پریسا سادات سیدموسوی

پریسا سادات سیدموسوی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه بهداشت خانواده، پژوهشکده خانواده، دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین کارکردهای متوازن و نامتوازن خانواده با علائم اختلال های خوردن در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال خوردن کارکرد خانواده دشواری تنظیم هیجان نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۳۳۳
اختلال های خوردن جزو زیان بارترین بیماری های روان پزشکی هستند که با بیماری های پزشکی و روان شناختی مهمی همراه هستند که موجب هزینه های شخصی، خانوادگی و اجتماعی چشمگیری می گردند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین کارکردهای متوازن و نامتوازن خانواده با علائم اختلال خوردن در نوجوانان بود. این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان 13 تا 18 ساله مشغول به تحصیل در دبیرستان های (دوره ی اول و دوم) شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 تشکیل می دادند. از میان آن ها 567 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند و به آزمون نگرش های خوردن (گارنر و گارفینکل، 1979)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (گراتز و رامر، 2004) و مقیاس ارزیابی سازگاری و انسجام خانواده (السون، 2011) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد مسیر مستقیم کارکرد متوازن و نامتوازن خانواده بر علائم اختلال خوردن معنی دار نیست ولی اثر غیرمستقیم کارکرد نامتوازن خانواده بر علائم اختلال خوردن از طریق دشواری تنظیم هیجان معنی دار است (001/0 p= ،166/0 = β ). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد کرد که برای مداخله در اختلال های خوردن به جای تمرکز بر کارکردهای خانواده، می توان دشواری های تنظیم هیجان را به عنوان هدف درمان انتخاب نمود.
۲۲.

نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتارهای مراقبتی روابط موضوعی صمیمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در ارتباط بین روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش زنان و مردان متاهل شهر تهران در سال 1399 بودند که بیش از دوسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود؛400 نفر به روش نمونه گیری دردسترس (200 زن و 200 مرد) انتخاب و مقیاس صمیمیت تامپسون و واکر (1983) (MBI)، پرسشنامه ی رفتارهای مراقبتی کانس و شاور (1994) (CBQ) و پرسشنامه ی روابط موضوعی بل (۱۹۹۵) (BORRTI) را به صورت آنلاین تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل پژوهش بود؛ نتایج نشان داد که بین روابط موضوعی با صمیمیت زناشویی و رفتارهای مراقبتی همبستگی منفی معنادار (01/0>P) و بین صمیمیت و زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، رفتار مراقبتی حساس و وسواس گونه همبستگی مثبت معنادار (01/0>P) وجود دارد. یافته های تحلیل مسیر موید نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی بود که زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، حساس و وسواس گونه (01/0>P) به ترتیب بیشترین نقش را داشتند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که هرچه فرد روابط دلبسته مدار ناایمن تری را تجربه کرده باشد، به واسطه رفتارهای مراقبتی کمتر یا استفاده از اشکال نامناسب رفتارهای مراقبتی (از جمله استفاده از رفتارهای مراقبتی کنترل کننده) در روابط بعدی، صمیمیت کمتری را در زندگی زناشویی خود تجربه می کند.
۲۳.

پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر مبنای انتظارات پیامد، نظارت والدینی و پایداری در برابر تاثیرات همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتظارات پیامد مصرف مواد تاثیرات همسالان گرایش به مصرف مواد نظارت والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۱۸۷
هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر مبنای انتظارات پیامد، نظارت والدینی و پایداری در برابر تاثیرات همسالان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1399-1398 تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 419 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خطرپذیری جوانان، ارزیابی شناختی وقایع خطرساز، پایداری در برابر تاثیرات همسالان، و راهبردهای نظارت والدینی بود. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین انتظارات پیامد مثبت با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت و معنادار و بین پایداری در برابر تاثیرات همسالان، نظارت والدینی، کنترل والدینی، و درخواست والدینی با گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که 56 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد بر اساس انتظارات پیامد مثبت، پایداری در برابر تاثیرات همسالان، و نظارت والدین قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان اقداماتی در راستای اصلاح انتظارت افراد در زمینه پیامدهای مثبت در مورد مصرف مواد، افزایش پایداری در برابر تاثیرات همسالان، و افزایش نظارت والدین انجام داد که در نهایت منجر به کاهش مصرف مواد شود.
۲۵.

رابطه امنیت دلبستگی با بد تنظیمی هیجانی نوجوانان: نقش میانجی توانایی ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدتنظیمی هیجانی امنیت دلبستگی ذهنی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۴۶
این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی توانایی ذهنی سازی در رابطه بین امنیت دلبستگی با بد تنظیمی هیجانی نوجوانان انجام گردید. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر و چه پسر –بودند که در طیف سنی 11 تا 17 سال قرار داشتند و در سال 1399 مشغول به تحصیل در مناطق یک و دو شهرستان زنجان بودند. 200 نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس برای این پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های تجارب روابط نزدیک – ساختار رابطه- (ECR-RS) (فریلی و همکاران، 2000)، ذهنی سازی نوجوانان- (RFQ-Y) (ها و همکاران، 2013) و دشواری تنظیم هیجان- (DERS) (گرتز و روئمر، 2004) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. شاخص های برازش نشان دهنده ی برازش عالی داده ها با مدل اصلاح شده بود. دلبستگی اجتنابی به پدر به صورت مستقیم توانست بد تنظیمی هیجانی در نوجوانان را پیش بینی کند (۰01/۰p‹). همچنین دلبستگی اجتنابی به پدر و دلبستگی اضطرابی به مادر به صورت غیر مستقیم و از طریق توانایی ذهنی سازی توانستند بد تنظیمی هیجانی در نوجوانان را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). از نتایج فوق می توان نتیجه گرفت که امنیت دلبستگی و توانایی ذهنی سازی در کنار هم می توانند نقش زیادی در پیش بینی بد تنظیمی هیجانی در نوجوانان داشته باشند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های ارتقا تنظیم هیجانی ضروری است.
۲۶.

نقش تعدیل کنندگی کنش تأملی در رابطه ادراک پذیرش- طرد والدینی و تنظیم هیجانات در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش- طرد والدینی تنظیم هیجانات کنش تأملی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۴۵
هدف: هدف از پژوهش حاضر، آزمودن نقش تعدیل کنندگی کنش تأملی در رابطه ادراک پذیرش- طرد والدینی و تنظیم هیجانات در نوجوانان بود.  روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان 18-14 ساله ایرانی تشکیل دادند. داده ها به روش نمونه گیری در دسترس از 400 نوجوان داوطلب شرکت در پژوهش جمع آوری شد. آن ها مجموعه ای از پرسشنامه هایی را به صورت آنلاین تکمیل کردند که این پرسشنامه ها شامل: پرسشنامه کنش تأملی فوناگی و همکاران (2016)، فرم کوتاه پرسشنامه پذیرش- طرد والدینی روهنر (2005) و دشواری در تنظیم هیجانات گراتز و روئمر (2004) بودند. برای پاسخ به سؤالات پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: بین ادراک طرد پدر و مادر و همچنین بعد عدم قطعیت کنش تأملی با دشواری در تنظیم هیجانات نوجوانان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما بعد قطعیت با دشواری در تنظیم هیجانات رابطه منفی معناداری داشت. همچنین بعد قطعیت کنش تأملی در رابطه ادراک طرد پدر و مادر با دشواری در تنظیم هیجانات نقش تعدیل کننده داشت؛ در حالی که بعد عدم قطعیت کنش تأملی نتوانست در رابطه ادراک طرد پدر و مادر با دشواری در تنظیم هیجانات نوجوانان نقش تعدیل کننده ایفا کند. نتیجه گیری: در صورتیکه نوجوانان از کنش تأملی خوبی برخوردار باشند، می توانند با تأثیرات ناشی از طرد والدینی به شکل مطلوب تری کنار آیند. بنابراین کمک به بهبود سطح کنش تأملی می تواند در دستور کار درمانگرانی قرار بگیرد که در حیطه کودک، نوجوان و روابط والد- فرزندی کار می کنند.
۲۷.

اثربخشی برنامه آموزشی پردازش حسی مبتنی بر الگوی دان به مادران کودکان پیش دبستانی مضطرب بر نشانگان اختلال های اضطرابی کودکان آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی پردازش حسی دان آموزش گروهی مادران اضطراب کودکان پیش دبستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۷۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سبک های پردازش حسی مبتنی بر الگوی دان به مادران، بر کاهش مشکلات اضطرابی فرزندان پیش دبستانی آن ها انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی و با طرح های پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش، مادرانِ کودکان مضطرب مهدکودک های شهر کرج بود. نمونه پژوهش شامل مادران چهل کودک مبتلا به اضطراب مقطع پیش دبستانی بود که به روش در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اضطراب کودکان پیش دبستانی (PAS) و پرسش نامه پردازش حسی فرم کودک (CSP) بود. گروه آزمایش با استفاده از بسته آموزشی سبک های پردازش حسی مبتنی بر الگوی دان مورد مداخله قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های زیرمقیاس های اضطراب جدایی، ترس ناشی از جراحات جسمانی، اضطراب اجتماعی و اضطراب تعمیم یافته در پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و گواه (001/0= p، 26/21، 32/33، ،56/24، 14/11= F) تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). باتوجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر و باتوجه به کاهش معنادار اضطراب کودکان می توان نقش آموزش سبک های پردازش حسی را بر کاهش نشانگان اضطرابی کودکان مبتلا به اضطراب اثرگذار دانست.
۲۸.

تعیین اثربخشی برنامه والدگری تأملی تطبیق یافته بر تنیدگی مادران مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه والدگری تأملی تطبیق یافته تنیدگی مادران مضطرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۲
زمینه: یکی از متغیرهایی که با تنیدگی مادران رابطه دارد، کنش تأملی آنان است. کنش تأملی یا ذهنی سازی یک نمود آشکار از روایت ظرفیت ذهنی سازی در افراد است. نقش پراهمیت مادر به عنوان مراقب اولیه و اصلی کودک و به دنبال آن، تأثیر تنیدگی بر گستره وسیعی از عملکرد مادر از جمله در فرآیند ذهنی سازی بین او و کودک، ضرورت برنامه های والدگری تأملی انطباق یافته با ذهنی سازی مادر را جهت کاهش تنیدگی مادران مضطرب آشکار می سازد، ولی مرور مطالعات پیشین نشان می دهد در این زمینه شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه والدگری تأملی تطبیق یافته بر تنیدگی مادران مضطرب انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران مضطرب ساکن شهر تهران در سال 1401 بود. نمونه گیری با اعلام فراخوان در سه مهدکودک و چهار کلینیک روانشناختی در شهر تهران و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از نوع هدفمند از بین مادران داوطلب دارای علائم اضطراب انجام شد. در نهایت، تعداد 20 نفر مادر مضطرب (با کسب حداقل نمره اضطراب متوسط در آزمون اضطراب بک) به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات نیز شامل پرسشنامه تنیدگی والدینی - فرم کوتاه (آبیدین، 1995) بود. گروه آزمایش در طی 8 جلسه، برنامه آموزش والدگری تأملی تطبیق یافته با ذهنی سازی مادر را دریافت کردند، ولی اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. همچنین برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-20 استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس در پژوهش حاضر نشان داد برنامه مداخله ای والدگری تأملی تطبیق یافته در بین خرده مقیاس های سه گانه تنیدگی والدینی به طور معناداری باعث کاهش آشفتگی والدین و تعاملات ناکارآمد والد - فرزند شد (0/001P<)، اما در کاهش نمرات خرده مقیاس ویژگی های کودک مشکل آفرین اثربخش نبود. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی برنامه مداخله ای والدگری تأملی تطبیق یافته بر میزان تنیدگی مادران مضطرب در مطالعه حاضر، به نظر می رسد آموزش والدین در این زمینه می تواند یکی از مناسب ترین روش ها برای بهبود تعاملات مادر - کودک، شکل گیری دلبستگی ایمن در کودکان و متعاقب آن، کاهش سطح تنیدگی مادران مضطرب یاشد.
۲۹.

طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنی سازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهنی سازی کودکان مبتلا به دیابت نوع یک کنش تاملی مشکلات عاطفی - رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۵
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مشکلات ذهنی سازی، طراحی و اعتباریابی برنامه تقویت ذهنی سازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک و بررسی اثربخشی آن بر کنش تاملی والدین و مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک انجام گرفت. روش: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد. در بخش کیفی پس از مصاحبه با 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک ساکن استان اصفهان و 22 نفر از والدین ایشان، مشکلات ذهنی سازی آن ها از طریق تحلیل مصاحبه ها با روش پدیدارشناسی استعلایی در قالب 3 مضمون کلی، 18 زیرمضمون اصلی و 50 زیرمضمون فرعی استخراج گردید. سپس مبتنی بر این مضامین و در چارچوب مفاهیم نظریه ذهنی سازی، برنامه تقویت ذهنی سازی والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک طراحی شد. پس از تایید روایی محتوایی بر اساس شاخصCVI، با روش نیمه آزمایشی و طرح تک آزمودنی از نوع (A-B) با آزمودنی های مختلف، 5 نفر از والدین دارای کودک مبتلا به دیابت دارای معیارهای ورود به پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در برنامه شرکت کردند. کارایی این برنامه در چهار مرحله (خط پایه، حین مداخله، پس از مداخله و پیگیری) با استفاده از پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودکان (CBCL)، مقیاس کنش تاملی والدینی (PRFQ) و نشانگرهای تحقق اهداف برنامه مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها بر اساس شاخص های تحلیل دیداری بررسی شد. یافته ها: حاصل بخش کیفی این مطالعه استخراج 3 مضمون کلی شامل عوامل زمینه ساز شکست ذهنی سازی، انواع مشکلات شایع ذهنی سازی و پیامدهای شکست ذهنی سازی است که مبنای طراحی برنامه تقویت ذهنی سازی ویژه والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع یک قرار گرفت. نتایج بخش کمی نیز نشان داد برنامه طراحی شده ضمن برخورداری از اعتبار کافی، بر افزایش کنش تاملی والدین و کاهش مشکلات عاطفی _ رفتاری کودک مؤثر بوده و این تأثیر مثبت در مرحله پیگیری نیز ادامه داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق، پیشنهاد می شود این برنامه جهت کمک به بهبود سلامت جسمی روانی کودکان مبتلا به دیابت و خانواده های آنان به طور گسترده اجرا شود و هم چنین برای کودکان مبتلا به دیگر بیماری های مزمن نیز مناسب سازی شود.
۳۰.

رابطه بین ذهن سازی و تجربه سوگ در زمان همه گیری کووید ۱۹: یک مطالعه تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه سوگ ذهن سازی کنش تأملی همه گیری کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۸
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین ذهن سازی و تجربه سوگ در زمان همه گیری کووید ۱۹ بود. روش این پژوهش همبستگی بود و برای این منظور ۲۰۰ نفر از زنان و مردان نوجوان، بزرگسال و میانسال ایرانی که در طی دوران همه گیری، یکی از اعضای خانواده یا آشنایان خود را ازدست داده بودند، به روش نمونه برداری دردسترس انتخاب شده و پرسش نامه های تجربه سوگ (مهدی پور، شهیدی، روشن و دهقانی، ۲۰۰۹) و کنش تأملی (فوناگی، لویتن، مولتون - پرکینز، لی، وارن، هاوارد و دیگران، ۲۰۱۶) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها از طریق محاسبه همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین بعد قطعیت کنش تأملی و تجربه سوگ رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین بعد عدم قطعیت و تجربه سوگ نیز رابطه معنادار و منفی وجود داشت. رابطه بین بعد قطعیت و تجربه سوگ، و رابطه بین بعد عدم قطعیت و تجربه سوگ به سن و جنس بستگی نداشت. باتوجه به یافته های پژوهش می توان گفت ظرفیت ذهنی سازی در هنگام تجربه سوگ به عنوان یک عامل حمایت کننده و محافظت کننده عمل کند و در نتیجه توصیه می شود از ذهن سازی در طراحی رویکردهای مداخله ای مناسب در تجربه سوگ استفاده شود.
۳۱.

نقش تعدیل کنندگی ذهنی سازی در رابطه پذیرش - طرد والدین با گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتارپرخطر پذیرش/طرد والدین ظرفیت ذهنی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
پژوهش حاضر به بررسی نقش پذیرش یا طرد والدین(به عنوان متغیر میان فردی) در کنار ذهنی سازی (به عنوان متغیر درون فردی) در بروز رفتار های پرخطر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان 15 تا 18 سال ساکن  شهر تهران بودند که با والدین خود زندگی می کردند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران  310 نفر تعیین و به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فرم کوتاه پرسش نامه طرد و پذیرش والدین PARQ)) مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و پرسش نامه کنش تأملی نوجوانان (RFQ) بوده است.داده ها پس از گرد آوری با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته های این پژوهش از نقش تعدیل گر قطعیت ذهنی سازی با طرد پدر و مادر در بروز رفتار های پرخطر حمایت کرد و نشان داد که  در سطوح بالای طرد والدینی (پدر یا مادر) افزایش قطعیت ذهنی سازی با بروز بیشتر رفتار های پرخطر همراه است؛ در حالی که در سطح پایین طرد والدینی این رابطه معکوس بوده و سطح پایین قطعیت ذهنی سازی منجر به سطح بالای رفتارپرخطر می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان