محمد هاتفی

محمد هاتفی

مدرک تحصیلی: دكتري تخصصي زبان و ادب فارسي
رتبه علمی: استادیار، پژوهشکده تمدن اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پست الکترونیکی: M.hatefi@ihcs.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

معنا در تعامل متن و تصویر مطالعه نشانه - معناشناختی دو شعر دیداری از طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان نشانه - معنا شناسی شعر دیداری رابطه متن نوشتاری و تصویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳۸ تعداد دانلود : ۱۹۰۱
در این مقاله بر اساس رویکرد نشانه – معنا شناختی تحلیل گفتمان، فرضیه اساسی این است که عناصر کلامی و تصویری متن جز در فضایی گفتمانی نمی توانند با یکدیگر تعامل معنادار ایجاد کنند. بنا به این فرض می توان گفت این رابطه نوعی رابطه تنشی خواهد بود که عناصر و نیز کنشگران متن، جایگاه گفتمانی «خود» را در مقابل «دیگری» و در فضای جبر گفتمانی و بینا ذهنی باز خواهند یافت. مهمترین دستاورد این مقاله به کارگیری نظریه نظامهای گفتمانی لاندوفسکی در زمینه مطالعاتی جدید و ارایه طرحواره ای نشانه – معنا شناختی از نظام گفتمانی تحت عنوان «نظام گفتمانی مرامی» بود که فرایندهای آن از درون متنها استخراج و روی محور تنشی ارایه شد. همچنین در بررسی جوانب متعدد رابطه میان عناصر کلامی و تصویری، ملاحظه گردید که در عبور از متن نوشتاری یا کلامی به تصویر، ما با اتفاقاتی نشانه - معنا شناختی به این ترتیب رو به رو می شویم: تغییر کارکرد روایی به نمادین و اسطوره ای و برعکس، تغییر کارکرد مرامی به روایی و برعکس، ادغام نظامهای نشانه ای: کلام و تصویر، فرصت تجلی نمادین برای مدلولها و ارزش سازی از طریق رابطه تنشی، تکثر دالهای هم شکل در نظامی هندسی، ایجاد فرصت خوانش چند جهتی یا چند سویه، تجلی لایه های زیرین در رو ساخت متن به طوری که مدلولها کارکردی صوری بیابند.
۳.

آشتی ناسازه ها در نظام حسی، ادراکی و کنشی متون پست مدرن (نقاشی، عکس، شعر دیداری)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هنر پست مدرن پدیدارشناسی نقاشی عکس شعر دیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۴۶۳
هر گونه تحول نشانه معناشناسانه در صورت و معنای متن، با لایه های حسی-ادراکی منبعث از فضاهای فرهنگی و اجتماعی انطباق دارد. مقاله حاضر، با توجّه به الزامات پدیدارشناختی متن پست مدرن، شیوه ظهور این ژرف ساخت را در صورت متن تبیین می کند؛ به این معنا که کثرت ابعاد در صورت متن باید با تکثر زوایای دید و نظام های گفتمانی حاضر و کنشگر، نسبت معنادار داشته باشد. پیش فرض ما این است که دگردیسی های متنی باید به لحاظ حسی-ادراکی با زیربناهای ایدئولوژیک، اجتماعی و سیاسی و... ملازمت و تناسب داشته باشد. نتایج تحقیق نشان داده است میزان ناسازوارگی موجود در متن های دیداری (شامل عکس، نقاشی و شعر دیداری) با دلالت های نهفته در زیرساخت نظری این متن ها همخوانی دارد. این متن ها در نقطه مقابل دوگانه دکارتی، ما را به واسطه یک تحوّل پدیدارشناختی به یک گفتمان سه بعدی رهنمون می سازند که نظام گفتمانی خطی، دو قطبی و برنامه مدار را به سه بعدی، متکثر و سیال عبور می دهد. اصلی ترین راهبرد متن ها در این دگردیسی گفتمانی، آشتی اضداد است. در تحوّلات متنی، متن کلامی، به نظام دو قطبی و متن بصری به نظام سه قطبی تمایل دارد.
۴.

تحلیل انتقادی دشواری های زبانی مربوط به طبقه بندی اطلاعات در قانون آیین دادرسی کیفری بر اساس رویکرد نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قانون آیین دادرسی کیفری زبانشناسی نقشگرا تفسیر ضمنی حقوق شهروندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۲۲۷
وقتی سازوکارهای حقوقی از طریق گزاره های زبان بیان می شوند، چینش های بافتی و ساختاری خاصی می طلبند. نظریه نقش گرا این ضرورت ها را در چارچوب فرانقش های اندیشگانی (تجربی منطقی)، بینافردی و متنی تعریف می کند. دشواری زبان حقوقی و به ویژه زبان قانون زبان زد است. پرسش اصلی این است که عامل یا دلیل این دشواری در چیست. فرضیه نقش گرا این است که این دشواری در نحوه ارائه اطلاعات از سوی متن و در شیوه ارتباط متن نهفته است. مقاله حاضر با هدف سنجش این فرضیه، با تمرکز بر مواد 1 تا 7 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، نشان داد در این مواد، مجهول سازی، ارتقای جایگاه کنش پذیر به کنشگر، جایگزینی فاعل جمله با عبارت های مصدری انتزاعی و تبدیل افعال تام به ربطی میزان زیادی تفسیر ضمنی بر دوش خواننده قانون نهاده و نقش بینافردی مراجع قضائی و متهمان را مبهم کرده است. به این صورت که نقش مراجع قضائی را به هنگام اعمال قدرت در قالب ساخت معلوم و با عناصر فرانقشی تجربی و مادی، اما زمانی که باید پاسخ گو باشند به صورت مجهول و با عبارت های مصدری انتزاعی بیان کرده و وظایف آنان را از طریق ارتقای جایگاه متهم از کنش پذیر به کنشگر به دوش متهم انداخته است. این نحوه ساخت اطلاعی، رابطه مراجع قضائی و متهم را به صورت سلطه گر و سلطه پذیر درآورده و با حفظ حقوق شهروندی، که در ماده 7 تأکید شده، ناهم خوان است.
۵.

تحول پدیدارشناختی خط-نقاشی از منظر نشانه-معناشناختی، با مطالعه موردی پنج اثر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی تحلیل گفتمان تعامل نظام کلامی نظام بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۰۰
نشانه-معناشناسی از رهگذر تحلیل گفتمان و با التفات به مقوله های پدیدارشناختی به چگونگی شکلگیری معنا در متن را بررسی میکند. در این میان به وجوه مختلف حسی، ادراکی و جسمانهای و سوژگانی متن هم توجهمیشود. ازسوی دیگر، هرگونه بررسی گفتمانی خواهناخواه باید در چارچوب نظامهای گفتمانی صورتپذیرد. بنابر اصل بالا نگارندگان در پژوهش حاضر، با گزینش اتفاقی پنج اثر نقاشی-خط با مضمون واحد بسم ا...، درنظردارند با رویکرد نشانه-معناشناختی مبتنیبر تحلیل گفتمان پدیدارشناختی، به شیوهای توصیفی-تحلیلی چگونگی تعامل دو عنصر اساسی تشکیلدهنده هنرخط-نقاشی را در چارچوب متن مورد ارزیابی قرار دهند. بهبیاندیگر پرسش اصلی این پژوهش این است که چگونه دو عنصر اساسی تشکیلدهنده هنرخط-نقاشی در متن، با یکدیگر وارد تعامل معنادار میشوند. نهایت، با بررسیهای انجامشده در تحقیق حاضر، معلومشد که تعامل متن کلامی و تصویر، درکل پیروی از روابط میان تمامی عناصر گفتمان است و فرایندی پویا را از یک نظام معناداری کلاسیک و برنامهمدار بهسوی یک نظام تصادفی معنا نشانمیدهد که در آن اوج ادغام نظام کلامی در دل یک نظام تصویری، دیدهمیشود. این دستاورد، ضمن تأیید دیدگاه لیوتار مبنیبر برخورداری تصویر از وجوه ضدگفتمانی، بیانگر آن است که بهتناسب غلبه عنصر بصری بر کلامی عبور از یک وضعیت برنامهمدار به یک وضعیت تصادفی و براساس ریسک و احتمال دیدهمیشود. این دستاورد، دیدگاه لیوتار را به آنچه لاندوفسکی درباره نظامهای گفتمانی مطرحمیکند، متصلمیکند. افزونبراین بنابر دستاورد تحقیق، نظام کهنالگوی استعاری و اسطورهای مدنظر لیکاف و جانسون که از سوی کرس و لوون در تحلیل رابطه متن و تصویر استفادهمیشود، در پارهای متنها براثر ورود عنصر خودآگاهی به بستر تولید و معناداری متن، وارونه میگردد. این مسأله فرضیه انگیختهبودن نشانه ها را که پیرو هلیدی از سوی کرس و لوون مطرحمیشود، به نفع ادعای مکتب پاریس مخدوشمیسازد. ضمناینکه، تحقیق حاضر نشانمیدهد که میتوان با همافزایی میان الگوی نظامهای گفتمانی لاندوفسکی، فضاهای نشانهای لوتمن و لایهشناسی مدنظر کرس و لوون یک نظریه کلان پدیدآورد. این امر درعینحال، توجیهگر سیر تحول خط-نقاشی به نقاشی-خط در یک فرایند دیگریمحور(اخلاق و مرامی) بهتناسب غلبه تصویر است که یک فضای نشانهای خلاق را در یک وضعیت درزمانی بهنحو انضمامی و متقارن با نظام گفتمانی ریسکپذیر، نمایانمیسازد، که از وجوه خودآگاهی گفتمانی هم برخوداراست.
۶.

وضعیت شبه گفتمانی: نشانه- معناشناسی تطبیقی متن و تصویر در کتاب مصور مردم معمولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رابطه متن کلامی و تصویر نشانه معناشناسی گفتمان بیناژانریت شبه گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۸۳
در این مقاله نحوه تجلی ارزشهای پستمدرن در تعامل متن و تصویر درقالب تداخل و همزیستی ژانرها و شکلگیری بیناژانریت بهمثابه یک «مسئله» بررسی میشود. درراستای حل آن، براساس روش نشانه- معناشناسی و رویکرد تحلیل گفتمان پدیدارشناختی این فرضیه را مطرح میکنیم که در دوره پستمدرن براثر نمود شرایط اجتماعی سیاسی و ... درشکلگیری متنها، دروضعیتهای تقابلی (نظیر تقابل عناصر کلامی/تصویری)، براثر شکلگیری یک وضعیت آنارشیسم معنایی و آشوب فراگیر در متن و گفتمان، ما با نوعی وضعیت شبهمعناشناختی مواجه میشویم که جز در بستر بررسی همهجانبه تمامی عناصر و عوامل دخیل در گفتمان و نسبتسنجی آن با وضعیت اجتماعی و فرهنگی و ... قابل بررسی نخواهد بود. فرضیه جانبی ما در این تحقیق این است که آنچه باعث چنین وضعیتی شود، جز از رهگذر فروریزش قالبها و ژانرها بهمثابه قوالب عادتواره های معنایی قابل وقوع نخواهد بود و دراین راستا فروریزش مرزهای هویتی و نیز چارچوبهای حسی ادراکی و حتی عاطفی سهم عمدهای ایفا میکنند. دراین راستا، یک کتاب مصور با عنوان مردم معمولی تألیف علیرضا میراسدالله مورد تحلیل نشانهمعناشناختی قرار میگیرد و نشان داده میشود که ارزشهای دوره پستمدرن ناشی از رشد سریع فنآوری و درهمریختن مرزهای تعاملات جهانی باعث شده است که این متن درراستای انعکاس این ارزشها از حالت بینامتنی ساده در قالب تأثیرپذیری محتوایی عناصر از یکدیگر خارج شود، بهصورت مادی درهمبریزد و بهنحوی انضمامی منعکسکننده تغییرات محتوایی در بستر اجتماعی فرهنگی باشد. بهاین ترتیب با فروریزش مرزهای حسی ادراکی، هویت، شناخت و ... درنهایت ما با وضعیتی مواجه میشویم که میتوان آن را «وضعیت شبهگفتمانی» نامید. درچنین وضعیتی، «کنش» تعطیل و مرز میان گفتمان و غیرگفتمان مخدوش میشود.
۷.

دگردیسی نشانه معناشناختی «شایعه» در نظام های گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شایعه نظام گفتمانی ارزش منطق دیجیتال منطق آنالوگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۹
پژوهشِ حاضر، ساز و کار نشانه معناشناختیِ پدیده «شایعه» را در بسترِ یک گفتمانِ عامیانه بررسی می کند. بر پایه یافته های پژوهش، شایعه، گفته ای است که بر اثر نقصانِ معنایی در پایگاه حسی-ادراکی سوژه گفته پرداز به صورت اتفاقی تولید می شود. سه عنصر سوژگانی در شایعه دخیل اند: سوژه کنش پذیر، سوژه اثرپذیر و سوژه اثرگذار. سوژه کنش پذیر، شایعه را تولید می کند، سوژه اثرپذیر زمینه را برای گسترش آن فراهم می کند و سوژه اثرگذار آن را با برنامه ریزی آگاهانه مدیریت می کند و از بین می برد. سوژه های کنش پذیر و اثرپذیر به حوزه عمومی و سوژه اثرگذار به حوزه خاص و حرفه ای تعلق دارند. سوژه اثرپذیر با رویکرد گزینشی و بسته، در برخورد با شایعه واکنشی هیجانی نشان می دهد اما سوژه حرفه ای با رویکرد عقلانی و باز، از طریق مفاهمه شایعه را مدیریت می کند. توانِ شناختی و فشاره عاطفی کنشگران و کنش های آنان با نظام های ارزشی رابطه علی-معلولی دارد. شناختِ محدود و تنش عاطفی شدید، نظام ارزشی بسته؛ و شناخت گسترده و تنش عاطفی پائین، نظام ارزشی باز را ترسیم می کند. نظام گفتمانی تصادفی در آغاز و نظام گفتمانی برنامه مند در پایان فرایند دگردیسی شایعه قرار دارد. عوام (مردم عادی)، به سبب نداشتنِ شناخت و آینده نگری، از الگوی منطق دیجیتال بهره می گیرند. این رویکرد، مانع دگرگونیِ نظام تصادفی به سمت نظام منطقی می شود و ویژگی مخاطره آمیز آن را تثبیت و تقویت می کند اما نخبگان و افراد کارشناس، از منطق آنالوگ پیروی می کنند و فرایند تحول نشانه ها را به تدریج به سمت کنترل، برنامه مندی و منطق هدایت می کنند. 
۸.

تحلیل بینانشانه ای نقاشی اکفراستیک «تقدیر» از مهدی زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ترجمه بیناوجهی اکفراسیس نقشگرایی متن کلامی متن بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۷
ترجمه بیناوجهی و بینانشانه ای از بصری به کلامی، به طور سنتی، از دوره یونان، اکفراسیس نامیده شده است. با نظر به توسع انواع انتقال معنی از طریق ترجمه، اکفراسیس نیز تنوع و گستردگی یافته و امروزه انتقال معنی از بازنمود کلامی به بصری را نیز شامل می شود. پژوهش های موجود ترجمه بینانشانه ای کلامی-بصری را از منظر تفاوت ماهوی میان گسسته و پیوسته بودن دو نظام نشانه ای و یا از منظر تفاوت در رمزگان نگریسته اند. مسأله اصلی در این پژوهش این است که تولید کننده هر کدام از متن ها چگونه معنا را بازنمایی نموده و انتقال می دهد. در مقاله حاضر با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی، مبتنی بر زبانشناسی نقشگرای هلیدی و گرامر بصری کرس و لیوون (2006)، اکفراسیس نقاشی خط از مهدی زمانی با عنوان «تقدیر» -که برگردان یک متن شعری (هنر کلامی) است- بررسی شده است. فرضیه تحقیق این است که بازنمایی و انتقال معنا در هر کدام از متن مبدأ و مقصد با تکیه به گرامر خاص هر کدام و با بهره گیری از ظرفیت های سطوح فرانقشی رخ می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد در برگردان از متن کلامی به بصری، معنی نه به صورت تطابقی بلکه به صورت سازواره ای از گرامر کلامی به بصری ترجمه شده و فرانقش های سه گانه به صورت غیرتطابقی به یکدیگر ترجمه شده اند. ترجمه فرانقش منطقی، دامنه استعاری ترجمه را در متن مقصد افزایش داده است.
۹.

الگوی گفتمانی مدیریت و پخش شایعه در شرایط همه گیری کرونا در شبکه اجتماعی تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کرونا شایعه نظام گفتمانی خطر کنترل اتیک دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۹
پژوهشِ حاضر با انتخابِ برخی نمونه های موسوم به شایعاتِ کرونایی در برخی صفحه های تلگرامی، سعی دارد ماهیتِ گفتمانی این شایعات را در چارچوب تحول نظام های گفتمانی بررسی کند و ابزار مناسب هر نظامِ گفتمانی برای مدیریتِ آن را پیشنهاد کند. یافته های پژوهش نشان می دهد به هر میزان منابعِ اعتبارسنجیِ اخبار، اعتبار خود را از دست می دهند، زمینه شکل گیری شایعه در نسبت با تقلب و جعل بیشتر می شود. رواج شایعه با مرگ در نسبت قرار می گیرد و به تناسب رواج بیشتر، بیش از پیش زمینه شکل گیری نظام گفتمانی خطر و احتمال خطر را تشدید می کند. این در حالی است که مدیریت فضای بحران به تحققِ نظامِ گفتمانی برنامه محور نیاز دارد تا فضایی را که بالقوه خطرناک است، به تدریج از خطر دور و به نقطه امن نزدیک سازد. اوج بحرانِ گفتمانی آن جا رخ می دهد که منابعِ اعتبارسنجی اخبار متناقض تولید کرده و هم دیگر را خنثی می کنند. بنابراین، بر مبنای یافته های پژوهش، بر خلاف تلقی رایج که نظام گفتمانی تصادفی را بهتر از نظام گفتمانی برنامه محور در نسبت با اتیک («دیگری») توصیف می کند، در شرایط همه گیری خطر که اصل بقای نوع انسانی در مخاطره قرار می گیرد، نظام گفتمانی برنامه محور تناسب بیشتری با اتیک و رعایت حقوق دیگری دارد.
۱۰.

