محمدکاظم علمی سولا

محمدکاظم علمی سولا

مدرک تحصیلی: دانشیار، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۳ مورد.
۱.

خبر از معدومات در فلسفه ملاصدرا با نظر به چیستی قضایای غیربتیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: معدومات قاعده فرعیه وجودذهنی قضایای غیربتیه عقدالوضع ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
شناخت معدومات و خبر از آنها در عموم نظام های هستی شناسانه و به طور خاص در فلسفه اصالت وجودی ملاصدرا با نظر به اصل مطابقت چالش آفرین است . علاوه بر اینکه خبر ایجابی از معدومات بر اساس قاعده فرعیه مناقشه برانگیز است. به عبارت دیگر خبر از معدومات هم به لحاظ معرفت شناسی، هم از جهت منطقی یعنی عقدالوضع و عقدالحمل و هم به لحاظ هستی شناسی یعنی وجود موضوع یا صفت پذیری، نیازمند تبیین فلسفی است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد ملاصدرا بر اساس اصالت وجود و مساوقت وجود با شیئیت، چگونه می تواند با حفظ قاعده فرعیه و بر اساس اصل مطابقت از معدومات خبر دهد؟ ملاصدرا با ابتنا بر قدرت خلاقه ذهن و مفهوم سازی آن، به دو طریق درباره خبر از معدومات نظریه پردازی کرده است: الف)اختلاف حملین و ب) قضایای لابتیه. طریق دوم در بیان ملاصدرا با سوالاتی مواجه است از قبیل: 1)چیستی قضایای لابتیه؛ 2)چگونگی عقدالوضع قضایایِ لابتیه؛ 3)ملاک توسع دامنه قضایای لابتیه تا قضایای مربوط به واجب، که در اینجا مورد بحث قرار می گیرند. در این نوشتار به روشی تحلیلی و تفسیری نشان می دهیم اگرچه ملاصدرا در حلّ مشکل اخبار از معدومات به راهکار نفس الامر توجهی نداشته است اما غنای دستگاه صدرایی به واسطه باور به اصالت وجود و علم حضوری نفس در شهود عقلانی و خلاقیّت ذهن در مفهوم سازی می تواند قاعده فرعیه و اصل مطابقت را حفظ کرده و خبر از معدومات را با موفقیت تبیین کند.
۲.

ارتباط نوع دوستی با جنسیت براساس مبانی حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق زن عقل قوای نفسانی مرد نوع دوستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۹
از جمله ویژگی های اخلاقی انسان، نوع دوستی است. اینکه آیا میان این خصیصه انسانی و جنسیت می توان رابطه برقرار کرد یا خیر، موضوعی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. در این رابطه پس از بیان ضرورت جنسیت پذیری نفس با توجه به مبانی حکمت متعالیه از جمله وحدت نفس و بدن در تمام مراحل متناظرِ وجودی و نیز بیان وحدت و عینیت نفس و قوا در دیدگاه ملاصدرا، به تفاوت قوا میان دو جنس مؤنث و مذکر اشاره شده و با توسعه در معنای عقل از منظر حکمت صدرایی خصوصاً نگاه متفاوت ملاصدرا در مورد قوه واهمه، تفاوت معنای عقل در زن و مرد حاصل گشته است. براساس این یافته تحلیلی می توان  عقل زنانه را عقلی عاطفه گرا نامید که همدلی و همدردی مؤلفه های اصلی آن است و از آنجا که میان نوع دوستی و عاطفه ارتباط مستقیم برقرار است، ارتباط میان نوع دوستی و جنسیت آشکار می گردد. ضرورت و اهمیت بحث حاضر در این است که با تبیین فضایل اخلاقی متفاوت زنانه و مردانه بر اساس مبادی مورد پذیرش ملاصدرا، مانع ارزش گذاری تبعیض آمیز و ناعادلانه (قوی یا ضعیف نامیدن هر یک از ) دو جنس شده که امروزه یکی از دغدغه های فلسفه های زنانه نگر است. نوشته حاضر تلاشی است بنیادی که با روش کتابخانه ای و با تحلیل مبانی حکمت صدرایی  سعی در تبیین نتیجه مذکور دارد.
۳.

نحوه تشکّل قاعده بسیط الحقیقه مبتنی بر دور هرمنوتیکی میان قرآن و اصول فلسفی ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف این نوشتار مطرح کردن دو پرسش و یافتن راه حلی شدنی و بایسته برای آن ها است. پرسش نخست این است که آیا ملاصدرا در اندیشه های فلسفی خود به دور هرمنوتیکی قائل بوده است؟ پرسش دیگر این که ملاصدرا چگونه با به کار بستن دور هرمنوتیکی از قرآن و مکاشفات شهودی در برداشت قاعده بسیط الحقیقه یاری جسته است؟ این پژوهش برای یافتن پاسخی بایسته و روشن نخست به کالبدشناسی مفردات پرسش های پیش گفته پرداخته، سپس به رویکردهای اصحاب هرمنوتیک و ملاصدرا درباره دور هرمنوتیکی اشاره کرده است. نویسندگان سرانجام روش ملاصدرا در چگونگی به کار بستن قرآن و مکاشفه شهودی در چارچوب دور هرمنوتیکی و دستیابی وی به قاعده نغز بسیط الحقیقه در یک دستگاه شناخت شناسی را به گفتمان گذاشت اند. نگارندگان در جستار پیش رو با گواه گرفتن اندیشه های برجسته ملاصدرا، در پی بازگفت این مدعا هستند که وی افزون بر این که در آثار خود به دورهرمنوتیکی اشاره دارد، با به کارگیری دانش های قرآنی و شهودی به عنوان پیش فرض، با روش دور هرمنوتیکی به دیدگاه های نوین فلسفی دست یافته است.
۴.

اثبات جنسیت پذیری نفس بر اساس مبانی حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۹۱
در تعریف نفس و بیان ویژگی های آن در مباحث مربوط به نفس شناسی فلسفه صدرایی بحثی ویژه درباره جنسیت بیان نشده و این امر موجب شده است محققانی که در این زمینه پژوهش کرده اند، نفس را بدون جنسیت توصیف کنند؛ اما در این مقاله سعی شده است با توجه به مبانی حکمت صدرایی از قبیل وحدت نفس و بدن در مراحل متناظرِ وجودی خود و... جنسیت داشتن برای نفس تبیین شود. البته این ویژگی مختص نفس است و به سایر مجردات قابل اطلاق نیست؛ چراکه نفسانیت نفس به همراهی آن با بدن در تمام ساحات وجودی نفس است. با اثبات جنسیت داشتنِ نفس، درواقع انسان ها به دو نوع اصلی تقسیم خواهند شد. ارزش این تقسیم در رد نظر برخی مکاتب فمنیستی که احقاق حقوق زنان را در برابری زن و مرد در تمام شئون می دانند و نیز تبیین تفاوت های میان دو جنس بسیار روشن است. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل مبانی حکمت صدرایی جنسیت پذیری نفس تبیین شده است.
۵.

مبانی وحدت وجود در اندیشه هراکلیتوس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا هراکلیتوس وحدت وجود لوگوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۳۶۸
دریافت مفهوم وحدت و تلاش برای بازگرداندن کثرات عالم به امری وحدت بخش در فلسفه، تلاشی دیرینه است که سابقه آن را می توان تا فلسفه یونان باستان به ویژه در فلسفه هراکلیتوس پی گرفت. وحدت در اندیشه او با آنچه پیشینیان او از وحدت دریافتند، متفاوت است. نگاه او به «آرخه» گذری است از ماده به امر غیر مادی؛ مظهر این امر «لوگوس» است. لوگوس، وحدت بخش امر مادی و غیر مادی و کلّ هستی است. در جهان اسلام نیز نظریه وحدت وجود مورد توجه عرفا و در رأسشان ابن عربی بوده است؛ اما ملاصدرا اولین فیلسوفی است که این نظریه را به صورت استدلالی و عقلانی در نظامی فلسفی عرضه می کند. هراکلیتوس و ملاصدرا تلاش می کنند تصویری وحدت وجودی از عالم هستی نشان دهند. نظرات هر دو فیلسوف در عین اختلاف، دارای نقاط اشتراک نیز می باشند. این مقاله در صدد بررسی مبانی وحدت وجود در اندیشه این دو فیلسوف است و به مقایسه نقاط اشتراک و اختلاف این دو اندیشمند می پردازد.
۶.

نقش عقل در برانگیختن رفتارهای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: عقل اخلاق ادراکات اعتباری افعال ارادی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۱۷۱
از جمله مسائل مهم در مباحث اخلاقی و فلسفه اخلاق، عامل انگیزش اخلاقی و تحقق فعل اخلاقی است. در این جستار می کوشیم نقش عقل در انگیزش اخلاقی را از منظر علامه طباطبایی بررسی کنیم. در این راستا، ابتدا سهم و نقش عقل را در افعال ارادی بررسی کرده و عوامل تحقق یک فعل ارادی از منظر علامه طباطبایی مشخص می نماییم. سپس مؤلفه های مؤثر بر اعتبارسازی صحیح عقل عملی را که منجر به تحقق فعل اخلاقی می شود، بررسی می کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از نظر علامه ادراکات حقیقی که توسط عقل نظری ادراک می شوند، علت ناقص انگیزش در فعل اخلاقی و ادراکات اعتباری که توسط عقل عملی اعتبار می گردد، عامل تحقق عمل می باشند، چنان که علامه نیز در تعریف عقل عملی، آن را مبدأ افعال ارادی برمی شمارد. البته اعتبارسازی عقل عملی تحت تأثیر مؤلفه هایی است که در این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد.
۷.

تحلیل و نقادی رویکردهای متفاوت به مسئله آگاهی در سنت دکارتی- اروپایی و پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی معرفت شناسی سوژه و ابژه پدیدارشناسی نظریه ایده ها ذهن و بدن دکارت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۹۰
رویکرد دکارت و سنت فلسفی پس از وی به آگاهی، پیامدهای معرفتی را به دنبال داشت. تمایز سوژه و ابژه و مسئله نحوه ارتباط ذهن و بدن که موجب گرفتاری ذهن در میان تصورات خود شده و درنهایت منجر به مسئله «تنگنای شخصی» گردید. همچنین مشکل این همانی شیء ادراکی، شکاکیت، و بحث ارزش گذاری با توجه به شکاف میان ذهن و عین، به طور خلاصه از پیامدهای این رویکرد به شمار می روند. با عنایت به این مسئله، رویکردهای بدیل برای مرتفع ساختن این پیامدها از سوی فیلسوفان ارائه گردید. ازجمله این رویکردها، پدیدارشناسی در تقریر هوسرل، هیدگر و مرلوپونتی است. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل، با به میان کشیدن حیث التفاتی و همچنین هیدگر با آموزه «بودن در جهان» و مرلوپونتی با ایده بدن های آگاه، توصیفی از سازوکار و ویژگی های آگاهی به دست دادند. مقاله حاضر در تلاش است تا مشکلات نظام معرفتی دکارتی-اروپایی را بررسی کرده، سپس نحوه مواجهه با مشکلات پیش آمده را نشان داده، و درنهایت ویژگی های هر رویکرد را تحلیل و نقادی کرده و تبیین کند که آیا رهیافت های بدیل توانسته اند مشکلات پیش آمده را مرتفع سازند یا خیر؟
۸.

واکاوی نظری مرتبه ادراکی تخیل و مفاهیم بنیادین مرتبط به آن از دیدگاه ملاصدرا با چشم انداز روان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تخیل روان شناسی شناختی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۵۶۰
روان شناسی شناختی یکی از شاخه های مهم روان شناسی است که در آن به مفاهیم مهم مرتبط به ادراک، زبان، فهم و چگونگی پردازش اطلاعات می پردازد. از آنجا که ملاصدرا اندیشمندی است که نظرات بسیاری درباره انسان داشته است، بنابراین می توان به استخراج آراء وی در حوزه های مختلف روان شناسی پرداخت. در این راستا، این نوشتار به مسئله تخیل به عنوان یکی از مفاهیم مهم در روان شناسی شناختی پرداخته و نشان داده است که مفاهیم حس مشترک، خیال، واهمه، حافظه، متصرفه، متخیله و متفکره، در دستگاه ادراکی تخیل جای می گیرد و سازوکار هر یک را تعیین کرده است.
۹.

بررسی اختیار انسان از دیدگاه بنیان گذار حکمت متعالیه، ملاصدرا، و بنیان گذار علوم شناختی، مایکل گزنیگا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: اختیار اراده مفسر مغز ملاصدرا گزنیگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۳۹۹
بسیاری از فلاسفه اسلامی بحث اختیار انسان را از مهم ترین راه های خداشناسی می دانند؛ زیرا معتقد هستند انسان در ذات، صفات و افعال، شبیه خداوند است و از این رو شناخت اختیار انسان و حدود آن، نقش و جایگاه او در هستی و نیز نسبت وی با خداوند را روشن می کند. ملاصدرا این بحث را به صورت منسجم و ابتکاری بر مبنای اصول وجودشناختی اصالت، تشکیک و وحدت وجود بیان کرده و در نهایت به نحوی بدیع، نظریه امر بین الامرین را از طریق نظریه وحدت شخصی وجود تبیین می کند. گزنیگا نیز به عنوان دانشمند علوم اعصاب شناختی و نوخاسته گرا در مسئله مغز/ذهن در راستای تبیین اختیار انسان معتقد است اراده انسان، ساخته «مفسّر» مغز است و آزادی انتخاب برای انسان از طریق تعامل در اجتماع و محیط حاصل می شود، اما در عین حال انسان، موجودی مسئول می باشد. در این نوشتار ابتدا مبانی اندیشه هریک از این دو متفکر تبیین شده و پس از بیان تشابه ها و تفاوت های دیدگاه آنان، هر دو دیدگاه، تحلیل و ارزیابی می شود.
۱۰.

تأویل روان شناسانه اندیشه ملاصدرا در مسئله خواب و بررسی مبانی فلسفی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا خواب رویا فلسفه روان شناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۳۹۴
مسأله رویا از جمله مسائل مورد توجه انسان ها در اعصار مختلف بوده است و روان شناسان نیز تا حد زیادی درباره آن به تحقیق و بررسی پرداخته اند؛ با این حال بسیاری از مسائل آن مانند ماهیت و حقیقت رویاهای صادقه در پاره ای از ابهام به سر می برد. در این میان ملاصدرا در مقامیک فیلسوف و به مثابهیک روان شناس، این مساله را تا حدودی در کتب خود مطرح کرده است و این نوشتار پس از استخراج مبانی فلسفی مرتبط به خواب و مسائل روان شناسی آن، نشان داده است که با توجه به دستگاه فکری ملاصدرا مبتنی بر اصالت وجود، تشکی ک وجود، حرکت جوهری، جسمانی ه الحدوث و روحانیه البقا و به تبع آن دو بعدی بودن انسان و اعتقاد صدرا به اختیار، شالوده ای مناسب برای تعریف رویا، انواع رویا و منشأ رویا به وجود می آید. البته باید توجه کرد که گرچه برخی از نظرات ملاصدرا به دلیل توجه به بعد مادی (بدنی) انسان و درنظر گرفتنیکی از ابعاد وجودی وی تا حدودی با روان شناسی سازگار است، اما به علت فقدان جنبه تجردی در روان شناسی معاصر می توان نظرات خاص و دقیقی درباره انواع خواب و به خصوص رویاهای صادقه از دیدگاه ملاصدرا استخراج کرد.
۱۱.

محوریت نظام نمادشناسی افلاطون در بازخوانی هستی شناختیِ ارتباط موجودات با خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصل خیر افلاطون ایده خدا نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۷ تعداد دانلود : ۴۳۴
افلاطون واژه نماد را به صورت آشکار در مباحث فلسفی خود به کار نبرده است، اما با تدقیق در آثار وی بر اساس اصل حکایت گری نماد از امر نمادینه شده و نوع نگاه وی به هنر و اثر معرفتی آن، می توان به معنای نماد در تفکر فلسفی وی پی برد. اهمیت نظریه ایده که مرکز ثقل نظریه های هستی شناسی افلاطون است، در مفهوم شناسی نماد نقش محوری ایفا می کند، به طوری که رابطه نماد و امر نمادینه شده بر پایه رابطه سایه یا تصویر با اصل و بهره مندی سایه از اصل استوار است. تدقیق در معنای بهره مندی نیز معنای ظهور را دربر دارد که اساس ارتباط نماد و امر نمادینه شده محسوب می شود. بنابراین تحلیل معنای نماد در مستندات افلاطون مؤید این مطلب است که در مراتب جهان هستی نیز روابط نمادین حکمفرما هستند؛ چنانکه محسوسات نماد ایده ها و ایده ها نماد اصل خیر (خدای نظام فلسفی افلاطون) هستند. این پژوهش با ابتنای بر روش تحلیلی - توصیفی و واکاوی آثار افلاطون، جایگاه خدا در هستی و نوع روابط موجودات با او را، با محوریت نظام نمادین تبیین می کند و آشکار می شود که خدا اصل وحدتی است که هیچ گاه نماد چیزی قرار نمی گیرد و شناخت و توصیف ذات او، صرفاً از طریق شناخت نمادها حاصل خواهد شد.
۱۲.

ویژگی تعریف و مؤلّفه های آن از دیدگاه سقراط و ارسطو(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: تعریف کلیت علل اربعه سقراط ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۳ تعداد دانلود : ۵۳۴
این پژوهش درصدد است با اشاره به جایگاه بنیادین «تعریف» در اندیشه سقراط و ارسطو، به این پرسش پاسخ دهد که: ویژگی و مؤلفه های تعریف از نظر این دو فیلسوف چیست؟ ازآنجاکه این تحقیق، پژوهشی بنیادی است، این مقاله با روش استناد به منابع اصلیِ دو فیلسوف در راستای پاسخ بدین پرسش اساسی، ویژگی و مؤلفه های آن را بررسی می کند. بدین منظور، ابتدا بارزترین ویژگی تعریف را که همان «کلیت» آن است، مورد بحث قرار داده، سپس مؤلفه های تعریف را از دیدگاه این دو اندیشمند تحقیق و بررسی می کند. نهایتاً نظر آن دو متفکر درباره اینکه کدام یک از علل چهارگانه باید بنیاد تعریف قرار گیرد، مورد ارزیابی قرار گرفته، ضمن تحقیق در مغایرت دیدگاه های سقراط در رساله های گوناگون افلاطون، اختلاف نظر او با ارسطو مورد پژوهش و نقادی قرار گرفته است
۱۳.

نقد موضوع فلسفه از دیدگاه ابن سینا و اندیشه ویتگنشتاین متقدم و متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موضوع فلسفه گزاره وجود بما هو وجود چرخش موضوعی فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۲۸۱
موضوع فلسفه از دیدگاه هر فیلسوف، محور فعالیت فلسفی اوست. در طول تاریخ اندیشه، موضوعات مختلفی مورد پرداخت فیلسوفان قرار گرفته است. مشهور است که لودویگ ویتگنشتاین فلسفه را دچار نوعی چرخش موضوعی کرده و علیه فلسفه سنتی ماقبل خودش شوریده است. همچنین در اندیشه متأخر او، یک گزاره نمی تواند معنای کلی و ذاتی داشته باشد. در این تحقیق سعی گردیده است این تفاوت دیدگاه در حیطه تقریر موضوع فلسفه در بررسی نمونه ای با اندیشه شیخ الرئیس ابن سینا، به عنوان یکی از بزرگترین فلاسفه سنتی-اسلامی، بررسی گردد. به نظر می رسد «وجود بماهو وجود» به عنوان موضوع فلسفه، با تکیه بر فرض های معرفتی چارچوب فکری ابن سینا، در مواجهه با دیدگاه های فلسفی هم دوره متقدم و هم متأخر ویتگنشتاین دچار چالش هایی می گردد و نیاز است فلسفه اسلامی خود را بیش از پیش در معرض پرسش های فلسفه معاصر قرار دهد.
۱۴.

نگرشی شناختی- وجودی در رشد و تربیت ارادی «شخصیت» بر مبنای اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت عقل اراده تربیت علم حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۳۱۳
«من» یا «خود» در نظریه» صدرایی با خودآگاهی عجین است. پیدایش و ظهور «من» با آگاهی از خود آغاز شده و سپس با آگاهی نیز تکامل و رشد یافته و دارای مراتب گوناگون میگردد. آنچه این نوشتار بر اساس مبانی فکری ملاصدرا درصدد بیان آن است، در نظر گرفتن رشد «من» یا «شخصیت» است. «شخصیت» بمعنای اصطلاحی آن، که در اثر تربیت و عوامل مؤثر دیگر ایجاد میگردد، در حوزه «منِ» متعالی و رشدیافته شکل میگیرد، زیرا «من» از همان آغاز پیدایش، شخص و یک هویت وجودی خاص است، اما شخصیت که بیشتر نمایانگر صفات و ویژگیهای ارادی فرد است، در مراحلی از سیر تکاملی و تربیت صحیح عقلانی آن بروز می یابد. جستار حاضر با بررسی تحلیلی خاص، فرایند این رشد صحیح را که عمدتاً پس از بلوغ حاصل میشود، واکاوی میکند.
۱۵.

جایگاه «وجود حقیقی» در اندیشه افلاطون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود حقیقی اصل خیر حقیقت خدا ظهور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۱۴
افلاطون در مکتب فلسفی خویش، نظام خاصی از هستی بر پایه ارتباط سایه و عکس با اصل و حقیقت ارائه می دهد. وی در این راستا از موجودی متعالی  که اصل خیر(خدای نظام فلسفی او) است، سخن می گوید که ورای وجود است. با دقت در جایگاه اصل خیر در هستی و تحلیل کیفیت «بهره مندی»، آشکار می گردد که وجود حقیقی منحصر در آن است و سایر موجودات نمود و سایه ای از آن هستند، آن چنان که برای سایر موجودات حتی ایده ها(مُثُل) هیچ استقلالی نمی توان در نظر گرفت و به این ترتیب هستی شناسیِ فلسفی افلاطون بر  محور حقیقتی واحد دنبال می شود. ملاصدرا نیز با طرح نظریه نهایی خویش یعنی وحدت شخصی وجود، هستی را منحصر در امری واحد(خدا) می داند و ما سوای حق تعالی را ظهورات و شئون او در نظر می گیرد که حکایت گر و نمود ذات حق هستند، آن چنان که این کثراتِ ظهور، مخلّ وحدت حقیقت وجود نمی گردند. این پژوهش بر آن است تا افتراقات و تشابهات رویکرد فلسفی افلاطون و ملاصدرا در رابطه با نگاه آن دو به وجود حقیقی را بر اساس مبانی هستی شناسی متفاوت آنها آشکار سازد.
۱۶.

بررسی عنصر ثبات در حافظه از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه ثبات تغییر ژن مجرد مادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۴۳۲
حافظه قابلیتی است که باعث می شود، انسان بتواند اطلاعاتی را که از طریق حواس فراهم می شود، ثبت و ذخیره کرده و در موقع لزوم آن ها را یادآوری کند. از این رو در حافظه، صور ادراکی ما بدون تغییر باقی می مانند و این عدم تغییر باعث می شود تصویر منسجمی از گذشته به یاد داشته باشیم. ملاصدرا علت این عدم تغییر حافظه را تجرد آن می داند. از نظر وی امر مادی همواره در حال حرکت است، بنابراین تغییرپذیر است. اما عصب شناسان هر حرکتی را تغییر تلقی نمی کنند، از این رو حرکاتی را که در سطح جهان اتم و کوچک تر اتفاق می افتد، باعث تغییر در سطح کلان تر یا همان ماده در سطح زیستی نمی دانند. هر چند از نظر حکمت متعالیه تغییر محسوب شود. عصب شناسان تغییراتی را باعث تغییر حافظه می دانند که در سطح سلول های عصبی رخ دهد. از این رو ثبات حافظه را به ثبات رمزگذاری ژن ها و به تبع آن رمزگذاری نورون ها نسبت می دهند، و اگر اختلالی در این عملکرد رخ دهد منجر به از دست دادن حافظه می شود. پس از نظر ایشان حافظه مادی است و به رغم مادی بودنش در شرایط متعارف تغییری در صور ادراکی ذخیره شده آن رخ نمی دهد. بدین ترتیب برای اثبات تجرد حافظه باید از دلایل دیگر بهره گرفت.
۱۷.

بررسی مفهوم «من» و آگاهی از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی من نفس مغز ملاصدرا عصب شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰۰ تعداد دانلود : ۷۰۵
بحث آگاهی و «من» از مهم ترین مباحث تاریخ فلسفه است. ملاصدرا مانند سایر فلاسفه اسلامی، مفهوم «من» و آگاهی را به نفس نسبت می دهد. لکن وی بر خلاف فلاسفه پیشین سعی کرد تبیینی یگانه انگارانه از رابطه نفس و بدن ارائه دهد تا مشکلی را که پیشینیان بر اساس تبیین دوگانه انگار از نفس و بدن داشتند، حل کند. از نظر وی، انسان را جوهری در حال حرکت است که از نحوه وجود ضعیف تری به نام بدن به نحوه قوی تری از وجود به نام نفس مجرد تبدیل می شود. این در حالی است که در علوم اعصاب، آگاهی را به مغز نسبت می دهند و معتقدند که «من» نیز از آگاهی به دست می آید. اما عصب شناسان هنوز توضیح کاملی درباره چگونگی آگاهی ارائه نکرده اند. از این رو با استفاده از آسیب های مغزی که باعث تغییر و از دست دادن آگاهی می شود، نظریه خود را توجیه می کنند. لکن از آنجا که در حکمت متعالیه، نقش مغز در فرایند آگاهی انکار نشده است، این دلیل برای توجیه مادیت آگاهی کفایت نمی کند. طبق دیدگاه حکمت متعالیه، آگاهی را نمی توان صرفاً به ماده (مغز) نسبت داد، هرچند که فعل و انفعالات مغز، زمینه ساز آگاهی هستند. اما طبق این دیدگاه، آگاهی و «من» امر مجردی است که عامل وحدت دهنده ادراکات مختلف است و توانایی تجزیه و تحلیل و مقایسه این ادراکات را دارد، در حالی که در علوم اعصاب، در مورد چنین عاملی، تبیینی ارائه نشده است.
۱۸.

خودآگاهی به مثابه خداآگاهی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت هستی علیت خودآگاهی خود خداآگاهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۵۴۲
نحوه ارتباط انسان با پیرامون خویش که ذهن هر اندیشنده ای را به خود مشغول می دارد، در فلسفه عمدتاً ارتباط «من» و «او» یا «خود» و «دیگری» تعبیر می شود. «من» با ادراک از «من» یا خودآگاهی عجین است. خودآگاهی در دیدگاه فلاسفه اسلامی از جمله علوم حضوری به حساب می آید. این نوشتار مدعی است که اگرچه از دیدگاه ملاصدرا نیز علم به خود  به نحو حضوری است، اما مبانی و پاره ای از شواهد در دیدگاه ملاصدرا دریافت نوینی از خودآگاهی موردنظر وی عرضه می دارد. در این دریافت، «غیر» یا «دیگری» نقش عمده ای در تکون «من» و تکامل آن دارد؛ به نحوی که مراتب آگاهی انسان متناسب با ادراک از «غیر» تکامل می یابد؛ تا آنجا که بالاترین مرتبه از معرفت «نفس» یا «خود»، معرفت به بالاترین مراتب از «غیر خود» که همان رب اوست، محسوب می شود.
۱۹.

بررسی رابطه ی مفهوم نماد و استعاره در اندیشه ی ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نماد زبان استعاره هرمنوتیک تأمل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
تعداد بازدید : ۱۲۸۲ تعداد دانلود : ۶۳۱
در این نوشتار به تبیین مفهوم نماد و استعاره در اندیشه ی ریکور پرداخته، سپس تلاش می شود رابطه ی آن دو، در چشم انداز کلی فلسفه ی وی، به نحوی مورد بررسی قرار گیرد که بتواند پاسخگوی سؤالات زیر باشد: آیا مفهوم نماد و استعاره در ریکور به یک معنا به کار می روند یا در دو حوزه ی کاملا متفاوت معنا می شوند؟ نحوه ی رابطه ی این دو مفهوم در تفکر ریکور به چه صورت است، آیا ارتباط مفهومی یا کارکردی با یکدیگر دارند؟ ریکور چگونه از هریک از این مفاهیم برای بسط هرمنوتیک خود بهره می برد؟ ریکور ضمن تبیین این مفاهیم، تلاش می کند هر یک را از طریق دیگری معنا نماید و میان آن دو وجه اشتراکی قائل می شود که می تواند سرچشمه ی ارتباط و بسط معنای آن ها باشد. وی با اشاره به ویژگی زبانی بودن نماد و استعاره و از این رو تفسیرپذیر بودن آن ها، میان آن دو کارکرد مشترکی در حوزه های مربوط به معرفت شناسی و هستی شناسی لحاظ می نماید.. باتوجه به محوریت مبحث نماد و استعاره در هرمنوتیک ریکور، پژوهش حاضر می تواند در فهم کلی هرمنوتیک وی و درک تمایز آن با اندیشه ی فلاسفه ی هرمنوتیک دیگر، نقش بنیادینی داشته باشد.
۲۰.

تخیل در اندیشه ریکور و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره معرفت ملاصدرا ریکور تخیل خلق فعل انسانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۵۷ تعداد دانلود : ۶۹۸
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه های ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش مؤثر تخیل به ویژه در حوزة معرفت می پردازد. گرچه مبادی دو فیلسوف در این باره متفاوت است، در حوزه های خاصی شباهت های قابل توجهی در اندیشه های این دو ظاهر می شود. ریکور که یکی از فیلسوفان معاصر حوزة هرمنوتیک است از مباحثی نظیر نشانه شناسی، زبان شناسی، ساختارگرایی، و معرفت شناسی رایج در فلسفة تحلیلی، برای غنی ساختن هرمنوتیک استفادة بسیار کرده است. بدین سبب، مسئلة زبان در اندیشة وی نقشی محوری دارد. تفاوت مبنایی اندیشة ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشة ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. وی نقش تخیل در شناخت را از طریق زبان توضیح می دهد. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوه ای از قوای نفس می داند و مستقیماً به زبان نمی پردازد. اما به رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطه ای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، می دانند و هر دو، این امکان را با مفهوم اجتماع دو امر متباین توضیح می دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان