روش شناسی شناخت فضای جغرافیای چیست؟ (درنگی بر سرشت روش شناسی شناخت فضای جغرافیایی از چشم انداز پدیدارشناسی هرمنوتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۷ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۵
17 - 36
حوزه های تخصصی:
فضای جغرافیایی به سان یک «پدیدار»، خود دربرگردارنده ی پدیدارهای گوناگونی است که می توان آن ها را در دولایه ی دازاین ها (آدمیان) و نادازاین ها (ناآدمیان) جای داد. از چشم انداز پدیدارشناسی هرمنوتیک و با نگاهی سنجش گرایانه به گونه های روش شناسی (علّت کاو و دلیل کاو) و نیز زیرگونه های آن ها (پوزیتیویسم، پدیدارشناسی، هرمنوتیک و اندیشه ی انتقادی)، بر آنیم تا دریابیم: «روش شناسی شناخت فضای جغرافیایی چیست؟». در همین راستا، پس از رونمایی از دو بازدارنده ی بزرگِ شناخت فضای جغرافیایی (1- گسیختگی پدیدار از جهان اَش، 2- گیرافتادگی جغرافی دان در جهان اَش)، آشکارگردید که زدودن بازدارنده ها، در گروِ پشت سرگذاشتن هفت خان (1- درون لایه ای، 2- میان لایه ای، 3- میان فضایی، 4-درون پیش فهمی، 5- میان پیش فهمی، 6- عینی – ذهنی، 7- میان اندیشه ای) است که با «دور هرمنوتیکی» هفت گانه انجام می شود که دورهای بازی هستند؛ بنابراین در پاسخ به پرسش بیان شده باید گفت: روش شناسی شناخت فضای جغرافیایی، عمدتاً، روش شناسی دلیل کاو (معناکاو) می باشد که می تواند به کمک دورهرمنوتیکی هفت گانه، هفت خان شناخت را پشت سر بگذارد و به فهمِ کنش و واکنش های دازاین ها در فضای جغرافیایی دست یابد؛ چراکه هر کنش و واکنشی که از آدمی سر می زند، دارای معنایی است که با بهره گیری از روش شناسی های دلیل کاو می توان پی به معنای آن برد. با این روش شناسی ها می توان پدیدارهای جغرافیایی و دلیل های آن ها را رونمایی و واکاوی کرد و کم وبیش به فهم و شناخت آن ها دست یافت.