دگردیسی پدیداری-گفتمانی در رابطه کلامی/بصری؛ با بررسی شعری دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر دیداری فضای پدیداری گفتمان متن کلامی متن بصری استعاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۶
این مقاله به واکاوی رابطه متن و تصویر در فضای پدیداری و گفتمانی در شعر دیداری «باز قطار حرکت کرد» از افشین شاهرودی می پردازد. نتایج پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده نشان می دهد در این متن، رابطه متن کلامی و تصویر ثابت نیست بلکه «طیفی» است و به تبع فرایندی بودن سطح محتوا، در سطح بیان، این رابطه پیوستاری را به شکل گسست-موازنه-همجوشی را نشان می دهد. سطوح نشانه نیز از نمایه ای به شمایلی و سپس نمادین استحاله می یابد. در سطح گفتمانی، نخست گفته پرداز ابزار پیشاگفتمانی را به صورت نمایه ای برای برانگیختن سوژه گفته یاب، جهت ورود به فضای گفتگو به کار می بندد، در سطح دوم تحول نشانه شناختی، نشانه شمایلی شکل می گیرد، بدین گونه که تکرار واج ها صدای قطار را بازنمایی می کند و در سومین سطح، نشانه نمادین «قطار» بر صورت متن پدیدار می شود. شکل گیری استعاره مفهومی «قطار زندگی»، تقطیع مجدد دو لایه کلامی و بصری را لازم می دارد. دیداری شدن استعاره مفهومی در فرایند استحاله سطوح نشانه، سبب شده همپای حرکت نشانه ها در بستر متن و گفتمان، در هر لحظه مرحله ای از عینیت مفهوم استعاری بر روی پیوستار متن کلامی-دیداری نمایان شود.
۱۱.

تحول درزمانی فرهنگ تاریخی مسیحی و شیعی در دورۀ معاصر بر مبنای تحلیل نشانه معناشناختی تابلوهای مسیح و عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرهنگ تاریخی نشانه معناشناسی نقاشی عاشورا مسیح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۳۰
پژوهش حاضر دگردیسی های در زمانی تابلوهای مسیح و تابلوهای عاشورایی را در دو سطح بیان و محتوا از منظر نشانه  معناشناسی و به صورت تطبیقی بررسی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد در تابلوهای مسیحی، دو سطح بیان و محتوا هم پای هر تحول سبکی و پارادایمی از شیوه کلاسیک تا مدرن و پست مدرن تغییر می کند. در پنج شیوه سبکی شناسایی شده، مسیح به شش شیوه بازنمایی می شود: ارائه دهنده پیام، پادشاه، رنجور شایسته همدلی، رنجور بی اهمیت، زشت و موضوع لذت. بنابراین، بازنمایی مسیح، فرآیندی از مسیح با ارزش به بی ارزش و نهایتاً ضدارزش را نشان می دهد. مسیح در آخرین فرآیند استحاله ارزشی، به ضد مسیح تحول می یابد، اما متن عاشورایی در هر سه شیوه کلاسیک، مدرن و پست مدرن علی رغم تحول در سطح بیان از روایی به وصفی و سپس انتزاعی، و تغییر مخاطب از عام به خاص، در سطح محتوا ثابت مانده و ارزش و معنا (ایدئولوژی) واحدی را بازنمایی می کند. متن های عاشورایی مدرن و پست  مدرن با همه  زمانی و همه  مکانی سازی انتقام عاشورایی و تقابل خیر و شر به سطح، مدرنیسم/پست مدرنیسم مبناگرا یا مبناگرایی مدرن/ پست  مدرن را معنادار جلوه می دهند؛ زیرا همان ارزش هایی را بازنمایی می کنند که متن عاشورایی کلاسیک معرفی می کرد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان