سارا نجف پور

سارا نجف پور

مدرک تحصیلی: استادیار علوم سیاسی دانشگاه شهید چمران اهواز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۹ مورد از کل ۱۹ مورد.
۱.

بررسی سیاست خارجی ترکیه در قفقاز جنوبی؛ تعامل و تقابل با روسیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سیاست خارجی ترکیه قفقاز جنوبی تعامل و تقابل روسیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
تحقیق حاضر به بررسی سیاست خارجی ترکیه در قفقاز جنوبی و تعامل و تقابل آن با روسیه می پردازد. در این پژوهش، از نظریه رئالیسم تهاجمی به عنوان چارچوب نظری استفاده شد که طبق آن، کشورها به دنبال افزایش قدرت و نفوذ خود در عرصه بین المللی هستند. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از طریق بررسی متون و مصاحبه با 20 نفر از خبرگان حوزه علوم سیاسی که به روش هدفمند و با معیار اشباع نظری انتخاب شدند، انجام شد. این رویکرد به پژوهشگران این امکان را می دهد که به درک عمیق تری از دیدگاه ها و تجربیات متخصصان در این حوزه دست یابند. یافته ها نشان می دهد که کشورهای قفقاز جنوبی بدون اراده خود در طیف بندی های استراتژیک منطقه ای و جهانی وارد شده اند. این امر به ویژه در شرایطی که دو کشور روسیه و ترکیه با تاریخ و تمدن کهن و متفاوت خود، پتانسیل های زیادی برای همکاری در زمینه های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارند، قابل مشاهده است. با این حال، رقابت شدید عقیدتی، سیاسی و نظامی میان این دو کشور در قفقاز جنوبی، مانع از بهره برداری از این ظرفیت ها شده است. روسیه به عنوان یک قدرت تاریخی در این منطقه، به دنبال حفظ هژمونی خود و کنترل بر تحولات سیاسی و امنیتی است. این کشور با استفاده از ابزارهایی از جمله دیپلماسی و نظامی، سعی در تقویت نفوذ خود در قفقاز جنوبی دارد. از سوی دیگر، ترکیه با استفاده از ایده نئوعثمانی گری و تلاش برای گسترش نفوذ خود، به دنبال ایجاد موقعیت های جدید در قفقاز جنوبی است. این تحقیق همچنین به بررسی تأثیرات مناقشات منطقه ای و نقش روسیه و ترکیه در این مناقشات می پردازد. درنهایت، این پژوهش به درک بهتر از دینامیک های سیاسی و امنیتی قفقاز جنوبی و نقش کلیدی روسیه و ترکیه در این منطقه می انجامد و می تواند به سیاست گذاران و تحلیلگران در تدوین استراتژی های مناسب برای مدیریت روابط بین المللی کمک کند.
۲.

سیاست و داستان سرایی؛ کارکردها و مؤلفه های «داستان» در سیاست بر اساس آرای هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرنت داستان کنش سیاست عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۶
شناخت دقایق و چند و چون داستان از چشم انداز سیاسی و ارکان و اجزای آن می تواند به کاربست بهتر و موثرتر داستان گویی در بیان و انتقال مفاهیم در علوم سیاسی کمک کند و نیز ابزار و چارچوبی کارآمد برای تحلیل و بررسی متون و افکار ارائه شده در قالب های داستانی ارائه نماید. در این پژوهش جایگاه و مفهوم داستان و کارکرد و مؤلفه های آن با تأکید بر قلمرو سیاست و با تمرکز بر آرای هانا آرنت در این عرصه بررسی می شود. بر این مبنا پرسش این است که جایگاه، کارکرد و مفهوم داستان گویی در اندیشه آرنت چیست و عناصر و اجزای آن کدامند؟ این پژوهش بصورت توصیفی- تحلیلی، آثار و آرای آرنت را مورد تحقیق قرار می دهد. بررسی ها نشان می دهد داستان در بیان معنا و انتقال مفاهیم از همه روش های تحلیلی، فلسفی و تاریخی سرشارتر است. داستان بهترین ابزار و بستر برای بیان، ظهور، نموداری و فهم کنش ها، رویدادها و پدیده های سیاسی و اجتماعی است. داستان ها افشا کننده کیستی، هویت قهرمانان و کنشگران و پدیده های منحصر به فرد بدون تقلیل آنها به زنجیره روابط علّی یا نظریه های فراگیر هستند. داستان، روایت جهان بین الأذهانی و کثرت بشری و نیز راهی به بی مرگی است. شجاعت و نشانِ قهرمانی قهرمان داستان، به سخن و کنشگری او به روایت هانا آرنت است.
۳.

منش ملّی ایرانیان و مسئولیت پذیری در حکمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسئولیت پذیری منش ملی پاسخگویی شفافیت قانون دولت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۸
در مشروعیت و کارآمدی حکومت ها و در بهروزی و سعادت مردم، مسئولیت پذیری کارگزاران نقشی حیاتی دارد و فقدان یا نارسایی در این امر، مردم، کشور و حکومت را به راه زوال سوق خواهد داد. از این روی ، تأمل در چند و چون و چرائیِ مسؤلیت پذیری در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های بنیادین ضروری است. پیشینه موضوع نشان می دهد این مسئله از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته، اما در این پژوهش کوشیدیم در نگاهی مبنایی، آن دسته از موانع مسئولیت پذیریِ ایرانیان که ذیل مفهوم منش ملی قرار می گیرند را مورد بررسی قرار دهیم. سوال اصلی ما این بود که مسئولیت پذیری در منشِ ملیِ ایرانیان چه جایگاهی دارد و کدام موانع در این منش نهفته اند؟ در این تحقیق تلاش کردیم با تأکید بر موضوع مسئولیت پذیری، با روشی توصیفی- تحلیلی منش ملّی ایرانیان را از نگاه متفکران و نویسندگان غیرایرانی مورد واکاوی قرار دهیم و موانع پاسخگویی و مسئولیت پذیری را در در این حوزه تا جای ممکن شناسایی کنیم. بررسی ما نشان می دهد تاریخ و فرهنگ سیاسی استبدادی حاکم در طی قرون به تقویت گرایش ها و ساختارهایی در بطن فرهنگ و منش ملی ایرانیان منجر شده که با وجود آگاهی از بایستگی انسانی و اجتماعیِ پاسخگویی در برابر دیگری، آنان را به سبب حس ناامنی و بی ثباتی، به سمت و سوی مسئولیت پذیری کمتر سوق می دهد.
۴.

نسبت دین و سیاست در اندرزنامه های اردشیربابکان و نیکولو ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اردشیر بابکان دین سیاست ماکیاولی مصلحت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۹۷
حقیقت و ماهیت رابطه دین و قدرتِ سیاسی یکی از مسائل مهم در باب نظام فکر و عملِ سیاسیِ دوره ساسانی است. این پژوهش کوششی مقدماتی در ارزیابی دقیق ترِ رابطه پیچیده و چندلایه دین و سیاست در اندیشه سیاسی ایرانِ ساسانی با تحلیلِ تطبیقی رابطه دین و سیاست در کتاب عهد اردشیر و آرای ماکیاولی است. در این مقاله با روشی مقایسه ای و نیز با کاربست روش اسکینر در فهم منطق درونی متون، رساله عهد اردشیر را با تمرکز بر انگاره های دینی-سیاسی آن در تطابق با آرای ماکیاولی در شهریار و گفتارها مورد مطالعه قرار دادیم. بررسی ما نشان می دهد که اگر «کارکردهایِ سیاسیِ دین»، «ضرورت بازآرائیِ دین» و « تقدم مصلحت بر اخلاق» در نگاه ماکیاولی به رابطه دین و سیاست را معیار قرار دهیم، عهد اردشیر متضمن تمامی این عناصر در نگاه به دین در سیاست است. از این رو می توان این اثر را دربردارنده طرحی نظری از چگونگی و دقایقِ رابطه دین و سیاست دانست. اردشیر در عمل و نظر از همان آغازِ یکداستان کردن ایرانیان به استفاده از ابزار دین و دقائق آن بدانسان که ماکیاولی سده ها بعد اندیشیده بوده است، اما به سبب فقدان مقدمات فکری و تاریخی، نمی توانسته همچون ماکیاولی نظریه پرداز دوران گذار باشد.
۵.

بررسی نسبت خشونت، جنگ و سیاست با تأکید بر اندیشه های هانا آرنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آرنت امر سیاسی انقلاب تمامیت خواهی خشونت عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۰۹
تعریف سیاست از منظری واقع گرایانه همانا علمی است هماره آمیخته به نیرنگ و فریب و اغلب به دور از هر انگاره و ایده اخلاقی و الزامات آن. این تعریف در جهان امروز بی شک چراغ راه و رأی بسیاری از سیاستمداران و کنشگرانی بوده و هست که برآنند در کشمشی همیشگی و غالبِ اوقات آمیخته با خشونت، باید منافع خویش را فراچنگ آورد. در این میانه آشوب و جنگ و خشونت به نام سیاست، برخی کنشگران سیاست و اخلاق در مقابل گاه و بیگاه بر آن شده اند که سیاست را باید از افقی انسانی، اخلاقی و همسوی صلح و دوستیِ اعضای بنی آدمی خواند و سیاست، خشونت نیست. در کشمکش این مجادلات، معنای سیاست و نسبت آن با خشونت هنوز مبهم به نظر می رسد و نسبت آنها یک مسئله است. در این پژوهش کوشیدیم به مسئله «نسبت خشونت و جنگ با سیاست» بپردازیم و به این سؤال پاسخ دهیم که خشونت، جنگ و سیاست چه رابطه ای باهم دارند؟ برای این منظور آرای هانا آرنت را محور قرار دادیم و با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع اصلی تحقیق پرداختیم. بررسی ما نشان می دهد هانا آرنت بر اساس مبانی فکری اگزیستانسیالیستی خود تعریفی از سیاست ارائه می دهد که برآیند ابعاد انسانی وجود آدمی یعنی عقل، سخن، آغازگری، انگیختگی، با دیگران بودن و گفت وگو است. آرنت سیاست را کنشی از جنس سخن و تعامل انسانی در عرصه عمومی می بیند که نسبتی با خشونت نداشته در تضاد با آن است. آنجا که خشونت آغاز می گردد، سیاست پایان یافته است.
۶.

نامه ای برای ایران؛ بررسی نسبت دین، سیاست و ایران گرائی در نامه تنسر به گشنسپ در چارچوب آرای «ماکیاولی»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۱
در حالی که نسبت دین و سیاست از مسائل اساسی در بررسی سامان فکر و کنش سیاسی عصر ساسانی به شمار می رود؛ انگاره غالب آن است که سیاست و فرمانفرمائی این دوران بیشتر بدست موبدان، بر مدار آیین زرتشتی و برای تقویت و تحکیم آن بوده و بدین سان سیاستِ ساسانیان دین محور تلقی می گردد. این پژوهش کوششی است در جهت بازاندیشی در این انگاره مألوف با بازخوانی رابطه دین و سیاست در پرتو بررسی تطبیقی متن نامه تنسر به گشنسپ با انگاره های ماکیاولی در این حوزه. از این بازخوانیِ چنین به نظر می رسد که راهبرد و رویکرد بنیادگذاران ساسانی به نسبتِ مقولات دین و سیاست را باید نه دین محور، بلکه ایران محور و ایران گرایانه دانست. محور کنش و اندیشه سیاسی آنان امر سیاسی و ایرانی است با کاربست ابزارِ دین .
۷.

رابطه تحرک اجتماعی و سطح تحصیلات با اعتماد سیاسی (مطالعه موردی شهروندان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتماد سیاسی اهواز تحرک اجتماعی تحصیلات کارگزاران سیاسی نظام سیاسی نهادهای سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۶
اعتماد سیاسی در تعیین چگونگی رابطه شهروندان و حاکمان نقشی بی بدیل دارد و به این سبب پایش سطح و عوامل مؤثر بر آن ضروری است. یکی از این عوامل، تحرک اجتماعی شهروندان است که در خود آن شاخص های زیادی تعیین کننده هستند از جمله تحصیلات. هدف این پژوهش بررسی رابطه میان تحرک اجتماعی و اعتماد سیاسی با تأکید بر نقش تحصیلات است. این پژوهش می کوشد در کنار رابطه کلی تحرک اجتماعی و اعتماد سیاسی، رابطه تحصیلات با اعتماد سیاسی را به طور مستقیم و غیرمستقیم به عنوان یک عامل مؤثر در تحرک اجتماعی ارزیابی کند. پرسش اصلی این است که تحرک اجتماعی و تحصیلات چه رابطه ای با اعتماد سیاسی و ابعاد آن دارند؟ این پژوهش کوشیده است با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به سؤال اصلی پاسخ داده و فرضیه های مقاله را بیازماید. در این جهت پرسشنامه های محقق ساخته، با پرسشگری تلفنی از 435 نفر از شهروندان اهواز تکمیل گردید. یافته ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد تحرک اجتماعی نزولی باعث کاهش اعتماد سیاسی در افراد می شود، اما تحرک اجتماعی صعودی لزوماً به افزایش سطح اعتماد سیاسی منجر نمی شود. تحصیلات بر اعتماد سیاسی تأثیر دارد، اما تحصیلات بالاتر از والدین به اعتماد سیاسی بالاتر منجر نمی شود، درحالی که سطح تحصیلات پایین تر، با اعتماد سیاسی پایین رابطه مستقیم دارد. 
۸.

اثر احساس تبعیض سیاسی و اجتماعی بر رفتار سیاسی ملی گرایانه و قوم گرایانه؛ مطالعه موردی قومیت های ساکن اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اهواز تبعیض قومیت مشارکت سیاسی نهادهای سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
چگونگیِ سیاست ورزی و سرنوشت هر اجتماعی برآیندی از تعامل مردم و حاکمان است. فهم چگونگی و چرائیِ کنشگری و مشارکت سیاسی شهروندان برای بهبود سامان سیاسی و اجتماعی و رفع نابسامانی ها ضروری است. احساس تبعیض بر اساس قومیت از مسائلی است که کنشگری و مشارکت شهروندان را به اَشکال متفاوت متأثر می سازد و می تواند اقوام را به همگرایی یا واگرائیِ ملی سوق دهد. با نظر به تنوع اقوام در ایران، فهم لایه های مختلف مسئله تبعیض و اثر آن بر اَشکال مشارکت سیاسی ضرورت دارد. در این راستا مسئله اصلی ما بررسی اثر احساس دوگونه تبعیضِ سیاسی و اجتماعی بر دو سطحِ رفتار سیاسیِ ملی گرایانه و قوم گرایانه بوده و سوال اصلی این است که احساس تبعیض سیاسی و اجتماعی، چه اثری بر رفتار سیاسی ملی گرایانه و قوم گرایانه دارد؟ برای بررسی موضوع، از روش کمّیِ پیمایش و ابزار پرسشنامه در شهر اهواز استفاده شد. یافته ها نشان می دهد احساس تبعیضِ سیاسی از سوی گروه های قومی مختلف، احتمال مشارکت سیاسیِ ملی گرایانه و مشارکت سیاسیِ قوم گرایانه آنها را تقویت می کند. در مورد احساس تبعیضِ سیاسی، به ترتیب عرب ها، بختیاری ها و بهبهانی ها بیشتر احساس تبعیضِ سیاسی می کنند. هرچه میزان احساس تبعیض اجتماعی افزایش می یابد، مشارکت سیاسیِ ملی گرایانه کاهش می یابد اما فعالیت سیاسیِ قوم محور بیشتر می شود. گروه های قومیِ مختلف در روابط روزمره اجتماعی با هم نیز احساس تبعیض دارند.
۹.

بررسی مقایسه ای الگوهای دموکراسی هابرماس، لاکلائو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دموکراسی مشورتی دموکراسی رادیکال ارنستو لاکلائو شانتال موفه یورگن هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۱۶۶
همان اندازه که امروزه در اجتناب ناپذیر بودن دموکراسی به عنوان الگوی حکومتی مطلوب تردید نیست، در مورد کاستی ها و ضعف های آن آگاهی وجود دارد. اندیشمندان علوم اجتماعی و به ویژه علوم سیاسی از رویکردهای مختلف برای یافتن الگوهایی کامل تر و کارامدتر در تلاش بوده اند. هابرماس، لاکلائو و موفه از نظرگاهی پساساختارگرایانه در پی ارائه الگوهایی از سیاست و حکومت دموکراتیک هستند، که پاسخگوی کمبود های نظریه های پیشین بوده و در برقراری سامانی نیک و دموکراتیک در میان منافع، اندیشه ها و گرایش های مختلف سیاسی و اجتماعی کارا و راهگشا باشد. پرسش اصلی این است که کدام یک از دو نظریه پساساختارگرا و دو الگوی دموکراسی مجادله ای و مشورتی از امکانات دموکراتیک و واقع گرایانه تری برخوردارند. در فرضیه ای برگرفته از نظریه دموکراسی رادیکال بیان می شود که کثرت گرایی اجتماعی، برابری، و  نفی هرگونه تلاش برای انکار ستیزه گری بالقوه و نهفته در روابط انسانی، دموکراسی لیبرال را به رادیکال تبدیل کرده و با جلوگیری از تمامیت خواهی به سامان نیک سیاسی منجر می شود. با رویکردی تحلیلی-تبینی، و بهره گیری از روش تحلیل مفهومی کیفی آثار نظریه پردازان پساساختارگرا درباره دموکراسی، و الگوهای مطرح شده در این نظریه ها از جنبه های مختلف به ویژه «نحوه رویارویی با کثرت گرایی ارزش ها و منابع قدرت سیاسی و اجتماعی»، «امکانات دموکراتیک» و «تحقق پذیری» مقایسه خواهد شد، تا میزان ضعف و قوت هریک تبیین شود. یافته های پژوهشی نشان می دهد که الگوی هابرماس بر پایه بنیان های فکری وی قادر نخواهد بود، در واقعیت اجتماعی و متن مناسبات قدرت، تضاد منافع و کثرت گروه ها راهگشا باشد. درحالی که دموکراسی رادیکال لاکلائو و موفه که ضمن پذیرش تضاد و کشمکش ها در رویکردی واقع گرایانه در پی آن است که برخوردها و دشمنی ها را به کوشش، رقابت و مجادله شهروندان بدل کند، می تواند به کامیابی و واقعیت نزدیک تر باشد.
۱۰.

رابطه انسان و فناوری در آموزش الکترونیک از چشم انداز نظریه کنشگرشبکه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش الکترونیک فناوری اطلاعات هویت فضای مجازی لاتور کنشگر - شبکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۹
هدف: بررسی رابطه انسان و فناوری در آموزش الکترونیک و پاسخ به این پرسش که «فناوری اطلاعات در آموزش الکترونیک چه تغییراتی در امر آموزش و نیز کنشگران آن ایجاد می کند»؟ پاسخ به این سوال های فرعی که آیا فناوری ارتباطی در آموزش الکترونیک، نقش کنشگر انسانی را کمرنگ و بدل به تسهیلگر می کند؟ فناوری در آموزش مجازی چه اثراتی بر آموزگار، دانش آموزش، کلاس، محتوای درسی، نظام ارزیابی و تصور همگانی از آموزش دارد و چگونه شبکه آموزش را بازتعریف می کند؟روش پژوهش:  برای بررسی اثر فناوری آموزش الکترونیک بر معلم، فراگیر، محتوای آموزشی و دیگر کنشگران و عناصر این عرصه از  روشی اسنادی و توصیفی- تحلیلی استفاده می کنیم و با به خدمت گرفتن چهارچوب مفهومیِ نظریه کنشگرشبکه و به طور خاص مفاهیم وساطت های چهارگانه آن به عنوان یک ابزار تحلیلی در فهم ارتباط انسان و فناوری در حوزه آموزش الکترونیک، تحلیل و تفسیری از آموزش الکترونیک و عاملیت کنشگران آن ارائه می دهیم.یافته ها: فناوری اطلاعات در آموزش الکترونیک 1- هدف را تغییر می دهد (وساطت ترجمه)؛ 2- کنش را تغییر می دهد (وساطت تشکیل)، 3- زمان و مکان را در خود جمع می کند (وساطت جعبه سیاه سازی)، 4- دیگر کنشگران را نمایندگی می کند (وساطت نمایندگی).نتیجه گیری: فناوری اطلاعات در آموزش مجازی ابزاری صرف در دست آموزگار و در خدمت آموزش نیست. این فناوری هم کنشگرانِ این حوزه و هم امر آموزش را از جهات متعدد تغییر داده است که تحلیل این شیوه آموزش در قالب وساطت های چهارگانه فهمی روشن تر از این تغییرات ارائه می دهد. «آموزشِ تغییر یافته» با وساطت فناوری را باید از  نو شناخت
۱۱.

نسبت سیاست و فهم در منظومه فکری هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرنت امر سیاسی فهم هرمنوتیک عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۳۰۷
هانا آرنت از متفکرانی است که بیشتر در حوزه اندیشه سیاسی با «ریشه های توتالیتاریسم»، «خشونت»، «انقلاب» و «وضع بشر» شناخته می شود اما همزمان نگاهی عمیقا فلسفی با گرایشهای زیستمانی و پدیدارشناسانه برآمده از همنشینی با هایدگر در این آثار نشان می دهد که در «میان گذشته و آینده» و «حیات ذهن» به اوج می رسد و بیش از سیاست، به فلسفه محض و با تاکید بر مقوله فهم و هرمنوتیک نزدیکتر می شود. در این پژوهش می کوشیم به فهمی از نسبت این دو بعد فلسفی و سیاسی اندیشه ها و آرای آرنت دست یابیم و به این مسئله پاسخ گوییم که چه نسبتی میان هرمنوتیک، فهم و پدیدارشناسی از یکسو و سیاست از سوی دیگر، در اندیشه آرنت وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال، رویکرد آرنت به «فهم» و «امر سیاسی» و نسبت این دو را با روشی توصیفی و تحلیلی در آثار برجسته او مورد بررسی قرار می دهیم.در فرجام این تحقیق به نظر می رسد آرنت انسان و امر سیاسی و نیز مقوله فهم را در دل چارچوبی واحد و از منظر و رویکردی فراگیرتر می بیند و نگاهی پدیدارشناسانه و تفسیری نسبت به انسان، جهان، فهمِ جهان و نیز امر سیاسی دارد. منظومه فکری هانا آرنت پیوندی است میان پدیدارشناسی و نظریه سیاسی و به عبارتی گونه ای سیاسی کردن پدیدارشناسی هرمنوتیک و بسط رویکردی پدیدارشناسانه-هرمنوتیک در حوزه نظریه و فکر سیاسی. از آنجا که رویکرد پدیدارشناسانه هرمنوتیک آرنت به امر سیاسی در درجه اول و بیش از هرچیز در فهم «جهانیت» وجود بشری به کار گرفته شده است، می توان آن را نوعی پدیدارشناسی وجودگرا یا انسان شناسی پدیدارشناسانه امر سیاسی خواند.
۱۲.

نسبت سیاست و فهم در منظومه فکری هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرنت امر سیاسی فهم هرمنوتیک عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۵۱۳
هانا آرنت از متفکرانی است که بیشتر در حوزه اندیشه سیاسی با «ریشه های توتالیتاریسم»، «خشونت»، «انقلاب» و «وضع بشر» شناخته می شود اما همزمان نگاهی عمیقا فلسفی با گرایشهای زیستمانی و پدیدارشناسانه برآمده از همنشینی با هایدگر در این آثار نشان می دهد که در «میان گذشته و آینده» و «حیات ذهن» به اوج می رسد و بیش از سیاست، به فلسفه محض و با تاکید بر مقوله فهم و هرمنوتیک نزدیکتر می شود. در این پژوهش می کوشیم به فهمی از نسبت این دو بعد فلسفی و سیاسی اندیشه ها و آرای آرنت دست یابیم و به این مسئله پاسخ گوییم که چه نسبتی میان هرمنوتیک، فهم و پدیدارشناسی از یکسو و سیاست از سوی دیگر، در اندیشه آرنت وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال، رویکرد آرنت به «فهم» و «امر سیاسی» و نسبت این دو را با روشی توصیفی و تحلیلی در آثار برجسته او مورد بررسی قرار می دهیم. در فرجام این تحقیق به نظر می رسد آرنت انسان و امر سیاسی و نیز مقوله فهم را در دل چارچوبی واحد و از منظر و رویکردی فراگیرتر می بیند و نگاهی پدیدارشناسانه و تفسیری نسبت به انسان، جهان، فهمِ جهان و نیز امر سیاسی دارد. منظومه فکری هانا آرنت پیوندی است میان پدیدارشناسی و نظریه سیاسی و به عبارتی گونه ای سیاسی کردن پدیدارشناسی هرمنوتیک و بسط رویکردی پدیدارشناسانه-هرمنوتیک در حوزه نظریه و فکر سیاسی. از آنجا که رویکرد پدیدارشناسانه هرمنوتیک آرنت به امر سیاسی در درجه اول و بیش از هرچیز در فهم «جهانیت» وجود بشری به کار گرفته شده است، می توان آن را نوعی پدیدارشناسی وجودگرا یا انسان شناسی پدیدارشناسانه امر سیاسی خواند.
۱۳.

واکاوی امر سیاسی در فضای مجازی از منظری آرنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرنت امر سیاسی امر اجتماعی فضای مجازی عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۳۱۷
همان طور که درباره نقش و اثرگذاری فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آنلاین در زندگی بشر امروز یقین داریم، کم و بیش به همان اندازه هم همچنان درباره امکانات و توانمندی و اثربخشی فضای مجازی برای ایجاد تحولات سیاسی، دموکراتیک و مدنی، ابهام و شک داریم. به ویژه عرصۀ نظریۀ سیاسی نیازمند تأمل و سنجش فکورانه این پدیده دنیای نو با محک عقل و نظریه های سیاسی است تا به فهم درستی از امکانات شبکه های اجتماعی آنلاین برای سیاست نائل آید. این مقاله پژوهشی است نظری درباب امکانات سیاسی شبکه های اجتماعی آنلاین و ارزیابی تضمنات سیاسی فضای مجازی از منظری آرنتی و امکان قرار گرفتن آن در جایگاه حوزه عمومی یا یک آگورای مجازی در نسبت با مفاهیم و دقایق تلقی آرنت از سیاست. در این ارزیابی، تلقی «هانا آرنت» از امر سیاسی را ملاک و معیار قرار می دهیم و سعی می کنیم تا روشن کنیم که «آیا شبکه های اجتماعی مجازی می توانند کنش سیاسی راستین به معنای آرنتی آن را تسهیل کنند یا خیر؟». به عبارت دیگر و در بیانی آرنتی، «آیا شبکه های مجازی برای سیاست، فرصت و امکان هستند یا ضد سیاسی و تهدید؟». این بررسی نشان می دهد در حالی که سیاست در قالب مفهوم عمل در اندیشه آرنت بین الأذهانی، متکثر، مشارکتی، زبانی و گفت وگویی و ظهور در عرصۀ عمومی است، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی آنلاین بیشتر عرصه خواسته های شخصی و مطالبات معیشتی، بیهوده گویی، غلبه امر اجتماعی و ویژگی های همگون ساز و ضد کثرت گراست که امکانات سیاسی آنها را با تردید جدی مواجه می کند.
۱۴.

روش شناسی هانا آرنت در فهم پدیده های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳۱ تعداد دانلود : ۶۷۰
با اینکه آرا و اندیشه های هانا آرنت -به عنوان یکی از برجسته ترین متفکران حوزه تاریخ و نظریه سیاسی قرن بیستم- امروزه یکی از منابع و مراجع اصلی محافل فکر سیاسی به شمار می رود و مباحث او در کتاب وضع بشر، ریشه های توتالیتاریسم، حیات ذهن، میان گذشته و آینده و... موضوع صدها مقاله و رساله بوده و هستند، اما درباره روش او بحث چندانی به چشم نمی خورد. این خلأ از آن رو است که او نه در این آثار و نه در هیچ جای دیگر به مقوله روش مطالعات و پژوهش هایش نپرداخته و پژوهشی جامع و مستقل هم در این باره صورت نگرفته است. این مقاله می کوشد ضمن مطالعه روش هانا آرنت در فهم سیاست در راه گشایش افقی نو در مقوله روش در علوم سیاسی مبتنی بر رویکرد و الگوهای غنی و بدیع هانا آرنت گام بردارد. برای این مهم و فهم آرنت و روش تفهمی او به تحلیل آثارش مراجعه و این روش و تکنیک ها را از دل آنها استخراج کرده است. آرنت از منظر و رویکردی تفسیری به فهمِ جهان و پدیده ها و امور سیاسی می پردازد و در این راه تکنیک های خاص و منحصر به فردی را به خدمت می گیرد که در چارچوب منظومه فکری و دستگاه فلسفی-سیاسی خاص اوست. آرنت با رد و نقد مغالطه های متافیزیکی و روش های تقلیل گرا و جبر گرای علوم مدرن، روش هایی خاص برای فهم جهان و انسان در پیش می گیرد که داستان گویی، تصور پژوهشگر به مثابه تماشاگر موقعیت مند و بی طرف، افتراق گذاری و تمایزها، کاربرد پارادوکس ها و تحلیل آنها برای رسیدن به فهم، و استفاده از ذوق و سلیقه، و تخیل در فهم از مهم ترین ایده های خاص او در فهم هستند
۱۵.

تبیین نقش تلویزیون و مطبوعات در رشد فرهنگ سیاسی مشارکتی (مطالعه موردی: دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت سیاسی رسانه فرهنگ سیاسی جامعه پذیری سیاسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه بررسی مخاطب
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات آموزش و ارتباطات اقناعی پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی
تعداد بازدید : ۱۳۰۷ تعداد دانلود : ۷۷۲
با توجه به اهمیت مشارکت سیاسی شهروندان در جوامع امروز و همچنین، این موضوع که ایران؛ به ویژه در سال های پس از انقلاب، افزایش مشارکت سیاسی مردم و دستیابی به توسعه سیاسی را به عنوان یکی از اهداف خود قرار داده است، پژوهش حاضر می کوشد آموزه های فرهنگ سیاسی را که از طریق تلویزیون و مطبوعات به شهروندان؛ خصوصاً دانش آموزان دبیرستانی منتقل می شود، بررسی کند و به این نکته پی ببرد که آیا این دو رسانه به عنوان بخش مهمی از فرآیند جامعه پذیری سیاسی در انتقال آموزه های فرهنگ سیاسی مشارکتی در میان دانش آموزان موفق عمل کرده اند. در حقیقت، پرسش اصلی این مقاله این است که: تلویزیون و مطبوعات در ایران کدام آموزه های فرهنگ سیاسی را به مخاطبان دانش آموز خود منتقل می کنند و آیا این آموزه ها دانش آموزان را به سمت فرهنگ سیاسی مشارکتی رهنمون می سازد؟ بنابر فرضیه مقاله حاضر، تلویزیون و مطبوعات در ایران بیش از آنکه به تقویت آموزه های فرهنگ سیاسی مشارکتی، مانند حقوق شهروندی و مانند آن بپردازند، به گسترش آموزه های فرهنگ سیاسی تبعی پرداخته اند و از آنجا که به دلایل مختلف در کسب اعتماد مخاطبان خود موفقیت چندانی نداشته اند، اندک آموزه های آنها که رنگ و بوی فرهنگ مشارکتی داشته است نیز از سوی مخاطب مورد توجه و استقبال چندانی قرار نگرفته است. نگارنده در پژوهش حاضر کوشیده است با استفاده از روش پیمایشی و توزیع پرسشنامه در میان دانش آموزان پایه های دوم و سوم دبیرستان شهر اصفهان، به سؤال های پژوهش پاسخ دهد. در همین راستا، 440 پرسشنامه در میان دانش آموزان توزیع شد که 22 عدد از آنها به علت کامل نبودن از فرایند پژوهش حذف شدند و تعداد 418 پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. در تحلیل آماری پژوهش از شیوه های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده و به این وسیله یافته های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. براساس یافته های پژوهش، تلویزیون بیش از مطبوعات در راستای گسترش آموزه های فرهنگ سیاسی مشارکتی حرکت نموده؛ در حالی که آموزه های فرهنگ سیاسی که توسط مطبوعات به دانش آموزان دبیرستانی منتقل شده، بیشتر تبعی بوده اند.
۱۶.

هرمنوتیک فلسفی هانا آرنت در تطابق با رویکرد تفسیری هایدگر و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرنت پدیدارشناسی روش گادامر هایدگر هرمنوتیک فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۵ تعداد دانلود : ۶۵۴
اگر فهم امور بشری، سیاست و جامعه با رویکردی وجودگرایانه را محور تفکرات فلسفی و سیاسی آرنت بدانیم، در این مقاله برآنیم که به بنیان های فکری و رویکرد تفهمی او بازگردیم و به این پرسش که خودِ فهم در اندیشه آرنت به چه معناست و چه نسبتی با هرمنوتیک فلسفی دارد بپردازیم. در این پژوهش برای فهمِ فهم آرنت از فهم و روش او در فهم مقولات و موضوعات، روش و رویکرد تفسیری او را در متن سنت هرمنوتیکی و تطابق با دقایق فهم در اندیشه های هایدگر و گادامر قرار می دهیم. تأکید بر منحصربه فرد بودن و تازگی و آغازگری هر انسان، نقد جوهرگرایی، ذات گرایی، تقلیل گرایی، علم گرایی و تاریخ گرایی، تأکید بر اهمیت و جایگاه مهم پیش فرض ها در فهم، دوری، عملی، موقعیت مند و جهانی بودن فهم و شاید از همه مهمتر اراده به مواجهه با خودِ پدیده ها، از مهمترین وجوه مشترک رویکرد آرنت، گادامر و هایدگر به فهم است و از این روی رویکرد آرنت به فهم در پیوند با بسترهای فلسفی و فکری او هرمنوتیک فلسفی و پدیدارشناسانه به شمار می رود. فراتر از این، داستان گویی، تصور پژوهشگر به مثابه تماشاگر موقعیت مند و بی طرف، افتراق گذاری و تمایزها و پیش ساختارهای فهم ایده هایی خاص آرنت در هرمنوتیک پدیدارشناسانه او به شمار می روند.
۱۷.

بررسی تطبیقی امکانات نظری کاربردی شدن نظریه های تنوع فرهنگی (لیبرالیسم، پسالیبرالیسم، نسبی گرایی و باهمادگرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنوع فرهنگی باهمادگرایی پسالیبرالیسم لیبرالیسم و نسبی گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۰ تعداد دانلود : ۵۹۶
برخلاف پیش بینی ها و علی رغم پیشرفت روزافزون فناوری های ارتباطی، جوامعبشری امروز نه تنها به سمت یکدست شدن کامل پیش نمی روند، بلکه هویت ها، سبک های مختلفزندگی و همچنین اقلیت های قومی و مذهبی که تا چند دهه گذشته بیمناکِ از دست دادنهویت خود بودند با استفاده از امکانات دنیای امروز، دوباره سر برافراشته و می کوشند وجوهتمایز خود با دیگران را مطرح کنند و به این ترتیب، حق حفظ سنت ها و عملمطابق با آن را برای خود محفوظ نگاه دارند. در این عرصه چگونگی تعامل و کنش متقابلو عادلانه هویت ها، فرهنگ ها و اقلیت ها و اکثریت ها با هم مسئله ای اس ت که نظریه های مختلفی در مورد آن ارائه شده است که اغلب برآمده از متن فرهنگ لیبرال بودهو ابعاد هنجاری آنها متوجه این جامعه و فرهنگ است. مقاله پیش رو، در پی فهم ایننکته است که کدام یک از این نظریه ها، امکانات نظری بیشتری برای کاربردی شدن درجوامع چند فرهنگی دارند؟ در بررسی تطبیقی و انتقادی، مهم ترین رویکردها و نظریه های تنوعفرهنگی از جمله رویکردهای لیبرال، پسا لیبرال، نسبی گرایانه و باهمادگرایانه به نظرمی رسد که رویکرد باهمادگرایانه در جوامعی که تنوع فرهنگی دارند، می تواند امکاناتنظری بیشتری برای کاربردی شدن داشته باشد. پژوهش پیش رو برای پاسخ به پرسش خود ازروش توصیفی و تحلیلی و ابزار کتابخانه ای بهره می برد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان