در مقایسه با گروه های دیگر، افزایش یافت. همچنین در گروه های HIIEL و HIIEH فعالیت ورزشی منجر به افزایش معنی دار عامل فون ویلبراند گردید. اگرچه عامل VIII و فیبرینوژن به ترتیب در هر دو گروه CTN و HIIEL افزایش و کاهش؛ و در گروه HIIEH، کاهش و افزایش داشتند؛ اما تغییرات معنی دار نبودند. همچنین، تغییرات معنی داری در سطوح دی دایمر، زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده و زمان پروترومبین پس از شنا، در هیچ گروهی دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به افزایش بیشتر عامل فون ویلبراند پس از فعالیت تناوبی (در مقایسه با فعالیت تداومی)؛ می توان نتیجه گیری نمود که فعالیت تداومی با شدت متوسط نسبت به HIIE برای دوران سالمندی ایمن تر می باشد.
۳۱.

تأثیر 12 هفته مصرف ترانس رزوراترول و تمرین استقامتی بر پاسخ شاخص های پلاکتی به یک جلسه فعالیت ورزشی وامانده ساز در موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
زمینه و هدف : تمرین استقامتی می تواند خطر بیماری های قلبی- عروقی را از طریق اثر بر فعالیت و شاخص های پلاکتی کاهش دهد و مکمل رزوراترول هم تأثیری مشابه تمرین، بر عملکرد پلاکت ها دارد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر همزمان 12 هفته مصرف مکمل ترانس رزوراترول و تمرین استقامتی بر پاسخ شاخص های پلاکتی به یک جلسه فعالیت ورزشی وامانده ساز بود. روش تحقیق : در این پژوهش، ۳۲ سر موش صحرایی نر ویستار (سن 8 هفته) به طور تصادفی در چهار گروه کنترل (C)، مکمل ترانس رزوراترول (S)، تمرین (T) و تمرین- مکمل ترانس رزوراترول (TS) قرار گرفتند. گروه های T و TS به مدت ۱۲ هفته و ۵ روز در هفته، تمرین روی نوار گردان را انجام دادند؛ به صورتی که تمرین در هفته اول با سرعت ۱۰ متر بر دقیقه و مدت 2۰ دقیقه شروع شد و در ماه آخر، به سرعت 30 متر در دقیقه و مدت زمان ۶۰ دقیقه رسید. گروه های S و TS، روزانه ۱۰ میلی گرم ترانس رزوراترول به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، 5 روز در هفته دریافت کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، تمامی گروه ها یک جلسه فعالیت حاد را با سرعت ۲۵ متر بر دقیقه و شیب ۱۰ درجه تا رسیدن به واماندگی انجام دادند. بلافاصله بعد از فعالیت، نمونه خونی گرفته شد و شاخص های پلاکتی شامل تعداد پلاکت ها، متوسط حجم پلاکتی، پهنای توزیع پلاکتی و درصد پلاکت ها با روش امپدانس الکتریکی اندازه گیری شدند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری05/0>p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : پاسخ متوسط حجم پلاکتی به فعالیت، بین چهار گروه به طور معنی داری تفاوت داشت (۰۳/۰=p). مقایسه زوج ها نشان داد که متوسط حجم پلاکتی در گروه S نسبت به گروه های C (۰۱/۰=p) و T (۰۱/۰=p) به طور معنی داری کمتر است. تفاوت معنی داری بین پاسخ سایر شاخص ها وجود نداشت (۰5/۰<p). نتیجه گیری : مصرف ۱۲ هفته مکمل ترانس رزوراترول موجب کاهش معنی دار متوسط حجم پلاکتی گروه S در پاسخ به فعالیت حاد ورزشی شد؛ اما  ترکیب مکمل با تمرین و تمرین تنها، تاثیری بر پاسخ شاخص های پلاکتی به فعالیت ورزشی نداشت.
۳۲.

تأثیر تمرین تناوبی شدید بر نوتروپنی در بیماران مبتلا به لنفوم و مالتپیل میلوما پس از پیوند سلول های بنیادی خون ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیوند پذیری لکوسیتی گلبول سفید سرطان آنتی بیوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۳
اهداف: سرکوب سیستم ایمنی ناشی از شیمی درمانی عارضه جانبی درمان سرطان است. تمرین ورزشی تنظیم کننده مؤثری برای زنده ماندن و عملکرد سلول های ایمنی می باشد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر نوتروپنی در بیماران سرطانی پس از پیوند سلول های بنیادی خونساز بود. مواد و روش ها: 20 بیمار مبتلا به لنفوم و مالتپیل میلوما به دو گروه ورزش و کنترل تقسیم شدند. گروه ورزش آزمون پلکانی بیشینه و سپس به مدت پنج روز تمرین ورزشی روی چرخ کارسنج به مدت 24 دقیقه (سه تناوب کار و استراحت چهار دقیقه ای با 80 و 40 درصد اوج توان بیشنه) انجام دادند، در حالی که گروه کنترل هیچ فعالیت ورزشی نداشتند. خونگیری روزانه در طول دوره درمان انجام می گرفت. تحلیل آماری داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های آنوا، تی مستقل و من ویتنی یو در سطح معناداری کمتر از 05/0 انجام شد. یافته ها: تعداد گلبول های سفید در روز سلول گیری و گرفتن پیوند لکوسیتی، در گروه ورزش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بیشتر بود (P<0.05). مقدار و تعداد روزهای تجویز داوری فاکتور تحریک کننده کلنی گرانولوسیت قبل از پیوند در گروه ورزش به طور معناداری از گروه کنترل کمتر بود (P<0.05). تعداد روزهای نوتروپنی و میزان مصرف آنتی بیوتیک بین دو گروه تفاوت معناداری نشان نداد (P>0.05). نتیجه گیری: با توجه به اثر مثبت تمرین بر پیوندپذیری لکوسیتی، احتمالا بیماران می توانند از تمرینات در کنار مراقبت های معمول بهره ببرند.
۳۳.

تاثیر فعالیت مقاومتی و حجم آن بر غلظت پلاسمایی ویسفاتین و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، اینترلوکین-6 و هورمون رشد در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حجم فعالیت مقاومتی حداکثر قدرت ویسفاتین اینترلوکین-6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی پاسخ غلظت پلاسمایی ویسفاتین به حجم فعالیت مقاومتی و ارتباط آن با مقاومت به انسولین، هورمون رشد وIL-6 می باشد. روش شناسی: پانزده مرد جوان سالم (سن 1±9/23سال، وزن 2/7±4/74 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 6/3±1/26 کیلوگرم بر متر مربع) در تحقیق حاضر شرکت نمودند. بعد از تعیین 10-RM، آزمودنی ها دو جلسه فعالیت مقاومتی 3 نوبت و 5 نوبتی را با فاصله یک هفته و بطور تصادفی اجرا نمودند. سه نمونه خونی قبل و بعد از فعالیت و نیز بعد از 30 دقیقه ریکاوری گرفته شدند و برای اندازه گیری هورمون رشد، اینترلوکین-6 و ویسفاتین آنالیز شدند. مقاومت به انسولین نیز با استفاده از غلظت گلوکز و انسولین محاسبه گردید. برای مقایسه جداگانه داده های قبل و بعد از ورزش و بعد از ریکاوری در دو جلسه، از آزمون آنالیز واریانس3×2 مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین پاسخ پلاسمایی ویسفاتین، اینترلوکین -6 و شاخص مقاومت به انسولین به دو حجم متفاوت فعالیت مقاومتی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P). بررسی همبستگی آماری داده ها در پاسخ به فعالیت، ارتباط معنی داری را بین هیچ کدام از متغیرهای اندازه گیری شده با ویسفاتین نشان نداد (05/0

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان